eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
674 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام کاظم علیه السلام: مصیبت برای صابر یکی است و برای آنکه بی طاقتی کند دوتاست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ مطابقت یا عدم مطابقت با واقع در نظریه جواز تعبد به جمیع ادیان 🔹طبق مبانی معرفت شناختی نظریه جواز تعبد به جمیع ادیان ، واقع یکی است، از میان نظرات متعدد و متخالف دانشمندان هم (مقام اثبات و ذهن) - در امور غیر تشکیکی - تنها یکی از آنها می تواند در خارج و نفس الأمر (مقام ثبوت) صحیح باشد و نه همه آنها. همچنین به واقع هم می توان دست یافت؛ به این معنا که برخی از آراء و اعتقادات انسان به واقع اصابت می کند، و البته برخی از آن ها نیز اصابت نمی کند. 🔸تأکید می شود که وصول به واقع برای دستگاه ادراکی و معرفتی بشر ممکن است (رئالیسم و واقع گرایی، در مقابل شکاکیت و نسبی گرایی)، اما «احراز صدق» قضايا در گزاره های عقلی و حصولی غیر بدیهی؛ به معنای علم يقينی و صددرصدی انسان به اینکه فلان اعتقاد خاصش (که غیر بدیهی بوده و نیازمند فکر، استدلال و مقدمه چینی خطاپذیر است)، به واقع اصابت نموده یا نه، خارج از توان او به عنوان بشر غير معصوم و لغزش پذیر است؛ زیرا لوح محفوظ و عالم واقع به دست کسی نیست تا با نظر به آن، اصابت یا عدم اصابت دیدگاه خود (مقام اثبات)، با واقع (مقام ثبوت) را مشاهده کند. 🔻اینکه برخی از دیدگاه های انسان ممکن است صادق و مطابق با واقع باشند، قابل قبول است (امکان وصول به واقع)، اما تشخیص اینکه کدام یک از اعتقادات او دقیقا و مشخصا صادق و مطابق با واقع است، غیر ممکن بوده و به اصطلاح اصولی، شبهه مصداقيه است (عدم امکان احراز وصول به واقع). آری به احتمال یا ظن (اعم از غیر اطمینانی و اطمینانی) و یا قطع اصولی، می توان ادعا کرد فلان دیدگاه مطابق با واقع است، اما با يقين منطقی بالمعنى الاخص (اعتقاد جازم صادق ثابت) که بیانگر جزم صددرصدی بوده و خلاف آن محال عقلی باشد، نمی توان به صدق و مطابقت قضیه ای با واقع و نفس الأمر حکم کرد. همیشه احتمال کشف خطای دیدگاه انسان وجود دارد؛ اگرچه این احتمال، اندک و ناچیز باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹هر کی گفت من شیعه ام فوری باور نکنیداا ...علی می گه دروغ می گه! 🔸مرحوم کافی 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ علت خروج آمریکا و به قدرت رسیدن طالبان/ محسن جوادی 🔻عوامل خارجی: ▪️استفاده از زور و خشونت در افغانستان خطای راهبردی و مناقشه آمیز آمریکا بود که به اذعان خودشان روند دولت ملت سازی در افغانستان را برعهده گرفته بود. ▪️تمرکز بر شهرها و چشم پوشی از روستاها دومین خطای راهبردی آمریکا بود که زمینه قدرت یابی طالبان را شدت بخشید. ▪️شکل گیری محور هند و آمریکا که موجب نارضایتی پاکستان و حمایت آنها از طالبان شد. 🔻عوامل داخلی: ▪️شکل گیری دولت ناتوان در مدیریت کشور: عدم تامین امنیت، عدم مبارزه با فساد و تبعيض، فقدان انسجام سیاسی، عدم تعریف دوست و دشمن، کنترل و تضعیف نیروهای نظامی و مجاهدین افغان ( من جمله دوستوم، محمد نور، ربانی، اسماعیل خان)، آزادی زندانیان طالبان به خاطر جنبه های قومیتی. ▪️قومی شدن سياسات در افغانستان: شاهد بر این مدعا این است که پشتون ها در برابر طالبان هیچ مقاومتی نکردند. ▪️تضعیف یا از بین رفتن مجاهدان غیر پشتون. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسن عليه السلام : هرگاه ديدى كسى با آبروى مردم  بازى می كند، سعى كن كه تو را نشناسد؛ زيرا آبروى آشنايانش كمترين ارزش را نزد او دارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
⁉️ دین کشتی است یا فن شناگری؟! 🔹مسلمان بودن به معنی طالب حقیقت بودن است نه مالک حقیقت بودن. ما مسلمانان و پیروان ادیان دیگر نباید گمان کنیم که عالم انسانی و زندگی این‌جهانی و حیات دنیوی مثل اقیانوسی بسیار مواج و پرتلاطم است و در این اقیانوس فقط یک کشتی وجود دارد و ما هم سوار بر آن کشتی هستیم. متأسفانه این تلقی به ما القا می‌شود که در تلاطم‌‌انگیزی این جهان هستی همه در معرض غرقند، مگر کسی که سوار کشتی خاصی شود و البته خود ما قبلاَ سوار این کشتی شده‌ایم و بقیه در حال غرق‌شدن در این دریا، هستند. 🔸وقتی تصور کنید که شما از خطر غرق‌شدن رهیده‌اید، در زندگی شما سه اثر می‌گذارد؛ اول این که فکر می‌کنید در این کشتی هر کاری بخواهید می‌توانید بکنید. گویا اعمال ما چون سوار کشتی شده‌ایم و به امن رسیده‌ایم، دیگر هیچ اثری ندارد. اثر دومش هم این است که اگر خیلی اخلاقی و دل‌سوز باشیم، آدم‌هایی را که سوار کشتی نشده‌اند دائما دعوت می‌کنیم که اجازه دهید دستتان را بگیریم و سوار کشتی خودمان بکنیم. تازه این اخلاقی‌ترین شکل آن است که بخواهیم به آن‌ها کمک کنیم و نتیجة سوم آن این است که خیلی‌وقت‌ها ما نوعی سنگ‌دلی پیدا می‌کنیم و می‌‌گوییم کسی که سوار کشتی ما نشده باید غرق شود و اگر بتوانیم کاری می‌کنیم که سریع‌تر هم غرق شود. فکر می‌کنیم هر چه بر سرشان می‌آید کفارة همین گناهی است که اسمش سوار کشتی ما نشدن است و ما در این سال‌های اخیر به‌وفور این را شنیده‌ایم. 🔻اشتباه ما این است که فکر می‌کنیم دین یک کشتی در اقیانوس مواج هستی است، درحالی که دین چیزی جز شناکردن نیست و هیچ کشتی‌ای وجود ندارد. دین دعوت به سوار کشتی‌شدن نیست، دین شناکردن به نوعی خاص است. آدم متدین کسی است که فنون شناگری‌اش را دائماً تکمیل می‌کند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق علیه السلام: هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش از زوار امام حسین(ع) باشد و این به علت دیدن شدت برخورد کریمانه خداوند متعال با زوار حسین(ع) است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ نظریه تفسیری و هرمنوتیکی «وحدة المفهوم و تعدد المصداق» 🔹این قاعده بنیادین، عموما در بین اهل علم مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته و متأسفانه منشأ بسیاری از خطاها، سوء تفاهم ها و حتی سبب توهین و تکفیر دیگران گشته است. 🔸معنای مبنای فوق به طور مختصر این می باشد که مفهوم برخی از آموزه های دینی واحد، واضح و بدیهی است اما مصادیق و تفاسیر آنها در نظر افراد گوناگون ممکن است متفاوت و حتی متعارض باشد. 🔻به عبارت دیگر، بسیاری از مفاهیم دینی واحد و ثابت اند اما مصادیق آنها متغیر است؛ یعنی مفهوم آنها به نحو اجمالی و کلی یکی است اما تفاسیر و برداشت هایی که از آنها می شود، متفاوت و متعدد است و اساسا به دلیل تفاوت مبانی و پیش فرض های مختلف افراد، جز این نمی تواند باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹وقف بر اهل بیت و شیعیان اهل بیت 🔸ظاهرا تا به امروز هم این مال وقف را در غیر موقوف علیه صرف نکرده ام. 👇👇 @Taammolate_talabegi
⁉️ تغییر طالبان آری یا نه؟!/ محسن جوادی 🔹برای پاسخ به این سوال باید به پیشینه شکل گیری طالبان رجوع کرد. بعد از اشغال افغانستان شیعیان با مهاجرت به ایران و اهل سنت على الخصوص پشتون ها پاکستان را برای مهاجرت و تحصیل انتخاب کردند که در پاکستان سازمان اطلاعات و ارتش با استفاده از تحصیل این طلبه ها در مدارس دیوبندیه طالبان را پایه ریزی کردند. 🔸برخلاف تحلیل های سطحی که در تطهیر طالبان گفته می‌شود در طالبان هیچ گونه تغییر و تحولی به وجود نیامده است چرا که اولا عقبه ی فکری این جریان تغییر نکرده و ثانیا رهبران این گروه نیز همان رهبران پیشین هستند بلکه در مقابله با گروه های دیگر مثل شیعیان متعصب تر هستند. مثلا ملاعمر بزرگ و رهبر طالبان درباره شیعیان میگوید: شیعه چیزی بین ایمان و كفر هست و ثالثا تعصب و غیرت و انتقام پشتون نیز باقی هست، پس اگر تغییرات جزئی در این گروه دیده می‌شود موقتی و برای تحکیم خود می‌باشد. 🔻باید توجه داشت که طالبان تشکیل یافته از دو جریان است: ▪️طالبان سیاسی: این نوع از طالبان منعطف هست، خواهان گفتگوی فرهنگ هاست، احترام به مذاهب می‌گذارد، زندگی مسالمت آمیز را می‌خواهد، دید خوبی به مذاکره دارد. ▪️طالبان ایدوئولوژیک یا عقیدتی: الف)معتدل: رویکردی معتدل نسبت به گروه ها على الخصوص شیعیان دارد. ملاربانی از این گروه هست. ب)رادیکال: تعلیم دیده در مدارس دیوبندیه، تعلیم ارتودکسی دیده اند، نسبت به اهل سنت نیز بعضا تکفیری هستند. ملا عمر و غالب اعضای این گروه از این دسته می‌باشند. ♻️در آخر نکته ای که حائز اهميت هست این می‌باشد که آیا طالبان توان و قدرت حکومت بر این جغرافيا را دارند یا خیر؟ 💯با مطالعه تاریخ و جغرافيا و جامعه افغانستان به نظر می‌رسد که هرچند طالبان توان سیطره بر این جغرافيا را دارد ولی توان حکومت و دولت-ملت سازی از این گروه بعید می‌باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹پس انسان باید به قوت و غذای خود با تأمل بنگرد! ۲۴، سوره عبس 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حضرت آیت الله کشمیری (ره) : ❓مرحوم آقای قاضی به دروس حوزه عنایت داشتند ؟ _نه ؛ ابدا عنایت نداشت. ❗️یعنی مانع می دانستند؟ _مانع! ⁉️حجاب الاکبر؟ _بله... 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تناقض نقش شخص در فرم لباس روحانیت و زندگی آخوندی 🔹تناقض نقش - شخص زمانی پیش می آید که شخص در موقعیتی قرار می گیرد که انتظاراتی که در آن موقعیت از او می رود، با باورها، ارزش ها و عواطف او مغایرت دارد. در چنین حالتی شخص تلاش می کند طبق اصول صحیح خود عمل کند که در این صورت از نظر شخص مقابل، شخص اول دچار کج روی و عدم رعایت هنجارها شده است و مستوجب اخم و طرد و ابراز نارضایی و... است. 🔸شخصی که نقش خود را با شخصیت خود در تعارض می یابد، در واقع میان حفظ مقبولیت نزد دیگران و صحت عمل و خوب بودن، احساس تعارض می کند. 🔻اگر شخص یادشده بخواهد تعارض شناختی خود را حل کند باید مطابق باورش به اقدام شایسته دست بزند؛ هر چند از نظر دیگران بد تلقی شود و در نتیجه باید به خودش بقبولاند که من بد نیستم؛ بلکه آنان که چنین انتظار نابجایی از من دارند بد هستند و یا هم رنگ دیگران شود و بپذیرد که اندیشه و باور قبلی من نامناسب بوده و باید تغییر کند. 🔻اگر تعارض بماند و یا تعارض به شیوه اول در درون شخص حل شود که در بیرون و از نظر دیگر اعضای گروه هنوز تعارض وجود دارد شخص یادشده از نظر دیگران هنجارشکن شمرده می شود و با او به عنوان یک هنجار شکن عمل خواهند کرد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: من مایه امنیت زمینیان هستم همانطور که ستارگان مایه امنیت آسمانیان هستند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️ آسیب شناسی دین پژوهی دکتر سروش(۲۴) 💠 رکن هفتم: تحول معرفت دینی به تبع قبض و بسط معارف بشری 🔹مدعای صاحب نظریه قبض و بسط در رکن ششم و هفتم، کلی و عام است؛ یعنی همه فهم ها را متحول با تحولی مستمر معرفی می کند. وقتی می گوییم «نماز واجب است» بر حسب آنکه وجوب را مفهوم واقعی و یا مفهوم اعتباری بدانیم و یا قضیه را حقیقیه یا خارجيه بدانیم و یا معنی ربط را چه بدانیم و بر حسب اینکه لوازم این وجوب را تا چه قدر دانسته باشیم و بر حسب اینکه ادله وجوب آن را چقدر بررسی کرده باشیم معنی آن را قطعا بهتر خواهیم فهمید. همین طور است معنای خمس و زکات، کسی آنها را یک انفاق محض می شمرد و کس دیگری می گوید بودجه حکومت اسلامی اند. هر دو می گویند واجب است؛ اما درکشان از آن بسی متفاوت است و اختلاف در کشان بر می گردد به اختلاف دیدگاهشان درباره حکومت و جامعه و انتظار از دین. 🔸سخن بر سر افزودن حلالی یا کاستن حرامی یا نسخ آیتی یا مسخ روایتی نیست، آنکه عوض می شود فهم آدمیان است از شریعت و آنکه ثابت می ماند خود شریعت است. 🔻او بر این باور است که استمداد فهم دینی از معارف بشری و تلائمشان با یکدیگر در چند سطح و از چند مجرا صورت می گیرد. اول: نهادن پرسش در برابر شریعت همچون حقوق زن چیست؟ آیا دین در باب هنر سخنی دارد؟ دوم: سازگاری و هماهنگی بخشیدن میان معارف مستفاد از کتاب و سنت با معارف مقبول عصر مانند تفسیر کهن آسمان های هفت گانه که متناسب با علوم عصر بود. سوم: تاثیر معارف بشری در معنا بخشیدن به تصورات و مفردات وارد در شریعت. چهارم: نقش پیش فرض های دین شناسانه و معرفت شناسانه و جهان شناسانه که در را به روی دین می گشایند و نیز نوع انتظاری که آدمی از دین دارد. این نحوه از استناد فهم دینی به معارف بشری مهم ترین و مؤثرترین آنها است؛ مانند: قائل شدن به نظم و علیت و یا زبان عرفی یا رئيس العقلا دانستن شارع مقدس. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد از مردم...! 👇👇 @Taammolate_talabegi
⁉️ ناآشکارگی حقیقت 🔹ما باید قبول داشته باشیم که حقیقت آشکار نیست. یک ناآشکارگی حقیقت وجود دارد. اگر شما حقیقت را در هر حوزه و زمینه‌ و ساحت و معرفت بشری آشکار بدانی، به نظرتان می‌آید کسانی که با ما مخالفند عناد و دشمنی دارند. به عنوان مثال دو حقیقت را در نظر می‌گیریم. یک حقیقت این است که دو به اضافه دو چهار می‌شود و حقیقت دیگر این که تعداد کهکشان‌ها از صدهزارتا بیشتر است. اگر کسی حقیقت اول را انکار کرد شما می‌گویید حتماً با حق و حقیقت عناد دارد چون امر به این واضحی را انکار می‌کند اما اگر کسی حقیقت دوم را انکار کرد شما به این صراحت نمی‌گویید که عناد با حق و حقیقت دارد، فقط ممکن است بگویید خطا می‌کند چون حقیقت دوم به آشکارگی حقیقت اول نیست. 🔸این که ما هرکس را که غیرخودمان است معاند می‌دانیم دلیلش این است که نظریه‌ای پس پشت ذهنمان است که حقیقت آشکارِ آشکار است و این حقیقت نزد ماست و کسی که آن را انکار می‌کند، معاند است. 🔻شما هر‌چه‌قدر به نظریة آشکارگی حقیقت بیشتر معتقد باشید، بیشتر با بقیة انسان‌ها و دگراندیشان خصومت پیدا می‌کنید. فکر می‌کنید یک حقیقت مثل آفتابی را بعضی انکار می‌کنند و خبر ندارید که در اغلب حوزه‌های بشری حقیقت خیلی ناآشکار است و باید ذره‌ذره و با مساعی مشترک کل نژاد بشر به آن نزدیک شد. وقتی من دیگران را مخالف یک حقیقت واضح ندانم می‌توانم با او دوستی هم بکنم. یکی از دلایلی که ما با دگراندیشان و پیروان ادیان و مذاهب دیگر و حتی با لادینان و ماتریالیست‌ها نمی‌توانیم دوستی کنیم به خاطر این است که فکر می‌کنیم حقیقت‌های واضحی را دارند انکار می‌کنند ولی فی‌الواقع حقیقت واضحی در کار نیست. ▪️شما می‌دانید که از قدیم‌الایام می‌گفتند که ریاضیات آن شاخه‌ای از علم است که حقایقش از همه واضح‌تر است اما امروزه خیلی از فیلسوفان ریاضی معتقدند حتی حقایق ریاضی هم به وضوحی که ما فکر می‌کنیم نیست. معنای این، سفسطه‌اندیشی و نسبی‌گرایی نیست. معنایش این است که ما باید ذره‌ذره به حقیقت نزدیک شویم. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: کسی که به یاد سفر طولانی آخرت باشد خود را آماده می سازد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ بداهت اصل توحید و نظری بودن تفسیر آن 🔹مفهوم توحید و اصل آن به مثابه مهمترین آموزه دین اسلام یک امر واحد و ثابت است که از فرط وضوح و بداهت - برای هر کسی که به اسلام اعتقاد داشته باشد - قابل نفي و قرائت پذیری نیست؛ یعنی هیچ عالم و هیچ مذهب و فرقه ای را نمی توان در طول تاریخ اسلام یافت که بگوید از نظر قرآن، خدا واحد نیست و مثلا از دیدگاه اسلام چند خدا وجود دارد! اصل این گزاره که «خدا واحد است» را هم متکلمین قبول دارند، هم فقها، هم مفسرین، هم محدثین، هم فلاسفه و هم عرفا؛ یعنی حتی یک متکلم یا فیلسوف یا عارف را نمی توان یافت که بگوید من معتقدم از دیدگاه اسلام خدا وجود ندارد یا خدا واحد نیست و شرک، حق است! 🔸اما با این وجود که همه علمای اسلام در اصل توحید و مفهوم کلی آن اشتراک و اتفاق نظر دارند، ولی در تفسير همین مفهوم واحد، با یکدیگر اختلاف نظرهای فراوان و حتى حل نشدنی دارند. 🔻متکلم و فیلسوف مشائی به «وحدت تباینی» بین حق و خلق قائل است، فیلسوف صدرایی به «وحدت تشکیکی» باور دارد و عارف هم به «وحدت شخصی» وجود حق معتقد است؛ و همین طور در تفسير معنای واحد و أحد بودن خداوند، نه تنها بين عالمان رشته های مختلف بلکه حتی بین علمای یک رشته خاص هم اختلافات متعدد وجود دارد، مثلا متکلمین اهل حدیث، معتزلی، اشعری، وهابی، ماتریدیه، شیعه امامیه، شیعه زیدیه، شيعه اسماعیلیه و غیره، هر کدام برای خود تفسیر و توضیح متفاوت و بلکه متقابل دارند. ▪️بنابراین آنچه که واضح و بدیهی است و کسی - بعنوان یک مسلمان - نمی تواند در آن اجتهاد کند، اصل توحید و مفهوم کلی آن است؛ و گرنه تفسير همان مفهوم بدیهی و روشن، کاملا نظری، غیر بدیهی و اجتهاد پذیر است؛ مگر اینکه کسی بگوید برداشت و تفسیر من از توحيد عين حق است و فهم دیگران باطل و لذا همه باید نگرش خود را با میزان فهم من تطبيق دهند! البته در این تردیدی نیست که هر کسی برای ارائه برداشت نظری خود از نصوص دینی اولا باید دلیل داشته باشد، و ثانيا باید دلیلش محکم و قطع آور باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi