eitaa logo
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
824 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
20 فایل
💞گلچینی از احادیث ، داستانها، ﻓﻀﺎﺋﻞ و قضاوتهای حضرت امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام به همراه مطالب بصیرت افزا « تبادل نداریم » کپی آزاد به عشق ائمه معصومین علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیت الله بهجت: سعد وقاص، پدر عمر سعد ـ قاتل امام حسین(ع) ـ با اینکه از اصحاب شورا بود و با علی(ع) نکرد و از معاویه هم مهم‌تر بود، وقتی به معاویه رسید، گفت: «أَلسَّلامُ عَلَیکَ أَیُّهَا المَلِک!؛ درود بر تو ای پادشاه!». به او اعتراض کرد که چرا «امیرالمؤمنین» نمی‌گویی؟ گفت: از این راهی که تو این منصب را به‌دست آوردی، اگر به من می‌دادند، نمی‌پذیرفتم! آنچه معاویه و بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این‌طور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از . به خدا پناه می‌بریم! 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۸۵ @mobahelegharn_21
📌 آیا امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند؟ 🔰برخی از عالمان با دفاع از و سلب مسئولیت از وی، حادثه را متوجه شیعیان کرده‌اند. 🔰اصطلاح در اوایل لزوما به معنای امروزی شیعه نبوده؛ گاهی در کتب تاریخی درباره شخصی می‌نویسند "فلان یتشیع" در حالی که آن شخص از مسلمات هست که از مریدان و بوده است. برخی از علماء رجال این تذکر را داده‌اند که واژه شیعه در اوایل به معنای مرید و مخالف افرادی نظیر و و... بوده است. یعنی ممکن است شخصی حق خلافت را از آن ابوبکر و عمر بداند، اما باز هم در نامش به عنوان شیعه ثبت شده باشد. 🔰مرحوم شیخ محمد تقی شوشتری در کتاب قاموس الرجال فصلی را در شرح این مدعا منعقد کرده و توضیح داده که واژه مرادف با شیعه امامی به معنای امروزی، "" یا "شیعه غالی" است که در کتب اهل سنت با این واژگان از امامیه تعبیر می‌شده. (رک به قاموس الرجال ج1 ص22) این نکته برای فهم دقیق نقل‌های تاریخی درباره شیعیان، بسیار حائز اهمیت است و اگر در یک متن کهن تاریخی این واژه دیده شد، باید به سیر تطور معنای این واژه توجه لازم را داشت. 🔰بنابراین هر چند که اهل سپاهیان ابن زیاد را تشکیل دادند و علیه السلام را به رساندند و کسانی مانند سلیمان بن صرد خزاعی که به معتقد بودند، امام حسین علیه السلام را یاری نکردند و بعدها قیام توابین را تشکیل دادند، اما اینکه عده‌ای از نویسندگان اهل سنت (العواصم من القواصم ص232) تلاش کرده‌اند تا با توجیهات ضعیفی از یزید سلب مسئولیت کنند و شهادت امام حسین علیه السلام را متوجه ابن زیاد و شیعیان کنند، مخدوش است، چرا که ابن زیاد منصوب یزید بن معاویه بوده و دستور یزید از همان ابتداء چنانچه در نامه اش به والی آمده، بر این بوده که اگر امام حسین بیعت نکردند، به قتل برسند. هرچند این مطالب هرگز نافی مسئولیت شیعیان در قبال امام حسین علیه السلام و یاری نکردن وی نمی‌شود. 🆔 @islam_history
هدایت شده از صدای ایران | VOI
💢 #یزید_زمان 🔹 در جنگ ویتنام سرباز آمریکایی شکم زن باردار را پاره می‌کرد جنین را بیرون می‌کشید 🔺 این سرباز اگر در مقابل علی اصغر حسین قرار می‌گرفت کاری کمتر از حرمله انجام می‌داد؟! 🔸 امروز آمریکا همان #یزید است و جبهه مقاومت هم همان سپاه اباعبدالله 🔺 کاخ سفید که سهله، کل آمریکا را حسینیه می‌کنیم. 🔻 در صدای ایران همه چیز را #شفاف ببینید👇 http://eitaa.com/joinchat/1564672000C862dbe03c9
📌 کهیعص ✍ علیه السلام در ضمن حدیثی طولانی فرمودند: 💠 حضرت نام ‌پنج تن آل عبا را از  فراگرفت و چون به نام  علیه السلام مى‌رسيد، اندوهگين‌ مى‌شد و اشك در چشمش مى‌آمد، اما با نام هاى ديگر، اندوهش مى‌رفت. 💠 راز آن را از خداوند پرسيد. خداوند با «كهيعص‌» قصه آن را خبر داد. «كاف‌»، نام كربلاست، «ها»، كشته شدن عترت طاهره است، «ياء» ستمگر، قاتل علیه السلام است، «عين‌» عطش‌ حسين علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست. 💠 زكريا سه روز در مصيبت ‌حسين علیه السلام گريست ‌و از خدا خواست كه فرزندى به او عطا كند و با محبت او، آزمايشش كند و آن گونه كه‌ صلی الله علیه و آله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار كند. 💠 خداوند، را به‌ او عطا كرد. يحيى هم همچون حسين‌ علیه السلام شش ماهه به دنيا آمد.  ميان يحيى بن زكريا و حسين بن شباهت هاى ديگر نيز وجود دارد. سر هر دو مظلومانه بريده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پيش طاغوت زمانشان نهاده شد. 📚 ، ج۴۴، ص۲۲۳. 🆔 @islam_history
هدایت شده از امام شناسی
♦️❌ هرگز شما را رها نخواهیم کرد ❌♦️ ✍🏻 امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: امام حسین علیه السلام در آن امتحان بزرگ پیش از شهادت خود در به لشکریان خود فرمود: 🔘 من شما را از بیعت خودم آزاد کردم ، و به خانواده و دوستانتان ملحق شوید ، و به خود فرمود: من به شما اجازه می دهم که از من جدا شوید چون شما قدرت دفاع در مقابل لشکر را ندارید و آنان از لحاظ تعداد خیلی زیادند ، و صرفاً مرا می خواهند لذا مرا ترک و رها کنید ، من می دانم که با این قوم چکار کنم. خداوند تعالی به من کمک خواهد فرمود و مرا رها نخواهد نمود ، همانگونه که با پیشینیان پاک ما (امتحانی) پیش آمده با ما نیز همان پیش خواهد آمد. 🔘 با شنیدن این کلام امام علیه السلام لشکریان امام علیه السلام او را رها کردند و رفتند ، ولی اهل بیت و نزدیکان حضرت از رفتن انکار کردند و از حضرت جدا نشده و عرض کردند: ما هرگز شما را رها نخواهیم کرد ، هر چه برای شما پیش خواهد آمد ما آماده ایم برای ما نیز پیش بیاید ما تحمل می کنیم و تا زمانی که با شما هستیم به خداوند نزدیکتریم. 🔘 در آن هنگام علیه السلام فرمود: اگر شما همانگونه که من خودم را برای سختی ها آماده کرده ام آماده کرده اید ، پس بدانید خداوند تعالی برای بندگان خود به جهت صبرشان بر سختی ها منازل بسیار زیبا و شریفی (بهشت) را آماده کرده است. همانا خداوند مرا برای این امر مهم مخصوص گردانیده و به کسانی که از اهل بیت من هستند و آنها خواهند رفت قبل از من و من آخرین آنها در این باقی خواهم بود ، خداوند به ما مقامات و کراماتی را بخشیده به جهت تحمل مصائبی که به ما خواهد رسید ، لذا به جهت این کرامات خداوند ، آن سختی ها و برای ما خیلی آسان خواهد شد ، پس قسمتی از آن کرامات برای شما خواهد بود. 🔘 بدانید همانا شیرینی و تلخی دنیا خوابی بیش نیست ، و اصل بیداری در است ، و پیروز آن کسی است که در آخرت پیروز است ، و شقی آن کسی است که در آخرت شکست خورده و شقی باشد. علیه السلام 📚 تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام / ج1 / ص413 و 415
♻️ جنون آميزترين جنايت معاويه معاويه تصميم بر كردن امام مجتبی (ع) گرفت و به واسطه‌های پنهان زیادی متوسل گرديد . حاكم نیشابوری با سند معتبر از‌ ام بكر بنت مسور نقل می‌کند كه گفت: حسن بن علی (ع) را ، ليكن نگذاشت ولی در زهر را پاره پاره كرد، كه بعد از آن سه روز بيش تر زنده نماند. » ابن ابی الحديد می‌نویسد : «چون معاويه خواست برای پسرش يزيد بگيرد، اقدام به مسموم نمودن امام مجتبی (ع) كرد، زيرا معاويه برای گرفتن بيعت به نفع و كردن حكومتش مانعی بزرگ تر و قوی تر از حسن بن علی (ع) نمی ديد، پس معاويه كرد، آن حضرت را نمود و سبب مرگش شد. » در اين توطئه ، بيش ترين نقش را كه فرماندار مدينه بود ايفا كرد. وقتی معاويه تصميم بر اين جنايت هولناک گرفت، آخرين مرتبه ، طی از مروان فرماندار خويش خواست تا در مسموميت حسن بن علی (ع) سرعت گيرد و آن را در اولويت قرار دهد. مروان جهت اجرای اين توطئه مامور شد با دختر همسر امام مجتبی (ع) تماس برقرار كند. معاويه در نامه اش نوشته بود كه جعده یک عنصر ناراضی و ناراحت است و از جهت روحی می‌تواند با ما همکاری داشته باشد و سفارش كرده بود كه به جعده دهد بعد از انجام ماموريتش او را به پسرش درخواهد آورد و نيز توصيه كرده بود به او بدهد. بنا به گفته شعبی : چون جعده امام مجتبی (ع) را مسموم كرد، معاويه صدهزار درهم را به او داد، ليكن از با پسرش يزيد و در پیامی برايش نوشت: 👌 «چون به و يزيد دارم ، با تو كند. ». (ع) فرمود: جعده زهر را گرفت و به منزل آورد. آن روزها امام مجتبی (ع) داشت و روزهای بود ، به هنگام خواست مقداری شير بنوشد، آن زهر را در ميان آن شير ريخته بود، به مجرد اين كه شير را آشاميد، پس از چند دقيقه امام (ع) فرياد برآورد: دشمن خدا ! تو مرا کشتی ، خداوند تو را نابود كند. سوگند به خدا ! بعد از من بهره و سودی (خوشحالی) برای تو نخواهد بود. تو را گول زدند و مفت و رايگان در راستای اهدافشان به كار گرفتند. سوگند به خدا (معاويه) بيچاره و بدبخت نمود تو را و خود را خوار و ذليل كرد. ». امام صادق (ع) در ادامه سخنان خود فرمودند: «امام مجتبی (ع) بعد از اين كه جعده او را مسموم كرد، بيش تر باقی نماند و از دنيا رفت و هم بدانچه وعده كرده بود . ». 💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖 @Valayat61
📌 احیاگر 🔰عبیدالله بن زیاد، با که در دستش بود، بر -دهان- و دندان علیه السلام میزد. 🔰زید بن ارقم به وی اعتراض کرد و گفت: به خدای یکتا سوگند، صلی الله علیه و آله لب های علیه السلام را می بوسید. آنگاه زید گریه اش گرفت و بیرون رفت و با خودش می گفت: 💠 برده است و او هم مردم را به بردگی گرفته است. شما ای مردم عرب، از این پس همگی برده اید. پسر سلام الله علیها را کشتید و پسر را به حکومت پذیرفتید. 💠 او نیکان شما را می کشد و بدان شما را به بردگی می گیرد. شما تن به ذلت دادید. ✍ اگرچه زید بن ارقم در غدیر با علیه السلام بیعت کرده بود و بعدها منکر غدیر شد و در به کمک امام حسین علیه السلام نیامد، اما این جلسه او را متحول کرد و به نقل غدیر پرداخت. 📚طبری، تاریخ، ج5، ص456؛ 📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج2، ص45، 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج3، ص412. 🆔 @islam_history
📌 نماینده زنان در خدمت رسول مکرم اسلام 🔰 بنت انصارى نزد صلی الله علیه و آله و سلم حاضر شد در حالى كه آن جناب در بين اصحابش قرار داشت. 🔹اسما عرضه داشت: پدر و مادرم فدايت باد، من از طرف زنان خدمت شما آمده ام، يا جانم به فدايت بدان كه هيچ زنى در شرق و غرب از آمدن من به نزد تو خبردار نشده، مگر آن كه نظريه اش مثل همين نظريه اى است كه من عرض مى كنم.  🔹خداى تعالى تو را به حق مبعوث كرد به سوى مردان و زنان (عالم) و ما به تو آورديم، و به معبود تو كه تو را فرستاده نيز ايمان آورديم، و ما طايفه زنان محصور در چهار ديوارى خانه ها، و تحت سيطره مردان هستيم، و در عين حال پايه و اساس خانه و زندگى شما مردانيم اين مائيم كه شهوات شما را بر مى آوريم، و به فرزندان شما حامله مى شويم، و اما شما مردان در دين برترى هايى بر ما يافته ايد، شما به نمازهاى جمعه، و جماعت و به عيادت بيماران، و به تشييع جنازه مى رويد، همه ساله مى توانيد پشت سر هم به برويد، و از همه اينها ارزنده تر اين كه شما مردان مى توانيد در راه خدا كنيد، و چون شما به سوى حج و يا عمره و يا به سوى جهاد مى رويد اموال شما را حفظ مى كنيم، و براى شما پارچه مى بافيم، تا لباس برايتان بدوزيم، و اموال شما را تر و خشك مى كنيم، (در نسخه اى ديگر آمده اولادتان را تربيت مى كنيم) پس آيا در اجر و ثواب با شما شريك نيستيم؟ 🔸حضرت با همه رخسارش روى به اصحاب خود كرد و سپس فرمود: آيا سخن هيچ زنى بهتر از سؤال اين زن در باره امر دينيش شنيده ايد؟ 🔹عرضه داشتند: يا رسول اللَّه، هيچ احتمال نمى داديم زنى به چنين مطالبى راه پيدا كند، آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متوجه آن زن شد، و سپس به وى فرمود: اى زن برگرد، و به همه زنانى كه اين سؤال را دارند، اعلام كن كه همين كه شما به خوبى كنيد، خشنودى او را به دست آوريد، و تابع موافقت او باشد، اجر همه اينها معادل است با اجر همه آنهايى كه براى مردان شمردى. 🔰زن برگشت در حالى كه از شدت خوشحالى مكرر مى گفت: " لا اله الا اللَّه، اللَّه اكبر". 📚 الدر المنثور، ج۲، ص۱۵۳.  📚 ترجمه تفسیر الميزان، ج۴، ص۵۵۴. 🆔 @islam_history
✳ چرا حسین(ع) بر دل‌ها حکومت می‌کند؟ 🔻 علیه السلام كه امروز بر دل شما حكومت می‌كند، جهتش اين است كه رنگ زمان به خود نگرفت. نگفت اگر حكومت كند رنگ پيغمبر، اگر حكومت كند رنگ معاويه، اگر حكومت كند رنگ او را بايد بگيريم و چون زمانه اين‌جور شده است، بايد رنگ زمانه را بگيريم! وقتی که به او گفت: یا ! من یک جمله‌ی خیرخواهانه‌ای برای تو دارم، فرمود: بگو. گفت: من مصلحت تو را در این می‌بینم که با یزید بیعت کنی. حضرت نفرمود که این مصلحت و منفعت من نیست، فرمود: در آن موقع چه خواهد شد؟ آن‌وقت باید فاتحه‌ی اسلام را یک‌جا خواند! 👤 📚 📖 ص ۴۶ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) @tollabolkarimeh
📌 نتیجه حکومت ظلم، و است. هنگامی که اسرا و سرهای را به بردند، لعنت الله علیه، با که در دستش بود، ساعتی بر و دندان امام (ع) میزد. به وی اعتراض کرد و گفت: به خدای یکتا سوگند، رسول خدا(ص) لب های حسین(ع) را می بوسید. آنگاه زید گریه اش گرفت و بیرون رفت و با خودش می گفت: ابن زیاد است و او هم مردم را به بردگی گرفته است. شما ای مردم عرب، از این پس همگی برده اید. پسر (س) را کشتید و پسر را به پذیرفتید. او نیکان شما را می کشد و بدان شما را به می گیرد. شما تن به دادید. 📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۴۵۶؛ 📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۴۵؛ 📚بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۲.
📌 ماجرای نبش قبر سلام الله علیها ✍️ ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه سلام الله علیها در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: 💠 جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» 💠 دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس ، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! 💠 سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. 💠 صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. 💠 حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. 💠 سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. 💠 سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. 💠 وقت که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. 💠 و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. 💠 دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. 💠 آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سلام الله علیهن را به سید ابراهیم واگذار کرد. 💠 این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: 💠 «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» 💠 پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. 📚 اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚 منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚 مقتل جامع مقرم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚 تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.