eitaa logo
روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.8هزار دنبال‌کننده
93 عکس
100 ویدیو
50 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته : کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی http://eitaa.com/yousofarjone مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰🔰 متن روضه روز اربعین و گریز به روضه حضرت زهرا (س) - سید مهدی میرداماد  امروز كربلا زینب روضه گرفته، مجلس ختم برای حسین برپا كرده، همه هركدوم یه گوشه ای ایستاده بودند، هر كی یه صورت قبر رو بغل می كرد، هر كی یه جور ناله می زد، نوحه ها فرق می كرد، یكی میگفت:  جوانان بنی هاشم بیایید، یكی اون طرف تر میگفت، صدا میزد: گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، یكی اون طرفتر میگفت: سقای دشت كربلا اباالفضل، اباالفضل، اما همه ی این روضه هارو زینب جمع كرد، یه مرتبه دیدند یه خواهری داره ناله میزنه، همه روضه خونها ساكت شدند، گفتند بشنویم زینب چی میگه: آخ، اگر كشتند چرا آبت ندادند... حسین... صدا نمونه تو سینه، معلوم نیست اربعین سال دیگه زنده باشیم یا نه، حسین.... هی خاكهارو میریخت رو سرش، هی میگفت، بیچاره زینب، الان برم مدینه سراغ حسین رو از من بگیرن، جواب چی بدم، بگم حسین و تو گودال جا گذاشتم، ای حسین.... زبون حال میگم، تصورم اینه، میشه زینب كنار قبر برادر قرآن نخونده باشه، آخه از باباش علی یاد گرفت، باباشم میرفت سر قبر مادر میخواست آروم بشه، آخه خود فاطمه وصیت كرد، كجا رفتم، یازهرا، كجا رفتم روز اربعین، قربون دل سوخته ات برم زینب، شاید دلت برا روضه ی مادر تنگ شده، علی فاطمه شو دفن كرد، خودش با دست خودش خاك ریخت، سنگ لحد گذاشت، دستاشو به هم زد نشست رو قبر، شروع كرد قرآن خوندن، آخه زهرا فرموده بود، علی جان نكنه منو دفن كنی زود بری، تنهام نذار، بشین بالا قبرم قرآن بخون، شاید میخواست بگه، وقتی بهم گفتن امامت كیه؟ میخوام بگم این آقای غریب بالای قبر، این كه داره گریه میكنه...
🔰🔰🔰 چهل شبِ چشم انتظارم - سید مهدی میرداماد  چهل شبِ چشم انتظارم چهل شبِ که خواب ندارم چهل شبِ میخوام برادر  رو خاکِ قبرت سَر بزارم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو  اومَدم ، دورِت بگردم .. ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر  ... شاید دیده باشید زائرای اربعین  ،۱۴۰۰تا عمود ... می آمدن ، می آمدن ... دیگه از عمود ۱۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین ... هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر  ... میگه نه ... تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته شاید دیده باشی  تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ... ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. چِلّه نشینِ دردم این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو  اومَدم ، که برنگردم .. کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..  افتادم از نَفَس اگر چه با نامِ تو نَفَس گرفتم هر جوری بود از دستِ نیزهِ سَرِت رو آخر پس گرفتم ... آه .. از سَفرِ اسارت .. از سَفرِ جِسارت.. سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت .. با اینکه هر چی بود تو خیمه ..  دشمنِ ما از کینه برده .. راحت بخواب ، عزیزِ زینب معجرِ خواهر ، دست نخورده   آه .. خواهرتُ توانِ گفتَنِشُ نداره خودت بِخون، حرفهامُو  از چادرِ پاره اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..  از داغِ تو اگر خمیدم .. از داغِ دخترت شِکستم .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو  تجربه اش رو داری حسین ... تو  برای علی اصغرت  قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ... آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... آه .. از وقتی که اسیر شد .. سه سالۀ تو پیر شد ... از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد .. فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ... اِی ... حسین....