eitaa logo
طاها مهاجر | محمد سالار
26 دنبال‌کننده
93 عکس
24 ویدیو
15 فایل
سوره انفال: ‎﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ الله ...[آیه ٧٤]﴾‏ به سوی حق و حقیقت مهاجرت کنیم... یادداشت‌های محمد سالار راوندی @MohammadSalar14
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا می‌دانید ایمان به چی تعلق می‌گیرد؟ و متعلقات آن اکنون پیش آمده از خود درباره‌ی ایمان پرسش کنید؟ اینکه ایمان از چه جایگاهی برخوردار است، به چه مواردی تعلق می‌گیرد و در کدام بخش روح انسان قرار دارد؟ شاید برخی ایمان را به باور ترجمه کنند؛ اما ایمان فراتر از باور است. ایمان مفهومی دینی و الهی است که بنا به گفته‌ی قرآن حتی در جایگاهی بالاتر از اسلام قرار دارد. در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات آیه‌ی 49 آمده است: عرب‌های بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولی بگویید اسلام آورده‌ایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی‌کند، خداوند، آمرزنده مهربان است.» بنابراین نمی‌توانیم کسی که تنها اسلام آورده است را مؤمن بنامیم؛ زیرا ایمان مرتبه‌ای بالاتر و فراتر از اسلام است. جایگاه ایمان در نقشه‌ی وجود انسان، همانطور که در آیه‌ی بالا نیز اشاره شد، قلب انسان است. قلب انسان جایگاه کفر و ایمان است بدین صورت که قلب مؤمن سراسر ایمان است و در مقابل قلب کافر را کفر فراگرفته است. البته از دیگر مسائل مهم در ایمان، مبحث «متَعَلَّقات ایمان» که متأسفانه به آنها توجه کمتری شده است. با این توصیف ایمان و کفر به چه مواردی تعلق می‌گیرد؟ به بیان ساده‌تر انسان‌ها باید به چه مواردی ایمان یا کفر داشته باشند که مؤمن یا کافر خوانده شوند؟ بر اساس نص قرآن کریم ایمان و کفر به 7 مُتَعَلَق ایمان و کفر تعلق می‌گیرد. این هفت متعلق عبارت‌اند از: 1. خدا 2. غیب 3. ملائکه 4. انبیاء 5. کتاب 6. آخرت 7. آیات‌الهی 🖼 yon.ir/HoT37 هر کس به این هفت متعلق، ایمان داشته باشد، مؤمن است و در وادی حق و نور قرار دارد و در مقابل هر کس به این هفت متعلق کفر بورزد، کافر است و در وادی باطل و ظلمات قرار خواهد داشت. @TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
آیا می‌دانید ایمان به چی تعلق می‌گیرد؟ #ایمان و متعلقات آن اکنون پیش آمده از خود درباره‌ی ایمان پ
در آیات قرآن کریم eitaa.com/TahaMohajer1444/19 نمونه‌ی آیات مرتبط با هفت متعلق ایمان: 1. ایمان به خدا (الله) وَ مَنْ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یعْمَلْ صَالِحاً یدْخِلْهُ جَنَّات تَجْرِی مِنْ تحت‌ها الأنْهَارُ…؛ [سوره‌ی طلاق، آیه 11] و هر که به خدا ایمان آورد و کار شایسته کند، او را به بهشت‌هایی در آرد که از زیر آن‌ها جوی‌ها روان است. 2. ایمان به غیب الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ [سوره‌ی بقره، آیه 3] (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و نهان است) ایمان می‌آورند. 3. ایمان به ملائکه لَیسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکنَّ الْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ وَ الْمِلاَئِکهِ وَ الْکتَابِ وَ النَّبِیین؛ [سوره‌ی بقره، آیه 177] نیکی (تنها) آن نیست که (به هنگام نماز) روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید، بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورده باشد. 4. ایمان به کتب الهی 4. آ: ایمان به آن‌چه نازل شده وَالَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیک وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِک وَ بِالاخِرَهِ هُمْ یوقِنُونَ؛ [سوره‌ی بقره، آیه 4] و (پرهیزکاران) آنان که به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده ایمان می‌آورند و به جهان واپسین بی‌گمان باور دارند. 4. ب: ایمان به کتاب وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کتَابٍ؛ [سوره‌ی شوری، آیه 15] و بگو: به هر کتابی که از سوی خدا نازل شده ایمان آورده‌ام. 4. پ: ایمان به کلمات فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِی الأُمِّی الَّذِی یؤْمِنُ بِاللّهِ وَکلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ؛ [سوره‌ی اعراف، آیه 158] پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده‌اش، آن پیامبر درس نخوانده‌ای که ایمان به خدا و کلماتش دارد و از او پیروی کنید تا هدایت یابید. 5. ایمان به انبیاء وَالَّذِینَ آمَنُواْ بِاللّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ یفَرِّقُواْ بَینَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُوْلَئِک سَوْفَ یؤْتِیهِمْ أُجُورَهُمْ وَکانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)؛ [سوره‌ی نساء، آیه 152] و کسانی که به خدا وپیامبرانش ایمان آورده و میان هیچ کدام از آنان فرق نمی‌گذارند به زودی [خدا] پاداش آنان را عطا می‌کند و خدا آمرزنده مهربان است. 6. ایمان به آیت‌ها وَالَّذِینَ هُم بِآیاتِ رَبِّهِمْ یؤْمِنُونَ [سوره‌ی مؤمنون، آیه 58] و آنان که به نشانه‌های پروردگارشان ایمان می‌آورند. 7. ایمان به آخرت وَالَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالآخِرَهِ یؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَی صَلاَتِهِمْ یحَافِظُونَ؛ [سوره‌ی انعام، آیه 92] و کسانی که به آخرت ایمان می‌آورند به آن [قرآن نیز] ایمان می‌آورند و آنان بر نمازهای خود مراقبت می‌کنند. @TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
دکترین اسلام @TahaMohajer1444
اسلام چیست؟ اگر یک گردشگری در شهر شما به شما رسید، و پرسید «اسلام چیست؟»، اسلام را چگونه تبیین می‌کنید؟ آیا اسلام را می‌شناسیم که برای او (و حتی خود) تبیین کنیم؟ برای تبیین عقلانی اسلام، را تعریف کنید. در دکترین چیستی، چرایی و چگونگی موضوعیت دارد. در واقع نتیجه این می‌شود: اسلام چیست؟ اسلام چرا؟ و اسلام چگونه؟ لایه‌ی اول: در تبیین دکترین اسلام، اولین و اساسی‌ترین مسئله‌ای که رخ می‌دهد این است که بین ایمان کامل و عمل صالح تفکیک کنیم. در قرآن کریم 65 بار ایمان و عمل صالح در کنار هم آمده است و در دکترین اسلام لازم و ملزوم همدیگر هستند که یکی منهای دیگری ارزش و اهمیت ندارد. لایه‌ی دوم: اسلام سه وجه کلی دارد: 1. عقاید 2. اخلاق و 3. احکام برای شناختن یک موضوع یا هر مسئله‌ای، باید با آن آشنا شویم مانند اصول جنگ، ، و غیره. * عقاید - متعقد برای عقاید و عقیده هم، اصولی را معرفی می‌کنید؛ سه اصل [عام]: اصل ، اصل و اصل ؛ و دو اصل [خاص] مکمل شیعه: اصل و اصل . * علایق – متعلق ایمان و عقیده به مواردی تعلق می‌گیرد؟ ایمان به الله، غیب، ملائکه، انبیاء (ع)، کتاب، آیات‌الهی و آخرت تعلق می‌گیرد. این‌که شکل ظاهری پیدا کند، در که دارای اخلاق و احکام هستند روشن می‌شود. اول باید خُلق ما مشخص شود. «اخلاق» راسخ‌شدن خالق در انسان است. به نسبت عقاید و علایق ناظر به ایمان، درک و حفظ حضور می‌باشد. تمام اصول پنج‌گانه و هفت‌گانه، در خلاصه می‌شود. و ، نامیده می‌شود؛ برای معرفی اسلام که کوچه بن‌بستی در قرآن وجود دارد، به نام است. تقوا یعنی این‌که درک کنید در محضر هستید و درک در این محضر را حفظ کنید، می‌گویند. دوم، ناظر به این است که ، یا داشته باشیم. آن‌چه که تا الآن را تبیین کردیم یعنی عقاید و علایق، ایمان و ، و در حوزه‌ی هستند. از شناخت ریشه سراغ روش در دکترین اسلام می‌رویم. در اسلام مبتنی بر دوگانگی یا است. اسلام دینی است که برای رسیدن به از ثنویت آغاز می‌کند: «لا اله» «الا الله». در روش‌شناسی توحید، تمام باطل را حذف و نفی می‌کنیم و به جای آن، تمام حق می‌ماند. به این ساز و کار، روش توحید می‌گویند. تابع ستون ایمان، اسلام در ، مؤلفه‌ی از آن انگاره‌ی منفی به انگاره‌ی مثبت می‌باشد یعنی هجرت از باطل به حق؛ «هجرت در ثنویت باطل و حق با ولایت». در بخش برای رسیدن به ، ثنویت غیب و حضور است. یعنی این‌که به نسبت غیب و حضور، درک کنیم و درک و را در رقم بزنیم، فقط یگانگی است. کسی که درک حضور داشته باشد، در این‌جا ثنویت نفی می‌شود. در ادب حضور هم وقتی درک حضور به وجود آمد، غیب و شهود برای ما منتفی می‌شود؛ «هجرت در ثنویت غیب و حضور با ولایت». در بخش هم «هجرت در ثنویت سلب و ایجاب با ولایت» می‌باشد. چهارچوب ثنویت سلب و ایجاب در حوزه‌ی حدود الهی می‌گنجد. به صورت مختصر، : * اسلام چیست: اسلام دین تسلیم (تسلیم الله شدن) است. * چرا تسلیم: ما تسلیم می‌شویم تا متعالی بشویم! * چرا تسلیم حق شویم: زیرا سعه‌ی وجودی پیدا کنیم [سوره طه از آیه ٢٥ الی ٢٨]. * چگونه اسلام؛ کدام جزء وجود انسان، اسلام می‌آوریم یا تسلیم می‌شویم؟ با (شرح صدر) [سوره شرح آیه ١] * چگونه تسلیم حق شویم: از انگاره‌های باطل به انگاره‌های حق. * چگونه اسلام؛ از طریق «رعایت حدود الهی» تسلیم حق می‌شویم. و ... . این نمای کلی از می‌باشد. @TahaMohajer1444