eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
154 ویدیو
259 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍پنج داستان شنیدنی از ویژگی ها و اوصاف اخلاقی و رفتاری :👇 @TarikhEslam
✅در نقلی آمده است که؛ به امام سجاد(علیه السلام) عرض شد : 📋«مَا أَقَلَّ وُلْدَ أَبِيكَ؟» ♦️چرا پدرتان اولاد كمتر داشت‌؟ حضرت(ع) فرمودند : 📋«أَتَعَجَّبُ كَيْفَ وُلِدْتُ لَهُ كَانَ يُصَلِّي فِي اَلْيَوْمِ وَ اَللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ فَمَتَى كَانَ يَتَفَرَّغُ لِلنِّسَاءِ؟» ♦️همين قدر كه داشت شگفت آور بود زيرا پدرم در هر شبانه روزى هزار ركعت نماز می گذارد. كى براى آميزش با زنان فراغت داشت‌؟(۱) امام حسین(ع) به عبادت عشق می ورزید. در نقاتل آمده است که؛ روز قبل از روز عاشورا در کربلا، وقتی دشمن قصد حمله داشت، امام حسین(ع) برادرش حضرت عباس(ع) را به سمت خیمه گاه فرماندهی سپاه دشمن فرستاد، تا یک شب از آنان مهلت بگیرد. امام حسین(ع) به عباس(ع) فرمود : 📋«اِرْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ! يَا أَخِي! اِرْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى غُدْوَةٍ وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا اَلْعَشِيَّةَ، لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اَللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي كُنْتُ أُحِبُّ اَلصَّلاَةَ لَهُ وَ تِلاَوَةَ كِتَابِهِ وَ كَثْرَةَ اَلدُّعَاءِ وَ اَلاِسْتِغْفَارَ» ♦️ای عبّاس! جانم به فدايت! برادر جان! سوار شو با آنها ملاقات كن نزدشان برو و اگر مى‌توانى كارشان را تا صبح فردا به عقب بينداز و آنها را امشب از ما دور كن، تا كه شايد امشب به درگاه پروردگارمان نماز بگذاريم و او را بخوانيم و از او طلب مغفرت بكنيم! خدا مى‌داند كه من نماز به درگاهش و تلاوت كتابش و دعا و استغفار زياد را دوست مى‌دارم.(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۹۴   ۲)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅نقل است که در دوران نوجوانی امام حسین(ع) در حالی که خلیفه دوم عمر بن خطاب بر فراز منبر بود، از منبر بالا رفت و به عمر گفت : 📋«اِنزِلْ عَنْ مِنْبَرِ أَبِی وَ اذْهَبْ إِلَى مِنْبَرِ أَبِیْکَ» ♦️از منبر پدرم پایین بیا و به منبر پدرت برو! عمر گفت : پدرم منبری نداشت! سپس عمر مرا پیش خودش نشاند. هنگامی که از منبر پایین آمد گفت : 📋«أَیْ بُنَیَّ! مَنْ علَّمَکَ هَذَا؟» ♦️ای پسرم! چه کسی این کار را به تو یاد داده است؟ امام حسین(ع) فرمود : 📋«مَا عَلَّمَنِیْهِ أَحَدٌ!» ♦️ هیچ کس به من یاد نداده است! عمر از حاضر جوابی و شجاعت امام حسین(ع) تعجب کرد.(۱) در روز عاشورا؛ بعد از شهادت یاران و اصحاب، امام حسین(ع) مهیای نبرد شد. پیاده نظام دشمن حمله را شروع کردند و امام حسین(ع) نیز با شمشير به آنان حمله می كرد و آنان نیز از راست و چپ می گريختند. عده زیادی از نیروهای دشمن را به جهنم فرستاد تا اینکه هیچ‌ کس جرأت به میدان آمدن نداشت. در این هنگام عمر سعد فریاد زد كه مادرتان به عزايتان بنشيند، به مبارزه چه کسی رفته ايد؟ 📋«هَذَا ابنُ قَتَّالِ العَرَبُ! فَاحمِلُوُا عَلیَه مِن کُلِّ جَانِبِ!» ♦️اين پسر كشنده عرب، علي بن ابيطالب(ع) است! از هر طرف او را احاطه کنید و به تنهايی به جنگ او نرويد.(۲) 📚منابع : ۱)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۲۸۵ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۱۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام حسین(علیه السلام) می فرماید : روزی غلامی را دیدم که در حین غذا خوردنش، به سگی نیز غذا می داد. علت این کار را پرسیدم. غلام گفت : 📋«يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! إِنِّي مَغْمُومٌ أَطْلُبُ سُرُوراً بِسُرُورِهِ لِأَنَّ صَاحِبِي يَهُودِيٌّ أُرِيدُ أُفَارِقُهُ» ♦️ای فرزند رسول خدا(ص)! من دلم گرفته و ناراحتم، و می خواهم با مهربانی به این سگ و شادکردنش شاد شوم، چون صاحب من یهودی است و من نمی‌خواهم به او خدمت کنم. امام حسین(ع) به قصد خریداری غلام نزد صاحبش رفت و خواست او را به دویست دینار بخرد.  یهودی گفت : 📋«اَلْغُلاَمُ فِدَاءٌ لِخُطَاكَ وَ هَذَا اَلْبُسْتَانُ لَهُ وَ رَدَدْتُ عَلَيْكَ اَلْمَالَ» ♦️این غلام فدای قدم شما و این باغ هم برای او؛ پولتان (دویست دینار) را هم به شما باز می‌گردانم. امام(ع) فرمود : من این پول را به تو می بخشم. یهودی گفت: من نیز آن را به غلام بخشیدم. امام حسین(ع) غلام را آزاد کرد و همه اموال را نیز به او بخشید.  زن آن یهودی گفت : 📋«أَسْلَمْتُ وَ وَهَبْتُ مَهْرِي لِزَوْجِي» ♦️من مسلمان شدم و مهر خود را به شوهرم بخشیدم. 📋«أَنَا أَيْضاً أَسْلَمْتُ وَ وَهَبْتُهَا هَذِهِ اَلدَّارَ» ♦️من نیز مسلمان شدم و این خانه را به زن بخشیدم.(۱) 📚منبع :  ۱)بحار الانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۹۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام حسین(ع) همواره عزتمندانه زیست و عزتمندانه به شهادت رسید. عزت همواره با نهضت امام حسین(ع) توام بود و صحنه کربلا صرفا تقابل دو سپاه یا دو لشکر نبود، بلکه تقابل نور و ظلمت، تقابل کفر و ایمان و تقابل بین عزت و ذلت بود. این طرف، وجود مبارک امام حسین(ع) که شعارش این بود : 📋«هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» ♦️ذلّت و خواری از ما به دور است.(۱) و همچنین؛ 📋«مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةِِ في ذُلٍّ» ♦️مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است.(۲) امام حسین(ع) حتی لباس تنش ربوده شد، اما حاضر نشد، لباس ذلت بپوشد! امام حسین(ع) بدنش زیر سُمّ اسبان رفت، اما حاضر نشد، زیر بیرق طاغوت و کفر و ذلت برود! این است ! 📚منابع : ۱)اثبات الوصیة مسعودی، ص۱۶۶ ۲)بحار الانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۹۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام حسین(ع) هنگامی که دید بنی امیه و مخصوصا یزید بر کرسی حکومت تکیه زده اند و از اسلام جز اسمش چیزی باقی نگذاشتند، بر خود تکلیف دید که این درخت اسلام را با خون خود آبیاری کند. او در مقابل یزید و دستگاه ظالم حکومتی بنی امیه ایستاد. در تاریخ هست که وقتی مروان بن حکم در مدینه، به امام حسین(ع) پیشنهاد بیعت با یزید را داد، حضرت(ع) در این هنگام آیه استرجاع خواند و فرمود : 📋《وَ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ اَلسَّلاَمُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ اَلْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيدَ》 ♦️چه مصيبتى بالاتر از اين كه مسلمانان به سرپرستى هم‌ چون يزيد دچار شدند! پس بايد با اسلام وداع نمود.(۱) در روایتی دیگر آمده است که امام حسین(ع) فرمود : 📋《عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ بُلِیتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ یزِیدَ وَیحَکَ یَا مَرْوانَ اَتَاْمُرُنِی بِبَیعَةِ یزِیدَ وَهُوَ رَجُلٌ فاسِقٌ!》 ♦️فاتحه اسلام را باید خواند آن زمانی که امت گرفتار امیری چون یزید گردد. وای بر تو ای مروان! آیا مرا به بیعت یزید فرمان می دهی، در حالی که او مرد فاسقی است! سپس فرمود : من خود از پیامبر خدا(ص) شنیدم که می فرمود : 📋《اَلْخِلاَفَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ الطُلَقَاءُ وَ أَبنَاءُ الطُلَقَاءُ، فَإذَا رَأَیتُم مُعَاویَةَ عَلَى مِنبَری فَابقَرُوا بَطنَهُ فَوَ اللّهِ لَقَد رَآهُ أَهلُ المَدِينَةِ عَلَى مِنبَرِ جَدِّي رَسُولِ اللّهِ(ص) فَلَم يَفعَلُوا مَا أَمَّرَهُم بِهِ فَابتَلاهُم اللّهُ بِاِبنِهِ يَزِيدَ》 ♦️اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید، بی درنگ شکم او را پاره کنید. به خدا سوگند که مردم مدینه او را بر فراز منبر جدّم مشاهده کردند؛ ولی به آنچه مأمور شدند، عمل نکردند و خدا آنان را به پسرش یزید مبتلا ساخت‌.(۲) امام(ع) در شهامتی عجیب هیچ گاه با اینان بیعت نکرد و خود را فدای اسلام و پایداری این مکتب ناب محمدی نمود. 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۲ ۲)تسلیة المُجالس کرکی حائری، ج۲، ص۱۵۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣4⃣کاروان در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری قمری به کربلا رسید!👇 @TarikhEslam
✅کاروان امام حسین(ع) بعد از مسافت راه سخت و طولانی در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به سرزمین کربلا رسید. امام(ع) تا وارد سرزمین کربلا شد، غم عجیبی در قلب خویش احساس کرد. قندوزی می نویسد : 📋《وَقَفَ جَوادُ الحُسَينِ(ع)، وَكُلَّمَا حَثَّه عَلَى المَسيرِ لَم يَنبَعِثَ مِن تَحتِه خَطوَةَ وَاحِدَةَ》 ♦️مرکب امام(ع) از حرکت ایستاد و قدم از قدم بر نداشت.(۱) امام(ع) از این حرکت به شگفت آمد و فرمود : 📋《مَا يُقالُ لِهذِهِ الأَرضِ؟ فَقَالُوا : كَربَلاءُ فَبَكَى، وَ قَالَ : كَربٌ وَ بَلَاءٌ!》 ♦️نام این سرزمین چیست؟ پاسخ دادند : کربلا! پس حضرت(ع) گریه کرد و فرمود :  دشت اندوه و بلا! 📋《وَ قَبَضَ الْحُسَيْنُ(ع) قَبْضَةً مِنْها فَشَمَّها، وَ قالَ : هذِهِ وَاللهِ! هِيَ الأَْرْضُ الَّتي أخْبَرَ بِها جَبْرَئيلُ رَسُولَ اللهِ(ص) أَنَّني أُقْتَلُ فيهَا》 ♦️آن گاه كه به امام حسين(ع) مُشتى از خاك آن جا را برگرفت و بوييد و فرمود : به خدا سوگند اين همان سرزمينى است كه جبرئيل به پيامبر خدا(ص) خبر داده که من در آن كشته مى شوم.(۲) سپس حضرت(ع) خطاب به اهل بیت و کاروان فرمود : 📋《قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها!  اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ》 ♦️همین جا توقّف کنید و از آن کوچ نکنید. پروردگارا! پناه می برم به تو از دشت اندوه و بلا! سپس فرمود : 📋《هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ! انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللهِ(ص)》 ♦️منزلگه مقصود ما همین جاست! همين جا، جاى پياده شدن ما و محل ريختن خون ما و محل قبرهاى ماست. جدّم رسول خدا(ص) به من چنين خبر داده است.(۳) لذا امام حسین(ع) دستور داد بارها را بگشایند و خیمه ها را برپا کنند. 📚منابع : ۱)ينابيع المودّة قُندوزی، ص۴۰۶ ۲)تذكرة الخواصّ سبط بن جوزی، ص۲۵۰ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۸۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅بعد از استقرار امام حسین(ع) در کربلا، زمین کربلا را از صاحبان زمین خریدند. شیخ بهایی از احمد بن داوود قمی نقل می کند که؛ 📋《اَنَّ اَلْحُسَيْنَ(ع) اشْتَرَى النَّوَاحِيَ الَّتِي فِيهَا قَبْرُهُ مِنْ أَهْلِ نَيْنَوَى وَ الْغَاضِرِيَّةِ بِسِتِّينَ أَلْفِ دِرْهَم وَ تَصَدَّقَ بِهَا عَلَيْهِمْ وَ شَرَطَ أَنْ يُرْشِدُوا إِلَى قَبْرِهِ وَ يُضَيِّفُوا مَنْ زَارَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ‏》 ♦️امام حسین(ع) زمين منطقه كربلا را [از هر طرف به اندازه چهار میل] به شصت هزار درهم خريد و آن را دوباره به مالكان صدقه داد و شرط كرد كه آنها زائران را سه روز ميهمان كنند و به مزار حضرت راهنمایی کنند.(۱) در حدیثی امام صادق(ع) فرمود : 📋«إِنَّهُم لَم يَفُوا بِالشَّرطِ» ♦️ولی آنان به شرط خود وفا نکردند.(۲) 📚منابع : ۱)مستدرك الوسائل محدث نوری، ج۱۴، ص۶۱ ۲)مقتل الحسین(ع) مقرم، ص۱۹۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅مرحوم شیخ صدوق(۳۸۱ق) در طی روایتی از "هرثمة بن أبی مسلم" می نویسد : امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) هنگامی که از "جنگ صفین" باز می گشت، به همراه سپاهیان خود، در سرزمین کربلا توقف کرد، و نماز صبح را در آنجا به جا آورد، و سپس مقداری از خاک آن زمین را برداشت و بویید و فرمود : 📋《وَأهَاً لَکِ أَیَّتُهَا التُّرْبَهُ لَیُحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ بِغَیْرِ حِسَابٍ》 ♦️شگفتا از تو ای خاک! قومی از تو بیرون می آیند که قیامت بی حساب وارد محشر می شوند.(۱) سپس به زمین اشاره کردند و فرمودند : 📋《[هَذَا] مُنَاخُ رُكَّابِِ وَ مَصَارِعُ عُشَّاقٍ، شُهَداءٌ لایَبِقُهُم کَانَ قَبلَهُم وَ لا یَلحَقُهُم مَن بَعدَهُ》 ♦️اینجا بارانداز سواران و قتلگاه عاشقان است، شهيدانى كه نه پيشینيان بر آنان سبقت جسته‌اند و نه آيندگان به مقام آنان خواهند رسید.(۲) 👤و ابن اثیر(۵۵۵) در روایتی دیگر می نویسد : راوی می گوید : 📋《فَخَرَجتُ مَعَهُ عَلَى شَاطِئِ الفُرَاتِ، فَعَدَلَ عَنِ الطَّرِيقِ وَ وَقَفَو وَقَفنَا حَولَهُ، فَقَالَ بِيَدِهِ : هَذَا مَوضِعُ رِوَاحِلِهِم، وَ مُنَاخُ رِكَابِهِم وَ مُهَرَاقُ دِمَائِهِم، بِأَبي مَن لَا نَاصِرَ لَهُ فِي الأَرضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ إلَّا اللهُ》 ♦️به همراه امام علی(علیه السلام) بر کناره فرات بیرون آمدیم که ایشان از راه کناره گرفت و ایستاد و ما هم گرد او ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود : این جا جایگاه اسباب سفر و خوابگاه مرکب هایشان و محل ریختن خونشان است! پدرم فدای آن که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد. راوی می گوید : 📋《فَلَمَّا قُتِلَ الحُسَينُ(ع) خَرَجتُ حَتَّى چأَتَيتُ المَكَانَ الذَّي قَتَلُوُهُ فِيهِ، فَإِذَا هُوَ كَمَا قَالَ! مَا أَخَطَأَ شَيئَاً》 ♦️هنگامی که امام حسین(علیه السلام) کشته شد بیرون آمدم تا به مکانی که او را در آن جا کشته بودند رسیدم. درست همانگونه بود که علی بن ابی طالب(علیه السلام) گفته بود و حرفش کوچکترین خطایی نداشت.(۳) 👤همچنین موفق بن احمد خوارزمی(۵۶۸ق) می نویسد : امیرمؤمنان علی(علیه السلام) هنگامی که از صِفّین باز می گشت، در کربلا فرود آمد و به ابن عبّاس فرمود : 📋《أَ تَدرِی مَا هَذِهِ البُقعَهُ؟》 ♦️می دانی این مکانْ کجاست؟ ابن عبّاس گفت : نه! امام(علیه السلام) فرمود : 📋《لَو عَرَفتَها لَبَکَیتَ بُکَائِی! ثُمَّ بَکَی بُکَاءً شَدِیدَاً》 ♦️اگر این مکان را می شناختی، همچون من می گریستی! و آن گاه، گریه شدیدی کرد و فرمود : 📋《مَا لِی وَ لِآلِ أبِی سُفیَانَ؟!》 ♦️من با آل ابوسفیان، چه کار دارم؟! 📋《ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحُسَینِ(ع) وَ قَالَ : صَبرَاً یَا بُنَیَّ! فَقَد لَقِیَ أبُوکَ مِنهُم مِثلَ الَّذی تَلقَی بَعدَهُ》 ♦️آن گاه امیر مؤمنان(علیه السلام) به امام حسین(علیه السلام) رو کرد و فرمود : شکیبا باش! پسر عزیزم! پدرت هم از آنان، همانند آنچه تو پس از او خواهی دید، می بیند.(۴) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۶ ۲)منهاج النجاح شیخ بهایی، ج۲، ص۸۶ ۳)اسد الغابة ابن اثیر، ج۲، ص۳۸۹ ۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۲ @TarikhEslam