امام خمینی(ره) :
اگر شاه به #نصایح_روحانیون توجه کرده بوده و خدمت به این ملت کرده بود #سقوط نمی کرد لکن خدمت نکرد و #خیانت کرد و پشتوانه مردمی را از دست داد و وقتی که مردم شنیدند رفت #شادی کردند، چنانچه در رفتن #پدرش هم شادی کردند.
📚 صحیفه نور ، جلد ۷ ، صفحه ۷۳
@Valayat61
♻️ در تعجبم از کسی که ؛
🌷 #امام_حسين عليه السلام فرمودند :
زير ديوار شهرى از شهرها #لوحى پيدا شد كه در آن چنين نوشته شده بود:
⬅️ #تعجّب مى كنم براى كسى كه به #مرگ يقين دارد چطور #شادى مى كند
⬅️ و در شگفتم از كسى كه #سرنوشت را قبول دارد چگونه #اندوهگين مى شود
⬅️ و عجب دارم از كسى كه #دنيا را آزمايش كرده ، باز چگونه به آن #اطمينان پيدا مى كند!
📗 عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۸.
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
♻️ عهد معهود
🌷 #امام_صادق عليه السلام فرمودند :
🎀 نام #عيد_غدير در آسمانها روز « #عهد_معهود » است.
📗 اسرارغدير صفحه ۲۳۷
🎀 روز #غدير ، روز اظهار #شادی و #سرور است .
🎀 روز غدير روزی است كه به عنوان اظهار سرور از نعمت #ولايت كه خداوند بر شما منت گذارده، بايد #شكر و #حمد خدا نمائيد.
📗 بحارالأنوار ، ج ۳۷ ص ۱۷۰
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
♻️ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با زبان دوست داریم یا با قلب و زبان ؟؟؟
روزى از روزها امیرالمؤمنین على (ع) در مسجد كوفه نشسته بود. مردى از اهل كوفه به خدمت آن حضرت رسيده و بعد از سلام عرض كرد: من شما را دوست دارم.
امام (ع) فرمودند: با #زبان يا #قلب و زبان؟ جواب داد: با قلب و زبان شما را دوست دارم. حضرت فرمودند: انشاءالله به تو نشان خواهم داد كه چه كسى مرا با دل و زبان دوست دارد. امام (ع) فرمودند: برخيز با من بيا.
از كوفه بيرون رفتند و حضرت فرمودند: چشمت را روى هم بگذار. آن مرد چشمانش را روى هم گذاشت و سه قدم برداشت . حضرت فرمودند: چشمت را باز كن، چشمش را باز كرد. خودش را در شهرى بزرگ ديد كه مردم آن بعضى #مسلمان و برخى #كافر بودند.
امام فرمودند: با من بيا تا #دوست_قلبى و زبانى را به تو معرفى كنم. رفتند تا به دكان قصابى رسيدند. امام درهمى به آن مرد داده و فرمودند: از اين قصاب گوشت خريدارى كن. مرد كوفى درهم را گرفت و به سوى #قصاب رفت و گفت: اين درهم را بگير و به من گوشت بده.
قصاب او را #غريب ديده، لذا از او پرسيد: اهل كجايى؟ گفت: اهل كوفه هستم. قصاب گفت: تو از شهر مولاى من #على_بن_ابى_طالب (ع) هستى؟ گفت: بله. قصاب گفت: بايد امشب مهمان من باشى به خاطر #محبت على مرتضى (ع). كوفى گفت: رفيقى هم دارم. قصاب گفت: #او_را_نيز_بياور.
كوفى به خدمت امام (ع) آمده و جريان را به عرض آن حضرت رسانيد و باهم بر در دكان قصاب رفتند. قصاب با خوشحالى پرسيد: شما از كوفه، شهر مولاى من امیرالمؤمنین (ع) هستيد؟ جواب دادند: بله.
قصاب دكانش را بست و باهم به خانه آمدند. قصاب به همسرش گفت: دو مرد غريب از شهر مولايم على ابن ابى طالب (ع) نزد من آمدند، آنها را گرامى بدار. #همسر قصاب با #شادى برخاست و براى آنها مكان لايقى را فرش كرده و مشغول خدمت شد.
امام (ع) نگاهى به داخل خانه كرد، #دو_طفل_کوچک_دوست_داشتنى مثل دو ستاره درخشان مشاهده كرد. شبانگاه قصاب به خانه آمد به همسر خود گفت: چه كردى؟ گفت: آنچه دستور دادى انجام دادم. مغرب شد و امام به نماز مشغول گرديد. قصاب به آن بزرگوار اقتدا كرد. بعد از نماز مغرب شخصى در خانه قصاب را كوبيد.
قصاب بيرون آمد و جلادى را ديد و گفت: چه كار دارى؟ گفت: پادشاه دستور داده تو را به #قتل برسانم و خونت را براى او ببرم. چرا كه او #بيمار شده و براى #صحتش اطباء خون محب على (ع) را تجويز كرده اند. قصاب گفت: من مهمان دارم، اجازه بده سفارش آنها را به همسرم بكنم.
داخل خانه شد و به همسرش گفت: اى يار وفادار و بانوى نيكوكار، مهمانان را گرامى بدار كه شنيده ام مولاى من مهمان را زياد دوست دارد. من بيرون منزل كارى دارم. اين را گفت و از خانه بيرون رفت. بلافاصله كودكانش از پى پدر بيرون رفتند و پدر متوجه نشد. جلاد قصاب را زير تيغ خوابانيد.
ناگاه پسر بزرگتر پيش رفت و گفت: اى جلاد پدرم را رها كن و مرا به جاى او به قتل برسان. جلاد طفل را زير تيغ خوابانيد، خواست سر از بدنش جدا كند برادر كوچك خود را روى برادر بزرگتر افكند. جلاد #هر_دو را كشت و خون آنها را گرفته به نزد پادشاه برد و تمام ماجرا را نقل كرد.
قصاب با چشم پرآب و جگر كباب سر و تن فرزندان خود را برداشته و #مخفى از همسرش در زاويه خانه اش گذاشت و نزد همسرش رفت و گفت: غذا را حاضر كن. سپس به خدمت امام آمد و ديد نمازشان تمام شده است. سفره را گسترده و #غذا را آورد و گفت: بفرماييد #به_نام_خدا و #محبت_مولايم غذا ميل كنيد.
امام فرمودند: تا بچه ها نيايند غذا نمى خوريم !
ادامه دارد ..... @Valayat61
♻️ ورود اهل بیت علیهم السلام به شام در روز اول صفر
⬇️ با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السلام به دمشق ، یزید #دستوراتی صادر کرد(۱) :
۱ . #تاجی جواهر نشان و #تختی مرصَّع به سنگهای قیمتی آماده کنند.
۲. بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی #زینت نمایند.
۳ . تمام اهل شهر لباس های #زینتی بپوشند و خود را بیارایند.
۴ . همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر #تبریک بگویند.
۵ . پس از آمادگی کامل با #طبل و #شیپور به استقبال اسرا بروند.
۶. جارچیان در شهر #جار بزنند : سرهای بریده و زنان و اطفالِ کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد بر اندازی حکومت عازم عراق بوده اند ، ولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است.
هر کس خلیفه را دوست دارد امروز #شادی نماید.
#شامیانِ_پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بام ها #بیرق های رنگارنگ بر افراشتند و در هر گذری بساط #شراب پهن کردند.
#نغمه آوازه خوانان بلند بود و مردم دسته دسته به سوی دروازه ی کوفه در دمشق می رفتند و عدّه ای از شهر خارج شده بودند.
این در حالی بود که #اهل_بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی الله علیه و آله را ـ که #جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود ـ همراه با نیزه داران #تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند.
آن نابخردانِ پست همینکه جمع نورانی اُسرا را دیدند زبان به #جسارت گشودند.
☑️ در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. (۲)
📚 منابع :
۱ . معالی السبطین : ج 2، ص 140. و ... .
۲ . الوقایع و الحوادث : ج 5، ص 30 ـ 6. و ... .
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صفر
#ماه_صفر
♻️ غدیر روز سرور و شادی می باشد .
🌷 #امام_صادق "علیه السلام" فرمودند :
⬅️ هو یوم عبادة و صلوة و شکر لله و حمد له ، و سرور لما من الله به علیکم من ولایتنا ، و انى احب لکم ان تصوموه
✅ عید #غدیر ، روز #عبادت و #نماز و #سپاس و #ستایش خداست
و روز 👈 #سرور و #شادى👉 است به خاطر #ولایت ما خاندان که خدا بر شما منت گذارد و من دوست دارم که شما آن روز را #روزه بگیرید .
📗 وسائل الشیعه 7: 328 ، ح 13
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
♻️ ورود اهل بیت علیهم السلام به شام در روز اول صفر
⬇️ با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السلام به دمشق ، یزید #دستوراتی صادر کرد(۱) :
۱ . #تاجی جواهر نشان و #تختی مرصَّع به سنگهای قیمتی آماده کنند.
۲. بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی #زینت نمایند.
۳ . تمام اهل شهر لباس های #زینتی بپوشند و خود را بیارایند.
۴ . همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر #تبریک بگویند.
۵ . پس از آمادگی کامل با #طبل و #شیپور به استقبال اسرا بروند.
۶. جارچیان در شهر #جار بزنند : سرهای بریده و زنان و اطفالِ کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد بر اندازی حکومت عازم عراق بوده اند ، ولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است.
هر کس خلیفه را دوست دارد امروز #شادی نماید.
#شامیانِ_پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بام ها #بیرق های رنگارنگ بر افراشتند و در هر گذری بساط #شراب پهن کردند.
#نغمه آوازه خوانان بلند بود و مردم دسته دسته به سوی دروازه ی کوفه در دمشق می رفتند و عدّه ای از شهر خارج شده بودند.
این در حالی بود که #اهل_بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی الله علیه و آله را ـ که #جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود ـ همراه با نیزه داران #تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند.
آن نابخردانِ پست همینکه جمع نورانی اُسرا را دیدند زبان به #جسارت گشودند.
☑️ در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. (۲)
📚 منابع :
۱ . معالی السبطین : ج 2، ص 140. و ... .
۲ . الوقایع و الحوادث : ج 5، ص 30 ـ 6. و ... .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
♻️ ورود اهل بیت علیهم السلام به شام در روز اول صفر
⬇️ با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السلام به دمشق ، یزید #دستوراتی صادر کرد(۱) :
۱ . #تاجی جواهر نشان و #تختی مرصَّع به سنگهای قیمتی آماده کنند.
۲. بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی #زینت نمایند.
۳ . تمام اهل شهر لباس های #زینتی بپوشند و خود را بیارایند.
۴ . همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر #تبریک بگویند.
۵ . پس از آمادگی کامل با #طبل و #شیپور به استقبال اسرا بروند.
۶. جارچیان در شهر #جار بزنند : سرهای بریده و زنان و اطفالِ کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد بر اندازی حکومت عازم عراق بوده اند ، ولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است.
هر کس خلیفه را دوست دارد امروز #شادی نماید.
#شامیانِ_پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بام ها #بیرق های رنگارنگ بر افراشتند و در هر گذری بساط #شراب پهن کردند.
#نغمه آوازه خوانان بلند بود و مردم دسته دسته به سوی دروازه ی کوفه در دمشق می رفتند و عدّه ای از شهر خارج شده بودند.
این در حالی بود که #اهل_بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی الله علیه و آله را ـ که #جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود ـ همراه با نیزه داران #تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند.
آن نابخردانِ پست همینکه جمع نورانی اُسرا را دیدند زبان به #جسارت گشودند.
☑️ در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. (۲)
📚 منابع :
۱ . معالی السبطین : ج 2، ص 140. و ... .
۲ . الوقایع و الحوادث : ج 5، ص 30 ـ 6. و ... .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_صفر