❇️ مهندسی دنیا توسط دین
🔹شاید بتوان #کلیدی_ترین قسمت سخنرانی دیروز #آیت_الله_خامنه_ای را این بخش دانست:
➕«نقطه مرکزی و اساسی هویت #تمدن_غربی عبارت است از تفکیک میان دین و پیشرفت. جمهوری اسلامی درست همین مرکز را نشانه گرفته و شلیک کرده و به هدف زده! خب عصبانیاند دیگر. نمیتواند این را تحمل کند. هر روز به فکر این است که یک ضربهای بزند.»
🔸مسئله اصلی، تقابل و #نبرد_ایدئولوژیک_اسلام_و_غرب و به تعبیری ایران و امریکاست. تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، تمدن غرب سه مدل برای اداره دنیا ارائه داده بود: 1. مدل #کمونیستی 2. مدل #فاشیستی 3. مدل #لیبرالی.
🔹دو مدل اول به مرور به شکست انجامید و نتوانست خود را به عنوان مدلی برتر به جهان بقبولاند اما مدل لیبرالی روز به روز در حال گسترش بود تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست و اساسا یک مدل جدیدی برای اداره دنیا مطرح کرد: #اداره_دنیا_توسط_دین یا به تعبیر دیگر #مهندسی_دنیا_توسط_دین.
🔸وجه مشترک و دال مرکزی سه مدل غربی، تفکیک میان دین و پیشرفت بود اما #مکتب_امام در مدلی که برای اداره دنیا ارائه داد، نقطه محوری اش #پیشرفت_بواسطه_دین بود. همان چیزی که رهبر انقلاب از آن تعبیر به #جوهره_مکتب_امام میکنند:
➕«#جوهر_اصلى در مكتب امام بزرگوار ما، رابطهى دين و دنيا است؛ يعنى همان چيزى كه از آن به مسئلهى دين و سياست و دين و زندگى هم تعبير ميكنند... دنيا ميدان اساسىِ وظيفه و مسئوليت و رسالت دين است. دين آمده است تا در اين صحنهى عظيم و در اين عرصهى متنوع، به مجموعهى تلاش انسان شكل و جهت بدهد و آن را هدايت كند. دين و دنيا در اين تعبير و به اين معناى از دنيا، از يكديگر تفكيكناپذيرند...
دنيا هم بدون #مهندسىِ_دين و بدون دست خلاق و سازندهى دين، دنيايى خواهد بود تهى از معنويت، تهى از حقيقت، تهى از محبت و تهى از روح... در چنين صحنهيى، آنچه مىتواند #حاكميت_صحيح را بر عهده بگيرد، جز دين چيز ديگرى نيست...
دين و دنيا در منطق امام بزرگوار ما مكمل و آميخته و درهمتنيدهى با يكديگر است و قابل تفكيك نيست. اين، درست همان نقطهيى است كه از آغاز حركت امام تا امروز، #بيشترين_مقاومت و خصومت و عناد را از سوى #دنيا_داران و #مستكبران برانگيخته است؛ كسانى كه زندگى و حكومت و تلاش و ثروت آنها مبتنى بر حذف دين و اخلاق و معنويت از جامعه است.» 14/3/84
🔹رهبر انقلاب در مورد #راه_سوم_مکتب_امام چنین میگویند:
➕«ما به بركت اسلام يك #راه_سوّمى را به دنيا پيشنهاد كردهايم؛ نه راه #سوسياليستى در اقتصاد و تبعات اقتصاد، نه راه #ليبرال_دموكراسىِ غرب با تبعات و خصوصيّاتى كه دنبالش هست؛ يك راه سوّمى ما داريم، اين راهى كه امروز كشور ما دارد ميرود، راه سوّمى است. البتّه ما در آرايههاى گوناگونِ اين راه يك قدرى #كُندى كردهايم، #كوتاهى كردهايم لكن وقت زيادى نيست. چهل سال، زمان زيادى براى حركت يك نظام و رسيدن به يك تمدّن نيست.
كشورهاى غربى كه امروز مثلاً يك تمدّن جاافتادهاى دارند، چهار قرن، پنج قرن، با مشكلات دست و پنجه نرم كردند؛ چهل سال، زمان زيادى نيست. ما كمكارى داريم در اين زمينهها، منتها ميتوانيم اين راه سوّم را درست معرّفى كنيم، درست مشى كنيم، درست حركت كنيم و با عمل خودمان، با سخن منطقى خودمان، دلهايى را جذب كنيم به اين سمت، به اين راه - نه حالا لزوماً به خودمان يا به كشور خودمان - به اين حركت عظيم مهمّى كه ميتواند براى بشريّت سودمند باشد و از نفوذ فرهنگ غربى كه روزبهروز دارد منحطتر ميشود، نجات بدهيم كشورها را.» 17/7/98
➕«امام با انقلاب اسلامى و با تشكيل جمهورى اسلامى راهِ ميانهى #عقب_ماندگى و #غرب_زدگى را ترسيم كرد. ملّتها تصوّر ميكردند يا بايد عقبمانده بمانند يا بايد غربزده شوند. امام نشان دادند كه نه يك راه مستقيم، يك #صراط_مستقيم وجود دارد كه انسان اسير غرب هم نشود، غربزده هم نشود؛ امّا راهِ ترقّى و #پيشرفت و تعالى را طى كند.» 14/3/87
🔸اساسا #حرف_نوی_انقلاب برای جهانیان را میتوان همین مسئله دانست و به خاطر همین نکته بود که مکتب امام توانست #عصر_جدیدی را رقم بزند. نقطه اساسی چالش ما و غرب به همین مسئله بر میگردد. توجه به این نکته در تحلیل حوادث روز مسئله ای کلیدی است که تحلیل ها را متفاوت میکند اما متاسفانه بخشی از سیاستمداران و نخبگان ما اساسا تهی از چنین نگاهی هستند لذا خروجی تحلیلشان چیز دیگری میشود.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ تمدن غرب چگونه فرهنگ خود را با سلب اختیار و به نحو جبری بر ملت ها حُقنه و حاکم میکند؟ (بخش دوم)
💠 #شهید_آوینی بحث خود را اینگونه ادامه میدهند:
🔻چرا هیچ یک از انقلاب های پا گرفته در این سوی کره زمین امکان نیافته اند که پس از پیروزی، به #فرهنگ_مستقل خویش و #نهادهای_اجتماعی متناسب با آن روی بیاورند
و به ناگزیر، در یک مقابله فرسایشی، رفته رفته معیارها و مقیاس های #تمدن_غربی را پذیرفته اند؟ چرا چنین است؟
🔻تمدن امروز کلیت و شمولیتی دارد که آن را تجزیه ناپذیر می سازد. همه این انقلاب ها _ حتی انقلابی همچون #الجزایر که در نسبت با دین بر پاشده است _ بعد از پیروزی به این #توهم دچار آمده اند
که می توانند فرهنگ مستقل خویش را با تکنولوژی غربی و برنامه های جذاب غرب برای #توسعه_اقتصادی جمع آورند، حال آنکه این امر عملآ #ناممکن است.
🔻هر چه به پایان قرن بیستم نزدیک تر می شویم بیش تر و بیش تر می توان صورت های متناقض نهفته در باطن تمدن تکنولوژیک را آشکارا دید. تمدن امروز ذاتاً گرفتار #تناقض است
و از زمره جدی ترین این تناقض ها آن است که بشر متمدن در عین آنکه در جهان «#محاکمه» کافکا می زید و از هیچ حق انتخابی برخوردار نیست، جامعه محیط بر خویش را باز و آزاد می انگارد.
🔻#کافکا راست می گوید:
لازمه عمل مسئولانه، #آزادی است، و در جهان کنونی انسان با زنجیر به دنیا می آید، #زنجیرهایی_نادیدنی که او را خواه ناخواه و بی آنکه بداند، به سوی غایاتی که ملازم با تمدن کنونی است می کشانند.
🔻این #تناقض هنگامی خود را به صورت تمام نشان می دهد که بدانیم همین بشری که جامعه محیط بر خود را «باز» می داند و به تقدیس آزادی روی می آورد،
در هیچ یک از ادوار حیات خویش بر کره زمین تا این اندازه که امروز هست #اسیر و #برده نبوده است؛ نه فقط برده نفس اماره خویش، بلکه زندانی تمدنی که افراد بشر را از گهواره تا گور به بند کشیده است.
🔻جهان امروز جهانی است که #آلدوس_هاکسلی در «#دنیای_متهور_نو» تصویر کرده است.
آنچه موجب شده که بشرنتواند بر این واقعیت آگاه شود و اسارت خفت بار و ذلیلانه و بسیار وحشت اور خویش را نسبت به جهان بیرون دریابد،
همین #نظام_صنعتی_جابرانه و بی رحمی است که با دقتی تقریبآ مطلق و شیوه هایی انتزاعی سیطره خویش را بر حیات انسان گسترانده است.
🔻#تکنولوژی موجودیتی کاملاً #فرهنگی دارد و هرچه به سوی خود کاری _اتوماسیون _ بیش تر حرکت کند، بیشتر و بیشتر به صورت ابزار خارج می شوند،و جز به استخدام #فرهنگ_غرب در نمی آید.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF