eitaa logo
تنها مسیر مرکزی
747 دنبال‌کننده
4هزار عکس
4.4هزار ویدیو
40 فایل
ما مرکزی ها تصمیم گرفتیم کانال تنها مسیری های مرکزی رو راه اندازی کنیم💐تابتونیم درکنارهم و باهم رشد کنیم و به بندگی خالص خدا برسیم🕊 ادمین (نظرات و پیشنهادات)👇 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم❤️ 📖 به حول و قوه الهی ختم گروهی «قرآن کریم» رو داریم جزء های زیر باقی مانده ⏪داوطلب تلاوت کدام جزء هستید ؟ 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 جزء ۴-🌷 جزء ۵-🌷 جزء ۱۵-🌷 جزء ۱۸-🌷 🌺تا 🌃جمعه شب برای تلاوت جزء انتخابی خودتون وقت دارید. به ایدی زیر پیام بدید🌸 @Alizadehno لطفا نام استانتون رو بفرمائید
14.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند کوتاه فروشنده | از بی حجابی تا برهنگی در ایران 🔹 تکان دهنده از وضعیت بی حجابی کشور! 🔹 گلایه های برخی بانوان تهرانی از بی حجابی های اخیر! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
4_5904677968608760535.mp3
36.54M
🎙️ استاد 📑 «انتخابات مجلس؛ این‌بار فرق می‌کند» ✅ لینک فایل تصویری در آپارات 🗓 ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - پرند 🎧 کیفیت 64kbps ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
عصر داشتم می‌رفتم خیابون. پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان! فردا ورزش دارم‌ آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی‌اختیار پرتش کرد یه گوشه. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠 بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش رو جفت کردم‌ و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش: «کسی که زحمت انتخاب را نمی‌کشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد» ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صبرڪردن انقدر ڪار سختیه، ڪه خدا چند تا پیغمبر فرستاد، ڪه فقط رو به مردم یاد بده:😳 ایوب👈 در بیماری. یعقوب👈 در فراق. نوح👈 بر اولاد بد. لوط👈 بر همسر بد. موسی👈 بر مردم نفهم. عیسی👈 بر عالمان بدون عمل و... 🔚ولی لذتش اینجاست😌 ڪه خودِ خدا میگه؛ 🕋 إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (انفال/۴۶) ✨ همانا خداوند با است! 💢خدا با ماست، به شرط اینڪه جمیل داشته باشیم👇 🕋 فَاصْبِر،ْ صَبْراً جَمیلا (معارج/۵) ✨پس صبر كن، صبرى نيكو ✅ صبرِ جمیل، یعنے پیش خدا تسلیم باشیم و در راه اطاعت از خدا صبر ڪنیم. 😔 نداشته باشیم❌ 😩 بی‌تابى و آه و ناله هم نڪنیم❌ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
"_فاطمه، فاطمه.." ‌ 💥راه که میرفت پایش کمی لنگ می‌زد؛ همان روزِ حادثه آسیب دید. سرش را پایین انداخته بود. نمیدانم مثل ما حرف‌های دایی صوفی را گوش می‌داد یا به چیزی فکر می‌کرد، اما سوالمان را با نجابت جواب داد؛ می‌گفت دستش در دست محمد بود. لحظه‌ی انفجار، گوش هایش را محکم گرفت و خودش را روی زمین انداخت. سعی کرد شوهرش را هم روی زمین بخواباند. وقتی به خودش آمد، آدم‌های زیادی جلویش افتاده بودند. بدن‌هایی تکه تکه و آغشته در خون. 🥺محمد را دید که در لحظات آخر اسمش را صدا میزد؛ "فاطمه، فاطمه". بعد از آن هم دهانش کف کرد و چشمانش سفید شد. ترکش‌های توی کمرش را دیده بود. دیده بود که محمد را پشت وانت گذاشته بودند؛ خودش را هم به دلیل آسیب‌دیدگی‌اش به بیمارستان شهید باهنر فرستادند. اما فاطمه از بیمارستان فرار کرد! پیاده، با همان پای مجروح، بیمارستان‌های شهر را به دنبال محمد می‌گشت. تا اینکه بالاخره ساعت یک شب سراغ سردخانه رفت؛ 🖼عکس محمد و مریم و متین را آنجا نشانش داده بودند. همه‌ی این‌هارا صبورانه می‌گفت. نمیدانم بُهت‌زده بود یا مقتدر، اما فاطمه گریه نمی‌کرد.. 🥀 همسر شهید محمد تاجیک(شهدای افغانستان) ‌‌ 📝راوی: زهرامومنی ________ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman
موکب دریا 💥 می گوید: «انفجار اول نزدیک ما بود. اول گفتن کپسوله؛ دومی رو که زدن گفتن فرار کنید.» پرسیدم: «از کدوم ور تونستید برید؟» لبخندی روی لبش می نشیند و سر تکان می دهد: «نرفتم که، همین جا نشستم.» اشاره می کند به گوشه ی موکب. موکب هر ساله‌یشان. از دل دریا می‌آید توی دل کویر تا برای دختران حاج قاسم کار کند. هنوز می خواهم بگویم، چرا جان تان را برنداشتید و نرفتید؟ که خودش ادامه می دهد: «اشهدم رو خوندم، قرآن جیبی مو هم دست گرفتم.» 🌱چراهای ذهنم را انگار این مادر از چشم های ترم می خواند. آرام می گوید: «من سالهاست دنبالشم، کجا برم؟» 📝 راوی: فاطمه ملائی ________ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض سلام وادب واحترام خدمت شما خوبان روزگار☺️🌷 صبح دل‌انگیزتون بخیر و سرشار از مهربانی ، یاد خدا و آرامش فوق‌العاده🌹 ان شالله حالتون خوب واحوالتون خوبتر باشه اگر حال خوبی داری، شکرگزار باش و لذت ببر. و اگر حالت بد است، صبر داشته باش... روزهای خوب خواهند آمد.. خوشحالیم درخدمت تون هستیم ان شالله خدا به وقت و زمان تک تک تون برکت بده تا ازمطالب زیبای کانال عمیقاً لذت ببرید 👏 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💕 الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ...) چند قطره آرامش... ✨🕊؎•°🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
همه رو دعوت کنيد ...❗️
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
طائب.mp3
49.01M
💠 سخنرانی استاد طائب در مورد حوادث اخیر 🔹 پیامبر اکرم چگونه در انقلابِ خود پیروز شدند؟ 🔹چرا به اسرائیل حمله نمی‌کنیم؟ 🔹 هزینه جنگ چقدر است؟ 🔹اسرائیل تحت فشار اقتصادی! 🔹خاطره فرود هواپیما حامل امام 🔹 انتخابات و مطالبه رهبر انقلاب از ما 🔹 رهبر چگونه حسن روحانی را مدیریت کردند؟ 🔹 چرا دلار گران شد؟ 🔹@IslamlifeStyles
17.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
، صبح امروز : خواص می‌توانند برای برگزاری پرشور نقش‌آفرین باشند. نتیجه انتخابات پرشور افزایش اقتدار ملی است. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
تنها مسیر مرکزی
#رهبر_انقلاب، صبح امروز : خواص می‌توانند برای برگزاری #انتخابات پرشور نقش‌آفرین باشند. نتیجه انتخابا
⭕️آقا و خانم‌ خاص! رهبری امروز به خواص نقش شتاب دهنده دادنو گفتن که توی کار خودتون با فکرو شناخت و تشخیص عمل میکنین و تابع جو نیستین! اگه جزو خواصی اگه اقتدار و امنیت کشور برات مهمه اگه دوس نداری شاهد حوادثی مثل حادثه تروریستی کرمان باشی به عنوان خواص باید وارد گود انتخابات بشی🇮🇷✌🏻 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🕯مشعل روشنگر... 🔰 : شخصیت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) در داخل زندان هم همان شخصیت مشعل روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است... 🏴 علیه‌السلام تسلیت باد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
﷽ 🍁••• همیشه میگفت؛ در زندگی آدمی موفق تر است ڪه؛ در برابر عصبانیت دیگران باشد و ڪار انجام ندهد! واین رمز موفقیت او در برخوردهایش بود...! 🥀 موافقید بریم سراغ ادامه مبحث ☺️
تنها مسیر مرکزی
#صبر_چرا_چگونه_۲ در #اهمیت صبر که همه‌ی شما الحمدلله اهل توجه به این معنا هستید خیلی حرف‌ها میشه زد
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ در اهمیت همین قدر بس که بیشترین دستور الهی که در قرآن به پیامبر گرامی اسلام داده شده امر به صبره، ➖به پیامبر خدا دستور استغفار داده شده، ➖دستورِ نماز داده شده، ➖دستور به تقوی داده شده... 💯ولی بیشترین موردی که به پیامبر الهی دستور داده شده دستور به صبره. موارد استفاده از صبر در زندگی ایمانی بسیار بالاست و سطح صبر هم سطح بالاییه. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
دستور به صبر ، یه دستور ابتدایی نیست که مال مبتدئین باشه، بگه حالا هر کی خوب‌تر شد باید صبرشم بیشتر بشه...! نه اینجور نیست، همه باید صبر کنن 👌 هر کسی در موقعیت خودش نیاز به صبر داره، دستوری نیست که انسان به این سادگی ازش بگذره، بگه آقا ما از این مرحله گذشتیم. ✅دیگه هیچ کس به گَرد پای رسول خدا که نمی‌رسه، ولی ایشون بیش از همه دستور به صبر را دریافت کرده. 🔹اگه بخوایم بیشتر به اهمیت صبر پی ببریم باید به حضور صفت صبر در بقیه‌ی فضائل نگاه بکنیم. بسیاری از فضائل رو وقتی تجزیه می‌کنیم، تحلیل می‌کنیم می‌بینیم که یکی از ارکانش . 🌱وقتی شما زیادی دنیا رو نمی‌خوای، یعنی زهد پیشه می‌کنی، یعنی در زیادی نبردن و زیادی نخوردن دنیا صبر کردی👌 🌱وقتی قناعت پیشه می‌کنی، در آن حداقلی که باید بهش اکتفا بکنی صبر کردی👌 🌱وقتی تقوا پیشه می‌کنی،در ترک معصیت صبر کردی! 🌱وقتی در جنگ صبر می‌کنی صفت شجاعت رو به تو اطلاق می‌کنن. به همین ترتیب بسیاری از فضائل رو وقتی نگاه می‌کنید، می‌بینید، یک پای ثابتش👈 صبره. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
👆به همین دلیل، باید خیلی به صبر بپردازیم‌.... اما اول‌ یه مقدمه‌ای رو عرض بکنم، ✅ و اون اینکه اصلاً به دلیل همین نکته‌ای که می‌خوام بگم، لازم میشه که همه‌ی ما درباره صبر، گفت‌وگو کنیم، فکر کنیم و زوایاش رو ببینیم، تا مبادا این فرصت‌ دستیابی به فضیلت صبر از دست بره. ببینید انسانی که صبور نیست، یا صبر پیشه نمی‌کنه، نمیگه من صبر رو نمی‌خوام ، 🚫عموماً این‌طور نیست، همه میگن ما صبر رو می‌خوایم، حتی نمیگه من سختمه درباره‌ی چنین فضیلتی مراقبت بکنم. 💢خیلیا مدعی‌ هستن ، حتی دقت هم می‌کنند، اما باز بی‌صبری پیش میاد. به این👆 نکته توجه کنید ! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
یه نکته‌ایه که رابطه ما رو با صبر، یه مقدار دقیق‌تر می‌کنه ، دقت ما رو در زندگی نسبت به صبر و مراقبت‌مون رو شدیدتر می‌کنه. ↩️ اینه که بدونیم ماها برای رنج‌هایی که می‌کشیم، کِی دچار بی‌صبری نابخردانه میشیم؟ کِی از تدبیر و دقت خارج میشیم و بی‌صبری می‌کنیم؟ 👈وقتی که برای بلاها و مصیبت‌ها، و اصلاً نه مصیبت‌ها، بلکه برای سختی‌ها و تلخ‌کامی‌ها، جست‌وجو می‌کنیم و خودمون رو درگیر با اون علت می‌بینیم. مثلاً به ما میگن در بلا صبر کن، میگیم: --باشه ما عزم‌مون رو جزم می‌کنیم ان شاءالله در بلا صبر بکنیم، --راست میگه خیلی اجر داره منم باید تحمل کنم 😐 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
همین ادمی که اینو میگه یه دفعه‌ای خانم‌ش یا آقاش باهاش یه دعوایی می‌کنه‌💥 بی‌صبری می‌کنه...بهم می‌ریزه...بهم می‌زنه...♨️ عه چی شد؟؟؟ شما که بنا بود صبر کنید ؟! میگه ؛ نه آخه این فلان فلان شده اومده اذیت می‌کنه، 👈اینه ! داره اذیت می‌کنه ! خب بابا بالاخره بلا همینه دیگه☺️ حالا تو چون گیر آوردی، برای مصیبت خودت گیر آوردی باید بی‌صبری کنی؟!! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
✅ پس یکی از عواملی‌که آدم دچار بی‌صبری میشه، همینه که برای بلا پیدا می‌کنه. دیگه همه‌ی اون حرفای اخلاقی یادش میره. ⚠️معمولاً در عموم درگیری‌های اخلاقی که انسان یه دفعه‌ فرصت پیروزی‌ در یک مبارزه پیدا می کنه ، یا حتی فرصت مبارزه رو از دست میده و غافل میشه و تو امتحانات الهی زمین می‌خوره، علتش همینه...✔️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
مثلا بهش میگی آقا کلاً عصبانی نباش، میگه درسته ، راست میکی نباید عصبانی بشم👌 بعد بچه‌اش ظرف رو می‌زنه زمین و می‌شکنه💥 😡عصبانی میشه....، آقا چرا عصبانی شدی، قرار بود عصبانی نشید که؟ میگه: آخه صبح تا حالا سه بار بهش گفتم گوش نمی‌کنه که ! 😡صاف، صاف ، تَق و تَق ظرف می‌زنه می‌شکنه. ☺️خب بابا برا همین موقع‌ها میگن عصبانی نشو دیگه. وایسته گل تقسیم بکنه...؟! خب اون موقع که هیچ‌کی عصبانی نمیشه که ! ✅ همین موقع‌ها که این‌قدر بی‌منطق تو رو اذیت می‌کنن باید عصبانی نشی. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
⚠️یادتون باشه ما باید تو مسائل اخلاقی بکنیم ! این دقت یه وقت دقت ، یه وقت دقت . در باره دقت علمی بعدا صحبت می کنیم✔️ ✅ اما دقت عملی به اینه که شما در مقام مصداق وقتی با موضوع درگیر شدی، ⛔️حواست پرت چیزای دیگه نشه، ⛔️عوامل فرعی نیان تو رو درگیر بکنن. 〰〰در متن زندگی، پیدا کردن، 👈اونجایی که باید صبر بکنی، 👈اونجایی که باید ببخشی، 👈اونجایی که باید عصبانی نشی، 👈اونجایی که خیلی اتفاقای خوب باید بیفته، اون👈 ""جا"" رو آدم گم می‌کنه...😔 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
✅ یکی از عواملی که آدم اون جا رو گم می‌کنه، جای صبر را گم می‌کنه، 👈اینه که عاملی برای مصیبت خودش پیدا بکنه، عاملی برای تلخی خودش پیدا بکنه. خب عیبی نداره شما عاملی پیدا کردی،‌درست👌 اگه تونستی عامل رو برطرف کنی، یا علی ! اگه تونستی این عامل رو اصلاحش بکنی خب این کار رو بکن، ولی اگه نتونستی این عامل رو اصلاح بکنی چی؟🤔 از ید قدرت تو خارج بود چی؟🤔 آدم مامانش ، باباش رو که نمی تونه عوض کنه که ! حالا همسرش رو ممکنه که عوض بکنه، ولی بچه‌اش رو نمی‌تونه عوض بکنه که! می تونه؟؟؟😐 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🚫با این‌‌اوصاف یه وقت دچار خوش‌خیالی نشین که صبر کردن به این راحتیاست ! به‌جواب این سوال هم فکر کنید تا بعد 👇 ✅ چرا در مقام عمل ما جزء صابرین قرار نمی‌گیریم ؟ ✨ قرآن می فرماید ؛ ان الله یحب الصابرین...💞 ✅ ما چقدر مورد علاقه‌ی پروردگار عالم هستیم؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
یا ذی الاحسان بحق الحسین ما رو از صابرین و محبوبین خودت قرار بده🤲
رسالت 🌃تازه از شیفت شب، خانه آمده‌بودم. برای ناهار، دعوت داشتم خیابان حکیم. قرار بود روز تعطیل را خاله خواهرزادگی با هم بگذرانیم. چند ساعتی فرصت داشتم استراحت کنم. خوابیدم. تا خودم را برسانم به مهمانی، ساعت از دو گذشته بود. محل مهمانی در مسیر گلزار شهدا بود و آن روز، شلوغ‌ترین روز گلزار. از پله‌های خانه بالا که می‌رفتم صدای لرزش شیشه‌ها را شنیدم. هنوز سلام و علیک و تبریک روز مادر و عید ولادت تمام نشده بود که خبر انفجار رسید. کیفم را زمین نگذاشته بودم که صدای انفجار دوم را شنیدیم. 🍃همه پشت پنجره‌های خانه رفتیم و حجم زیادی دود و خاک دیدیم که از طرف گلزار شهدا بود. باید می‌رفتم. زمین ننشسته باید برمی‌گشتم. عطر و بوی غذا، معده‌ام را پیچ می‌داد که از دیشب گرسنه مانده اما راه گلوی من برای خوردن لقمه‌ای غذا، بسته‌بود. تاکسی اینترنتی گرفتم. تا برسد، قد کوچه را تا سر خیابان دویدم. مهم نبود سینه‌ام به خس‌خس افتاده، مهم نبود نفسم بند آمده، فقط یک چیز مهم بود، اینکه من باید زودتر می‌رسیدم. زودتر از آمبولانس‌هایی که مردمم را به بیمارستان می‌برد. 🖋 نویسنده: زهره نمازیان 📝راوی: یکی از پرستاران عزیز بیمارستان شهید باهنر ________ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman
«چشم انتظار» 🌟آمده بود جلوی ایستگاه پرستاری که درخواست کند نیروی تاسیسات بیاید و تلویزیون اتاق امیرعلی را راه بیندازد تا برایش انیمیشن و فیلم بگذارند که کمتر بهانه بگیرد.تلویزیونی که عمدا از کار انداخته بودنش تا امیرعلی، اسم مادر و خواهرش را قاطی اسم شهدا نبیند و نشوند. عموی امیرعلی بود.با موهای جوگندمی و پیراهن آبی رنگ که زار می زد مال خودش نیست و اگر می گشتی شاید همان اطراف لباس مشکی خودش را پیدا می کردی.پرستار از سر کنجکاوی پرسیده بود:«حالا به امیر علی چی میگین؟ اینجا که مثل آی سیو ملاقات ممنوع نیست.مامانشو میخواد ببی....» و عمو نگذاشته بود حرف پرستار تمام شود و با جدیت گفته بود:«نمیگیم....نمیگیم...» و گریه نکرده بود و به زحمت یک لبخند ساختگی ساخته و رفته بود سمت اتاق امیرعلی. پسرک مجروح و بی حال روی تخت خوابیده بود و دستش را گذاشته بود روی سر باندپیچی شده اش و به اداهای ساختگی پسر عمویش می خندید و خیالش راحت بود مادرش توی خانه منتظر است که امیرعلی خوب شود و برود پیشش. پرستار نگاهش خیره مانده بود به در اتاق و نمی دانست باید برای زودتر خوب شدن امیرعلی و برگشتنش به خانه،دعا کند یا نه... 📝 راوی: مهدیه سادات حسینی 🥀جانباز برادر شهیده و فرزند شهیده _______ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman