✍پاسخ:
بعضى اصرار دارند كه ضمير «عليه» در آیه «فَأنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ» [که به قضیه غار ثور در جریان هجرت حضرت رسول اکرم(ص)به همراه ابوبکر از مکه به مدینه اشاره دارد] به ابوبكر باز مى گردد؛ زيرا رسول اکرم(ص) نياز به سكينه و آرامش نداشت؛ بنابراين، نزول سكينه و آرامش براى همسفر او (ابوبكر) بود.
درحالى كه با توجه به ادامه بعد كه مى گويد :
«وَ أيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها»
او را با لشكرى نامرئى يارى كرد و با توجه به اتحاد مرجع ضميرها روشن مى شود كه ضمير «عليه» نيز به رسول اکرم(ص) برمى گردد.
و اين اشتباه است كه ما تصور كنيم «سكينه» مربوط به موارد حزن و اندوه است؛ بلكه در قرآن، كرارا مى خوانيم كه سكينه بر شخص پيامبر(ص) نازل گشت.
آيات قرآن نشان مى دهد كه نزول سكينه به هنگام مشكلات سخت صورت مى گرفته و بدون شک، رسول اکرم(ص) در غار ثور لحظات سختى را مى گذراند.
📚منبع:
تفسیر نمونه آیت الله مکارم ،ج۷، ص۴۲۲
@TarikhEslam
👥مُناشدة داستان «لیله المبیت» توسط #امام_علی_علیه_السلام در شورای شش نفره!👇
✅حضرت امیرالمؤمنین(ع) خطاب به شورای شش نفرهای که خلیفه دوم تعیین کرده بود فرمود :
📋《نَشَدْتُكُمْ بِاللهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ اضْطَجَعَ عَلَى فِرَاشِ رَسُولِاللهِ(ص) حِينَ أَرَادَ أَنْ يَسِيرَ إِلَى الْمَدِينَةِ وَ وَقَاهُ بِنَفْسِهِ مِنَ الْمُشْرِكِينَ حِينَ أَرَادُوا قَتْلَهُ غَيْرِي؟》
♦️شما را به خدا، آیا در بین شما غیر از من کسی هست که شبی که پیامبر(ص) میخواست به مدینه برود، در فراش آن حضرت(ص) بخوابد؟
و جانش را زمانی که میخواستند ایشان را بکشند، مایه حفظ جان آن حضرت از مشرکین قرار دهد؟
حاضرین گفتند : نه!(غیر از تو چنین کسی را نمیشناسیم).(۱)
#وقایع_ماه_ربیع_الاول
📚منبع:
۱)الإحتجاج طبرسى، ج۱، ص۱۴۲
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
2⃣0⃣2⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «آیا مصاحب و همراه رسول خدا(ص) ابوبکر بود؟» بررسی تاریخی و روایی جریان یار غار بودن ابوبکر و ردّ این نظریه؛ اثر نجاح طائی✍📚👇
@TarikhEslam
yar ghar.pdf
2.53M
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب «آيا مصاحب و همراه رسول خدا در غار أبوبكر بود؟»
@TarikhEslam
✅هر ملّتى براى خود تاریخ مشخّصى دارد و به طور معمول مبدأ آن را بزرگترین و سرنوشت سازترین حادثه سیاسى، اجتماعى، نظامى و فرهنگى که در طول حیات آن ملّت رخ داده است، قرار مىدهد.
در اسلام، از میان همه حوادث بزرگ و مهمّى همچون؛ ولادت رسول خدا(ص)، بعثت آن حضرت(ص)، هجرت مسلمانان به حبشه، مهاجرت آنان به مدینه و فتوحات سرنوشتسازى که نصیب مسلمانان شد، تنها حادثه هجرت رسول اکرم(ص) از مکّه به سوى مدینه به عنوان مبدأ تاریخ اسلام برگزیده شد و این نشان دهنده اهمیّت این حادثه در حیات اسلام و نقش مؤثّر آن در تأسیس نظام حکومتى پیامبر(ص) و دگرگون شدن شرایط سیاسى، اجتماعى و نظامى جامعه اسلامى آن روز به نفع مسلمانان است.
اعراب نیز در دوره جاهلى مبدأ تاريخ ثابتى نداشتند و هر پيشامدى را كه به نظر آنان اهميت داشت، مبدأ تاريخ حوادث ديگر قرار مى دادند.
مبدأ تاريخ هر منطقه با منطقه دیگر و اين قبيله با آن قبيله، فرق مى كرد و پس از چندى كه حادثه مهم ديگرى روى مى داد ترتيب تاريخى گذشته را از دست داده و تاريخى از نو بنياد مى نهادند. مانند فوت قصی بن کلاب جد پنجم پیامبر یا واقعه عام الفیل و غیره.
در اوائل خلافت عمر، هجرت رسول اكرم(ص) از مكه به مدينه مبدأ تاريخ مسلمين جهان شناخته شد و تا امروز هم مبدأ تاريخ هجرى قمرى و هجرى شمسى مسلمانان جهان همان هجرت است.
این رخداد در سال سوم خلافت عمر رخ داد.
مسلمانان تا این سال فاقد یک مبدا تاریخی همگانی بودند تا نامه ها وقرار دادها ودفاتر دولتی را بنابر آن، تاریخگذاری کنند.
چه بسا نامه هایی که برای سران نظامی نوشته می شد وتنها متضمن نام ماهی بود که نامه در آن ماه نوشته شده است وفاقد تاریخ سال بود.
این کار، علاوه بر نقصی که در نظام اسلام بود، مشکلاتی هم برای گیرنده نامه ایجاد می کرد، زیرا چه بسا دو دستور متناقض به دست فرمانده نظامی ویا حاکم وقت می رسید و او، به سبب دوری راه وعدم قید تاریخ در نامه ها، نمی دانست کدام یک جلوتر نوشته شده است.
خلیفه برای تعیین مبدا تاریخ اسلام، صحابه پیامبر(ص) را گرد آورد.
آنان هریک نظری دادند. برخی نظر دادند که مبدا تاریخ را میلاد پیامبر اکرم(ص) قرار دهند وبرخی دیگر پیشنهاد کردند که مبعث پیامبر(ص) مبدا تاریخ شمرده شود.
در این میان علی(ع) نظر داد که روزی که پیامبر(ص) سرزمین شرک را ترک گفت وبه سرزمین اسلام گام نهاد مبدا تاریخ اسلام باشد.
عمر از میان آراء، نظر امام(ع) را پسندید وهجرت پیامبر(ص) را مبدا تاریخ قرار داد واز آن روز تمام نامه ها واسناد ودفاتر دولتی به سال هجری نوشته شد.
📚منابع:
۱)تاريخ پيامبراسلام(ص) دکتر آیتی، ص۲۸
۲)تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۲۳
۳)تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۳
۴)کنز العمال متّقی هندی، ج۵، ص۲۴۴
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال8⃣7⃣1⃣ : چرا حضرت رسول اکرم(ص) یثرب را برای هجرت انتخاب کرد؟👇
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه
@TarikhEslam
✅اهمیت «غار ثور» نسبت به «غار حراء» در نزد اهل تسنن و وهابیت فعلی بیشتر است!
و دلیل آن هم اینکه؛ «غار ثور» تداعی گر خاطره یار غار بودن «ابوبکر» در کنار حضرت رسول اکرم(ص)، در شب هجرت (۱۳ سال بعد از بعثت) می باشد و این افتخاری برای آنان است، و در مقابل «غار حراء» مقام و منزلت بالای امام علی(ع) را تداعی می کند.
وآن به این جهت که وقتی حضرت رسول(ص) به بعثت رسید، امام علی(ع) به فرموده ی خود؛
«در این مدتی که حضرت(ص) در غار به سر می برد، من همواره در کنار ایشان بودم و برای حضرت آب و غذا می بردم.»
و نیز حضرت(ع) در این باره می فرماید :
📋《لَقَدْ كَانَ يُجَاوِرُ فِي كُلِّ سَنَةٍ بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَ لاَ يَرَاهُ غَيْرِي》
♦️رسول اکرم(ص) هر سال در کوه حرا به عبادت می پرداخت وجز من کسی او را نمی دید.(۱)
این جمله ناظر به مجاورت امام علی(ع) با پیامبر(ص)ختمی مرتبت می باشد.
امیر مؤمنان(ع) در باره شنیدن صداهای غیبی در دوران کودکی چنین می فرماید : هنگام نزول وحی بر پیامبر(ص) صدای ناله ای به گوش من رسید؛ به رسول خدا(ص) عرض کردم این ناله چیست؟
حضرت(ص) فرمود :
📋《هَذَا اَلشَّيْطَانُ قَدْ أَيِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ》
♦️این ناله شیطان است و علت ناله اش این است که پس از بعثت من، از اینکه در روی زمین مورد پرستش واقع شود، نومید شد.
سپس رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلاَّ أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَى خَيْرٍ وَ لَقَدْ كُنْتُ مَعَهُ》
♦️تو آنچه را که من می شنوم و می بینم می شنوی و می بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر ویاور من هستی.(۲)
📚منابع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۸، ص۳۲۰
۲)الطرائف ابن طاووس، ج۲، ص۴۱۳
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال9⃣7⃣1⃣ : چرا حضرت رسول اکرم(ص) یثرب را برای هجرت انتخاب کرد؟👇
@TarikhEslam
پاسخ :
بیعت عقبه به بیعت مردم یثرب با حضرت رسول اکرم(ص)، پیش از هجرت آن حضرت(ص) اشاره دارد.
دو بیعت بین مردم مدینه و رسول اکرم(ص) انجام شد که اولی در سال دوازدهم و دومی در سال سیزدهم بعثت بود و هر دو به بیعت عقبه معروف است.
بعضی بیعت اول را بیعت النساء و بیعت دوم را بیعت الحرب نامیدهاند ولی بیشتر مورخان بیعت نساء را پس از فتح مکه دانستهاند.
این دو بیعت، مقدمه هجرت پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان از مکه به مدینه را فراهم نمود.
علت نامگذاری عَقَبه هم از اونجایی که عقبه در لغت به معنای گردنه راهی است که از آن به بالای کوه میروند و از آنجایی که دو بیعت پیامبر اکرم(ص) و مردم یثرب در عقبهای (گردنه) میان منا و مکه، نزدیک مِنا به وقوع پیوست، این دو بیعت به بیعت عقبه مشهور شدهاند.
فاصله این مکان با مکه حدود پنج کیلومتر است.
وقتی حضرت ابوطالب(ع) و حضرت خدیجه(س) در سال دهم بعثت از دنیا رفتند، رسول اکرم(ص) از یک سو کسی را که از او حمایت کند، نداشت و از سوی دیگر سختگیری مشرکان بر ایشان بیشتر شده بود، در سال یازدهم بعثت، آن حضرت(ص) با شش تن از مردم یثرب[مدینه] رو برو شد.
محل این ملاقات را بعضی نزدیک آن عقبه و بعضی در منا نوشتهاند.
این شش تن از قبیله خزرج بودند و رسول اکرم(ص) از هویت آنان سؤال کرد و آنها خود را از مردم خزرج معرفی کردند؛ رسول اکرم(ص) پرسیدند که شما از هم پیمانان و دوستان یهودید و پاسخ مثبت شنید.
سپس با ایشان به گفتگو نشست، و اسلام را بر آنان عرضه داشت و برایشان قرآن خواند.
اطلاعات پراکندهای که مردم یثرب از یهودیان درباره ظهور پیامبری در مکه به دست آورده بودند، موجب توجه آنان به حضرت محمد(ص) شد و این امید را ایجاد کرد که با حضور ایشان در یثرب بتوانند از ادامه دشمنی و جنگ بین دو قبیله اوس و خزرج پیشگیری کنند.
اینان چون به مدینه بازگشتند، داستان ظهور پیامبر را با مردم گفتند.
1⃣بیعت اول عقبه :👇
این بیعت در سال دوازدهم بعثت، در موسم حج صورت گرفت.
دوازده تن از هفت خانواده دو قبیله اوس و خزرج در عقبه با رسول اکرم(ص) دیدار کردند و اسلام آورده و با رسول خدا(ص) بیعت نمودند.
از قبیلۀ خزرج، اَسعَد بن زُرارة، عَوف بن حارث و برادرش مُعاذ، ذَکوان بن عبدقیس، رافع بن مالک، عبادة بن صامت، ابی عبدالرحمن یزید بن ثَعلَبَة، عباس بن عبادة بن نَضلَة، عُقبَة بن عامر بن نابی، قُطبَة بن عامر بن حدیده و از قبیلة اوس، ابوالهیثم بن تَهَّیان، عُوَیم بن ساعدة در این بیعت شرکت داشتند.
📝مفاد بیعت اول عقبه :👇
۱)در پرستش خدا شریکی برای او نگیرند.
۲)دزدی و زنا نکنند.
۳)فرزندان خود را نکشند.
۴)بهتان نزنند.
۵)رسول خدا(ص) را در آنچه به خیر و صلاح است نافرمانی نکنند.
اگر بدین بیعت وفا کردند، بهشت از آن آنان خواهد بود و اگر خلاف نمودند، با خداست که آنان را ببخشد یا عذاب کند. برخی این بیعت را بیعت النساء گفتهاند ولی با توجه به آیه ۱۲ سوره ممتحنه، بیعت نساء، بیعت پیامبر(ص) با زنان پس از فتح مکه است.
پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) مُصعب بن عُمیر، را همراه آنان فرستاد تا به آنها قرآن تعلیم دهد.
البته بعضی مورخان فرستادن مصعب را بعد از بیعت دوم نوشتهاند.
2⃣بیعت دوم عقبه :👇
بیعت دوم در عقبه که به بیعت الحرب هم معروف شد، در موسم حج سال سیزدهم بعثت، در درۀ سمت راست از مِنیٰبه سوی گردنه که امروز محل مسجد البیعه است، واقع شد.
در این سال هفتاد مرد یا هفتاد و دو مرد و دو زن در عقبه حاضر شدند، و از آن سو عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز با رسول خدا(ص) حاضر شد.
یثربیان یکی یکی یا دوتا دوتا نزد پیامبر(ص) میآمدند.
نخستین نفر رافع بن مالک بن عَجْلان (از بنی زُرَیق) بود که نزد پیامبر(ص) رفت.
عباس به حاضران گفت :
محمد(ص) از ماست و تا آنجا که توانستهایم از او حمایت کردهایم.
اکنون او میخواهد نزد شما بیاید.
اگر توان حمایت او را دارید، چه بهتر، وگرنه او را نزد ما رها کنید.
آنان گفتند : با او بیعت (و عهد) میکنیم که با هر که جنگ کند بجنگیم و با هر که آشتی کند، در آشتی باشیم.
گفته شده بَراء بن مَعرور یا ابوالهیثم بن تهّیان یا اسعد بن زراره از نخستین بیعتکنندگان بودند.
ثمره بیعت عقبه پس از این بیعت بود که رسول خدا(ص) دوازده تن از مردم یثرب را به عنوان نقیب آنان انتخاب کرد.
این بیعت، مقدمه هجرت حضرت رسول اکرم(ص) به یثرب شد.
📚منابع :
۱)تاریخ طبری، ج۲، صص۳۴۳ـ۳۴۴
۲)سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۸۰
۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۲۷۵
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
3⃣0⃣2⃣ #معرفی_کتاب:📚
کتاب «صفوه الصحیح من سیره النبی الاعظم(ص)» گزیده ۳۵ جلدی «الصحیح..» درباره شرح تاریخ زندگانی و سیره و سنت حضرت رسول اکرم(ص)؛ اثر مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی✍📚👇
@TarikhEslam
1️⃣مرحله اول :
قبل از دفن حضرت رسول اکرم(ص):
امام علی(ع) در اولین اقدام در همان شب غصب خلافت، هنوز جنازه مطهر رسول اکرم(ص) دفن نشده بود، که مرکبی را آماده کردند، و حضرت فاطمه(س) سوار بر مرکب و دست امام حسنین(ع) را گرفته بود و به در خانه تمامی مهاجر و انصار رفت و حق خود را یاد آوری نمود و پیمان گرفت که همگی فردا صبح برای بیعت با علی(ع) در مسجد جمع شوند، ولی صبح فردا بجز چهار نفر (سلمان، ابوذر، مقداد، زبیر) کس دیگری نمی آمد.
امام علی(ع) این کار را سه شب تکرار کرد.
در منابع آمده است که؛
📋《خَرَجَ عَلِیٌّ(ع) [لَیْلًا] یَحْمِلُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) عَلَى دَابَّةٍ [عَلَى حِمَارٍ] لَیْلًا یَدُورُ فِی مَجَالِسِ الْأَنْصَارِ تَسْأَلُهُمُ النُّصْرَةَ [وَالْمَعُونَةَ]》
♦️امام علی(ع) شبانه به همراه فاطمه زهرا(س) در حالی که او را بر استری سوار می کرد، خانه ی مهاجر و انصار را به گردش در می آورد، تا از آنان درخواست یاری کند.
آنان در جواب به ایشان می گفتند :
📋《یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! قَدْ مَضَتْ بَیْعَتُنَا لِهَذَا الرَّجُلِ وَ لَوْ أَنَّ زَوْجَکِ وَ ابْنُ عَمِّکِ سَبَقَ إِلَیْنَا أَبَابَکْرٍ مَا عَدَلْنَا بِهِ》
♦️ای دختر رسول خدا(ص)! ما با ابوبکر بیعت کردیم و اگر شوهرت در این امر، سبقت می گرفت، ما از ابوبکر روی گردان می شدیم و با او بیعت می کردیم.(۱)
2️⃣مرحله دوم :
بعد از دفن حضرت رسول اکرم(ص):
امام علی(ع) دوباره مثل حالت قبل، شبانه اقدام به رفتن در خانه مهاجر و انصار کرد، که مانند سابق فقط همان چهار نفر به ندای امام(ع) لبیک گفتند.
امام علی(ع) خود در این باره می فرماید :
📋《وَ حَمَلْتُ فَاطِمَهَ(س) وَأَخَذْتُ بِیَدِ ابْنَیَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ(ع)》
♦️من فاطمه(س) را با خود می بردم در حالی که دو دست حسن و حسین را نیز می گرفتم و آنان را با خود همراه می کردیم.(۲)
حضرت رسول اکرم(ص) در زمان حیات خود، به امام علی(ع) فرموده بود:
📋《إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ وَجَاهِدْهُمْ وَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاکْفُفْ یَدَکَ وَاحْقِنْ دَمَکَ حَتَّی تَجِدَ عَلَی إِقَامَهِ الدِّینِ وَکِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّتِی أَعْوَاناً》
♦️اگر یارانی یافتی با آنان جهاد کن و اگر نیافتی دست نگهدار و خون خویش حفظ کن تا که برای برپایی دین و کتاب خدا و سنت من یارانی بیابی.(۳)
حضرت(ع) خود در این رابطه می فرماید :
📋《فَفَعَلْتُ ثُمَّ فَلَمْ أَدَعْ أَحَداً مِنْ أَهْلِ بَدْرٍ وَأَهْلِ السَّابِقَهِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ إِلَّا نَاشَدْتُهُمُ اللَّهَ فِی حَقِّی وَدَعَوْتُهُمْ إِلَی نُصْرَتِی فَلَمْ یَسْتَجِبْ لِی مِنْ جَمِیعِ النَّاسِ إِلَّا أَرْبَعَهُ رَهْطٍ سَلْمَانُ وَأَبُو ذَرٍّ وَالْمِقْدَادُ وَالزُّبَیْرُ وَلَمْ یَکُنْ مَعِی أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی أَصُولُ بِهِ وَلَا أَقْوَی بِهِ》
♦️پس چنین کرد و به خانه یکایک مجاهدان بدر و پیشگامان در اسلام از مهاجران و انصار رفتم و آنان را درباره حقّم به خدا سوگند دادم و آنان را به یاری خویش فراخواندم، از همه آنان تنها چهار نفر به دعوتم پاسخ دادند :
سلمان، ابوذر، مقداد، و زبیر واز خاندانم نیز کسی نبود تا از من پشتیبانی کند.(۴)
امام علی(ع) این کار را متوالی تکرار کرد، ولی جز این چهار نفر کس دیگری نمی آمد.
حضرت زهرا(س) خطاب به مهاجر و انصار فرمود :
📋《يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا الله! فَإِنِّي ابْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ الله(ص) يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ الله(ص) بِبَيْعَتِكُمْ》
♦️ای مهاجران و ای انصار!
خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم.
شما در روزی که با رسول خدا(ص) بیعت کردید، متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ می کنید.
او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا(ص) عمل نمایید.(۵)
حتی بعدها در جمله ای فرمودند:
📋《أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَلُومُ نَفْسِي فِي جِهَادِكُمْ وَ لَوْ كُنْتُ اسْتَمْكَنْتُ مِنَ الْأَرْبَعِينَ رَجُلًا لَفَرَّقْتُ جَمَاعَتَكُمْ وَ لَكِنْ لَعَنَ اللَّهُ أَقْوَاماً بَايَعُونِي ثُمَّ خَذَلُونِي》
♦️به خدا قسم! من از جنگ با شما از جان خود نمی ترسم، ولی اگر چهل نفر یاور داشتم، حق خود را از شما می ستاندم.(۶)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۵۵
۲)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۶۵
۳)ارشاد القلوب دیلمی، ج۲، ص۳۹۵
۴)تفسیر البرهان بحرانی، ج۳، ص۷۷۴
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۱۹۱
۶)الاحتجاج طبرسی،ج۱، ص۸۳
@TarikhEslam
3⃣2⃣یکم ماه ربیع الاوّل سال ۱۱ هجری قمری؛ دفن بدن مطهّر حضرت رسول اکرم(ص) در مدینه منوره توسط امام علی(علیه السلام)!👇
#روز_شمار_فاطمیه
#وقایع_ماه_ربیع_الاول
#روز_شمار_شهادت_پیغمبر
@TarikhEslam
✅در نیمه شب اوّل ماه ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری، امیرالمومنین(ع) بدن مطهّر خاتم الانبیاء و المرسلین(ع) را دفن فرمودند.
دفن بدن مطهر رسول اکرم(ص) سه روز بعد از وفات ایشان آن هم شبانه، توسط امام علی(ع) از حوادث تلخی است که در کتب روایی و تاریخی حتی از منابع اهل سنت ذکر شده است.
در منابع آمده است که؛
📋《تُوُفِّي فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الأَوَّلِ يَوْمَ الاثْنَيْنِ وَ دُفِنَ لَيْلَةَ الأَرْبِعَاءِ》
♦️حضرت(ص) در روز دوشنبه ماه ربیع الاول از دنیا رفت و در شب چهارشنبه به خاک سپرده شد.(۱)
👤شیخ مفید می نویسد :
📋《فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ غُسْلِهِ وَ تَجْهِيزِهِ تَقَدَّمَ فَصَلَّى عَلَيْهِ وَحْدَهُ لَمْ يَشْرَكْهُ مَعَهُ أَحَدٌ فِي اَلصَّلاَةِ عَلَيْهِ وَ كَانَ اَلْمُسْلِمُونَ فِي اَلْمَسْجِدِ يَخُوضُونَ فِيمَنْ يَؤُمُّهُمْ فِي اَلصَّلاَةِ عَلَيْهِ وَ أَيْنَ يُدْفَنُ؟》
♦️امام علی(ع) وقتی از كار غسل و حنوط و كفن حضرت رسول اکرم(ص) فارغ شد، پيش ايستاد و بر آن حضرت(ص) نماز خواند و هيچ كس را در نماز با خود شريك نساخت و مسلمانان در مسجد گرد آمده بودند و در اينكه آيا چه كسى در نماز بر آن حضرت پيش بايستد؟ و امامت كند؟ و آيا كجا دفن شود؟ گفتگو مي كردند!
در این هنگام؛ امام علی(ع) خارج شد و خطاب به آنان فرمود :
📋《إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) إِمَامُنَا حَيّاً وَ مَيِّتاً فَيَدْخُلُ إِلَيْهِ فَوْجٌ فَوْجٌ مِنْكُمْ فَيُصَلُّونَ عَلَيْهِ بِغَيْرِ إِمَامٍ وَ يَنْصَرِفُونَ وَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَقْبِضْ نَبِيّاً فِي مَكَانٍ إِلاَّ وَ قَدِ اِرْتَضَاهُ لِرَمْسِهِ فِيهِ وَ إِنِّي دَافِنُهُ فِي حُجْرَتِهِ اَلَّتِي قُبِضَ فِيهَا فَسَلَّمَ اَلْقَوْمُ لِذَلِكَ وَ رَضُوا بِهِ》
♦️همانا رسول اکرم(ص) در زندگى و پس از مرگ امام و پيشواى ما است.
پس دسته دسته برويد و بدون امام بر او نماز بخوانيد و بيرون آئيد و همانا خداوند جان هيچ پيغمبرى را در جايى نگيرد، جز اينكه همان جا را براى دفن او پسنديده است و من آن حضرت(ص) را در همان حجرهاى كه از دنيا رفته است دفن خواهم كرد، پس آن مردم تسليم اين دستور شده و بدان خوشنود شدند.
سپس بعد از نماز، امیرالمومنین(ع) بدن مطهر رسول اکرم(ص) را درون قبر گذاشت.
📋《ثُمَّ نَزَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) اَلْقَبْرَ فَكَشَفَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى اَلْأَرْضِ مُوَجَّهاً إِلَى اَلْقِبْلَةِ عَلَى يَمِينِهِ ثُمَّ وَضَعَ عَلَيْهِ اَللَّبِنَ وَ هَالَ عَلَيْهِ اَلتُّرَابَ》
♦️امام على(ع) بعد از گذاشتن بدن مطهر در درون قبر، به درون قبر آمد و جامۀ كفن را از روى رسول خدا(ص) به يكسو زد و گونۀ آن حضرت(ص) را از طرف راست رو به قبله بر زمين نهاد، سپس خشت چيده و خاك بر روى آن لحد ریخت.(۲)
متاسفانه یکی از تاسف بارترین حوادث تاریخ همین واقعه است؛ کسانی که دم از مسلمانیت و صحابه رسول اکرم(ص) بودن را می زدند، به جای آنکه در پی دفن پیامبرشان باشند، به محض آنکه خبر رحلت آن بزرگوار را شنیدند، برای غصب خلافت یا به دست آوردن جایگاه و مقامی در آن، جنازه رسول اکرم(ص) را به حال خود رها کردند و حتی برای شرکت در نماز بر بدن رسول اکرم(ص) نیز حاضر نشدند.
بدین ترتیب تشییع جنازه حضرت(ص) در شبانه صورت گرفت.
👤اعمش می گوید :
📋《قُبِضَ نَبِيُّهُم فَلَم يَكُن بِهِم هَمَّ إلَاّ أَن يَقُولُوا : مِنَّا أَمِيرُ وَ مِنكُم أَمِيرُ وَ مَا أَظُنُّهُم يَفلِحُونَ》
♦️پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هَمّ و غمی نداشتند جز آنکه عدّه ای بگویند: «امیر از ماست!» و طایفه ی دیگری بگویند : «امیر از ماست!».(۳)
👤امام محمد باقر(ع) می فرماید:
📋《فِی يَوْمِ اَلثَّلاَثَاءِ حَتَّى صَلَّى عَلَيْهِ اَلْأَقْرِبَاءُ وَ اَلْخَوَاصُّ وَ لَمْ يَحْضُرْ أَهْلُ اَلسَّقِيفَةِ وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) أَنْفَذَ إِلَيْهِمْ بُرَيْدَةَ وَ إِنَّمَا تَمَّتْ بَيْعَتُهُمْ بَعْدَ دَفْنِهِ》
♦️مردم تا شب سه شنبه بر بدن آن حضرت(ص) نماز می خواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت(ص) بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت(ص) حاضر نشدند. امیرالمومنین(ع) بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت(ص) بیعت آنان هم تمام شد.(۴)
👤عایشه هم در این باره اقراری دارد که جالب توجه است. او گفته است :
📋《مَا عَلِمْنَا بِدَفْنِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّى سَمِعْنَا صَوْتَ الْمَسَاحِي فِي جَوْفِ لَيْلَةِ الْأَرْبِعَاءِ》
♦️به خدا قسم ما از دفن پیامبر اکرم(ص) با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت(ع) شنیدیم.(۵)
📚 منابع :
۱)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۵
۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸۹
۳)تقریب المعارف حلبی، ص۲۵۶
۴)مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۳۹
۵)تاریخ الاسلام ذهبی، ج۱، ص۵۸۲
@TarikhEslam