eitaa logo
سروده‌های تهمتن
1.3هزار دنبال‌کننده
63 عکس
17 ویدیو
0 فایل
سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن) 🆔 @TahamtanPoems اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🆔 @jahaadetabin ارتباط با سجاد رستمعلی: 🆔 @SajadRostamali ارتباط با ادمین کانال: 🆔 @Z_3_1_3M
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «عادت پیاله» در مجلس خُماران، کس درد جان ندارد میلی به انتظار، شاه جوان ندارد یارا ز شیخ مجلس، پُرسان مَشو ز مردم این کاروان نشان از، آن ساربان ندارد جمع خَمودگانیم، بی صحبت و هیاهو کس شوق استماع راز نهان ندارد در عرصه‌ی تجارت، چون ورشکستگانیم بازار حُسن یوسف، بازارگان ندارد آنقدر بی بها شد، از مِی سرودن اینجا شاعر بجز گلایه، میل بیان ندارد ساغر شکسته ساقی، سالَم مکن بهانه چون عادت پیاله، پیر و جوان ندارد سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «رفیق» در همه دورِ زمان غم ایام مخور جانِ جهان رسم دنیاست اگر بی‌مهر است! تا شود مزرع جان باغستان یک رفیقِ دل‌پاک مثل باران بهاری کافی است یاری از جنس جنان! هر که دل بسته به مهر غزلش جاویدان هر که خو کرده به عشق بری از باغ دلش پاییزان! ای رفیقی که به هر روز خدا یاد من در دل توست! مهر تو در جان است: گاه مانند نفس گاه چون خون به طپش‌های دلم! روزگارت همه شور حال و روزت همه شعر و دلت غرقه‌ی در یاد خدا خانه‌ات آبادان! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «خیال» بر بوم یک خیال تو را آه می‌کشم یک منظره به صورت دلخواه می‌کشم یک سبزه‌راه تا برسد پیش پای من یک آشنا، میانه‌ی آن راه می‌کشم آن راه را مگر که به سرعت رسم به تو در حد چند لحظه‌ی کوتاه می‌کشم پر می‌شود مشام من از عطر موی تو از این دمی که گاه، و بیگاه می‌کشم اشکی نمی‌کشم مگر آندم که می‌رسی باران شوق وصل تو آنگاه می‌کشم می‌دانم این خیال دگر می‌کُشد مرا این مرگ را به دفترم آگاه می‌کشم سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «افتتاح» آه ای خدایا! شکوه دارم از سختی فقدان نبی آری! از شوکران درد هجران و از غیبت روی ولی آری! بسیاری دشمن که جای خویش یارانِ اندک دل‌پریشانند حتی زمانه برخلاف ماست شد فتنه‌ها همچون شبی آری! حرف علی در جامعه بسیار اما سخن‌هایش نمی‌دانیم! از راه و رسمش بِه نگویم هیچ! باشد غریب اینجا علی آری! قدرت‌طلب‌ها گعده‌ها دارند! مردم به درد نان گرفتارند! ما را نکشته غصه‌ی غزه دیگر نه اشکی، نه تبی آری! می‌گفت پیر ما به پا خیزید! کابوس شد این خواب، برخیزید! با لشگر غداره بستیزید! ما غرق دعواها ولی! آری! ما را به فتح خود اعانت کن! تعجیل کن در رحمتت بر ما! سلطان حقت را عیان گردان ما را نمایان کوکبی آری! سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: این سروده برداشتی آزاد از قسمتی از دعای افتتاح منسوب به امام عصر ارواحنا له الفداء است. ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «بیت دوم» ای بیت دوم ای امام حضرت ارباب تو ماهی و آقای ما در پیش تو مهتاب گر بهر ما او عشق باشد مظهر اعجاز تو عشقِ عشق مایی و خود مظهر الاعجاب حیدر تو را وقتی که تصویر شجاعت خواند صلح تو غربت‌نامه‌ات را می‌کند زهرآب زهری که از سم جگرسوزت فراتر رفت پیوست با خون دلت از کوچه و مضراب گفتی تسلایش که «روزی نیست چون روزت» وقتی ز چشمش گشت جاری چون دلت خوناب دیگر توانم نیست شرح غصه را گویم آه ای کریم آل طاها قلب ما دریاب! سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. مضراب: مرد بسیار زننده ۲. «روزی نیست چون روزت»: لا یوم کیومک یا اباعبدالله ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔺نماهنگ «بارگاه» با صدای سجاد رستمعلی تقدیم به پیشگاه ملکوتی امام رئوف (ع) و دلدادگان ایشان. «بارگاه» گاهی شِمای محو دل‌انگیز خاطری از صد هزار منظر گل دلرباتر است گاهی نظاره‌ی رخ دلبر به زیر رعد از خواب در نسیم چمن دلگشاتر است بانگ کبوتری که از او دانه می‌خورد از چهچه هَزار رها خوشنواتر است یک پنجره ز آهن و فولاد، از هزار گنجینه و دفین طلا پر بهاتر است شاید هزار نکته به خاطر سپرده‌ای اما نگین گوشه‌ی چشمت رواتر است شاید کسی بگوید ازینجا شده غنی هر طبله‌ی تهی، ز غنا پر صداتر است اما میان خلوت رندان باده نوش آقاتر است، هرکه در اینجا گداتر است سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «ولی آنقدرها نه!» مِی خورده‌ام، مستم ولی آنقدرها نه! سرخوش ز مِی هستم ولی آنقدرها نه! هنگامه‌ی بوسیدنت پا پس کشیدم از دام تو جستم ولی آنقدرها نه! چشمت چو بگشودی به سِحرم با کرشمه چشمان خود بستم ولی آنقدرها نه! ترسم ز افسون عشق تو بالا بگیرد کاری دهد دستم ولی آنقدرها نه! درمان دردم باش با یک جمله‌ی نغز گو «عاشقت هستم» ولی آنقدرها نه! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «لاله‌ها» خفقان تاریکی و سکوتی دلگیر لاله‌ها خفته به زیر خاکند! خاک سرشار ز خون و جریان شاخه‌های خشک رو سوی سماء آرزوی خورشید همه در دل‌هاشان! نور خورشید عیان گشت چو باریکه‌ی نور زنده شد باز زمین مرده زد جوانه گل نوباوه ز خاک جلوه بنمود ز نور ازلی همه گلبرگ و تن رعناشان! نور خورشید سحر با خود داشت و محبت یاری! سرزخاک بیرون آورد چمن‌های حضور همه‌ی خاکِ زمین سبز شد از خون‌هاشان! لاله‌ها مظهر مردانگی‌اند! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «گندم» صبح است و شمیم تن تو برده حواسم چون گندم سر داده به بُرانی داسم فالم چو نیفتاده به تو جفت در این حال مشکوک به بدخواهی گردونه و تاسم سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «اهل» مشغول اذکارم ولی اهل عبادت نیستم! حُسن الغزل خود آمده اهل بلاغت نیستم! اعجاز وقتی سر زند مرغ گلی هم پر زند اما چه شد عاشق شدم؟ اهل کرامت نیستم! جانت حریر و پرنیان لب‌ها چو لعلی خون‌فشان اما عجب باشد ز من اهل لطافت نیستم! گر هر زمان از صبح و شب شعر تو می‌آید به لب از روی سنت نیست این من اهل عادت نیستم! وقتی ز تو دم می‌زنم آتش به عالم می‌زنم حرف دلم را می‌زنم اهل سیاست نیستم! یک دم بیا و جلوه کن این عشق را پاینده کن در خلوتت راهم بده اهل فضاحت نیستم! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «حضرت زمین» وقتی نهاده‌ایم قدم را به روی خاک با خود کشانده‌ایم عدم را به روی خاک جز حرف عشق صحبت دیگر خسارت است وقتی که او نهاده عَلَم را به روی خاک وقتی دلی ز خاک به آتش کشیده شد شاعر کشیده است قلم را به روی خاک دریای عشق چونکه تلاطم گرفته بود موج غزل رسانده بلَم را به روی خاک انقدر بی توجهیت دردآور است کز غم نشانده نقش الم را به روی خاک راندی مرا ز دامنت ای حضرت زمین برگیر از دوباره سرم را به روی خاک سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «آغاز امامت» ای جلوه آیه‌ی تبارک کینخواه ز نسل نامبارک بر هر که به ظلم و غم گرفتار آغاز امامتت مبارک سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «نماز عشق» صدایت را ز هر شعر و ترانه دوست‌تر دارم نگاهت را ز وصل عارفانه دوست‌تر دارم شمیم صبحگاهی نِکهَت گیسوی افشانت که این بو را ز هر عطر زنانه دوست‌تر دارم کنارت چون نشینم غرقه در آرامشی محضم حضورت را ز حال شاعرانه دوست‌تر دارم گمانم یک دو رکعت عاشقی سویت روا باشد نماز عشق را از هر دوگانه دوست‌تر دارم تهمتن هستم و تو دختر شاه سمنگانی اسیری را ز رزم فاتحانه دوست‌تر دارم سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «زبان مادری» ساده می‌گویم نگویی حرف تو دشوار بود من به در گفتم ولی مقصود من دیوار بود! از همان روزی که دیوان کاربردش فال شد عشق هم پر زد، چرا؟ چون دانه‌اش اشعار بود مردمان جوری شده با واژه‌ها بیگانه‌اند گوییا سعدی اگر حرفی زده، بیکار بود! مولوی، تنها شده دف با کف و رقص سماع اینهمه از خُلق نیکو دم زده، بیمار بود؟! راه و رسم عاشقی، گل واژه‌های حافظ است با زبان بیگانه گشتن بدترین اخبار بود مردمانِ پیش از این از شعر، عشق آموختند مردمان من ولی استادشان اغیار بود! با زبان مادری بیگانه‌مان کردند و بعد بر زبان غیر آموزی بسی اصرار بود! شعر را باید که معنی کرد، بس جای غم است راه و رسم عاشقی، فهمیدنش آزار بود! در پی اما و شاید نیستم، فکری کنید حرف من پندانه‌ای بهر اولی‌الأبصار بود! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «زیبای خفته» تصویر شعر من امروز ماتم است گویای شرم من گویای درد ما گویای یک غم است! بر روی تخت‌خواب آرام خفته است گردش نشسته‌ایم بی هیچ صحبتی! تنها صدا صدای بارش باران نم‌نم است؛ -باران ز چشم من باران ز چشم ما-! آرام خفته است چو زیبای خفته‌ای در انتظار مرد بزرگی که می‌رسد -روزی برای او روزی برای ما-! آرام خفته است نه انگار روز پیش در گرد تخت‌خواب مشعوف می‌شدیم از خنده‌ای که گاه به سختی به چهره‌اش ناگاه می‌دوید؛ مشعوف می‌شدیم از خاطرات او کاین گوش‌های خسته ز گفتار هرزه‌مان با عشق می‌شنید! آرام خفته است نه انگار روز پیش در التهاب حنجره با سرفه‌های او با اشک‌های ابر خزان همسُرا شدیم در ریتم نامنظم رفتار سینه‌اش در لابلای پتک نفس‌های محکمش در پشت ماسک اکسیژن آشنای او با دردهای او -یک مرد از میان اساطیر ماندگار- درد آشنا شدیم! آرام خفته است نه انگار پیش از این او تکسوار و یکه‌سوار سپیده بود در فصلی از زمان آغوش مهر او معراجگاه شاپرکان شکسته بال خوبان خویشتن به آتش کشیده بود؛ - آتش برای گمشدگان در هبوط شب آتش برای من آتش برای ما-! آرام خفته است! آرام رفته است! اما سکوت ما سخن از حال دیگر است: در حرکت زمان بر جای مانده است! در خواب رفته‌ام در خواب رفته‌ایم! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «در کوچه باغ خیال» یکشب به کوچه باغ خیالت سری زدم آنجا که رفتی و دیگر نیامدی آنجا که بدرقه‌ات اشک چشم بود همچون بهار خیس دو چشمان مادرت! دیشب به کوی نگاهش میهمان بُدم گلخنده بود عکس تو بر روی طاقچه او منتظر به راه تو امّا نیامدی! کتری صفیر حزن شد و بغض را شکست یک قطره اشک من یک جرعه چای داغ با یک بغل صفا همراه یک سبد پرز سخن‌های گفتنی؛ - حرفش تمام تو بودی وخاطرت سجّاده‌ی تو بود تسلّای خاطرش فکرش تمام در طلب خنده تو بود - او در پی تو بود ولیکن نیامدی! شکر خدای گفت لرزه به اندام من فتاد ناگه صدای در مادر خموش ماند چشمش به در فکند - نسیم بهار بود - در باز مانده بود ولی تو نیامدی! دیوار خانه یکسره نقش غرور بود هو هو کنان قطار فشنگ از کنار تو بگذشت تا که به نام خدا رسید همسنگران تو لبخند می‌زدند در وادی جنون که سرای شعور بود رفتی تهمتن این ملت عظیم در جنگ طور ولیکن نیامدی! طورانیان شب‌نشین زغیرتِ مردانِ مثل تو از مرزهای وادی اَیمن برون شدند تخت خدا قرار گرفت در سرای ما امّا بسان سیاوش شهید حق در جنگ دون رفتی و دیگر نیامدی! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «قصه‌ی کوتاه» سینه‌اش مملو از رگبار عصیان گشته بود! دست‌هایش پر ز نور چون ید موسای عِمران گشته بود! قصه‌اش کوتاه بود؛ پشت لب‌هایش چمن تازه از باب تماشای شقایق مست و حیران گشته بود! مست بود و دست بر پیمانه داشت عشق‌بازی را بسان قصه‌ای با مُرکب از قماش زندگی روی دفتر مشق عمرش می‌نگاشت! در نگاهش مردی و آزادگی بهر مردان جهان همچو موجی لانه داشت! کاش اینک مردمان یاد می‌کردند از یار جوان او که ریشه در میان نور و عشق و لاله داشت! کاش اینک مردمان... سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «وصف دل‌آرایی» تو بهتر از تمام دختران خوب تهرانی چرا؟! چون نقشه‌ی قلب مرا از حفظ می‌دانی! حدیث شعر من چون هر زمان وصف دل‌آرایی سرودن از تو که بر بام جان چون مهر رخشانی نقاب از چهره برداری، نفس دم می‌کند ناگه چونان شرجی بندر می‌شوم وقتی که رقصانی خطوط چشم تو چون ترمه، اشکین حال و افسونگر به لطف چهره بهتر از حریر نرم کاشانی خزر بادی وزد بر گیسوان یزدباف تو و تا سِحرم کنی با ناز زلفت را می‌افشانی لبت شیرین تر از گز، بهتر از سوهان قم اما چه شیرین‌تر شود وقتی بسان پسته خندانی دگر در شعر جایز نیست تا وصف تو را گویم! که نامحرم نباید بشنود از راز پنهانی! به دور از هر حیایی گر نشستی پیش چشم من ز نامحرم حذر داری، که شهدخت خراسانی! فقط این را بگویم دوستت دارم بسان جان برایم هم طراز مام میهن، خاک ایرانی سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «زادروز و مرگ‌روز» چونکه روزِ زاد من آمد دلم بی تاب شد سهم من از زندگانی لحظه‌ای در خواب شد زادروز و مرگ‌روزم هرچه هست و باد، باد سرگذشتم غم نوشتی ساده و جذاب شد سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «مرید» من به پرواز گل قاصدکم می‌نازم و به گلبرگ گل یاس دلم می‌بازم گرچه از بغض، هجاهای صدایم مُردند زنده مانده است به آهنگ غمم آوازم شبی آهسته دلم آه کشید و جان داد آهش اسرار نهان بود، عیان شد رازم گر خموشم زسر شور و شعف نیست که من همه‌ی عمر به غم‌های جهان دمسازم زملامت نهراسم که مرا باکی نیست من مرید رهِ مرد غزل شیرازم سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «خواهر» هر چند من خواهر ندارم لیک بشنیده‌ام از مردمان نیک داداش جانش بسته بر خواهر حالش اگر بد شد جهان تاریک او را تمامی از شما دانند اهل ولا بر معنی تشکیک آقای من جانم همه درد است چون می‌شود غم بر دلت نزدیک سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «ساحل عشق» تار و پود دل من میلِ گسستن دارد از دلِ تنگ قفس میلِ به جَستن دارد گر چه خود کرده بجز خویش ملامت نکند قلبم از دوری تو حال شکستن دارد بی‌بها گشته چونان عمر گرانمایه به من جانم از محبس خود شوقِ به رستن دارد جان، تو بودی و من آن مانع احیا شدنم پرسشی ذهن من از بودن و هستن دارد گر نمردم سببش چشم به راهی تو شد بر لب ساحل عشق تو نشستن دارد سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «زینب(س)» فرود آید ز نور حق به دنیا اختری امشب به حق شایسته‌اش باشد که نامش رب نهد زینب علی انسان کامل هست و این دختر عجب دارد که آراییده اکمال و شده زینت برای أب فدای راه بی‌همتای او گردم که چون آمد بیاورده است مولایم حسین لبخند روی لب سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «گوهر پنهان» چه کسی دیده که خورشید به دستان خودش بسپارد به زمین نو مَه تابان خودش چه کسی دیده که بلبل وسط شام سیه یک تنه خاک کند نوگل بُستان خودش می‌رسد شب، پدر خاک به سر خاک کند می رود فاطمه از فرش به رضوان خودش کودکان را ز فغان منع نموده است ولی چه کند با غضب و دیده‌ی گریان خودش بارها خورد زمین تا به در خانه رسید به چه سان دل کند از گوهر پنهان خودش "چاه! بشنو غم دل، نیست مرا مَحرم جان" چاه را کرده علی کلبه‌ی احزان خودش تا که چشمش به در و میخ بیافتد به دمی یادش آید ز سکوت از سر ایمان خودش گفته بودش به وصی حضرت احمد که "علی! کرده رب نام تو را معنی قرآن خودش بعد من فتنه شود صبر تو فرمان خداست" استخوان شد به گلو از سر فرمان خودش باز هم گریه و از غصه زبان بگرفته و دعای فرج حضرت پایان خودش سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «آه» من نمی‌دانم تا ز چه گویم ز کسی چشم دلش مانده به راه؟ یا تنی خسته و فرسوده و جامانده ز راه؟ یا بگویم که غم فکر دل غمزده‌ات غمزده‌ام کرده و آه؟! آه... الله... و آه... غم این قصه که بنوشته مرا دست فلک آتشی گشته که چاه دل من را به شرر سوخته است درد بگرفته دلم آه من الله من است! آخرین مانده‌ی باقی نفس در تپش سینه‌ی من آهم الله من است. سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems