🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#نماز_خوب
#قسمت_پانزدهم
📕 برخورد غیر منتظرۀ رسول خدا(ص) با جوان چشمچران
🌀 نمیتوانم زبان و چشمم را کنترل کنم! + راه سادۀ درمان
💠 گاهی اوقات، برخی از جوانان میگویند: «من نمیتوانم چشمم را کنترل کنم.» آن یکی میگوید: «من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم.»
💠 هر کسی هر کار خوبی را که میگوید «نمیتوانم انجام دهد»، به خاطر این است که یک کار خوب را میتوانسته انجام دهد ولی انجام نداده،
آن هم اینکه سر وقت بلند شود و نمازش را بخواند.
💠 اگر بخواهیم نماز خوب را برای خودمان تعریف کنیم و بشناسیم، طبیعتاً بهترین معرِّف آن، خود خداوند است که در قرآن کریم میفرماید:
💠 «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر؛ نماز از فحشاء و باز میدارد» بر این اساس، هرچقدر نماز انسان او را از بدیها بازدارد، به همان اندازه، نمازش خوب بوده است.
💠 به رسول خدا(ص) گفتند: «آن جوانی که پشت سر شما نماز میخوانَد، چشمچرانی هم میکند.
بعضی از گناههای خیلی بد را هم انجام میدهد.» لابد منظورشان این بود که شما نصیحتش بفرمایید تا آن عیبش را هم کنار بگذارد.
💠 رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «همان نمازش او را درست خواهد کرد» [نیازی به نصیحت نیست.]
راوی میگوید: «طولی نکشید که آن جوان توبه کرد و آن عیب را کنار گذاشت.»
اگر درست به نماز پرداخته شود، اینقدر برکت دارد.
📚 #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ / علیرضا پناهیان/ ص55
#کپی_با_ذکر_صلوات_مانعی_ندارد
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
🖇خودنمایی امیرالمؤمنین در جنگ احزاب
ــــــــــــــــــــــــــــ💠ــــــــ
تیراندازهای پیغمبر در آن شب های تاریک و ظلمانی و در آن هوای سرد -آن سال اتفاقاً هوای مدینه بسیار سرد بوده؛ شب ها از سرما خوابشان نمی برده، قحطی و گرسنگی و این چیزها هم که بود مرتب تیراندازی می کردند؛ لذا این ها نتوانستند در تمام این یک ماه بیایند. یک مورد فقط توانستند و آن هم این بود: این آقا با دو سه نفر همراهش، بلند شدند آمدند و خودشان را به این طرف رساندند. -به نظر من مهم ترین جنگ پیغمبر، از اول تا آخر، جنگ احزاب است؛ هیچ وقت این قدر جمعیت در مقابل پیغمبر نیاورده بودند، آمدند که دیگر قضیه را تمام کنند و برگردند؛ همهٔ نیروهایشان را هم جمع آوردند-. در چنین جنگی که همهٔ قریش و قبایل گوناگون با همهٔ ساز و برگ آمده اند و مثل گرگ درنده منتظرند؛ همه هم متکبر و مغرور؛ هیچ کدام هم نتوانسته اند و آن جا کاملاً سرافکنده شده اند و عصبانی هستند و زنجیر می جوند؛ این آقا توانست و آمد. حالا در مقابل این شخص باید یک حرکت خدایی انجام گیرد. غرور، در مقابل این است، که آن غرور، غرور پوچ هم نبود. حضرت او را به زمین انداخت، روی سینه اش نشست، سرش را برید و قضیه را تمام کرد، آن ها هم -فَارسَلنا عَلیهم رِیحاً و جَنوداً لم تَرَوها- پس بر سر آنان تندبادی و لشکرهایی که آن ها را نمی دیدید، فرستادیم؛ فرار کردند و رفتند.
🔰احزاب/۹
◀️مبحث: #قسمت_پانزدهم
#زندگی_و_شخصیت_امام_علی
📚#انسان_250_ساله📚صهبا
✔️🔴نشر متن و کپی با عبارت *انسان ۲۵۰ ساله، صهبا* #مجاز می باشد.
@Velayate_eshgh_313
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄