✍پاسخ:
خاتمه ی جنگ صفین نبرد «لیلة الهریر» در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال ۳۸ هجری قمری بود.(۱)
در آن شب سپاه معاویه از شدّت سرما مانند سگ صدا می کردند، چون «هریر» به صدای سگ می گویند.
آن شب چندان جنگیدند كه نیزهها همه درهم شكست و در کمانها تیری نماند، سپس دست به شمشیر بردند و در آن شب جز صدای چكاچک شمشیر كه در دل مردان هول انگیزتر از بانگ رعد و فرو ریختن هراسآور كوهها بود، صدایی به گوش نمیرسید.(۲)
در وصف این شب آمده است که؛
📋《..كَسَفَتِ اَلشَّمْسُ وَ ثَارَ اَلْقَتَامُ وَ ضَلَّتِ اَلْأَلْوِيَةُ وَ اَلرَّايَاتُ..》
♦️خورشید تیره و تار شد و گَرد و غبار به رنگ خون، در همه جای فضا آکنده شد و پرچم ها و علم ها در هم شکسته شدند.(۳)
امیرالمؤمنین(ع) ذوالفقار به دست و سوار بر اسبِ رسول اکرم(ص) شمشیر می زد و به هر شمشیری که می زد تکبیر می گفت و آنان را به خاک می افکند.
اصحاب و یارلن نیز تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه ای که ذوالفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوی مبارک آن را راست نمودند.
روز هریر نیز مانند شب، با جنگ و خونریزی همراه بود.
در این جنگ جمعی از لشکر حضرت امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمّار یاسر، اویس قرنی، هاشم مرقال، پسر هاشم، خزیمة بن ثابت، صفوان بن حذیفة و عبدالله بن بدیل با برادرش عبدالرّحمن بن بدیل، عبدالله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواصّ امیرالمؤمنین(ع) بودند.
از لشکر معاویه نیز جمع کثیری به درک واصل شدند.(۴)
📚منابع :
۱)أنساب الأشراف بلاذری، ج۲، ص۳۲۳
۲)تجارب الأمم ابن مسکویه، ج۱، ص۵۳۵
۳)بحار الأنوار مجلسی، ج۸۶، ص۱۱۹
۴)وقعة صفین ابن مزاحم، ص۴۷۵
@TarikhEslam
✅عمّار بن یاسر از صحابه بلند مرتبه حضرت رسول اکرم(ص) و از یاران امام علی(ع) بود.
کنیه او ابویقظان و پدرش یاسر و مادرش سمیه بود.
برخی عمار را متولد سال عام الفیل نوشته اند.
عمار خود درباره قرابت سنی خود با حضرت رسول اکرم(ص) می گوید :
📋《كُنتُ تِرْبَاً لِرَسُولِ اللهِ(ص) فِي سَنَةِِ لَم يَكُن أَحَدٌ أَقرَبَ بِهِ سِنًّا مِنِّي》
♦️من همدوش حضرت رسول اکرم(ص) بودم که هیچ کس مانند من از نظر سنی به حضرت رسول اکرم(ص) نزدیکتر نبود.(۱)
1⃣عمار در زمان حضرت رسول اکرم(ص) :👇
عمار از سابقین در اسلام بود و بر اساس روایتی یکی از هفت نفر مسلمان نخست بود.(۲)
عمار بعد از گرویدن به اسلام، پدر و مادر خویش را نیز به اسلام دعوت کرد که آنان در صدر اسلام توسط مشرکان مکه در زیر شکنجه آنان شهید شدند و از آنان به نخستین شهدای اسلام یاد می شود.
ابن اثیر در این باره مینویسد :
📋《فَكَانُوا يُخْرِجُونَ عَمَّارًا وَ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ إِلَى الْأَبْطَحِ إِذَا حَمِيَتِ الرَّمْضَاءُ يُعَذِّبُونَهُمْ بِحَرِّ الرَّمْضَاءِ فَمَاتَ يَاسِرٌ فِي الْعَذَابِ، وَأَغْلَظَتِ امْرَأَتُهُ سُمَيَّةُ الْقَوْلَ لِأَبِي جَهْلٍ، فَطَعَنَهَا فِي قُبُلِهَا بِحَرْبَةٍ فِي يَدَيْهِ فَمَاتَتْ وَ هِيَ أَوَّلُ شَهِيدَةِِ فِي الِاسلَامِ وَ شَدَّدُوا الْعَذَابَ عَلَى عَمَّارٍ بِالْحَرِّ تَارَةً، وَبِوَضْعِ الصَّخْرِ عَلَى صَدْرِهِ أُخْرَى》
♦️مشرکان مکه، عمار و پدرش یاسر و مادرش سمیه را به زیر آفتاب گرم و باد سوزان بیابان مکه برده و آنان را شکنجه می کردند.
این شکنجه ها به قدری تکرار شد تا اینکه یاسر در آن میان جان سپرد و سمیه به ابوجهل پرخاش نمود و ابوجهل نیزۀ خود را در قلب سمیه فرو برد و او از دنیا رفت و سمیه اولین زن شهیده در اسلام بود که به شهادت رسید.
و مشرکان نیز از آن پس، عذاب را بر عمار تشدید کردند، به گونه ای که گاهی او را در آتش می انداختند و گاهی سنگ های بزرگ و سخت بر روی سینه اش قرار می دادند!
حضرت رسول اکرم(ع) هنگام مشاهده این صحنه می فرمود :
📋《اِصْبِرُوا آلَ يَاسِرٍ مَوْعِدُكُمُ الْجَنَّةُ》
♦️ای آل یاسر! صبر پیشه کنید که جایگاه شما بهشت است.(۳)
مشرکین در پی شکنجه و آزار و اذیت عمار، او را مجبور کردند تا به پیامبر اکرم(ص) ناسزاگویی کند و به بتهای مکه یعنی لات و عزّی وفادار و مومن باشد که او نیز در ظاهر به زبان، خواستۀ مشرکان را گفت و خود از شر شکنجه های آنان نجات داد.
این خبر پیچید و بعضی عمار را غایبانه محکوم به کفر می کردند، که رسول اکرم(ص) سخن آنها را رد کرد و فرمود :
📋《كَلاَّ! إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اِخْتَلَطَ اَلْإِيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ》
♦هرگز چنین نیست! همانا سراسر وجود عمار، از فرق سر تا قدمش مملو از ایمان میباشد و ایمان با گوشت و خون او آمیخته است.
سپس رسول اکرم(ص) به عمار فرمود :
📋《إِنْ عَادُوا فَعُدْ لَهُمْ بِمَا قُلْتَ لَهُم》
♦️اگر باز هم از تو خواستند، چنان کن!(۴)
[یعنی تقیه را تکرار کن!]
در پی این ماجرا این آیه نازل شد :
📋《مَن کفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ》
♦️هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد، عذابی سخت خواهد داشت، مگر آن کس که مجبور شده ولی قلبش به ایمان اطمینان دارد.(۵)
عمار از جمله مهاجران به حبشه نیز بوده و در هنگام مهاجرت حضرت رسول اکرم(ص) به مدینه، در کنار آن حضرت(ص) حضور داشته و در محله قبا در ساخت مسجد قبا همکاری کرده است.
به نقل حاکم نیشابوری؛
📋《مَسْجِدُ قُبَاءَ أَوَّلُ مَسْجِدٍ بُنِيَ وَ عَمَّارٌ بَنَاهُ》
♦️مسجد قبا اولین مسجدی بود که در اسلام بنا شد و عمار در آن نماز خواند.(۶)
و در جایی دیگر می گوید :
📋《آخَى رَسُولُ اللَّهِ(ص) بَيْنَ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ وَحُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ》
♦️عمار در هنگام بستن پیمان برادری بین مهاجرین و انصار توسط رسول اکرم(ص)، برادر دینی حذیفه بن یمان گردید.(۷)
عمار در مدینه از صحابه نزدیک حضرت رسول اکرم(ص) بود و در همه جنگهای حضرت(ص) و بیعت رضوان و فتح مکه و واقعه غدیر حضور داشت.
در تاریخ آمده است که هنگام ساختن مسجد مدينه، عمار ياسر برخلاف ديگران كه يك خشت بر مىداشتند، او دو تا دو تا مىآورد، پيامبر اکرم(ص) او را ديد و با دستان مباركش، غبار را از سر و صورت عمار زدود و سپس فرمود :
📋《وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ》
♦️ای عمار! تو را گروه طغیانگر و باغی مىكُشند، در حالى كه عمار آنها را به سوى بهشت و آنها عمار را به سوى آتش دعوت مىكنند.(۸)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
2⃣عمار در زمان خلافت خلفاء :👇
عمار بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) در حمایت از امام علی(ع) درآمد و از متحصنین خانه امام علی(ع) بود و از بیعت با ابوبکر سرباز زد و در تشییع جنازه حضرت فاطمه(س) شرکت داشت.
علامه مجلسی می نویسد :
📋《فَلَمَّا أَنْ هَدَأَتِ الْعُیُونُ؛ وَ مَضَى مِنَ اللَّیْلِ، أَخْرَجَهَا عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع)، وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ؛ وَ عَقِیلٌ وَ الزُّبَیْرُ، وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ بُرَیْدَهُ؛ وَ نَفَرٌ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ وَ خَوَاصِّهِ صَلُّوا عَلَیْهَا، وَ دَفَنُوهَا فِی جَوْفِ اللَّیْلِ!》
♦️پس هنگامی که پاسی از شب گذشت و چشم ها به خواب رفتند، امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، عمّار، مقداد، عقیل، زبیر، ابوذر، سلمان، بریده و گروهی از بنیهاشم و نزدیکان و خواص اهلبیت(ع) جنازه ی مطهره را تشییع و بر ایشان نماز خواندند.(۹)
عمار در دوران خلافت عمر بن خطاب فرماندار شهر کوفه و فرمانده سپاه مسلمانان در این شهر شد و در دوران فرماندهی او بود که جنگ نهاوند روی داد و بخشی از مناطق داخلی ایران فتح شد.
عمار در زمان خلافت عثمان از جمله مخالفان خلیفه بود و با او درگیریهایی داشت و در اعتراضات علیه او شرکت داشت.
یکی از این موارد اعتراض عمار به تبعید ابوذر به ربذه بود که به مشاجره شدیدی بین عمار و عثمان انجامید و عمار به دستور عثمان به سختی کتک خورد و در پی آن عثمان قصد داشت عمار را از مدینه تبعید کند اما با اعتراض بنی مخزوم و امام علی(ع) از این کار منصرف شد.
عمار در ماجرای شورش بر عثمان با معترضان همراهی داشت، او در مصر به معترضان پیوست و در مدینه در محاصره عثمان شرکت داشت.(۱۰)
3⃣عمار در زمان حکومت امام علی(ع) :
عمار از طرفداران خلافت علی(ع) بود و بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با امام علی(ع) دعوت میکردند.
عمار در حکومت امیرالمؤمنین(ع) یکی از اعضای شرطة الخمیس بود.
وقتی از اصبغ بن نباته سؤال شد، که چرا شما را شرطة الخمیس میگفتند؟ او گفت :
📋《اِنَّا ضَمَّنَا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ》
♦️ما برای امیرمؤمنان(ع) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی را بر عهده گرفت.(۱۱)
⚔حضور عمار در جنگهای جمل و صفین :
۱)جنگ جمل :
عمار در جنگ جمل شرکت داشت و فرمانده میسره لشکر امام علی(ع) بود.
نقل شده است که وقتی امام علی(ع) از ذی قار به طرف بصره، برای جنگ جمل حرکت میکرد، دوازده هزار نفر او را همراهی میکردند که عمار یاسر با هزار مرد، فرمانده جناح چپ لشگر و مالک اشتر با هزار مرد فرمانده جناح راست بود.(۱۲)
عمار همچنین در این جنگ، به دستور امام علی(ع) به رهبری امام حسن مجتبی(ع) مامور شدند که مردم کوفه را برای پیوستن به سپاه امام علی(ع) بسیج کنند و مردم را به بصره بخوانند که امام حسن(ع) و سپس عمار در کوفه برای مردم خطبهای خواندند و پس از بیان فضائل امام علی(ع) و پیمان شکنی طلحه و زبیر و بر ملا ساختن فتنه عایشه، آنان را به یاری امام علی(ع) فراخواندند که در طی خطبه ایراد شده حدود نُه هزار نفر از کوفیان به سپاه امام علی(ع) ملحق شدند.(۱۳)
۲)جنگ صفین :
عمار که در این سالها جنگجوی سالخورده ای شده بود، اما در جنگ صفین نیز شرکت داشت و حتی روز سوم جنگ، فرمانده لشکر امام علی(ع) شد.
عبدالله بن سلمه می گوید :
📋《رَأَيْتُ عَمَّارَ بْنَ يَاسِرٍ يَوْمَ صِفِّينَ شَيْخًا طُوَالًا أَخَذَ الْحَرْبَةَ بِيَدِهِ وَ يَدُهُ تَرْعَدُ》
♦️عمار را در صفین دیدم، در حالی که پیرمردی بود که سلاح جنگی بزرگی در دست گرفته و می جنگید، در حالی که دستانش می لرزید.(۱۴)
در یکی از روزهای جنگ، نبرد سختی رخ داد و عمار دلاورانه جنگید در حالی که فریاد میزد :
📋《صَبْراً! وَاللهِ اِنَّ الجَنَّهَ تَحْتَ ظِلَالِ الْبَیْضِ》
♦️مقاومت کنید که به خدا سوگند، بهشت در زیر سایه شمشیر است.(۱۵)
سرانجام عمار در جنگ صفین در ماه صفر سال ۳۷ هجری به دست افراد معاویه به شهادت رسید.
زمانی که خبر شهادت عمار به امیرالمؤمنین(ع) رسید، حضرت(ع) بسیار محزون شد و بر بالین عمّار آمد و سر او را بر زانو نهاد و با حزن و اندوه فراوان اشعاری در بی وفایی دنیا و دوری از دوستان قرائت فرمود و سپس فرمود : انا لله و إنّا إلیه راجعون!(۱۶)
پس از شهادت عمار، امام علی(ع) بر او نماز گزارد و در شهر رِقّه دفن شد.
وقتی دو تن از سپاهیان معاویه که از قبائل مختلف بودند، و در شهادت عمار نقش داشتند، برای اینکه قتل عمار را به قبیله خود منسوب کنند، در حال جدال بودند که در این هنگام، عمروعاص وقتی این صحنه را دید گفت :
📋《وَاللَّهِ إِنْ يَخْتَصِمَانِ إِلَّا فِي النَّارِ》
♦️به خدا قسم! آنان نزاع نمی کنند مگر برای کسب آتش دوزخ!(۱۷)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
بعد از شهادت عمار در بین سپاه معاویه اختلاف ایجاد شد، چون همانطور که قبلا به آن اشاره شد، حضرت رسول اکرم(ص) در طی حدیثی شهادت عمار را به دست گروه باغی وشورشگر پیش بینی کرده بود.
پس بدین ترتیب شهادت عمار ملاک بین حق و باطل در این جنگ شد و همچنین دلیل حقانیت امام علی(ع) بود.
پس سپاه شام اهل بغی محسوب شدند، چون آنان بودند که عمار را به شهادت رساندند.
بعد از جنگ صفین وقتی امام علی(ع) به کوفه بازگشت، در حالی که داغدار یارانی با وفا بود، در مسجد کوفه آخرین خطبه ی دوران حیات شریفشان را خواند و مردم را جنگ مجدد با معاویه دعوت کرد.
اما وقتی حضرت(ع) با بی میلی مردم کوفه برای جنگ، رو به رو شد، در این هنگام، یادی کرد از یاران با وفای خود و فرمود :
📋《أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟》
♦️کجایند برادران من که راه حق را رفتند؟
سپس فرمود :
📋《أَيْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ؟ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؟》
♦️عمار کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟ ذوالشهادتین کجاست؟
📋《ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَى لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ فَأَطَالَ الْبُكَاءَ》
♦️سپس امام على(ع) دست در محاسن شريف و كريم خود زد و گريه ی طولانی کرد و فرمود :
📋《مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِینَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّینَ أَلَّا یَکُونُوا الْیَوْمَ أَحْیَاءً یُسِیغُونَ الْغُصَصَ وَ یَشْرَبُونَ الرَّنْقَ》
♦️برادران ما که خونشان در صفین ریخته شد ضرر نکردند که اگر امروز زنده بودند، خوراکشان غم و غصه و نوشیدنی شان اندوه می شد.(۱۷)
معاویه هنگامی از شهادت عمار و بعدها مالک اشتر آگاه شد، خطاب به مردم شام گفت :
📋《أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ كَانَ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) يَدَانِ يَمِينَانِ فَقُطِعَتْ إِحْدَاهُمَا يَوْمَ صِفِّينَ وَ هُوَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ قَدْ قُطِعَتِ اَلْأُخْرَى اَلْيَوْمَ وَ هُوَ مَالِكٌ اَلْأَشْتَرُ》
♦️علی بن ابی طالب(ع) دارای دو دست بود که یكی در صفین بریده شد و آن عمار بن یاسر بود و دیگری امروز كه مالك اشتر است.(۱۸)
📚منابع :
۱)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۲)الاصابه ابن حجر عسقلانی، ج۳، ص۵۰۵
۳)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۶۷
۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۷۲، ص۴۳۰
۵)سوره نحل، آیه۱۰۶
۶_۷)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۸)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۸۲
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۱۱۳
۱۰)انساب الاشراف بلاذری، ج۵، ص۵۴۹
۱۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۶۵
۱۲)الجمل شیخ مفید، ص۱۷۹
۱۳)الجمل شیخ مفید، صص۲۶۱_۲۴۴
۱۴)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۳
۱۵)وقعة صفین ابن مزاحم، ص۳۲۸
۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۳۲، ص۳۲۸
۱۷)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۳۴
۱۸)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۹۹
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از شهادت #عمار_بن_یاسر_رحمه_الله در #جنگ_صفین در قسمتی از سریال امام علی(ع) ساخته جناب میرباقری : 👆
@TarikhEslam
🕌نمایی از آرامگاه و ضریح #عمار_بن_یاسر_رحمه_الله در شهر «رقِّه» سوریه :👆
@TarikhEslam
📜فضایل #عمار_بن_یاسر_رحمه_الله در کلام حضرات معصومین(علیهم السلام) : 👇
@TarikhEslam
1⃣حضرت رسول اکرم(ع) می فرماید :
📋《اِنَّ الجَنَّةَ تَشتَاقُ اِلَی اَربَعَةَ مِن اُمَتِّی》
♦️همانا بهشت مشتاق چهار نفر از امت من می باشد : امام علی(ع)، عمار، سلمان و ابوذر!(۱)
2⃣در روایتی دیگر؛
📋《عَمَّارُ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَمَّار یَدُورُ مَعَ الحَقِّ حَیثُ مَا دَارَ و قاتِلُ عَمَّارَ فِی النَّارِ》
♦️عمار با حق است و حق با عمار، عمار گرد حق میچرخد، هرجا که باشد، و قاتل عمار در آتش است.(۲)
3⃣در روایتی دیگر می فرماید :
📋《مَنْ عَادَى عَمَّاراً عَادَاهُ اَللَّهُ، وَ مَنْ أَبْغَضَ عَمَّاراً أَبْغَضَهُ اَللَّهُ》
♦️هر كس با عمار دشمنى كند خدا با او دشمنى خواهد كرد و هر كه با عمار كينه ورزد خدا با او كينه ورزد.(۳)
4⃣و در روایتی دیگر می فرماید :
📋《عَمَّارٌ جِلْدَةُ مَا بَيْنَ اَلْعَيْنِ وَ اَلْأَنْفِ وَ مَتَى تُنْكَأِ اَلْجِلْدَةُ تُدْمَ اَلْأَنْفُ》
♦️عمار همانند پوست بین چشمان و بینی است که هرگاه کنده شود، خون جاری می شود.(۴)
5⃣امام رضا(ع) در روایتی به جماعتی که شیعۀ ظاهری بودند فرمود :
📋《لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ؟!!
وَيْحَكُمْ إِنَّ شِيعَتَهُ اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ اَلَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ》
♦️وای بر شما! همانا شیعۀ علی(ع) افرادی مانند حسن(ع) و حسین(ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمار و محمد بن ابی بکر هستند، آنان که هیچ گاه، مخالفت با اوامر آن حضرت(ع) نهی نمودند و هیچ گاه کاری که مورد قهر آن حضرت(ع) بود انجام نمیدادند.(۵)
📚منابع :
۱)الغارات ثقفی، ج۱، ص۲۶۲
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۵
۳)۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۱، ص۱۹۶
۵)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۴۰
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال6⃣6⃣1⃣:منظور از «اهل بغی» که در #جنگ_صفین مطرح شد، چه بود؟👇
#عمار_بن_یاسر_رحمه_الله
#وقایع_ماه_صفر_المظفر
@TarikhEslam
✍پاسخ:
در جنگ صفین بسیاری از افرادی که در هر دو سپاه قرار گرفته بودند، هم معاویه را مؤمن میدانستند و هم امیرالمؤمنین(ع) را، که با این آیه مواجه شدند:
📋《وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ الله》
♦️و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر[باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد، با آن طایفه اى که تعدى مى کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد.
پس اگر باز گشت، میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید، که خدا دادگران را دوست مى دارد.(حجرات، ۹)
اینها هم اهل شام را مؤمن میدانستند و هم کوفه را!
اختلاف این دو را نیز احراز کرده بودند و تلاش داشتند که بین این دو گروه اصلاح شود؛ ولی نشد.
در شناخت باغی مردد بودند که کدام یک است؟
عمار ثابت کرد که باغی، شام است.
شهادت عمار در جنگ صفین به دست سپاهیان معاویه، همواره از عوامل سرزنش معاویه و یکی از دلایل حقانیت علی(ع) در این نبرد دانسته شده است. دلیل این مسئله، شهرت حدیثی از رسول اکرم(ص) بود که داستانش از این قرار بود که؛
هنگام ساختن مسجد مدينه، عمار ياسر برخلاف ديگران كه يك خشت بر مىداشتند، او دو تا دو تا مىآورد، رسول اکرم(ص) او را ديد و با دستان مباركش، غبار را از سر و صورت عمار زدود و سپس فرمود :
📋《وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ》
♦️ای عمار! تو را گروه طغیانگر و باغی مىكُشند، در حالى كه عمار آنها را به سوى بهشت و آنها عمار را به سوى آتش دعوت مىكنند.(۱)
طبق روايات متواترى كه در صحيحترين كتابهاى اهل سنت وجود دارد، قاتل عمار بن ياسر به طور قطع در جهنم خواهد بود.
پس این روایت بیان میکند که کشندگان عمار، گروهی باغی (یعنی گروه خارج از اطاعت امام عادل) هستند.
📚منبع:
۱)احتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۸۲
@TarikhEslam
✍جنگ امیرالمؤمنین(ع) با معاویه؛ مصداق نهی از منکر:
🎙اشکالی که در جنگ صفین به امیرالمؤمنین(ع) داشتند این بود که شما اساساً برای چه لشکرکشی کردید؟
چون آنها هم مسلمان هستند.
حضرت(ع) در توجیه اقدام خودش، با تمسک به روایتی میفرماید :
این شمشیر من، نهی از منکر است.
در اینجا حضرت برای نبرد با طرف مقابل، از کلمه «بَغی» استفاده نمیکند؛ از کلمه «منکر» و «لزوم انکار» استفاده میکند.
✍اقامه نماز جمعه در هر دو اردوگاه:
🎙میدانید که جنگ صفین خیلی طول کشید.
چهل روز درگیری بود، ولی هشت ماه در اردوگاه بودند.
بنابراین جمعه ها نماز جمعه خوانده میشد.
آن طرف، معاویه امام جمعه بود و این طرف علی بن ابیطالب(ع)!
وقتی که راوی میگوید : «سَمِعتُ عليّاً»، یعنی روز جمعه حضرت(ع) نماز جمعه میخواند و در خطبه این مطالب را فرمود.
✍دیدگاه متفاوت یاران حضرت(ع) در جنگ با معاویه:
🎙آن کسانی که با امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین شرکت کردند، آن حضرت(ع) را امام معصوم نمیدانند.
اینها عامه هستند و نسبت به معاویه هنوز دید منفی مطلق ندارند.
برای اینها مسئله است که ما چرا باید با معاویه بجنگیم؟
چون معاویه منصوب خلیفه قبل از علی بن ابی طالب(ع) بود.
اینها کسانی هستند که اولی و دومی را قبول دارند و نسبت به سومی تردید جزئی دارند.
سؤالشان این است که چرا شما با معاویه دست به جنگ زدهاید؟
حضرت(ع) میخواهند شمشیر خودشان را توجیه کنند؛ میفرمایند: علت اینکه من شمشیر کشیدهام، این است که الآن به عدوان عمل میشود.
این عدوان چیست؟ این ظلم و ستم چیست؟
الآن به منکر دعوت میشود.
این منکر چیست که به آن دعوت میشود؟
یکی از این افراد، عبدالرحمن بن ابیلیلای فقیه از فقهای عامه در زمان امیرالمؤمنین(ع) است.
این شخص یکی از قُرّای آنزمان و جزء نیروهای حضرت(ع) بوده است که در صفین حضور پیدا کرد.
چون میدانیم که درصفین ۱۸ هزار نفر از این نمونه با حضرت امیر(ع) بودند که بعداً تبدیل به خوارج شدند.
قرّا به معنای تلاوتگران محض قرآن نبودند؛ بلکه به معنای امروزی، مفسرین قرآن هستند.
کوفه برای اهل سنت، حوزه علمیه آن روز بوده است.
دو نقطه در آن دوران برای تعلیم وجود داشت :
یکی مدینه و دیگری کوفه؛ ولی حوزه کوفه، اقوی از حوزه مدینه بود. عبدالرحمن بن ملجم، اعزامی از کوفه به مصر بود.
در مصر هنگامی که تحت حاکمیت عمروعاص از طرف عثمان بود، با او اختلاف پیدا کرد.
این فرد را عمر اعزام کرده بود و بعدها جزء نیروهایی بود که از مصر آمد تا در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین(ع) بجنگد.
این مسئله را دقت داشته باشید که قُرّا در جنگ با معاویه مردد بودند.
آنها نسبت به شام نظر منفی نداشتند؛ چون شام منصوب از ناحیه عمر بود و دقت کنید که عبدالرحمانی که اعزامی از جانب عمر به مصر است، راجع به عمر تردید ندارد و به همین دلیل که از ناحیه عمر اعزام شده بود، در مورد معاویه هم تردید نداشت.
وقتی معاویه تقصیر کشته شدن عثمان را به گردن امیرالمؤمنین(ع) انداخت و ادعا کرد که علی(ع) باید در این رابطه محاکمه شود، خیلیها در پذیرش امیرالمؤمنین(ع) تردید کردند.
📚منبع:
برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد طائب
@TarikhEslam
✍پاسخ :
#امام_علی_علیه_السلام در میان سپاهیان خود، نیروی ویژه ای به نام «شُرطَةُ الخَمِیسِ» داشت که اینان گروهی از رزمندگان جان بر کف و فدائیان راستین زمان امیرالمؤمنین(ع) بودند، که با آمادگی کامل در همه جا برای امام علی(ع) جانفشانی میکردند.
علت نامگذاری این لشکر به خمیس این بوده که لشگر به پنج قسمت《مقدمه، ساق، مِیمَنه(جناح راست)، مِیسرِه(جناح چپ) و قلب》تقسیم می شده است.
فرمانده این گردان نیز اصبغ بن نباته بود و مهمترین اعضای آن؛ افرادی از قبیل عمار بن یاسر، مالک بن حارث اشتر، محمد بن ابی بکر، حبیب بن مظاهر، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، قیس بن سعد، جابر بن عبدالله انصاری، حُکیم بن جبل، اویس بن عامر قرنی، و میثم بن یحیی تمّار و رُشید هجری و عمر بن حمق خزایی و حذیفة بن یمان و عدی بن حاتم طایی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت و کمیل بن زیاد و.. بودند.
که تعداد آنها طبق روایتی از امام صادق(ع) که فرمود :
📋《كَانُوا شُرطَةُ الخَميسِ سِتَّةَ آلافِ رَجُلٍ أَنصَارَهُ》
♦️تعداد نیروهای شرطه الخمیس با به شش هزار نفر می رسید.(۱)
اینان با امام علی(ع) عهدی دو طرفه بسته بودند.
از اصبغ بن نباته سؤال شد، که چرا شما را شرطة الخمیس میگفتند؟
او گفت :
📋《اِنَّا ضَمَّنَا لَهُ الذِّبْحَ وَ ضَمَّنَ لَنَا الْفَتْحَ》
♦️ما برای امیرمؤمنان(ع) خوندادن و از جان گذشتن را به عهده گرفتیم و او برای ما فتح و پیروزی را بر عهده گرفت.(۲)
در نقلی دیگر آمده است که، اصبغ بن نباته در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه امام(ع) نزد شرطه الخمیس، چنین گفته است :
📋《أَنَّ سُیوفَنَا کانَتْ عَلَی عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَی إِلَیهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ کانَ یقُولُ لَنَا تَشَرَّطُوا فَوَاللهِ مَا اشْتِرَاطُکمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُکمْ إِلَّا لِلْمَوْت》
♦️ما شمشیرهای مان بر شانه های مان بود؛ حضرت(ع) به هر کس اشاره می کرد؛ او را از پا درمی آوردیم.
ایشان به ما می فرمود :
قسم به خدای من که با شما به طلا و نقره شرط نمی کنم، بلکه پیمان ما با شما مرگ و شهادت است.(۳)
امیرمؤمنان(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود چنین فرمود :
📋《تَشَرَّطوا! فَإِنّي لَستُ اُشارِطُكُم إلّا عَلَى الجَنَّةِ》
♦️پیمان ببندید؛ همانا من با شما جز برای بهشت پیمان نمی بندم.(۴)
آنان همیشه مسلح، آماده و همراه امام علی(ع) بودند و در جنگها پیشرو سپاه بودند و همیشه گوش به فرمان و آماده بودند و در اجرای فرمان امام(ع) تعلل نمیکردند.
و با آن حضرت(ع) تا پای جان بیعت کرده بودند و مردانی وارسته، فرهیخته و باتقوا بودند و از قبایل مختلف تشکیل یافته و در غیر زمان جنگ نیز آماده و همراه امام(ع) بودند و ماموریتهای مهم همچون اجرای حدود، بر عهده آنان بود.
حتی برخی از آنان همچون عمار بن یاسر و مالک اشتر و اویس قرنی و ابوالهَیثَم بن تَیهان و خُزیمة بن ثابت، پیش از شهادت امام علی(ع) جان خود را فدا نمودند و به شهادت رسیدند.
📚منابع :
۱)الاختصاص شیخ مفید، ص۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۶۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۳۲، ص۶۱۸
۴)الاختصاص شیخ مفید، ص۳
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
2️⃣9️⃣1⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «پیکار صفین» ترجمه کتاب «وقعة الصفين» حاوی نقل حوادث و جزئیات #جنگ_صفین به صورت تفصیلی اثر نصر بن مزاحم✍📚👇
@TarikhEslam