eitaa logo
طاها مهاجر | محمد سالار
25 دنبال‌کننده
90 عکس
21 ویدیو
15 فایل
سوره انفال: ‎﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ الله ...[آیه ٧٤]﴾‏ به سوی حق و حقیقت مهاجرت کنیم... یادداشت‌های محمد سالار راوندی @MohammadSalar14
مشاهده در ایتا
دانلود
معنی و در نگاه امیرالمومنین علیه‌السلام قال امیرالمؤمنین علیه السلام: لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ وَ لَا يَقَعُ اسْمُ الِاسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُه ترجمه: نام هجرت بر احدی واقع نمی‌شود؛ مگر حجّت خدا را در زمين بشناسد. كسی كه حجّت الهی را شناخت و به او اقرار كرد، است. منبع: نهج البلاغه خطبه ۱۸۹ پی‌نوشت: خدایا ما را از مهاجران الهی قرار بده! الهی آمین @TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
دکترین اسلام @TahaMohajer1444
اسلام چیست؟ اگر یک گردشگری در شهر شما به شما رسید، و پرسید «اسلام چیست؟»، اسلام را چگونه تبیین می‌کنید؟ آیا اسلام را می‌شناسیم که برای او (و حتی خود) تبیین کنیم؟ برای تبیین عقلانی اسلام، را تعریف کنید. در دکترین چیستی، چرایی و چگونگی موضوعیت دارد. در واقع نتیجه این می‌شود: اسلام چیست؟ اسلام چرا؟ و اسلام چگونه؟ لایه‌ی اول: در تبیین دکترین اسلام، اولین و اساسی‌ترین مسئله‌ای که رخ می‌دهد این است که بین ایمان کامل و عمل صالح تفکیک کنیم. در قرآن کریم 65 بار ایمان و عمل صالح در کنار هم آمده است و در دکترین اسلام لازم و ملزوم همدیگر هستند که یکی منهای دیگری ارزش و اهمیت ندارد. لایه‌ی دوم: اسلام سه وجه کلی دارد: 1. عقاید 2. اخلاق و 3. احکام برای شناختن یک موضوع یا هر مسئله‌ای، باید با آن آشنا شویم مانند اصول جنگ، ، و غیره. * عقاید - متعقد برای عقاید و عقیده هم، اصولی را معرفی می‌کنید؛ سه اصل [عام]: اصل ، اصل و اصل ؛ و دو اصل [خاص] مکمل شیعه: اصل و اصل . * علایق – متعلق ایمان و عقیده به مواردی تعلق می‌گیرد؟ ایمان به الله، غیب، ملائکه، انبیاء (ع)، کتاب، آیات‌الهی و آخرت تعلق می‌گیرد. این‌که شکل ظاهری پیدا کند، در که دارای اخلاق و احکام هستند روشن می‌شود. اول باید خُلق ما مشخص شود. «اخلاق» راسخ‌شدن خالق در انسان است. به نسبت عقاید و علایق ناظر به ایمان، درک و حفظ حضور می‌باشد. تمام اصول پنج‌گانه و هفت‌گانه، در خلاصه می‌شود. و ، نامیده می‌شود؛ برای معرفی اسلام که کوچه بن‌بستی در قرآن وجود دارد، به نام است. تقوا یعنی این‌که درک کنید در محضر هستید و درک در این محضر را حفظ کنید، می‌گویند. دوم، ناظر به این است که ، یا داشته باشیم. آن‌چه که تا الآن را تبیین کردیم یعنی عقاید و علایق، ایمان و ، و در حوزه‌ی هستند. از شناخت ریشه سراغ روش در دکترین اسلام می‌رویم. در اسلام مبتنی بر دوگانگی یا است. اسلام دینی است که برای رسیدن به از ثنویت آغاز می‌کند: «لا اله» «الا الله». در روش‌شناسی توحید، تمام باطل را حذف و نفی می‌کنیم و به جای آن، تمام حق می‌ماند. به این ساز و کار، روش توحید می‌گویند. تابع ستون ایمان، اسلام در ، مؤلفه‌ی از آن انگاره‌ی منفی به انگاره‌ی مثبت می‌باشد یعنی هجرت از باطل به حق؛ «هجرت در ثنویت باطل و حق با ولایت». در بخش برای رسیدن به ، ثنویت غیب و حضور است. یعنی این‌که به نسبت غیب و حضور، درک کنیم و درک و را در رقم بزنیم، فقط یگانگی است. کسی که درک حضور داشته باشد، در این‌جا ثنویت نفی می‌شود. در ادب حضور هم وقتی درک حضور به وجود آمد، غیب و شهود برای ما منتفی می‌شود؛ «هجرت در ثنویت غیب و حضور با ولایت». در بخش هم «هجرت در ثنویت سلب و ایجاب با ولایت» می‌باشد. چهارچوب ثنویت سلب و ایجاب در حوزه‌ی حدود الهی می‌گنجد. به صورت مختصر، : * اسلام چیست: اسلام دین تسلیم (تسلیم الله شدن) است. * چرا تسلیم: ما تسلیم می‌شویم تا متعالی بشویم! * چرا تسلیم حق شویم: زیرا سعه‌ی وجودی پیدا کنیم [سوره طه از آیه ٢٥ الی ٢٨]. * چگونه اسلام؛ کدام جزء وجود انسان، اسلام می‌آوریم یا تسلیم می‌شویم؟ با (شرح صدر) [سوره شرح آیه ١] * چگونه تسلیم حق شویم: از انگاره‌های باطل به انگاره‌های حق. * چگونه اسلام؛ از طریق «رعایت حدود الهی» تسلیم حق می‌شویم. و ... . این نمای کلی از می‌باشد. @TahaMohajer1444
طاها مهاجر | محمد سالار
وادی‌های ثنویت مفهومی در قرآن کریم @TahaMohajer1444
ثنویت یا دوگانگی اساس معرفت بشر از 2500 سال قبل به این سو در چین و هند و در یونان بر قرار گرفت؛ بشر نگاه به هر پدیده کرد، آن را دوگانه پیدا کرد: شب و روز، زن و مرد، تر و خشک، سرد و گرم و غیره. لذا می‌بینید که معرفت خود را بر این ثنویت بنیان نهادند و امروز بیش از بیش از 4 میلیارد نفر در جهان اساس معرفت خود را از اصل تضاد می‌گیرند. البته معرفت از مصر تا یونان و از یونان به مسیحیت و حتی شبه‌علم، و سه‌گانگی است که ان‌شاءالله در آینده مطلبی را ارسال خواهم نمود. از صفت نسبی ثَنَوی (منسوب به اثنَین) و ریشه "آن ث ن ی" است.[ذیل «ثنی»] و به معنای دوگانگی است. اساس اسلام در توحید، ثنویت می‌باشد. اسلام نوعی ثنویت را قبول دارد که به آن می‌گویند. این در شعار اسلام «لا اله الا الله» ایده می‌شود. در ثنویت توحیدی، یک دوآلیسم را مشخص می‌کند؛ «لا اله» را می‌زند و «الا الله» می‌ماند، گویند. همان‌طور که گفته شد روش‌شناسی اسلام، به روش عمل می‌کند؛ «وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا ... [سوره أنفال آیه 74]». «هجر» یک واژه‌ی حبشی است. واژه‌ی که در روش‌شناسی شعار اسلام این‌چنین است که از «لا اله» (انگاره‌های باطل) به «الا الله» (انگاره‌های حق) هجرت می‌کنیم. صرف این‌که «لا اله الا الله» گفته می‌شود، کفایت نمی‌کند بل‌که هجرت از منظر هستی‌شناسی، معرفت، عقیده، اندیشه و مواردی از این دست، دیده می‌شود. در ، ثنویت‌ها به چهار اَبَروادی تقسیم‌بندی می‌شود: 1. وادی تباین: ثنویت‌هایی که از هم‌دیگر جدا هستند اما در یک آیه‌ی قرآن‌کریم اشاره شده است. - جن و إنس - سماوات و أرض - شیاطین و ملائکه - و ... 2. وادی تعادل و تضاد: ثنویت‌هایی که لازم و ملزوم یک‌دیگر هستند و ضروری هم‌دیگر هستند یعنی اگر یکی نباشد، دیگری منتفی می‌شود. این نوع ثنویت در اندیشه‌ی شرقی نمود پیدا کرده است. - سری و علنی - اثنی و ذکر - تأویل و تنزیل - تولی و تبری - یسر و عسر - إنذار و بشارت - امر و نهی - فانی و باقی - نیل و نهار - اول و آخر - ظاهر و باطن - عبودیت و ربوبیت - لم‌یسرفوا و لم‌یقتروا - و ... 3. وادی ترادف: این ثنویت‌ها مترادف گزاره‌هایی که لازم و ملزوم هم و در توالی، در ردیف و هم‌معنی هستند. - ابداع و خلق - خلق و جعل - عبرت و آیت - فطرت و خلقت - صیرورت و رجعت - ولایت و هدایت - بشر و انسان - اسلام و ایمان - حفظ و حصن (فرج) - لهو و لعب - عدد و إحصاء - شرک و کفر - فاتقوا الله و اطیعون - و ... 4. وادی توحید: صراط مستقیم در الگوی توحیدی «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم» مشخص است اما در کنار آن انحرافی دارد: «مَغْضُوبین» و «ضّالِّين»؛ چگونه ما در این راه قرار می‌گیریم؟ جایی که ثنویت‌ها را بشناسیم که کدام‌یک از صراط مستقیم می‌باشد و کدام‌یک از این مسیر انحراف شده است. * حق - باطل [سوره بقره آیه 42]؛ در این‌جا باطل را کنار می‌گذارید، حق را بر می‌تابید، در نتیجه به توحید می‌رسید. در واقع در این ساز و کار اول باید به برسید [سوره انفال آیه 29]. فرقان یعنی قوه‌ی فرق‌گذاشتن بین دوگانه‌ها می‌باشد. کار قرآن این است که فرق بگذارد. * «لا اله» - «الا الله» [سوره محمّد آیه 19] * ظلمات – نور [سوره بقره آیه 257] (آیت‌الکرسی) * شک – یقین [سوره نساء آیه 157]؛ شک از منظر فلاسفه معبر خوبی است اما ایست‌گاه بدی است. * حرام – حلال [سوره بقره آیه 257] * شر – خیر [سوره بقره آیه 216] * اغوا – ارشاد [سوره بقره آیه 256 و سوره اعراف آیه 146] * مفسد - مصلح [سوره بقره آیه 11 و 220] [سوره شعراء آیه 152] * منکر – معروف [سوره آل‌عمران آیه 104] * ذلت – عزت [سوره منافقون آیه 8] * کذب – صدق [سوره عنکبوت آیه 3] * توهین – تکریم [سوره فجر آیه 15 و 16] * خسارت – فلاح [سوره مجادله آیه 19 و 22] * بئس‌المصیر – الی‌الله‌المصیر (صیرورت) [سوره آل‌عمران آیه 162 و سوره نور آیه 42] * قلب مریض – قلب سلیم [سوره بقره آیه 10 و سوره شعراء آیه 89] * ولایت طاغوت – ولایت الله [سوره بقره آیه 257] * و ... امام خامنه‌ای در دیدار با مردم ایلام در سال‌روز ولادت امیرالمومنین علی علیه‌السلام، معرفت امیرالمومنین را ‌می‌داند. - دریافت تصویر کامل وادی‌های ثنویت مفهومی در قرآن کریم (شامل چهار اَبَر وادی توحید، ترادف، تضاد و تباین) kolbeh-keramat.ir/Documents/Single/3515 @TahaMohajer1444