♻️ اشارهای به منابع و اسناد عهد مالک اشتر
✍ علی شریف
🔹با وجود ارسالی که در کتاب شریف نهج البلاغه وجود دارد، برخی از موارد موجود در کتاب از خطبهها، نامهها و کلمات قصار، به صورت منفرد، از اسناد صحیح برخوردار هستند. یکی از آن موارد، همین رسالهای است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خطاب به جناب مالک اشتر (رضوان الله علیه) به عنوان «عهد» نگاشتهاند.
🔹منابعی که این رساله را با اختلاف در الفاظ نقل کردهاند، به ترتیب تاریخی اینگونه است:
۱. حسن بن علی ابن شعبه حرانی (قرن چهارم) در کتاب «تحف العقول» ص ۱۲۶. (از منابع امامیه)
۲. ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى (۳۶۳ ق) در کتاب «دعائم الإسلام» جلد۱ ص۳۵۰(از منابع امامیه)
۳. شريف الرضي، محمد بن حسين(۴۰۶ ق) در نهج البلاغه.
۴.محمد بن الحسن بن محمد بن علي بن حمدون، أبو المعالي، بهاء الدين البغدادي (المتوفى: ۵۶۲هـ) در «التذكرة الحمدونية» جلد۱ص ۳۱۶. (از منابع عامه که ظاهراً تمایل شیعی دارد.)
۵. أحمد بن عبد الوهاب بن محمد بن عبد الدائم القرشي التيمي البكري، شهاب الدين النويري (المتوفى: ۷۳۳هـ) در کتاب «نهاية الأرب في فنون الأدب»جلد ۶ ص ۱۹(از منابع عامه)
🔹اما درباره اسنادی که به عهد مالک اشتر وجود دارد، به دو طریق نجاشی و شیخ طوسی باید اشاره کرد:
۱. نجاشی در رجالش، ذیل عنوان «الأصبغ بن نباتة المجاشعي» چنین میگوید:
«كان من خاصة أمير المؤمنين عليه السلام، و عمر بعده. روى عنه عهد الأشتر و وصيته إلى محمد ابنه. أخبرنا ابن الجندي عن أبي علي بن همام، عن الحميري، عن هارون بن مسلم، عن الحسين بن علوان، عن سعد بن طريف، عن الأصبغ بالعهد»
۲. طوسی، در فهرست خود طریق به عهد را چنین توصیف میکند:
«أخبرنا بالعهد، ابن أبي جيد، عن محمّد بن الحسن، عن الحميري، عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظريف جميعا، عن الحسين بن علوان الكلبي، عن سعد بن طريف، عن الأصبغ بن نباته، عن أمير المؤمنين عليه السّلام»
🔹بخش عمدهای از سند نجاشی و طوسی با هم اشتراک دارد و اختلاف دو سند در ابتدای آن است: ابن الجندی عن ابی علی بن همام عن الحمیری در طریق نجاشی، و ابن ابی جید عن محمد بن الحسن عن الحمیری در طریق طوسی.
به بیان استاد شهیدی(دام عزه)، این دو طریق به عهد، صحیحه است، و حتی براساس متن موجود از عهد مالک اشتر میشود فتوای فقهی داد.
#عهد_مالک_اشتر
#منشور_حکومت_اسلامی
https://eitaa.com/Tanbiholomah/97
@Tanbiholomah
❇️اخلاق حکمرانی در نهج البلاغه-۱
♻️حکمرانی رحیمانه و حکمرانی سَبُعانه
✍محمد متقیان تبریزی
🔸بخشی از فرازهای عهد مالک اشتر، توصیههایی اخلاقی است از حضرت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) خطاب به مالک اشتر به عنوان والی و حاکم.
این توصیهها، نه تنها در آن دوران که حکمرانیها دارای ساختاری ساده تر بودند راهگشاست، بلکه در این دوران که حکمرانیها پیچیدهتر و سایبریتر شدهاند نیز، ضرورت دارد. مباحثی را که حضرت امیر(سلام الله علیه) فرمودهاند، ذیل عنوان «اخلاق حکمرانی» در چند شماره پی خواهیم گرفت.
🔹در ابتدا به دو نوع اخلاق حکمرانی که اساس و بنیان رفتارهای اخلاقی است، اشاره میشود: «اخلاق رحیمانه» و «اخلاق سبعانه»:
«و أشعر قلبك الرّحمة للرّعيّة، و المحبّة لهم، و اللطف بهم، و لا تكوننّ عليهم سبعا ضاريا تغتنم أكلهم»
🔹آنچه که در مقام نیاز به تذکر دارد این نکته است که: آنگاه که سخن از دو نوع اخلاق رحیمانه و سبعانه میرود، نباید آن را به فرد حاکم و «اخلاق فردی» حاکم تنزل داد، بلکه سخن از دو نوع «حکمرانی» است. یعنی مراد حضرت این نیست که، شخص حاکم اخلاق رحیمانهای با رعیت داشته باشد، اما وزرا و امرای او هرگونه که خواستند برخورد کنند، یا اینکه، او در رفتار فردی خود با مردم، با لطف و محبت برخورد کند اما در فرامین و دستورات حکومتی، در مالیاتها و امور اقتصادی کشور، در امور نظامی و سربازگیری و ...، با خشونت برخورد کند. بلکه مقصود از مواجهه رحیمانه، لطیف و محبتآمیز با رعیت، این است که باید تمام ساحات حکمرانی، از بالاترین فرد حکومت تا پایین ترین آن، و همچنین تمام لایههای حکومتداری، همراه با رحمت، لطف و محبت به رعیت باشد.
پس، صحیح آن است که بگوییم: سخن از اخلاق حکمرانی است، نه اخلاق حاکم. و اگر مخاطب این خطاب، مالک اشتر است، شخص او مخاطب نیست بلکه حکمرانی او مورد خطاب حضرت قرار گرفته که در آن حکمرانی، همه ابعاد و لایههای حکومت از مناصب، افراد و قوانین مدنظر میباشد.
با این وصف، اخلاق حکمرانی به دوگونه رحیمانه و سبعانه تقسیم میشود، نه فقط اخلاق حاکم. پس همانطور که در اخلاق رحیمانه، تمام ساختار حکومت متخلق به رحمت و محبت و لطف نسبت به رعیت است، در اخلاق سبعانه نیز همه ساختار حکومت نسبت به رعیت، درنده خو است که حریصانه در پی دریدن آنها فرصتها را غنیمت میشمارد.
🔹و در دوران کنونی که حکومتها با سیاستگذاری، راهبردنگاری، تقنین و آییننامهها اداره میشوند، چنانچه «اخلاق حکمرانی اسلامی» که اخلاق رحیمانه است حاکم باشد، سایه آن بر تمام مراتب سیاستگذاری، راهبردنگاری، تقنین و آییننامههای اجرایی افتاده و همه مواد، مقید به اخلاق رحیمانه میگردد. به عنوان مثال، مجلس شورای اسلامی باید سیاست «تقنین رحیمانه» را نصبالعین خود قرار دهد. تقنین رحیمانه، تقنینی است که در آن قانونگذار سعی بر آن دارد که قانون، ابزار جریان رحمت و لطف و محبت نسبت به رعیت باشد.
🔹در مقابل، در حکمرانی مادی که «اخلاق سبعانه» حاکم است، تقنین، ابزار دریدن و پاره کردن مردم به صورت حریصانه و در هر فرصتی است. قوانین، به گونهای تنظیم میگردند که، سرمایههای مالی، جانی، آبروییِ رعیت، مصروف اربابان قدرت گردد. و در جریان گردش سرمایه، به گونهای قانوننگاری شود که تمام سرمایهها در دامن طبقه قدرتمند جامعه سرازیر گردد. و از این روست که در دولتهای غربی، هرچقدر که رو به پیش میروند، شکاف فقیر و غنی افزایش مییابد. چرا که ریل سیاستگذاری و تقنین نظامات غربی براین اساس بنیان گذاشته میشود که محصول و دسترنج تمام طبقات در اختیار صاحبان قدرت و ثروت قرار بگیرد.
و اگر، بخواهیم نظام مقدس اسلامی مبتلا به آفات نظام سرمایهداری خشن و سبع نگردد، باید سیاستگذاری اقتصادی و اجتماعی، با رویکرد رحمت و لطف و محبت به مردم، پایهریزی گردد. هر تصمیم و برنامهای که، سبب شود تا مردم زیر چرخ دنده آن خرد گردند و به وسیله سرمایهداران دریده گردند، قطعا اسلامی نیست.
#عهد_مالک_اشتر
#منشور_حکومت_اسلامی
https://eitaa.com/Tanbiholomah/98
@Tanbiholomah
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم
📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر
🎙 حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی)
♨️ «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها»
ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل میشود؛ یعنی وقتی مردم تنگدست بودند، زمین ویران میشود...
📌 دانلود صوت در کانال تنبیه الأمة:
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
13830820_1862_24k (Trimmed).mp3
5.79M
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم
📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر
🎙حضرت آیت الله خامنهای(مدظله العالی)
🔸 «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها»
ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل میشود.
🔹 میگویند سرزمینی که تو داری به آنجا میروی، اگر توانستی مردمش را ثروتمند کنی، آباد خواهد شد؛ اما اگر مردم را فقیر نگه داشتی یا فقیر کردی و نتوانستی، این سرزمین هم آباد نخواهد شد؛ ویرانه خواهد ماند.
🔹 «و انّما یعوز اهلها». اعواز، باب افعال است؛ اما لازم است: مردم تنگدست میشوند. حضرت با لامِ تعلیل میفرمایند: «لإشراف انفس الوُلاة علی الجمع»؛ فقر مردم، تقصیر فرمانروایان است؛ آنها هستند که موجب فقر مردم میشوند؛ چون آنچه را که از ثروت و منافع بهدست میآید، برای خودشان میخواهند؛ این موجب فقر مردم میشود.
🔢 فرمانروایان مستبد:
1⃣ یک وقت فرمانروایان مثل مستبدهای قدیم هستند؛ مانند رضاخان که همه چیز را میخواست و به حدی قانع نبود... استبدادهای قدیم اینطور بود.
البته شکل مدرنترش در حکومت پهلوی بود؛ شکل قدیمیترش را هم در کتابها، از قاجاریه و دورهی ناصرالدین شاه و بقیه خواندهایم.
2⃣ یک شکل هم روش مدرن است؛ یعنی روش حکومتهای بظاهر دمکرات که باطن استبدادی دارند؛ امروز زمام این حکومتها به دست کمپانیهای اقتصادی است.
📌 تنبیه الأمة:
رهبر معظم انقلاب نیز به پیروی از امیرالمؤمنین علیهالسلام همیشه به دولتهای مختلف که در واقع حکمرانان امروز هستند درباره مردم و پرهیز از ایجاد شکاف طبقاتی توصیه کردهاند.
#عهد_مالک_اشتر
@Tanbiholomah
❇️چرا باید حاکم در دسترس باشد؟
🖋 آموزهای از نامه ۵۳ نهج البلاغه
۱) در دسترس نبودن حاکمان نشانهای از تنگنظری و بدخلقی آنها است.
(احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيق)
۲) در دسترس بودن حاکم، فرصتی است برای انجام امور بزگوارانه
(فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ ... أَوْ فِعْلٍ كَرِيمٍ تُسْدِيه)
۳) در دسترس نبودن حاکمان موجب ناآگاهی آنان از امور حکمرانی (و تعیین اولویتها و ...) میشود.
(قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُور)
۴) در دسترس نبودن حاکمان موجب میشود اخبار و اطلاعات جامعه به صورت گزینشی به اطلاعشان برسد. (يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَه: روند آگاهی حاکمان از امور پنهانی جامعه را قطع میکند)
۵) اولویتهای ذهنی آنان با اولویتهای عینی و واقعی مردم نامطابق میشود. (فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ وَ يَعْظُمُ الصَّغِيرُ وَ يَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ يَحْسُنُ الْقَبِيحُ)
۶) در محاسبات ذهنی و اقدامات عملیشان، حق با باطل آمیخته میشود.
(وَ يُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِل)
۷) حقوق مردم بر گردن حاکم است حاکم چرا باید با نهان کردن خود، از انجام وظیفه در برابر حقوق رعیت استنکاف کند؟
(فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِيه)
۸) اگر حاکمان در دسترس باشند اکثر مشکلات مرم با کمترین زحمت و هزینه به دست آنان قابل حل است.
(أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِيهِ عَلَيْك)
🌐 به نقل از کانال «با نهج البلاغه»
@Tanbiholomah
#معرفیکتاب
🔹نام کتاب: منشور مدیران در نظام اسلامی_ پیرامون عهدنامه مالک اشتر
🔹نویسنده: آیتالله رضا استادی
@Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله مرتضی تهرانی:
باید گشت، خوبی را پیدا کرد که ریشهاش خوب باشد....
#عهد_مالک_اشتر
#منشور_حکومت_اسلامی
@Tanbiholomah
❇️ محدوده مسئولیتهای دولت
✍ آیتالله سیدمحمدتقی مدرسی
🔹يحدد الإمام (عليه السلام) في إفتتاحية العهد مسؤوليات الدولة في كلمات اربع:
۱- جباية الخراج (أي: تحصيل الضرائب وهو مسؤولية وزارة المالية).
۲- وجهاد العدو (وهو مسؤولية وزارة الدفاع).
۳- واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية).
۴- و أخيراً عمارة البلاد (وهي مسؤولية وزارات الدولة التي تسمى بالوزارات الخدمية)
قال الامام علي (عليه السلام):
هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الأشْتَرَفِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ، حِينَ وَلّاهُ مِصْرَ: جِبَايَةَ خَرَاجِهَا، وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا، وَ اسْتِصْلاحَ أَهْلِهَا، وَ عِمَارَةَ بِلادِهَا.
#عهد_مالک_اشتر
#منشور_حکومت_اسلامی
#ساختار_دولت
@Tanbiholomah
#معرفیکتاب
🔹کتاب «اصول کشورداری از نگاه امام علی(ع)» نوشته توفیق الفکیکی و ترجمه و تحقیق سید محمد ثقفی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۶۰ صفحه به چاپ رسید.
🔹 در این اثر ۱۸ اصل اساسی در کشورداری، درباره مباحث همیشگی سیاست همچون عدالت اجتماعی، روش انتخاب کارمندان، ارتش و امنیت و تجارت و صنعت به صورت عینی و مشخص به بحث گذاشته شده است و این منظر محدود به زمان و مکان خاصی نیست.
▫️معرفی تفصیلی در سایت اجتهاد:
https://b2n.ir/p72641
@Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومتداری
🔢 بخش نخست
🔸 عبدالعلی بازرگان در درس_گفتگویی که داشته، با استناد به عهد مالک اشتر، اینگونه مدعی شده که: حضرت اشارهای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند.
🔹 تفصیل کلام وی چنین است:
«ما میتوانیم در تاریخ حکومت امام علی، اصول حکومتداری و وظایف یک ارگان اجتماعی اداری مردم را بیابیم. عهدنامه مالک اشتر خود گویا و مشتمل این اصول است که شایسته است آن را به مطالعه دقیق و فکورانه بگیریم تا در این باب به حقیقت امر آگاهی بیابیم. در این عهدنامه حضرت اشارهای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند و وظیفه حکومت اسلامی را چهار امر میدانند؛ یک حکومت باید به اخذ مالیات (که تداوم حکومت به آن است)، تجهیز ارتش و پاسبانی از مردم، شهرسازی و عمران و آبادی بلاد، و همچنین قضاوت میان مردم بپردازد و وظیفه دیگری ندارد.»
✅ پاسخ این ادعا چنین است:
1⃣ نقد روش شناختی
روش ایشان در نظریه منتسب به دین، روشی ناقص و غلط است. ناقص است، چراکه سایر نصوص قرآنی و روایی را ندیده، و غلط است که با چنین اعراضی از نصوص قرآنی، به نتیجهای رسیده و آن را به دین اسلام نسبت میدهد.
📌 ادامه دارد...
#عهد_مالک_اشتر
https://eitaa.com/Tanbiholomah/106
@Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومتداری
🔢 بخش دوم: نقد محتوایی
🔸 این نقد با نظر به کبریاتی که از مسلمات شرع انور و فقه امامیه است، بیان شده و سپس با تمرکز بر عبارت نهج البلاغه، واضح میگردد که استفاده وی از آن عبارت نیز نادرست بود:
➖ اول:
آنچه عبدالعلی بازرگان انکار میکند، یکی از مسلمات واضح شریعت است. خداوند متعال، در قرآن کریم درباره اوصاف مؤمنین چنین میفرماید:
«الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»
(همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میپردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا میدارند و از کارهای زشت باز میدارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.)
در این آیه شریفه، با لحاظ اینکه، اگر مؤمنین در زمین تمکّن و بسط پیدا کنند و بتوانند در مکانی حاکم گردند، افعال ایشان در حال تمکن را در چهار عنوان بیان میکند: اقامه نماز، ایتاء زکات، امر به معروف، نهی از منکر.
➖ دوم:
یکی از مسلمات فقه، موضوع اقامه «حدود» و اجرای «تعزیر» است که برای جرائم غیرحدی اعمال میشود.
حضرت امام(ره) در تحریرالوسیله میفرماید:
«كلّ من ترك واجباً أو ارتكب حراماً فللإمام عليه السلام ونائبه تعزيره؛ بشرط أن يكون من الكبائر، والتعزير دون الحدّ، وحدّه بنظر الحاكم»(۱)
ترک واجب و ارتکاب به حرام، موضوع تعزیرات است و این امر، مرتبهای بالاتر از تبلیغ دین است. یعنی نه تنها شریعت، به تبلیغ اسلام بلکه به تحقّق اسلام در مناسک رفتاری مسلمانان نیز توجه دارد و برای آن ضوابط و قوانینی قرار داده است.
➖ سوم:
وی، با نظر به متن نهج البلاغه که حضرت امور چهارگانهای را به عنوان افعال حکومتی برشمردهاند، عبارت «استصلاح اهلها» را به «قضاوت» معنا میکند، اما به نظر میرسد، چنین ترجمهای با آن عبارت، بیگانه باشد.
استصلاح، از ماده «صلح» است که در برخی منابع لغت، آن را «نقیض طلاح» (۲) و در برخی دیگر آن را «ضد فساد» معنا کردهاند (۳) و وقتی این ماده در باب استفعال قرار میگیرد، معنای طلبی پیدا میکند:
«و اسْتَصْلَحَهُ: طلب صَلاحَهُ، و عدَّهُ صَالِحاً و مَصْلَحَةً.»(۴)
استصلاح، به معنای طلب صلاح است، پس استصلاح اهلها نیز میتواند به این معنا باشد که: وظیفه حاکم این است که خواهانِ صلاح اهل مصر باشد.
➖ چهارم:
استعمالات متعددی از این کلمه، در کلمات ائمه هدی(سلام الله علیهم) وارد شده است که سازگار با معنای قضاوت و مصالحه نیست:
الف) در برخی عبارات صحیفه سجادیه چنین آمده است:
«وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَة» ای کسی که خواهان و طالبِ صلاح افراد فاسد به سبب توبه است.
و همچنین «وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي» آنچه را که از من فاسد شده است، به واسطه قدرت خودت، صالح بگردان.
ب) و در نهج البلاغه، در نامه حضرت امیر(سلام الله علیه) به حارث همدانی چنین آمده است:
«وَ اسْتَصْلِحْ كُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَيْك» طالب و جویای صلاح، در هر نعمتی باش که خداوند به تو انعام کرده است.
با نظر به این نمونهها، این نکته به دست میآید که: کلمه استصلاح، در برابر استفساد قرار دارد و حکایت از «صلاح کار جُستن» است. که به معنای فرآیند دستیابی به صلاح کار، است. بنابر همین معناست که در برخی از کلمات، استصلاح با «باء سببیت» و با ذکر سبب آمده است؛ زیرا، استصلاح فرآیند دستیابی به حالت صلاح است.
بنابراین، معنای «استصلاح اهلها» نیز واضح می گردد. مقصود حضرت از این تعبیر آن است که: وظیفه مالک به عنوان حاکم مصر، پیگیری فرآیندی است که صلاح اهل مصر در آن تأمین شود، یا پیگیری دستیابی و وصول به حالت صلاح برای اهل مصر است.
➖ پنجم:
برخی از محققین معاصر نیز در تفسیر این عبارت، نه تنها دریافت قضاوت نداشته، بلکه آن را به امور فرهنگی، تبلیغی و تربیتی معنا کرده اند:
«واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية)»(۵)
با این وصف، یکی از مصادیق بارز استصلاح، توجه دادن افراد به امور معنوی و احیاء ذکر آخرت در قلوب مردم است.
-------------------------------------
۱. تحریرالوسیلة، ج2 ص 453
۲. العین، ج3 ص117
۳. المفردات للراغب، ص489
۴. الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ج4، ص: 408
۵.الوجیز في الفقه الإسلامی، للسیدمحمد تقی المدرسی، ج1 ص 7
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه های علمیه
🔹 اخیراً و در پی ارائهی برنامه جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزههای علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسلهای آینده، انتقاداتی را بیان فرمودهاند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است.
🔹 از آنجا که امضاکنندگان متن حاضر توفیق خدمتگزاری در عرصه تدریس در حوزه مبارکه قم را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سالهای تحصیل و تدریس، جمعبندی دیدگاه خود در خصوص اصل طرح تحول را به اختصار در قالب نکات ذیل بیان میکنیم.
📌 متن کامل در کانال تنبیه الأمة:👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
اظهارنظر جمعی از اساتید درباره تحول.pdf
464.5K
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
📌 به انضمام اسامی امضاکنندگان
📝 نسخه Pdf
#تحول_کتب_درسی
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
🔢 بخش ۱
بسم الله الرحمن الرحيم
و الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
🔸 حوزههای علمیه از آغاز تا کنون مهد تربیت دینی و آموزش معارف دین بودهاند و به همین جهت دو عنصر معنویت و علم به عنوان دو رکن اساسی حوزههای علمیه مورد توجه بزرگان حوزه بوده است.
علما و فقهای بزرگ اسلام در طول این قرون متمادی سعی نمودهاند تا با حساسیت و دقت، حوزههای علمیه را از ضعفها و انحرافها پیراسته نگه دارند و مراقبت کنند تا این دو رکن خصوصاً جهات علمی در حوزهها کم رنگ نشوند.
این تلاش مقدس همواره با کوشش در جهت نوآوریهای علمی و بیان نظریات بدیع و به صحنه آوردن قالبهای نوین در کیفیت ارائهی مطالب همراه بوده است.
این خط مبارک در حوزههای علمیه توانسته است بیش از هزار سال اصول اساسی حوزه را حفظ کند و در عین حال تحولات بزرگ علمی را رقم بزند. در واقع جمع بین «حفظ سنتهای حسنه حوزه» و «تحولآفرینی و نوآوری» میراث بسیار ارزشمند حوزه است که باید بماند و حفظ شود و لازم است که برای ارتقاء آن تلاش نمود.
♨️ اخیراً و در پی ارائهی برنامهی جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزههای علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسلهای آینده، انتقاداتی را بیان فرمودهاند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است.
🔹 از آنجا که امضا کنندگان متن حاضر توفیق خدمتگذاری در عرصه تدریس در حوزه علمیه را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سالهای تحصیل و تدریس، جمعبندی دیدگاه خود را در ادامه به اختصار بیان میکنند.
تأکید میکنیم که جمع حاضر در صدد تأیید جزئیات طرح ارائه شده نیستند و بلکه نسبت به برخی موارد انتقادهایی دارند ولکن از آنجا که مطالب مطرح شده در رد این طرح متضمن مباحث کلی و کبروی بوده است، برآن شدیم دیدگاه خود در خصوص مباحث کلی و کبروی و یا برخی متون خاصی که به عنوان برنامه تخییری در طرح تحول ارائه شده است را بیان کنیم.
1⃣ مطلوبیت تحول صحیح در متون درسی حوزه، امری است که به نظر میرسد بر اهل علم پوشیده نیست و نیازمند استدلال نمیباشد. ایستایی و جمود بر متون گذشته نه تنها به تعمیق مباحث علمی کمک نمیکند بلکه از ارتقاء سطح علمی طلاب میکاهد و به مرور به نشاط علمی حوزههای علمیه ضربه میزند؛ پس اصل تحول امری شایسته و بایسته است. اما باید توجه داشت که تحول نیازمند مدیریت، نظارت و کمکرسانی است.
جلوگیری از هر حرکت اصلاحی، مانع از تحقق تحول صحیح است و از سوی دیگر نیز نمیتوان هر تغییری را تحول صحیح نامید و نسبت به تحولخواهیهای ناشی از عدم اطلاع نسبت به سطح علمی کتب علمای سابق که بعضاً با عدم رعایت شأن علما در نقد، بیان میشود (چنانکه در بعضی موارد، پیش از این اتفاق افتاد) باید حساس بود و از این روشها جلوگیری کرد.
به نظر میرسد باید به جمعی از اساتید مجرب و شناختهشده اعتماد کرد و از برنامههای ارائهشده بازخورد گرفت و کاستیها را تکمیل کرد تا در یک فرآیند به تحول مطلوب دست پیدا کنیم.
2⃣ همانگونه که عظمت بزرگانی مانند شیخ اعظم انصاری و محقق خراسانی «قدسسرهما» سبب نشده است که نظریات علمی ایشان - که حاصل سالها تدقیق و تفکر بوده است- مورد نقد و بررسی توسط علمای بعد از ایشان قرار نگیرد، نمیتوان انتظار داشت که نحوه نگارش و کیفیت بیان مطالب این بزرگان- که یقیناً نسبت به محتوای مطالب برای ایشان امری فرعی بوده است و در نتیجه غایت تلاش و دقت خود را در این جهت مصروف نکردهاند- مورد نقد قرار نگیرد و اجازه ندهیم که علمای بعد از ایشان برای طلاب سطح، کتابی تدوین کنند و آن را پیشنهاد دهند و اگر عدهای از اساتید حوزه این پیشنهاد را مثبت تلقی کردند حق پیگیری آن را نداشته باشند.
3⃣ تحول در متن آموزشی و ارائه پیشنهاد جدید در این زمینه، درسی است که بزرگانی همچون محقق خراسانی با نوشتن کتاب گرانسنگ کفایة الاصول به حوزههای بعد از خود دادهاند.
آیا میتوان گفت که این تغییر، غلط بوده است و ما باید به جای رسائل، کفایه و مکاسب همچنان به تدریس و تدرس کتبی همچون معالم و قوانین و ریاض و ... اشتغال داشته باشیم؟
📌 ادامه دارد...
⬇️
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
🔢 بخش ۲
4⃣ فراگیری روش اجتهاد و ملکهشدن آن امری است تشکیکی که در طول سالهای متمادی و در پی تلاش مستمر به دست میآید. نمیتوان انتظار داشت که طلاب عزیز ما همه مراتب این ملکه شریفه را صرفاً با خواندن سه کتاب، آن هم در دوره سطح به دست آورند. از سوی دیگر نیز نمیتوان ادعا کرد که فقط با خواندن کل این سه کتاب آن سطحِ متوقع از روش اجتهاد برای طلاب قبل از درس خارج، حاصل میشود و اگر مثلاً بخشهای قابل توجهی از آنها خوانده شود و بخشهایی هم با کتب دیگر جبران گردد روش اجتهاد به دست نمیآید.
5⃣ در میان کتب معرفیشده در برنامه تحولی حوزه، کتاب شریف «دروسٌ فی علم الاصول» تألیف شهید بزرگوار حضرت آیت الله سید محمدباقر صدر وجود دارد. برخی از عزیزان حتی با اینکه این کتاب به عنوان عدل تخییری کتاب گرانسنگ کفایة الاصول قرار بگیرد نیز مخالفاند!! به نظر میرسد این مخالفت وجه روشنی ندارد.
شهید صدر از علمای تراز اولی است که به اذعان بزرگان حوزه اولاً تسلط و تضلع بسیار بالایی بر مباحث علم اصول دارد و ثانیاً بر همان مبنای صحیح علمی قدم برداشته است و دچار اعوجاج در فکر و روش نیست.
اینکه گفته شود طلاب با خواندن کتاب حلقات فقط با دیدگاه خاصی در علم اصول آشنا شده و لذا در دروس خارج دچار مشکل میشوند سخن درستی نیست. زیرا این اشکال بیشتر بر کفایه وارد است و اتفاقاً طلاب با خواندن کتاب کفایه عمدتاً با نظرات محقق خراسانی آشنا میشوند و حال آنکه به جهت نقل نظریات زنده از بزرگان علم اصول در کتاب حلقات، طلاب با دیدگاههای بیشتری از اعاظم آشنا میشوند و فاصله دوره سطح و دوره خارج نزدیکتر میشود و به مراتب آمادگی بسیار بهتری برای حضور در دروس خارج پیدا میکنند. تجربه، بهترین مؤید این مطلب است که طلابی که حلقات خواندهاند از طلابی که فقط کفایه خواندهاند آمادگی بیشتری در دروس خارج دارند.
6⃣ محدود شدن امتحانات حوزوی به بخشهایی از کتابهای سهگانه لزوماً به معنای از هم پاشیدن نظام بحثیِ این کتب و یا حذف آن بخشها از ساحت علم نیست. آیا فقط رسائل و کفایه مطالب دقیقه دارند؟ اجود التقریرات و نهایة الافکار و مانند آنها مشتمل بر مطالب دقیقه نیستند؟ مگر قرار است هر متنی که مشتمل بر مطالب دقیقی است در دوره سطح برای طلاب موشکافی شود و آن متن به عنوان متن درسی قرار داده شود؟ طلاب راهی طولانی در پیش دارند و به هیچ وجه مستغنی از رسائل و کفایه و کتب بعد از آنها نیستند و لکن نمیشود همه این بار علمی را بر عهدهی دورهی سطح گذاشت.
7⃣ اینکه گفته شود فهم کلمات علمای بعد از محقق خراسانی متوقف بر خواندن رسائل و کفایه است نیز قابل خدشه است. مگر در این سالهای متمادی که رسائل و کفایه خوانده شد و فهمیده شد، متن الفصول الغرویة و هدایة المسترشدین و کتبی مانند آنها متن درسی بود؟ همانگونه که رسائل و کفایه به نقل و یا نقد کلمات گذشتگان خود پرداختند و حوزههای علمیه از این خرمن توشه گرفتند امروز نیز چنین خواهد بود.
8⃣ اینکه گفته میشود کرّ و فرّهای رسائل و کفایه ملاپرور است و ذهن طلبه را باز میکند فی الجمله مطلب صحیحی است ولی باید توجه داشت که کتبی مانند حلقات نیز به درستی و به اندازهی لازم در دورهی سطح به همین رفت و برگشتها و تذکر نسبت به استنتاج از مبانی و دقت در اخذ به لوازم اقوال و مانند آن متعرض شدهاند و تربیت ذهنی منظم و دقیقی را برای طلبه به دنبال دارند. باید توجه داشت که ایجاد قوت ذهنی برای طلبه لزوماً از طریق متون مغلق حاصل نمی شود.
9⃣ مهارتافزایی طلاب عزیز در عرصه فهم متون گذشتگان، هدف مهم و صحیحی است؛ لکن به نظر میرسد برای این هدف، اینکه از سویی فقط مکاسب، رسائل و کفایه متن درسی باشد و از سوی دیگر الزام به خواندن همه حجم این کتب شود چندان منطقی نیست. این هدفِ مهم برنامهی خودش را میطلبد که در جای خود پیشنهادمان را در این جهت مدون و بلکه به صورت نمونه اجرا کردهایم.
📌 ادامه دارد...
⬇️
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
🔢 بخش ۳
0⃣1⃣ اگرچه کتب درسی فعلی امتحان خود را پس دادهاند و نقاط ضعف و قوتشان مشخص شده است ولی این نباید مانع جایگزینی کتابهای دارای نصاب علمی لازم گردد. کتابی مانند حلقات به شهادت بزرگانی از اساتید خارج حوزه علمیه و وجدان فضلایی که با آن مأنوس بودهاند و آن را تدریس کردهاند، هم از نصاب علمی لازم برخوردار است (اگر نگوییم از کتب فعلی قویتر است) و هم دارای شاخصههای لازم یک کتاب آموزشی است. به نظر باید اجازه داد تا این کتب جدید که از شاخصهای علمی خوبی برخوردارند نیز میدان پیدا کنند تا به صورت طبیعی در جایگاه خود قرار گیرند.
جالب است که تثبیت و فراگیر شدن خود کتاب کفایه به جهت اینکه محقق خراسانی تطویلاتی که در کتبی همچون فصول و هدایة المسترشدین و رسائل بود را حذف فرموده بودند کفایه را متهم میکردند که موجب ضعف و بیسوادی طلاب میشود، ولی کفایه آمد و به مرور خودش را ثابت کرد.
1⃣1⃣ وارد کردن متونی که به مباحثی میپردازد که به نوعی موجب جبران کمبودهای کتب گذشته میشود و یا طلاب را با مباحث فقهی جدید و کیفیت استنباط در مسائل نوپیدا آشنا میسازد اتفاق مبارکی است که هم نشاط علمی را زیاد میکند و هم افقهای تازه را در برابر دانشپژوه حوزوی قرار میدهد.
به همین جهت باید از آموزشی شدن متونی مانند «الفائق» و «الشخص الإعتباری» استقبال کرد و باید اساتید معظم در ضمن تدریس این متون خلاءها و نقاط ضعف را گوشزد کنند تا این متون هرچه غنیتر و قویتر شود.
2⃣1⃣ نباید تصور شود که ارائه پیشنهادات اصلاحی و تکمیلی در متون آموزشی حوزه فکر عده معدودی در حوزه است و مثلاً پیشنهاد الزامی نبودن بخشهایی از رسائل یا مکاسب و یا درسیشدن متن حلقات به صورت تخییری حامی حوزوی محکمی ندارد.
به نظر میرسد بیاعتنایی به نظرات اصلاحی بزرگانی همچون مرحوم آیتالله بهجت، مرحوم آیتالله میرزا کاظم تبریزی، مرحوم آیتالله سید سعید حکیم، مرحوم شهید آیت الله سید محمد باقر صدر و اعاظم از شاگردان ایشان مانند مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی و حضرت آیتالله سید کاظم حائری و اساتید بزرگواری همچون آیتالله شبزندهدار، آیتالله شهیدیپور و ... و همچنین پرهیزدادن نسل جوان حوزه از این دیدگاهها، در نهایت به نفع حوزههای علمیه نیست.
3⃣1⃣ در پایان از همه اساتید معظم و فضلاء محترمی که برنامه تحولی حوزه را نقد فرمودند تشکر میکنیم و استدعا داریم همانگونه که تا کنون بوده است مشفقانه و خیرخواهانه به کمک طرح تحول بیایند و ارشادات خود را جهت تکمیل و برطرف شدن ضعفها به متولیان امر گوشزد بفرمایند و در نظر شریف داشته باشند که افاضات دغدغهمندانه ایشان مانع از اصل تحول مطلوب و حرکت صحیح حوزه نشود.
4⃣1⃣ آحاد حوزویان، خصوصاً طلاب عزیزِ موافق یا مخالف طرح تحول را دعوت میکنیم که در ابراز مطالب بگونهای عمل کنند که خدای ناکرده عدهای بیاطلاع از مناسبات حوزه تصور نکنند که در حوزههای علمیه شقاق و دودستگی وجود دارد. نقد محترمانه و شکیبایی در شنیدن سخنان مخالف به شرط آنکه حدود، رعایت گردد میراث هزار ساله حوزههای علمیه و برگرفته از تعالیم دینی ماست.
به امید آنکه حوزههای علمیه بتوانند تحت عنایات خاصهی حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف به وظائف سنگین خود در این روزگار عمل کنند. از خداوند متعال عاجزانه تعجیل در ظهور حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه را طلب میکنیم و از او میخواهیم که طلاب، فضلا، اساتید معظم حوزههای علمیه و خاصةً مراجع معظم تقلید خصوصاً رهبر معظم انقلاب را تحت ظل عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش از پیش تأیید و تسدید بفرماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه
۱۰ صفر الخیر ۱۴۴۴ مطابق با ۱۶ شهریور ۱۴۰۱
📌 ادامه دارد...
⬇️
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
🔢 بخش ۴
🖋 اسامی امضاکنندگان
1. مهدی معتمدی
2. علیرضا محمدی
3. احمد رضا امینی
4. محمد حسین رضازاده
5. محمد مهدی عظیما
6. علیرضا زندی
7. مهدی لولاکی
8. سید علیرضا نقیب پور
9. جلالالدین احمدی
10. داود شمس
11. محمد صادق احمدی
12. مهدی قنبریان
13. امین ابوالحسنی
14. ابراهیم توکلی مقدم
15. محمد مشکفروش
16. حامد دارابی نیا
17. مجید دانش فر
18. سید محمد علی حسینی
19. محمد متقیان تبریزی
20. سید حسن روح بخش
21. سید محمد روح بخش
22. ابراهیم لطیفی
23. منصور شریفی
24. سید محمود فریمانه
25. حمزهعلی شیخ تبار
26. محمد عندلیب
27. روح الله شیرمهد
28. حمید رضا وکیلی
29. محمد جواد فیضی
30. محمد باقر خدادادی
31. مهدی اسلامیان
32. محمد طائبی
33. مجتبی خرقانی
34. سید هادی میراحمدی
35. حنیف نصر اللهی
36. جواد رجبی
37. احمد فرهودی
38. سید سجاد موسوی
39. حامد وحیدی
40. حمید رضا وحیدی
41. سید محمد مهدی حسینی
42. یاسر امینیان
43. محمد استوار میمندی
44. محمد طاهرزاده
45. حسن مرادی
46. علی اصغر حبیبیان
47. سید اکبر برزگری
48. سعید صلح میرزایی
49. علی اصغر نجابت
50. سید محسن حائری
51. رسول فدایی
52. سید علی امام
53. حمید خواجهارزانی
#تحول_کتب_درسی
@Tanbiholomah
📌 توجه
✅ با توجه به استقبال اساتید معظم سطوح عالی و خارج از «اظهار نظر در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه»، لیست اسامی امضاء کنندگان قابلیت بروزرسانی دارد.
📩 اساتید سطوح عالی و خارج میتوانند جهت ثبت اسم همراه با کد استادی به آی دی زیر پیام دهند:👇🏻
@MohamadMahdi63
@Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزههای علمیه
🔢 بخش ۵
🖋 اسامی امضاکنندگان جدید
54. حسین بهادر
55. محمد صالح حائری
56. مصطفی غیبی
57. مهدی احمدی
58. محمد الهی خراسانی
59. یاسر شهامت دهسرخی
60. مهدی گرامیپور
61. اصغر مددی
62. محمد ابراهیمی
63. محمد جعفری
64. سید حمید رفیعی طباطبائی
65. علی اصغر همتیان
66. مهدی همتی سرنقی
67. علی اکبر پاشائی
68. مهدی منصوری
69. محمود محققیان
70. محسن پوراکبری
71. یاسر نادرعلی
72.مهدی عزیزی
73.مجتبی ربانیپور
74.مصطفی حاجیولیئی
75.ابوالفضل ابراهیمی
76.محسن کاظمی راشنانی
77.سید سعید حسنی حلم
78. رسول ابوالقاسمی
79.سیدعلی آل طیب
80. امان الله سجاد منش
81.محسن ممتازی
82. علی صابری
#تحول_کتب_درسی
@Tanbiholomah
❇️ بیانیه جمعی از اساتید حوزههای علمیه درباره جنایت قرآنسوزی و هتک مقدسات توسط اغتشاشگران
🔢 بخش اول
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
وَ إِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلىَ رَبِّكمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابِ بَئِيسٍ بِمَا كاَنُواْ يَفْسُقُونَ (سوره مبارکه اعراف/ ۱۶۴ و ۱۶۵)
🔸 با عرض تسلیت به محضر ملکوتی حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه به جهت اتفاقات اخیر و اهانت بیشرمانه تفالههای دشمنِ غدار به ساحت مبارک قرآن کریم و احکام نورانی اسلام، حسب وظیفه شرعی و دینی نکاتی را با دلی مملو از غم و خشم نسبت به دشمنان اسلام به اطلاع مردم عزیز ایران اسلامی میرسانیم:
1⃣ اهانت به مقدسات و مخالفت علنی با قرآن کریم و احکام صریح آن و اسلام عزیز چیزی نیست که امت اسلامی و دولت اسلامی به سادگی از کنار آن بگذرد. حوزه علمیه به عنوان خادم دین انزجار شدید خود از هتاکیهای صورتگرفته را اعلام میدارد و تا مجازات کامل گستاخان و مزدورانی که دست به چنین جنایت هولناکی زدهاند مسئله را پیگیری خواهد کرد.
2⃣ مسئولین محترم و خدوم نظام مقدس اسلامی باید بدانند که مشروعیت ایشان در گرو تعهد به اسلام و تلاش برای تحقق و حفظ احکام مقدس اسلام است. حوزه علمیه به همه مسئولین، قاطعانه هشدار میدهد که مماشات و مصلحتسنجیها تا جایی است که کیان مقدسات و اساس احکام الهی به مخاطره نیفتد.
حال که دشمنِ دریده و بیحیا اینچنین خواسته نامشروع خود را مطالبه میکند؛ ما نیز با صدایی رسا و قاطع از همه مسئولین در هر رتبه و جایگاهی این حکم اسلامی را مطالبه میکنیم که مسئله رعایت حدود حجاب و عفاف اسلامی باید در همه سطوح و نسبت به همه اقشار و صنوف با جدیت تمام پیگیری و اجرا شود. با هر هنرمند یا ورزشکار یا تاجر یا خانواده مسئول یا هر کسی که به این حدود الهی جسارت کند و به تهییج و تبلیغ برای تجاوز از حدود اسلامی بپردازد برخورد کنید و الا آحاد امت اسلامی به تکلیف انقلابی خویش عمل خواهند کرد.
همچنین هر مسئولی که به هر نحوی با ترکفعل یا کمکاری یا بیمبالاتی نسبت به ترویج فرهنگ اسلامی خصوصاً فرهنگ عفاف و حجاب موجب شده است تا دستهای پلید دشمن بتواند در برخی موارد فضای مجازی یا حقیقی کشور ما را آلوده کند و برخی از جوانان ما را در بند اسارت خویش درآورد اولاً در پیشگاه الهی مورد مؤاخذه است و در مرحله بعد باید در قبال مردم و دستگاه قضا پاسخگو باشد و عقوبت سهلانگاری و یا خدای ناکرده خیانت خویش را بکشد. این، مطالبه قطعی ملت مسلمان ماست.
قطعا لازم است هرچه زودتر مجموعههای علمی متعهد حوزوی و دانشگاهی برای تهیه راهکارهای صحیح و مطابق موازین اسلام جهت این مهم تشکیل گردد.
3⃣ افسوس و هزار افسوس که در این میان عدهای عمامهبهسر که خود را به حوزه علمیه منسوب میکنند با بیان و قلم خود جریان ضد دین را به نوعی کمک کرده و کلامی گفتهاند که به نفع جریان معاند اسلام و انقلاب تمام شد. کسانی که اساساً در ورطه روشنفکری غربی غلتیدهاند و از اسلام برایشان فقط ریش و عمامه مانده است، دهان به اعتراض گشودهاند که چرا احکام اسلام را اجرا میکنید؟
همچنین برخی روحانیونی که فرزندان اصیل حوزه هستند و دلسوزانه بیانیه صادر کردند؛ اما عملا در پازل دشمن بازی کردند.
فرزندان غیور حوزه علمیه همچنان بر آن عهد که بستند هستند و همه هستی خویش را فدای اسلام و احکام اسلام کردهاند و قاطعانه میگوییم که راه ما با این دگراندیشان و نان به نرخ روزخورها جداست و به این جریان قاطعانه میگوییم صف خود را از دشمنان دین خدا جدا کنید و علیه اهانتکنندگان به مقدسات و مطالبهکنندگان تعطیلی حکم خدا، بیانیه صریح، قاطع و شفاف صادر کنید.
@Tanbiholomah
❇️ بیانیه جمعی از اساتید حوزههای علمیه درباره جنایت قرآنسوزی و هتک مقدسات توسط اغتشاشگران
🔢 بخش دوم
4⃣ اما خطاب به دشمنان دین خدا و لاشخورهای سیاسی و رسانههای شیطانی و اذناب پلید داخلیشان میگوییم که کوچکتر از آن هستید که بخواهید به قرآن و دیگر مقدسات اسلامی توهین کنید یا احکام الهی را در این مملکت به تعطیلی بکشانید یا به جان و ناموس مسلمانان تعرض کنید. هنوز خون غیرت در رگهای امت حزب الله میجوشد و همچنان به پیروی از خمینی کبیر به شما میگوییم که اگر در برابر دین ما بایستید در برابر تمام دنیای شما میایستیم و قدمی عقب نخواهیم نشست.
صف مردم از مزبلهی شرارت شما جداست. این مردم شهید دادهاند؛ این مردم دل در گرو سیدالشهداء علیهالسلام دارند. آنانکه جوانانشان در راه امر به معروف و نهی از منکر در خیابانهای تهران و غیر تهران پرپر شدهاند همین مردم هستند، آنانکه خون پاک و مطهر جوانان مؤمنشان در راه حفظ حریم عفاف و غیرت و امنیت بر زمین ریخت همین مردم هستند.
عجب دنیای کثیفی است که جای ظالم و مظلوم عوض شده است و با مکر و حیله و دغل سعی میکند مردم را ضد اسلام جلوه دهد.
امت حزب الله طلبکار است که چرا باید در این مملکتی که اکثریت آن متدیناند و دل در گرو اسلام و اهل بیت علیهم السلام دارند عدهای لا ابالی با بی شرمی تمام به مقدسات دهن کجی کنند.
و الله نمیگذاریم پا از این فراتر بگذارید و اگر مسئولین برخورد نکنند آن وقت است که موج امت حزب الله نجاسات را خواهد شست و دوباره پرچم دینخواهی به اهتزاز در خواهد آمد.
5⃣ از همه آحاد ملت مسلمان میخواهیم در این دوره نیز همچون موارد قبل به میدان بیایند و به وظیفه شرعی خود عمل کنند. مردم ایران حتی آن دختر به ظاهر کمحجاب، اهل این سرزمین و دلدادهی به اسلام هستند و دشمن نمیتواند با سوء استفاده از احساسات و عواطف، دوقطبی ایجاد کند و مردم را علیه اسلام بشوراند.
آخِرُ دَعْوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين
جمعی از اساتید حوزه علمیه
۲۴ صفر الخیر ۱۴۴۴ مطابق با ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱
@Tanbiholomah
بیانیه اساتید حوزه.pdf
57.1K
❇️ بیانیه جمعی از اساتید حوزههای علمیه درباره جنایت قرآنسوزی و هتک مقدسات توسط اغتشاشگران
@Tanbiholomah
❇️ بیانیه جمعی از اساتید حوزههای علمیه درباره جنایت قرآنسوزی و هتک مقدسات توسط اغتشاشگران
... اهانت به مقدسات و مخالفت علنی با قرآن کریم و احکام صریح آن و اسلام عزیز چیزی نیست که امت اسلامی و دولت اسلامی به سادگی از کنار آن بگذرد.
حوزه علمیه به عنوان خادم دین انزجار شدید خود از هتاکیهای صورتگرفته را اعلام میدارد و تا مجازات کامل گستاخان و مزدورانی که دست به چنین جنایت هولناکی زدهاند مسئله را پیگیری خواهد کرد...
📌 متن کامل بیانیه در کانال تنبیه الأمة:👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
❇️ الزام به حجاب و توهم تفرقه!
📝 پاسخی به ادعای مهدی نصیری
🖋 صالح رحمتی
🔢 بخش نخست
🔸 آقای نصیری با استناد به روایتی از کافی شریف، مدعی شده است که حضرت امیر المؤمنین(سلام الله علیه) به دلیل پرهیز از تفرق و فروپاشی اجتماعی، از اجرای مواردی از احکام شرعی خودداری کرده و اجازه داد به همان صورت بدعت و غلط پیش از حکومت خود عمل شود، و این موارد از حکم حجاب مهمترند، فلذا نظام نیز نباید اصرار بر اجرای حجاب شرعی نماید که موجب تفرقه و تنش و دوقطبی در جامعه اسلامی نگردد.
✅ پاسخ این ادعای ایشان، با قطع نظر از اشکالات سندی روایت مذکور، در چند بند داده میشود:
1⃣ اولاً: حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در چندین فراز، خوف از تفرقه و تشتت را مطرح میکنند و برای فهم حقیقت این خوف، باید به توصیف حضرت از وضعیت زمانه و انسانهای پیرامونی ایشان توجه نمود:
«... وَ اللَّهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لَا يَجْتَمِعُوا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَّا فِيفَرِيضَةٍ وَ أَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِي النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْكَرِي مِمَّنْ يُقَاتِلُ مَعِي يَا أَهْلَ الْإِسْلَامِ غُيِّرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ يَنْهَانَا عَنِ الصَّلَاةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَ لَقَدْ خِفْتُ أَنْ يَثُورُوا فِي نَاحِيَةِ جَانِبِ عَسْكَرِي مَا لَقِيتُ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ مِنَ الْفُرْقَةِ وَ طَاعَةِ أَئِمَّةِ الضَّلَالَةِ وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ....»
همانطور که از این فراز مشهود است، محیط پیرامونی حضرت به گونهای بوده که وقتی ایشان نماز تراویح را بدعت دانسته و امر به عدم اجتماع در نوافل میکنند، برخی از افرادی که در لشگر ایشان قرار دارند، ندای یا اهل الاسلام و واعمرا سر میدهند. خب، چنین لشکری که التزام به اوامر امیر و فرمانده خود نداشته و خوف حضرت به این است که، لشکر را از هم پاشیده و تفرقه ایجاد کرده و به طاعت ائمه ضلالت درآیند، معلوم است که در چنین محیط متزلزل و آکنده از انسانهای ضعیف الایمانی که در درون لشکر حضرت جای دارند، نمیتوان بدعتها را انداخته و به سنن نبوی بازگردانید. و خوف آن میرفت که لشکر از هم پاشیده و یاران ایشان متفرق گشته و به طاغوت معاویه بپیوندند. و این، غیر از خوف تفرقه میان مردم است.
ضمن آنکه، مواردی که حضرت برشمردهاند، بدعتهایی است که در طول ۲۵ سال به مناسک رفتاری مردم تبدیل شده بود و آنها به آن اعمال، انس گرفته و عادت کرده بودند. پرواضح است که بازگردانیدن آن مناسک، علاوه بر ارادهی حاکم، نیاز به مردمی همراه و همدل دارد که کوفه، فاقد چنین مردمی بود.
2⃣ ثانیاً: استفادهای که آقای نصیری از این روایت داشته و آن را به عنوان سیره حکومتی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) برجسته ساخته است، خلاف روش تحقیق علمی است.
دستیابی به سیره حضرت در اجرای احکام الهی و از جمله حجاب شرعی، نیاز به بررسی همهی ادله و نصوص دارد؛ نه تکیه بر یک روایت. و این روش، به نتایج غلط علمی خواهد رسید.
مواردی مانند: عدم تحمل معاویه (لعنه الله) حتی برای یک روز، عدم اعطای منصب به طلحه و زبیر، کورکردن فتنهی خوارج، بازگردانیدن بیت المال حتی از کابین زنان و کوتاهبودن دوران حکمرانی ایشان و وقوع سه جنگ مهم در آن دوران، همه حکایت از عزم حضرت در مقابله با فتنهها و بدعتها دارد، نه آنکه نشان از کوتاهآمدن حضرت داشته باشد. پس، در برداشت از سیرهی حضرت، باید همهی گزارشها را جمع کرده و به نتیجه دست یافت نه آنکه با تکیه بر یک گزارش، چنین القاء نمود که حضرت، از برخی موارد کوتاه آمدند، پس بهتر است که ما هم از حکم حجاب کوتاه بیاییم.
3⃣ ثالثاً: از دلالت فراز فوق مشهود است که، کسانی که ندای «واعمرا» سردادند، صاحبان تریبونی بودند که با برهمزدن فضای ذهنی و روانی دیگران، مانع از اقدام حضرت در دفع بدعت گشتند. و در جامعه امروز، اگر، صاحبان تریبون و کسانی که درس دین خواندهاند، بلندگوی دشمن نباشند و نهادهای تبلیغی در جهت توضیح و تبیین حرکت کنند و اصحاب هنر در راستای ترویج حجاب و الزام آن تحریک احساسات کنند و فضای مجازی هم از این ولنگاری دربیاید زمینهی تزاحم پیش نخواهد آمد.
به راستی اگر امروز را با زمان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) مقایسه کنیم، آیا امثال نوشته آقای نصیری در ردیف کار عمارها جای میگیرد که مجاهدانه به دنبال تبیین اهداف امام بودند یا اینکه در دسته «واعمرگوها» و بلندگوهای تفرقهافکن بین امت قرار میگیرد؟
📌 ادامه دارد...
#حجاب
https://eitaa.com/Tanbiholomah/124
@Tanbiholomah
❇️ الزام به حجاب و توهم تفرقه!
📝 پاسخی به ادعای مهدی نصیری
🖋 صالح رحمتی
🔢 بخش دوم
4⃣ رابعا: اصل این کبری که در تزاحم بین واجبات اجتماعی، حاکم اسلامی باید اهم را تعیین و مهم را تا زمان مزاحمت متوقف کند صحیح است. لکن تشخیص این که طبق شرایط مختلف چه چیزی اهم است و اعمال آن، از وظایف حاکم اسلامی است.
لذا وقتی حاکم اسلامی تشخیص داده است که امر حجاب از مواردیست که باید حفظ شود صغرایی برای آن کبری محقق نمی شود.
🔻 در خاتمه سخنی با جناب نصیری:
ایشان اقرار کردند بزرگانی از فقهاء معتقد به ضرورت الزام حکومت به حجاب هستند.
سؤال این است که در برابر این فقهاء، امثال ایشان که سواد حوزوی اندکی در رشته تخصصی فقه دارند، چطور به خود اجازه میدهند در این مسئله که خارج از بضاعت علمی ایشان است نظر دهند؟
آیا این خروج از منهج علمی نیست؟
〰〰〰〰〰〰
📌 بیشتر بخوانید:
❇️ غفلت از آسیبهای اجتماعی بیحجابی
https://eitaa.com/Tanbiholomah/80
#حجاب
@Tanbiholomah