eitaa logo
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
137 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
809 ویدیو
122 فایل
انسان تنها موجودیست که تنها به دنیا آیَد، تنها زندگی کُند و تنها از دنیا رَوَد. در این میان، تَن ها فقط تنهاترش کُنند... . « #یک_محمد_غریبه » شخصی: @yekmohammadeqaribeh لینک ناشناس: https://daigo.ir/secret/7904779880
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نٰاشِنٰاسٰانِ‌ آشِنٰا...
vahid-shokri-in-eshghi-ke(128).mp3
5.52M
هر کی شد خراب حسین، آباده...
هزار پرتو نور از هزار سو نیزه، به شب زدند و جهان غرق آفتاب نشد...
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
‌دکتر چمران همیشه ب ما تذکر می‌داد و می‌گفت: «می‌دونم شما جوون هستین و جسماً مۍطلبه که زیاد بخورین،
این حرف دکتر چمران، منو از همون موقع به فکر فرو برده... و حقیقتا عمل کردن بهش سخته، سخته و سخت... این حرفها رو اصلا بنظرم نباید به کسی بگیم... باید اول از خودمون شروع کنیم... چون شاید گفتن ما، از روی بغضِ زیادْ غذا خوردن یکی دیگه باشه... و خب این، حب ما به اصل مطلب رو از بین می‌بره...
ای روزگار سخت گرفتی به عاشقان دردی که بود قسمت ما اینقَدَر نبود... . ·
یک صلوات، هدیه‌ی ما به امام زمان: 🌱اللهم صل علی محمد و آل محمد🌱
12 Vesal.mp3
3.02M
تو می‌آیی... تو از کرانه‌ی بی‌نهایتِ نبودن‌ها می‌آیی... از پشت همان ابر‌های تیره و تاری که مقابل آفتابِ حضورت را گرفته‌اند، می‌آیی... و چه روزیست آن روز... اگر بیایی و من، دیگر نباشم... خوشا به حال آنها که می‌بینندت... که می‌بویندت... که احساس می‌کنند، حضورِ بی‌نهایتت را با جان و دل... تو از کدام سو می‌آیی؟...
🇱🇧تَنْهٰاتَرینْ‌هٰا🇵🇸
امیدوارم بتونم در ستایش دیوانگی، چیزکی مختصر بنویسم... به دیوانگانی که دیدم بپردازم... انواع دیوانه
اما دیوانگان... دیوانه را بستگی دارد چه کسی، یا چه کسانی تعریف کنند؛ چون تعریف من از دیوانه بودن، متفاوت است... دیوانگی یعنی بریدن از هر تعلق و تعقلی که در مورد دنیاست... حالا بر این اساس، دیوانگان چند قِسم می‌شوند... دیوانگانی که اصلا قدرت تعقل ندارند، و اساسا تعلقشان به دنیا نیز منتفی‌ست و حتی به مابعد دنیا نیز؛ چون آنها از همان ابتدا متعلق به جایی بهتر از اینجا بوده‌اند... بهشت... در این باره، بسیار اندیشیده‌ام... غرق اعجاز خلق چنین مخلوقاتی شده‌ام... دنیایشان را سِیر کرده‌ام... با آنها زیسته‌ام... احساسشان، حقیقی ترین احساسی بوده که دیده‌ام... گریه‌ کردنشان، گریه کردن بوده، خندیدنشان، خندیدن... من حتی می‌توانم بگویم که خدا، دیوانگانِ اینچنینی را برای درک حقیقتِ زیستن آفریده است... و برای نزدیک تر شدن به او... اما دیوانگانی که قدرت تعقل دارند و خود، تعلقشان را از دنیا می‌بُرند... این دیوانه‌ها، دیوانه‌وار به سمت حقیقت حرکت می‌کنند... از هر چه که آنها را به تعقل و تعلقِ دنیا وا دارد، عمیقا جدا می‌شوند... آنها قدرت انجام بسیاری از کار ها را دارند، ولی هر کاری که به خیر مطلق وصل نشود را، رها می‌کنند و از بندشان آزاد می‌شوند... اما هر کدام از دیوانگانی که گفتم، از هر عاقلی، عاقل‌ترند... اما در این مرحله می‌خواهم عاقل بودنِ دنیایی را معنا کنم... عاقلی که شاید در ذهن همه‌ی‌مان رسوخ کرده و حقیقت ندارد... می‌گویند برو در فلان اداره استخدام شو، حقوق دولتی و... دارد و بیمه می‌شوی... متنفرم از عقلی که چنین حقیرانه می‌اندیشد... چنین عقلی، هیچ جایگاهی نزد من ندارد... عقلِ بی مقدارِ معاش... اما آن دیوانگان اصلا به این عقل ها باور ندارند و به عقلی فراتر از این عقل ها دست یافته‌اند... عقلی که آنها را رها کرده است... از هر قید و بندی که آنها را وابسته‌ی این دنیا می‌کند... آری... آنها عاقل‌ترند... و شاید ما دیوانه‌ایم... دیوانگانی برخلاف تعریف ابتدایی... یعنی بریدن از هر تعلق و تعقلی که در مورد حقیقت است... فعلا همین... پ.ن: بسیاری از مخاطبین کانال می‌دونن که «فعلا همین...» یعنی چی... یعنی اینکه فعلا، تفکرم در مورد این موضوع، همینه که عرض کردم...