#قسمت_ششم مردد به دکتر نگاه کردم و ازش خواهش کردم هر کاری میتونن برای پسرم بکنن دکتر هم گفت درسته هر کاری بتونیم انجام میدم ولی فکر نکنم پسرتون بیشتر از چند ماه بتونه زیر عمل ها دووم بیاره... اشکم سرازیر شده بود بود از اتاق که اومدم بیرون مستقیم رفتم پیش شوهرم با نبود... یکی از پرستار های اونجا صدام زد برگشتم سمتشون... خانوم محترم شوهرتون وسایل اینجا براتون گذاشتن و رفتن... و دوباره بغض و بغض و بغض... باورم نمیشد،به همین سادگی تونست بدون هیچ خبری زنی که امروز زایمان کرده رو رها کنه؟ از پرستار لوازمی که گفته بود گرفتم یدونه پتو مسافرتی و بالشت بودو فلاست چای و تمام... همین حتی یه قرون پولم نزاشته بود برام ... #ادامه_دارد... ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

🍃 اگر چیزی سهم تو باشد خدا تمام ترازوها را به نفع تو بر میگرداند تا به آن برسی ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

امام على عليه السلام: البِشرُ يُطفي نارَ المُعانَدَةِ خوش رويى، آتش دشمنی را خاموش مى كند غررالحکم حدیث561 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

امام على عليه السلام: إيّاكُم وَالبِطنَةَ؛ فَإِنَّها مَقساةٌ لِلقَلبِ، مَكسَلَةٌ عَنِ الصَّلاةِ، مَفسَدَةٌ لِلجَسَدِ از پرخورى بپرهيزيد؛ چرا كه موجب قساوت قلب، سستى در نماز و تباهى بدن مى شود غررالحكم حدیث 2742 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

بنام خدا ❤️ سلام من حمیرام 28 سالمه و اهل یکی از روستاهای خراسانم،!! چند سال پیش یروز همسایمون اومد خونمونو منو برای برادرش که تهران زندگی میکرد، خواستگاری کرد💐 خیلی ازش تعریف میکرد، میگفت نظامی و اهل کار و خانواده.. روستای ما اونقدرام قدیمی نبود ولی خوب دخترارو زود شوهر میدادن، همیشه میگفتن دختر که رسید به 20 باید به حالش گریست😒 من 18 سالم تموم شده بود، خواستگار داشتم ولی بدردنخور، خانوادم دست دست میکردن زودتر شوهرم بدن، حالا چی بهتر از یه پسر تهرونی اونم با شغل دولتی وقتی اومدن و همدیگرو دیدیم، باهمون نگاه اول عاشقش شدم یه پسر قد بلند و خوش هیکل بود،🥰❤️🔥 به یه هفته نکشید که رفتیم محضر و عقد کردیم، دو ماه بعدم یه عروسی جمع و جور و رفتیم تهران تو یه خونه اجاره ای 60 متری زندگیمون شروع کردیم.! اولین سال زندگیمون خوب بود مثل همه، ولی کم کم عادی شدیم مثل مامانو بابام یا همه ی زن و شوهرا، دیگه رابطه عاشقانه ای نبود، !!😒😮‍💨 دیگه بیشتر سرکار بود و کمتر خونه، انقدر که یهو بدون خبر می‌رفت تا یک هفته ده روز نمیومد و دل من مثل سیر و سرکه می‌جوشید،.. وقتی هم اعتراض میکردم قهر میکردو میرفت یه هفته خونه نمیومد.. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

💥ایندفعه که از ماموریت برگشت خیلی شاد و شنگول بود برخلاف سری های قبل، منم روحیه گرفتم از این حال و هوای سر زنده اش. برای همین بهش گفتم:مهدی میای بریم روستا پیش خانواده هامون دوماه نرفتیم. دلم هوای مامانمو کرده.. سکوت کرد و بعد گفت: با قطار می‌فرستمت برو من چند روز بعد با ماشین خودمون میام که از برگشت بریم حرم زیارت آقا، منم حسابی شارژ شدمو قبول کردم، روز رفتن رسید و من و تو ایستگاه قطار پیاده کرد و خودش هم سریع رفت گفت کار داره واجبه... یک ساعتی منتظر بودم قطار بودم که یهو بازم درد های همیشگی سراغم اومد، خواستم دارومو بخورم که یادم اومد که جا گذاشتمش..🤦‍♀ دارومو‌ به زحمت پیدا کرده بودم هرجایی نداشت به اجبار اینو گرفتم مهدی خبر نداشت، نمیخواستمم مزاحمش بشم زنگ بزنم برام بیاره،، برای همین یه اسنپ گرفتمو سریع برگشتم خونه، همینکه در خونه رو باز کردم متوجه بوی عطر زنونه زننده ای شدم.. آروم درو باز کردم که متوجه صداهایی از تو اتاق خوابمون شدم🤯😱 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: القَناعَةُ بَحرُ مالٍ لا يَنفَدُ قناعت دريايى است از مال كه كرانه ندارد جامع الأحاديث للقمّی 106 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

امام على عليه ‏السلام: مَن أبانَ لَكَ عَيبَكَ فَهُوَ وَدودُكَ هر كس عيب تو را برايت آشكار كرد، او دوست توست غررالحكم حدیث8210 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

دست و پام داشت میلرزید، باورم نمیشد، ولی وقتی مانتو و شال قرمز جیغی که افتاده بود گوشه مبلو دیدم، خشکم زد😳🤯 تو دلم گفتم، خاک تو سرت حمیرا شاید کلید خونرو داده به دوستش با زنش اومدن اینجا، خجالت بکش!!🤦‍♀ اومدم برگردم در بزنم بیام تو که صدای زنونه گفت : مهدی جونم عشقم میدونستی جذاب ترین مرد رو زمینی😉 قلبم هری ریخت.. صدای شکستن دلمو شنیدم، نمیدونم چند دیقه یا چند سال گذشت همونجا ،همون لحظه موندم کنار در ..! دست و پام کرخت شده بود، بی هوا رفتم از کشو قرصامو برداشتم و از خونه زدم بیرون.. 💊 به راننده نگاه کردم که غر غر میکرد که خانم چرا دیر اومدی، توقف 5 دیقه ایتون نیم ساعت شد🤨😤 سریع سوار شدمو زیر لب گفتم حساب میکنم.. ! تو راه انگار یه مشت آب پاشیده باشن روم ، صورتم از اشکام خیسه خیس بود، با گوشه چادرم صورتمو خشک کردمو و پیاده شدم، خداروشکر قطار هنوز نرفته بود، سریع سوار شدمو، به سمت زادگاهم حرکت کردیم، برای همیشه.. !! ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

امام على عليه السلام: مَن ساءَ خُلُقُهُ ضاقَ رِزقُهُ آن كه اخلاقش بد باشد، روزى اش تنگ مى شود غررالحكم حدیث8023 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══

امام على عليه السلام: مَن عَرَفَ العِبرَةَ فَكَأَنَّما عاشَ فِي الأَوَّلينَ كسى كه عبرت شناس باشد، چنان است كه با گذشتگان زيسته است غررالحكم حدیث8850 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══