eitaa logo
غرب شناسی|استاد جواهری
302 دنبال‌کننده
10 عکس
0 ویدیو
4 فایل
▫️یک دوره مختصر غرب شناسی مقدماتی ▫️آشنایی با تاریخ تمدن غرب از یونان تا مدرنیته ▫️معرفی و بررسی مکاتب فکری و فلسفی ✍️نویسنده های کانال، طلاب شرکت کننده در کلاس هستند. ادمین: @smojtabaamin
مشاهده در ایتا
دانلود
2_144205349516574497.mp3
26.54M
جلسه ۵۶ غرب شناسی ادامه بحث ناپلئون و انقلاب کبیر فرانسه
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه ۵۶ 🔹ادامه بحث ناپلئون و انقلاب کبیر فرانسه 🔹آدرس: کتاب تاریخ اروپا از آغاز تا پایان قرن ٢٠ ✍🏻حسن_احمدی_منش 🔸ثمره بحث فرانسه: الان ٢٠٠ سال است که فرانسه رئیس جمهور دارد و کلی تست و خطا شده است. در کشور ما امروزه احزاب گوناگونی وجود دارند که هیچکدام دارای اصالت نیستند. بعنوان مثال در سال ١٣٨٨ دو حزب خاتمی و هاشمی که مقابل هم بودند با هم یکی شدند و مقابل جریان انقلاب قرار گرفتند. آقای احمدی نژاد هم که آمد و در مقابل خیلی از جریان ها مانند دانشگاه آزاد و... قرار گرفت ولی پس از دوره ایشان مردم به آن تفکر قبل رو آوردند. 🔸لپ مطلب: کل تجربه ما، تقریبا اندازه تجربه حزب کارگزاران است و ما با بررسی فرانسه درواقع داریم ٢٠٠ سال تجربه و تست و خطا را بررسی می نمائیم. نکته: حساسیت ما برای مطالعه تاریخ کشور ها بررسی ایده های حکمرانی آنهاست. 🔸انقلاب فرانسه: در ابتدا یکی از شخصیت های بزرگ به نام (روپس پیِر) به قتل می‌رسد و بروژوآ که مجلس در دستشان بود و کار را در دست گرفته بودند. (بروژوآ در آینده طبقه متوسط را تشکیل دادند و عدالت از نظر آنان این بود که افراد طبقه آنها زیاد و حجیم شود). در ادامه بروژوآ تصمیم گرفت بار دیگر مشروطه را تجربه کند و قانون اساسی جدیدی را نوشت و حق رأی عمومی را گرفت. و تصویب نمود که تنها افرادی که مالیات می دادند حق رأی دارند. این قانون اساسی، توسط مردم پذیرفته شد و کنوانسیون در سال ١٧٩٩ منحل شد و انقلاب ناپلئون نیز در همان سال تغییر کرد. این مدل حکمرانی جدید را، جمهوری دوم می گویند. 🔸نکته: ٢ حزب در حکمرانی فرانسه وجود داشت: ١: مرتجعان: پادشاهی خواهان ٢: جمهوری خواهان 🔸مجلس سنا که در آینده رخ می‌دهد، ادامه همان شورای شیوخ ناپلئون می‌باشند. ٣ تا از اعضای هیئت مدیره استئفا دادند و بینشان اختلاف شد و شورای شیوخ تصویب نمودند که حکومت در دست رئیسان ٣ کنسولگری باشد و خود ناپلئون بابت نیروی نظامی قوی در رأس کنسولگری های دیگر بود و شروع به سرکوب مخالفان کرد و بالاخره در سال ١٨٠۴ خود را پادشاه معرفی کرد. کمی بعد مفاهیم دینی از مسائل حکومت کاملا حذف شد. 🚦@Westernstudies
2_144210847145076160.mp3
29.71M
جلسه ۵۷ غرب شناسی سرانجام ناپلئون
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و هفتم 🔹 سرانجام ناپلئون ✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده 👈 در جلسه قبل فرآیند به قدرت رسیدن ناپلئون توضیح داده شد و سرانجام او خودش را به عنوان رئیس کنسول مادام العمر منصوب کرد. امپراطوری فرانسه آرام آرام شکل می‌گیرد اما تفاوت این امپراطوری با امپراطوری لویی‌ها در این است که ناپلئون دیگر با کلیسا کاری نداشت. پس از فتح‌ها و لشکرکشی‌های ناپلئون اتحادیه‌هایی در اروپا بر علیه او شکل گرفت. اتحادیه چهارم و پنجم از مهمترین و بزرگترین این اتحادیه هاست. یکی از ریشه‌های اتحادیه اروپای فعلی همین اتحادیه‌های امنیتی است که در زمان ناپلئون و بر علیه او شکل گرفت 📍 در این دوران جابجایی مرزها به راحتی اتفاق می‌افتد و کم کم ملی‌گرایی یک مفهوم جدی می‌شود. ملیت یک مفهوم مدرن است؛ اینکه سرنوشت من با کدام دسته از انسان‌ها گره خورده است ملیت من را مشخص می‌کند. در اروپا از آنجایی که تفاوت فرهنگی آنچنانی وجود ندارد، ملیت را «اینکه من کدام دولت را سر کار آورده‌ام» مشخص می‌کند یعنی من فرانسوی هستم چون دولت فرانسه را سر کار آورده‌ام. 📚 از اینجا استاد شروع به خواندن کتاب کردند. ناپلئون اتحادیه چهارم را منهدم کرد و غیر از انگلیس تقریباً همه کشورها را فتح کرده و حتی به روسیه نیز حمله کرد. 🔸 ناپلئون از آنجایی که فرزند نداشت همسرش را طلاق داده و درخواست خواستگاری به امپراتوری روسیه داد اما روسیه به واسطه ارتباطاتی که با انگلیس داشت و از آنجایی که انگلیس یکی از دشمن‌های امپراتوری ناپلئون محسوب می‌شد درخواست خواستگاری را نپذیرفت. ناپلئون به خاطر دور زدن تحریم‌های انگلیس توسط روسیه و امتناع از خواستگاری تصمیم گرفت تزار روسیه را از پیش پای خود بردارد. با لشکر کشی فرانسه و پروس به فرمان ناپلئون، روس‌ها عقب نشینی کرده و دشمن خود را تا مسکو کشیدند. ارتش ناپلئون وارد مسکو شد و آنجا را به آتش کشید. تزارها از مذاکره خودداری کرده و در مدت دو سه هفته حدود ۴۰۰ هزار نفر از فرانسوی‌ها بر اثر سرما و گرسنگی تلف شدند، سرانجام بعد از ۵ هفته سرگردانی ناپلئون از روسیه خارج شد. 🔹 پس از این شکست کشورهای اروپایی با دیدن تضعیف شدن قوای ناپلئون تصمیم به حمله به امپراتوری او گرفتند. در نتیجه ناپلئون شکست خورده و به نفع پسرش کناره گیری کرد. با به سلطنت رسیدن لویی هجدهم کشورهای اروپایی که از انقلاب فرانسه می‌ترسیدند قانون اساسی فرانسه را لغو کردند و کنگره وین تصویب کرد که تصرفات ناپلئون باید به قبل برگردد. 🚦@Westernstudies
4_5906689095635047031.mp3
33.04M
جلسه ۵۸ غرب شناسی ظهور لویی هجدهم تا آخر انقلاب های فرانسه
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه پنجاه و هشتم 🔹 ظهور لویی هجدهم تا آخر انقلاب های فرانسه ✍ تنظیم از: سید محمد موسوی 🔸 در جلسه قبل گذشت که اتحادیه های اروپایی با ضعیف شدن ناپلئون به فرانسه حمله کردند و تصرفات فرانسه را بازگرداندند و یک کنگره ای تحت عنوان کنگره وین تشکیل شد که تصرفات  فرانسه را برگرداندند و نقشه جدید اروپا را باز طراحی کردند و در فرانسه لویی هجدهم را بر تخت سلطنت  نشاندند و تمام قانون اساسی فرانسه را لغو کردند و بدین ترتیب ناپلئون در سال ۱۸۱۴ کنار گذاشته شد و تبعید و تحقیر شد. ظهور لویی هجدهم👇 سلطنت طلب ها به کشتن طرفداران ناپلئون پرداختند، در این دوره روحانیت دوباره به قدرت رسید و لویی هجدهم پذیرفت که مجلس و قانون اساسی که او را محدود می‌کرد وجود داشته باشد. در سال ۱۸۲۴ لویی هجدهم از دنیا می‌رود بعد از او برادرش یعنی شارل دهم به سلطنت می‌رسد و شخصی بوده که با رویکرد استبدادی اثرات انقلاب را از بین میبرد انقلاب ۱۸۳۰ در انتخابات سال ۱۸۳۰ آزادی خواه ها پیشی گرفتند ولی شارل دهم مجلس را منحل کرد و فرمان هایی داد که تعداد رای دهندگان را کمتر می‌کرد.  انقلابیون بعد از پیروزی بر نیرو های حکومتی به سراغ لافایت که شخص انقلابی معتبری بود می‌روند و او حکومت موقتی تشکیل می‌دهد و شارل دهم استعفا می‌دهد و از فرانسه خارج می‌شود. شخصی به نام (دو آ وِر لئان) بر مسند قدرت این حکومت موقت نشست و مجلس دوباره بازسازی شد. دو آ وِر لئان یا همان لویی فیلیپ در مجلس سوگند مالکیت خورد و رسما حاکم فرانسه شد. این انقلاب ناگهانی بود چون نارضایتی زیادی بین مردم نبود به همین دلیل لویی فیلیپ مخالفینی هم داشت انقلاب ۱۸۴۸ آخرین نخست وزیر قبل از این انقلاب گیزو بود، مجلس اصلاحاتی را مطرح کرد اما لویی فیلیپ زیر بار این اصلاحات انتخاباتی و قدرتی و..‌. نرفت و نخست وزیر را اخراج کرد. مخالفین قدرت را دست گرفتند و این جمعیت حکومت جمهوری اعلام کردند و این جمهوری دوم فرانسه بود. شکل گرفتن احزاب در جریان این انقلاب ها حزب هایی به وجود آمد و عده ای سلطنت طلب بودند که هنوز هم هستند. عده ای جمهوری خواه بودند که خود اینها با هم اختلافاتی داشتند. اندیشه سوسیالیسم کم کم در حال به وجود آمدن است. در درگیری زمان جمهوری دوم یک طرف محافظه کار ها بودند که ارتشی بودند که پس از چند روز درگیری پیروز شدند و قرار شد هر ۴ سال یکبار رئیس جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب شود. در سال ۱۸۴۹ لویی ناپلئون برادرزاده ناپلئون بناپارت به ریاست جمهوری رسید. چون رئیس با رای مردم انتخاب شد دوباره بین رئیس جمهور و مجلس اختلاف بالا گرفت،  سر انجام رئیس جمهور با استفاده از کودتا مجلس را منحل کرد و جمهوری دوم را تبدیل به حکومت استبدادی شد. در انتخابات بعد دوباره طرفداران ناپلئون رای آوردند و بعد در سال ۱۸۵۲ ناپلئون سوم اعلام پادشاهی کرد و جمهوری دوم هم به پایان رسید. جنگ فرانسه و پروس ناپلئون  سوم در سال ۱۸۷۰در امور اسپانیا دخالت کرد. پروس پشت اسپانیا در آمد و با فرانسه اعلام جنگ کرد، در سال ۱۸۷۱ آلمان خاک فرانسه را تصرف کرد و ناپلئون سوم پس از سقوط پاریس اسیر شد. جمهوری سوم بعد از سقوط ناپلئون سوم، انقلابیون دوباره روی کار آمدند ولی صلح آلمان و فرانسه را قبول نکردند و مرکز حکومت را به ورسای منتقل کردند. بعد ها بین مجلس ملی و کمون فرانسه درگیری شکل گرفت، در این دوران مارکس در انگستان به سر می‌برد. پس از درگیری کمون ها شکست خوردند، کمون ها فقرایی بودند که مخالف جمهوری بروژوآزی بودند و این کمون ها کم‌کم تبدیل به حزب جدیدی شدند. اما ارتش بیرونی فرانسه همچنان بر استعمار های خودش ادامه می‌داد. در سال ۱۸۷۵ تفکیک قوا شکل گرفت یعنی ریاست جمهوری و قوه مقننه که شامل مجلس سنا میشد که این همان تقسیم بندی مونتسکیو بود. 🔹در سال ۱۸۹۱ سلطنت طلب ها در مجلس قدرت خود را از دست دادند و جمهوری خواه ها هم به سه گروه میانه رو، رادیکال و سوسیالیسم تقسیم شدند. 🚦@Westernstudies
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹 جلسه پنجاه و نهم 🔹 انقلاب صنعتی ✍ امیر مهدی هیزجی ✅نکته: در ابتدای جلسه نکاتی در مورد تفاوت شرایط سیاسی در ایران و کشورهای غربی گفته شد و این‌گونه بیان شد که در کشورهای غربی مشکلات خارجی شان بسیار محدود است و برای مثال آن‌ها هیچ تحریم خارجی ندارند و ژئوپلیتیک منطقه‌ای شان خیلی با ما متفاوت و هیچ جنگی در اطرافشان نبوده ، ترورهایی داخلی نداشتند و هیچ سازمان جاسوسی با آن ها دشمن نیست بلکه خودشان با سازمان‌های جاسوسی دنیا در ارتباط‌ اند و ایران مثل آن ها از کشورهای مستعمره خود بهره نمی‌برد. در ادامه بیان شد که با توجه به شرایط به اعتراض‌های داخل فرانسه اشاره شد که کشوری مثل فرانسه با این‌که این‌همه شرایط خوب را داراست و مثلاً با کشورهای سایر اروپا در اقتصاد با همدیگر هستند چگونه می‌شود که نمی‌تواند مشکلات داخلی خود مثل فقر را حل کند و چگونه می‌شود که مثلاً این اعتراضات گسترده در فرانسه صورت بگیرد با این‌که شرایط آن‌جا اصلاً شرایط مثل ایران نیست چون در اعتراضات ایران گروه‌ها توسط سازمان‌های خارجی سازمان‌دهی می‌شوند ولی در فرانسه اصلاً اجازه‌ی چنین کاری را نمی‌دهند. و بیان شد که با توجه به همین شرایط است که حتی اگر یک اعتراضات کوچکی هم در فرانسه صورت می‌گیرد این اعتراض معنا پیدا می‌کند و به‌همین دلیل هم هست که اگر ایران مثلاً یک موفقیتی در آن صورت بگیرد برای آن‌ها بسیار گران تمام خواهد شد چراکه آن‌ها تعجب می‌کنند از این‌که خود بااین‌همه شرایط خوب درگیر مشکلات هستند اما ایران با توجه به این فشاری که از سوی آن‌ها به ایران وارد شده‌است به این موفقیت‌ها دست پیدا می‌کند و به‌همین جهت برای آن‌ها گران تمام می‌شود. ✅نکته: مبحث انقلاب صنعتی در انگلستان انقلاب صنعتی در انگلستان حدود سال هزار و هفت‌صد و هشتاد خودش را نشان می‌دهد و تقریباً در این مورد هم جنبه‌ی بورژوازی در آن رعایت می‌شود و تفاوتش با بورژوازی در فرانسه این است که در آن‌جا مربوط به شرایط سیاسی و اجتماعی می‌شد ولی این‌جا مربوط به شرایط اقتصادی می شود‌. ✅ خلاصه متن کتاب ص ۳۴۵ : انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شد و کم‌کم به سراسر اروپا سرایت پیدا کرد و منشأ مشخصی هم نمی‌توان برای آن پیدا کرد چراکه به‌تدریج اتفاق افتاده است و این نکته هم باید در نظر گرفت که انقلاب صنعتی خیلی وابسته به انقلاب کشاورزی هست که در سال هزار و ششصد و هشتاد و هشت اتفاق افتاد . ✅نکته: نتایج و ثمرات انقلاب صنعتی نتایج اقتصادی: افزایش سرمایه با امثال: ۱.کشتی رانی ۲.راه آهن ۳.دستگاه بخار ۴.نخ ریسی ۵.تولید کالاها نتایج اجتماعی: ۱.ایجاد طبقه کارگر ۲.افزایش جمعیت اروپا ۳.مطرح شدن حضور زنان در جامعه ۴.شکل گیری رابطه بین کارگر و کارفرما ۵.کم شدن اهمیت زمین به دلیل کم شدن کشاورزی ✅نکته : با انقلاب ۱۸۳۰ در فرانسه ملت انگلستان هم خواستار اصلاحاتی در کشور شد در پی این درخواست دولت بر تعداد رای دهندگان افزود و خرید و فروش سیاه‌پوستان را هم منع کرد. و همچنین صاحبان صنایع جایی در پارلمان پیدا کردند. نکته : از سال هزار و هشت‌صد و سی و هفت تا هزار و نهصد و یک را عصر ملکه ویکتوریا می‌نامند. او را مادر اروپا می‌نامند چراکه تمام نوادگان او در کشورهای اروپایی یا به‌عنوان ملکه ولیعهد یا پادشاه آن کشور شناخته می‌شدند. در این دوره انگلستان بزرگ‌ترین کشور استعمارگر دنیا شمرده می‌شده و ادعا شده که آفتاب در امپراتوری بریتانیا غروب نمی‌کرده. این کشور ها یا مستعمره بودند یا به صورت دومینیون(تابع) بودند مثل هند و استرالیا. ✅نکته : مسأله مصر و کانال سوئز : کانال سوئز نحوه تجارت را بشدت تحت تأثیر قرار داد و همچنین تمام اتفاقات مصر تحت تاثیر انگلیس قرار دارد و انگلستان از کانال سوئز به نفع خود استفاده میکند 🚦@Westernstudies
2_144205349513345567.mp3
35.67M
جلسه ۶۰ غرب شناسی شروع پوزیتیویسم
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصتم 🔹 شروع پوزیتیویسم ✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده ابتدای کلاس استاد درمورد ضرورت مطالعه ولایت فقیه و قانون اساسی توضیحاتی دادند، سپس نقشه کلاس را بازخوانی کردیم و بعد موضوع پوزیتیویسم را شروع شد. در نظریه امام ما مجالس قانون‌گذاری نداریم قانون‌گذار فقط خداست بلکه مجلس، مجلس برنامه‌ریزی برای رفع نیازهای مردم است. به‌همین خاطر هم هست که شرط اجتهاد ندارد. شورای نگهبان هم برای این است که برنامه‌هایی که برای رفع نیازهای مردم توسط مجلس ریخته شده‌است نقض قوانین شرعی نباشد هرچند در بلندمدت، به‌عنوان مثال آمریکا بیمه تعیین می‌کند برای زنانی که بچه‌های نامشروع دارند خب این تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست اما مدتی بعد از این‌ که  این بیمه قرار داده می‌شود جمعیت آن‌ها چند برابر می‌شود. تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست بلکه یک نوع حمایت است اما در این مورد باعث ترویج عمل نامشروع می‌شود. شورای نگهبان باید این را تشخیص بدهد. نماینده‌ها منتخب مردم هستند چون نیاز مردم را فهمیدن حالا شورای نگه‌بان باید مراقبت کند که راه نامشروع برای برنامه‌ریزی برای رفع نیازها توسط نماینده‌ها پیموده نشود. حفظ حریم بایدهای ثابت با شورای نگه‌بان است ⭕️ نقشه‌ی کلاس از بالا ما می‌خواهیم اندیشه‌ها و تاریخ تمدن‌ها را به صورت درهم‌تنیده مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا از دوره‌های تاریخی و بحث کردن در رابطه با حکماء یونان، قرون وسطی، امپراتوری بیزانس، عصر روشنگری و مدرن شروع کردیم. سپس توضیحاتی در رابطه با متفکرینی مثل دکارت، هیوم، کانت و غیره دادیم. یک مقدار در رنسانس از فرهنگ بحث کردیم دوره‌های اجتماعی را هم گفتیم؛ دوره برده‌داری و فئودالیسم و غیره از نظر سیاسی هم امپراتوری‌ها اختلافات و جنگ‌ها را توضیح داد. پس به‌طورکلی موضوعاتی که ما از آن‌ها بحث می‌کنیم چهار موضوع است : سیاسی‌اجتماعی که همان انقلاب صنعتی، دوره‌های اجتماعی امپراتوری‌ها و غیره بود فکری و فلسفی بیان متفکرین و ادعاهای آن‌ها دکارت شک نظام‌مند او تغییر موضوع فلسفه و مکاتب فرهنگی مقداری در رنسانس به آن پرداخته شد. علمی تنها چیزی که از آن بحث نکرده‌ایم همین جنبه علم است.
⭕️ پوزیتیویسم ما یک دوئیت بین فلسفه و علم قائل شدیم. از قدیم بهترین طبیب ما بوعلی بوده و مهم‌ترین فیلسوف هم بوعلی بوده‌است. حالا چرا علم از فلسفه جدا می‌شود؟! چون به یک جایی می‌رسد که نهاد بازگو کننده علم از نهاد بازگو کننده دین جدا می‌شود. به‌خاطر تعارض دستاوردهای علم با آن‌چه که کلیسا می‌گفت. مسأله تعارض ذاتی این دو نیست مسئله این است که آن کسی که می‌گفت خدا هست معتقد به تخت بودن زمین بود اما حالا که نظریه‌های علمی اثبات کرد که زمین گرد است تعارض بین این دو پیش امد و نهاد بازگو کننده علم از دین جدا شد. برخلاف تعارض میان ماتریالیسم و دین که تعارض ذاتی است. اصلاً دین از همین‌جا شکل گرفت دین در مقابل علم مدرن شکل گرفت شروع جدایی دین از علم یک رفتار اجتماعی بود اما این اتفاق در اسلام نیفتاد چون رفتار کلیسا را ما نداشتیم دادگاه تفتیش عقاید نداشتیم. دین‌شناسی مال غرب است چون علم شناسی مال غرب است فرهنگ هم مال غرب است. ما وقتی سراغ جریان‌شناسی فرهنگی عصر باستان می‌رویم هرچه از فرهنگ وجود دارد همه محتوای دینی است چون دین فرهنگ بود. دین، فرهنگ، علم همه یک پایگاه داشت. دین غرب غیر از دینی است که ما می‌گوییم. منشأ مشروعیتش غیرعلمی است دستاوردهای علمی مخالف کلیسا، این اتفاق آن‌قدر بزرگ بود که برای فلاسفه تردید فلسفی ایجاد کرد به‌جای این‌که بگوید به من اشتباه گفته‌اند گفت اصلاً از کجا معلوم می‌شود شناخت؟ ترک برداشتن سازه کلیسا اثری روی دکارت گذاشت که درهمه چیز شک کرد. این عظمت فلسفه‌ی اسکولاستیک را می‌رساند. پوزیتیویسم اثبات‌گرایی، تجربه‌گرایی، فلسفی محصلی این‌ها نامه های دیگر پوزیتیویسم است. فرانسیس بیکن دانشمندی که پادشاه انگلیس هم بود، کتابی می‌نویسد به‌نام ارغنون جدید مقابله با ارسطو. « ارسطو با قیاس یک منطقی داشت ولی من معتقدم آن چیزی که می‌تواند به ما کمک کند استقراء است نه قیاس.» حالا این پیوند می‌خورد با حس‌گرایی دیگر قیاس به دردمان نمی‌خورد. برای اثبات یک چیز، باید استقراء کنیم منطق جدیدی نوشته می‌شود و علم دارد شکل می‌گیرد و هر چه که علم نیست من شود دین یا شبه علم این منطق از نظر معرفت‌شناسی حس‌گرا و از جهت منطق اثبات گزاره‌ها با سیستم تجربه کار می‌کند. اگر کسی بپرسد تجربه که خطاپذیر است او می‌گوید: انسان واقعیت را این‌گونه تجربه می‌کند و تا وقتی کسی چیز جدیدی نیاورد من با همین کار می‌کنم اصلاً مگر قطعیتی داریم؟! این پایه علوم انسانی امروز است برای همین اگوست کنت تقسیم دوره‌ها دارد دوره خرافه‌پرستی _دین فلاسفه _ علیت دوره علم که می‌شود الان حالا پوزیتیویسم فلسفه دارد برای خودش و این غیر از فلسفه ارسطویی است بعد اندیشه‌های سیاسی اجتماعی از همین بیرون می‌آید. اگوست کنت اولین کسی است که جامعه‌شناسی را از فلسفه جدا می‌کند این می‌شود مادر علوم انسانی. مادر علوم انسانی جامعه‌شناسی علمی است و از دل همین سیاست اقتصاد و غیره درمی‌آید. اصلاً یک نظریه او همین تقسیم علوم بود الان نسبت این علم با دین چیست؟ اگر شما به زمان‌های گذشته سفر کنید جدایی علم از دین را اصلاً نمی‌فهمیدند مثل این‌که بخواهیم فقه را از اسلام جدا کنیم. دکتر گلشن کسی است که می‌گوید بشر دارد به سمت دین برمی‌گردد قرن بیست و یک بشر می‌‌آید سراغ دین و فلسفه برخی سؤالاتی دارد که می‌گوید این‌ها را علم نمی‌تواند پاسخ دهد این پاسخش نزد دین است. 🚦@Westernstudies
2_144205349525872106.mp3
29.89M
جلسه ۶۱ غرب شناسی آثار پوزیتیویسم
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصت و یکم 🔹آثار پوزیتیویسم ✍محمد مهدی عابدی منشأ پوزیتیویسم از حس‌گرایی بود، حس‌گرایی به‌طورکلی از انگلیس نشأت گرفت و بنیانگذاران پوزیتیویسم فرانسیس بیکن و هیوم بودند، آن‌ها می‌گفتند چیزی که قابل تجربه حسی نیست ارزش شناختی ندارد و آن‌چه تجربی نباشد اصلاً در کلام نمی‌گنجد، مثل این‌که بگویید خدا موجود است و تمام آن‌چه از ماوراء الطبیعت و مفاهیم انتزاعی می‌گویید بی‌معنی هستند. حس گرایی می‌گوید معرفت یقینی نداریم اما پوزیتیویسم معتقد است معرفت یقینی داریم اما همراه با حس. ایده پوزیتیویسم نتیجه تفکرات کانت نبود و قبل‌از او نیز چنین ایده‌ای وجود داشت اما کانت تأثیرات بسیاری بر روی آن گذاشت. آثار پوزیتیویسم: ۱. حس‌گرایی و تجربه‌گرایی که ارغنون نو آن را توضیح می‌دهد. ۲. افول فلسفه و بی‌اعتباری ماوراءالطبیعه. ۳. رونق گرفتن فلسفه تحلیلی، زبانی. که پشتیبان پوزیتیویسم است، یعنی صحبت درباره‌ی این‌که چگونه می‌توان از تجربیات دیگران استفاده کرد و همان علم زبان‌شناسی. برای همین آن‌ها به ریاضی که می‌رسند متوقف می‌شوند چون خیلی از مفاهیم ریاضی قابلیتی برای تجربه ندارند، مثل اعداد منفی. بنابراین فلسفه به‌جای این‌که مادر علوم باشد در خدمت علوم درآمد. ۴. بی‌اعتباری الهیات: تمام محتویات دین در پوزیتیویسم رد شد. در زمان‌های قدیم اگر کسی تب می‌کرد می‌گفتند خدا تب را در بدن او به وجود آورده است یعنی خداوند تب را ساخته و در بدن او گذاشته است، اما بعد از گذشت مدتی، دانشمندان به این رسیدند که علت تب میکروب‌ها هستند. این سیر پیدا کردن علت پدیده‌ها و عقب‌نشینی خداوند از ذهن مردم درباره علت بودن پدیده‌ها، باعث شد دین به‌طورکلی از میان برود و علم جایگزین آن بشود. ۵. بی‌اعتباری اخلاق: چون ریشه‌اش فطرت و وجدان است. ۶. علم پرستی ا(نقلاب صنعتی و رشد فناوری): بسیاری از شخصیت‌ها توانستند بدون مراجعه و استفاده از دین، مسائل مهم علمی را حل کنند. درواقع این حرف را می‌زدند که دین در زندگی و پیشرفت آن دخلی ندارد و مشکلی حل نمی‌کند، مانند گالیله و کوپرنیک. ۷. ایجاد توسعه و قدرت: بااینکه پوزیتیویست ها از بین رفتند اما آثارشان باقی ماند و واقعیت غرب هم‌اکنون همان پوزیتیویسم است. ۸. پوزیتیویسم منطقی: ریشه پوزیتیویسم منطقی درواقع کنگره وین است که جمعی از اندیشمندان و پوزیتیویست ها در آن‌جا گردهم می‌آمدند و درباره مسائل و مشکلات آن بحث می‌کردند. نهایتاً پوزیتیویسم منطقی شکل گرفت یعنی نوع تکامل‌یافته ایده‌های حسی تجربه‌گرایی فلسفه‌ی کلاسیک و تبدیل آن به یک زبان منطقی آن‌ها کتاب منطق نوشتند و برای آن فرمول تولید کردند. ۹. ظهور پراگماتیسم: پراگماتیسم یعنی فایده‌گرایی و سردسته آن ویلیام جیمز بود. پراگماتیسم درواقع برای جبران ناکامی پوزیتیویسم به وجود آمد، مثلاً پوزیتیویسم نمی‌تواند به ما بگوید بسیاری از مسائل ریاضی قابل حس هست یا خیر، اما پراگماتیسم می‌گوید این حرف‌ها اصلاً مهم نیست. حق و باطل، درست و غلط و... اصلاً مهم نیستند. مهم این است که چه فایده‌ای برای زندگی ما دارند، یعنی این‌که ریاضی حس می‌شود یا نه اهمیتی ندارد و مهم این است منفعتی در زندگی انسان دارد یا نه. ۱۰. تقسیم علوم. ۱۱. دوره‌های سه‌گانه آگوست کنت: آگوست کنت دوره‌های تاریخی را به سه بخش تقسیم می‌کند: ۱. ربانی: که مردم علت همه‌چیز را خدا یا خدایان می‌دانستند که به سه بخش تقسیم می‌شود: ۱. بت‌پرستی ۲. چندخدایی ۳. یکتاپرستی ۲. فلسفی: بشر به اصل علیت پی برده بود و حکم می‌کرد هر اتفاقی در طبیعت علتی دارد و یکسری قوا در طبیعت شناخت که عامل اتفاقات طبیعی بود. ۳. علمی: بشر به‌ تفصیل، علت اشیاء در طبیعت را شناخته است. بشر در این دوره از روش فلسفی به‌طور کامل روی گردانید و به تجربه گرایی روی آورد و برایش روشن شد که یک رابطه زنجیری پدیده‌ها را به‌هم مربوط می‌کند. در واقع به‌جای این‌که از یک قاعده کلی به جزئیات برسد از جزئیات به قاعده کلی می‌رسید. ۱۲. نقد پوزیتیویسم. 🚦@Westernstudies
درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصت و دوم 🔹دین انسانیت ✍ تنظیم از: امین حسین مهدیان 🔸فروید را میتوان پدر روانشناسی معرفی کرد و میتوان اذعان کرد که هرچه روانشناسی دارد از فروید دارد. اما درمانی که روانشناس انجام میدهد امری خارج از چارچوب پوزتیویسم است که به آن شبه علم گفته میشود. 🔻این موضوع میتواند مرتبط باشد با توضیحی که شهید مطهری درمورد تخصص گرایی دادند که چطور تخصص در یک زمینه فردیت انسان را از بین میبرد هرچند برای حرکت جامعه به سمت جلو موثر باشد. 🔻درواقع این تخصص گرایی انسان را شبیه رباتی میکند که فقط به فکر گذراندن اوقات خودش و کسب سرمایه و خرج کردن آن است و این پرسش که «برای چه زندگی میکند؟» و «هدف او از زندگی چیست؟» اصلا پیش روی او وجود ندارد 🔻همه اینها نتیجه ی جدایی علوم از فلسفه ست. درست درمقابل ابن سینا که هم فیلسوف بود و هم طبیب و یا ادبای ما که هم ادیب بودند و هم حکیم 🔸 آگوست کنت درواقع تقدس وحی و خدا را به سمت انسان سوق داد و عقاید مسیحیت با این نگاه بازخوانی شدند و همین جریان بود که خدابودن مسیح را بسیار پررنگ کرد. به همین دلیل است که میگوییم اومانیسم و مدرنیته از قلب مسیحیت بیرون آمد. 🟣پس دین انسانیت توسط آگوست کنت مطرح شد. در کتاب ازادی معنوی به این موضوع اشاره شده. درصفحه 248 اینطور آمده که: دراواسط قرن19 مسئله ی دین انسانیت مطرح شد. آگوست کنت معتقد بود دین برای انسان ضروری است و مشکلاتی که درجامعه وجود دارد بخاطر کمرنگ بودن دین است. اما او دین کاتولیگ را مناسب عصر خود که به آن عصر علم میگفت نمیدانست و میگفت انسان الان تفکر ماوراء الطبیعة را نمیپذیرد لذا دینی اختراع کرد منهای ریشه ی غیبی آن. این مسئله بعدها باعث بوجود آمدن عرفان ها و معنویت هایی شد که خدا در آنها وجود نداشت و صرفا مرتبط با انسان بود. 🔺پائولو کوئیلو نویسنده ی برزیلی است که کتاب کیمیاگر او بسیار معروف است اما عرفان او از نوع عرفان های اومانیسمی است. 🔸این جریان حذف شدن غیب و خدا از زندگی انسان ادامه پیدا میکند تا اینکه به واسطه جنگ های جهانی ازبین میرود. درواقع جنگ های جهانی نتیجه ی هیچ بود. به همین دلیل است که بعد از این جنگ ها سر و کله ی جریان نهیلیسم و پوچ گرایی پیدا میشود. ▫️البته لیبرالیسم و قدرت طلبی غرب ازبین نرفت و تا همین الان هم ادامه دارد به همین دلیل است که نهضت های سیاسی اجتماعی در 100سال اخیر بسیار افزایش پیدا کرده و ما شاهد تقابل ملت ها با دولت ها هستیم و میبینیم که مثلا مردم کشور های غربی حامی فلسطین هستند اما دولت هایشان رویکرد دیگری دارند. 🟣ارزش انقلاب اسلامی اینجا مشخص میشود که چطور یک دولتی تشکیل میشود که برخلاف سلطه جویی غرب است. تا قبل از انقلاب اسلامی آزادی خواهان به دنبال آنارشیسم بودند (اینکه هیچ نظم اجتماعی نمیتواند حاکم باشد و اگر دولتی برای ازادی تشکیل شود تبدیل به ضد خودش میشود و باز مردم را سرکوب کرده و قدرت طلب میشو. کتاب قلعه حیوانات درهمین زمینه است) اما نکته همینجاست که چطور ایران دارای یک قدرت سیاسی است اما در این مدت به ضد خودش تبدیل نشده و تبدیل به یک دولت لیبرال و سلطه جو نشده است. 🟡بیان رهبری که فرمودند مردم ایران نسبت به اوایل انقلاب دیندار تر شده اند به همین معناست که علی رغم تمام تلاش های غرب و شیطان و زرق و برق دنیا مردم ایران خدا را از زندگی خودشان کنار نگذاشتند 🚦@Westernstudies
2_144210847129421465.mp3
28.07M
جلسه ۶۳ غرب شناسی بنیان های شناسایی علمی
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصت و سوم 🔹بنیان های شناسایی علمی ✍محمد مهدی عابدی پایان مدرنیته در واقع بعد از جنگ جهانی دوم بود. بعد از جنگ جهانی دوم نسلی سرخورده به وجود آمد از کنار گذاشتن خدا و مفاهیم الهی. بعد از آن نوبت به ظهور دوره‌ای جدید رسید به اسم پوچ‌گرایی و نهیلیسم یعنی هیچ امر مقدسی در بشر وجود ندارد و جهان هیچ معنایی ندارد. بعد از این بود که کم‌کم غربی‌ها به عرفان‌های شرقی روی آوردند زیرا به‌دنبال معنا بودند برای زندگی. بعد از جنگ جهانی دوم غرب تمایل پیدا کرد به ادیان شرقی برای همین مباحث عرفان شرقی و عرفان بودا در غرب جدی شد و علامه طباطبایی کسی بود که به شبهات آن جواب داد. پوزیتیویست ها می‌گویند اگر یک شناسایی علمی باشد درست است و مابقی تخیل هستند. سوال: چه شناسایی ای علمی است؟ بنیان‌های شناسایی علمی: ۱. مشاهده: شروع از شناسایی سطحی، یعنی مطالعه کردن و نگاه کردن حول موضوع مورد بحث. مثلاً کسی که پزشک است دنبال دیدن میکروب است و درباره آن مطالعه می‌کند. ۲. پیدایش فرضیه: بعد از مشاهده در عالم خارج، نوبت به ذهن و مغز می‌رسد. بعد از این‌که چشم چیزی را دید، مغز شروع می‌کند به فکر کردن و فعالیت تا علت آن پدیده را پیدا کند و نهایتاً به یک فرضیه می‌رسد. مثلاً پزشک میکروبی را می‌بیند و پس‌از آن فکر احتمال می‌دهد عامل بیماری سیگار کشیدن باشد. ۳. آزمایش: تا در ذهن فرضی به وجود می‌آید بار دیگر به عالم خارج می‌رویم و آن را آزمایش می‌کنیم. مثلاً روی یک موش آزمایش می‌کنند که آیا اگر موادی خاص در بدنش برود همان بیماری موردنظر را می‌گیرد؟ اگر گرفت و چند بار هم تکرار شد یعنی این مواد علت بیماری هستند، البته نه علت منحصر ۴. تعمیم: بعد از آزمایش، انسان برای مرتبه دوم وارد ذهن می‌شود و می‌گوید این عامل را روی هزار موش آزمایش کردیم و دیدیم همه‌ی موش‌ها بیمار شدند، پس این علت را تعمیم می‌دهیم به موارد دیگر. اینگونه است که یک شناسایی علمی انجام می شود. 🚦@Westernstudies
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه شصت و چهارم 🔹بررسی کتب شهید مطهری (ره) و اشاره به مسئله جهان بینی و شناخت ✍🏻 🔸٩٩ کتاب از کتب شهید مطهری معرفی شد و بیان شد که خواندن این کتب، لازم و ضروری می‌باشد. 🔸در رابطه با کتاب عدل الهی گفته شد که، آیت الله سبحانی حفظه الله، مطلبی را درباره این کتاب بیان نمودند، اینکه: در طی تاریخ کلام، چنین کتابی که با این جامعیت عدل الهی را تبیین نموده باشد، وجود ندارد. 🔺در کنار هر مسأله ای که در توضیح المسائل بیان می‌شود لازم است، یک فقه استدلالی نوشته شود که همه فهم باشد و شبهات مردم در رابطه با از کجا بوجود آمدن این حکم و منابع آن، روشن شود. مانند کتاب (مساله حجاب) شهید مطهری (ره) یا مانند کتاب (آداب الصلاة) امام خمینی (ره) که در رابطه با توضیحات مسائل و جزئیات نماز است. متاسفانه مشی امروزه‌ یا این است که فقط توضیح المسائل گفته شود. لکن کار تأثیر گذار تبیین مسأله و رفع شبهه می‌باشد. 🔺نکته ای که قابل توجه است، اینست که این کتب به صورت اثباتی که در درس خارج می‌باشد، لازم نیست بیان شود بلکه به طور اجمالی سیر کار توضیح داده شود. در این صورت، دانسته می‌شود که این حکم دارای مباحث و مقدمات زیادی می‌باشد. نکته: در کنار تبیین مباحث و احکام ظاهری، لازم است که احکام باطنی نیز تبیین شود تا این پک احکام کامل شود. زیرا یکی از مهمترین اصول زندگی، اخلاق و عرفان است. 🔸نکته: شیوه درس فعلی، کلام جدید نمی‌باشد، زیرا کلام جدید مسأله محور است و بعنوان مثال مساله را مطرح و درباره آن بحث می‌نمایند. لکن در شیوه فعلی، ادوار و مکاتب غرب و فلاسفه آن بررسی می‌شود و به عبارت دیگر، شیوه فعلی غرب شناسی است. 🔸کتاب (مقالات فلسفی)، کتابی است که پس از خواندن فلسفه، بسیار لازم و نیاز است که خوانده شود. نکته: از فهم کامل آثار شهید مطهری (ره)، یک دکتری الهیات و یا بالاتر تربیت می‌شود. 🔸بحث جهان بینی و شناخت: چرا جهان بینی ها مختلف است؟ بعلت تعدد دیدگاه ها این اخلاف پیش می‌آید! از نظر شهید مطهری (ره) ابتدا باید به سراغ روش درست شاخت رفت و این مسأله را از ریشه حل نمود. 🚦@Westernstudies
🔹 گزارش درس غرب شناسی 🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹 جلسه شصت و پنجم 🔹مساله شناخت در کتاب جهان بینی توحیدی ✍ امیر مهدی هیزجی ✅نکته : انواع جهان بینی ۱.فلسفی ۲.علمی: علم چگونه به ما بینایی و بینش می‌دهد ✅نکته: علم مبتنی بر دو چیز است فرضیه و آزمون و مشاهده و تعمیم که ابزار شناخت محسوب میشوند در ذهن یک عالم ابتدا یک چیز به صورت فرضیه در ذهن او نقش می‌بندد و سپس برای اثبات او را آزمایش و مورد آزمون قرار می‌دهد اگر ر آزمون موفق بود به عنوان یک اصل علمی شمرده می‌شود (شهید مطهری در اینجا تعمیم را ذکر نمی‌کنند ولی تعمیم هم شرط هست در اصل علمی قرار داده شدن) و تا وقتی اصل علمی جامع‌تر روی کار نیومده باشد این اصل حجت است ✅نکته: بزرگترین مزیت کشفیات علمی این است که دقیق ،جزئی و مشخص است . و ۲. علم راه تسلط انسان بر شی را به انسان نشان می‌دهد. ✅نکته: دایره علم محدود است به آزمون و به همین دلیل نمی‌توان همه هستی را به آزمون درآورد و به آزمایش درآورد و علم در مسئله معلول‌ها و سبب‌ها تا حد معینی پیش می‌رود و در ادامه به نمی‌دانم می‌رسد. و به همین دلیل علم از اساسی‌ترین چیزهای جهان بینی که برداشت کلی درباره جهان است ناتوان است چون همه چیز را نمی‌توان مورد آزمایش قرار داد. ✅نکته: ارزش جهانبینی علمی ارزش عملی است نه نظری و آنچه که می‌تواند تکیه‌گاه ایدئولوژی قرار بگیرد ارزش نظری است نه عملی. و از اینجا مکتب پراگماتیزم ظهور می‌کند که نوعی فایده گرایی است. ✅نکته : منبع جهان بینی علمی : ۱.محسوسات۲.طبیعت۳.علم(امور مادی) ۳.جهان بینی مذهبی ۴. جهان بینی توحیدی ✅//تفاوت این جهان بینی ها //✅ ۱.ابزار شناخت: عقل و تجربه و نقل در سه مورد. ۲.منبع ۳.روش تولید گزاره این سه شاخص های جهان بینی است ✅نکته: معیار های خوبی جهانبینی: ۱. قابل استدلال و اثبات باشد و عقل پذیر باشد. ۲. به حیات و زندگی معنا بدهد و منجر به پوچی نشود بر خلاف نهیلیسم. ۳. آرمانساز و شوق انگیز و آرزو ساز باشد بر خلاف ماتریالیسم : وقتی نتوان سعادت و کمال برای انسان فرض کرد دیگر آن اهداف فایده‌ای ندارد ۴. قدرت تقدس بخشی برای هدف‌های انسانی و اجتماعی را داشته باشد. ۵. تعهد آور و مسئولیت ساز باشد ​🚦@Westernstudies
🔹گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد: سید امین مجتبی جواهری 🔹جلسه: شصت وششم۶۶ 🔹موضوع: (نگاهی به نظریه سروش درمورد علم تجربی) ✍:سیدمحمد حسین نظاری شروع بحث: کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ (سروش) علت کتابت این کتاب⁉️ توصیف وضعیت الان یعنی: اینکه علم با رویکرد پوزتویسم از رویکرد فلسفی خودش دور شده وبازگشت به فلسفه وعقل گرایی به نوعی بازگشت به دین محسوب می شود. 🔸نکته: برای پاسخ به این مطلب ونقد غرب باید اثر گذاری خدا به صورت مسیتقیم در زندگی انسان را گوشزد ومتوجه آنان کنیم. 📚آدرس برای این نکته: 🔸خدا درزندگی انسان(کتاب شهید مطهری«ره») 🔹خدا دراندیشه انسان (کتاب شهید مطهری«ره») 🔸روح توحید نفی عبودیت غیر (مقام معظم رهبری«حفظه الله») 🔹انسان وایمان ( کتاب شهید مطهری«ره») 🔻نکته: درمورد کتب شهید مطهری هرموقع شهید مطهری خداوند را بدون اثباتش توضیح داند می خواهند بگویند که چه خدا راقبول داشته باشی چه نه خداوند درزندگی تو تا ثیر گذاراست. واما بخشی از محتوای کتاب سروش تعریف علم:(نالج: کلیات دانش وعلوم) واقسام علم و... تعریف علم فلسفه و...... 📎 چند نکته ازکتاب: 1)هرمدح وذمی که دراسلام برای علم می آید برای علم درمقابل جهل است نه تجربی 2)اموری که قابل تجربه نیستند یا تجربه کردن آنها برای همگان نیست از قلمرو کاوش های علمی (آبجکتیو) بیرون می رود ⭕ویژگی های علوم تجربی ازنظر سروش : 1)مشاهده تکرار ناپذیر رامواجه می خواند ولی مشاهده اگر تکرار پذیر باشد تجربه وعلم می باشد 2)دنبال فرضیه شخصی هستند وآن طور که فکر می کنند مهم است نه درستی یا غلطی آن مسئله وفرضیه چیزی است که به دانشمند جهت میدهد 3)تفسیر های علمی همواره در سایه تئوری ها وقانون های علمی صورت می گیرد وبدون داشتن تئوری نمی توان ازپدیده های تفسیری کرد. 4)به طورکلی هرنظریه وقانون علمی از۳ویژگی برخوردار است که نبود هرکدام موجب بیرون رفتن آن قانون یانظریه رااز علمی بودن می شود : الف)قانون یانظریه نظم همیشگی وپایدار را بیان می کند واز نظر منطقی شکل یک قضیه کلی را داردکه با«هیچ»«همیشه» و «هر» آغاز می شود. ب)نظریات علمی توانایی پیش بینی مشروط را دارند وبه کمک آنها می توان حوادث آینده را معلوم کرد.مثال فرستادن فضانورد به فضا نشان اطمینان به قواعد علمی است برخلاف سخنان غیرعلمی فاقد قدرت علمی وذره بدرد بخور درپیش بینی نیستند سخن ازدرستی یا نادرستی نیست سخن از علمی بودن و غیر علمی بودن کلام است ودایرهِ درست ونادرست بزرگ تراز علمی وغیرعلمی است. ج)قانون وفرضیه های علمی وقوع بعضی ازپدیدها را درجهان ناممکن اعلام می کند. ناممکن ومحال بودن یعنی درصورت اتفاق آن، قانون علمی غلط وباطل می باشد برخلاف محال عقلی که با محال مقصود(تجربی)فرق می کند.خاصیت مهم قوانین علمی بی تفاوت نبودن آنها نسبت به جهان واین بی تفاوت نبودن آنها را ابطال پذیر می کند. واصلا ایشان ابطال پذیری را مزیت علم تجربی می دانند قانون ابطال پذیری: یعنی سازش نداشتن باهمه 🔍ریشه واساس مطلب این است که: نقش تجربه درعلم کشف بطلان است نه اثبات صحت 🔹پیوندعلم با تجربه این است که تجربه می تواند با آن درآویزد وساقط وبه زمین اورابزند یعنی تجربه می گوید اگر قانونی رانقض کردم دیگر آن قانون عمومیت ندارد. ۵)گزینشی بودن روش علم 🔸حالا چرا این کتاب واین شخص⁉️ آقای سروش کسی است که یک چالش جدی با فقها دارد درمورد بحث نسبت علم باشریعت وکسی است که پوزتویسم را درمقابل الهیات قرار داد. ونظریه قبض و بسط شریعت مطرح کرد وایده اش این بود چون بشر درحال تغییر است شریعت نیز باید تغییر کند . هرچند علما برای جواب دادن ورد نظریه اش برخواستنداز آن جمله آیت الله جوادی آملی و.... 📚منابع برای جواب ومطالعه بیشتر: 🔸شریعت درآینه معرفت (آیت الله جوادی آملی حفظه الله) 🔹انسان وایمان «نسبت علم وایمان»(شهید مطهری رحمت الله) 🔸علل گرایش به مادیگرایی (شهید مطهری رحمت الله) 🔹اصول فلسفه«ج۱ص۴۱وج۲ص۱۳۷و۱۴۶ (شهید مطهری رحمت الله) 🔸آزادی معنوی «بحث دین انسانیت آگوست» (شهید مطهری رحمت الله) 🔹فطری بودن دین «فرق تجربه واستدلال ص۹۳» (شهید مطهری رحمت الله) 🔸شناخت ازنظر قرآن «ص۹۱و۱۳۸» (شهید مطهری رحمت الله) 🔹اصول فلسفه وروش رئالیسم (شهید مطهری رحمت الله) ​🚦@Westernstudies
4_5906689095635047034.mp3
29.32M
جلسه شصت و هفتم غرب شناسی نهیلیسم
🔷گزارش درس غرب شناسی 🔷جلسه شصت و هفتم 🔷استاد سید مجتبی امین جواهری 🔷نهیلیسم ✍محمد محسن دهنوی نهیلیسم به معنی پوچگرایی تعریف این چنین دارد: که در جهان ابژه هیچ واقعیتی به عنوان منشأ ارزش برای انسان نیست. سابقه نهیلیسم از دوره حکمای یونان و سوفسطاییان بوده است و این شک‌گرایی‌هایی بوده که موجب بی‌معنا شدن عالم گشته است. ⭕️نهیلیسم یک سری مبانی دارد که ۱۳ موردند. ۱.مسئله خلقت و معنای زندگی ۲.بی‌خدایی ۳.تصویر نادرست از انسان ۴.انحصار حیات در حیات دنیوی ۵.معضل مرگ ۶.مسئله شر در عالم ۷.درد و رنج ۸.اعتقاد به جبر ۹.نفی ارزش‌ها ۱۰.مسئله زمان ۱۱.ناتوانی عقل بشر در درک حقیقت ۱۲.طبیعت گرایی ۱۳.از خود بیگانگی ❇️علاوه بر این موارد یک سری نقاطی از نظر فکری در پوچ‌گرایی اروپا تاثیرگذار بودند: پس از جنگ جهانی دوم اروپا به سمتی رفت که ما درک نکردیم و اروپا به سمت عرفان چرخید. در غرب مسئله اختیار انسان بسیار پیشرفت کرد و حتی به جنسیت هم رسید. ❇️اگزیستانسیالیسم برگرفته از ایده آلیسم بود و در واکنش به نهیلیسم شکل گرفت. اگزیستانسیالیسم می‌گوید تنها موجودی که چیستی خودش را با توجه معنایی که خودش به خودش می‌دهد می‌سازد انسان است. این مکتب بسیار نزدیک به تشیع است. اگزیستانسیالیسم نهیلیسم را به سمت ارزش سازی و تعیین ارزش می‌برد و می‌گوید: آزادی خودش کمال است همین رها شدن موجب ساخت ماهیت می‌گردد. ❇️توضیح مبانی نهیلیسم: ‼️مسئله خلقت و معنای زندگی) بیگ بنگ یک توضیح علمی دارد مانند نظریه داروین اعتقاد ما لزوماً نظریه داروین را رد نمی‌کند از این رو که تمام تئوری بیگ بنگ در عالم ماده رخ داده و امکان صحت آن وجود دارد. نگاه اسلامی مسئله خلقت جلوی تفکر نهیلیسم را خواهد گرفت. ‼️بی خدایی) هیچ چیز به نام فرهنگ به غیر از دین وجود نداشته است. ابتدا (آگوست کنت) مفهوم غیر از دین را به عنوان فرهنگ استعمال کرد. از نظر ما هر تمدنی و جزئی‌ترین ادراکات انسان بازگشتش به انبیا است. بی‌خدایی به معنای پوزیتیویستی باید برای تمام ابعادی که خدا تدوین می‌نموده جوابی تعیین کند و نمی‌تواند. ‼️تصویر نادرست انسان) اگر انسان در هر جنبه‌ای از زندگی مسئله انحصار را قبول کند موجب پدید آمدن نهیلیسم می‌گردد. ❓آیا دین می‌تواند اقتصاد را توضیح دهد؟ ❓آیا دین می‌تواند از سیارات دیگر به ما توضیح دهد؟ ❓آیا دین مرا به کمال می‌رساند؟ (این مورد جزو نهیلیسم عرفانی می‌باشد.) ​🚦@Westernstudies