🔰با فرزندتون بــــــــــازی کنید🪀 🧩در هر بازیی شما میتونید #تاب_آوری رو به فرزندتون آموزش بدید 🎯مهم اینکه بچه ها یاد بگیرن #بازی کردن برای لذت، کشف و یادگیریه نه صرفا برد و باخت 🔸بازی های گروهی و ورزش⛹‍♂ 🔸بازیهای فکری که در حین بازی میتونید نحوه ی تحمل ابهامات و مهارت حل مساله رو آموزش بدید مثل لگو🧩 یا خونه سازی یا حتی نقاشی🎨 🔸 بازیهای دو نفره ((نمایش نقش مادر و کودک یا معلم و دانش آموز یا بازی ماروپله🎲)) #تربیت_کودک #طیبه_بیدقی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

🍃 🔺 #شکست در بازی این مفهوم رو به کودک میرسونه که همیشه نباید بهترین بود 🍃

🍃 حالا بیایید این ویدئو رو ببینید👇 🍃

#هم_بخندیم_هم_یادبگیریم😁😍 🔍واکنش ما نسبت به شکست‌های زندگیمون و نسبت به اتفاقاتی که باب میلمون نیست چجوریه⁉️ ➖تیم مورد علاقت وقتی میبازه😖 ➖همکارت ترفیع میگیره یا تشویق میشه😏 و..... چه رفتاری از خودمون بروز میدیم⁉️ #الگوی_خوبی_باشیم #بچه‌ها_تکرار_ماهستن #طیبه_بیدقی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

#روزمرگی آخر شب یاس رفته بود تو رختخوابش قصه مون که تموم شد رفتم بوسش کردم و گفتم خوشحالم که خدا شما رو به من هدیه داده🥰 توقع داشتم بگه منم خوشحالم که خدا شمارو به من داده🤩 ولی گفت خب شمام از خدا یاد بگیر یه چیز به من هدیه بده😶😐🙄 به قول سهراب سپهری؛ ما هیچ... ما نگاه...👀

🍃 سلام جان دل☺️ دقت کردی فقط یه سوال مامان گلمون چقدر حرف برای گفتن داشت؟!! فکر کنم دیگه مبحث #تاب_آوری و #تحمل_شکست برای همه قشنگ جا افتاده باشه🙂 یه قــــصــــه هم در این مورد برای بچه ها بخون👇 🍃

🔰قصه با موضوع پرورش تــــاب آوری در کــــودکـــان🧒 📖 امروز علی کوچولو مهمان خاله سارا بود. او از اینکه پیش خاله و دخترخاله اش، مینا بود خیلی خوشحال بود.😍 مینا و علی با هم مارپله بازی می کردند. 🎲 علی همینطور که بازی می کرد خیلی خوشحال بود. بازی آن ها تمام شد و علی نفر دوم شد. اما باز هم خوشحال بود. مینا خیلی تعجب کرده بود.😳 او با تعجب گفت:« علی تو باختی، چرا انقدر خوشحالی؟ چرا گریه نمیکنی؟». 🔖علی لبخندی زد و گفت:« چون برنده نشدم، باید گریه کنم؟ بزار برات داستان خرگوش باهوش رو تعریف کنم!». یکی بود یکی نبود، در یک جنگل بزرگ خرگوشی بود 🐰 که دوست داشت با همه مسابقه دهد. یک روز او با سمور و مار 🐍 و بچه شیر🦁 مسابقه شنا داد. همه دوستان شان ایستاده بودند و تشویق شان می کردند. 🐰خرگوش باهوش تلاش کرد و تلاش کرد، اما سمور و مار و بچه شیر خیلی از او جلوتر بودند. او سعی می کرد سریع تر شنا 🏊 کند، او از اینکه داشت با دوستانش مسابقه می داد لذت می برد. سمور انگار خیلی قوی بود. او با سرعت زیادی شنا می کرد و خرگوش از دیدن سرعت او کیف می کرد. همه، تمام سعی خود را کردند. مسابقه تمام شد و سمور نفر اول شد. مار دوم و بچه شیر نفر سوم شد. به هر سه آن ها جایزه دادند🎁، اما خرگوش برنده نشده بود و جایزه ای نگرفت. همه فکر می کردند که خرگوش ناراحت است و کمی بعد گریه می کند. برای همین سمت خرگوش رفتند. همین که نزدیک خرگوش شدند، دیدند که او خودش را خشک می کند و گریه نمی کند. 🪶خرگوش رو به دوستانش کرد و به همه آن ها تبریک گفت. سپس گفت:« شما خیلی خوب شنا می کردید، من از شنا کردن سمور خیلی لذت بردم. و سعی کردم شنا کردن را از او یاد بگیرم. از اینکه مدتی را با هم مسابقه دادیم، خیلی خوشحالم. چون کنار شما بودم و کیف کردم!🥰». سمور خیلی تعجب کرد. گفت:« تو باختی، اما ناراحت نیستی. چرا؟». 📝 خرگوش باهوش گفت:«یکم ناراحتم که اول نشدم، اما من همیشه دوست دارم که از بازی و مسابقه لذت ببرم، تمام تلاشم رو می کنم که برنده بشم، اما اگه برنده نشدم، سعی می کنم تمرین کنم تا دفعه بعد قوی تر بشم. چرا باید ناراحت بمونم؟ من هم در بازی ها و مسابقه های دیگه خیلی از شما بهترم💪. خیلی سریع می دوم و خیلی باهوشم. پس، دلیلی نداره برای یه بازی گریه کنم و خیلی ناراحت بمونم! 💡مینا وقتی این داستان را شنید، با خودش فکر کرد که این خرگوش🐰 چقدر باهوش است. چون او برای اینکه لذت ببرد بازی 🏀 می کند نه برای اینکه حتما نفر اول شود. بعد مینا به علی گفت:« منم می خوام مثل خرگوش باهوش باشم. قبل از اینکه مسابقه بدم یا بازی کنم، به خودم می گم «من می خوام لذت ببرم از این بازی»، و بعد بازی می کنم. من هم توی خیلی چیزها از بقیه بهترم. پس، دلیلی نداره بعد از باختن ناراحت بشم و گریه کنم». ➡️ برای بقیه هم بفرست تا همه این قصه رو برای بچه هاشون بخونن📖 #قصه #قصه_گویی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

🍃 سلام مهربانو ☺️ امروز میخوام یه مجموعه کتاب بهتون معرفی کنم که به خیلیاتون قبلا معرفی کردم👌 پیشنهاد میکنم هر ۹ جلدشو تهیه کنید چون واقعا تبدیل میشه به زمزمه های مثبت ذهن بچه‌ها و تاثیرات مثبت داره یاس که خیلی دوسشون داره🥰 🍃

۹ کتاب برای اعتماد به نفس و مدیریت احساسات کودکان😎 📚مجموعه کتاب زمزمه‌های مثبت ذهنی🧠 از انتشارات مهرسا #درانتشار_آگاهی_دست_ودلباز_باشیم #معرفی_کتاب #کتاب_خوب 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

اومده میگه مامان نگا کن علوس (عروس) شدم😂 به نظرم شینیون کارش حرفه ای بوده😬 🍃

🍃 حسی که شاید خیلی از مامانا تجربه کرده باشن👆 🍃

🍃 یه نکته ی خیلی مهم در مورد تربیت بچه ها که قبلا هم در موردش صحبت کردیم چی بود⁉️ 🍃

🍃 اینکه تربیت بچه ها پـــروژه نیست تربیت بچه‌ها پــروســه ست یک فـــــرآیــــنـــده 🍃

. این پادکست و گوش بدید👇 .

. ❌ تربیت پروژه نیست❗️ ✅ تربیت پروسه ست❗️ 🏬 بچه ساختمون نیست ❌ 🚕 ماشین نیست ❌ 🖥 کامپیوتر روهم دوسه بار پشت هم کلیک کنی هنگ میکنه😵‍💫 بفرست برا مامانای دیگه⬅️ #تربیت #طیبه_بیدقی 🌸🌱@Tayebeh_beydaghi .

🍃 اینکه دلمون میخواد یه فرزند 🔻 بی عیب و نقص 🔻همیشه صاف و اتو کشیده 🔻همیشه درس خون و نمره ۲۰ 🔻همیشه آروم و حرف گوش کن داشته باشیم در واقع باید به فکر ساخت یه ربات باشیم🤖 البته اگه اون رباتم از دستمون هنگ نکنه خوبه🥴 🍃

🍃 ما قراره👇 🔖آمــوزش ببینیم 🔖آگاهیمون رو به مرحله عــمــل برسونیم 🔖تــلــاش کنیم 🔖اسـتـمـرار،اسـتـمـرار،اسـتـمـرار داشته باشیم 🔖 صــبــوری کنیم 🔖و اینجاست که باید تـوکــل کنیم تا ان شاالله بچه هامون در آینده به بزرگترای بهتری تبدیل بشن👌 🍃

اگر بچم مریض بشه!! اگه خوب تربیت نشه!! اگر همسرم من و ترک کنه!! اگر جنگ بشه!! اگر برشکست بشم!! اگر نتونم..! اگر قبول نشم!! 💥ما در طی روز با بمباران شدیدی از این مدل جملات خودمون رو مورد حمله قرار میدیم😞 💡اینجور مواقع بهترین کار پناه بردن به اسم ⚡️《یــــا فَــــارِجَ الْـــهَــــمِّ 》⚡️خداست دعای ۵۴ صحیفه سجادیه 📖 ((یعنی اى بردارنده غم و دور كننده اندوه☺️)) 🕒وقتشه نگرانی هامون رو از تخت سلطنت ذهن و دلمون پایین بکشیم و خــــــــدا رو جایگزین کنیم. البته که میدونی به تلاشتم باید ادامه بدی💪 #خدا #توکل #تلاش #طیبه_بیدقی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

باخودتون فکر می‌کنید شاید من مامان خوبی نیستم😔 گاهی فکر میکنی از پس زندگیت و آینده برمیایی⁉️ 🔑برای دستیابی به موفقیت در فرزندپروری،کسب و کار و..طرز فکر رو کشف کنید🔍 #فرزندپروری #توسعه_فردی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

اژدهای کوچک گفت:گاهی فکر میکنم اون قدر که باید خوب نیستم. پاندای بزرگ گفت..... #مادرانه #توسعه_فردی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

🎉تو کانالمون یه سری داستانای تربیتی مختص والدین داریم که خیلیاش شبیه زندگیه خودمونه📖 📚رو هر کدوم بزنی میتونی داستانش و بخونی👇 داستان سفرنامه داستان سعید داستان خونه ی خاله داستان زهرا داستان گوزن آبی داستان حدیثه داستان فرهاد داستان کیک پختن داستان سپیده داستان وسط حرفت میپره داستان کوثر داستان مدادرنگی داستان دندان داستان اسکاج برا من داستان دوران کودکی داستان پرت کردن حواس یک داستان پرت کردن حواس دو داستان۱۴۰۰ سال پيش ➡️یادت نره برای بقیه بفرستی #داستان_تربیتی #طیبه_بیدقی 🌸🍃@Tayebeh_beydaghi

. 📗فقط حواستون باشه داستان حدیثه و فرهاد و باهم بخونید .