eitaa logo
تربیت و آموزش
809 دنبال‌کننده
746 عکس
314 ویدیو
29 فایل
تربیت فرزند کارشناس تربیت فرزند
مشاهده در ایتا
دانلود
مربی باید در کودک سه خصوصیت را بارور کند و این گونه او را واکسینه نماید: 1- شخصیت و استقلال 2- حرّیت و آزاد منشی 3- تفکر و تحلیل. هنگامی که کودک شخصیت داشته باشد تقلید نمی کند و تحت تأثیر هر حرفی و هر مکتبی و هر عقیده ای قرار نمی گیرد و هر راهی او را به خود نمی کشد و هر سنّتی او را در خود هضم نمی کند. او در برابر هر مسأله، چرایی دارد و در برابر هر عقیده، سنگری. او بر دریچه قلبش نشسته، نمی گذارد چیزی آن را اشغال کند و چیزی آن را پر کند و چیزی او را از خودش بگیرد. حرّیت و آزاد منشی کودک را می سازد تا اگر روزی به اشتباهی پی برد، پی گیری نکند و لجاجت نورزد و عقیده ای را بر عقیده ای ترجیح ندهد مگر هنگامی که از رحجان و امتیازی برخوردار باشد. در نتیجه عقیده هایی که احیاناً داخل مغز او شده اند و سنگرش را اشغال کرده اند، این گونه دستگیر می شوند و کار آنها خنثی می شود. تفکر و تحلیل آن هم در زمینه حرّیت و آزادی و با خصوصیت شخصیت و استقلال، به نتیجه های بزرگی خواهد رسید. تفکر رکودها را می شکند و هر گونه عقیده سنّتی مهاجم را مهار می زند و تحلیل می برد و هضم می نماید. و در این حد، کودک به رشد کافی رسیده و به بلوغ رسیده و می تواند از روشی که در مقاله مسؤولیت و سازندگی شرح داده شده استفاده کند و پیش بیاید.
این گونه تشریح شده است: 1- تدبّر و ارزیابی، 2- تفکر و نتیجه گیری، 3- تعقل و اندازه گیری و این هر سه به مربّی مربوط می باشد. : مربی سه کار دارد: ✅- تزکیه و آزادی دادن: یزکیهم. ✅- تعلیم و آموزش و طرز تدبّر و تفکر: یعلمهم الکتاب و الحکمة. ✅- تذکر و یادآوری: فذکر انّما انت مُذکر.
:                                           از دیدگاه صفایی، روش تربیتی اسلام نه تنها بر عناصری چون و و و شکل نگرفته اند، بلکه با یافتن کودک و ایجاد و حریت در او، می توان او را در مقابل هجوم ها مسلط کرد و زمینه تجربه و و عبرت آموزی را برای او آماده ساخت.
🔹 : آقای صفایی حائری، جامع مطهری و شریعتی بود. ویژگی آقای صفایی [حائری] این بود که هم اندیشه‌هایش جایگاه سالمی داشت و هم روش او روش مؤثری بود. متأسفانه برخی از اندیشمندان ما «محتوا» داشتند، ولی «فرم» نداشتند و برخی بالعکس بودند. من وقتی کتاب غدیر آقای صفایی (عین-صاد) را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: «قدر این نویسنده، شناخته نشده است. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را». آقای صفایی شناخته نشد. من اگر در مروری که در چند تا از کتابهایشان داشتم ضعف اندیشه دیده بودم، ایشان را ترویج نمی کردم. 🌿
محیط های تربیت: تربیت به ناچار در محیطی خاص صورت می پذیرد، پس برنامه تربیتی نیز به ناچار، باید متناسب با محیط تربیتی شکل گیرد، چرا که نمی توان برای تربیت، منتظر ایجاد و برقراری محیط مطلوب ماند. علی صفایی، محیط های تربیتی را به سه گونه تقسیم می کند؛ محیط های بسته، محیط های متحرک و محیط های متضاد. در محیط بسته تنها یک فکر حاکم است و اجزا و افراد در این محیط هماهنگ اند و این هماهنگی، ایجاد شک و عصیان را در متربی به حد اقل ممکن می رساند. اگرچه عصیان وشک، گاه از طبع جستجوگر آدمی ناشی شده است و حتی در محیط بسته هم باید انتظار آن را داشت، ولی در چنین محیطی، به راحتی می توان با کمک تلقین ها و تنبیه و تشویق و ...، آن را کنترل کرد
چگونه این سه خصوصیت(شخصیت_حریت_تفکر) را به کودک منتقل کنیم؟ این خصوصیت ها را می توان به وسیله چهار عامل ذیل در کودک به وجود آورد: 1- تقلید 2- رقابت و سایر عوامل تربیتی که در مقاله عوامل تربیتی کودک تحلیل شده است. 3- داستان و هنر 4- تدبیر. 🔸ادامه دارد...
1- کودک بر اثر غریزه تقلید می تواند از پدر یا مربّی یا استاد، این خصوصیات را بپذیرد، همانند پدرش و استادش شخصیت به خرج دهد و همانند او چون و چرا کند و همانند او آزاد باشد، همانطور که تقلید، به کودک خیلی از سنّت ها را می تواند منتقل کند و خیلی از شاخ و برگ ها را می تواند به او بیاویزد، همانطور می تواند این ریشه ها و پایه ها را در او زنده کند و جان بدهد. 2- رقابت؛ یعنی کودک را با قهرمان هایی رقیب کردن و به مسابقه واداشتن، می تواند این خصوصیت را در او زنده کند. مربّی می تواند با قهرمان هایی که برای کودک می سازد و با رقابت هایی که در میان آنها اوج می گیرد به این مقصود برسد و شخصیت و حرّیت و تفکر را در او بکارد. 🔸ادامه دارد...
3- مربّی می تواند به وسیله داستان ها از در مخفی وارد شود و این خصوصیات را در ناخود آگاه کودک وارد کند. داستان مرغی که حرف هر کس را نمی شنید و یا ماهی سیاهی که خود به دنبال چیزی بود و یا دانه گندمی که در زیر خاک آرام نمی گرفت و یا جوجه ای که در پوست نمی ماند و یا ستاره ای که به دنبال عشقی می دوید و یا درختی که به لباس هایش پای بند نبود و هنگامی که زرد می شدند رهایشان می کرد و در نتیجه هر بهار به لباس های سبز می رسید و یا پلنگی که آرام نمی گرفت و یا موشی که کند و کاو می کرد و به گنج می رسید. این داستان ها کودک را کوک می کنند و ناخود آگاه او را به چرخش می اندازند. مربّی می تواند خواسته اش را این گونه در کودک پیاده کند و به او شخصیت و تفکر و حرّیت و یا هر گونه پستی و زبونی را بیاموزد. 🔸ادامه دارد ..
مربّی می تواند با تدبیر و تاکتیک و نقشه و همکاری دیگران، کودک را به شخصیت، به حرّیت، به تفکر برساند. می تواند در جلوی پای او بایستد و برایش احترام قائل شود و یا از بزرگی او و استعدادهای او و عظمت های او شرح دهد، آن هم نه به گونه ای که مغرور شود و باد بگیرد، بلکه به صورتی که بداند مسؤول است و داده ها و استعدادها ملاک افتخار نیست و داده ها بازدهی می خواهند و هر که بامش بیش برفش بیشتر.
استاد علی صفایی-چگونه درس پیروزی را از شکست بگیریم.mp3
855.2K
🔸زندگی چهارفصل ... 🔻چگونه درس پیروزی را از شکست بگیریم ؟!
این بازگویی استعدادها و عظمت انسان می تواند کودک را حرکت دهد؛ چون هر کس به اندازه ای که برای خود سرمایه سراغ دارد کاری را شروع می کند، آن کسی که سرمایه اش را 5 تومان می شناسد، بیش از یک حراجی فروش نخواهد شد و یا بالاتر از شلغم فروش و بلبلی فروش و سیب زمینی فروش نخواهد رفت. اما آن کس که در خود میلیون ها سرمایه سراغ دارد ناچار به کارهای بزرگتری دست خواهد زد و برنامه های عظیم تری طرح خواهد کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️ دلم هواى بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد محرم صادق ◾️ شهادت جانسوز امام صادق علیه السلام تسلیت باد
نگاه تربیتی استاد تصویری که با استفاده از منابع دینی از انسان به دست داده می­شود در نگاه تربیتی استاد اهمیتی بسیار و اثری گسترده و عمیق دارد. ✅ ۱. فطرت و فطری بودن دین اولین نکته در بحثی است که استاد در مفهوم فطرت و معنای فطری بودن دین عرضه می­ کند. در نگاه استاد فطرت یعنی ساخت خاص انسان و در این ساخت همۀ عناصر جزئی از این ترکیب خاص هستند و بخشی از این خلقت خاص به شمار می­ روند. در یک مرکب آنچه او را مشخص و از دیگران ممتاز می ­کند نه فقط اجزاء خاصش بلکه ترکیب وِیژۀ اوست. در این ترکیب حتی اجزائی که میان او و دیگران مشترک است بخشی از ساختار خاص او را تشکیل داده و جزئی از فطرت به حساب می­ آیند. در این تحلیل آنچه در انسان اصل به شمار می­رود ترکیب خاص اوست و در این ترکیب خاص است که انسان با همۀ ویژگی­ هایش شکل گرفته است. این خلقت خاص را نه فقط در اجزاء درونی انسان بلکه حتی در نوع نسبتی که با هستی دارد باید جستجو کرد. انسان به   گونه ­ای آفریده شده که تعاملی خاص با هستی دارد و بازتاب عملش را در هستی دریافت  می­ کند. نسبت و رابطۀ خاصی که در این خلقت میان انسان و هستی برقرار شده بخشی از خلقت خاص یا فطرت آدمی است. در نگاه رایج در خصوص فطرت، وجه امتیاز انسان از حیوان را فطرت می ­گویند همان گونه که تفاوت حیوان و نبات را غریزه و تفاوت نبات و جماد را طبیعت می ­دانند. این دیدگاه فطرت را در دو حوزه شناخت­ ها و گرایش ­ها جستجو کرده و تفاوت­ هایی را میان نوع شناخت­ها و گرایش ­های انسان و حیوان به عنوان فطریات ترسیم می­ کند.۶ در این دیدگاه فطری بودن دین به فطری بودن شناخت خدا و گرایش به او تفسیر شده و بر این مسئله مستنداتی نیز اقامه می­ شود.
تربیت، معنایی گسترده دارد که تحول انسان در حوزه های مختلف را در برمی گیرد؛ مثلاً تربیت بدنی، تربیت ذهنی، تربیت شغلی و تربیت اخلاقی، همه مصادیق تربیت به شمار می روند. وجه مشترک همه این موارد این است که در آن ها شخصی می خواهد از موقعیتی که در آن قرار دارد به وضعیت جدیدی دست یابد. در همه این موارد، اگر کار تربیت با نظارت و راهنمایی یک استاد و مربی کارآزموده و ماهر صورت گیرد، در کوتاه ترین زمان و به بهترین وجه، محقق می شود. اگر در کار یک مربی ورزشی یا مربی فنی و حرفه ای یا مربی اخلاق، دقت کنیم، صفات و ویژگی های مشترکی را در همگی مشاهده می کنیم. می توان گفت فرایند تربیت در هر ساحت یا عرصه، وابسته به این صفات است
می توان گفت فرایند تربیت در هر ساحت یا عرصه، وابسته به این صفات است: 1. مربی باید در آن رشته، کارشناس باشد؛ یعنی به لحاظ نظری با آن رشته آشنا بوده مراحل و جزئیات کار را بشناسد؛ 2. توانایی و مهارت آموزش و تربیت را داشته باشد؛ یعنی بتواند مهارت ها و مباحث نظری و عملی را به خوبی به متربی انتقال دهد؛ 3. مهارت عملی در آن رشته داشته باشد؛ یعنی نه تنها با آن به صورت ذهنی آشنا باشد، بلکه عملاً در آن زمینه مهارت داشته، حداقل چند مرحله از متربی خود جلوتر باشد. این سه ویژگی، رئوس ویژگی های مربی است. البته موارد دیگری نیز می توان برشمرد که یا از نظر اهمیت، در درجه دوم قرار دارند یا به رشته و موضوع خاص اختصاص داشته، عمومی نیستند. 🔸ادامه دارد...
این سه ویژگی، رئوس ویژگی های مربی است. البته موارد دیگری نیز می توان برشمرد که یا از نظر اهمیت، در درجه دوم قرار دارند یا به رشته و موضوع خاص اختصاص داشته، عمومی نیستند. اکنون به تفصیل، این ویژگی ها را بررسی می کنیم. الف. شایستگی علمی سخن در استاد و مربی اخلاق اسلامی است. چنین کسی قبل از هر چیز، باید در سه موضوع «تربیت، اخلاق و اسلام» آشنایی تخصصی و آگاهی کافی داشته باشد، تا بتواند مسؤولیت تربیت دیگران را بر دوش گیرد. البته برای تعیین گستره مورد قبول از آگاهی های مربی، باید به مقطع و سطحی که متربی در آن قرار دارد و انتظاری که از این تربیت وجود دارد، توجه داشت. همان گونه که در فقه جوارحی، تواناترین و داناترین دانشوران این فن، عهده دار رسالت فتوا می شوند، در احکام نفسی و اخلاقی نیز که بسا دشوارتر از فقه جوارحی است، باید استادی زبردست و دانای به هر آنچه در تربیت انسان ضروری می نماید، این رسالت را بر دوش کشد.
همان گونه که در فقه جوارحی، تواناترین و داناترین دانشوران این فن، عهده دار رسالت فتوا می شوند، در احکام نفسی و اخلاقی نیز که بسا دشوارتر از فقه جوارحی است، باید استادی زبردست و دانای به هر آنچه در تربیت انسان ضروری می نماید، این رسالت را بر دوش کشد. علومی را که یک مربی شایسته باید از آن ها آگاهی داشته باشد، در پنج گروه دسته بندی می کنیم: 1. آشنایی تخصصی با علم اخلاق آگاهی استاد و مربی از حوزه اخلاقیات باید فراتر از تجارب شخصی و ارتکازات ذهنی باشد. مربی، لازم است با ظرایف فضایل و رذایل اخلاقی، انواع و حالات مختلف آن ها، علل و عوامل پیدایش آن ها و نیز آثار و نتایجشان به درستی آشنا باشد، تا بتواند متربی را در آشنایی با صفات خوب و بد یاری رساند. همچنین لازم است با سنجه های اخلاقی بودن اعمال از دیدگاه اسلام آشنا باشد تا متربی را در تشخیص مصادیق یاری کند. 2. شناخت روحیه ها دومین موضوعی که استاد لازم است از آن آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند در صحنه تربیت، قوی و مسلط ظاهر شود، شناخت روحیه ها و خلق و خوی انسان هاست. کسانی می توانند مربی انسان ها باشند که به دردها و درمان ها و به وضع روحیه ها آگاهی داشته باشند
مثل خورشیدکه ازروی تورخصت گیرد با سلامی به شما روز خود آغاز کنم السلام ای پسر فاطمه‌ عادت کردم صبحها چشم دلم‌ رو به شما باز کنم
واکنش حاج احمد متوسلیان به کلمه مرسی :«پاوه که بودیم، حاج احمد صبح‌ها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر می‌برد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا می‌رفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برف‌ها سُر می‌خوردیم و ده دقیقه‌ای برمی‌گشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما می‌ایستاد و به بچه‌ها خسته نباشید می‌گفت و از آنها پذیرایی می‌کرد. یک‌بار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمی‌دیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز». سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چاره‌ای نبود باید اطاعت امر می‌کردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژی‌ام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمی‌تونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمی‌تونم»، والله نمی‌تونم»، بعد با ضربه‌ای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم! ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرف‌ها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!»
2. شناخت روحیه ها دومین موضوعی که استاد لازم است از آن آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند در صحنه تربیت، قوی و مسلط ظاهر شود، شناخت روحیه ها و خلق و خوی انسان هاست. کسانی می توانند مربی انسان ها باشند که به دردها و درمان ها و به وضع روحیه ها آگاهی داشته باشند. باید پذیرفت که انسان ها از روحیات بسیار متنوعی برخوردارند. این تفاوت ها عوامل متعددی دارد؛ از جمله برخی حاصل صفات ارثی و برخی حاصل محیط زندگی و تعامل با اطرافیان است. البته نباید از نقش اراده خود شخص و عملکردهای قبلی او نیز غافل بود. در روان شناسی، از این مقوله تحت عنوان «تفاوت های میان فردی» بحث می شود. نتیجه تفاوت خُلق ها و روحیه ها در تربیت اخلاقی بسیار چشم گیر است؛ از جمله: • این تفاوت ها باعث می شوند هر کس به موضوعات خاصی تمایل بیشتری نشان دهد. مربی می تواند با شناسایی خصال ویژه هر فرد، کانون حساسیت و به اصطلاح، رگ خواب او را در دست گرفته، از آن در تحول اخلاقی او بهره برد. • معمولاً افرادی که روحیات مشابه دارند، دچار مشکلاتی شبیه به هم هستند. این مشکلات، ممکن است دستور درمان مشترکی داشته باشند. اگر مربی با انواع روحیه های اخلاقی آشنا باشد، در درمان این آسیب های مشابه، موفق تر است
این تفاوت ها باعث می شوند هر کس به موضوعات خاصی تمایل بیشتری نشان دهد. مربی می تواند با شناسایی خصال ویژه هر فرد، کانون حساسیت و به اصطلاح، رگ خواب او را در دست گرفته، از آن در تحول اخلاقی او بهره برد. • معمولاً افرادی که روحیات مشابه دارند، دچار مشکلاتی شبیه به هم هستند. این مشکلات، ممکن است دستور درمان مشترکی داشته باشند. اگر مربی با انواع روحیه های اخلاقی آشنا باشد، در درمان این آسیب های مشابه، موفق تر است. • ممکن است رذایل اخلاقی از علل مختلف و گاه متضادی ناشی شده باشند؛ درنتیجه همیشه نسخه درمانی افراد مشابه، یکسان نخواهد بود. همچنین راه های ایجاد فضایل یا اسباب ناکامی افراد در دست یابی به فضایل، مختلف و متنوع است. از مهم ترین علل این تفاوت، تنوع خلق و خوها است. مربی اخلاق با شناخت روحیات افراد، می تواند دستورالعمل های مختلف و متناسب با شرایط هر فرد را صادر کند.
🍀 تعامل ✅ «آموزش»و«پرورش »باهم دارند وجداشدنی نیستند. 📌 کسی نمی تواند بگوید کارمن تربیت است و درآن نیست . ✅ تربیت ناخواسته وخواهی نخواهی دردرون تعلیم ،صورت می گیرد .
3. شناخت راه های درمان، اصلاح و رشددهی مربی و استاد اخلاق باید اصول و روش های تربیتی را متناسب با موضوع کار خود به درستی بداند، تا بتواند متربی را متحول کند. بدون این شناخت ها کار تربیت، بی قاعده خواهد ماند. بهره گیری از دانش تعلیم و تربیت و دستاورد تلاش تجربی اندیشوران این عرصه و نیز بهره گیری از تجارب مربیان بزرگ و مطالعه گزارش فعالیت آنان در این مسیر، ضروری است
📚 آثار استاد علی صفایی حائری 📚 يكي از سؤالاتي كه علاقمندان به انديشه استاد علي صفايي بسيار مي‌پرسند، اين است كه براي مطالعه آثار استاد آيا بايد بر اساس برنامه و ترتيب خاصي پيش رفت يا خير؟ در صورتي كه پاسخ مثبت است اين سير را بايد از كجا و چگونه شروع نمود. در پاسخ به اين سؤال مهم، گفتگوهايي را با چند تن از شاگردان استاد انجام داديم. نوشته حاضر، حاصل اين گفتگوها در پاسخ به اين سؤال است. البته نكته‌اي كه تمام اساتيد روي آن تأكيد داشتند و خود مرحوم استاد نيز در نوشته‌‌هاي خود به آن اشاره كرده‌اند، اين بود كه مطلوب آن است كه ابتدا با گفتگو، نيازهاي فرد، شناسايي و سؤالات او تنظيم و هدايت شوند؛ آنگاه در صورت لزوم كتابهايي را برای تقویت بنیان ‌های فکری ‌اش به او معرفي نمود. اما در صورتي كه امكان ارتباط و زمينه‌سازي به هر دليلي فراهم نيست، مي‌توان از نقطه مطلوب صرف نظر كرد و به معرفي كتاب اكتفا نمود. در زمينه سير مطالعاتي، افراد را با توجه به هدفي كه از مطالعه دارند، مي‌توان به سه دسته تقسيم نمود: 1⃣دسته اول: افرادي كه مي‌خواهند به جريان فكري دست پيدا كنند و اين مسير را به تدريج طي كنند. 2⃣دسته دوم: كساني كه قصد آشنايي با ساختار انديشه استاد را دارند. 3⃣دسته سوم: افرادي كه قصد مطالعات موضوعی دارند. کتاب های پیشنهادی برای این سه دسته در این فایل ضمیمه آمده است. تذكر: استاد در نوشته‌هاي خود بناي بر گزيده‌گويي داشته‌اند و مطالب بسياري را در قالب عبارات مختصر بيان كرده‌اند. از سويي ديگر، تأليفات ايشان از قوت ادبي و جذابيت بسيار بالايي برخوردارند؛ آنچنان كه گاه خواننده تحت تأثير قرار گرفته، تصور مي‌كند كه مطلب را به خوبي متوجه شده است؛ در حالي كه آن را به طور كامل نفهميده است. از اين رو اساتيد تأكيد مي‌كنند كه در كنار مطالعه هر كتاب، از جلسات تدريس آن نيز كه معمولا ضبط شده و لوح فشرده آن موجود است، استفاده شود. اين كار باعث مي‌شود استدلالهاي كتاب به صورت واضح بيان شوند، مطالب، دقيق‌تر و عميق‌تر فهميده شوند و در صورتي كه تصور اشتباهي از مطلبي در ذهن شكل گرفته است، اصلاح شود.