ولایت فقیه و ظهور
ا❤️🌺🌸💕⚜✨ ا🌺💛🌿🕊 ا🌸🌿🕊 ا🌿🕊 ا💕 ا✨ 🕯﷽🕯
ا❤️🌺🌸💕⚜✨
ا🌺💛🌿🕊
ا🌸🌿🕊
ا🌿🕊
ا💕
ا✨
🕯﷽🕯
#اثبـــات_ولایـــت_فقیـــه
بررسی #ولايت_فقيه ازدیدگاه #آیات و#روایات
يكى از دلايل نقلى، مقبوله عمر بن حنظله است كه در طول تاريخ مورد استناد فقيهان شيعه بوده است. در اين روايت امام صادق (علیه السلام) مى فرمايد: « ... من كان منكم ممن قد روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا فليرضوا به حكما فانى قد جعلته عليكم حاكما فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه فانما استخف بحكمنا و علينا رد و الراد علينا كالراد على الله وهو على حد الشرك بالله».
كلينى (رحمه الله) به سند خود از عمر بن حنظله روايت مى كند: «از امام صادق (علیه السلام) پرسيدم: دو نفر از ما (شيعيان) كه در باب «دين» و «ميراث» نزاعى دارند، پس به نزد سلطان يا قاضيان [حكومت هاى جور] جهت حل آن مى روند؛ آيا اين عمل جايز است؟
حضرت فرمود: هر كس در موارد حق يا باطل به آنان مراجعه كند؛ در واقع به سوى #طاغوت رفته و از او مطالبه قضاوت كرده است.
از اين رو آنچه بر اساس حكم او [كه خود فاقد مشروعيت است] دريافت مى دارد، به باطل اخذ نموده است؛ هر چند در واقع حق ثابت او باشد؛ زيرا آن را بر اساس حكم #طاغوت گرفته است. خداوند امر فرموده است: بايد به #طاغوت كافر باشند [و آن را به رسميت نشناسند] و مى فرمايد: «يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ».
آن گاه پرسيدم: پس در اين صورت چه بايد كنند؟ امام (علیه السلام) فرمود: بايد به كسانى از شما (شيعيان) كه حديث و سخنان ما را روايت مى كنند و در حلال و حرام ما به دقت مى نگرند و احكام ما را به خوبى باز مى شناسند (#عالم_عادل)، مراجعه كنند و او را به عنوان حاكم بپذيرند. من چنين كسى را بر شما حاكم قرار دادم. پس هرگاه به حكم ما حكم كند و از او پذيرفته نشود، حكم خدا كوچك شمرده شده و بر ما رد شده است و آن كه ما را رد كند، خدا را رد كرده است و چنين چيزى در حد شرك به خداوند است».
اين حديث از جهت سند معتبر و مورد قبول فقيهان شيعه است.
ادامه دارد....
کانال #ولایت_فقیه گامی درجهت نابوری دشمنان ولایت
💕
لینک عضویت درکانال«ولایت فقیه»
🆔👇👇👇
💕┏━━━↬↫━━━┓
https://eitaa.com/Velayatfaaqih
┗━━━↬↫━━━
✨
💕
🌿🕊
🌸🌿🕊
🌺💛🌿🕊
❤️🌺🌸💕⚜✨ (25)
ولایت فقیه و ظهور
ا❤️🌺🌸💕⚜✨ ا🌺💛🌿🕊 ا🌸🌿🕊 ا🌿🕊 ا💕 ا✨ 🕯﷽🕯
ا❤️🌺🌸💕⚜✨
ا🌺💛🌿🕊
ا🌸🌿🕊
ا🌿🕊
ا💕
ا✨
🕯﷽🕯
#اثبـــات_ولایـــت_فقیـــه
بررسی #ولايت_فقيه ازدیدگاه #آیات و#روایات
قرينه هاى روشن ديگرى نيز در پاسخ امام (علیه السلام) وجود دارد؛ از جمله
1#. استناد به آيه شريفه و منع از مراجعه به #طاغوت ها به طور كلى؛
2#. امام (علیه السلام) دادخواهى و مراجعه به سلطان و قضات حكومتى را مطلقا حرام شمرده، حكم آنها را باطل مى داند؛ حتى اگر قضاوت آنان عادلانه و بر حق باشد؛ زيرا اصل چنين حكومت هايى در نگاه قرآن و اهل بيت (علیهم السلام) نامشروع و مردود است. بنابراين تنها مراجعه به حكومت مشروع ـ كه با انتصاب از ناحيه شارع مقدس است ـ مورد توصيه و تكليف قرار گرفته است.
امام راحل (رحمه الله) در كتاب #ولايت_فقيه در تفسير و تبيين اين روايت، چنين مى نگارد: «همان طور كه از صدر و ذيل اين روايت و استشهاد امام (علیه السلام) به آيه شريفه به دست مى آيد، موضوع سؤال حكم كلى بوده و امام هم تكليف كلى را بيان فرموده است و عرض كردم كه براى حل و فصل دعاوى حقوقى و جزايى هم به قضات مراجعه مى شود و هم به مقامات اجرايى و به طور كلى حكومتى. رجوع به قضات براى اين است كه حق ثابت شود و فصل خصومات و تعيين كيفر گردد و رجوع به مقامات اجرايى، براى الزام طرف دعوا به قبول محاكمه يا اجراى حكم حقوقى و كيفرى هر دو است؛ لهذا در اين روايت از امام (علیه السلام) سؤال مى شود كه: آيا به سلاطين و قدرت هاى حكومتى و قضات رجوع كنيم؟ حضرت در جواب از مراجعه به مقامات حكومتى ناروا ـ چه اجرايى و چه قضايى ـ نهى مى فرمايند و دستور مى دهند كه ملت اسلام در امور خود، نبايد به سلاطين و حكام جور و قضاتى كه عمّال آنها هستند، رجوع كنند؛ هر چند حق ثابت داشته باشند و بخواهند براى احقاق و گرفتن آن، اقدام كنند. مسلمان اگر پسر او را كشته اند يا خانه اش را غارت كرده اند، باز حق ندارد به حكام جور براى دادرسى مراجعه كند. همچنين اگر طلب كار است و شاهد زنده در دست دارد، نمى تواند به قضات سرسپرده و عمّال ظلمه مراجعه نمايد.
هر گاه در چنين مواردى به آنها رجوع كرد، به «#طاغوت»؛ يعنى، قدرت هاى ناروا روى آورده است و در صورتى كه به وسيله اين قدرت ها و دستگاه هاى ناروا، به حقوق مسلم خويش رسيد «فانما يأخذه سحتا و ان كان حقا ثابتا له»، به حرام دست پيدا كرده و حق ندارد در آن تصرف كند .... اين حكم سياست اسلام است. حكمى است كه سبب مى شود مسلمانان از مراجعه به قدرت هاى ناروا و قضاتى كه دست نشاندؤ آنها هستند، خوددارى كنند تا دستگاه هاى دولتى جائر و غيراسلامى، بسته شوند و راه به سوى ائمه هدى (علیهم السلام) و كسانى كه از طرف آنها حق حكومت و قضاوت دارند، باز شود. مقصود اصلى اين بوده كه نگذارند سلاطين و قضاتى كه از عمّال آنها هستند، مرجع امور باشند و مردم دنبال آنها بروند ... بنابر اين تكليف ملت اسلام چيست؟ و در پيشامدها و منازعات بايد چه كنند و به چه مقامى رجوع كنند؟ «قال: ينظران من كان منكم ممن كان روى حديثنا و نظر فى حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا»؛ « [گفته اند:] در اختلافات به راويان حديث ما كه به حلال و حرام خدا ـ طبق قاعده ـ آشنايند و احكام ما را طبق موازين عقلى و شرعى مى شناسند، رجوع كنند».
ايشان در جاى ديگر مى فرمايد: «... اين فرمان كه امام (علیه السلام) صادر فرموده كلى و عمومى است؛ همان طور كه حضرت اميرالمؤمنين (علیه السلام) در دوران حكومت ظاهرى خود، حاكم و والى و قاضى تعيين مى كرد و عموم مسلمانان وظيفه داشتند كه از آنها اطاعت كنند و تعبير به «حاكما» فرموده تا خيال نشود كه فقط امور قضايى مطرح است و به ساير امور حكومتى ارتباطى ندارد؛ غير از صدر و ذيل روايت و آيه اى كه در حديث ذكر شده، استفاده مى شود كه موضوع تنها تعيين قاضى نيست كه امام (علیه السلام) فقط نصب قاضى فرموده باشد و در ساير امور مسلمانان، تكليفى معين نكرده و در نتيجه يكى از دو سوالى را كه مراجعه به دادخواهى از قدرت هاى اجرايى ناروا بوده، بلا جواب گذاشته باشد.
ادامه دارد....
کانال #ولایت_فقیه گامی درجهت نابوری دشمنان ولایت
💕
لینک عضویت درکانال«ولایت فقیه»
🆔👇👇👇
💕┏━━━↬↫━━━┓
https://eitaa.com/Velayatfaaqih
┗━━━↬↫━━━
✨
💕
🌿🕊
🌸🌿🕊
🌺💛🌿🕊
❤️🌺🌸💕⚜✨ (27)