eitaa logo
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
2.5هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6هزار ویدیو
45 فایل
🌖 زیرسایه امام رضاعلیه السلام با"تنهامسیرآرامش" قدم برمی‌داریم درمسیرظهور ان شاالله🌸 🌐 ارتباط باادمین کانال @Mahdi9294، @Zhaklins 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄✮بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ✮┄• سلام و ادب احترام محضر شما خوبان ✋ صبحتون بمهر و عافیت 🌺 ان شالله ثانیه به ثانیه لحظات تون حال دلتون عمیقاً خوب باشه🌷 ⚫️🗓سالروز وفات باغ گل یاس ، بانوی ادب و احساس حضرت (ع) را خدمت شما عزیزان تسلیت عرض میکنیم ، ▫️وزن روح ما انسان‌ها ، از میزان کرامتی که برای دیگران خرج می‌کنیم، مشخص می‌شه انسان هرچه برای دیگران خرج کنه هرچه از خودش فاصله بگیره و دیگران را مقدّم بداره، بزرگتر می‌شه ▫️حضرت سلام‌الله‌علیها، در اوج قلّه‌ی کرامت است...💯 وقتی می‌فرماید؛ خدایی را سپاس که فرزندانم را فداییِ فرزندان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها قرار داد. 🤲الهی که زنان مهدوی جامعه ما هم اگر نتوانستن مثل حضرت زهرا سرباز امام زمانشان باشند بتوانند مانند حضرت ام البنین مربی سربازان امام زمان باشند 👌 ان‌شاءالله که عاقبت همگی ما ختم به خیر و سعادت باشد🤲 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🔰 نام حضرت امّ‌البنین (ع) خلاصه ، ، گذشت ، فداکاری ، غیرت ، محبت و الگوی است، ✍مادر می تواند با تربیت صحیح بستر لازم را برای ولایت پذیری و یاری امام زمان(عج) در فرزند فراهم آورد، 👈یکی از مادران مثال زدنی خانم ام البنین هستن ، مادری که با رفتارش با که داشتن فرزندی تابع و به پرورش دادن، ✔️ ادب ولایت به فرموده بزرگان در تنگناهای زندگی ، در پرتگاههای زندگی دستمون رو میگیره، و این ادب و ولایت پذیری را مهمتر از هر کسی مادر به فرزند منتقل می کنه همانطور که خانم ام‌البنین به فرزند زیبا و دلبرش آموخت و یکی از نمونه های تلاش زن در پایداری و تبیین اسلام شد،💯👌 ✨خداوند توفیق تادیب به ادب الهی شدن رو روزی ما و فرزندان ما هم بکنه ، ان‌شالله🤲 ⏪بی تردید، در عصر حاضر كه غرب با بیان الگوهای نامناسب و مبتذل تلاش می کنه فرهنگ منحط خودش رو گسترش بده ، و زنان و مادران ما را تحت تأثیر خود قرار بده، مسئولیت ما در معرفی الگوهایی سازنده همچون (ع) دوچندان می شود.👌 (ع) ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 🌟 🌹 امام علی «علیه السلام»⇩: ↫✙ ای مردم، خودتان ادب کردن خویش را برعهده گیرید، و "نفس" را از عادت های هلاکت بار بازگردانید✔️ 📚{قسمتی از حکمت 359 نهج البلاغه} ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹روضه‌خوانی تکان‌دهنده‌ و قدیمی در مصیبت حضرت ام‌البنین (س) 🏴 انتشار به‌مناسبت سالروز وفات حضرت 🗓 ۱۳۵۲/۱۱/۱۲ ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
⬛️ زیارت مجازی حرم حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) https://vtour.amfm.ir/ لینک بالا را لمس نمایید.👆👆👆 التماس دعا... •••═❈🍃🌸🍃❈═••• @Tanha_masir_Razavi_Kh
🖼 دست آمريكا كوتاه شد : آمریکائیها با نفوذ خود این کشور را عقب انداختند.. انقلاب اسلامی از بزرگترین کارهایی که کرد این بود که دست آمریکا را کوتاه کرد . انقلاب اسلامی از افتخاراتش این بود که نفوذ امریکا ، دست آمریکا و ریشه‌های امریکا و بند و بست‌های امریکایی را در این کشور از بین برد . ۷۹/۰۷/۱۴ 🚩26 دیماه سالروز فرار شاه از ایران ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 5️⃣ جوانِ شجاع 🏴 روز عاش
📔از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت 6⃣ انقلابیِ دوآتیشه ❓ سیدجواد، جوان مشهدی، از من سؤال کرد: «بچه کجایی؟» گفتم: «بچه کرمان.» اسمم را سؤال کرد. به او گفتم. گفت: «چند روز مشهد هستی؟» گفتم: «یک هفته.» اصرار کرد در این یک هفته، هر عصر به باشگاه آنان بروم. ☀️ حرم امام رضا عليه‌السلام جاذبه عجیبی داشت. شب‌ها تا دیروقت در حرم بودم. روز بعد، ساعت چهار بعدازظهر به باشگاه رفتم. این بار همراه سیدجواد جوان دیگری که او را حسن صدا می‌زدند، آمده بود. بعد از گود زورخانه، سیدجواد و دوستش حسن مرا به گوشه‌ای بردند. تصور این بود که می‌خواهند کسی دیگر را بزنند که طرح دوستی با من ریخته‌اند. 🏃‍♂️ بدن آن‌ها حالت ورزشکاری نداشت؛ اما خوب میل می‌زدند و شنا می‌رفتند. معلوم بود حسن تازه پایش به زورخانه باز شده بود؛ چون بیست تا شنا که می‌رفت، دیگر روی تخته می‌خوابید. 🔰 سه‌تایی روی یکی از میزهای ورزشی نشستیم. سیدجواد سؤال کرد:«تا حالا نام دکتر علی شریعتی رو شنیده‌ای؟» گفتم: «نه، کیه مگه؟» سید برخلاف حاج محمد، بدون واهمه خاصی توضح داد: «شریعتی معلمه و چند کتاب نوشته. او ضدشاهه.» دیگر کلمه «ضدشاه» برایم چیز تعجب‌آوری نبود. ظاهراً احساس انعطاف در من کرد. ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
📔از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 6⃣ انقلابیِ دوآتیشه ❓ سید
🍃 این بار دوستش حسن به سخن آمد. سؤال کرد: «آیت الله خمینی رو می‌شناسی؟» گفتم: «نه.» گفت: «تو مُقَلِّد* کی هستی؟» گفتم: «مقلد چیه؟» و هر دو به هم نگاه کردند. از پیگیری سؤال خود صرف نظر کردند. دوباره سؤال کردند: «تا حالا اصلاً نام خمینی رو شنیده‌ای؟» گفتم: «نه.» سید و دوستش توضیح مفصلی پیرامون مردی دادند که او را به نام آیت‌الله خمینی معرفی می‌کردند. 💡 بعد، نگاه عمیقی به اطراف کرد و از زیر پیراهنش عکسی را درآورد. عکس را برابر چشمانم قرار داد: عکس یک مرد روحانیِ میان‌سال که عینک‌برچشم، مشغول مطالعه بود و زیر آن نوشته بود «آیت‌الله‌العظمی سیدروح‌الله خمینی». از من سؤال کرد: میخوای این عکس رو به تو بدم؟» به سرعت جواب دادم: «بله، میخوام.» حسن، دوست سیدجواد، گفت: «نباید این عکس رو کسی ببینه؛ وگرنه ساواک (که حالا دیگر برایم کاملا اسم آشنایی بود) تو رو دستگیر می‌کنه.» 🌷 عکس را گرفتم و در زیر پیراهنم پنهان کردم. خداحافظی کردم و از آنها جدا شدم. «شریعتی» و «خمینی» دو نام جدیدی بود که می‌شنیدم. برایم سؤال بود که چطور آن دو جوان تهرانی سرامیک‌کار در طول آن شش ماه که با آنها کار می‌کردم و دوست صمیمی بودیم و این همه برضد شاه با من حرف زدند، اسمی از این دو نفر نبردند! 🏚️ وارد مسافرخانه شدم. عکس را از زیر پیراهنم بیرون آوردم. ساعت‌ها در او نگریستم. دیگر باشگاه نرفتم. روز چهارم، رفتم ترمینال مسافربری و بليت کرمان گرفتم؛ درحالی که عکس سیاه‌وسفیدی که حالا به شدت به او علاقه‌مند شده بودم را در زیر پیراهن خود که چسبیده به قلبم بود، پنهان کرده بودم. احساس می‌کردم حامل یک شیء بسیار ارزشمندم. 🖼️ به محض ورود به کرمان، به علی یزدان پناه نشان دادم. گفت: «این عکس آقای خمینی است.» با تعجب سؤال کرد: «از کجا آوردی؟! اگر تو رو با این عکس بگیرند، پدرت رو درمیارند یا میکُشندِت.» جرئت و شجاعت عجیبی در وجودم احساس می‌کردم. ساواک را حریف کاراته خودم فرض می‌کردم که به سرعت او را نقش زمین می‌کنم! آن قدر وجودم مملو از نشاط جوانی بود که ترسی از چیزی نداشتم. حالا من یک «انقلابیِ دوآتیشه» شدیدتر از علی یزدان پناه بودم و بدون ترس از آحدی بی‌محابا حرف می‌زدم. *مُقَلِّد: شیعه‌ای که به سن تکلیف می‌رسد، مرجع تقلید جامع‌الشرایطی پیدا می‌کند و احکام فقهی دین را از او تقلید می‌کند. ❤️ ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
📝 دیشب که فلان جمله رو گفت؛ تازه فهمیدم که؛ 👇 اون روز، فلان جا، سلام کردم، چرا جواب نداد/ چند وقت پیش، سر کوچه، منو دید، چرا محلّم نذاشت/ چرا همه رو دعوت کرد، منو نکرد/ چرا پیاممو سین زد، هیچی نگفت / و ......... 💥 اینا رشته‌ی افکارِ آدمایی هست، که آسمون ریسمون می‌بافن! با یه برداشت از یک حرف، یا یک رفتار کسی، برای تموم آنچه که از گذشته، از این آدم در قلبشون نگه داشتند؛ جواب‌های چرک، پیدا می‌کنند و می‌مالند به در و دیوار قلب‌شون ❗️ قلب سالم، قلبیه که گیر نمی‌کنه ؛ رد میشه میـــره! نه اینکه بشینه، ریسمونِ سی سال خاطره رو، با گره‌های چرکِ قضاوت، به هم ببافه .. و قلبش رو با همون ریسمان، دار بزنه ! ولش کن ... زمین و آدماش ، جایی نیستند بخوای دلتو معطلشون کنی! با این دل کار زیاد داری ... مریضش نکن ❗️ 🌛 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض سلام وادب واحترام خدمت شما خوبان روزگار☺️🌷 صبح دل‌انگیز بارونی و برفیتون بخیر و سرشار از مهربانی ، یاد خدا و آرامش فوق‌العاده🌺😊 ان شالله حالتون خوب واحوالتون خوبتر باشه اگر حال خوبی داری، شکرگزار باش و لذت ببر. و اگر حالت بد است، صبر داشته باش...❄️ روزهای خوب خواهند آمد.. خوشحالیم درخدمت تون هستیم 👌 ان شالله خدا به وقت و زمان تک تک تون برکت بده تا ازمطالب زیبای کانال عمیقاً لذت ببرید 👏 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 🌞 🌸 امام حسین «علیه السلام»⇩: ↫✙ خداى من ! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ... 📚{الإقبال ص 348} ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
وقتي پوست دستتون بر اثر سرما خشك میشه چکار مي‌كنيد؟ سنگ پا مي‌كشيد؟🤭 ❌نه! چرا؟🤔 چون علاوه بر اینکه خوب نمیشه، به پوستتون آسيب هم میزنه. 👌به همین دلیل، از كرِم استفاده میکنيد و می بینید كه پوست دست شما دوباره نرمی و لطافت خودش رو پيدا میکنه.😍😊 زندگي هم، همينطوره👌 یعنی اگر كسي با شما خشك و خشن رفتار كرد ولی شما با نرمی و لطافت با اون رفتار كنيد اونم مثل شما نرم میشه.☺️ ✍البته اين راه حل، از امام علي(علیه السلام) است كه فرمود : با كسي كه با تو با شدت و خشونت رفتار مي‌كند، نرم باش. هيچ دور نيست كه او نيز مثل شما نرم‌خو شود. 🌷👈این یعنی، مهربانی، مهربانی میاره. ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
✅آتشی در دل من : جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی ‌به وسیله‌ی نواب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نواب در دل ما روشن کرد. 🗓 بازنشر به مناسبت ۲۷ دی‌ماه، سالروز شهادت سیدمجتبی و یارانش ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💢 وزیر یمنی: پیام تنبیهی که قرار بود به امارات برسد، رسید 💬 وزیر اطلاع‌رسانی دولت نجات ملی: 🔻 پیام تنبیهی که قرار بود به امارات برسد، رسید. 🔻 بوق‌های اجیر شده و سازمان‌هایی که از اموال کشورهای حاشیه فارس تغذیه می‌کنند از جمله سازمان ملل و شورای امنیت، شروع به محکوم کردن و قارقار کردن خواهند کرد «بنابراین نه قارقار کلاغ‌ها و نه وزوز مگس‌ها آزاردهنده نیست.👌👌👌 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
🔰غیرت‌دینی، عامل پیروزی 🔺 : غیرت دینی پدران و مادران و همسران موجب شد که جوانهای ما بروند به جبهه و در این جنگِ در واقع بین‌المللی، ‌که آمریکای آن روز، شوروی آن روز، ناتوی آن روز، ارتجاع منطقه در آن روز، همه با هم همدست شده بودند که ایران را شکست بدهند و امام را به زانو در بیاورند و نهضت را نابود بکنند، همه‌ی اینها را شکست داد و توانست پیروز بشود. 🗓 ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
دبیر: به آمریکایی‌ها گفتم از کشورتان خوشم نمی‌آید 🔹رئیس فدراسیون کشتی: سفارت آمریکا روز گذشته ایمیل زد که چرا گرین‌کارت خود را پس دادی؟ به آنها گفتم از کشورتان خوشم نمی‌آید. هر چیزی در آمریکا برای علیرضا دبیر بود بروید بردارید، نوش‌جانتان. 🔹در صورتی که ویزای تمام افرادی که اعلام کردیم را بدهند به آمریکا سفر می‌کنیم. اگر روادید یک نفر از کشتی‌گیران یا اعضای کادر فنی را ندهند به آنجا نمی‌رویم. 👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👌 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
سلام شبتون بخیر.🌹 درس بعدی از مبحث رو تقدیم شما عزیزان میکنیم 🍃
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
#افزایش_ظرفیت_روحی 157 درجات انسان ها ❇️ در سوره مبارکه واقعه خداوند متعال میفرماید: خافضه رافعه.
158 🔶 مثلا روز قیامت ممکنه که خداوند متعال یه نفر که هر روز حداقل 20 بار به دیگران فحش میده رو به بهشت ببره! 💢 بعد اونجا همسایه اون فرد به خداوند متعال اعتراض میکنه و میگه خدایا این آدم هر روز کلی به دیگران فحش میداد پس چرا اونو بهشت میبری؟🧐 🔹 خداوند هم میفرماید: اتفاقا من ایشون رو به عنوان یکی از کسانی که "تقوای زبان" داره به بهشت میبرم... - خدایا من دارم میگم این فحش میده! بعد شما میخوای ببریش بهشت؟😤 - عزیزم! شما درسته که فحش دادنش رو دیدی! اما این آدم با توجه به ژنتیک و طبع و مزاجی که داره کلا آدم فحاشی هست. ❇️ توی یه محیطی هم بزرگ شده که اگه خودش رو خالی نکنه آروم نمیشه! این عصبی بودنش رو من با توجه به شرایط زندگیش براش پیش آوردم.... •••═❈🍃🌸🍃❈═••• @Tanha_masir_Razavi_Kh
159 - خب باشه خدایا! پس حالا دیگه چرا بهش جایزه میدی؟! نهایتا باید عذابش نکنی دیگه!🙄 - همین دیگه! تو اون بیست تا فحشی که میده رو دیدی! اما "اون بیست تا فحشی که سعی کرد نده رو که ندیدی!" این هر روز حداقل بیست تا موقعیت فحش دادن براش پیش میاد ولی "به خاطر من" صبر میکنه. میگه خدایا به خاطر تو جلوی خودم رو میگیرم که فحش ندم... ✔️ تازه این همسایه شما وقتی آدم ضعیف میبینه دلش بیشتر رحم میاد و فحش نمیده! اتفاقا آدم ضعیف نوازی هست. این آدم یه مقدار داره... •••═❈🍃🌸🍃❈═••• @Tanha_masir_Razavi_Kh
160 خداوند میفرماید: تازه این همسایه شما وقتی آدم ضعیف میبینه دلش بیشتر رحم میاد و فحش نمیده! اتفاقا آدم ضعیف نوازی هست. این آدم یه مقدار تقوا داره. راستی خود جنابعالی چی؟ مگه فحش نمیدی؟ - ببخشید خدایا من نهایتا گاهی هفته ای یه بار فحش میدم!😌 - هفته ای یه بار فحش میدی؟ چرا انقدر زیاد؟ - خدایا شما اونی که روزی بیست تا فحش میده رو میخوای ببری بهشت ولی به من میگی که چرا هفته ای یه دونه فحش میدادم؟😳🙄 •••═❈🍃🌸🍃❈═••• @Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🍃 این بار دوستش حسن به سخن آمد. سؤال کرد: «آیت الله خمینی رو می‌شناسی؟» گفتم: «نه.» گفت: «تو مُقَلِّ
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت 7️⃣ مرد مبارز کم‌کم تظاهرات‌ها در شهر شکل گرفت. دیگر نام امام و شناخت او منحصر به چند نفر نبود. یک عالمه انسان او را می‌شناختند و خواهان او بودند. حجم انقلابی‌های کرمان آن‌قدر بود که می‌توان گفت کرمان محوریت اساسی در انقلاب داشت. هاشمی رفسنجانی که البته آن‌وقت شناختی از او نداشتم، باهنر، حجتی، فهیم کرمانی، مشارزاده‌ها، موحدی‌ها، ساوه، جعفری، عمده علمای کرمان، به جز چند نفر، یکپارچه ضدشاه بودند. 🕌 حالا مسجدجامع و مسجد مَلِک محل اصلی تجمع انقلابی‌ها بود. قبل از آن، مسجد قائم به دلیل وجود آیت‌الله حقیقی چنین بود؛ اما اکنون مسجدجامع به دلیل پیش‌نمازی و محوریت آیت‌الله صالحی، محور عمده تحرکات بود؛ پیرمرد نورانی کوتاه قدی که در حال کهولت سن بود، اما به‌شدت مورد احترام و توجه عمده مردم کرمان. بعدازظهرها همه جمع می‌شدند. اخبار به‌طور غیرسازمانی ردوبدل می‌شد. از تهران تا قم و شیراز، همه، از اطراف خبر داشتند و اخبار را به هم منتقل می‌کردند. ✊ اولین تظاهرات کرمان که روحانیت در صف اولش قرار داشت، شروع شد. آیت‌الله نجفی که در مسجد امام زمان عجل‌الله‌فرجه پیش‌نماز بود، جلودار بود؛ مابقی روحانیت همراه او، و مردم پشت سر روحانیت. شعارها ابتدائاً حول زندانیان سیاسی و آزادی آنان بود. کم‌کم رنگ‌وبوی ضدشاه گرفت. اما همانند یک شعله کوچک آتش که تبدیل به زبانه‌های سنگین می‌شود، فریاد «مرگ بر شاه» در سطح شهر پیچاند. ارتش که آن وقت مرکز آموزش ۰۵ را داشت و در زمان سربازي برادرم چندبار به آنجا رفته بودم، دژبان، شهربانی، آگاهی، ساواک همگی فعال بودند؛ اما موج، بسیار بزرگتر از توان آن‌ها بود. گرفتن یکی دو نفر و چند و حتی هزارنفر، اثری بر این موج نمی‌گذارد اصلا این اعداد چیزی نبود که بخواهد بر این موج سهمگین و عمیق توفنده اثر بگذارد. ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
📔 از چیزی نمی‌ترسیدم 💌 برش‌هایی از زندگی‌نامه خودنوشت #حاج‌_قاسم_سلیمانی 7️⃣ مرد مبارز کم‌کم تظاه
🚩 من و دوستانم که حالا علی‌جان و عبدالله هم به آن اضافه شده بودند، بی‌محابا حرف میزدیم. صبح، اعلام تجمع در مسجد جامع شهر شد. این اعلام دهان به دهان، بیشتر از فضای مجازی امروز، تمام شهر را پر کرد! جوان‌های انقلابی و تعدادی از علما، از جمله آیت‌الله صالحی، در شبستان جمع بودند. شهربانی، با جمع کردن کولی* که در همان حوالی شهر سُکنی داشتند، از دو طرف به مسجد حمله کرد. مسجدجامع دارای سه در ورودی بسیار بزرگ و مشابه هم بود. 🏍️ تازه موتورسیکلت زردرنگ سوزوکی ۱۲۵ خریداری کرده بودم. من از در قدمگاه که بازار کرمان بود، وارد شدم و موتورم را داخل یکی از کوچه‌های فرعی که از بازار منشعب می‌شد، پارک کردم. داخل مسجد جنب‌وجوش بود. پس از ساعاتی کُولی‌ها از دو در شمالی و غربی مسجد، با حمایت نیروهای شهربانی و پاسبان‌ها، حمله خود را شروع کردند. اول تمام موتور و چرخ‌های پارک‌شده جلوی در مسجد را آتش زدند. فریاد جوان‌ها بلند شد که: «درها رو ببندید!» 🔺 به اتفاق واعظی و احمد به پشت بام شبستان مسجد رفتم. کولی‌ها و پاسبان‌ها با وحشیگری مشغول سوزاندن وسایل مردم بودند. بعد هم چند موتور را آوردند پشت در مسجد و در را آتش زدند. از دو طرف، شلیک گاز اشک‌آور به داخل مسجد شروع شد. حالا در باز شده بود و حمله به داخل شبستان آغاز شد. آیت‌الله صالحی را از پنجره شبستان به بیرون منتقل کردیم. به دلیل استنشاق گاز و کهولت سن، از حال رفته بود. روحانی سرخودی که بعداً با او رفيق شدم، به نام اسدی، با حرارت جوان‌ها را تشویق به مقابله می‌کرد. مردم هم از در غربی مسجد در حال فرار بودند و هرکسی از در می‌خواست خارج شود، زیر چوب‌وچماق کُولی‌ها سرودستش می‌شکست. 🔥 در وسط معرکه، کودکی را دیدم که وحشت زده گریه می‌کرد. ناخودآگاه داد زدم و رو کردم به پلیسی که به او حمله‌ور شده بود. گفتم: «ولش کن!» آن قدر که با تندی و شدت این کلام را ادا کردم، احساس کردم لحظه‌ای مردّد شد و ترسید. 🍃 بچه را بغل کردم و از در غربی خارج شدم. به سمت قدمگاه پیچیدم. موتور سالم بود. با احمد سوار موتور شدیم. یک گله پاسبان از جلوی ما درآمدند. تا خواستیم از کنار آن‌ها بگذریم، ده تا پانزده باطوم به سروصورتمان خورد. * کُولی‌ها (Roma، شربتی، گورونی) نژادی اسرارآمیزند که قرن‌ها پیش از هند به ایران و سرزمین های دیگر کوچ کردند. عجیب و بی‌خانمان و منزوی زندگی می‌کنند و به گدایی و فال‌گیری و رقاصی و سیاه بازی و... مشغول‌اند. ❤️ ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
📝 ➖در مسئولیت‌هایی که وظیفه‌ی ماست و بهمون سپرده میشه، ➖یا مسئولیت‌هایی که داوطلبانه می‌پذیریم؛ یکی از عواملی که، میزان قدرت و توانمندی ما رو در انجام اون مسئولیت، به خودمون و بقیه ثابت میکنه؛ تحملِ شیرینِ لحظاتی هست که؛ سختی‌ها بیشترین فشار رو بر ما وارد می‌کنند! 💥 غُر زدن 💥 نِق زدن 💥 شاکی شدن، 💥 کلافه شدن، 💥 عصبی شدن، و ........ نشانه‌ی ضعف ماست در کنترلِ فشارها و بحرانهای مسئولیتی که بر عهده داریم. 👈 باید کم‌کم تمرین کنیم ؛ روی شرایط سخت، سوار شیم، و شیرین تحمل‌شون کنیم، نه اینکه سختی‌ها روی ما سوار شن و لِه‌ِمون کنند. اینجوری قدرت‌مون، در کنترل مسئولیت‌مون، رفته رفته بالاتر میره. 🌛 ┅═❈🍃🌸🍃❈═┅ @Tanha_masir_Razavi_Kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا