eitaa logo
تنبیه الأمة
2.5هزار دنبال‌کننده
154 عکس
61 ویدیو
18 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
تنبیه الأمة، در راستای حقایق، و کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. @Tanbiholomah
✳️ ثبات اندیشه سیاسی و تغییر مواضع سیاسی ✍مهدی ابوطالبی ❇️ مواضع سیاسی علمای شیعه در طول تاریخ متفاوت بوده و برخی تصور کرده اند که این تفاوت همواره نشان از تفاوت در اندیشه سیاسی آنهاست. در حالی که اسناد علمی و شواهد تاریخی نشان میدهد که برغم برخی تفاوتهای نظری، عمدتا این تفاوت، ناشی از تفاوت در شرایط سیاسی اجتماعی بوده است وعلما بر حسب تغییر موضوع در هر زمانی حکمی متناسب با آن موضوع ارایه کرده اند. چنانکه یک عالم مثل امام خمینی در شرایط مختلف مواضع مختلف نسبت به سلطنت داشته است. ❇️ تفاوت موضع امام خمینی باعلمای دوره صفویه و قاجاریه به عنوان نمونه همکاری فقهای دوره صفویه مثل محقق کرکی با دربار صفوی و یا تلاش علمای دوره مشروطه مثل مرحوم نایینی برای تحقق مشروطه اسلامی با حفظ سلطنت و در مقابل، تلاش امام برای حذف سلطنت در دوره پهلوی دوم و تشکیل حکومت اسلامی، به معنای اختلاف نظر آنها در بحث ولایت فقیه و اندیشه سیاسی نیست. چرا که به تصریح خود امام، ولایت عامه فقیه مورد پذیرش این بزرگواران بوده (ولایت فقیه، ص 125) و تفاوت شرایط سیاسی منجر به تفاوت نوع موضع سیاسی شده است. لذا هم عملکرد علمای دوره صفویه مبنی بر حضور در دربار را تأیید مي‌کنند (صحیفه امام، ج8، ص437) و عم عملکرد علمای دوره مشروطه برای مشروطه اسلامی با حفظ سلطنت را. (همان، ج 9، ص 173) ❇️ *مواضع مختلف امام خمینی* این مسأله در مورد شخص امام هم مطرح است. اینکه امام تا قبل از دهه 1340 اقدامی برای قیام علیه حکومت پهلوی ندارند و همچنین در اوایل نهضت رویکرد نصیحت محور و اصلاحی به رژیم پهلوی دارند به این معنا نیست که ایشان ابتدا قائل به ولایت فقیه یا عدم مشروعیت سلطنت نبوده است و در اواخر دهه چهل با تدریس بحث بیع قائل به ولایت فقیه شده است. چرا که امام اعتقاد خود و فقهای شیعه به ولایت فقیه را در دهه 1320 در کتاب کشف اسرار همراه با ادله نقلی آن بیان کرده اند (کشف اسرار، ص ۱۸۸) ولی در آن زمان درصدد قیام و حذف سلطنت نبودند کما اینکه در ابتدای دهه 1340 هم بدنبال پیشبرد اهداف خود با رویکرد اصلاحی بودند که بی جهت هزینه های مادی و معنوی انقلاب را به جامعه تحمیل نکنند. اما وقتی روش اصلاحی جواب نمیدهد اقدام به قیام و حذف کامل سلطنت میکنند. ❇️ موضع مراجع نسبت به نهضت امام خمینی در مورد اختلاف موضع برخی مراجع در زمان نهضت امام هم همین مسأله مطرح است. در سه سال اول نهضت امام عموم مراجع (آیات عظام خویی، حکیم، میلانی، گلپایگانی، مرعشی، حایری، شیرازی، شاهرودی، شریعتمداری) از حرکت امام حمایت کردند (حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه) اما بعد از کشتار 15 خرداد 42 برخی از علما مثل آیت الله حکیم و آیت الله خویی احتیاط و سکوت کردند. تفاوت موضع این بزرگواران با امام عمدتا ناشی از شناخت متفاوت از شرایط موجود بود، آنها شرایط را شرایط تقیه میدانستند اما امام چون معتقد بود اصل اسلام در خطر است شرایط را شرایط تقیه نمیدانست و قائل به ادامه مبارزه بود. لذا بازهم اختلاف در اندیشه و مبانی نبود اختلاف در تشخیص موضوع بود. (ابوطالبی، نقش مراجع تقلید در نهضت امام خمینی (ره) فصلنامه انقلاب اسلامی). https://eitaa.com/Tanbiholomah/9 @Tanbiholomah
🔹انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۱)محمد حسین رضازاده در میان مباحث فقهی و خصوصاً مباحث فقه سیاسی نظریات علمی گوناگونی مطرح می باشد که در میان فقها و اندیشمندان اسلامی موافقان و مخالفانی دارد مانند نظریه ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت و یا جواز یا وجوب تشکیل حکومت اسلامی و مانند آنها. 👈 یکی از اشتباهات رایج در تحلیل انقلاب اسلامی ایران گره زدن این تحول بزرگ و مبتنی ساختن آن بر این نظریات علمی است و در نتیجه از این ابتناء برداشت اشتباهی می شود و آن اینکه انقلاب اسلامی محصول یک نظریه علمی خاص می باشد که مورد قبول همه اندیشمندان اسلامی نیست و بعضاً مخالفینی از علماء تراز اول دارد. به نظر می رسد اگر کسی نظریه ولایت مطلقه فقیه را نیز قبول نداشته باشد و یا قائل به جواز تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت نباشد نیز باید بر اساس مسلمات دین و شریعت تحقق انقلاب اسلامی را به لحاظ کبروی شرعاً واجب بداند. ✅ انقلاب اسلامی مبتنی بر «وجوب دفاع از دین و وجوب جلوگیری از اندراس شریعت» می‌باشد. از مجموعه آیات و روایات و همچنین ارتکاز متشرعه به طور قطعی استفاده می شود که اگر دین در معرض اضمحلال و شریعت در آستانه اندراس قرار بگیرد بر هر مسلمان اعم از مرد و زن و پیر و جوان واجب است تا به هر شکل ممکن از دین خدا دفاع کند و از نابودی شریعت جلوگیری نماید. از جمله در صحیحه یونس بن عبدالرحمان از امام رضا علیه السلام نقل شده است که اگر مرکز اسلام مورد هجمه قرار گیرد و خوف سقوط آن باشد واجب است که شخص با دشمنان به قتال و جنگ بپردازد، سپس امام علیه السلام علتی را برای این حکم بیان میکنند و آن این است که: «زیرا اگر اسلام مندرس و منزوی شود ذکر و یاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منزوی خواهد شد» به همین جهت و برای جلوگیری از این اتفاق باید به دفاع از اسلام و ممالک اسلامی پرداخت. «... فَإِنْ خَافَ عَلَى بَيْضَةِ اَلْإِسْلاَمِ وَ اَلْمُسْلِمِينَ قَاتَلَ فَيَكُونُ قِتَالُهُ لِنَفْسِهِ لاَ لِلسُّلْطَانِ لِأَنَّ فِي دُرُوسِ اَلْإِسْلاَمِ دُرُوسَ ذِكْرِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ».تهذيب الأحکام ج ۶، ص ۱۲۵. این علت منصوصه حکم را به سایر مصادیق تعمیم می دهد و در نتیجه هر کجا که خوف انزوا و اندراس دین وجود داشته باشد باید به مبارزه با دشمنان اسلام پرداخت و از هر طریق ممکن این خطر را دفع نمود. 👈 با نگاه به وضعیت پیش از انقلاب اسلامی ایران به خوبی می‌توان دریافت که شرایط حوزه های علمیه، جوامع اسلامی، حکام ممالک اسلامی، سیاست های سردمداران غربی و فرهنگ و تمدن غالب در جوامع غربی به گونه‌ای بود که ادامه پیدا کردن آن شرایط نتیجه‌ای جز انزوای شدید دین و به فراموشی سپرده شدن احکام، آثار و حتی اسم دین از زندگی شخصی و اجتماعی مردم نداشت. 🔸 حوزه‌های علمیه هرچند پس از دوران پهلوی اول و در عصر مرجعیت آیت‌الله بروجردی توانسته بودند از زیر چکمه‌های رضاخانی بیرون آیند و به ترمیم ضربات هولناک آن دوران بپردازند ولکن با توجه به مشکلات درونی و بیرونی در جایگاه حقیقی خود قرار نداشتند و عملاً در ساحت هدایت جامعه از هیچ ابتکار عملی برخوردار نبودند. 🔸 عموم مردم جامعه به لحاظ فهم دینی و آگاهی از اصول و فروع دین در سطح بسیار پایینی قرار گرفته بودند و از سوی دیگر مشکلات زندگی، ترویج اباحه‌گری، رواج آسیب‌های اجتماعی بدون آنکه حکومت‌ها عزمی برای مقابله با آنها داشته باشند و میدان‌داری جریانات فکری منحرف اعم از مارکسیست‌ها و غیر آن‌ها جوانان و عموم مردم را هر روز در فاصله بیشتری با احکام و معارف دین قرار میداد. 🔸 سرسپردگی و بی لیاقتی و بی دینی حکام ممالک اسلامی سبب می‌شد حکومت‌ها به هیچ وجه دغدغه اقامه و حفظ دین نداشته باشند و بر اساس مطامع شخصی و به جهت خوش رقصی در مقابل سردمداران غربی هرچه بیشتر به دین‌زدایی از جوامع اسلامی بپردازند. از همین دست است نفوذ جریانات ضد دین در مناصب رسمی حکومتی مانند نفوذ فراماسونرها و بهائیان. 🔸 سردمداران غربی خصوصاً امریکا و انگلیس مجدانه تلاش می کردند تا عنصر دین را از جوامع اسلامی حذف کنند چرا که به درستی دریافته بودند که مهمترین عامل برای جلوگیری از ظلم و جهانخواری آنها دینداری مردم است. 👇👇👇 https://eitaa.com/Tanbiholomah/10
👆👆👆 🔸 جدا از سیاستهای خصمانه دولتهای غربی و نهادهای بین المللی در جهت دین زدایی از جوامع اسلامی، فرهنگ منحط غربی که با نفی دین و کلیسا در غرب تولد یافته بود و با اتکا به غارت‌های دوران استعمار از جهت علمی و صنعتی قدرتمند شده بود به شکل عجیبی در بین مسلمانان ترویج می‌شد و به عنوان آرمان زندگی ایده آل معرفی می‌گشت. به نظر می‌رسد هر اندیشه منصفی اگر این عوامل و مانند آن را در نظر بگیرد به راحتی به این نتیجه می‌رسد که اگر حرکتی اصلاحی و دفاعی جانانه در مقابل برایند مشترک همه این عوامل که همان دین‌زدایی از جوامع اسلامی است انجام نمی‌شد یقیناً تا امروز به طور کلی دین به انزوا رفته بود و احکام اسلام عمدتاً فقط در کتاب ها پیدا میشد. پس مشروعیت «انقلاب اسلامی» مبتنی بر امری فراتر از نظریات اختلافی است و آن چیزی نیست جز «وجوب دفاع از اسلام». 👈 ممکن است در ذهن خواننده این متن پرسشهایی در زمینه «ارتباط ایده تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس جلوگیری از اندراس دین با تشکیل حکومت اسلامی» «بررسی راه‌های اصلاحی‌ فرهنگی و علمی به جای حرکت سیاسی و مبارزه‌های سخت» «نسبت وجوب جلوگیری از اندراس دین با روایات نهی از قیام» و مانند آن‌ها شکل بگیرد. إن شاء الله در شماره‌های بعدی این نوشته به پاسخ این پرسش‌ها خواهیم پرداخت. @Tanbiholomah