🎙شهید مصطفی چمران: ☘️خود را بزرگتر از آن میدانم، که محبت خود را از کسی دریغ کنم؛ هر چند آنها محبت مرا درک نکنند. #شهدایی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

من زنده ام به عشق تو یا صاحب الزمان❤️ #جمعه_های_مهدوی #حال_خوب •┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈• @toranjnameh99

#پسرک_فلافل_فروش #قسمت_سی‌_چهارم (طلبه‌ی لوله‌کش) هادی در کنار درس خواندن برای طلبه‌ها صحبت می‌کرد و به شرایط روز عراق و موقعیت آمریکا و دشمنی این کشور با مسلمانان اشاره می‌کرد‌. حالا دیگر زبان عربی را به خوبی تکلم می‌کرد.خیلی از طلبه ها عاشق هادی شده بودند. او با درآمد شخصی خودش بارها دوستان را به خانه‌ی خودش دعوت می‌کرد و برای آنها غذا درست می‌کرد. منزل هادی محل رفت و آمد دوستان ایرانی نیز شده بود‌.در ایام اربعین، خانه را برای اسکان زائران آماده می‌کرد و خودش مشغول پخت و پز و پذیرایی از زائران ابا عبدالله الحسین(ع)می‌شد. برخی از دوستان عراقی هادی می‌گفتند: تو نمی‌ترسی که در این خانه‌ی بزرگ و قدیمی و ترسناک، تک و تنها زندگی می‌کنی؟ هادی هم می‌گفت: اگر مثل من مدت ها کنار خیابان خوابیده بودید قدر این خانه را می‌دانستید! بعد آن رفت و آمد هادی با منازل دوستان طلبه‌اش بیشتر شد.در این رفت و آمد ها متوجه شد که بیشتر دوستان طلبه،از خانواده های مستضعف نجف هستند.بسیاری از این خانواده ها در منازلی زندگی می کنند که از نیاز های اولیه محروم است. این خانه‌ها آب لوله‌کشی نداشت.با اینکه آب لوله‌کشی تا در مقابل درب خانه آمده بود، اما آنها بضاعت مالی برای لوله‌کشی نداشتند. این موضوع بسیار او را رنج میداد.برای همین به تهران آمد و به سراغ دوستانش رفت‌ دستگاه های مربوط به لوله‌کشی را خرید و چند روزی در مغازه‌ی یکی از دوستانش ماند تا نحوه‌ی لوله‌کشی با لوله‌های جدید پلاستیکی را یاد بگیرد. هرچه را لازم داشت تهیه کرد و راهی نجف شد. حالا صبح تا عصر در کلاس درس مشغول بود و بعد از ظهرها لوله تهیه می‌کرد و به خانه‌ی طلبه های نجف می‌رفت. از خود طلبه ها کمک می‌گرفت و منازل مردم مستضعف، ولی مومن نجف را لوله‌کشی آب می‌کرد. خستگی برای این جوان معنا نداشت.از صبح زود تا ظهر سرکلاس بود.بعد هم کمی غذا می‌خورد و سوار بر دوچر‌خه‌ای که تازه خریده بود راهی می‌شد و در خانه‌های مردم مشغول کار می‌شد. برخی از دوستان هادی نمی‌فهمیدند! یعنی نمی‌توانستند تصور کنند که یک طلبه که قرار است لباس روحانی بپوشد چرا این کارها را انجام می‌دهد!؟ برخی فکر می‌کردند که لباس روحانیت یعنی آهسته قدم برداشتن و ذکر گفتن و دعا کردن و... برای همین به او ایراد می‌گرفتند‌.حتی برخی ها به اینکه او با دوچرخه به حوزه می‌آید ایراد می‌گرفتند! اما آنها که با روحیات هادی آشنا بودند می‌فهمیدند که او اسلام واقعی را شناخته. هادی اعتقاد داشت که لباس روحانیت یعنی لباس خدمت به اسلام و مسلمین به هر نحو ممکن. با اینکه فقط دو سال از حضور هادی در نجف می‌گذشت اما دوستان زیادی پیدا کرده بود.برخی جوانان طلبه، که کاری جز مطالعه و درس و بحث نداشتند، با تعجب به کارهای هادی نگاه می‌کردند.او در هرکاری که وارد می‌شد به بهترین نحو عمل می‌کرد. کم‌کم خیلی ها فهمیدند که هادی در کنار درس مشغول لوله‌کشی آب برای خانه‌های مردم محروم شده. هادی با این کار که بیشتر مخفیانه انجام می‌شد، خدمت بزرگی به خانواده‌های طلاب می‌کرد. اخلاص و تقوا و ایمان هادی اثر خود را گذاشته بود.او هر جا می‌رفت می‌خواست گمنام باشد.هیچ‌گاه از خودش حرفی نمی‌زد.هرگز ندیدیم که بخاطر پول کاری را انجام دهد.اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود. بعد از شهادت همه از اخلاص او می‌گفتند. چندین نفر را می‌شناختم که در تشییع هادی شرکت کردند و می‌گفتند: ما مدیون این جوان هستیم و بعد به لوله‌کشی آب منزلشان اشاره می‌کردند.هادی غیر از حوزه هرجای دیگر هم که وارد می‌شد بهترین نظرات را ارائه می‌کرد. در مسائل امنیتی بخاطر تجربه‌ی بسیج و فتنه ۱۳۸۸بسیار مسلط بود.از طرفی دیدگاه‌های فرهنگی او به جهت تجربه‌ی فعالیت در مسجد بسیار موثر بود. شاید به همین خاطر بود که مسئولان حشدالشعبی به این طلبه‌ی ایرانی بسیار علاقه پیدا کردند.رفت و آمد هادی با نیرو‌های مردمی زیاد شده بود. او به کار هنری و ساخت فیلم علاقه داشت و این روند را بین نیرو‌های حشدالشعبی گسترش داد. ادامـــه دارد... نوشتار:زهرا باقری 💛 با ما همراه باشید😊 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

پادکست رمان پسرک فلافل فروش گوینده : زینب ناطقی

سلام بہ روز و روشنے🌷 سلام بہ آهنگ خوش زندگے🌼 سلام بہ مهر و صفاے دلهاے بےریا❤️ سلام بر دوست و آشنا💕 امروزتان بےنظیر✨ تنتون سالم🌺 روحتون در نشاط🌸 صبحتون پراز شادے☺️ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

سلام دوستان عزیز ترنجی😍 به مناسبت میلاد باسعادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جـــوان سفر زیارتی قم و جمکران داشته باشیم. ویـــژه‌ی نوجــوانان و جـــوانان فرصت ثبت نام👇🏻 از هم‌اکنون ۲۱ اسفندماه تا ساعت ۱۸ 🌸هزینه این سفر فقط ۵۰هــــزارتومان میباشد.🌸 برای ثبت نام مشخصات زیر را به این شماره تلفن09910108231 سرکارخانم مهسـانوروزی ارسال نمایید: نام و نام‌خانوادگی کدملی تاریـــخ تولــد شماره همراه ✅حتمــاااا وجه سفر رو هم به شماره کارت زیر ارسال کرده و رسید واریز را به واتساپ خانم نوروزی به همراه مشخصاتتان ارسال نمایید: 6037997209699744 یه سفــــر ۲۴ ساعته زمــان حرڪت : دوشنبه ۲۳ اسفندماه از جلوی درب سپـاه شاهین شهر ساعـت حرڪت: ۱۴ بعد از ظهر #اردو #قم_و_جمکران •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

گل دختـــران ترنجی ظرفیت اتوبوس تکمیل شده❌ ✅📣دیگه ثبت نام انجام نمیشه ان شاءالله سفــرهای بعــدی😉 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

۱_۲۸ جــواب بـدی رو با بـدی نده⁉️😐 حــالا ڪه فــلانی بهم خوبی ڪرد منم خوبی میکنم🤩 ❌امــــــاااااااااا❌ اون یکی بهم بــد کرد منم جوابش رو میدم و بدی میکنم😠😤 بنــظرت ڪار درستیه⁉️🧐🤨 🎥مابقی رو در ڪلیپ آقای مظفریان ببینید و بشنوید. #محرمانه #بدی_کردن #خوبی_کردن •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

این تصویر شهید سلیمانی✌️🏽، از کنار هم‌چیدن عکس ۱۷۴۶ شهید درست شده است... 📷عکس را بزرگتر کنید و بهتر ببینید. کاری بسیار هنرمندانه و ابتکاری!👆🏽 #ایران_قوی #حاج_قاسم #ابتکار •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

خـــــبر📣 خــــبر📣 خـــــبر📣 بمناسبت سالگرد شهادت شهیده زینب کمایی #مسابقه داریم🎁 چاشنــــی اصلــی برای شرڪت در این مسابقه خلاقیت+ابتکار+ و تولید محتواست😉 🔍از الان تا ۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۳ فرصت دارید آثارتون رو به صنـدوق ترنجــــنامه ارسال نمایید🔎 آثار تولیدی در یکی از بخشهای زیر پذیرفته است: 🔹ڪلیپ استـــــــوری ۵۹ ثانیه 🔹پادڪست صوتی ۵۹ ثانیه 🔹ساخت عڪس نوشته 🔹ساخت استیڪر حرفه‌ای 🔶حتــــماااااا مشخصاتتان شامل 👈🏽 نام و نام خانوادگی- تاریخ تولد- نام پدر- کدملی و تلفن همراه👉🏽 را به همراه اثر تولیدی ارسال نمایید. 👩🏻‍🏫تــــــــــــوجــــــــــــــه: 1⃣از هر نفر فقط یک اثر تولیدی پذیرفته است. 2⃣این مسابقه ویژه‌ی دختـران نوجوان گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال می‌باشد. 3⃣آثار ارسالی توسط داوران بررسی و امتیازدهی خواهد شد. 4⃣آثار کپـی و یا دانلود شده از منابع دیگر (تقلبی🤭) از دور داوری حذف خواهند شد. برتــرین آثـار ۲ و ۳ فروردین ماه در کانال ترنجــنامه منتشر شده و به قید قرعه به آثار فوقِ برتــر و ستاره🤩 جوایــزی اهدا خواهد شد. #شهید_زینب_کمایی #او_می‌بیند •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

هر صبح دیروزهایِ مبهم خود را در نامعلوم‌ترین جای کائنات دفن کن و هیچ گذشته‌ی تلخی را به یاد نیاور؛ هر آدمی می‌تواند با هر صبح متولد شود ... سلام صبح بخیر 🌹 •┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈• @toranjnameh99

یهو میومد می‌گفت: چرا شماها بیکارید؟! می‌گفتیم: حاجی نمی‌بینی اسلحه دستمونه؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟! می‌گفت: نه. بیکار نباش! زبونت به ذکر خدا بچرخه پسر .. همینطور که نشستی، هرکاری که می‌کنی ذکر هم بگو... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷 #حاج_قاسم •┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈• @toranjnameh99

‹سمبوسه پیتزایی›🌮🍕 ══════ • ♡ • ══════ ✦مواد لازم: ✧گوشت چرخ کرده ³00گرم🥩 ✧سوسیس ³00گرم🌭 ✧گوجه فرنگی ¹عدد🍅 ✧فلفل دلمه ¹عدد🫑 ✧پیاز کوچك ²عدد🧅 ✧سیب زمینی ¹عدد🥔 ✧پنیر پیتزا رنده شده ²00گرم🧀 ✧نان لواش ¹بسته🍞 ✧نمك،فلفل،زردچوبه به مقدار لازم🧂 ✧پودرسیر،آویشن به مقدار لازم🧄 ══════ • ♡ • ══════ ✦طرزتهیه: ① ابتدا پیازها🧅 را نگینی خرد کنید سپس در ماهیتابه🍳 روغن🍾 بریزدو تفت بدهید. سپس سیب زمینی🥔 ها را نگینی خرد کنید و آن را هم همراه با پیاز🧅 تفت بدهید. ② در این مرحله گوشت چرخ🥩 کرده را به آن اضافه کنید و ان را هم تفت بدهید وقتی احساس کردید گوشت چرخ کرده🥩 نیم پز شده ، سوسیس🌭 و گوجه🍅 را رنده کنید و به موادتان 🥣اضافه کنید. ③سپس فلفل دلمه🫑 را هم خرد کنید و همراه بقیه مواد تفت بدهید. ④ ادویه ها 🧂را به آن اضافه🥣 کرده و در آخر رب🍅 را هم به مواد اضافه کنید🥣 و بگذارید چند دقیقه با حرارت🔥 ملایم پخته شود. ⑤سپس یک نان لواش🍞 را به شکل مستطیل برش بدهید و مواد رابگذارید🥣 کنار و سپس روی آن پنیر🧀 بریزید و آنرا رول کنید و در روغن🍾 سرخ نمائید. #خوشمزه‌ها •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

📲 هوهوی ذوالفقار علی میرسد به گوش...🔥 #ایران_قوی #انتقام_سخت #حاج_قاسم •┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈• @toranjnameh99

ولادت با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک😍 #میلاد_حضرت_علی_اکبر #روز_جوان •┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈• @toranjnameh99

💠موشن گرافیک احکام: نمازهای یومیه کی قضا می‌شه⁉️ 🔸احکامی که باید بدانیم #آموزش_احکام •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99

#پسرک_فلافل_فروش #قسمت_سی‌_پنجم (برکت"دوستان شهید") برکت در مال چیزی نیست که با مفاهیم مادی و دنیایی قابل بحث و توجیه باشد. برخی افراد بودند که آنچه را که خدا در اختیارشان نهاده بود برای رفع مشکلات مردم قرار می‌دادند و خدا هم خزانه‌ی غیب خود مشکلات مالی آنها را برطرف می‌کرد. مثلا، شهید ابراهیم هادی . دوستی می‌گفت: یک شب ابراهیم را دیدم که در کوچه راه می‌رود. پرسیدم : کاری داری ؟ گفت : از صبح تا به حال کسی از بندگان خدا را ندیدم که مشکل مالی داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم.برای همین ناراحتم. ابراهیم هادی هیچگاه پول را برای خودش نخواست، بلکه با پولی که به دستش می‌رسید مشکلات بسیاری از رفقا را برطرف می‌کرد. بارها شده بود که مسافر‌کشی می‌کرد و پول آن را خرج هیئت و یا افراد نیازمند می‌کرد. این ویژگی های شهید ابراهیم هادی برای هادی ذوالفقاری خیلی جالب بود. هادی ذوالفقاری ابراهیم را خیلی دوست داشت برای همین سعی می‌کرد مانند این شهید عزیز با درآمد خودش مشکلات مردم را برطرف کند. یادم هست که در تهران تصویر نسبتا بزرگ شهید ابراهیم هادی را جلوی موتور نصب کرده بود و این طرف و آن طرف می‌رفت. هادی هم از خدا خواسته بود که بتواند گره از مشکلات خلق خدا برطرف کند. باید اشاره کرد که نشستن و دعا کردن، برای اینکه خداوند برکت خود را نازل کند، در هیچ روایتی وارد نشده. انسان اگر می‌خواهد به جایی برسد، باید تلاش کند‌.زمانی که هادی ذوالفقاری در تهران بود در بازار آهن فعالیت می‌کرد، همیشه دست خیر داشت. خصوصا برای هیئت ها بسیار خرج می‌کرد. هادی می‌گفت باید مجلس امام حسین (ع) پر رونق باشد.باید این بچه‌ها که به هیئت می‌آیند خاطره‌ی خوشی داشته باشند. هر بار که برای هیئت و یا کارهای فرهنگی مسجد احتیاج به کمک مالی داشتیم اولین کسی که جلو می‌آمد هادی بود‌.همیشه آماده بود برای هزینه کردن. یک بار به هادی گفتم: از کجا این همه پول می‌یاری؟ مگه توی بازار چقدر بهت حقوق می‌دن؟ خندید و گفت : از خدا خواستم که همیشه برای این طور کارها پول داشته باشم‌.خدا هم کمکم می‌کنه. پرسیدم : چطوری؟ گفت: باید تلاش کرد. بعد ادامه داد: برای اینکه برخی خرج ها رو تامین کنم، بعد از کار بازار آهن، با موتور کار می‌کنم.بار می‌برم، مسافر و...خدا هم توی پول ما برکت قرار می‌ده. هادی در نجف هم دست از این کارها بر نمی‌داشت. بسیاری از طلبه های نجف از فعالیت های هادی می‌گفتند و اینکه نمی‌دانستند هادی از کجا پول می‌آورد، اما کارهای خیر ماندگاری از خود به یادگار می‌گذارد. زمانی که هادی شهید شد ، چند نفر از طلبه ها آمدند و خاطرات خود را از هادی بیان کردند. یکی می‌گفت: این عبایی را که دارم هادی برایم خرید، دیگری به نعلین خود اشاره کرد. یکی دیگر از آن‌ها از لوله‌کشی آب خانه‌اش می گفت و... هادی برای تامین هزینه‌ی این کارها در نجف کار می‌کرد.این اواخر کاری کرده بود که مسئولان گروه های نظامی مردمی (حشدالشعبی ) حسابی به او اطمینان داشتند. همیشه پول در اختیار او می‌گذاشتند تا برای کارهای فرهنگی که در نظر دارد هزینه کند. ادامـــه دارد... نوشتار:زهرا باقری 💛 با ما همراه باشید •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @toranjnameh99