4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🌹«روز دوازدهم»
🗓شروع چله: ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆ 🔖روز یازدهم چله ی #ترک_گناه + قرائت #
ـ࿆༆ بًسًمً اًلًلًهً اًلًرًحًمًنً اًلًرًحًـــیًمً ـ࿆༆
🔖روز دوازدهم چله ی
#ترک_گناه + قرائت #دعای_عهد
ســــــــــلام همسفرهای آسمونے
میخوام امروز یه قول مردونه بدیم😊
نمـازاول وقت✅
دروغ و غیبت تعطیل ❌
با وضــو باشیم تا آرام باشیم
فیلتر برای چشم هامون نصب کنیم⚠️
هر چیزی ارزش دیدن نداره✋
⇦یادم باشه حجاب یه واجب الهیه
👌میدونم سخته
هرروز شیطون😈 میادو
پیشنهادهای جالبی میده
ولی توصبر کن☝️
که صبرِ بر گناه آدم رو با خدا رفیق
میکنه
😏مگه دوستی خدا رو نمیخوای
پس چشاتو رو گناه ببند😌
📖قرائت دعای عهد فراموشتون نشه 🌺
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
019.mp3
1.61M
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
"بخش نوزدهم"
🌹 اولین تکنیک برای بهتر شدن روابط در خانواده ارتباط گرفتن هست.
💥 دکتر حمید #حبشی
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🔶 صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده "بخش نوزدهم" 🌹 اولین تکنیک برای بهتر
👆🏼🔸 واقعا این موضوع خیلی مهمه. هم اقایون و هم خانم ها دچار این مشکل هستند. یعنی معمولا نمیتونن ارتباط مناسبی با همسر و فرزندانشون بگیرند.
خصوصا آقایون حتما باید در منزل حضور بیشتری داشته باشند و برای خانمشون وقت کافی اختصاص بدن.
💢 گاهی آقا انقدر بیرون از خونه درگیر هست که دیگه برای خانمش وقت نمیذاره که باهمدیگه یه صحبتی کنند و همدل بشن و این اصلا خوب نیست.
✅ حتما باید یه وقتی رو برای ارتباط با خانمتون و گفتگوی صمیمی اختصاص بدید
عرض سلام و عصر بخیر خدمت همگی☺️🌺
یه نکته رو خدمت شما سرورانم بگم! 😊
🔹 ببینید این مواردی که ما مطرح میکنیم معمولا برای بیشتر افراد جواب میده.
اما حتما مشکل یه سری از افراد با این راهکارها حل نمیشه. چرا؟
🔺 چون اون مشکل برمیگرده به بحث "طبع و مزاج افراد و غلبه های مزاجی" که دارند.
مثلا یه خانمی میگفت شوهر من کلا عصبیه و فقط فحش میده!
🔶 خب این بنده خدا حتما دچار غلبه صفرا یا دم هست. اینو که نباید که با نصیحت و دعا و حفظ اقتدار و این حرفا برخورد کنی!
بله همه اینا هست ولی حتما باید غلبه های مزاجیش رو درست کنی اول!
🔶 مثلا ممکنه اون آقا شبا تا دیروقت بیداره و همین موجب شده غلبه صفرا بگیره. خب شما کاری کن شبها زود بخوابه یا گوشی زیاد دستش نگیره بعد از یه مدت میبینی کلی مهربون شده!
یا بهش کدو خورشتی زیاد بده بعد میبینی خیلی آروم شده و دیگه عصبی نمیشه.
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
عرض سلام و عصر بخیر خدمت همگی☺️🌺 یه نکته رو خدمت شما سرورانم بگم! 😊 🔹 ببینید این مواردی که ما مطرح
⭕️ یا یه آقایی خیلی دنبال روابط بیرون از خونه هست در حالی که همسرش ایراد خاصی نداره. معلومه که این بیچاره دچار غلبه مزاجی شده و دیگه نمیتونه خودش رو کنترل کنه!
✅ در اینجا خانم باید با استفاده از انواع غذاهای مناسب و اجرای برنامه اصلاح تغذیه به کمک شوهرش بیاد و درمانش کنه.
حالا فکر کن که خانمی با دیدن این وضعیت همسرش بخواد شروع کنه به داد و بیداد و جنگ و دعوا! نتیجه این میشه که حرمت ها از بین میره و اتفاقا اون اقا بیشتر سراغ این مسائل میره!
🔶 البته نمیخوایم اصلا به آقایون حق بدیم که چنین کارایی بکنند! نه! واقعا روابط بیرون از خونه در اغلب موارد آتش جهنم هست و فقط موجب دوری انسان از خدا میشه.
✅ ولی خب اگه یه خانمی به هر دلیلی دچار این موارد شد باید خیلی دقیق و هوشمندانه عمل کنه تا اوضاع رو به مرور کنترل کنه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🌿⃟🦋؎•°
الهی رجب گذشت و
. ما از خود نگذشتیم
. تو از ما بگـــذر
✍🏻 آیتالله حسنزاده آملی
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
#استوری 🌿⃟🦋؎•° الهی رجب گذشت و . ما از خود نگذشتیم . تو از ما بگـــذر ✍🏻 آیت
🌧باران آمــد ...
مرا شُست و رُفت...
و برای خلوتگهِ شعبان ، آذین بست.
و ...حالا این منم، ایستاده روبروی تو
که زبانم برای خواستن به لُکنت اُفتاده ؛
✨| إلٰهی هَبْ لِی کَمَالَ الْإِنْقِطَاعِ إلَیْك |
می بینی؟
باران، قَدَّم را بلند کرده، که دیگر جز تو را نمی بینم!
دستهایت را قلاب کن؛ دلبر جان
پا میگذارم رویِ منی که نیست!
آنوقت تا ابد روی قلّاب دستانِ تو، آرام خواهم گرفت ...
حلول #ماه_شعبان مبارک ❤️
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
16.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|نماهنگ بسیار زیبا
⚜همخوانی تلاوت قرآن کریم⚜
🏵بر اساس تلاوت ماندگار استاد شحات محمد انور
📖سوره مبارکه نساء آیات 135 و 136
📌صفحه ۱۰۰ قرآن کریم(عثمان طه)
🔸کاری از:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
aparat.com/v/yFOjn
💖تنها مسیری های استان خراسان رضوی
🌉 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۹ غذای مشترک 🍲 🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم. من همیش
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۰
دستپخت معرکه 👌🏼 🍲
🔹 علی چند لحظه مکث کرد ...
زل زد توی چشم هام ...
- واسه این ناراحتی و می خوای گریه کنی؟ ...😊
🔸دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و زدم زیر گریه ... آره ... افتضاح شده ...😭
با صدای بلند زد زیر خنده ..😄
با صورت خیس، مات و مبهوت خنده هاش شده بودم.
رفت وسایل سفره رو برداشت و سفره رو انداخت.
🔸 غذا کشید و مشغول خوردن شد ...
یه طوری غذا می خورد که اگه یکی می دید فکر می کرد غذای بهشتیه !🙄
یه کم چپ چپ ... زیرچشمی بهش نگاه کردم.
می تونی بخوریش؟ ... خیلی شوره ها! نه؟! چطوری داری قورتش میدی؟🤔
🔸از هیجان پرسیدن من، دوباره خنده اش گرفت.
🔷گفت خیلی عادی ... همین طور که می بینی ... تازه خیلی هم عالی شده ... دستت درد نکنه ...😋😊
- مسخره ام می کنی؟ 😢
- نه به خدا ...
😕😣 چشم هام رو ریز کردم و به چپ چپ نگاه کردن ادامه دادم ...
جدی جدی داشت می خورد!😧
کم کم شجاعتم رو جمع کردم و یه کم برای خودم کشیدم ...
🔸گفتم شاید برنجم خیلی بی نمک شده، با هم بخوریم خوب میشه.
🔸 قاشق اول رو که توی دهنم گذاشتم ... غذا از دهنم پاشید بیرون ...
سریع خودم رو کنترل کردم!
و دوباره همون ژست معرکه ام رو گرفتم نه تنها برنجش بی نمک نبود که ... اصلا درست دم نکشیده بود!😞
مغزش خام بود ... دوباره چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش ...
حتی سرش رو بالا نیاورد که منو ببینه.
🔷 مادر جان گفته بود بلد نیستی حتی املت درست کنی ... 🍳
سرش رو آورد بالا ... با محبت بهم نگاه می کرد ...
- برای بار اول، کارت عالی بود 👌
🔸اول از دست مادرم ناراحت شدم که اینطوری لوم داده بود ... 😞
اما بعد خیلی خجالت کشیدم ... شاید بشه گفت ،برای اولین بار، اون دختر جسور و سرسخت، داشت معنای خجالت کشیدن رو درک می کرد ...😓
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۱
" فرزند کوچک من "
🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد...
⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ...
🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ...
🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ...
✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه...
هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ...
🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌
اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد...
🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ...
🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌
مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی
نباید به زن رو داد ...
اگر رو بدی سوارت میشه و...
🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ...
منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️
🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و...
منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ...
🔸9 ماه گذشت ...
✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊
اما با شادی تموم نشد ...
وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ...
🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤
و تلفن رو قطع کرد ...
⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ...
و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ...
┅═❈🍃🌸🍃❈═┅
#تنهامسیرخراسانرضوی⇩
@Tanha_masir_Razavi_Kh