🏴
⚫️وقایع( نهم- محرم )
💚 #ابوالفضل_ العباس بازگشت و از عمر سعد تقاضای یک شب مهلت را نمود.
🔻عمر سعد در قبال پیشنهاد مردد بود پس موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح و نظرشان را جویا شد. و سر انجام پس از گفتگوی زیاد، پاسخ عمر سعد به حضرت ابوالفضل این بود: ما امشب را به شما مهلت می دهیم، اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید، شما را به نزد او می بریم و اگر امتناع کردید جنگ است که سرنوشت شما را تعیین می کند.
👈و بدین گونه با درخواست #امام موافقت و شب عاشورا به وی مهلت داده شد. #امام_حسین (ع ) نزدیک غروب یا پس از نماز مغرب، یاران خویش را جمع نمود و خطاب به آنها چنین🌹 #فرمود:" #خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در مقابل شداید، آسایش، رنج و رفاه، نعمتهایش سپاسگزارم. خدایا! تو را سپاس که بر ما خاندان نبوت، کرامت بخشیدی و ... اما بعد، من اصحاب و یارانی بهتر از یاران خود ندیده ام و اهل بیت و خاندانی با وفاتر از اهل بیت خود سراغ ندارم. خداوند به همه شما جزای خیر دهد. جدم #رسول_خدا خبر داده بود که من به عراق فرا خوانده می شوم و در محلی به نام عمورا یا کربلا فرود آمده و در همان جا به شهادت میرسم و اینک وقت #شهادت رسیده است.
👌به اعتقاد من همین فردا دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد کرد و حالا شما آزادید و من بیعت خودم را از شما برداشتم، اجازه می دهم که از سیاهی شب استفاده و هر یک از شما، دست یکی از افراد خانواده مرا بگیرد و به سوی آبادی و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست یابند، با دیگران کاری نخواهند داشت. #خداوند به همه شما پاداش نیک عنایت فرماید".۱ 🔹 پس از صحبتهای #امام، اولین کسی که لب، به سخن گشود، برادرش ابوالفضل العباس بود و چنین #فرمود:" لا اراناالله ذلک ابدا؛ خدا چنین روزی را نیاورد که ما تو را بگذاریم و به سوی شهر خود بر گردیم."
در ضمیمه: تاریخ طبری،ج۷،ص۳۲۱ و ۳۲۲- کامل ابن اثیر،ج۳،ص۲۸۵-ارشاد مفید،ص۲۳۲-لهو فص۷۹-مقتل خوارزمی،ج۱،ص۲۴۶،...
#وقایع_محرم
#یا_حسین_الشهید
🏴🌹🏴