سپس امام (ع) فرمود: هنگامی که در مقام ابراهیم ایستادی، نیت کردی که بر عهد و فرمان خداوند، بایستی و از تمامی گناهان روی گردان شوی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آن هنگام که در مقام ابراهیم نماز میخواندی، قصدت این بود که نمازی چونان ابراهیم علیه السلام بخوانی و با آن نماز، بینی #شیطان را به خاک بمالی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) به او فرمود: پس، نه با حجرالاسود مصافحه کرده ای و نه در مقام ابراهیم ایستاده ای و نه در آنجا نماز گزارده ای
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا به سر #چاهزمزم رفتی و از آب آن نوشیدی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آیا در آن هنگام، در این اندیشه بودی که بر سرطاعت خداوند رفته ای و چشمان خویش را از گناهان فرو پوشیده ای؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه بر سر چاه زمزم رفته ای و نه از آب آن نوشیده ای!
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا میان دو کوه #صفا و #مروه، #سعی کردی و بین آن دو، راه پیمودی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) به او فرمود: آیا در آن حال چنین اندیشیدی که میان #خوف و #رجاء و ترس و امید هستی(و خشیت و رحمت خداوند را یکجا در جان خویش فراهم آوردی)؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، سعی نکرده ای و میان صفا و مروه راه نپیمودی!
سپس امام (ع) فرمود: آیا از مکه به سوی #منا رفتی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آیا در منا، نیت و اندیشه ات این بود که مردم را از زبان و قلب و دست خویش در امان بداری؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، به منا نرفته ای!
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا در صحرای #عرفات توقف کردی و بر #جبلالرحمة(کوه رحمت) بالا رفتی و #وادینمرة را شناختی و نزد #المیل و #الجمرات خداوند را خواندی و با وی به مناجات پرداختی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آیا هنگام توقف در عرفات در این اندیشه بودی و این معرفت را فاصله یافتی که همه معارف و دانشها از آن خداوند است و نامه اعمال و لوح سرنوشت تو در دست اوست، و همو بر نهان و قلبت آگاه است؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آنگاه که از جبلالرحمة بالا میرفتی، در این اندیشه بودی که خداوند بر هر مرد و زن با ایمان، رحمت میآورد و آنان را زیر لوای ولایت خویش دارد؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: نزد نمرة قصد کردی که کسی را به کاری امر نکنی، مگر آنکه خودت آنرا انجام دهی، و از کاری نهی نکنی مگر اینکه خود از آن دوری گزینی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگام توقف نزد علم و نمرات به یاد داشتی که آنها شاهد تو و طاعت هایت هستند و همراه با نگهبانان الهی و به فرمان پروردگار آسمانها، نگهبان تواند؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، در عرفات توقف نکرده ای و بر کوه رحمت بالا نرفته ای و نمرة رانشناخته ای و دعا نخوانده ای و نزد نمرات درنگ ننموده ای!
سپس امام (ع) فرمود: از میان #علمین(دو علم) گذر کردی و پیش از آن، دو رکعت نماز گزاردی و به سوی وادی #مزدلفه راه پیمودی و از آنجا سنگهای ریز برداشتی و به #مشعرالحرام رفتی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: هنگام نماز گزاردن، چنین اندیشیدی که این، #نماز شکر است در شب دهم ذی الحجه که سختیها را آسان میگرداند و آرامش و آسایش به ارمغان میآورد؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آن هنگام که از میان دو علم میگذشتی و به راست و چپ منحرف نمیشدی، آیا در نیت و اندیشه ات قصد کردی که با قلب و زبان و دیگر اعضای بدنت از دین حق منحرف نگردی؛ نه به راست و نه به چپ؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگام رفتن به مزدلفه وجمع آوری ریگها، آیا قصدت این بود که هر گناه و جهلی را از خویشتن دورسازی و به جای آن، علم و عمل بنشانی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آن گاه که مشعرالحرام رفتی، قصدت این بود که شعار و شعور اهل تقوا و خشیت الهی را به قلبت بچشانی و با پارسایان همساز گردی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، از میان آن دو علم عبور نکرده ای و دو رکعت نماز نخوانده ای وبه مزدلفه نرفته ای و از آنجا ریگ بر نداشتهای و به مشعرالحرام وارد نشدهای!
ص ۲ از ۳ صفحه