7⃣فرزندان #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در کربلا!👇
✅ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن اثیر درباره حضرت زینب(علیه السلام) می نویسد :
📋«وَ زَوَّجَهَا أَبُوهَا اِبنَ أَخِيهِ عَبدِ اللَّه بنِ جَعفَرِِ فَوَلَّدَت لَهُ أَولَادَاََ»
♦️امام علی(علیه السلام) زینب کبری(سلام الله علیها) را به ازدواج برادر زاده اش عبدالله بن جعفر در آورد و زینب کبری(سلام الله علیها) نیز فرزندانی را به دنیا آورد.(۱)
آنچه مسلم است اینکه حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بن جعفر صاحب اولاد شده است ولی اختلاف در این است که آیا آن دو تن [عون و محمد] که نامشان جزء شهدای کربلاست، فرزندان مشترک عبدالله و زینب کبری(سلام الله علیها) بودند یا خیر؟
👤شیخ مفید نقل می کند که؛
وقتی امام حسین(علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرد، در بین راه؛
📋«وَ أَلْحَقَهُ عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ بِابْنَيْهِ عَوْنٍ وَ مُحَمَّدٍ»
♦️عبدالله همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) دو فرزند خود به نام های عون و محمد را نزد امام حسین(علیه السلام) فرستاد.(۲)
👤عماد الدین طبری می نویسد :
محمد و عون فرزندان حضرت زینب(سلام الله علیها) از عبدالله بوده است.(۳)
👤اما محمد بن جریر طبری می نویسد :
📋«مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّه وَ اُمُّهُ الخَوصَاء بِنتُ حَفصَةَ بنِ ثَقيفِ بنِ رَبيعَةَ»
♦️مادر محمد بن عبدالله خوصاء بنت حفصه بن ثقیف و عبدالله بوده است.(۴)
اما درباره عون در منابع اینگونه آمده است که؛
👤بلاذری می نویسد :
📋«كَانَ لِعَبْدِاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اِبنَانَ بِاِسمِ عَوْنٍ، لِذَا سُمِّي أَحَدُهُمَا عَونَ الأَكبَرِ وَ الآخَرُ عَوْنُ الأَصغَرِ، وَ كَانَت اُمُّ أَحَدِهِمَا زَينَبُ(س) وَ الآخَرُ اُمُّهُ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ»
♦️عبدالله دو پسر به نام عون داشت که نام یکی عون اصغر و نام دیگری عون اکبر بود.
مادر یکی از آن دو حضرت زینب(سلام الله علیها) بود و مادر یکی دیگر نیز جمانه دختر مسیب بن نجبه بود.(۵)
پس در اینکه کدام یک از این دو در واقعه کربلا حضور داشتند و کدام یک فرزند حضرت زینب کبری(سللم الله علیها) بود، اختلاف است.
👤ابوالفرج اصفهانی در حل این اختلاف می نویسد :
📋«أَنَّ عَوْنَ الأَكبَرِ اِبنُ زَينَبَ(س) وَ هُوَ قُتِلَ مَعَ الحُسَينِ بنِ عَلِيِِ(ع) فِي وَاقِعَةِ الطَّفِ و أَنَّ اُمَّ عَوْنَ الأَصغَرِ جَمَانَةُ بِنتُ المُسَيِّبِ وَ هُوَ الَّذَّی اُستُشهِدَ فِي وَاقِعَةِ الحَرَّةِ»
♦️همانا عون اکبر پسر زینب کبری(سلام الله علیها) بود که در واقعه کربلا به همراه امام حسین(علیه السلام) بنت مسیب بود که عون اصغر در واقعه حرّه در مدینه به شهادت رسیدند.(۶)
📚منابع :
۱)الإصابة ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۱۶۶
۲)الإرشاد شیخ مفید،ج۲، ص۶۸
۳)کامل بهایی عماد الدین طبری، ص۶۴۷
۴)تاريخ طبری، ج۵، ص۴۶۹
۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۵
۶)مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهانی، ص۸۳
@TarikhEslam
8⃣حضور #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها در واقعه کربلا!👇
✅در نهضت کربلا، در مقاتل در چند موقِف نام حضرت زینب(سلام الله علیها) آمده است :
🔰شب عاشورا :
امام سجاد(علیه السلام) فرمود :
وقتی امام حسین(علیه السلام) ماجرای شهادت خویش و اسارت اهل بیتش را در شب عاشورا به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود :
حضرت زینب(سلام الله علیها) از شدت حزن و اندوه و ماتم؛
📋«لَطَمَتْ وَجْهَهَا وَ هَوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ وَ خَرَّتْ مَغْشِيّاً عَلَيْهَا»
♦️صورت را خراشید و دست به گریبان برد و چاک زد و سپس بی هوش بر زمین افتاد.
امام حسین(علیه السلام) برخاست و آب بر روی صورت خواهر پاشید و فرمود :
📋«يَا أُخْتَاهْ! اتَّقِي اللَّهَ وَ تَعَزَّيْ بِعَزَاءِ اللَّهِ»
♦️خواهرم!
پرهیزکاری پیشه کن و با آن شکیبائی ای که خدا بهره ات سازد، بردباری کن.(۱)
🔰پس از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) :
در مقاتل آمده است که حضرت زینب(سلام الله علیها) بعد از مطلع شدن از شهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام) از خمیه گاه بیرون آمد و نُدبه کنان خود را به نعش بی جان پسر برادر رساند.
وقتی زینب کبری(سلام الله علیها) با بدن قطعه قطعه شده حضرت علی اکبر(علیه السلام) مواجه شد.
📋«فَأَكَبَّتْ عَلَيْهِ»
♦️خود را بر روی بدن بی جان علی اکبر(علیه السلام) انداخت.
در این حین از آنجایی که امام حسین(علیه السلام) توسط دشمنان محاصره شده بودند، و در مقابل نگاه های آنها قرار گرفته بودند.
امام حسین(علیه السلام)؛
📋«فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ»
♦️نعش علی اکبر(علیه السلام) را رها کرد و دست خواهر را گرفت و به سمت خیمه گاه، نزد زنان خیام برگرداند.(۲)
🔰هنگام شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام) :
طبق گزارش مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا استنصار میکرد.
📋«فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ»
♦️نداى استغاثه امام(علیه السلام) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.
امام حسین(علیه السلام) به سمت خیمهها پیش افتاد و به حضرت زینب(سلام الله علیها) فرمود :
📋«نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ»
♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم.
حضرت زینب(سلام الله علیها) طفل شیرخوار را نزد امام حسین(علیه السلام) آورد، و به آغوش پدر داد.(۳)
🔰قبل از شهادت عبدالله بن حسن(علیه السلام) :
طبق بیان مقاتل وقتی امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه افتاده بود، حضرت عبدالله(علیه السلام) در کنار زینب کبری(سلام الله علیها) بود، ولی وقتی صحنه دلخراش عموی خود را دید؛
📋«فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ : وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي!»
♦️از ماندن نزد عمه امتناع کرد و از دست حضرت زینب(سلام الله علیها) فرار کرد و خود را به امام(علیه السلام) در گودال قتلگاه رساند، در حالی که می گفت : به خدا قسم از عمویم جدا نخواهم شد.(۴)
🔰هنگام وداع امام حسین(علیه السلام) :
هنگامی که امام حسین(علیه السلام) در روز عاشوراء قصد وداع کرد، به اهل حرم فرمود :
📋«یَا اُخْتَاهُ! یَا اُمَّ کُلْثُومِِ! وَاَنْتِ یَا زَینَبُ وَ اَنْتِ یَا رُقَیّةُ وَ اَنـْتِ یا فاطِمَةُ، وَ اَنْتِ یا رُبابُ، اُنْظُرْنَ اِذا اَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقَقْنَ عَلَی جَیبَاً وَلا تَخْمَشْنَ عَلَی وَجْهَاً وَلا تَقُلْنَ عَلَی هَجْراً»
♦️ای خواهرم! ای ام کلثوم! و تو ای زینب، و تو ای رقیّه، و تو ای فاطمه، و تو ای رباب، زمانی که من به قتل رسیدم، در مرگم گریبان چاک نزنید و روی نخراشید و کلامی ناروا بر زبان نرانید.(۵)
سپس حضرت(علیه السلام) فرمود :
📋«يَا سُكَيْنَةُ، يَا فَاطِمَةُ، يَا زَيْنَبُ، يَا أُمَّ كُلْثُومٍ، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَامُ»
♦️ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب، ای ام کلثوم، خداحافظ شما!(۶)
🔰آخرین لحظات حیات امام حسین(علیه السلام) در قتلگاه :
طبق گزارشات وقتی عمرسعد به گودال قتلگاه نزدیک شد و حضرت زینب(س) در این لحظه به عمر سعد خطاب کرد :
📋«یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟»
♦️ای فرزند سعد! آیا اباعبدالله کشته میشود و تو تماشا میکنی؟!(۷)
🔰هنگام شهادت امام حسین(علیه السلام) :
وقتی در عصر عاشورا دید دشمن امام حسین(علیه السلام) را محاصره کرده و بدن صد پاره ی امام(علیه السلام) در قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت :
📋«وامُحَمّداه! صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ»
♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(علیه السلام) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است.(۸)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
🔰هنگام هجوم به خیمهها :
شمر بعد از به شهادت رساندن امام حسین(علیه السلام) وارد خیمه شد و وقتی با امام سجاد(علیه السلام) رو به رو می شود، قصد کشتن امام سجاد(علیه السلام) را کرد، که در این هنگام حضرت زینب(سلام الله علیها) خود را روی امام(علیه السلام) انداخت و فرمود :
📋«وَاللهِ لَایُقتَلُ حَتَّی اُقتَلُ»
♦️به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم.
که حضرت(سلام الله علیها) به این وسیله آن پلید را از قصدش منصرف کرد.(۹)
🔰مجلس عبیدالله در کوفه :
شیخ مفید نقل می کند که؛
📋«وَ أُدْخِلَ عِيَالُ الْحُسَيْنِ(ع) عَلَى ابْنِ زِيَادٍ فَدَخَلَتْ زَيْنَبُ أُخْتُ الْحُسَيْنِ(ع) فِي جُمْلَتِهِمْ مُتَنَكِّرَةً»
♦️اهل بیت امام حسین(علیه السلام) وارد کاخ ابن زیاد شدند، حضرت زینب(سلام الله علیها) در بین آنها با بی اعتنایی به ابن زیاد وارد کاخ شد و به گوشه ای از کاخ رفته وکنیزان حضرت(سلام الله علیها) دور تا دور حضرت(سلام الله علیها) قرار داشتند.
در این هنگام عبیدالله پرسید :
📋«مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟»
♦️این زن چه کسی است که از سایر اسراء جدا شده و دور تا دور او را کنیزانش فراگرفته است؟
کسی به او جواب نداد.
سؤالش را تکرار کرد و باز هم کسی جواب نداد.
دفعه سوم یا چهارم یکی از زنها گفت :
📋«هَذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص)»
♦️این زینب دختر فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول اکرم(ص) است.(۱۰)
بعد از این که ابن زیاد، حضرت زینب(س) را شناخت، چنین گفت :
📋«كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟»
♦️رفتار خدا با برادر و خاندان خود را چگونه دیدی؟
زینب کبری(سلام الله علیها) جواب داد :
📋«مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلَاً!»
♦️من جز خير و زيبايى چيزى نديدم.(۱۱)
🔰مجلس یزید در شام :
وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد.
و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند.
در این حین حضرت زینب(سلام الله علیها) خطاب به یزید لعین فرمود :
📋«یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد»
♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۱۲)
🔰در مدینه :
بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(علیه السلام) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(علیه السلام)، حضرت زینب کبرى(سلام الله علیها) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت :
📋«یَا جَدَّاهْ! إِنِّی نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا»
♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(علیه السلام) را براى تو آورده ام.
زینب(سلام الله علیها) پیوسته گریه مى کرد و اشک و آهش تمامى نداشت.
و هر بار که به برادر زاده اش على بن الحسین(علیه السلام) مى نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى شد.(۱۳)
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۹۴
۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۴
۳)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۱۶
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۰
۵)اللهوف سید بن طاووس، ص۸۲
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۷)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲
۸)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۳
۹)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱
۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۱۵ - ۱۱۶
۱۱)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۶۰
۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
۱۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۷
@TarikhEslam
9⃣هجرت به شام و وفات #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها !👇
✅در مورد علت هجرت حضرت زینب(سلام الله علیها) به سرزمین شام چهار دلیل بیان شده است :👇
1⃣تبعید ایشان به شام توسط یزید!
🔰حضرت زینب(سلام الله علیها) پس از بازگشت از شام به مدینه، از هر فرصتی استفاده می کرد و در هر مجلس و محفلی چهره ی پلید یزید و یزیدیان را افشاء می نمود و مردم را به قیام علیه یزید تحریک می کرد.
این خبر توسط فرمانداران و جاسوسان به یزید رسید و او فهمید که اگر زینب کبری(سلام الله علیها) در مدينه بماند، سرزمين حجاز را بر ضد دستگاه يزيد می شوراند، زيرا زينب(سلام الله علیها) در مدينه همواره رسواگر حكومت يزيد بود و مردم را بر ضد او ميشوراند و هدف شهيدان كربلا را بيان می كند.
بنابراین یزید دستور داد او را از مردم دور کنند و به مصر تبعید نمایند تا از نزدیک ایشان را زیر نظر داشته باشد.
حضرت(سلام الله علیها) به مصر تبعید شد و به نقل برخی منابع در مصر از دنیا رفت.(۱)
و بنابر نقل برخی دیگر از منابع حضرت(سلام الله علیها) مدتی در مصر ماند و بعد از اینکه همسرش عبدالله بن جعفر که تاجر بود به شام آمد، حضرت زینب(سلام الله علیها) برای دیدن همسرش از مصر به شام عزیمت کرد و در این سفر در شام از دنیا رفت.(۲)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
2⃣به خاطر در امان ماندن از واقعه حرّه!
🔰منظور از واقعه حَرّه، همان برخورد خشونت آمیز لشکر شام به دستور یزید به فرماندهی مسلم بن عقبه(مُسرف) با قیام مردم مدینه در سال ۶۳ بود.
فرمانده سپاه شام، مسلم تا سه روز اموال و نواميس مردم مدينه را بر لشكر خود مباح نمود.
در اين فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از ساير مسلمين ده هزار تن به قتل رسيدند.
سپاه بى حياىِ شام شروع به غارت و هتك حرمت نواميس مسلمانان كردند.
در اين حادثه با هزار دختر باكره زنا كردند، و هزار زن بى شوهر باردار شدند، كه آنها را «اولاد حرّه» ناميدند.(۳)
پس حضرت زینب(سلام الله علیها) برای در امان ماندن از این حادثه هولناک به شام رفت و در آنجا از دنیا رفت.(۴)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
3⃣به خاطر قحطی در سرزمین حجاز و مخصوصا مدینه!
🔰علت مسافرت حضرت زينب(سلام الله علیها) از مدينه به شام، اين بود كه قحطی شديدی در حجاز و مدينه پديد آمد.
عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب(سلام الله علیها) تصميم گرفت به همراه زینب کبری(سلام الله علیها) به شام سفر كند، و پس از نابودی قحطی، به حجاز بازگردد.(۵)
┈┉┅━❀🔹️🔵🔹️❀━┅┉┈
4⃣همراهی با عبدالله به شام جهت سرکشی به باغات و اراضی عبدالله!
عبدالله بن جعفر در شام صاحب مزرعه و باغستان بود و از طرفی آب و هوای شام نیز بسیار مطلوب و سرزمین سر سبزی بود.
پس عبدالله به شام سفر کرد و زينب کبری(سلام الله علیها) نیز در اين سفر به همراه شوهرش بود و حضرت(سلام الله علیها) در مدت اقامت در آنجا، مریض شد و از دنیا رفت.
✍نقد و بررسی احتمالات :
۱)احتمال اول :
اكثر راویانی كه عبیدلی از آنان روایت نقل كرده است، مجهول هستند و در كتب رجال و تراجم و نسب هیچ اثری از آن روایان نیست.
و زینبی كه در مصر (قاهره) دفن شده است، «زینب بنت یحیی المتوج بن الحسن الانور بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب» است.(۶)
اینکه ایشان به این دلیل از مدینه به مصر تبعید شوند و بعد از مصر به شام رفته باشند، و در آنجا از دنیا رفته باشند، قول مشهور است.
۲)احتمال دوم :
حضرت زینب(سلام الله علیها) به نقل مشهور در سال ۶۲ هجری قمری، یعنی یکسال بعد از واقعه کربلا از دنیا رفته است و واقعه حره در مدینه در سال ۶۳ هجری اتفاق افتاده است و در صورت صحت تاریخ وفات ایشان در آن سال، مطمئنا ایشان این واقعه را درک نکرده است و دیگر اینکه اهل بیت(علیهم السلام) به امامت امام سجاد(علیه السلام) در آن سال وقوع حادثه حره در مدینه حضور داشتند و دلیلی ندارد که حضرت(سلام الله علیها) به خاطر این حادثه آن هم به سرزمین شام رفته باشند؟!
۳)احتمال سوم :
در تاریخ هیچ نقلی درباره وقوع حادثه قحطی و خشکسالی در مدینه گزارش نشده است و مدینه از شهرهای مهمی است كه مثل بسیاری از شهرهای مهم دنیا برای آن تاریخ های متعددی نوشته اند.
بعضی از این كتابها به حوادث مهمی كه در مدینه اتفاق افتاده مثل سیل، آتش گرفتن حرم رسول اكرم(ص) وزیدن باد سرخ و...پرداخته اند.
اگر چنان قحطی و گرسنگی در آن سال در مدینه اتفاق افتاده بود، قطعا در این كتاب های تاریخی درباره آن بحث می شد، در حالی كه چنین چیزی مطرح نشده است.
۴)احتمال چهارم :
اینكه گفته شده است كه عبدالله بن جعفر در حومه دمشق مزرعه و باغ و اراضی داشته و همراه همسرش جهت سركشی یا بهره برداری از آنها رفته بوده و در این سفر حضرت زینب(سلام الله علیها) درگذشته است مطلب بی اساسی است و در هیچ یك از كتب تاریخی از چنین مزرعه ای اسمی به میان نیامده است.
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
✅در مورد تاریخ وفات و علت وفات ایشان نیز محل اختلاف است.
اما مشهور این است که آن حضرت در ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری پس از تحمل مصائب کربلا و رنجهای اسارت در ۵۷ سالگی از دنیا رفتند.(۷)
اقوال شاذی هم وجود دارد که علت وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) را شهادت ایشان به واسطه سمّ می دانند.
📋《أَنَّهَا قُتِلَت بِسَبَبِ السَمِّ الذِّي قَد يَكُونُ دُسَّ إِلَيهَا مِن قِبَلِ الطَاغِيَةِ يَزِيدَ، حَيثُ لَا يَبعُدُ أَن يَكُونَ قَد تَمَّ ذَلِكَ بِسِرِّيَةٍ تَامَّةِِ، خَفِيَت عَنِ النَّاسِ وَ عَنِ التَّارِيخِ》
♦️زینب کبری(سلام الله علیها) به سبب سمّی که از طرف طاغوت زمان، یزید بن معاویه به ایشان خورانده شد، به شهادت رسید.
که بعید نیست، شهادت ایشان به خاطر این عمل باشد که از تاریخ و مردم پنهان مانده است.(۸)
📚منابع :
۱)اخبار الزینبات یحیی بن حسن عبیدلی، ص۱۱۵
۲)السیده زینب(س) شریف قرشی، ص۲۹۹
۳)شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج۳، ص۲۵۹
۴)هدیة الزائرین شیخ عباس قمی، ص۳۵۳
۵)نزهة اهل الحرمین، سید حسن صدر، ص۳۹
۶)اعیان الشیعه سید محسن امین، ج۷، ص۱۴۲
۷)موسوعة التاريخ الإسلامي یوسفی غروی، ج٦، صص٢٢٦_٢٢٧
۸)زينب الكبری من المهد الى اللحد قزوینی، ج۱، ص۲۹۲
@TarikhEslam
🔟مرقد #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها !👇
✅در مورد محل دفن حضرت زینب(سلام الله علیها) سه دیدگاه وجود دارد :
الف)شام :
نقل مشهور این است که قبر مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) در شام است و این مکان اکنون در جنوب دمشق قرار دارد و به سبب وجود حرم حضرت زینب(سلام الله علیها)، این منطقه «شهرک السیدة زینب(سلام الله علیها)» نام گرفته است.
عماد الدین طبری در «كامل بهائی» می نویسد :
📋«رُوي أنَّ أُمَّ كُلثُومَ(س) أُختَ الحُسَينِ(ع) تُوُفِّيِت بِدَمَشقَ وَ ثَبَتَ مَا يَقُولهُ البَعضُ مِن أَنَّ زَينَبَ(س) هِي أُمُّ كُلثُوم»
♦️روایت شده است که ام کلثوم(س) خواهر امام حسین(علیه السلام) در دمشق وفات یافته و ثابت شده است که زینب(سلام الله علیها) همان ام کلثوم است.(۱)
ب)مدینه :
برخی از مورخان، قبرستان بقیع در مدینه را محل دفن ایشان دانسته اند.
سید محسن امین عاملی می نویسد :
«يَجِبُ أن يَكونَ قَبرُها فِي المَدِينَة المُنوَّرةِ فَإنَّهُ لَم يثبت أنَّها بَعدَ رُجُوعِها لِلمَدِينةِ خَرَجَت مِنهَا»
قبر حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه منوره می باشد و بعد از رجوعش از شام به مدینه، اینکه مجدد از مدینه خارج شده باشد، ثابت نشده است.(۲)
ج)مصر :
برخی نیز مرقد مطهر حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) را در مصر دانسته اند.
این بارگاه در قاهره در منطقه سیدة زینب قرار دارد و به مقام السیدة زینب(س) و مسجد السیدة زینب(سلام الله علیها) مشهور است.
یحیی بن حسن عبیدلی طبق نقلی می نویسد :
«تُوفِّيت زينبُ(س) بِنتَ عَلِی(ع) سَنَة ٦٢ مِن الهِجرَة وَ دُفِنَت بِمَخدَعِها بِدَارِ مُسلمة المستجدّة بِالحَمرَاءِ القصوَى»
دختر امام علی(علیه السلام) در سال ۶۲ هجری درگذشت و بدن ایشان در خانه «مسلمه بن مُخلّد» در منطقه «الحمراء القُصوى»(منطقه ای بین قاهره و شهر فسطاط) در مصر دفن شد.(۳)
📚منابع :
۱)كامل بهائی عماد الدین طبری، ج٢، ص٣٠٢
۲)اعیان الشیعة محسن امین عاملی، ج۷، ص۱۴۰
۳)اخبار الزینبات عبیدلی، ص۱۱۵
@TarikhEslam
📚اوصاف و فضائل عبادی و اخلاقی و علمی #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
@TarikhEslam
1⃣علم و عقل و سخنوری #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅از جمله ويژگی های حضرت زينب(س) كه به ایشان موقعيت ويژه می بخشيد، عقل و تدبيرش بود.
او در بين زنان قريش و بنی هاشم به خاطر درايت و تدبير و حلم و بردباري اش ملقب به عاقله و عقيله و عقيلة النساء شده بود.
👤ابن اثیر عالم اهل تسنن قرن هفتم در تعریف و تمجید از حضرت زینب کبری(س) می نویسد :
📋《كَانَت زَينَبُ(س) اِمرَأَةََ عَاقِلَةََ لَبِيبَةََ جَزِلَةََ》
♦️زینب(س) زنی عاقل، خردمند و کامل بود.(۱)
👤مرحوم علامه مامقانی درباره حضرت زینب(س) می نویسد :
📋《هِیَ عَقیلَةُ بَنی هاشِمٍ وَ قَدْ حازَتْ مِنَ الصِّفاتِ الْحَمیدَةِ ما لَم یُحزْها بَعْدَ اُمِّها احَدٌ حَتَّی حَقَّ اَنْ یُقالَ هِیَ الصِدّیقَةُ الصُغْری وَ هِیَ فِی الْفَصاحَةِ وَ الْبَلاغَةِ کَاَنَّها تَفْرَغُ عَنْ لِسانِ امِیرِالمُؤمِنِینَ(ع)》
♦️زینب بانوی بنیهاشم است که در صفات ستوده، برترین اسـت و کسی جز مادرش بر او افتخار و برتری ندارد، تا جایی که اگر بگوییم او «صدیقه صغری» است، حق گفتهایم.
او در فصاحت و بلاغت، گویا از زبان امیر المؤمنین(ع) سخن می گوید.(۲)
در روایات آماده است که ابن عباس وقتی می خواهد از حضرت زینب(س) چيزی نقل كند، می گويد :
📋《حَدَّثَتْنِي عَقِيلَتُنَا زَينَبُ(س) بِنتُ عَلِيٍّ(ع)..》
♦️بانوی فهیم و اندیشمند ما زینب(س) بر من چنین روایت کردند.(۳)
👤حِذْيَم بن شريك اسدى درباره خطبه حضرت زینب(س) در کوفه میگوید :
زینب کبری(س) بر مردم کوفه نهیب می زد و می فرمود : خاموش باشید!
و با این نهیب، نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند، حتی زنگ شتران نیز از صدا افتاد!
📋《لَمْ أَرَ وَ اللَّهِ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تَنْطِقُ وَ تُفْرِغُ عَلَى لِسَانِ عَلِيٍّ(ع)》
♦️در آن روز به زينب دختر على(ع) نگريستم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر و زبان آورتر از او نديدم.
گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرالمؤمنین على(ع) سخن مى گويد.(۴)
بانویى كه امام سجاد(ع) در حق ایشان فرمودند :
📋《اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عَالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَةِِ وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَةِِ》
♦️اى عمّه! شما الحمدلله بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است.(۵)
حضرت زینب(ع) علاوه بر این، برای زنان کوفه درس تفسیر قرآن داشته است.(۶)
در نقلی امام حسن مجتبی(ع) خطاب به ایشان فرمودند :
📋《إِنَّكِ حَقَّاً مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مِنْ مَعْدَنِ الرِّسالَةِ》
♦️به راستی که تو از درخت نبوت و از معدن رسالت هستی.(۷)
📚منابع:
۱)أُسد الغابة ابن اثیر، ج۵، ص۴۶۹
۲)تنقيح المقال مامقانی، ج۳، ص۷۹
۳)سفينة البحار شیخ عباس قمی، ج۱، ص۵۵۸
۴_۵)بحار الأنوار علامه مجلسی، ج۴۵، صص۱۶۲_۱۶۴
۶)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۳، ص۵۷
۷)السیدة زینب(س) محمود شرقادی، ص۹۸
@TarikhEslam
2⃣عبادت #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅حضرت زینب کبری(س) شبها به عبادت میپرداخت و در دوران زندگی، هیچ گاه تهجّد را ترک نمی کرد.
آنچنان به عبادت اشتغال می ورزید که ملقّب به [عابده آل علی(ع)] شد.
شب زنده داری او حتی در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد.
فاطمه(س) دختر امام حسین(ع) درباره عبادت حضرت زینب(س) می فرماید :
📋《وَ امّا عَمَّتی زَیْنَبُ(س) فَانَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً فی تِلْکَ اللَّیلَةِ ای عاشِرَة مِنَ المُحَرّم فی مِحْرابِها تَسْتَغیثُ الَی رَبِّها، وَ ما هَدَاَت لَنا عَیْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَةُ》
♦️اما عمهام زینب(س)، پس او همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه میکرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.(۱)
در روایتی دیگر امام سجّاد(ع) می فرماید :
📋《اِنَّ عَمَّتِی زَیْنَبُ(س) کَانَت تُوَدِّی صَلَوَاتُهَا مِن قِیَامِ الفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ عِندَ مَسِیرِنا مِن الکُوفَةِ الَی الشَّامِ وَ فِی بَعضِ المَنَازِلِ کَانَت تُصَلِّی مِن جُلُوسِِ لِشِدَّةِ الجَوعِ وَ الضَعفِ مُنذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ لِاَنَّهَا کَانَت تُقَسِّمُ مَا یُصِیبُهَا مِن الطَّعَامِ عَلَی الاَطفَالِ لِاَنَّ القَومَ کَانُوا یُدفِعُونَ لِکُلِّ وَاحِدِِ مِنَّا رَغِیفَاً وَاحِداً مِن الخُبزِ فِی الیَومِ وَ اللَیلَةِ》
♦️عمهام زینب(ص)، نمازهای واجب و مستحبی اش را در طول مسیر کوفه به شام میخواند و در بعضی از توقفگاهها از شدت گرسنگی و ضعف در مدّت شبانه روز نمازش را نشسته خواند.
چون آنچه از غذا سهم او بود، بین کودکان تقسیم میکرد.
چون آن قوم به هر یک از ما یک گرده نان در شبانه روز میدادند.(۲)
ارتباط حضرت زینب(س) با خداوند آن گونه بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به خواهرش فرمود :
📋《يَا اُختَاهُ! لَا تَنسِينِی فِي نَافِلَةِ الَلَّيلِ》
♦️خواهرم! مرا در نماز شب، فراموش نکن.(۳)
📚منابع :
۱)وفیات الائمه(ع) جمعی از نویسندگان، ص۴۴۰
۲)فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، رحمانی، ص۶۴۱
۳)عوالم العلوم عبدالله بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۵
@TarikhEslam
3⃣صبر و پایداری #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅مرحوم علامه مامقانی درباره صبر حضرت زینب(س) می نویسد :
📋《وَ هِیَ فـِی الصـَّبْرِ وَ الثَّباتِ وَ قـُوَّةِ الایمانِ وَالتَّقوی وَحِیدَةٌ》
♦️او در صـبر و قـوّت ایمان و تقوا منحصر به فرد بود.(۱)
حضرت زینب(س) در روز عاشورا، هنگام رسیدن بر بالین برادرش در کربلا با صبری قهرمانانه، چنین گفت :
📋《اللّهُمَّ تَقَبَّل مِنَّا هَذا القُربَانَ》
♦️ خدایا!این قربانی را از ما بپذیر!(۲)
هنگامی که عبیدالله بن زیاد در کوفه با کنایه از حضرت زینب(س) پرسید :
📋《كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟》
♦️رفتار خدا را با برادرت و خاندانت را چگونه دیدی؟
👤حضرت زینب(س) جواب داد :
📋《مَا رَاَیْتُ اِلاّ جَمِیلاً!》
♦️چیزی جز زیبایی ندیدم!(۳)
📚منابع :
۱)تنقيح المقال مامقانی، ج۳، ص۷۹
۲)عوالم العلوم عبدالله بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۸
۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰
@TarikhEslam
4⃣زهد #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅امام سجّاد(ع) درباره زهد و تقوای حضرت زینب(س) می فرماید:
📋《إنَّهَا مَا ادَّخَرَت شَيئَاً مِن يَومِهَا لِغَدِهَا أَبَدَاً》
♦️زینب کبری(س) هيچ گاه چيزی از امروز برای فردای خود نياندوخت.(۱)
📚منبع:
۱)وفيات الأئمه(ع) اثر جمعی از علماء، ص۴۴۱
@TarikhEslam
5⃣شجاعت #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅در طول تاریخ همواره شجاعت حضرت زینب(س) مثال زدنی بود.
حضرت زینب(س)، در خطبه غراء خویش در کاخ یزید و در مقابل چشم همگان، ابتدا یزید را مسئول اصلی حوادث کربلا، معرفی و به دستور یزید برای بستن راه بر امام حسین(ع)، تصریح می فرماید :
📋《أظَنَنتَ يا يَزيدُ حَيثُ أخَذتَ عَلَينا أقطارَ الأَرضِ وآفاقَ السَّماءِ فَأَصبَحنا نُساقُ كَما تُسَاقُ الإِماءُ أنَّ بِنا عَلَى الله هَوانا و بِكَ عَلَيهِ كَرامَةً! وأنَّ ذلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ عِندَهُ!》
♦️اى يزيد! آيا گمان بردى كه بستن راه ها به روى ما و سخت گرفتن بر ما و كشاندنِ ما به مانند كنيزان به هر كجا، نشانه خوارىِ ما نزد خدا و كرامت خدا براى توست؟! و اين، از بزرگىِ ارزش تو نزد اوست؟!
📋《يَابنَ الطُّلَقاءِ! تَخديرُكَ إماءَكَ ونِساءَكَ وسَوقُكَ بَناتِ رَسولِ الله(ص) سَبايا، قَد هَتَكتَ سُتورَهُنَّ وأبدَيتَ وُجوهَهُنَّ، تَحدوا بِهِنَّ الأَعداءُ مِن بَلَدٍ إلى بَلَدٍ، ويَستَشرِفُهُنَّ أهلُ المَنازِلِ وَالمَناهِلِ》
♦️اى فرزند آزادشدگان[مكّه]!
آيا اين، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده مى دارى و دختران پيامبر خدا(ص) را به اسارت مى كشى و پرده شان را مى دَرى و سيمايشان را آشكار مى كنى و دشمنان، آنان را از اين شهر به آن شهر مى برند و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مى آيند.
حضرت زینب(س) در بخشی دیگر از خطبه خود که در مجلس یزید ایراد نمود، آن فاسق را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد :
📋《... مَعَ أَنِّي وَ اللهِ يَا عَدُوَّ اللهِ وَ ابنَ عَدُوِّهِ أستَصغِر قَدرَكَ وَ أستَعظِم تَقرِيعَكَ غَيرَ أنَّ العُيُونَ عَبرَى و الصُدَورَ حَرَّى وَ مَا يُجزِي ذَلِكَ أو يُغنِي عَنَّاَ وَ قَد قُتِلَ الحُسَينُ(ع)》
♦️به خدا سوگند! ای دشمن خدا و ای پسر دشمن او! من ارزش تو را پست و ناچیز می شمرم و آن چوب زدنها و نکوهش هایت را گناهی بس بزرگ میدانم؛ اما چه کنم که دیدهها اشک ریزان، و سینهها سوزان است و این [اشک و آه] نه با آن [ظلم و گناه] برابری می کند و نه دردی از ما دوا میکند، هنگامی که دیگر، امام حسین(علیه السلام) کشته شده است.(۱)
اما منظور حضرت زینب(س) از عبارت《يَابنَ الطُّلَقاءِ!》که در خطبه فرمودند، چه بود؟
《طُّلَقاءِ》 یعنی بردگان و اسیران آزاد شده!
معاویه به همراه پدرش ابوسفیان و مادرش هند جگرخوار و عدهای دیگر، پس از فتح مکه اسلام آوردند.
ابن هشام می گوید :
📋《لَمَّا فَتَحَ رَسّولُ اللهِ(ص) مَكَّةَ عَنوَةََ فَخَطَبَ عَلَى بَابِ الكَعبَةِ، ثُمَّ قالَ بَعدَ كَلامِِ :
يَا مَعشَرَ قُرَيَش! مَا تَرَوُنَ أنَّى فَاعِلُ فِيكُم؟
قَالوا : خَيرَاً! أخُ كَرِيمِِ وَابنُ أخُ كَرِيمِِ!
قَالَ رَسُولُ اللهِ(ص) : اِذهَبُوا فَأنتُم الطُّلَقَاءِ!》
♦️وقتی مکّه توسط حضرت رسول اکرم(ص) فتح شد، حضرت(ص) در کنار کعبه خطبه خواندند، سپس فرمودند : ای قریشیان! فکر می کنید من با شما چه رفتاری خواهم داشت؟
آنها گفتند : رفتاری خوب و نیکو! تو برادری بزرگوار و فرزند برادری بزرگوار هستی!
رسول اکرم(ص) به آنها فرمود : بروید! شما از آزاد شدگانید!(۲)
پس حضرت(ص) آنان را (طُّلَقاءِ) خطاب کرد و از مجازات آنها صرف نظر و آنان را عفو نمود که از جمله ی آنان ابوسفیان پدر بزرگ یزید بود.
از این رو این گروه در تاریخ معروف به «طُّلَقاءِ» شدند و فرزندان آنان را با خطاب «یَاَبنَ طُّلَقاءِ» می شناختند.
و این عنوان کنایهآمیزِ (طُّلَقاءِ) همواره برای آنان بر جای ماند.
و حضرت زینب(س) نیز پس از شهادت امام حسین(ع) در مجلس یزید، در طی خطبهای، یزید را فرزند (طُّلَقاءِ) خطاب کرد.
📚منابع :
۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۱۵
۲)السیرة النبویه ابن هشام، ج۲، ص۴۱۲
@TarikhEslam
6⃣عفت و حجاب #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها :👇
✅یکی از مهمترین مسائل و نکاتی که حضرت زینب(س) در حیات خویش بر آن تأکید داشته اند، حفظ ارزشهایی مانند عفاف و حجاب بوده است.
👤مرحوم علامه مامقانی درباره حجاب حضرت زینب(س) می نویسد :
📋《هِیَ فِی الْحِجابِ و الْلِفّافِ مَزیدَةٌ لَمْ یَر شَخْصَها احَدٌ مِنَ الرِّجالِ فی زَمانِ اَبیها وَ اَخَوَیهَا الاّ یَومَ طَّفِّ》
♦️او در پوشیدگی و حجاب، چنان بود که کسی از مردان در زمان پدر و برادرانش او را ندید، جز در واقعه کربلا.(۱)
👤در نقلی یحیى بن سلیم مازنی می گوید :
من در مدینه مدّت زیادی همسایه حضرت علی(ع) بودم و منزل ما نزدیک خانه ای بود که حضرت زینب(س) در آن ساکن بود.
📋《فَلَا وَاللهِ مَا رَأَیتُ لَهَا شَخصَاً وَلَا سَمعِتُ لَهَا صَوتَاً》
♦️به خدا قسم در این مدت، نه من زینب را (بیرون) دیدم، و نه صدایش را (از داخل خانه) شنیدم!
و هر وقت زینب کبری(س) می خواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا(ص) مشرّف شود، شبانه از منزل خارج می شد در حالی که امام حسن مجتبی(ع) در طرف راست او و امام حسین(ع) در طرف چپ او و امیرالمؤمنین(ع) در جلو او حرکت می کردند.
و هنگامی که حضرت زینب(س) به قبر شریف رسول خدا(ص) نزدیک می شد حضرت علی(ع) جلوتر می رفت و نور چراغ های حرم رسول خدا(ص) را کم می کرد.
یک مرتبه امام حسن(ع) علت این کار را از آن حضرت(ع) سؤال نمود ، حضرت علی(ع) در جواب فرمود :
📋《أخشِى أَن یَنظُرَ أَحَدُ إلى شَخصِ أُختَکَ زَینَبَ(س)》
♦️می ترسم کسی به قد و قامت خواهرت زینب کبری نَظر کند!(۲)
هر چند در مورد صحت این فوق جای بحث و تردید است، اما به هر حال، گذشته از ضعف سند و منبع، پذیرش محتوای آن مخالف آموزههای دینی نیست؛ چرا که حیا و عفت و غیرتمندی هرچند تا این اندازه واجب و لازم نیست، اما ممکن است در شرایط خاصی مطلوب و پسندیده باشد.
در مقاتل آمده است که؛
وقتی کاروان اسرای کربلا وارد کاخ یزید شد، مجلسی رسمی متشکل از بزرگان شام و نمایندگان ادیان در کاخ تشکیل شد.
و در این هنگام، به دستور یزید، اسراء را وارد مجلس کردند در حالی که چشم ها، همه به اسراء می نگریستند.
در این حین حضرت زینب(س) خطاب به یزید لعین فرمود :
📋《یَابنَ الطُلَقَاء! اَ مِنَ العَدلِ يَابن الطُّلقاءِ تَخديرُكَ حَرائِرِك وَ اماءَكَ وَسُوقُك بَناتِ رَسُولِ اللهِ(ص) سَبايَا؟
قَد هَتكْتَ سُتورَهَنَّ وَ ابْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الى بَلَدٍ وَ يَسْتَشرِفْهُنَّ اهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القريبُ والبعيد!》
♦️آيا اين از عدالت است كه همسران و كنيزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهاى، ولى دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسير، روانه كردهاى، پردههاى حرمت آنان را دريده، چهرههايشان را آشكار ساخته و زير سلطه دشمنان از شهرى به شهرى مي گردانى، آنگونه كه مردم شهرها و آبادىها و قلعهها و بيابانها به آنان مي نگرند و دور و نزديك، چهره آنان را تماشا می كنند؟(۳)
📚منبع :
۱)تنقيح المقال مامقانی، ج۳، ص۷۹
۲)عوالم العلوم عبدالله بحرانی، ج۱۱، ص۹۵۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۴
@TarikhEslam
📜توسل عالم اهل تسنن به ساحت نورانی #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
✅یکی از ویژگی های حضرت زینب(سلام الله علیها) گرهگشایی از آحاد مردم حتی از غیر شیعیان است و این خصلت بر سایر مذاهب مخفی نمانده است.
به عنوان نمونه، «مؤمن بن حسن شبلنجی شافعی» از مشاهیر و علمای اهل تسنن(متوفی سال ۱۳۰۸ ه.قمری)، از قول «شیخ عبد الرحمن بن حسن بن عمر الاجهوری» فقیه مالکی مصری(متوفی سال ۱۱۹۸ ه.قمری) چنین مینویسد :
در کتاب شیخ عبدالرحمن اجهوری که نامش «مشارق الانوار فی آل البیت الاخیار» است خواندم که [نوشته بود] :
«در سال هزار و صد و هفتاد برایم گرفتاری شدیدی از گرفتاری های زمانه حاصل شده بود، به مقام سیده زینب(س) که مذکور است توجه کردم و این قصیده را سرودم، و به برکت آن قصیده سختی از من برداشته شد و آن قصیده این است؛
«آلِ طَاهَا لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ
لا سِواكُمْ بِمَا لَكُمْ آلآءُ
مَدحُکُم فِی الکِتابِ جَاءَ مُبِیناً
اَنباتُ عَنهُ مِلَّةٌ سَمحَاءُ و..»
یعنی؛
ای آل طه، برای شما بر ما، ولایت است..الی آخر»(۱)
📚منبع :
۱)نور ألأبصار فی مَناقب آل بَیت ألنّبیّ ألمخْتار(ص) شبلنجی، صص۳۸۲_۳۸۳
@TarikhEslam