صبحمان را معطر می کنیم نفسمان را خوشبو می کنیم به ذکر صلوات بر حضرت محمد(ص) و خاندان مطهرش اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فرجهم

#ستارگان_مهدوی ✨💚🇵🇸💚✨🏴 #شهید_مطهری درباره امام زمان  🐬نشر مطالب، صدقه جاریه است📿 ‌↶【به ما بپیوندید 】↷ 📡 وصیت ستارگان⇩ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🆔 @V_setaregan

نگاہ ڪݩ چہ زیـبا از خستگے خوابـش برده اے شهیـــد دعایـے ڪݩ ڪہ ما از خستـگیِ گناہ خوابمـاݩ نبـرد و از قافلہ ے مهدے فاطمہ جا نمانیم صبحتون امام زمانی  🐬نشر مطالب، صدقه جاریه است📿 ‌↶【به ما بپیوندید 】↷ 📡 وصیت ستارگان⇩ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🆔 @V_setaregan

🇮🇷.         《هو الله العلیّ الاعلی》      خاکهای نرم کوشک💦 🌷زندگینامه #شهیدعبدالحسین_برونسی🌷                  🕊 قسمت صد و پنجاه و چهار                          《تک ورها(۱۷)》 🌷 هشت، نه ماهی #مشهد بودم تا اوضاعم کمی روبراه شد. پای مصنوعی هم گذاشتم. توی این مدت، عبدالحسین هر وقت که می آمد مرخصی، سری هم به ما می زد. اصرار زیادی داشت که دوباره راهی جبهه شوم. می گفت: حالا یک زره پا را از دست دادی، مبادا موندگار شی توی شهر. به شوخی می گفتم: با یک پا بیام به جبهه چه کار؟ می گفت: اون جا #قرارگاه هست، چیزهای دیگه هست، تو بیا کار برات زیاده. خودم هم چنین قصدی داشتم.🇮🇷 🌷 کم کم باز راهی #جبهه شدم. منتهی این بار دیگر مشغولیتم توی ستادها بود. درست قبل از عملیات بدر، مسئولیت ستاد نجف را داشتم، توی اسلام آباد غرب. دو، سه روزی به عملیات، نمیدانم چه شد که یک دفعه هوای دیدن عبدالحسین زد به سرم. کارها را رو به راه کردم و مخصوص دیدن او، رفتم محل استقرار تیپ امام جواد(ع). محوطهٔ تیپ باز بود و وسعتش زیاد. از دو، سه نفر سراغ #عبدالحسین را گرفتم، نمی دانستند کجاست.🤔 🌷 بالأخره یکی، #سایه_بانی را نشان داد و گفت: حاج آقا اون جا داشتن اصلاح می کردن. یک‌راست رفتم آن جا. روی یک صندلی نشسته بود، پارچه ای هم دور گردنش بسته بود. یکی از #بسیجی_ها داشت ریش او را کوتاه می کرد. چشمش افتاد به من. بهش اشاره کردم چیزی نگوید. دوست داشتم عبدالحسین را غافلگیر کنم. انگار قضیه را گرفت. به روی خودش نیاورد و دوباره مشغول کارش شد.🌸 🌷 فاصلهٔ من با صندلی، یکی، دو قدم بیشتر نبود. عبدالحسین به #آرايشگر گفت: ریشم رو کوتاه کردی. تا جایی که جا داره، کوتاه کن؛ زیر گلو و بالای صورت و پشت گردن رو هم خوب صاف کن. چشمهای آرايشگر گرد شد. خندهٔ ساختگی ای کرد و گفت: تا جایی که یادمه حاج آقا، شما ریشتون رو زیاد کوتاه نمی کردین، زیر گلو و رو گونه ها رو هم نمی گذاشتین تیغ بزنم، حالا خبری شده که این طوری می گین؟ عبدالحسین با #خنده جواب داد: شما صاف کن، کاری به بقیه اش نداشته باش.😊 🌷 او باز مشغول کارش شد و گفت: خوب ما می خوایم بدونیم #حاج_آقا، دونستن که عیب نیست. عبدالحسین کمی خودش را روی صندلی جا به جا کرد. گفت: پدرجان، پشت سر و زیر گلو که صاف باشه، وقتی ماسک بزنیم، خوب می چسبه و هوا نمی ره داخلش، این طوری دشمن هر چی هم که شیمیایی بزنه، آدم می تونه استقامت کنه و بجنگه. از نگاه جوان آرايشگر، خواندم که انگار #تعجبش بیشتر شده. گفت: حاج آقا اگه جسارت نباشه، عرضی می خوام خدمتتون بکنم. گفت: بفرمایین😳... #ادامه_دارد... 🕊 🐬نشر مطالب، صدقه جاریه است📿 ‌↶【به ما بپیوندید 】↷ 📡 وصیت ستارگان⇩ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🆔 @V_setaregan

﷽ 💞حضرتزهراءاطهر سلاماللهعلیهافرمودند: اماممثلکعبہاست اینمردماندکہ بایدبہسویشبشتابند...🌼 #اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #حضرت_حجت  🐬نشر مطالب، صدقه جاریه است📿 ‌↶【به ما بپیوندید 】↷ 📡 وصیت ستارگان⇩ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🆔 @V_setaregan

‌🖤 ▪️این حقیقتی است؛ ▪️که اگر سیدالشهداء‹ع› را ▪️از ما بگیرند هیچ‌ایم، ▪️و کمتر از هیچ! ▪️هرچه هست، ▪️از رحمت ایشان است... ▪️#حضرت‌ارباب

⭕️ آیا روم باستان در کاخ معاویه نفوذ داشت؟! 🔻 نقش غرب در جریان #کربلا/ احتمالا تا الان نشنیده‌اید! 🎙استاد ازغدی پاسخ می‌دهد 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🛑‍#جهاد_تبیین

﷽ ♥️¦ بهعشقدردانهسه‌سالهِ حضرت‌سیدالشهداعلیه‌السلام #اللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #حضرت_حجت

﷽ ❌ | آشناییبا تفکرات(فرقهشیرازی) ‏این۲۵ثانیه،نشوندهنده تفکرفرقهکثیفوضالهشیرازیه! 🔹شیخامیرقریشی،توبرنامه تلوزیونی‌‌اشمیگه: "یهدقیقهسکوتکنیدبرای شهدایاسرائیل" 🤦 شهدایاسرائیل؟؟؟؟؟؟؟ #جریانهای_انحرافی #آئین_های_عزاداری #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج #حضرت_حجت

. 🥺《خدایا تو که ظاهرم را نیکو ساختی خباثت باطنم را اصلاح کن》🤲