eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
(س) ✍ اَللّهم صَلِ عَلی فاطمة و اَبیها و بَعلِها و بَنیها وَ سِرِّ المُستودِعِ فیها بعددِ ما احاطَ بِه عِلمُک الهی یا الهی یا الهی تو از سوزِ دل زهرا گواهی تو می بینی به پشت درب بسته میان خون خود زهرا نشسته امان از بیکسی ای داد بیداد غم دلواپسی ای داد بیداد امان از آسمون بی ستاره امان از سیلی و از گوشواره 🥀امروز(امشب)بیاین بریم درِ خونه ی فاطمه به واسطه ی امامِ زمان، ایامِ فاطمیه س مجلس با نامِ فاطمه س، امام حسین فرمودن: بخدا قسم اشکی در چشمِ کسی نمی یاد مگر اینکه مادرم فاطمه ی زهرا نظر کنه، بی بی جان امروز به این اشکا نیاز داریم، خیلیا مریض دارن، خیلیا حاجت دارن  خیلیا اومدن برا جوانشون دعا کنن، آماده این روضه ی فاطمه رو بگم، آخه شنیدم بین در و دیوار وقتی میخِ در به سینه ی مادر رفت اونجا بود که صدا زد مهدی جان به فریادم برس گُلِ یاسِ مهربونم فاطمه چراغِ خونم الهی نیاد یه روزی بی تو من زنده بمونم نذار دستات از من دور شه آرزوم زنده به گور شه کی میتونه بعدِ زهرا واسه علی سنگِ صبور شه آخه تنها محرم علی فاطمه س، یه روز خانوم نشسته بودن گفت علی جان حرفی دارم(خانومم چیه) فرمود علی جان شنیدم بیرون جواب سلامتو نمیدن گفت زهرا من سلام میدم اما مردم مدینه جوابمو نمیدن ، مگه غربت از این بالاتر میشه، قربانِ درد دلت برم بی بی جان،علی تو مسجد بود شنید بی بی زهرا از دنیا رفته، همین راهِ خونه به مسجد هی زمین میخوره و بلند میشه هی میگفت فاطمه نرو علی کسی رو نداره 😭😭😭 پاشو اینجوری منو نده عذاب کَلِمینی بری ازپیشم میشم خونه خراب کلمینی بین اینهمه سلام بی جواب کلمینی میبارم مثل آسمون برات میکُشی منو با اشکِ بی صدات سرتو بگیر بالا جونِ علی   بی بی جان یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتنو نزن علی میمیره(۲) هر چی صدا زد علیم، هر چی صدا زد بخدا مظلومم، جواب ندادن 😭😭😭 آاااای امام زمان روضه ی مادرت بیا، مگر پسر به مجلس مادر نمی آید، بخدا خیلیا داغِ مادر دیدن ها، اما حاجتمندای مجلس، گرفتارا، مریض دارا  بخدا ابن عباس میگه روزای آخر برای فاطمه مرهم می آوردن ، دیدم بی بی مرهم ها رو قبول نمیکنه، گفتم خانوم رفتنی شده یه روز فضه رو صدا زد، فضه جان بیاکمکم کن میخوام این مرهم ها رو از رو زخمام در بیارم اما دیدن دندوناشونو آنقدر فشار میدادن، خانومم چرا با خودت اینکارو میکنی(دل بده به من) یه وقت فرمود فضه میخوام موقع غسلِ بدنم علی به زحمت نیوفته  آخه علی کسی رو نداره، اما مریض دارا، یه پرده ای کشید کجای دنیا دیدین یه مادر جوونو جلوی بچه هاش غسل و کفن کنن(بمیرم برات مادر)بخدا بدنو کشید دید بچه ها دارن گریه میکنن فرمود: حسنم ، حسینم، زینبم، ام کلثومم بابا بیاین برا آخرین بار مادرو زیارت کنید(خوشبحالتون شما زیارت کردین) اما اومد بندِ کفن رو ببنده علی میگه به همون خدا دیدم دستای فاطمه از کفن بیرون آمد حسنو حسینو به سینه چسباند یه وقت صدایی از آسمان بلند شد علی جان بچه ها رو از سینه ی مادر جدا کن این منظره فرشتگان رو به گریه میندازه گفت: ای آسمان تنها شدم دیدی که بی زهرا شدم شرمنده ی طاها شدم آه و واویلااااا... از دلِ زهرا اینجا علی جان نتونستی ببینی پس کربلا زینبت چه کرد وقتی اومد کنار گودال قتلگاه دید شمر رو سینه ی حسین نشسته، هر کجای این مجلس نشستی از سُویدای دلت سه مرتبه بلند بگو یا زهرااااا(۳) لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀