تاملی در تاریخ اسلام
1️⃣بیست و ششم ماه ذی القعده سال دهم هجری قمری، حرکت کاروان حضرت رسول اکرم(ص) از مدینه منوّره به سمت
2️⃣روز سوم ماه ذیالحجه سال دهم هجری، کاروانِ حضرت رسول اکرم(ص) به منطقۀ «عُسْفان» رسید.
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
#روز_شمار_غدیر
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2️⃣روز سوم ماه ذیالحجه سال دهم هجری، کاروانِ حضرت رسول اکرم(ص) به منطقۀ «عُسْفان» رسید. #وقایع_ماه_
3️⃣روز چهارم ماه ذیالحجه سال دهم هجری، کاروانِ حضرت رسول اکرم(ص) به منطقۀ «ذی طُوی» رسید.
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
#روز_شمار_غدیر
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
3️⃣روز چهارم ماه ذیالحجه سال دهم هجری، کاروانِ حضرت رسول اکرم(ص) به منطقۀ «ذی طُوی» رسید. #وقایع_ما
4️⃣روز پنجم ماه ذیالحجه سال دهم هجری، کاروانِ حضرت رسول اکرم(ص) به «مکه» رسید.
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
#روز_شمار_غدیر
@TarikhEslam
📅هفتم ماه ذی الحجه سال ۱۱۴ هجری قمری، #شهادت پنجمین اختر تابناک امامت و ولایت #امام_محمد_باقر_علیه_السلام تسلیت و تعزیت باد.🏴
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ(علیه السلام) بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَما لِعِبَادِكَ وَ مَنَارا لِبِلادِكَ وَ مُسْتَوْدَعا لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِما لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ»
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
@TarikhEslam
#زندگینامه_اهل_بیت_علیهم_السلام
▪️لقب های ایشان را هادی، باقر، شاکر ذکر کردهاند.
▪️کنیه ایشان ابوجعفر است.
▪️زادروز:۱ رجب سال ۵۷ قمری هجری
▪️زادگاه:مدینه
▪️مدت امامت:۱۹ سال(۹۵ تا ۱۱۴)
♦️شهادت:۷ ذی الحجه در سال ۱۱۴ قمری
▪️طول عمر:۵۷ سال
▪️مدفن:بقیع، مدینه
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
▪️امام محمد باقر(ع) فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه(س) دختر امام حسن مجتبی(ع) است.
▪️رسول اکرم(ص) دهها سال قبل از به دنیا آمدن امام باقر(ع)، نام او را محمد و لقبش را «باقر» قرار داد و حدیث جابر و روایات دیگر بر این نامگذاری دلالت میکند.
پس از نزول آیه اطاعت جابر بن عبدالله انصاری از حضرت رسول اکرم(ص) پرسید :
یا رسولالله(ص)! ما خدا و رسول او را شناختيم، اولى الأمر كيستند كه خداى تعالى اطاعت آنان را دوشادوش اطاعت خود و شما قرار داده است؟
حضرت رسول اکرم(ص) خطاب به جابر بن عبدالله انصاری فرمود :
آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ ایشان علی بن ابیطالب(ع) است و بعد از او به ترتیب حسن، حسین، علی بن حسین و محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است و تو در هنگام پیری او را خواهی دید و هر وقت او را دیدی، سلام مرا به او برسان.
پس از محمد بن علی نیز به ترتیب، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از ایشان فرزندش هم نام و همکنیه من است.(۱)
▪️همسر ایشان فاطمه با کنیه أم فروه دختر قاسم بن محمد بن أبی بکر است.
▪️دوران امامت امام محمد باقر(ع) مصادف با ضعف دولت بنی امیه و
درگیری امویان بر سر قدرت بود که عباسیان درصدد روی کار آمدن بودند که امام باقر(ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را پدید آورد، که در دوره امامت فرزندش امام صادق(ع) به اوج خود رسید.
▪️دوران امامت ایشان با پنج تن از خلفای بنی امیه معاصر بود.
۱)ولید بن عبدالملک (۸۶-۹۶ق)
۲)سلیمان بن عبدالملک (۹۶-۹۹ق)
۳)عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق)
۴)یزید بن عبدالملک (۱۰۱-۱۰۵ق)
۵)هشام بن عبدالملک (۱۰۵-۱۲۵ق)
▪️در اعیان الشیعه آمده است که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد امام باقر(ع)، اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد.
▪️از جمله فعالیتهای علمی امام باقر(ع)، مناظره با افراد مختلف در موضوعات گوناگون است، مانند :
مناظره امام(ع) با اسقف مسیحی، با حسن بصری، با هشام بن عبدالملک، با محمد بن منکدر و..
▪️از نظر علمای شیعه، فقیهترین فقیهان صدر اسلام ،شش نفرند که همه آنان از شاگردان واصحاب امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) بودهاند.
آنان عبارتند از :
زرارة بن اعین، ابو بصیر اسدی، فضیل بن یسار، محمد بن مسلم طائفی و برید بن معاویه عجلی
▪️شیخ طوسی، در کتاب رجال خویش، اصحاب و شاگردان امام محمد باقر(ع) را که از آن حضرت نقل حدیث کردهاند ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته است.
▪️شیخ مفید مینویسد :
امام محمد باقر(ع) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه کس او را به عظمت میستود و مورد احترام عامه و خاصه بود.
بدان اندازه که از او در خصوص علم دین و آثار و سنت نبوی و دانش قرآن و سیره و فنون اخلاق و آداب، آشکار شده است از هیچ یک از فرزندان حسن(ع) و حسین(ع) آشکار نشده است.
♦️سرانجام امام باقر(ع) در روز هفتم ماه ذی الحجه، در سن ۵۷ سالگی، در دوران خلافت هشام بن عبدالملک، وبه دستور او، در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع نزد پدر گرامیشان به خاک سپرده شد.(۲)
▪️امام محمد باقر(ع) پیش از شهادت خود، به امام صادق(ع) وصیت کرد که بعداز شهادتش، به مدت ده سال در منی بر ایشان مرثیه و روضه بخوانند.
در روایت آمده است :
《یَا جَعْفَرُ(ع)! أَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًى أَیَّامَ مِنًى》
ای جعفر(ع)! از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه سرایان ده سال در منى برایم نوحه سرائى کنند.(۳)
📚منابع:
۱)اعلام الوری طبرسی، ج۲، ص۱۸۱-۱۸۲
۲)سیره پیشوایان استاد پیشوایی، ص۶۵۳
۳)الکافی شیخ کلینی، ج۵، ص۱۱۷
@TarikhEslam
«السَّلَامُ عَلَيكَ يَابنَ الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَینِ(ع)»
✅ #امام_محمد_باقر_علیه_السلام این افتخار را دارد که نوه دو امام می باشد.
پدر بزرگ مادری او امام حسن مجتبی(ع) و پدر بزرگ پدری اش امام حسین(ع) است.
زیرا؛
فاطمه(س) دختر امام حسن مجتبی(ع)، همسر امام سجاد(ع) بود و امام محمد باقر(ع) حاصل ازدواج این دو بزرگوار است.
ایشان نخستین امامی است که از نسل پاک امام حسن(ع) و امام حسین(ع) متولد شد و به سبب این کرامت به «هَاشِمیٌّ مِن هَاشِمِییِّنَ وَ عَلَوِیٌّ مِنْ عَلَوِییِّن وَ فَاطِمِیٌّ مِنْ فَاطِمِیِیّنَ» نائل شدند.(۱)
از آن پس امامت از نسل حسنین(ع) امتداد یافت و ائمه بعدی از امام باقر(ع) تا امام مهدی(عج) به این کرامت مفتخر شدند که از نسل سبطین پیغمبر اسلام(ع) باشند و فاطمه بنت الحسن(ع) مادر هشت امام شیعه گردید.
📚منبع :
۱)التهذيب شیخ طوسی، ج۶، ص۷۷
@TarikhEslam
#داستان_اهلبیت_علیهم_السلام
💠پنج داستان زیبا و شنیدنی از زندگانی #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :👇
@TarikhEslam
1⃣شرکت کردن #امام_محمد_باقر_علیه_السلام در مسابقه تیراندازی!👇
✅هشام بن عبدالملک در زمان حکومت خود، امام محمد باقر(ع) و فرزندش امام جعفر صادق(ع) را تحت الحفظ به شام آورد.
روزی در مجلسی هشام تصمیم گرفت یک مسابقه تیراندازى ترتیب دهد و امام(ع) را در آن مسابقه شرکت بدهد.
هشام رو به امام محمدباقر(ع) کرد و چنین گفت :
📋«يَا مُحَمَّدُ(ص)! اِرْمِ مَعَ أَشْيَاخِ قَوْمِكَ اَلْغَرَضَ»
♦️ای محمد(ص)! با بزرگان خويشاوند خود تيراندازى كن!
حضرت(ع) فرمود :
📋«إِنِّي قَدْ كَبِرْتُ عَنِ اَلرَّمْيِ فَهَلْ رَأَيْتَ أَنْ تُعْفِيَنِي»
♦️من پير شدهام و موقع تير اندازی ام گذشته و مرا معاف دار.
هشام که خیال مى کرد فرصت خوبى به دست آورده و امام باقر(ع) را در دو قدمى شکست قرار داده است، اصرار و پافشارى کرد و گفت :
📋«وَ حَقِّ مَنْ أَعَزَّنَا بِدِينِهِ وَ نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ(ص) لاَ أُعْفِيكَ»
♦️قسم به حق خدائى كه ما را به دين خود و به پيامبرش امتياز بخشيده است، ممكن نيست.
هشام در اين هنگام به یکی از شخصيتهاى بنى اميه اشاره نمود و دستور داد که تیر و کمان خود را به آن حضرت(ع) بدهند.
📋«فَتَنَاوَلَ أَبِي عِنْدَ ذَلِكَ قَوْسَ اَلشَّيْخِ ثُمَّ تَنَاوَلَ مِنْهُ سَهْماً فَوَضَعَهُ فِي كَبِدِ اَلْقَوْسِ ثُمَّ اِنْتَزَعَ وَ رَمَى وَسَطَ اَلْغَرَضِ فَنَصَبَهُ فِيهِ ثُمَّ رَمَى فِيهِ اَلثَّانِيَةَ فَشَقَّ فُوَاقَ سَهْمِهِ إِلَى نَصْلِهِ ثُمَّ تَابَعَ اَلرَّمْيَ حَتَّى شَقَّ تِسْعَةَ»
♦️پدرم بعد از اين اجبار، تیر و كمان را از هشام گرفت و تیرى در چله کمان نهاد و نشانه گیرى کرد و تیر را درست به قلب هدف زد!
آنگاه تیر دوم را به کمان گذاشت و رها کرد و این بار تیر در چوبه تیر قبلى نشست و آن را شکافت!
تیر سوم نیز به تیر دوم اصابت کرد و به همین ترتیب تا نُه تیر پرتاب نمود که هر کدام به چوبه تیر قبلى خورد!
این عمل شگفت انگیز، حاضران را به شدت تحت تاثیر قرار داده و اعجاب و تحسین همه را برانگیخت.
هشام که همه برنامه هایش غلط از آب در آمده و نقشه اش نقش بر آب شده بود، سخت تحت تاثیر قرار گرفت و بى اختیار گفت :
📋«يَا أَبَا جَعْفَرٍ(ع)! وَ أَنْتَ أَرْمَى اَلْعَرَبِ وَ اَلْعَجَمِ هَلاَّ زَعَمْتَ أَنَّكَ كَبِرْتَ عَنِ اَلرَّمْيِ؟»
♦️ای ابا جعفر(ع)! تو سرآمد تیراندازان عرب و عجم هستى، چگونه مى گفتى پیر شده ام؟!
آنگاه سر به زیر افکند و لحظه اى به فکر فرو رفت که گویی از پیشنهاد خود پشیمان شده است.
سپس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را در جایگاه مخصوص کنار خود جاى داد و فوق العاده تجلیل و احترام کرد و رو به امام(ع) کرده گفت :
📋«يَا مُحَمَّدُ(ص)! لاَ تَزَالُ اَلْعَرَبُ وَ اَلْعَجَمُ تَسُودُهَا قُرَيْشٌ مَا دَامَ فِيهِمْ مِثْلُكَ لِلَّهِ دَرُّكَ مَنْ عَلَّمَكَ هَذَا اَلرَّمْيَ وَ فِي كَمْ تَعَلَّمْتَهُ؟»
♦️ای محمد(ع)! قریش از پرتو وجود تو شایسته سرورى بر عرب و عجم است، این تیراندازى را چه کسى به تو یاد داده است و در چه مدتى آن را فرا گرفته اى؟
حضرت(ع) فرمود :
📋«قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ أَهْلَ اَلْمَدِينَةِ يَتَعَاطَوْنَهُ فَتَعَاطَيْتُهُ أَيَّامَ حَدَاثَتِي ثُمَّ تَرَكْتُهُ فَلَمَّا أَرَادَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ مِنِّي ذَلِكَ عُدْتُ فِيهِ»
♦️مى دانى که اهل مدینه اهل تیر اندازی هستند و به این کار عادت دارند، من نیز در ایام جوانى مدتى به این کار سرگرم بودم ولى بعد آن را رها کردم، امروز وقتی تو اصرار کردى ناگزیر پذیرفتم.
هشام گفت :
📋«مَا رَأَيْتُ مِثْلَ هَذَا اَلرَّمْيِ قَطُّ مُذْ عَقَلْتُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ فِي اَلْأَرْضِ أَحَداً يَرْمِي مِثْلَ هَذَا اَلرَّمْيِ!»
♦️از وقتى به عقل آمدهام چنين تير اندازى نديدهام.
گمان نمي كنم كسى روى زمين بتواند چنين تیری بزند!(۱)
📚منبع :
۱)دلائل الامامه طبرى شیعی، ص۱۰۵
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣شرکت کردن #امام_محمد_باقر_علیه_السلام در مسابقه تیراندازی!👇 ✅هشام بن عبدالملک در زمان حکومت خود،
2⃣ #امام_محمد_باقر_علیه_السلام و مرد مسیحی!👇
✅همانطور که می دانید، لقب امام محمد باقر(ع) باقر(شكافنده) بود.
در نقلی آمده است که؛
روزی مردی مسیحی، به صورت تمسخر و استهزاء، كلمه «باقر» را تصحیف كرد به كلمه «بَقَر» یعنی گاو!
و به آن حضرت(ع) گفت :
📋«أَنْتَ بَقَرٌ!»
♦️تو گاوی!
امام باقر(ع) بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند، با كمال سادگی گفت : نه! من بقر نیستم، من باقرم!
آن مسیحی گفت :
📋«أَنْتَ اِبْنُ اَلطَّبَّاخَةِ»
♦️تو پسر زنی هستی كه آشپز بود!
امام(ع) فرمود :
📋«ذَاكَ حِرْفَتُهَا»
♦️آشپزی شغل او بود.[این عیب و عار نیست!]
آن مسیحی باز گفت :
📋«أَنْتَ اِبْنُ اَلسَّوْدَاءِ اَلزِّنْجِيَّةِ اَلْبَذِيَّةِ»
♦️تو پسر مادر سیاه و بی شرم و بدزبان هستی!
امام باقر(ع) فرمود :
📋«إِنْ كُنْتَ صَدَقْتَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهَا وَ إِنْ كُنْتَ كَذَبْتَ غَفَرَ اَللَّهُ لَكَ»
♦️اگر این نسبت ها كه به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی!
آن مرد با مشاهده ی این همه حلم و صبر از امام باقر(ع)، سرانجام مسلمان شد.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۶، ص۲۸۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2⃣ #امام_محمد_باقر_علیه_السلام و مرد مسیحی!👇 ✅همانطور که می دانید، لقب امام محمد باقر(ع) باقر(شكافن
3⃣زنده شدن جوان شامی به دست مبارک #امام_محمد_باقر_علیه_السلام!👇
✅جوانى از اهل شام در جلسات کلاس امام محمد باقر(ع) زياد حاضر مى شد.
روزى در محفل حضرت(ع) گفت :
📋«وَ اَللَّهِ! مَا أَجْلِسُ إِلَيْكَ حُبّاً لَكَ وَ إِنَّمَا أَجْلِسُ إِلَيْكَ لِفَصَاحَتِكَ وَ فَضْلِكَ»
♦️سوگند به خدا! من به جهت محبّت به شما در جلسه شما حاضر نمى شوم، بلكه فقط به خاطر فصاحت و دانش شماست كه در اين محفل حاضر مى شوم.
امام(عليه السلام) تبسّمى نمود و چيزى نفرمودند.
چند روزى گذشت و خبرى از جوان نشد، حضرت(ع) جوياى حال آن جوان شد.
شخصى گفت : او بيمار است!
در اين حين شخصى وارد شد و گفت :
📋«يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! إِنَّ اَلْفَتَى اَلَّذِي كَانَ يُكْثِرُ اَلْجُلُوسَ إِلَيْكَ قَدْ قَضَى، وَ قَدْ أَوْصَى إِلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَيْهِ»
♦️اى فرزند رسول خدا(ص)! جوان شامى كه در مجلس شما زياد حاضر مى شد، از دنيا رفت.
و نیز وصيّت كرده كه شما بر جنازه او نماز بخوانيد.
امام باقر(ع) فرمود :
📋«إِذَا غَسَلْتُمُوهُ فَدَعُوهُ عَلَى اَلسَّرِيرِ وَ لاَ تُكَفِّنُوهُ حَتَّى آتِيَكُمْ»
♦️وقتى او را غسل داديد، بگذاريد روى سرير باشد و كفن نكنيد تا من بيايم.
آنگاه حضرت(ع) برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند و دعا نمود، سپس سر به سجده گذاشته و سجده را طولانی کرد و بعد برخاست و رداى مبارک حضرت رسول اکرم(ص) را بر تن كرد و نعلين بر پا نمود و به سوى او حرکت کرد.
هنگامی که وارد خانه آن جوان شامی شد، آنان درون اتاقى مشغول غسل آن جوان شامی بودند.
بدین ترتیب او را غسل دادند و روى سرير گذاشتند و حضرت(ع) با نامش او را صدا زد و فرمود : اى فلانى!
ناگاه آن جوان پاسخ داده و لبّيك گفت و سر بلند كرد و نشست.
حضرت(ع) شربت سويقى خواست و به او خورانيد.
آنگاه پرسيد: حالت چگونه است؟
آن جوان گفت :
📋« إِنَّهُ قَدْ قُبِضَ رُوحِي بِلاَ شَكٍّ مِنِّي وَ إِنِّي لَمَّا قُبِضْتُ سَمِعْتُ صَوْتاً مَا سَمِعْتُ قَطُّ أَطْيَبَ مِنْهُ : رُدُّوا إِلَيْهِ رُوحَهُ! فَإِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) قَدْ سَأَلَنَاهُ»
♦️ترديدى ندارم كه قبض روح شدم، وقتى روح از بدنم خارج شد صداى دلنشينى را شنيدم كه تا حال نيكوتر از آن نشنيدهام كه گفتند :
روح او را باز گردانيد، زيرا محمّد بن على(ع) او را از ما خواسته است.(۱)
📚منبع :
۱)الثاقب فی المناقب ابن حمزه طوسی، ج۱، ص۳۶۹
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
3⃣زنده شدن جوان شامی به دست مبارک #امام_محمد_باقر_علیه_السلام!👇 ✅جوانى از اهل شام در جلسات کلاس اما
4⃣برکات حبّ اهل بیت(علیهم السلام) در کلام #امام_محمد_باقر_علیه_السلام!👇
✅برید بن معاویه عجلی می گوید :
در نزد امام باقر(ع) بودم مردی از خراسان با پای پیاده به محضرش آمد و پاهایش را که پوست انداخته بود از کفش بیرون آورد و گفت :
📋«أَمَا وَاَللَّهِ مَا جَاءَ بِي مِنْ حَيْثُ جِئْتُ إِلاَّ حُبُّكُمْ أَهْلَ اَلْبَيْتِ»
♦️به خدا جز دوستی شما اهل بیت(علیهم السلام) هیچ عاملی مرا از راه دور به اینجا نیاورده است.
امام(ع) به او فرمود :
📋«وَ اَللَّهِ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَنَا وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحُبُّ؟
إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ : {قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّٰهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اَللّٰهُ}(آل عمران ۳۱) وَ قَالَ : {يُحِبُّونَ مَنْ هٰاجَرَ إِلَيْهِمْ}(حشر ۹) وَ هَلِ اَلدِّينُ إِلاَّ اَلْحَبُّ؟»
♦️به خدا اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند او را با ما محشور می کند و آیا دین، چیزی جز محبت است؟
خداوند می فرماید : [ای پیامبر!] بگو : اگر خدا را دوست می دارید، مرا پیروی کنید تا خدا دوستتان دارد و خداوند فرمود : کسانی را که به سوی آنها مهاجرت می کنند، دوست دارند و آیا دین، غیر از محبت است؟(۱)
📚منبع :
۱)التفسير عیاشی، ج۱، ص۱۶۷
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
4⃣برکات حبّ اهل بیت(علیهم السلام) در کلام #امام_محمد_باقر_علیه_السلام!👇 ✅برید بن معاویه عجلی می گ
5⃣مردی که از #امام_محمد_باقر_علیه_السلام پند گرفت!👇
✅محمد بن منکدر می گوید :
📋«مَا كُنْتُ أَرَى أَنَّ مَثَلَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ(ع) يَدَعُ خَلَفاً لِفَضْلِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ حَتَّى رَأَيْتُ اِبْنَهُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِظَهُ فَوَعَظَنِي》
♦️خيال نمي كردم على بن الحسين(ع) بتواند جانشينى مانند خود در علم باقی بگذارد.
تا این که خدمت فرزندش محمد بن على(ع) رسيدم.
دوستانش گفتند : چگونه تو را موعظه كرد؟
او گفت : روزی در شدت گرما به خارج مدينه رفتم.
محمد بن على(ع) را كه مردى فربه بود و تكيه به دو غلام سیاه خود داشت و در زمین خود کار می کرد، دیدم.
با خود گفتم : شخصى از بزرگان قريش در چنين ساعتى با اين حال در جستجوى دنيا است؟!!
به خدا قسم او را موعظه خواهم نمود. پيش او رفته و سلام كردم.
جواب مرا با نفسی که از شدت خستگى بريده بود و عرق می ريخت داد.
عرض كردم :
📋«أَصْلَحَكَ اَللَّهُ! شَيْخٌ مِنْ أَشْيَاخِ قُرَيْشٍ فِي هَذِهِ اَلسَّاعَةِ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ فِي طَلَبِ اَلدُّنْيَا لَوْ جَاءَكَ اَلْمَوْتُ وَ أَنْتَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ؟»
♦️خدا خیرت بدهد!
شخصيتى بزرگ از خاندان قريش در چنين ساعتى با اين حال بايد در طلب دنيا باشد؟!
اگر در اين حال مرگ تو را فرا گيرد چه مي كنى؟
ایشان خود را از دو غلام جدا نمود و تكيه كرده و فرمود :
📋«لَوْ جَاءَنِي وَ اَللَّهِ اَلْمَوْتُ وَ أَنَا فِي هَذِهِ اَلْحَالِ جَاءَنِي وَ أَنَا فِي طَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِ اَللَّهِ أَكُفُّ بِهَا نَفْسِي عَنْكَ وَ عَنِ اَلنَّاسِ وَ إِنَّمَا كُنْتُ أَخَافُ اَلْمَوْتَ لَوْ جَاءَنِي وَ أَنَا عَلَى مَعْصِيَةٍ مِنْ مَعَاصِي اَللَّهِ»
♦️به خدا سوگند! اگر مرگ مرا در اين حال فرا گيرد، من در حال انجام يك وظيفه دينى هستم كه خود و خانواده ام را از نياز پيدا كردن به تو و مردم نگه داشته ام!
ترس موقعى است كه مرگ فرا رسد و مشغول معصيت خدا باشى.
من عرض کردم :
📋«يَرْحَمُكَ اَللَّهُ! أَرَدْتُ أَنْ أَعِظَكَ فَوَعَظْتَنِي»
♦️خدا رحمتت کند! من می خواستم شما را نصيحت كنم، شما مرا پند دادى!(۱)
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۶۱
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از مسابقه تیر اندازی هشام بن عبدالملک با حضرت #امام_محمد_باقر_علیه_السلام در فیلم امام الفقهاء :👆
@TarikhEslam
✍تربیت «اصحاب السِرّ» توسط #امام_محمد_باقر_علیه_السلام :👇
@TarikhEslam