برخی واژه‌ها ، خیلی لمس شدنی‌اند .. ! گویا سر انگشتان‌ت گرما و سرما ، تندی، شیرینی و تلخی و شوری و حتی بوی عطرش را می‌چشد .. ! گاهی برخی جزییات باید در فضای ابری صفحه‌ی ذهن باقی بماند .. چه قدر زیباست جزییات بهم پیوسته‌ای که به #نگاهِ‌او متصل است .. شرحی از جزییات حضورتان نزد خودتان داشته‌ باشید .. ! #ای‌رویای‌ِجمیل

در لایه‌های سرد زمستان .. ! در یک غروب ، ماه‌ی جای ماه قرار می‌گیرد .. از نقطه‌ی ابتدای خط اول پاراگرافی که نشانیِ یک شروعِ جدید است،یک هوای تازه، دوباره اشک‌های گرم میان تلاش‌های مستمرِ جدید که شومینه‌های روح سرد شده می‌شود. خستگی‌های تازه و دوباره دوست داشتنی، زمستان عمیق‌تر می‌شود. لبخند و غم باهم از اعماق جان، عطرِ واژه‌های جدید میان این پاراگرافِ چند خطیِ نامه‌ی حضورت می‌شود .. ! شاید یک شرح حالی از تو شود در میان ماهِ جدیدی که می‌خواهد بیاید .. ! یک ادامه دادن میان‌ تمام نشدنی‌ها ، یک شروعِ مجدد .. !

وقتی غم‌‌ش میهمان روح می‌شود، گویا الهام می‌شود تا سایر غم‌ها با او گره بخورند و‌ توده‌ی عظیم از بغض بسازد ، انگار انسان با حزنِ مقدس بازسازی می‌شود.. این مهم است که ندای غم‌ها به کدام نخ تسبیح از زخم‌ها متصل شود .. ! کیفیت آن زخم و غم است که میزان حیات را نشان می‌دهد .. ! ‌

من زخم‌هایی را می‌شناسم که انسان با حضورشان و مراقبت از حضورشان ، یک‌ عمر‌ در مسیرِ "جَهادٌ حتی الشَّهادة" .. قرار می‌گیرد .. !

‌ زندگی جهاد مستمر است .. ! حتی محبت‌ها و نوازش‌ها ، نگاه‌های عاشقانه به خانواده ، تلاش‌ها، خواندن و نوشتن‌ها،‌ انتقاد‌ها،مناجات و خلوت‌ها، اشک‌ها همه و همه تکه‌هایی از یک کل بهم‌پیوسته از جهاد است،همان جسم را به خدمت روح‌ در آوردن است .. ‌ ‌

برای علاقه‌های آقای تنها .. _اینجا کانال دیگر #ترنّمات است ،‌ همین.. ‌#درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿