🔳 ماجرای اعدام هویدا
▫️#مرور_اتفاقات_مهم_روز
▫️18 فروردین 58
🔰#امیرعباس_هویدا حدود 13 سال نخست وزیر ایران در دوره پهلوی بود و با دستور #محمدرضا_پهلوی در اواخر حکومتش به جهت فشارهایی که روی او بود به زندان افتاد.
بعد از پیروزی انقلاب نیز چون او در زندان بود نتوانست از ایران فرار کند و به دست انقلابیون افتاد و بعد از برگذاری دادگاهش، امروز اعدام شد.
🔰بخشی از صحبت های هویدا در دادگاه:
«ما در سیستمی بودیم که همه در آن سیستم در خدمت رژیم بودند. هر برنامه ای که دولت مجری آن بود، به وسیله گروهی که به عنوان کارشناس در وزارتخانه ها بودند طرح ریزی میشد...
در آن سیستم به عقیده من، مجلس سنا و شورای ملی بودند که نمیبایست قوانین ضدمردمی را تصویب میکردند.»
🔰هویدا در پاسخ به رئیس دادگاه، با بیان اینکه من به وجود آورنده سیستم نبودم، گفت:
«اگر من این کارها را نمیکردم، دیگری انجام میداد.»
🔰نماینده دادستان نیز در پاسخ به او گفت:
«پاسخ شما شبیه این است که بگوییم #شمر گناهی نداشت چرا که اگر امام حسین را او شهید نمیکرد، کس دیگری این کار را میکرد!»
🔰هویدا در پایان نیز گفت حرف دیگری ندارم اما «اگر عمری کفاف دهد، کتابی خواهم نوشت که در آن ماجراهای از شهریور 1320 تا آخرین روز صدارتم را تشریح خواهم کرد.»
ولی دادگاه با عنوان مفسد فی الارض و خائن به ملت، حکم به اعدام او داد و این فرصت به او داده نشد.
🔰#صادق_خلخالی که از طرف امام مسئول تشکیل دادگاه انقلاب بود در خاطرات خود(ص376-388) مینویسد:
#بازرگان سرسختانه با اعدام هویدا مخالفت میکرد و برای جلوگیری از اعدام، سخت در تلاش بود.
بازرگان میگفت: «شما نباید هویدا را اعدام کنید چون میگویند که او هم در #سازمان_ملل و اروپا، طرفداران زیادی دارد و این را امام هم میگوید.»
🔰من این موضوع را از امام پرسیدم و ایشان فرمود: «من چنین مطلبی را نگفته ام.» افراد زیادی از طرف دولت موقت با هویدا در تماس بودند و ما از دور ناظر جریان بودیم.
🔰آنها وعده آزادی به او میدادند ولی من خبر نداشتم و او در دادگاه این مطالب را فاش ساخت...
در قم خدمت امام رسیدم. چند روزی نگذشته بود که در زندان قصر، پاسداران اعتصاب کردند. آنها رژه میرفتند و فریاد میزدند:
«خلخالی کجایی؟ دادگاه خلخالی ایجاد باید گردد، هویدای لامذهب اعدام باید گردد.»
🔰سرانجام به قم آمدند و از امام خواستند که مرا به دادگاه برگردانند. امام به من فرمودند: «شما به حرف #بازرگانی_ها گوش نکن.»...
هویدا [بعد از صدور حکم] در حالی که عرق میریخت گفت:
«حضرت خلخالی! من نمیگویم مرا اعدام نکنید، ولی خواهش میکنم به مدت دو ماه اعدام مرا به تاخیر بیندازید. دولت موقت به من وعده داده است.»
خلاصه هر چه او اصرار کرد، من قبول نکردم و گفتم وصیت نامه خود را بنویس!
📌 پ.ن: در مورد چگونگی اعدام هویدا نیز نقل هایی متعددی گزارش شده که البته خیلی مهم نیست.
براساس گزارش #محمد_بلوری از #اسدالله_مبشری رئیس دادگستری وقت، هویدا گفته بود اگر حافظ جانم باشید حاضرم در دادگاه علنی مطالبی درباره ارتباط بعضی چهره ها با رژیم پهلوی بگویم.
مبشری تلاش میکند هرچه سریعتر از امام دستوری مبنی بر زنده ماندن هویدا بگیرد لذا عازم قم میشود اما قبل از دیدار او با امام، خبر میرسد که خلخالی کار اعدام هویدا را تمام کرده لذا کار بی نتیجه میماند.
#ابراهیم_یزدی و چند نفر دیگر نیز روایاتی مشابه این داشته اند هرچند اختلافاتی نیز وجود دارد.
اما در بررسی عملکرد خلخالی به نظر میرسد وقتی حکم اعدام هویدا قطعی شده بود و مردم انقلابی نیز همین را مطالبه داشتند،
حالا اگر فرصتی به هویدا داده میشد تا #خاطرات خود را مکتوب کند، آن خاطرات تبدیل به متنی مهم و ارزشمند میشد،
مشابه تعاملی که با حسین فردوست شد و خاطرات او تا به امروز ماندگار مانده است.
🆔https://eitaa.com/TarikhDEF