هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد:
📢 اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است
🔹 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه
سیدعلی خامنهای
۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
💻 Farsi.Khamenei.ir
❇️دیدگاه آیت الله جاودان در باب دلایل و علل قیام امام حسین علیه السلام (چکیدهای از کتاب عاشورا چرا و چگونه)
🔹چکیده دیدگاه
اساس حرکت امام حسین علیه السلام برای تشکیل حکومت یا حرکت مسلحانه نبود بلکه برای امتناع از بیعت با یزید و اعلان بدعت بودن خلافت یزید و جلوگیری از نابودی اسلام به واسطه بی حد و مرز شدن نظریه خلافت در مکتب سقیفه بود.
خلافت خلفای قبلی هم بدعت بود منتهی به خاطر حفظ ظواهر اسلامی، عموم مسلمین را نمی شد متوجه این بدعت بودن کرد ولی یزید به خاطر رفتارهای علنی فاسقانه مورد اعتراض بسیاری از بزرگان اسلام در آن عصر هم قرار گرفته بود و بستر پذیرش اعتراض به او فراهم بود.
👈تفصیل مطالب در کانال نخبگانی تنبیه الامة:
https://eitaa.com/Tanbiholomah/392
❇️دیدگاه آیت الله جاودان در باب «دلایل و علل قیام امام حسین علیه السلام» (خلاصه ای از کتاب عاشورا چرا و چگونه)
🔹اشاره
این توضحیات، چکیده ای از نظریه استاد جاودان در مورد دلایل و علل قیام سیدالشهداء علیه السلام است والبته مطالب مذکور در این نوشته با شواهد تاریخی متعدد و بیانات گوناگون خود حضرت، در کتاب عاشورا چگونه و چرا مستدل و مبین گردیده است.
🔹تفصیل مطالب
مقدمه: وظائف اصلی پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام سه چیز است:
1⃣تبلیغ دین: وظیفه اولیه پیامبر و اوصیاء او سلام الله علیهم رساندن دین خدا به مردم است و این وظیفه منوط به پذیرش و عدم پذیرش مردم نیست.
2⃣تربیت و تزکیه: این وظیفه بدون قبول مردم و تمکین و اطاعت از آنان محقق نمی شود لکن نیاز به پذیرش جامعه نیست و حتی اگر یک نفر هم این تمکین را داشته باشد، وظیفه تربیت و تزکیه او بر امام فعلی می گردد.
3⃣تشکیل حکومت: این وظیفه هم بدون قبول مردم محقق نمی گردد منتهی اینجا نیاز به پذیرش جمعی یک جامعه هست تا امام بتواند حکومت تشکیل بدهد. البته پیامبر یا امام تمام تلاششان برای تحقق شرایط این مرحله را انجام میدهند ولی به هرحال اگر این شرایط محقق نشد این وظیفه بر امام منجز نمیگردد. تشکیل حکومت شانی از شوون امامت است نه همه آن و لذا با عدم امکان تحقق آن بقیه وظائف امامت پابرجاست.
⬅️بعد از این مقدمه کلامی، می گوییم:
آنچه امام علیه السلام درنظر داشتند کاملا در قالب و عمق یک حرکت اسلامی بوده است، همان اسلام آشنا و مانوس که همه کس لااقل با اصول اولیه آن آشنایی دارد. در تحلیل حرکت سید الشهداء علیه السلام بهترین روش تفسیر و تحلیل، به دست آوردن دلیل یا دلایل یک تفسیر، از متن حادثه و آنچه خود امام به عنوان علت یا یکی از علل قیام خود مطرح کردند.
✅با توجه به این نکته، وارد تحلیل حرکت سید الشهداء علیه السلام میشویم:
اگرچه تشکیل حکومت توسط امام معصوم امری الهی و ضروری است و امکان ندارد ایشان براندازی حاکم جائر و مقابله با ستم او و همچنین تشکیل حکومت اسلامی را نخواهد، ولی شرایط آن زمان نشان می دهد که پذیرش جامعه نبوده است و حتی عقلای غیر معصوم هم می فهمیدند که راهی که امام علیه السلام برگزیده است برای تشکیل حکومت مناسب نیست. البته گمان آنها این بود که هدف حضرت تشکیل حکومت بود لذا به ایشان راههای دیگری را پیشنهاد میکردند ولی حضرت میدانستند آن پیشنهادها صائب نیست و یزید جای دیگری را هم نمیگذارد برای ایشان امن باشد. پس نمی شود هدف اولی حرکت امام را تشکیل حکومت دانست.
با رجوع به تاریخ و کلمات امام حسین علیه السلام می بینیم که علت اصلی و اولی حرکت امام و خروجشان از مدینه به مکه و سپس به کوفه، امتناع از بیعت بود (این امتناع هم صرفا یک عملیات سلبی نبود بلکه دارای اهدافی بود که می آید) . البته بعد از دعوت مردم کوفه و بیعت ایشان با جناب مسلم، شرایط برپا کردن حکومت اسلامی هم محقق شده بود و آن حضرت وظیفه دانست به این خواست عمومی پاسخ بگویند. اگر تا به حال وظیفه امام بیعت نکردن بود، ولی اکنون به حسب ظاهر با بیعت مردم کوفه وظیفه ی تازه ای از وظائف امامت بر عهده ایشان آمده بود که امام می بایست به آن عمل کند. در واقع وظیفه امام از دوحال خارج نبود: یا باید یاورانی می یافتند تا با کمک آنها خلافت یزید را ریشه کن می کردند و خود تشکیل حکومت می دادند (که بحسب ظاهر، اگر کوفیان عهد شکنی نمی کردند این مهم تامین می شد) و یا تنها وظیفه اولی و اصلیشان را انجام می دادند که امتناع از بیعت با یزید و اعلان نامشروع بودن حکومت او بود. ایشان این مطلب را در جای جای کلماتشان در مدینه و بعد از خروج از مدینه بیان کردند.
ادامه در فرسته بعدی 👇👇👇
ادامه از فرسته قبل 👆👆👆
⁉️حال ایشان چرا از بیعت با یزید خودداری می کردند و به هیچ نحو خلافت او را بر نمی تابیدند؟ هدفشان از این اعلام مخالف چه بود؟
1⃣یزید برخلاف خلفای قبلی چیزی از ظواهر اسلام را رعایت نمی کرد و حتی برخی از افراد شاخص آن زمان به این مسئله اعتراض کرده بودند و این خود نشانه روشنی بر عدم مشروعیت حاکمیت او در نظر همگان بود.
2⃣ جلوگیری از نابودی اسلام. خلافت یزید اصل اسلام را در معرض نابودی قرار می داد بواسطه اینکه در مکتب سقیفه به تدریج خلافت تبدیل به ربوبیت و خدایی شد و حاکمان اینگونه برای مردم جاانداختند که حتی در محرمات قطعی باید از خلیفه اطاعت کرد.
اینها منکرهایی بودند که حضرت برای نهی از آنها، لازم دیدند که به گونههای مختلف چون سخنرانی عمومی و نامه نوشتن و صحبتهای فردی اقدام کنند و حتی از زندگی دنیوی خود بگذرند، شهادت فرزندان و اصحابشان را نظاره کنند، و آماده اسارت خاندان رسالت گردند تا اسلام عزیز از خطر تحریف و نابودی حفظ شود.
قابل توجه است که در هردو بخش اگرچه اصل پایه کج از خلفای قبل شروع شده بود اما در زمان یزید به اوج خود رسیده و خطر نابودی اسلام را بسیار جدی کرده بود و چیزی نمانده بود که حتی ظواهر اسلام نیز ازبین برود برخلاف اسلافش که معمولا تحت پوشش توجیهات شرعی ولو غلط انجام میشد.
✳️این خلاصهای از نظریه ایشان در باب علل قیام سید الشهداء علیه السلام بود که در کتاب مذکور مستندات روایی و تاریخی آن مفصلا ذکر شده است.
در انتهای کتاب نیز، ایشان با استفاده از شواهد تاریخی ، آثار و نتایج قیام سیدالشهداء علیه السلام را در جامعه اسلامی و در روشن کردن خط حق و باطل و متزلزل شدن حکومت بنی امیه و درنهایت استمرار دین حقیقی اسلام تا امروز بررسی کرده اند.
#قیام_سیدالشهداء
https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️صاحبان تریبونهای مذهبی مراقب باشند.
🖋محمدحسین رضازاده
🔹بخش اول
هر کسی، مجموع روایات اهل بیت علیهم السلام را ملاحظه کند به روشنی مییابد که اهل بیت (علیهم السلام) دو خط روشن را در بیانات شریف خود پیگرفتهاند:
1⃣اول اینکه؛ شاخص اصلی در بهشتی بودن یا دوزخی بودن، پذیرش ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است و اگر کسی صادقانه بر این اعتقاد تا هنگام مرگ باشد، إنشاء الله گناهان او بخشیده خواهد شد.
2⃣دوم اینکه، شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) کسانی هستند که صرفاً به اظهار زبانی ولایت و محبت ایشان اکتفاء نمی کنند، بلکه سر تا قدم مراقب حدود الهی و حلال و حرام خداوند متعال هستند.
در این زمینه به بیان دو روایت بسنده میکنیم:
«عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْمَكْفُوفِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَنْبَغِي
لِمَنِ ادَّعَى هَذَا الْأَمْرَ فِي السِّرِّ أَنْ يَأْتِيَ عَلَيْهِ بِبُرْهَانٍ فِي الْعَلَانِيَةِ قُلْتُ وَ مَا هَذَا الْبُرْهَانُ الَّذِي يَأْتِي بِهِ فِي الْعَلَانِيَةِ قَالَ يُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ يُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ يَكُونُ لَهُ ظَاهِرٌ يُصَدِّقُ بَاطِنَه»
ابوخالد مکفوف نقل میکند امام صادق (علیه السلام) فرمودند: شایسته است کسی که امر ولایت ما را قلباً قبول دارد آن را در ظاهر نیز بوسیله برهان اظهار نماید.
ابوخالد میگوید سوال کردم چگونه محبت قلبی را میتوان از طریق برهان و بینه در ظاهر به نمایش گذاشت؟
حضرت فرمودند: اظهار این محبت، یعنی حقیقتا حلال خدا را حلال، و حرام را حرام بداند. به گونهای که ظاهر فرد باطن او را تصدیق کند.
«عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع شِيعَتُنَا أَهْلُ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَ الْأَمَانَةِ وَ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ أَصْحَابُ إِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ الْقَائِمُونَ بِاللَّيْلِ الصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ يُزَكُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ وَ يَجْتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّم»
ابوبصیر میگوید امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: شیعیان ما اهل ورع و تلاش در راه خدا و وفا و امانت و زهد و عبادت هستند. کسانی هستند که در شبانهروز پنجاه و یک رکعت نماز می خوانند، شبها شبزندهداری می کنند و روزها روزه می گیرند، از اموالشان زکات می پردازند، حج خانه خدا می روند و از هر حرامی اجتناب می کنند.
✅ این دو خط مبارک و نورانی به گونهای در کلمات امامان معصوم (علیهم السلام) ممزوج شده است که فرد مؤمن نه به جهت گناهانی که پیش میآید از ادامه مسیر با اهل بیت علیهم السلام ناامید میشود و نه خود را بینیاز از رعایت حدود الهی میبیند. این امتزاجِ خوف و رجا همان اکسیر اعظم است که منجی دلهای پاک خواهد شد.
🔹بخش دوم
دعوت از کسانی که ظاهر مذهبی ندارند و یا در پوشش و معاشرت خود حلال و حرام را رعایت نمیکنند، به مجالس اهل بیت (علیهم السلام) و استقبال از حضور ایشان در جلسات عزاداری حضرت امام حسین علیه السلام از دیرباز یکی از محورهای سخنان خطبا و مداحان بوده است.
به نظر میرسد در این ایام و متأثر از اتفاقات اخیر کشور موج تازهای در این زمینه ایجاد شده است.
این روزها جملاتی نظیر «امام حسین علیهالسلام فقط برای حزب اللهی ها نیست» «هر کس با هر شکل و ظاهری مهمان اباعبدالله الحسین علیهالسلام است» «با حجاب و بدحجاب در دستگاه امام حسین علیهالسلام فرقی ندارد» «خدایا مرا به لاک سیاه زنی که عقب دسته می رود ببخش» و ... زیاد میشنویم.
ادامه در فرسته بعدی👇👇👇
ادامه از فرسته قبلی 👆👆👆
🔹یقیناً کسانی که از موضع دین و خیرخواهی در این فضا میدمند قصد دارند تا همه محبان زیر خیمه امام حسین (علیه السلام) جمع شوند و رشته محبتشان قطع نگردد، اما نکته مهمی که اینجا وجود دارد این استح که افراط در این زمینه؛ اولاً: پایبندی به شریعت را کمرنگ میکند و به نوعی به ترویج دینداری سکولار میانجامد. ارتکاب حرام علنی و حضور در مجلس عزاداری با نمایش حرام علنی و آشکار، بیاحترامی به مجلس عزا و صاحب این مجلس است و نباید رواج پیدا کند و اگر کسی هم ملتفت نیست باید متوجه شود و پس از آن رفتارش اصلاح گردد.
🔹غیر از این خطر، خطر دیگری نیز وجود دارد و آن ایجاد حس سرخوردگی و ناامید کردن قشر مذهبی و به اصطلاح حزباللهیها است.
اینکه حزباللهیها نیز خطا و گناه دارند و یا خانمهای چادری معصوم نیستند محل بحث نیست، ولی باید دانست که مثلاً وقتی یک جوان مذهبی بر اعتقاد خود اصرار میورزد و به ظاهر مذهبی خود افتخار میکند و در زیر شدیدترین حملات دشمن در فضای مجازی و حتی فضای حقیقی با ظاهر و پوشش مورد رضایت دین بیرون میآید و مثلاً آن جوان پسر محاسن خود را نگه میدارد و یا آن خانم جوان، چادر بر سر میکند و طعم تلخ طعنهها و زخم زبانها را به جان میخرد و خود و خانواده خود را در این مسیر نگه داشته است، این مجاهدت ارزش فوقالعادهای دارد.
اینکه دائماً بگوییم امام حسین علیهالسلام فقط برای حزب اللهیها نیست و یا در این مجلس بین باحجاب و شلحجاب و بدحجاب فرقی نیست، این تصور را ایجاد میکند که ای جوان مؤمن و متدین که زحمت پوشش اسلامی را به جان خریدهای کارت چندان ارزش خاصی ندارد.
این خطری است بزرگ و قضاوتی است ناعادلانه.
🔰خیمه حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) برای هرکس که دلش برای او بلرزد جا دارد ولی در این خیمه همه یک جایگاه ندارند. یقیناً امروز یکی از خطوط نفوذ دشمن تغییر سبک زندگی و در پی آن تغییر باورهاست که یکی از راههای آن حرامآلود کردن پوشش و ظاهر است. کسانی که در این عرصه با مجاهدت و تلاش مرزداری کنند و حرام خداوند را حرام بشمارند جایگاه رفیعی نزد خداوند و ائمه (علیهم السلام) خواهند داشت.
به سند صحیح از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا نَظَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى وَلِيٍّ لَهُ يُجْهِدُ نَفْسَهُ بِالطَّاعَةِ لِإِمَامِهِ وَ النَّصِيحَةِ إِلَّا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خداوند عزوجل نظر نمیکند به مؤمنی که دوست اوست و خود را برای اطاعت و خیرخواهی نسبت به امامش به زحمت می اندازد الا اینکه این شخص را در کنار ما در رفیق اعلی خواهد دید.
#تحریف_محرم
https://eitaa.com/Tanbiholomah
🏴إنالله و إنا إلیه راجعون!
آجـرک الله یاصاحبالزّمان
◼️«أعظَمَ اللهُ اُجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ وَ جَعَلَنا و إیّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ»
https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️مشروعیت تقنین یا عدم مشروعیت؛ محل نزاع فقها و روشنفکران در مشروطیت
🖋محمد متقیان تبریزی
🔹مقدمه
به نظر میرسد، مهم ترین ویژگی مشروطیت را باید اعطاء «حق تقنین» به منتخبین مردم دانست. هرچند، مشروطیت دارای ویژگیهای مهمی در عرصه سیاست بوده که مهمترین آن، تقیید و رفع اطلاق العنانی از سلطنت است، لیکن، آنچه که میتواند این تقیید را محقق سازد، بیرون آوردن «امکان تقنین» از حوزه سلطنت و تحدید اختیارات سلطانی در عرصه «حکم و فرمان» است. از این روی است که گفته میشود، مهمترین ویژگی مشروطیت، برخوردارسازی نمایندگان از امکانی است که به آنها قدرت ویژه ای در حکمرانی می بخشد و آن همان «امکان تقنین» است.
در دوران مشروطه ایرانی نیز «حق تقنین» مورد نزاع و مجادله قرار گرفت. طرفین این نزاع نیز روشنفکران و فقها بودند. قاطبه فقهای نامدار در آن زمان، در یک سوی ماجرا ایستاده بودند که، حق تقنین را باید در پایگاه «شریعت» معنا نمود؛ چه آنانی که موافق ماجرای سیاسی مشروطه بودند و چه آنهایی که مخالف بودند. اما در سوی دیگر، روشنفکران، دانشمندان علوم سیاسی و حقوق، برخی نمایندگان مجلس، ایستاده بودند که، آن حق را بیرون از پایگاه شریعت و مشروعیت معنا میکردند. در این یادداشت مختصر، ابتدائاً دیدگاه روشنفکران و دانش آموختگان سیاسی و حقوقی آن دوران را گزارش کرده و سپس به رأی فقها می پردازیم.
1⃣ دیدگاه روشنفکران
رساله «حقوق اساسی، یعنی آداب مشروطیت دول»
شاید بتوان گفت؛ یکی از مهمترین منابعی که در آن روزگار با موضوع سیاست و حقوق اساسی نوشته شده، رساله ای است که محمدعلی فروغی (ناظم و معلم مدرسه سیاسی) به توصیه پدرش محمد حسین ذکاء الملک (مدیر مدرسه سیاسی)، به صورت تلخیصی از منابع غربی، به غرض آشنایی عموم مردم و خصوصاً نمایندگان مردم با صحنه جدید حکمرانی یعنی مشروطیت و اقتضائات آن، نگاشته است.
فروغی در این رساله، بنیان مشروطیت دولت را بر دو امر میداند: سلطنت ملی و انفصال اختیارات دولت. ذیل سلطنت ملی هم چنین میگوید:
«سابق بر این مردم تصور میکردند که یک نفر یا یک جماعت باید صاحب اختیار مطلق عموم ناس باشد و امور ایشان را هرطور میخواههد و مصلحت میداند اداره کند و مردم حق ندارند در اداره امور خودشان مداخله و چون و چرا نمایند.... اما حالا متجاوز از صدسال است که حکما و دانشمندان، بلکه اکثر عوام از این رأی برگشته و معتقد شده اند که هیچ وقت یک نفر یا یک جماعت حق ندارد صاحب اختیار یک قوم و یک ملت شود و صاحب اختیار ملت باید خود ملت باشد و امور خویش را اداره کند، به عبارت اخری، سلطنت متعلق به ملت است و بس».
او در ادامه به کیفیت اعمال حق توسط ملت اشاره کرده و «دولت» را هیئتی میداند که ملت اقتدار خود را به او واگذار کرده تا امور او را اداره نمایند. اما وظیفه دولت چیست؟
به بیان او، دولت از عهده انجام وظیفه خود برنمی آید، مگر اینکه، به موجب قانون عمل کند. وجود قانون هم متحقق نمیشود مگر به دو امر: وضع قانون، اجرای قانون. اما اختیار «وضع قانون» که موضوع این نوشتار است، در بیان او، مفوض به هیئتی میشود که در ممالک مختلفه، اسامی مختلفه دارد و عموماً آن را «پارلمان» میگویند. اعضای این هیئت نمایندگان ملت می باشند، یعنی از جانب ملت وکالت دارند، زیرا که قانون قرارداری است راجع به عموم ملت و به حکم سلطنت ملی باید موافق میل و رأی ملت باشد. (۱)
⬅️همانطور که پیداست، در این اندیشه سیاسی (که موافق با اندیشه سیاسی غربی است)، اختیار وضع قانون و حق تقنین، باید ذیل وظیفه نمایندگی و وکالت از جانب مردم اعمال شود، فلذا نمایندگان باید موافق با رأی و نظر مردم، وضع قانون نمایند و آنها، به صرف اینکه انتخاب شوند میتوانند وضع قانون نمایند و هیچ گاه سخن از مشروعیت دینی تقنین نمیرود.
ادامه در فرسته بعدی 👇👇👇
ادامه از فرسته قبل 👆👆👆
2⃣دیدگاه فقها
اما در سوی دیگر، عموم فقهای نامداری که در عرصه مشروطیت دیدگاه خود را بیان کردند، با اندیشه سیاسی و حقوقی مذکور مخالفت داشته و معارضت خود را به صورت های مختلفی بیان کردند. در این مقام، به مخالفت دو فقیه برجسته، میرزای نائینی (موافق مشروطه) و شیخ فضل الله نوری (مخالف مشروطه) با این اندیشه سیاسی پرداخته میشود.
این دو فقیه برجسته - با وجود اختلافاتی که در برخی مواضع دارند و بدان اشاره خواهد شد- فرآیند تقنین را در چارچوب شریعت و با ایده «احراز مشروعیت» پیگیری می نمایند.
میرزای نائینی
با مراجعه به کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» و با دقت در تعابیر میرزای نائینی (رضوان الله علیه)، واضح و عیان میگردد که، او فرصت تقنین و قانون نویسی را ابتدائاً مقید به «احراز مشروعیت» کرده و سخن از این می نماید که، این عرصه، تنها مقید به «مراعات مصالح نوع» نبوده و باید آن مصالح، در پایگاه شریعت تفسیر گردد. او سپس، طریق احراز مشروعیت را در بخش «تدوین قانون اساسی» به «عدم مخالفت فصول آن با قوانین شرعیه» و در بخش «تشکیل مجلس شورای ملی» به «اشتمال هیئت منتخبه بر عده ای از مجتهدین عدول و یا مأذونین از قبل مجتهدی و تصحیح و تنفیذ و موافقتشان در آراء صادره» میداند. او در موضع دیگری از کتاب تنبیه الامة، سیاست امور امت را در دو بخش «منصوصات» و «غیرمنصوصات» تصویر کرده و بخش دوم را که تابع مصالح و مقتضیات اعصار و امصار و به اختلاف آن، قابل اختلاف و تغییر است، در دوره حضور با ولی منصوب الهی - عزاسمه- و در عصر غیبت هم به نظر و ترجیحات نواب عام یا کسی که در اقامه وظائف مذکوره عمن له ولایة الإذن مأذون باشد، موکول میداند.(۲)
شیخ فضل الله نوری
رکن رکین دیدگاه شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)، مخالفت با اساس قانون نویسی است. او با تکیه بر این مبنای کلامی که، کتاب و سنت برای اداره حکومت تمام است و ناقصی ندارد، به اصل قانون نویسی اعتراض میکند و در همین نقطه، با میرزای نائینی اختلاف پیدا میکند، اما در اینکه، بنابر مبانی اسلامی، حق جعل و تقنین برای کسی غیر از شارع مقدس، متصور نیست با میرزا همراهی دارد؛ زیرا، از آنجا که میرزای نائینی، نفس تقنین را موکول به اذن و امضاء صاحب ولایت اذن میداند و برای تقنین، ویژگی دیگری با عنوان «مشروعیت» لحاظ میکند، پرواضح است که، او نیز بالاصاله حق جعل و تقنین را برای نمایندگان ملت، باور ندارد، مگر اینکه، از سوی کسی که ولایت دارد، به او اذن داده شود.
با وجود اختلافی که میان این دو فقیه برجسته وجود داشت، اما به دلیل همراهی شیخ در دورهای با مشروطیت، توافق دیدگاهی میان ایشان برقرار گردید و آن هم تاکید بر «حق شرعی تقنین» برای نمایندگان بوده که در مقابل «حق عرفی تقنین» قرار میگیرد.
میرزای نائینی در تنبیه الامة، برای چنین نظام تقنینی، نظریه پردازی میکند و شیخ فضل الله نوری نیز در صحنه سیاسی، با مجاهدات خویش، ماده «نظارت مجتهدین در هر عصر» را در اصل دوم متمم قانون اساسی میگنجاند و به گونه ای سعی بر آن دارد که، عملیات تقنین در مجلس شورای ملی را از اتکاء صرف به ماهیت نمایندگی و وکالت درآورده و مقید به ملاحظه شریعت نیز نماید. و این همان، نقطه ای است که این دو فقیه برجسته، اختلاف بنیادین با اندیشه سیاسی مقابل پیدا میکنند. ایشان، بر این امر اتفاق دارند که، امر تقنین باید مشروعیت پیدا کند و به صرف انتخاب از سوی ملت تمام نمیگردد. شیخ، هر چند با اصل تقنین در پارلمان مشروطه مخالف بود (که در مجال دیگری باید به علل مخالفت او پرداخت) اما با اصل دوم متمم قانون اساسی، به گونهای با تقنین پارلمانی همراهی میکند و لیکن به آن با نظارت مجتهدین، مشروعیت میبخشد.(۳)
⬅️و آنچه که در دوران جمهوری اسلامی واقع گردیده، ادامه همان خط فقاهتی است که هم شیخ فضل الله نوری در آن حاضر است و هم میرزای نائینی. هرچند، نمیتوان اختلافات برجسته میان این دو فقیه را کتمان نمود، اما هیچ گاه نمیتوان میرزای نائینی را که فقیه سترگ امامیه در عصر خود بود، موافق با اندیشه سیاسی و حقوقی غربی دانست و ذیل آن چارچوب، او را تفسیر نمود. همانطور که غیرمنصفانه است، شیخ فضل الله نوری را در قاب مخالفت تام و تمام با تقنین قرار داد در حالیکه، مجاهدتهای او در تصویب اصل دوم متمم قانون اساسی برکسی پوشیده نیست.
------------
منابع:
۱. رساله حقوق اساسی، یعنی آداب مشروطیت دول، محمدعلی فروغی
۲. تنبیه الامة و تنزیه الملة، میرزامحمدحسین نائینی
۳. رساله حرمت مشروطه، شیخ فضل الله نوری
#مشروطیت
https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️ نکات انتقادی بر لایحه مجلس انقلابی
🔸 نویسندگان کانال تنبیه الأمة بعد از بررسی اجمالی لایحه حجاب، نکات زیر را به عنوان انتقادات ارائه میکنند:
1️⃣ به نظر میرسد بعضی موارد برای عملیاتیشدن این لایحه باید به آن اضافه شود و یا تغییر کند:
الف) با توجه به اینکه در اجرایی شدن این لایحه کمیت و کیفیت ضابطین بسیار حائز اهمیت است و باید به تناسب موارد تخلف و گستردگی آن ضابط وجود داشته باشد و با توجه به اینکه نیروی انتظامی به تنهایی به خاطر محدودیت افراد و محدودیت زمان کاری و حتی گاهی عدم انگیزه کافی نیروها به تنهایی نمیتواند جوابگوی نیاز این لایحه باشد، برای تذکر و ثبت تخلف و فرستادن تصویر و کارهایی از این قبیل خوب است که بسیج به میدان بیاید ونیروهای منتخب بسیج آموزشهای لازم را برای این کار ببینند و همچنین نیروهای دیگری از قشر متدین و انقلابی در سازوکاری مشخص و گسترده آموزش ببینند که بتوانند تخلفات را ثبت کنند و در این زمنیه محدودیتی نباشد و خود لایحه این آموزش و گستردگی آن را تکلیف کند.
ب) باید سازو کاری تعریف شود که مردم بتوانند هم گزارش تخلفات را خصوصا نسبت به نهادها و اماکن و اصناف و مسئولین و... بدهند و هم قانونا نسبت به تخلفات همه مکلفین این لایحه شکایت کنند مثلا بتوانند تخلف حراست دانشگاه را گزارش و خودشان بر علیه او شکایت کنند نه اینکه امکان پیگیری تخلفات و ترک فعلها فقط از طریق نظارتهای حاکمیتی باشد.
ج) مجازاتها باید هرچه به سمت منشأ مشکل میرود شدیدتر باشد؛ لذا باید برخورد با دستگاههای اجرایی که کوتاهی میکنند و مدیرانی که در این لایحه مکلف هستند از بقیه سنگینتر باشد و باید برای تخلف مدیران سطح عالی که طبق این لایحه تکالیفی دارند در خود لایحه مجازات سنگین در نظر گرفته شود.
د) با توجه به اینکه مسئله فرهنگی و حجاب امروزه به جنگی تمام عیار تبدیل شده باید شبیه ستاد ملی کرونا ستادی در سطح مدیریت عالی کشور با حضور افراد و نهادهای مؤثر مثل حوزه و دانشگاه و دستگاههای ذی ربط، تشکیل شود و به صورت مستمر تشکیل جلسه دهد تا وظائف به صورت مستمر و جدی پیگیری شود و متخلفین و کوتاهی کنندگان بازخواست شوند خصوصا در ابتدای کار باید ارزیابی و پیگیری در جلسات نزدیک به هم باشد؛
نه اینکه مثلا در بازههای طولانی و سالانه کار رصد شود.
ه) تا جای ممکن تکالیف دستگاهها کمّی بشود و اعداد و ارقام داشته باشد تا بهتر قابل پیگیری باشد به عنوان مثال صدا و سیما به صورت مشخص مکلف شود که لا اقل تعداد مشخصی سریال در بازه زمانی مشخص تولید کند و کرسیهای آزاد اندیشی برگزار کند و...
و) اینکه جرائم لایحه را منوط به حکم دادگاه کنیم؛ یعنی عملیاتی نبودن این لایحه. مگر میشود به راحتی برای این تعداد دادگاه تشکیل داد. خود گذر زمان به مقصود لایحه خلل وارد میکند.
اصلا این جرم مشهود چه نیازی به دادگاه دارد. بله میتوان چیزی شبیه شورای حل اختلاف قرار داد که اگر به فرض در موارد نادر کسی عذری داشت مبلغ به او بازگردانده شود.
2️⃣ در مورد کسانی که بخش کمی از موی سرشان را پوشاندهاند عناوین این لایحه شمول ندارند و صرفا مشمول تذکر لسانی میشوند در حالی که بعضی مصادیق بیرون بودن مو قطعا مصداق بد پوششی است و نباید لایحه بهانهای بدهد که شخص با پوشاندن مقدار کمی از مو و بیرون گذاشتن مقدار زیادی از آن که با کشف حجاب تفاوت خاصی ندارد خیالش راحت باشد. بله کسانی که مقدار کمی از موی سرشان پیداست یا مقدار کمی از ساعدشان پیداست را نمیتوان مجرم دانست زیرا اصلا ممکن است برای مدت موقتی شال خانمی مقداری عقب رفته و با متوجه شدن درست کند ولی کسانی که بخش زیادی از سرشان باز است اینها باید برایشان تعیین تکلیف و جرم انگاری ولو به مقدار کمترتر از کشف حجاب انجام شود.
#حجاب
#لایحه_حجاب
@Tanbiholomah
❇️ نکات انتقادی بر لایحه مجلس انقلابی
🔢 بخش دوم
3️⃣ مناسب است برای کسانی که به صورت لسانی برای نوامیس مزاحمت ایجاد میکنند جرم انگاری و مجازات تعیین شود.
4️⃣ در این لایحه در صورت نبود ضابط قضایی برای موارد خاص به تبصره 1 ماده 45 آیین دادرسی که مربوط به ورود مردم در صورت نبود ضابط قضایی است ارجاع داده شده، در حالی که این تبصره باید برای بحث حجاب بومی سازی شود مثلا آن جا آمده مردم صحنه جرم را حفظ کنند و این با قانون حجاب و جرم برهنگی تناسب ندارد.
5️⃣ باید برای عدم ارائه خدمات به افرادی که مرتکب جرمهای تعریفشده در این لایحه هستند در لایحه الزام روشن وجود داشته باشد به استثناء مواردی که اضطرار است مثل اورژانس بیمارستانها.
6️⃣ شرط کردن مهربانی در نهی از منکر توجیهی ندارد و موجب میشود که اگر کسی تذکر جدی داد خلاف قانون تلقی شود و همچنین اینکه برای پرخاش جریمه گذاشتهاند خیلی مبهم است و ممکن است تذکر جدی و محکم هم مصداق آن قرار بگیرد خصوصا وقتی با مقاومت طرف مقابل مواجه شود.
#حجاب
#لایحه_حجاب
@Tanbiholomah