eitaa logo
تنها مسیری های استان خراسان شمالی💞
337 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
47 فایل
نگاهت که تنهامسیری باشد سخت ترین لحظات زندگی به آرام ترین لحظات تبدیل می شود. آرامش درنوع نگاه توست.....👌💖 ارتباط با خادم کانال 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه های بزرگ ۳ فضای کارگاه ماسک دوزی برایم جالب بود. آدم های آنجا انگار نه خسته می‌شدند نه ترسی از کرونا داشتند. از اول صبح کار شروع می‌شد و تا نماز مغرب ادامه داشت. از همه تیپ و سِنی هم می‌توانستی توی کارگاه پیدا کنی. همان وقتی که خیلی ها جلوی تلویزیون زانو زده بودند و با اخبار کرونا فشارشان از ترس بالا و پایین می‌شد، یک اکیپ فعال و باحال رها از هرچه فکر و خبر منفی مشغول دوختن ماسک بودند. از کارگاه و آدم هایش خوشم آمده بود. صبح به صبح همراه رفیق جان خودمان را می‌رساندیم آنجا و پای میز پِرِس بسم الله را می‌گفتیم. ما مسئول بسته بندی و پرس کردن بسته های ده تایی بودیم. روزهای خوبی بود و ذره ذره داشتم با آدم های نابی آشنا می‌شدم. با یک گروه جذاب و سرزنده. از آنهایی که سر و ته شان را اگر می‌گرفتی از خانه ی مادرهای شهدا سر درمی‌آوردند. برای مادرها تولد می‌گرفتند. دورشان جمع می‌شدند که تنها نباشند. خانه هایشان را جارو می‌زدند. هدیه می‌بردند. روزی مولودی خوانی و روزی روضه راه می‌انداختند. یکی از پاتوق های اصلی و همیشگی آنها خانه ی مادر شهید عبداللهی بود، یک پیرزن دوست داشتنی با خانه ای پر از عکس شهدا. این روایت ادامه دارد... راوی: رضوان رستمی نویسنده: زهرا السادات اسدی _______ 📌کانال ، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/Tanhamasirkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5949804958059595705.mp3
6.77M
و من تازه ‌فهمیدم؛ فربی احمد شی ء عندی و احقُّ بحمـدی! و من تازه فهمیدم ؛ تـــــو ؛ بهترینی برای من❤️ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
4_5942794600769914329.mp3
8.6M
1 فراز اول دعای الهی لا تؤدّبنی بعقوبتک و لا تمکـــر بی فی حیلتک ..... دورت بگردم من .... مرا برای بیراهه زدنهایِ گاه و بیگاهم هیچ گاه، دور نزن! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
4_5942794600769914331.mp3
8.19M
2 فراز دوم دعای ابوحمزه ثمالی ؛ وَالْحَمدُالله الَّذی وَکَلَنی إلیه، فَاَکْرَمنی و لَمْ یَکِلنی إلیَ النّاس فَیُهینونی . پُشتم به کسی گرم است ❤️ ؛ که پشتِ تمام دنیا، به نفسهایش، گرم است! ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
2_144140477281077516.mp3
32.09M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی) 🌺 📥توسط استاد معتز آقایی ⏲ «در 33 دقیقه یک جزء تلاوت کنید» 📩 به دوستان خود هدیه دهید. 🌙 هر روز ماه مبارک رمضان در کانال :⇩ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🌹 🤲 بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ و جَنّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین. خدای من.... در این روز پربرکت مرا به خشنودیت نزدیک کن، و از خشم و عذاب خودت برهان و‌ برای تلاوت آیات قرآنت موفقم ساز تا چشمم به درخشش آیاتت منور شده، قلبم با هدایت کتابت تسکین یابد. به حق رحمتت ای مهربانترین....   🌙 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
: ما را که به مهمانی دعوت می‌کنند با خودمان غذا نمی‌بریم که! ✍️ شیفت شب بودم. تمام شده بود و حوالی ساعت هفت صبح از پلّه‌ها داشتم می‌آمدم پایین که یکی از همکارانم یا بهتر بگویم دوستان صمیمی‌ام را دیدم. کمی نگران بنظر می‌رسید! تا مرا دید در آغوشم کشید و گفت: هر کسی اگر جای من بود الآن از خوشحالی در پوستش نمی‌گنجید! ولی مرا حجم زیادی از نگرانی احاطه کرده است. • گفتم : چرا؟ چی شده؟ گفت: در قرعه‌کشی بیمارستان برای اعزام کادر درمان به حج، اسم من هم درآمده! یک لحظه از هیجان خشکم زد! چند ثانیه‌ای گذشت تا بتوانم خودم را جای او بگذارم و حرفش را بفهمم. • بعد از سکوت کوتاهی نفسی عمیق ناخودآگاه از سینه‌‌ام خارج شد و گفتم : شکر خدا هزار بار، حق میدهم به تو! چنین سفری آن هم دعوت یکهویی، دلهره هم دارد. از من کمکی برمی‌آید؟ • گفت: من کجا و حج کجا؟ حالا چگونه بروم؟ من در تمام عمرم یکبار حتی در خیالم هم به این سفر فکر نکردم. نمازهایم حتی نماز دست و پا شکسته‌ایست که فقط ظاهرش نماز است! رفتم آنجا چه دعایی بخوانم؟ قرآن خواندنم اصلاً خوب نیست! چکار کنم آنجا حالِ خوبی داشته باشم؟ و ... • چندین برابر جملاتی که اینجا نوشتم، همه نگرانی‌هایی بود که تند تند داشت ردیف می‌کرد. • حرفش را قطع کردم و گفتم: امشب منتظرت بمانم می‌آیی منزل ما باهم حرف بزنیم؟ کمی مکث کرد و گفت: بله عصری که شیفتم تمام شد می‌توانم مستقیم بیایم. گفتم با همین لباس ؟ گفت: مگه چشه؟ دفعه اول نیست می‌خواهم بیایم خانه‌ی شما که... خانه‌ی شما مثل خانه‌ی خودم هست! تو به ریز و درشت همه‌ی زندگی من آگاهی... گفتم : نه بیشتر از خدا ! • مسخره نگاهم کرد و گفت : دیوانه شدی؟ گفتم : تو برای آمدن به خانه‌ی من، نه هیچ‌گونه تشریفاتی قائلی، و نه نگرانی که چگونه پذیرائیت کنم چون مطمئنی هر چه دارم و ندارم را با تو شریک می‌شوم. برای رفتن به خانه‌ی خدا نگران چه هستی؟ • نگاهش به من خیره شد و گفت : اووووف ! ادامه دادم: ما را که به مهمانی دعوت می‌کنند با خودمان غذا نمی‌بریم که! می‌رویم می‌نشینیم سر سفره و هر قدر میل داشتیم نوش جان می‌کنیم. اگر کمی هم سخت گذشت رسم ادب نمی‌دانیم که گلایه کنیم. • گفت : شیطان چگونه بازی می‌دهد آدمها را ... به جای درک شادی و لذت این سفر، داشتم از اینهمه اضطراب، کم‌کم پشیمان می‌شدم از رفتن به این سفر. گفتم : او هم همین را می‌خواست ! رسم خدا رسم قشنگی است! دست خالی‌ترها، توجه صاحبخانه را بیشتر جلب می‌کنند. همین که بدانیم هیچ نداریم و فقیریم به این سفره، کافیست! « ظرف فقر تنها ظرفی است که اینجا پُرَش میکنند.» • آرام و شاد بغلم کرد و رفت به سمت پله‌ها. به پاگرد که رسید برگشت و گفت : میدانم که منظورت از دعوت شامِ امشب برای رساندن حرفت به اینجا و همین نتیجه بود، اما تعارف آمد و نیامد دارد... من شام می‌آیم آنجا... و صدای خنده‌اش خبر از آرامش درونش می‌داد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
30.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برای ماه مبارک رمضان حریم قائل باشید با بیان زیبای استاد ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
2 مگه روزه فقط گُشنگی وتشنگیه؟ 🌸روزه یعنی لذات مادی رو برای جسمت محدود کنی تابتونی به روحت قدرت بدی! 👈اونایی خوشحالن که افسارنَفْس رو بدست میگیرن وآروم آروم رشدش میدن ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
1402.12.23-Panahian-Shabake3Sima-BarnameyeMaheMan-RishehayeMazlumiatAmiralmomenin...-02-32K.mp3
6.12M
🔉 آیا ریشه‌های مظلومیت امیرالمؤمنین(علیه السلام) همچنان باقیست؟ - ۲ 📅 جلسه دوم | ‌۱۴۰۲/۱۲/۲۳ 🔻 شبکۀ ۳ | برنامۀ ماه من 🕌 سحرهای ماه مبارک رمضان 🔶🔷
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نیکی های یاری گر ، ذکر اعجاز انگیزی که گناهان را تبدیل به حسنات می‌کند. مرحوم شیخ مفید در کتاب «المقنعه ص ۳۱۳» می نویسد: ✍از سنت های نبوی آن است که هر روز از ماه رمضان، 💯 بار بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرستاده شود، و به تعداد بالاتر بهتر است. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦