ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ🍂🌱🍂 ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ ـ ــ #راز_تنهایی #نرجس_شکوریان_فرد #قسمت_صد_و_چهل_و_پنجم • . 🏝 . • این عالم زنده است و در حال حرکته، با خدا باشی با تو مهربان می­شه و دیگه تنها و غمگین نمی­شی. اما خب امشب شب قدره، فقط می­خوام این رو برای خودمون زمزمه کنیم که خدا هست و ما هستیم و محبتی که برای ما بی­‌دریغ داره خرج می­شه، فقط باید خواهان باشی! اگر طالبی واصلی. دنیل نماند. از مسجد زد بیرون. سعید تا دم در پشت سرش رفت اما ترجیح داد تنهایش بگذارد، ذرات عالم هوادارش خواهند بود به محبت خدا! تا دو روز مسجد چشم به راه دنیل بود که نیامد، شب بیست­‌و­یکم رمضان، سعید راه افتاد سمت خانۀ دنیل. نگاهش به ظرف غذا بود که از مسجد آورده بود و تردیدی که نمی­گذاشت زنگ خانه را به صدا دربیاورد. بین رفتن و ماندن، مانده بود که صدای دنیل را از پشت سرش شنید: -تو الان سفیر محبتی؟ چرخید و دنیل را دید که مثل همیشه هندزفری در گوش به سمتش می­‌آمد. -خودم رو امیدوارم اما تو که سفیر امیدی نجاتم دادی. 💯 ادامه دارد... 💯 ‼️‼️ کپی ممنوع❌❌ 📚 https://eitaa.com/joinchat/3277717555Cfd81cd49e3