eitaa logo
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
1.1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
22 فایل
💞گلچینی از احادیث ، داستانها، ﻓﻀﺎﺋﻞ و قضاوتهای حضرت امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام به همراه مطالب بصیرت افزا « تبادل نداریم » کپی آزاد به عشق ائمه معصومین علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
یا شاخص در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که خدا به یکی از پیامبرانش وحی کرد که این سه کار را نکنید: 👈🏻 غذای دشمن را نخورید 👈🏻 لباس دشمن را نپوشید 👈🏻 از روش دشمن هم پیروی نکنید ⭕️شخصی بود به نام بُسربن ارطاه که یکی از فرماندهان معاویه بود و در سال چهلم هجرت به یمن فرستاده شد. این شخص به یمن لشکر میکشد و از طائف النجران هم گذر میکند و بسیاری از شیعیان امام علی علیه السلام را به قتل می رساند. بُسر، طبق مأموریتی که معاویه به او میدهد، در طی رفت و برگشتی که از مکه و مدینه و طائف و نجران داشت، 30 هزار مسلمان را قتل عام می کند. او وقتی وارد یمن میشود، با قبیله ای به نام «هَمدان» که از شیعیان و مریدان امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودند وارد جنگ میشود. بُسر تمام مردان این قبیله را می کشد و زنانشان را هم به اسارت میبرد. در کتاب «الاستیعاب» در شرح حال بُسر نوشته است که: بُسر، این زنان را برای فروختن به بازار می برد. ساختار بازار آن زمان، همانند بازارهای امروزی که هر صنف به یک بخش اختصاص دارد، بازاری وجود داشته است به اسم «بازار زنان». بخشی از این بازار، برای فروش زنان جهت کنیزی و بخشی برای قسمتی که برای «» اختصاص داشت، با یک نشانه مشخص شده بود. لذا برای تفکیک این بخش از سایر بخشهای بازار زنان، قسمتی از مچ و ساق زنان را لخت می گذاشتند. یعنی بر اساس مچ و ساق پای زن، آن را برای انتخاب می کردند. در واقع زنانی که این نشانه را داشتند، به منزله این بود که اینها «» هستند. و این موضوع در گذشت زمان و تاریخ، تبدیل به مُد میشود و اکنون در جامعه نیز همانطور که مشاهده میشود بی آنکه خبر داشته باشیم به پیروی از همان مُد، بعضی از زنان جامعه، بخشی از مچ و ساق پای خود را عریان می کنند و ناخواسته وارد همان فضایی می شوند که در گذشته به عنوان شاخص معرفی میشدند. 🔰منابع: - مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج 1، ص 697 - کتاب «الاستیعاب» | يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم | 💡سیدفخرالدین موسوی
📌 نتیجه حکومت ظلم، و است. هنگامی که اسرا و سرهای را به بردند، لعنت الله علیه، با که در دستش بود، ساعتی بر و دندان امام (ع) میزد. به وی اعتراض کرد و گفت: به خدای یکتا سوگند، رسول خدا(ص) لب های حسین(ع) را می بوسید. آنگاه زید گریه اش گرفت و بیرون رفت و با خودش می گفت: ابن زیاد است و او هم مردم را به بردگی گرفته است. شما ای مردم عرب، از این پس همگی برده اید. پسر (س) را کشتید و پسر را به پذیرفتید. او نیکان شما را می کشد و بدان شما را به می گیرد. شما تن به دادید. 📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۵۶؛ 📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۴۵؛ 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۲.