#•خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی
صلی الله علیک یا اباعبدالله ..
کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ..
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را
"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام
که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را
مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
*هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...*
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
*قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..*
خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت
شاعر : حسن لطفی
*هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
#حاج_محمد_طاهری
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
.
|⇦•نگاهم به جسم زخمی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
نگاهم به جسم زخمی تو خیره مونده
بنفشه ها تن تو رو پوشونده
بگو کی صورت تو رو سوزونده
چه سخته کنار جسم بیجونت بشینم
جای یه دست پای چشات ببینم
میبینی که چرا غریب ترینم عزیزم
رشته های سرخ و رو تنت
دیدم و دلم چه ناخوشه
رد تازیونه هاست داره
من رو میکشه
الوداع، عزیزِ حیدر...
حلال کن کی روی بال های تو پا گذاشته؟
کی پای چشمای تو جا گذاشته؟
کی داغتو رو قلب ما گذاشته؟
حلال کن، اگه برا تو من کاری نکردم
میون شعله موندی غرقِ دردم
آتیش گرفتم آخه من یه مَردم عزیزم...
پشت در شکسته بودی و نانجیب خیلی بد میزد
هرکی رد میشد به پهلوی تو لگد میزد
الوداع، عزیزِ حیدر...
*دیدن زینب داره اشک میریزه و ناله میزنه برا مادر، چقدر وظیفه این خانوم سخته کنار بدن مادر... آخه نوشتن انگار جان از بدن امیرالمؤمنین داشت جدا میشد، زینب تا دید اومد رو زانوی بابا نشست، همین جور که گریه میکرد تو هق هقش اشکای چشم بابا رو پاکمیکرد،
گفت: بابا! زینب برات بمیره، اینطوری نکن با خودت... امیرالمومنین هم فرمود: زینبم! عزیزِ دلم! قربونت برم، تو هم اینجوری گریه نکن...*
یه شامِ، غریبونه دیگه تو شام میگیره
برا اون سه ساله ای که پیره
که آخر از غمِ باباش میمیره
یه جوری با مشت کوچیکشمیزد تو لبهاش
که دیگه شده درست شبیه باباش
سر بریده رونمیدید ای کاش
*چی دید که یه مرتبه دق کرد این سه ساله!؟*
دید که دندون بابا رو با خیزرون یزید شکسته بود
جای سنگ پای چش باباش بد نشسته بود
*بدن رو روی خاک گذاشت زینب، هی میگفت: الوداع رقیه جانم...*
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
.
|⇦•فاطمیه آمد.....
#روضه وتوسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
فاطمیه آمد و درهای جنت باز شد
بال و پر دادند ما را موعد پرواز شد
دوره ی درسِ ولایت باوری آغاز شد
آری آری نام زهرا نام انسان ساز شد
شیعیانِ فاطمه دل بی قرار و سینه چاک
ذکرشان مولا امیرالمومنین روحی فداک
نام زهرا استقامت را روایت می کند
چادرش مرد یهودی را هدایت می کند
حجت الله الحجج شرح فضیلت می کند
بر امامان حضرت زهرا امامت می کند
فاطمه یعنی تمام انبیا و اولیاء
فاطمه یعنی علی، یعنی نبی، یعنی خدا
فاطمیه بر همه درس بصیرت می دهد
درس نیت، درس همت درس، غیرت می دهد
درس نیت درس همت درس غیرت میدهد
فاطمه مقبولیت بر هر حکومت می دهد
هر که بر پای علی افتاد عزت می دهد
با ولایت هر که باشد جاودانه می شود
با نشانِ عشق حیدر بی نشانه می شود
عالم از روز ازل محو مقام فاطمه است
التزام این نظام از التزام فاطمه است
ذکر تسبیح امام ما امام فاطمه است
انقلاب ما به زیر دین نام فاطمه است
جاودانه ماندن ما از سر گمنامی است
فاطمیه بانی جمهوری اسلامی است
* وقتی امام زمان اون ناجیبو از قبر میکشه بیرون حضرت سوال میکنه چراسیلی توصورت مادرم زدی؟اول که حاشا میکنه مثل همه،من نزدم، من آتیش نزدم،حضرت نامه رو برمی داره نشونش میده ببین نامهٔ خودته؛نانجیب خودت برا معاویه نوشتی رفتم پشت در،وقتی آتیش به در کشیده شد،صدای نفس کشیدن بلند شد اما چنان با لگد به در زدم ،صداشکسته شدن استخونهای زهرا میومد...*
هیچکس با روضه های فاطمه بیگانه نیست
ظلمهایی که شده بر او جوانمردانه نیست
کاش می گفتند که این حق یک ریحانه نیست
روضه های مادرم زهراست،نه افسانه نیست
فاطمیه نقشه ی شوم زنی خودکامه است
فاطمیه شرح تلخ یک شهادتنامه است
هیزم آوردند درب خانه را آتش زدند
غنچه ی نشکفته ای را بی هوا آتش زدند
مادر و فرزند را زیر کَساء آتش زدند
من از این آتش گرفتم که چرا آتش زدند
او گرفته دست بر پهلو کمی آرامتر
بار شیشه دارد این بانو کمی آرامتر
دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست
میخ سوزانی رسید و وای من پهلو شکست
با لگد در باز شد سر خورد از ابرو شکست
فاتح خیبر خمید و دست بر زانو شکست
با علی می گفت چیزی نیست ناراحت نباش
جان خود را می دهم اما تو در غربت نباش
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه
#طلیعه_فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇