eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
178 ویدیو
301 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣شجاعت : ✅امام علی(ع) در طی نامه ای به عثمان بن حنیف می نویسد : 📋《وَاللهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا!》 ♦️به خدا سوگند اگر همه عرب ها پشت به پشت هم دهند و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنان پشت نمی کنم و با آنان پیکار می کنم.(۱) حضرت رسول خدا(ص) فرمود : 📋《عَلِيٌّ اَشْجَعُ النَّاسِ قَلْبَاً》 ♦️علی(ع) شجاع ترین و قویدل ترینِ مردم است.(۲) در حدیثی است آمده است که : 📋《کَانَت ضَرَبَاتُهُ وَترَاً》 ♦️ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود!(۳) (با یک ضربت حریف را به خاک می افکند.) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۵۱۴ ۲)المناقب ابن مغازلی، ص۱۵۱، ح۱۸۸ ۳)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱، ص۲۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣یتیم نوازی : ✅نقل است که؛ امام علی(ع) در زمان حکومت خود از کوچه های کوفه می گذشت که زنی را دید كه مشك آبی بر دوش داشت. امام(ع) آن مشك را از او گرفت و تا مقصد بِبَرَد و در راه از حالش پرسید. زن گفت : 📋《بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) صَاحِبِي إِلَى بَعْضِ اَلثُّغُورِ فَقُتِلَ وَ تَرَكَ عَلِيٌّ صِبْيَاناً يَتَامَى وَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْءٌ فَقَدْ أَلْجَأَتْنِي اَلضَّرُورَةُ إِلَى خِدْمَةِ اَلنَّاسِ》 ♦️علی بن ابی‌طالب(ع) همسرم را در یكی از مرزها گماشته بود و او اکنون كشته شده و چند كودك یتیم برای من برجای گذاشته است. و من هم چیزی ندارم و ناگزیر به خدمتگزاری مردم روی آورده‌ام. علی(ع) بعد از حمل بار تا منزل او بازگشت و فردای آن روز، زنبیلی از خوراكی با خود برداشت و به راه افتاد و به در خانه‌ی زن رفت و در زد. زن پرسید : كیستی؟ مولا فرمود : منم! آن بنده‌ای كه در آوردن مشك تو را همراهی كرد. در را بگشا! چیزی برای كودكان با خود آورده‌ام. زن گفت : 📋《رَضِيَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَكَمَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)》 ♦️خدا از تو خرسند باشد و میان من و علی(ع) داوری كند! پس امام(ع) داخل شد و فرمود : من دوست دارم كه به ثوابی برسم! تو آرد را خمير كن، يا اينكه تو بچه‌ها را پرستاری كن و من خمیر کنم و نان بپزم؟!! زن گفت : من بر كار نان آگاه‌تر و تواناترم. پس كودكان را به تو مي‌سپارم. پس آنان سرگرم کن! سپس آن زن شروع به خمير كردن آرد شد و علی(ع) نزد کودکان به پختن گوشت مشغول شد. و آن را پخت و شروع كرد برای كودكان از گوشت و خرما و چیزهای دیگر لقمه گرفتن! هر وقت لقمه‌ای به كودكی می‌داد می‌ فرمود : 📋《یَا بُنَیَّ! اِجعَل عَلَیَّ بنَ اَبِی طَالِبِِ(ع) فِی حِلِِِّ مِمَّا مَرَّ فِی اَمرِکَ》 ♦️پسركم! از آنچه بر تو گذشته است، علی بن ابی‌طالب(ع) را حلال كن! وقتی خمیر آماده شد، زن گفت : ای بنده‌ی خدا! تنور را روشن كن! امام(ع) به روشن كردن تنور پرداخت. هنگامی كه آن را برافروخت، و آتش زبانه می کشید و درون تنور گداخته شد، آنگاه علی(ع) صورت را نزدیک درون آتش برد تا داغی آتش را احساس کند و سپس چنين فرمود : 📋《ذُقْ يَا عَلِيُّ! هَذَا جَزَاءُ مَن ضَیَّعَ اَلاَرامِلَ وَ الیَتَامَی》 ♦️ای علی! بچش! این است كیفر كسی كه حقّ بیوه‌زنان و یتیمان را تباه كند. زن همسایه كه علی(ع) را می‌شناخت او را دید و خطاب به مادر یتیمان گفت : وای بر تو، این امیرالمؤمنین است! آن زن با شتاب آمد در حالی كه می‌گفت : از شما شرمنده‌ام ای امیرمؤمنان. علی(ع) در پاسخ او فرمود : 📋《بَل وَ اَحیَایَ مِنكَ یَا أَمَةَ اللهِ فِیمَا قَصَّرتُ فِی أَمرِكِ》 ♦️من از تو شرمنده‌ام كه در كارت كوتاهی كرده ام.(۱) 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۱۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4⃣عدالت : ✅درمورد عدالت امام علی(ع) همان رفتار مولا با برادرش عقیل کافی است! امیرالمؤمنین(ع) در ضمن خطبه‌ای فرمودند : 📋《وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُ عَقِيلًا وَ قَدْ أَمْلَقَ حَتَّى اسْتَمَاحَنِي مِنْ بُرِّكُمْ صَاعاً وَ رَأَيْتُ صِبْيَانَهُ شُعْثَ الشُّعُورِ غُبْرَ الْأَلْوَانِ مِنْ فَقْرِهِمْ كَأَنَّمَا سُوِّدَتْ وُجُوهُهُمْ بِالْعِظْلِمِ وَ عَاوَدَنِي مُؤَكِّداً وَ كَرَّرَ عَلَيَّ الْقَوْلَ مُرَدِّداً فَأَصْغَيْتُ إِلَيْهِ سَمْعِي فَظَنَّ أَنِّي أَبِيعُهُ دِينِي وَ أَتَّبِعُ قِيَادَهُ مُفَارِقاً طَرِيقَتِي فَأَحْمَيْتُ لَهُ حَدِيدَةً ثُمَّ أَدْنَيْتُهَا مِنْ جِسْمِهِ لِيَعْتَبِرَ بِهَا فَضَجَّ ضَجِيجَ ذِي دَنَفٍ مِنْ أَلَمِهَا وَ كَادَ أَنْ يَحْتَرِقَ مِنْ مِيسَمِهَا!》 ♦️به خدا قسم! عقيل را در اوج فقر ديدم كه يك من گندم از بيت المال شما را از من درخواست داشت، و كودكانش را از پريشانى فقر با موهاى غبار آلود و رنگهاى تيره ديده‏ كه گويى صورتشان را با نيل سياه كرده بودند، عقيل به درخواستش اصرار، و سخنش را تكرار مى‏ كرد، من به گفتارش توجه مى‏ كردم، و او خيال مى‏ كرد كه دينم را به او فروخته، و از راه و روشم دست برداشته و به خواسته‏اش تن مى‏ دهم، در اين اثنا آهن پاره‏اى را گداخته و به بدن او نزديك كردم تا مايه عبرتش شود، ناگهان چون ناله بيمار از حرارت آن آهن پاره ناله زد، و نزديك بود از آن آهن گداخته بسوزد. پس به او گفتم : 📋《ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ يَا عَقِيلُ! أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِيدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِي إِلَى نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ؟ أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَى وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَى؟》 ♦️مادران داغدار بر تو بگريند اى عقيل! آيا تو در برابر آهن پاره‏ اى كه انسانى آن را به شوخى و بازى بر افروخته ناله مى‏ زنى، ولى مرا به جانب آتشى كه خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته مى‏ كشانى؟ آيا تو از اين درد اندك ناله بزنى، و من از آتش سوزنده جهنم ناله نزنم؟!!(۱) 📚منبع : ۱)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۱، ص۲۴۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣سخاوت : ✅امام صادق(ع) در حدیثی می فرماید : 📋《أَنَّ عَلِيّاً(ع) أَصْبَحَ يَوْماً فَقَالَ لِفَاطِمَةَ(ع) : عِنْدَكِ شَيْ‏ءٌ تُغَدِّينِيهِ‏؟ قَالَتْ : لَا فَخَرَجَ وَ اسْتَقْرَضَ دِينَاراً لِيَبْتَاعَ مَا يُصْلِحُهُمْ!》 ♦️روزى حضرت امیرالمومنین(ع) از حضرت فاطمه(ع) غذايى خواستند و فرمودند : آيا چيزى دارى كه من بخورم؟ حضرت فاطمه(ع) فرمودند : نه! حضرت امیرالمومنین(ع) بيرون رفتند و دينارى را قرض كردند تا با آن چيزى براى خوردن بخرند. 📋《فَإِذَا الْمِقْدَادُ فِي جَهْدٍ وَ عِيَالُهُ جِيَاعٌ فَأَعْطَاهُ الدِّينَارَ وَ دَخَلَ الْمَسْجِدَ وَ صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) ثُمَّ أَخَذَ النَّبِيُّ بِيَدِ عَلِيّ(ع) وَ انْطَلَقَا وَ دَخَلَا عَلَى‏ فَاطِمَةَ(س) وَ هِيَ فِي مُصَلَّاهَا وَ خَلْفَهَا جَفْنَةٌ تَفُورُ فَلَمَّا سَمِعَتْ كَلَامَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) خَرَجَتْ فَسَلَّمَتْ عَلَيْهِ وَ كَانَتْ أَعَزَّ النَّاسِ عَلَيْهِ‏ فَرَدَّ السَّلَامَ وَ مَسَحَ بِيَدِهِ عَلَى رَأْسِهَا》 ♦️ناگهان مقداد را ديدند كه در جستجوى غذا است و خانواده‏ اش گرسنه‏ هستند. حضرت(ع) دينار را به او دادند و خود وارد مسجد شدند و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا(ص) خواندند. بعد از نماز، حضرت رسول اکرم(ص) دست حضرت امیرالمومنین(ع) را گرفتند و بر فاطمه(ع) وارد شدند. حضرت فاطمه(ع) در مصلّى، نماز مى ‏خواندند و پشت سرش، ظرفى در حال جوشيدن بود. حضرت فاطمه(ع) وقتى صداى رسول خدا(ص) را شنيدند، بيرون آمدند و بر پدرشان سلام نمودند و ایشان عزيزترين فرد نزد پدرش بودند و پيامبر اکرم(ص) جواب سلامشان را دادند و دست مبترکشان را به سر او كشيدند. سپس فرمودند : 📋《عِشِّينَا غَفَرَ اللَّهُ لَكِ وَ قَدْ فَعَلَ فَأَخَذَتِ الْجَفْنَةَ فَوَضَعَتْهَا بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ : يَا فَاطِمَةُ! أَنَّى لَكِ هَذَا الطَّعَامُ الَّذِي لَمْ أَنْظُرْ إِلَى مِثْلِ لَوْنِهِ قَطُّ وَ لَمْ أَشَمَّ مِثْلَ رَائِحَتِهِ قَطُّ وَ لَمْ آكُلْ أَطْيَبَ مِنْهُ وَ وَضَعَ كَفَّهُ بَيْنَ كَتِفَيْ عَلِيٍّ(ع) وَ قَالَ : هَذَا بَدَلُ‏ دِينَارِكَ‏ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏》 ♦️شام ما را بده، خداوند به تو ببخشد و او هم بخشيده است. حضرت فاطمه(ع) ديگ را برداشت و نزد رسول خدا(ص) نهاد. حضرت(ص) فرمودند : اين غذا را از كجا آورده ‏اى كه نه خوش رنگتر از آن را ديده‏ ام و نه خوشبوتر از آن را و نه تا به حال غذايى بهتر از آن را خورده ‏ام؟ پیامبر اکرم(ص) دست مباركش را ميان دو شانه حضرت(ع) گذاشتند و فرمودند : اين عوض آن دينار تو است! 📋《إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ‏》 ♦️خداوند به هر كس كه بخواهد، بدون حساب، روزى مى‏ دهد.(۱) 📚منبع : ۱)كشف الغمة إربلي، ج۱، ص۴۴۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣زهد : ✅امام علی(ع) همچون فقرا لباس خشن بر تن می کرد و غذای ناگوار می خورد و می فرمود : 📋《يَا دُنْيَا! يَا دُنْيَا! إِلَيْكِ عَنِّي! هَيْهَاتَ! غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا》 ♦️ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو و سراغ من میا! چرا که من تو را سه طلاقه کرده‌ام و لذا رجوعی از من بر تو نیست.(۱) حضرت(ع) در طول زندگی شریفش هرگز غذای سیری نخورد و همواره عبا و نعلینش وصله دار بود. 📚منابع : ۱)شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج۱۸، ص۲۲۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7⃣عبادت : ✅ابودرداء می گوید : ما و تعدادی از کارگران با حضرت علی(ع) در یکی از باغات مدینه کار می‌کردیم، به هنگام عبادت، امام علی(ع) را دیدم که از ما فاصله گرفت و در لابلای درختان ناپدید شد. با خود گفتم شاید به منزل رفته است. چیزی نگذشت که صدای حزن‌آور علی(ع) را در عبادت شنیدم که با خدا راز و نیاز می‌کند. 📋《ثُمَّ فَلَمْ أَسْمَعْ لَهُ حِسَّاً! فَقُلْتُ غَلَبَ عَلَيْهِ النَّوْمُ أُوْقِظُهُ لِصَلَاةِ الْفَجْرِ فَأَتَيْتُهُ فَإِذَا هُوَ كَالْخَشَبَةِ الْمُلْقَاةِ فَحَرَّكْتُهُ فَلَمْ يَتَحَرَّكِ فَقُلْتُ‌ : إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌! مَاتَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)!》 ♦️آرام آرام خود را به ایشان رساندم، دیدم در گوشه‌ای بی‌حرکت افتاده است. با خود گفتم : شاید از خستگی کار و شب زنده‌داری به خواب رفته است، کمی صبر کردم خواستم او را بیدار کنم، هر چه تکانش دادم بیدار نشد، خواستم او را بنشانم نتوانستم، با گریه گفتم : انا الله و انا الیه راجعون! فورا به منزل فاطمه(ع) رفتم و گریان و شتاب‌زده خبر را گفتم. حضرت زهرا(ع) فرمود : 📋《يَا أَبَا الدَّرْدَاءِ! وَ اللَّهِ الْغَشْيَةُ الَّتِي تَأْخُذُهُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ تَعَالَى》 ♦️ابودرداء! به خدا قسم که علی(ع) مانند همیشه در عبادت از خوف خدا مدهوش شده است. ابودرداء می‌گوید : به خدا سوگند! که این حالت را در هیچ کدام از یاران رسول خدا(ص) ندیدم.(۱) در روایتی از امام سجاد(ع) که خود ایشان از عبّاد زمان خویش بود، در مورد عبادت امام علی(ع) می فرماید : 📋《مَنْ يَقْوَى عَلَى عِبَادَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ‌(ع)؟!》 ♦️چه کسی می‌تواند مثل علی بن ابی طالب(ع) عبادت کند؟!!(۲) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۲۵ ۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۱، ص۱۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا