eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
22.4هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐احتیاج شدید مردگان به خیرات حتما ببینید و نشر بدید👌 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
يوسف رو ميخواستن بكشن اما نمرد ميخواستن آثارش رو از بين ببرن اما ارزشش بالاتر رفت ميخواستن اون رو بفروشن و تبديلش كنن به برده اما عزيز مصر شد حتی در شکم نهنگ هم امیدی وجود داشت، هنگامی که یونس(ع)خدا را در دل نهنگ خواند و خداوند اجابتش کرد آنوقت ما گاه با کمترین مشکلی امید خود را از دست می‌دهیم. دعا امیدی است بی‌پایان امیدوارم چشمانت را باز میکنی به تمام آرزوهات برسی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه ❄️🖤🤍 با لبخند گفتم : آخه به خانوم جون نگفتم نمیتونم بدون خبر بیام شما برید من خودم میرم خو
🤍🖤 زری با نگرانی گفت چرا دستت داره خون میاد؟؟ _چیزی نیست خوردم زمین😕 مادرم گفت : چرا خوردی زمین؟؟ گوهر دویید سمتم و دستمو نگاه کرد و رو به زری گفت برو بتادین بیار تو دستش سنگ ریزه و خاک رفته.! نشستم لبه حوض🪴 مادرم با نگرانی گفت : دختر چرا حواستو جمع نمیکنی چرا خوردی زمین؟؟ بغضمو قورت دادم و گفتم سهراب هولم داد.! گوهرلب زد : چیییی؟ مادرم زد تو صورتشو گفت : خدا مرگم بده تو سهراب و کجا دیدی؟؟! _پشت در بودم یه دفعه در و باز کرد. -خببببب _هیچی هولم داد و گفت تو لیاقت نداری لیاقتت همون پسره لات و بی همه چیزه رو به مادرم گفتم : اومد اینجا چی گفت؟؟ خانوم جون نفسشو بیرون داد و گفت چی بگم والا داد و بیداد و هوار و تهدید و... _تهدید؟؟ آره عصبانی بود دیگه یه حرفی زد. همون لحظه زری با بتادین اومد و با گوهر کف دستم بتادین ریختم.🧻 سوزشش انقد زیاد بود که تا خودآگاه از گوشه چشمم قطره اشکی سرازیر شد. زری با ناراحتی گفت: کجا خوردی زمین؟؟ _جلوی خونه _واااا همینجا _آره _حواست کجا بوده؟؟ گوهر همینطوری که در حال باند پیچی دستم بود گفت سهراب هولش داده.! زری عصبی گفت :وااااا سهراب غلط کرده رو به مادرم گفتم چیکار کنیم؟؟ چیو چیکار کنیم تو الان دیگه ازدواج کردی شوهر داری اگه یه بار دیگه بخواد مزاحمت ایجاد کنه ازش شکایت میکنم امروزم میرم خونه خواهرم اتمام حجت میکنم زری رو به خانوم جون گفت : آره حتما برید پسره پر رو تهدید میکنه نمیزارم آب خوش از گلوتون پایین بره چقد پر روعه.!😤 خانوم جون با اشاره به زری بهش فهموند که دیگه ادامه نده! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا اباعبدالله🖤💔 ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چه می خواهید، از فضل خدا بخواهید نه از خلق ..🌼 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا بخوان دعاي فرج را كـه يـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ي غيبت به ما نظـر دارد🌱 ♡ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ♡ آقا جانم تسلیت ما را پذیرا باش😭 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🤍🖤 زری با نگرانی گفت چرا دستت داره خون میاد؟؟ _چیزی نیست خوردم زمین😕 مادرم گفت : چرا خوردی
🖤❄️🤍 خانوم جون گفت به رحمت نگم میگفت نمیخواد حساسش کنی.! منم به حرف خانوم جون گوش دادم و حرفی نزدم، خانوم جون رفته بود و من و زری و گوهر تو خونه بودیم که تلفن زنگ خورد.📞 رفتم گوشی و برداشتم با شنیدن صدای رحمت لبخند روی لبهام نشست. _سلام عزیزم🥰 -سلام به روی ماهت بانو چه خبرا چیکارا میکنی؟؟ _سلامتی هیچی خونه ام تو چه خبر منم سلامتی سرکارم مامانم گفت ظهر رفتید پارچه بخری بسته بوده.! _آره بنده خدا گفت بستست من گفتم نه بازه رفتیم بسته بود. -کی میخوای بری بخری بیام دنبالت؟؟ _میخواستم امروز بخرم ولی پشیمون شدم فردا میرم.! _خب هر وقت خواستی بری اگه خواستی بگو بیام دنبالت با هم بریم. _باشه چشم رحمت با لحنی دلنشین گفت : پروانه خیلی دوستت دارما😉💓 _منم دوستت دارم. دیدی بالاخره شدی زنم شدی خانومم؟؟ _بلههههه😌 -پروانه میگم بیام اجازه تو بگیرم امشب بیای خونمون. _امشب؟؟ -آره _فکر نمیکنم خانوم جون اجازه بده شب بیام خونتون.! -بابا چرا زنم شدی دیگه. _میدونم ولی خب خانوم جون میگه دختر تا زمانی که عقده نباید شب خونه مادر شوهر بخوابه.! -تو بزار من با مادرت حرف بزنم شاید قبول کرد؟؟ _باشه بگو ولی میدونم اجازه نمیده. گوشیو بده به خانوم جون. -خانوم جون خونه نیست الان. _کجاست؟؟ _نمیدونم رفته بیرون. خیله خب باشه حالا من میگم تا شب مامانم زنگ بزنه خونتون اجازتو بگیره شاید گذاشت و اومدی شب پیشم.! راستش خیلی دلم میخواست که برم خونشونو شب بمونم ولی میدونستم امکان نداره خانم جون رضایت بده😣 خداحافظی کردیم و گوشی و قطع کردم. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظ مرد نجیب و دوست داشتنی🥺😢 شاگرد بهشتی رهرو رجایی رفیق سلیمانی شهادت مبارکت باشه...🖤 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر ابراهیم🖤 مناسب و ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💠ختم صلوات برای رفع گرفتاری. 🔷شب جمعه غسل نماید و شب های بعد غسل ضرورت ندارد. 🔷پس در همان شب اول که همان شب جمعه است هزار بار بگوید... 🌟اللهم صل علی محمد و آل محمد. 🔷در شب های بعد هم هزار بار بگوید... ✨شب شنبه : اللهم صل علی امیر المومنین ✨شب یکشنبه : اللهم صل علی فاطمة ✨شب دوشنبه : اللهم صل علی الحسن ✨شب سه شنبه : اللهم صل علی الحسین ✨شب چهارشنبه : اللهم صل علی علی بن الحسین ✨شب پنج شنبه : اللهم صل علی محمد بن علی ✨شب جمعه دوم : اللهم صل علی جعفر بن محمد ✨شب شنبه دوم : اللهم صل علی موسی بن جعفر ✨شب یک شنبه دوم : اللهم صل علی علی بن موسی ✨شب دوشنبه دوم : اللهم صل علی محمد بن علی ✨شب سه شنبه دوم : اللهم صل علی علی بن محمد ✨شب چهارشنبه دوم : اللهم صل علی الحسن بن علی ✨شب پنج شنبه دوم : اللهم صل علی الحجة الحسن ✨شب جمعه سوم : اللهم صل علی العباس الشهید. 🔸این ختم دو هفته طول می کشد. 📚منبع : اللئالی المخزونة ص 59 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که به عشقت زنده منم ... بهشتِ آرزوی من، حسین است🤍 💝 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°