🔹 #گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصتم
🔹 شروع پوزیتیویسم
✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده
ابتدای کلاس استاد درمورد ضرورت مطالعه ولایت فقیه و قانون اساسی توضیحاتی دادند، سپس نقشه کلاس را بازخوانی کردیم و بعد موضوع پوزیتیویسم را شروع شد.
در نظریه امام ما مجالس قانونگذاری نداریم قانونگذار فقط خداست بلکه مجلس، مجلس برنامهریزی برای رفع نیازهای مردم است. بههمین خاطر هم هست که شرط اجتهاد ندارد.
شورای نگهبان هم برای این است که برنامههایی که برای رفع نیازهای مردم توسط مجلس ریخته شدهاست نقض قوانین شرعی نباشد هرچند در بلندمدت، بهعنوان مثال آمریکا بیمه تعیین میکند برای زنانی که بچههای نامشروع دارند خب این تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست اما مدتی بعد از این که این بیمه قرار داده میشود جمعیت آنها چند برابر میشود. تعیین بیمه عمل خلاف شرعی نیست بلکه یک نوع حمایت است اما در این مورد باعث ترویج عمل نامشروع میشود.
شورای نگهبان باید این را تشخیص بدهد.
نمایندهها منتخب مردم هستند چون نیاز مردم را فهمیدن حالا شورای نگهبان باید مراقبت کند که راه نامشروع برای برنامهریزی برای رفع نیازها توسط نمایندهها پیموده نشود. حفظ حریم بایدهای ثابت با شورای نگهبان است
⭕️ نقشهی کلاس از بالا
ما میخواهیم اندیشهها و تاریخ تمدنها را به صورت درهمتنیده مورد بررسی قرار دهیم.
در ابتدا از دورههای تاریخی و بحث کردن در رابطه با حکماء یونان، قرون وسطی، امپراتوری بیزانس، عصر روشنگری و مدرن شروع کردیم.
سپس توضیحاتی در رابطه با متفکرینی مثل دکارت، هیوم، کانت و غیره دادیم.
یک مقدار در رنسانس از فرهنگ بحث کردیم
دورههای اجتماعی را هم گفتیم؛ دوره بردهداری و فئودالیسم و غیره
از نظر سیاسی هم امپراتوریها اختلافات و جنگها را توضیح داد.
پس بهطورکلی موضوعاتی که ما از آنها بحث میکنیم چهار موضوع است :
سیاسیاجتماعی که همان انقلاب صنعتی، دورههای اجتماعی امپراتوریها و غیره بود
فکری و فلسفی بیان متفکرین و ادعاهای آنها دکارت شک نظاممند او تغییر موضوع فلسفه و مکاتب
فرهنگی مقداری در رنسانس به آن پرداخته شد.
علمی تنها چیزی که از آن بحث نکردهایم همین جنبه علم است.
⭕️ پوزیتیویسم
ما یک دوئیت بین فلسفه و علم قائل شدیم.
از قدیم بهترین طبیب ما بوعلی بوده و مهمترین فیلسوف هم بوعلی بودهاست. حالا چرا علم از فلسفه جدا میشود؟!
چون به یک جایی میرسد که نهاد بازگو کننده علم از نهاد بازگو کننده دین جدا میشود. بهخاطر تعارض دستاوردهای علم با آنچه که کلیسا میگفت.
مسأله تعارض ذاتی این دو نیست مسئله این است که آن کسی که میگفت خدا هست معتقد به تخت بودن زمین بود اما حالا که نظریههای علمی اثبات کرد که زمین گرد است تعارض بین این دو پیش امد و نهاد بازگو کننده علم از دین جدا شد.
برخلاف تعارض میان ماتریالیسم و دین که تعارض ذاتی است.
اصلاً دین از همینجا شکل گرفت دین در مقابل علم مدرن شکل گرفت شروع جدایی دین از علم یک رفتار اجتماعی بود اما این اتفاق در اسلام نیفتاد چون رفتار کلیسا را ما نداشتیم دادگاه تفتیش عقاید نداشتیم.
دینشناسی مال غرب است چون علم شناسی مال غرب است فرهنگ هم مال غرب است.
ما وقتی سراغ جریانشناسی فرهنگی عصر باستان میرویم هرچه از فرهنگ وجود دارد همه محتوای دینی است چون دین فرهنگ بود. دین، فرهنگ، علم همه یک پایگاه داشت. دین غرب غیر از دینی است که ما میگوییم.
منشأ مشروعیتش غیرعلمی است
دستاوردهای علمی مخالف کلیسا، این اتفاق آنقدر بزرگ بود که برای فلاسفه تردید فلسفی ایجاد کرد بهجای اینکه بگوید به من اشتباه گفتهاند گفت اصلاً از کجا معلوم میشود شناخت؟
ترک برداشتن سازه کلیسا اثری روی دکارت گذاشت که درهمه چیز شک کرد. این عظمت فلسفهی اسکولاستیک را میرساند.
پوزیتیویسم
اثباتگرایی، تجربهگرایی، فلسفی محصلی اینها نامه های دیگر پوزیتیویسم است.
فرانسیس بیکن دانشمندی که پادشاه انگلیس هم بود، کتابی مینویسد بهنام ارغنون جدید مقابله با ارسطو.
« ارسطو با قیاس یک منطقی داشت ولی من معتقدم آن چیزی که میتواند به ما کمک کند استقراء است نه قیاس.»
حالا این پیوند میخورد با حسگرایی دیگر قیاس به دردمان نمیخورد.
برای اثبات یک چیز، باید استقراء کنیم منطق جدیدی نوشته میشود و علم دارد شکل میگیرد و هر چه که علم نیست من شود دین یا شبه علم
این منطق از نظر معرفتشناسی حسگرا و از جهت منطق اثبات گزارهها با سیستم تجربه کار میکند.
اگر کسی بپرسد تجربه که خطاپذیر است او میگوید: انسان واقعیت را اینگونه تجربه میکند و تا وقتی کسی چیز جدیدی نیاورد من با همین کار میکنم اصلاً مگر قطعیتی داریم؟!
این پایه علوم انسانی امروز است برای همین اگوست کنت تقسیم دورهها دارد
دوره خرافهپرستی _دین
فلاسفه _ علیت
دوره علم که میشود الان
حالا پوزیتیویسم فلسفه دارد برای خودش و این غیر از فلسفه ارسطویی است بعد اندیشههای سیاسی اجتماعی از همین بیرون میآید. اگوست کنت اولین کسی است که
جامعهشناسی را از فلسفه جدا میکند این میشود مادر علوم انسانی.
مادر علوم انسانی جامعهشناسی علمی است و از دل همین سیاست اقتصاد و غیره درمیآید. اصلاً یک نظریه او همین تقسیم علوم بود
الان نسبت این علم با دین چیست؟ اگر شما به زمانهای گذشته سفر کنید جدایی علم از دین را اصلاً نمیفهمیدند مثل اینکه بخواهیم فقه را از اسلام جدا کنیم.
دکتر گلشن کسی است که میگوید بشر دارد به سمت دین برمیگردد قرن بیست و یک بشر میآید سراغ دین و فلسفه
برخی سؤالاتی دارد که میگوید اینها را علم نمیتواند پاسخ دهد این پاسخش نزد دین است.
🚦@Westernstudies
2_144205349525872106.mp3
29.89M
جلسه ۶۱ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
آثار پوزیتیویسم
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و یکم
🔹آثار پوزیتیویسم
✍محمد مهدی عابدی
منشأ پوزیتیویسم از حسگرایی بود، حسگرایی بهطورکلی از انگلیس نشأت گرفت و بنیانگذاران پوزیتیویسم فرانسیس بیکن و هیوم بودند، آنها میگفتند چیزی که قابل تجربه حسی نیست ارزش شناختی ندارد و آنچه تجربی نباشد اصلاً در کلام نمیگنجد، مثل اینکه بگویید خدا موجود است و تمام آنچه از ماوراء الطبیعت و مفاهیم انتزاعی میگویید بیمعنی هستند.
حس گرایی میگوید معرفت یقینی نداریم اما پوزیتیویسم معتقد است معرفت یقینی داریم اما همراه با حس.
ایده پوزیتیویسم نتیجه تفکرات کانت نبود و قبلاز او نیز چنین ایدهای وجود داشت اما کانت تأثیرات بسیاری بر روی آن گذاشت.
آثار پوزیتیویسم:
۱. حسگرایی و تجربهگرایی که ارغنون نو آن را توضیح میدهد.
۲. افول فلسفه و بیاعتباری ماوراءالطبیعه.
۳. رونق گرفتن فلسفه تحلیلی، زبانی. که پشتیبان پوزیتیویسم است، یعنی صحبت دربارهی اینکه چگونه میتوان از تجربیات دیگران استفاده کرد و همان علم زبانشناسی.
برای همین آنها به ریاضی که میرسند متوقف میشوند چون خیلی از مفاهیم ریاضی قابلیتی برای تجربه ندارند، مثل اعداد منفی.
بنابراین فلسفه بهجای اینکه مادر علوم باشد در خدمت علوم درآمد.
۴. بیاعتباری الهیات: تمام محتویات دین در پوزیتیویسم رد شد. در زمانهای قدیم اگر کسی تب میکرد میگفتند خدا تب را در بدن او به وجود آورده است یعنی خداوند تب را ساخته و در بدن او گذاشته است، اما بعد از گذشت مدتی، دانشمندان به این رسیدند که علت تب میکروبها هستند. این سیر پیدا کردن علت پدیدهها و عقبنشینی خداوند از ذهن مردم درباره علت بودن پدیدهها، باعث شد دین بهطورکلی از میان برود و علم جایگزین آن بشود.
۵. بیاعتباری اخلاق: چون ریشهاش فطرت و وجدان است.
۶. علم پرستی ا(نقلاب صنعتی و رشد فناوری): بسیاری از شخصیتها توانستند بدون مراجعه و استفاده از دین، مسائل مهم علمی را حل کنند. درواقع این حرف را میزدند که دین در زندگی و پیشرفت آن دخلی ندارد و مشکلی حل نمیکند، مانند گالیله و کوپرنیک.
۷. ایجاد توسعه و قدرت: بااینکه پوزیتیویست ها از بین رفتند اما آثارشان باقی ماند و واقعیت غرب هماکنون همان پوزیتیویسم است.
۸. پوزیتیویسم منطقی: ریشه پوزیتیویسم منطقی درواقع کنگره وین است که جمعی از اندیشمندان و پوزیتیویست ها در آنجا گردهم میآمدند و درباره مسائل و مشکلات آن بحث میکردند. نهایتاً پوزیتیویسم منطقی شکل گرفت یعنی نوع تکاملیافته ایدههای حسی تجربهگرایی فلسفهی کلاسیک و تبدیل آن به یک زبان منطقی آنها کتاب منطق نوشتند و برای آن فرمول تولید کردند.
۹. ظهور پراگماتیسم: پراگماتیسم یعنی فایدهگرایی و سردسته آن ویلیام جیمز بود. پراگماتیسم درواقع برای جبران ناکامی پوزیتیویسم به وجود آمد، مثلاً پوزیتیویسم نمیتواند به ما بگوید بسیاری از مسائل ریاضی قابل حس هست یا خیر، اما پراگماتیسم میگوید این حرفها اصلاً مهم نیست. حق و باطل، درست و غلط و... اصلاً مهم نیستند. مهم این است که چه فایدهای برای زندگی ما دارند، یعنی اینکه ریاضی حس میشود یا نه اهمیتی ندارد و مهم این است منفعتی در زندگی انسان دارد یا نه.
۱۰. تقسیم علوم.
۱۱. دورههای سهگانه آگوست کنت: آگوست کنت دورههای تاریخی را به سه بخش تقسیم میکند:
۱. ربانی: که مردم علت همهچیز را خدا یا خدایان میدانستند که به سه بخش تقسیم میشود: ۱. بتپرستی ۲. چندخدایی ۳. یکتاپرستی
۲. فلسفی: بشر به اصل علیت پی برده بود و حکم میکرد هر اتفاقی در طبیعت علتی دارد و یکسری قوا در طبیعت شناخت که عامل اتفاقات طبیعی بود.
۳. علمی: بشر به تفصیل، علت اشیاء در طبیعت را شناخته است. بشر در این دوره از روش فلسفی بهطور کامل روی گردانید و به تجربه گرایی روی آورد و برایش روشن شد که یک رابطه زنجیری پدیدهها را بههم مربوط میکند. در واقع بهجای اینکه از یک قاعده کلی به جزئیات برسد از جزئیات به قاعده کلی میرسید.
۱۲. نقد پوزیتیویسم.
🚦@Westernstudies
2_144205349532260510.mp3
31.18M
جلسه ۶۲ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
#گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و دوم
🔹دین انسانیت
✍ تنظیم از: امین حسین مهدیان
🔸فروید را میتوان پدر روانشناسی معرفی کرد و میتوان اذعان کرد که هرچه روانشناسی دارد از فروید دارد. اما درمانی که روانشناس انجام میدهد امری خارج از چارچوب پوزتیویسم است که به آن شبه علم گفته میشود.
🔻این موضوع میتواند مرتبط باشد با توضیحی که شهید مطهری درمورد تخصص گرایی دادند که چطور تخصص در یک زمینه فردیت انسان را از بین میبرد هرچند برای حرکت جامعه به سمت جلو موثر باشد.
🔻درواقع این تخصص گرایی انسان را شبیه رباتی میکند که فقط به فکر گذراندن اوقات خودش و کسب سرمایه و خرج کردن آن است و این پرسش که «برای چه زندگی میکند؟» و «هدف او از زندگی چیست؟» اصلا پیش روی او وجود ندارد
🔻همه اینها نتیجه ی جدایی علوم از فلسفه ست. درست درمقابل ابن سینا که هم فیلسوف بود و هم طبیب و یا ادبای ما که هم ادیب بودند و هم حکیم
🔸 آگوست کنت درواقع تقدس وحی و خدا را به سمت انسان سوق داد و عقاید مسیحیت با این نگاه بازخوانی شدند و همین جریان بود که خدابودن مسیح را بسیار پررنگ کرد. به همین دلیل است که میگوییم اومانیسم و مدرنیته از قلب مسیحیت بیرون آمد.
🟣پس دین انسانیت توسط آگوست کنت مطرح شد. در کتاب ازادی معنوی به این موضوع اشاره شده. درصفحه 248 اینطور آمده که:
دراواسط قرن19 مسئله ی دین انسانیت مطرح شد. آگوست کنت معتقد بود دین برای انسان ضروری است و مشکلاتی که درجامعه وجود دارد بخاطر کمرنگ بودن دین است.
اما او دین کاتولیگ را مناسب عصر خود که به آن عصر علم میگفت نمیدانست و میگفت انسان الان تفکر ماوراء الطبیعة را نمیپذیرد لذا دینی اختراع کرد منهای ریشه ی غیبی آن.
این مسئله بعدها باعث بوجود آمدن عرفان ها و معنویت هایی شد که خدا در آنها وجود نداشت و صرفا مرتبط با انسان بود.
🔺پائولو کوئیلو نویسنده ی برزیلی است که کتاب کیمیاگر او بسیار معروف است اما عرفان او از نوع عرفان های اومانیسمی است.
🔸این جریان حذف شدن غیب و خدا از زندگی انسان ادامه پیدا میکند تا اینکه به واسطه جنگ های جهانی ازبین میرود. درواقع جنگ های جهانی نتیجه ی هیچ بود. به همین دلیل است که بعد از این جنگ ها سر و کله ی جریان نهیلیسم و پوچ گرایی پیدا میشود.
▫️البته لیبرالیسم و قدرت طلبی غرب ازبین نرفت و تا همین الان هم ادامه دارد به همین دلیل است که نهضت های سیاسی اجتماعی در 100سال اخیر بسیار افزایش پیدا کرده و ما شاهد تقابل ملت ها با دولت ها هستیم و میبینیم که مثلا مردم کشور های غربی حامی فلسطین هستند اما دولت هایشان رویکرد دیگری دارند.
🟣ارزش انقلاب اسلامی اینجا مشخص میشود که چطور یک دولتی تشکیل میشود که برخلاف سلطه جویی غرب است. تا قبل از انقلاب اسلامی آزادی خواهان به دنبال آنارشیسم بودند (اینکه هیچ نظم اجتماعی نمیتواند حاکم باشد و اگر دولتی برای ازادی تشکیل شود تبدیل به ضد خودش میشود و باز مردم را سرکوب کرده و قدرت طلب میشو. کتاب قلعه حیوانات درهمین زمینه است) اما نکته همینجاست که چطور ایران دارای یک قدرت سیاسی است اما در این مدت به ضد خودش تبدیل نشده و تبدیل به یک دولت لیبرال و سلطه جو نشده است.
🟡بیان رهبری که فرمودند مردم ایران نسبت به اوایل انقلاب دیندار تر شده اند به همین معناست که علی رغم تمام تلاش های غرب و شیطان و زرق و برق دنیا مردم ایران خدا را از زندگی خودشان کنار نگذاشتند
🚦@Westernstudies
2_144210847129421465.mp3
28.07M
جلسه ۶۳ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
بنیان های شناسایی علمی
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و سوم
🔹بنیان های شناسایی علمی
✍محمد مهدی عابدی
پایان مدرنیته در واقع بعد از جنگ جهانی دوم بود. بعد از جنگ جهانی دوم نسلی سرخورده به وجود آمد از کنار گذاشتن خدا و مفاهیم الهی. بعد از آن نوبت به ظهور دورهای جدید رسید به اسم پوچگرایی و نهیلیسم یعنی هیچ امر مقدسی در بشر وجود ندارد و جهان هیچ معنایی ندارد. بعد از این بود که کمکم غربیها به عرفانهای شرقی روی آوردند زیرا بهدنبال معنا بودند برای زندگی.
بعد از جنگ جهانی دوم غرب تمایل پیدا کرد به ادیان شرقی برای همین مباحث عرفان شرقی و عرفان بودا در غرب جدی شد و علامه طباطبایی کسی بود که به شبهات آن جواب داد.
پوزیتیویست ها میگویند اگر یک شناسایی علمی باشد درست است و مابقی تخیل هستند. سوال: چه شناسایی ای علمی است؟
بنیانهای شناسایی علمی:
۱. مشاهده: شروع از شناسایی سطحی، یعنی مطالعه کردن و نگاه کردن حول موضوع مورد بحث. مثلاً کسی که پزشک است دنبال دیدن میکروب است و درباره آن مطالعه میکند.
۲. پیدایش فرضیه: بعد از مشاهده در عالم خارج، نوبت به ذهن و مغز میرسد. بعد از اینکه چشم چیزی را دید، مغز شروع میکند به فکر کردن و فعالیت تا علت آن پدیده را پیدا کند و نهایتاً به یک فرضیه میرسد. مثلاً پزشک میکروبی را میبیند و پساز آن فکر احتمال میدهد عامل بیماری سیگار کشیدن باشد.
۳. آزمایش: تا در ذهن فرضی به وجود میآید بار دیگر به عالم خارج میرویم و آن را آزمایش میکنیم. مثلاً روی یک موش آزمایش میکنند که آیا اگر موادی خاص در بدنش برود همان بیماری موردنظر را میگیرد؟ اگر گرفت و چند بار هم تکرار شد یعنی این مواد علت بیماری هستند، البته نه علت منحصر
۴. تعمیم: بعد از آزمایش، انسان برای مرتبه دوم وارد ذهن میشود و میگوید این عامل را روی هزار موش آزمایش کردیم و دیدیم همهی موشها بیمار شدند، پس این علت را تعمیم میدهیم به موارد دیگر.
اینگونه است که یک شناسایی علمی انجام می شود.
🚦@Westernstudies
جلسه شصت و چهارم غرب شناسی.mp3
20.85M
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
مسأله جهان بینی و شناخت
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و چهارم
🔹بررسی کتب شهید مطهری (ره) و اشاره به مسئله جهان بینی و شناخت
✍🏻#حسن_احمدی_منش
🔸٩٩ کتاب از کتب شهید مطهری معرفی شد و بیان شد که خواندن این کتب، لازم و ضروری میباشد.
🔸در رابطه با کتاب عدل الهی گفته شد که، آیت الله سبحانی حفظه الله، مطلبی را درباره این کتاب بیان نمودند، اینکه: در طی تاریخ کلام، چنین کتابی که با این جامعیت عدل الهی را تبیین نموده باشد، وجود ندارد.
🔺در کنار هر مسأله ای که در توضیح المسائل بیان میشود لازم است، یک فقه استدلالی نوشته شود که همه فهم باشد و شبهات مردم در رابطه با از کجا بوجود آمدن این حکم و منابع آن، روشن شود. مانند کتاب (مساله حجاب) شهید مطهری (ره) یا مانند کتاب (آداب الصلاة) امام خمینی (ره) که در رابطه با توضیحات مسائل و جزئیات نماز است.
متاسفانه مشی امروزه یا این است که فقط توضیح المسائل گفته شود. لکن کار تأثیر گذار تبیین مسأله و رفع شبهه میباشد.
🔺نکته ای که قابل توجه است، اینست که این کتب به صورت اثباتی که در درس خارج میباشد، لازم نیست بیان شود بلکه به طور اجمالی سیر کار توضیح داده شود. در این صورت، دانسته میشود که این حکم دارای مباحث و مقدمات زیادی میباشد.
نکته: در کنار تبیین مباحث و احکام ظاهری، لازم است که احکام باطنی نیز تبیین شود تا این پک احکام کامل شود. زیرا یکی از مهمترین اصول زندگی، اخلاق و عرفان است.
🔸نکته: شیوه درس فعلی، کلام جدید نمیباشد، زیرا کلام جدید مسأله محور است و بعنوان مثال مساله را مطرح و درباره آن بحث مینمایند. لکن در شیوه فعلی، ادوار و مکاتب غرب و فلاسفه آن بررسی میشود و به عبارت دیگر، شیوه فعلی غرب شناسی است.
🔸کتاب (مقالات فلسفی)، کتابی است که پس از خواندن فلسفه، بسیار لازم و نیاز است که خوانده شود.
نکته: از فهم کامل آثار شهید مطهری (ره)، یک دکتری الهیات و یا بالاتر تربیت میشود.
🔸بحث جهان بینی و شناخت:
چرا جهان بینی ها مختلف است؟
بعلت تعدد دیدگاه ها این اخلاف پیش میآید!
از نظر شهید مطهری (ره) ابتدا باید به سراغ روش درست شاخت رفت و این مسأله را از ریشه حل نمود.
🚦@Westernstudies
جلسه شصت و پنجم غرب شناسی.mp3
27.8M
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
مسأله شناخت در کتاب جهان بینی توحیدی
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹 جلسه شصت و پنجم
🔹مساله شناخت در کتاب جهان بینی توحیدی
✍ امیر مهدی هیزجی
✅نکته : انواع جهان بینی
۱.فلسفی
۲.علمی: علم چگونه به ما بینایی و بینش میدهد
✅نکته: علم مبتنی بر دو چیز است فرضیه و آزمون و مشاهده و تعمیم که ابزار شناخت محسوب میشوند
در ذهن یک عالم ابتدا یک چیز به صورت فرضیه در ذهن او نقش میبندد و سپس برای اثبات او را آزمایش و مورد آزمون قرار میدهد اگر ر آزمون موفق بود به عنوان یک اصل علمی شمرده میشود
(شهید مطهری در اینجا تعمیم را ذکر نمیکنند ولی تعمیم هم شرط هست در اصل علمی قرار داده شدن)
و تا وقتی اصل علمی جامعتر روی کار نیومده باشد این اصل حجت است
✅نکته: بزرگترین مزیت کشفیات علمی این است که دقیق ،جزئی و مشخص است . و ۲. علم راه تسلط انسان بر شی را به انسان نشان میدهد.
✅نکته: دایره علم محدود است به آزمون و به همین دلیل نمیتوان همه هستی را به آزمون درآورد و به آزمایش درآورد و علم در مسئله معلولها و سببها تا حد معینی پیش میرود و در ادامه به نمیدانم میرسد. و به همین دلیل علم از اساسیترین چیزهای جهان بینی که برداشت کلی درباره جهان است ناتوان است چون همه چیز را نمیتوان مورد آزمایش قرار داد.
✅نکته: ارزش جهانبینی علمی ارزش عملی است نه نظری و آنچه که میتواند تکیهگاه ایدئولوژی قرار بگیرد ارزش نظری است نه عملی. و از اینجا مکتب پراگماتیزم ظهور میکند که نوعی فایده گرایی است.
✅نکته : منبع جهان بینی علمی : ۱.محسوسات۲.طبیعت۳.علم(امور مادی)
۳.جهان بینی مذهبی
۴. جهان بینی توحیدی
✅//تفاوت این جهان بینی ها //✅
۱.ابزار شناخت: عقل و تجربه و نقل در سه مورد.
۲.منبع
۳.روش تولید گزاره
این سه شاخص های جهان بینی است
✅نکته: معیار های خوبی جهانبینی:
۱. قابل استدلال و اثبات باشد و عقل پذیر باشد.
۲. به حیات و زندگی معنا بدهد و منجر به پوچی نشود بر خلاف نهیلیسم.
۳. آرمانساز و شوق انگیز و آرزو ساز باشد بر خلاف ماتریالیسم : وقتی نتوان سعادت و کمال برای انسان فرض کرد دیگر آن اهداف فایدهای ندارد
۴. قدرت تقدس بخشی برای هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد.
۵. تعهد آور و مسئولیت ساز باشد
🚦@Westernstudies
جلسه شصت و ششم غرب شناسی.mp3
28.24M
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
نگاهی به نظریه سروش در مورد علوم تجربی
🔹گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد: سید امین مجتبی جواهری
🔹جلسه: شصت وششم۶۶
🔹موضوع:
(نگاهی به نظریه سروش درمورد علم تجربی)
✍:سیدمحمد حسین نظاری
شروع بحث:
کتاب علم چیست؟ فلسفه چیست؟ (سروش)
علت کتابت این کتاب⁉️
توصیف وضعیت الان یعنی:
اینکه علم با رویکرد پوزتویسم از رویکرد فلسفی خودش دور شده وبازگشت به فلسفه وعقل گرایی به نوعی بازگشت به دین محسوب می شود.
🔸نکته: برای پاسخ به این مطلب ونقد غرب باید اثر گذاری خدا به صورت مسیتقیم در زندگی انسان را گوشزد ومتوجه آنان کنیم.
📚آدرس برای این نکته:
🔸خدا درزندگی انسان(کتاب شهید مطهری«ره»)
🔹خدا دراندیشه انسان (کتاب شهید مطهری«ره»)
🔸روح توحید نفی عبودیت غیر (مقام معظم رهبری«حفظه الله»)
🔹انسان وایمان ( کتاب شهید مطهری«ره»)
🔻نکته: درمورد کتب شهید مطهری
هرموقع شهید مطهری خداوند را بدون اثباتش توضیح داند می خواهند بگویند که چه خدا راقبول داشته باشی چه نه خداوند درزندگی تو تا ثیر گذاراست.
واما بخشی از محتوای کتاب سروش
تعریف علم:(نالج: کلیات دانش وعلوم)
واقسام علم و...
تعریف علم فلسفه و......
📎 چند نکته ازکتاب:
1)هرمدح وذمی که دراسلام برای علم می آید برای علم درمقابل جهل است نه تجربی
2)اموری که قابل تجربه نیستند یا تجربه کردن آنها برای همگان نیست از قلمرو کاوش های علمی (آبجکتیو) بیرون می رود
⭕ویژگی های علوم تجربی ازنظر سروش :
1)مشاهده تکرار ناپذیر رامواجه می خواند ولی مشاهده اگر تکرار پذیر باشد تجربه وعلم می باشد
2)دنبال فرضیه شخصی هستند وآن طور که فکر می کنند مهم است نه درستی یا غلطی آن مسئله وفرضیه چیزی است که به دانشمند جهت میدهد
3)تفسیر های علمی همواره در سایه تئوری ها وقانون های علمی صورت می گیرد وبدون داشتن تئوری نمی توان ازپدیده های تفسیری کرد.
4)به طورکلی هرنظریه وقانون علمی از۳ویژگی برخوردار است که نبود هرکدام موجب بیرون رفتن آن قانون یانظریه رااز علمی بودن می شود :
الف)قانون یانظریه نظم همیشگی وپایدار را بیان می کند واز نظر منطقی شکل یک قضیه کلی را داردکه با«هیچ»«همیشه» و «هر» آغاز می شود.
ب)نظریات علمی توانایی پیش بینی مشروط را دارند وبه کمک آنها می توان حوادث آینده را معلوم کرد.مثال فرستادن فضانورد به فضا نشان اطمینان به قواعد علمی است برخلاف سخنان غیرعلمی فاقد قدرت علمی وذره بدرد بخور درپیش بینی نیستند سخن ازدرستی یا نادرستی نیست سخن از علمی بودن و غیر علمی بودن کلام است ودایرهِ درست ونادرست بزرگ تراز علمی وغیرعلمی است.
ج)قانون وفرضیه های علمی وقوع بعضی ازپدیدها را درجهان ناممکن اعلام می کند.
ناممکن ومحال بودن یعنی درصورت اتفاق آن، قانون علمی غلط وباطل می باشد برخلاف محال عقلی که با محال مقصود(تجربی)فرق می کند.خاصیت مهم قوانین علمی بی تفاوت نبودن آنها نسبت به جهان واین بی تفاوت نبودن آنها را ابطال پذیر می کند. واصلا ایشان ابطال پذیری را مزیت علم تجربی می دانند
قانون ابطال پذیری: یعنی سازش نداشتن باهمه
🔍ریشه واساس مطلب این است که:
نقش تجربه درعلم کشف بطلان است نه اثبات صحت
🔹پیوندعلم با تجربه
این است که تجربه می تواند با آن درآویزد وساقط وبه زمین اورابزند یعنی تجربه می گوید اگر قانونی رانقض کردم دیگر آن قانون عمومیت ندارد.
۵)گزینشی بودن روش علم
🔸حالا چرا این کتاب واین شخص⁉️
آقای سروش کسی است که یک چالش جدی با فقها دارد درمورد بحث نسبت علم باشریعت
وکسی است که پوزتویسم را درمقابل الهیات قرار داد. ونظریه قبض و بسط شریعت مطرح کرد وایده اش این بود چون بشر درحال تغییر است شریعت نیز باید تغییر کند . هرچند علما برای جواب دادن ورد نظریه اش برخواستنداز آن جمله آیت الله جوادی آملی و....
📚منابع برای جواب ومطالعه بیشتر:
🔸شریعت درآینه معرفت (آیت الله جوادی آملی حفظه الله)
🔹انسان وایمان «نسبت علم وایمان»(شهید مطهری رحمت الله)
🔸علل گرایش به مادیگرایی (شهید مطهری رحمت الله)
🔹اصول فلسفه«ج۱ص۴۱وج۲ص۱۳۷و۱۴۶ (شهید مطهری رحمت الله)
🔸آزادی معنوی «بحث دین انسانیت آگوست»
(شهید مطهری رحمت الله)
🔹فطری بودن دین «فرق تجربه واستدلال ص۹۳»
(شهید مطهری رحمت الله)
🔸شناخت ازنظر قرآن
«ص۹۱و۱۳۸»
(شهید مطهری رحمت الله)
🔹اصول فلسفه وروش رئالیسم
(شهید مطهری رحمت الله)
🚦@Westernstudies
4_5906689095635047034.mp3
29.32M
جلسه شصت و هفتم غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
نهیلیسم
🔷گزارش درس غرب شناسی
🔷جلسه شصت و هفتم
🔷استاد سید مجتبی امین جواهری
🔷نهیلیسم
✍محمد محسن دهنوی
نهیلیسم به معنی پوچگرایی تعریف این چنین دارد: که در جهان ابژه هیچ واقعیتی به عنوان منشأ ارزش برای انسان نیست.
سابقه نهیلیسم از دوره حکمای یونان و سوفسطاییان بوده است و این شکگراییهایی بوده که موجب بیمعنا شدن عالم گشته است.
⭕️نهیلیسم یک سری مبانی دارد که ۱۳ موردند.
۱.مسئله خلقت و معنای زندگی
۲.بیخدایی
۳.تصویر نادرست از انسان
۴.انحصار حیات در حیات دنیوی
۵.معضل مرگ
۶.مسئله شر در عالم
۷.درد و رنج
۸.اعتقاد به جبر
۹.نفی ارزشها
۱۰.مسئله زمان
۱۱.ناتوانی عقل بشر در درک حقیقت
۱۲.طبیعت گرایی
۱۳.از خود بیگانگی
❇️علاوه بر این موارد یک سری نقاطی از نظر فکری در پوچگرایی اروپا تاثیرگذار بودند:
پس از جنگ جهانی دوم اروپا به سمتی رفت که ما درک نکردیم و اروپا به سمت عرفان چرخید.
در غرب مسئله اختیار انسان بسیار پیشرفت کرد و حتی به جنسیت هم رسید.
❇️اگزیستانسیالیسم برگرفته از ایده آلیسم بود و در واکنش به نهیلیسم شکل گرفت.
اگزیستانسیالیسم میگوید تنها موجودی که چیستی خودش را با توجه معنایی که خودش به خودش میدهد میسازد انسان است.
این مکتب بسیار نزدیک به تشیع است.
اگزیستانسیالیسم نهیلیسم را به سمت ارزش سازی و تعیین ارزش میبرد و میگوید: آزادی خودش کمال است همین رها شدن موجب ساخت ماهیت میگردد.
❇️توضیح مبانی نهیلیسم:
‼️مسئله خلقت و معنای زندگی)
بیگ بنگ یک توضیح علمی دارد مانند نظریه داروین اعتقاد ما لزوماً نظریه داروین را رد نمیکند از این رو که تمام تئوری بیگ بنگ در عالم ماده رخ داده و امکان صحت آن وجود دارد.
نگاه اسلامی مسئله خلقت جلوی تفکر نهیلیسم را خواهد گرفت.
‼️بی خدایی)
هیچ چیز به نام فرهنگ به غیر از دین وجود نداشته است.
ابتدا (آگوست کنت) مفهوم غیر از دین را به عنوان فرهنگ استعمال کرد.
از نظر ما هر تمدنی و جزئیترین ادراکات انسان بازگشتش به انبیا است.
بیخدایی به معنای پوزیتیویستی باید برای تمام ابعادی که خدا تدوین مینموده جوابی تعیین کند و نمیتواند.
‼️تصویر نادرست انسان)
اگر انسان در هر جنبهای از زندگی مسئله انحصار را قبول کند موجب پدید آمدن نهیلیسم میگردد.
❓آیا دین میتواند اقتصاد را توضیح دهد؟
❓آیا دین میتواند از سیارات دیگر به ما توضیح دهد؟
❓آیا دین مرا به کمال میرساند؟ (این مورد جزو نهیلیسم عرفانی میباشد.)
🚦@Westernstudies
2_144216344881348639.mp3
27.48M
جلسه ۶۸ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
روشنفکری
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و هشتم
🔹 روشنفکری
✍ محمد مهدی عابدی
روشنفکرها انبیاء تمدن غرب هستند!!!
از دوران صفویه، ایران کمکم با قدرتهای بزرگ دنیا مواجه میشود که به صرف یک جنگ برای ایجاد قدرت بسنده نمیکردند. قدرت هایی که با سفارتخانهها و نفوذ و ایجاد فرهنگ، دشمن را شکست میدادند!
بعد از عصر صفویه، قاجارها روی کار آمدند، برای برخی این سؤال پیش میآمد که چگونه کشوری از آنسوی دنیا به سوی دیگری میرود و بهراحتی در همه جنگها پیروز میشود، و پیشرفته نیز شدهاست ؟
کشورهایی که اگر کسی کاری میخواست انجام بدهد باید از آن کشورها اجازه میگرفت. و این سؤالِ برخی از اندیشمندان آن روزگار شده بود.
جوانانی از ایران به سوی اروپا و آمریکا سفر میکنند تا بتوانند این ایدهها را درک کنند تا شاید ایران خودشان هم مدرن شود و بتواند با الگوگیری از سبک حکومت رانی و توسعه غربیها پیشرفت کند.
اینگونه بود که روشنفکری در ایران ایجاد شد و بهخاطر همین به آنها گفتیم انبیاء تمدن غرب! چون روشنفکرهای ایران صرفا مقلد فرهنگ و تمدن غرب بودند و به همین خاطر مفهوم «سنتی» از آن موقع ها شروع شد.
از بعد شروع جریان روشنفکری در ایران بود که کمکم مشروطهخواهی و کم کردن اختیار شاه و به سوی آزادی بیشتر رفتن در ایران مهم شد.
بعد از ایجاد روشنفکری که توسط روشنفکرهای با تفکرات اروپایی شروع شده بود، روشنفکرهای دینی مثل شیخ فضلالله نوری هم روی کار آمدند. کسانی که دروس غربی نخوانده بودند و با نگاه دینی و اسلامی سعی بر روشنفکری در جامعه ایران داشتند.
نسل اول روشنفکرهای مشروطه عبارتند از: ۱. میرزا عسکر خان افشار ارومی
۲. میرزا ابوالحسنخان ایلچی
۳. میرزا صالح شیرازی
۴. فرخ خان امینالدوله غفاری
۵. حسینقلی آقا
نسل دوم روشنفکرهای مشروطه:
۱. جلالالدین میرزا
۲. میرزا فتحعلی آخوندزاده
۳. میرزا حسینخان سپهسالار
۴. میرزا یوسف خان مستشارالدوله
۵. محمدحسن خان اعتمادالدوله سلطنة
۶. میرزا علیخان امینالدوله
۷. میرزا آقاخان کرمانی
۸. شیخ احمد روحی
۹. امینالسلطان میرزا
۱۰. ملکم خان ناظم الدوله
۱۱. زینالعابدین مراغهای
۱۲. سمیع الدین
۱۳. میرزا نصرالله مشیرالدوله
۱۴. حاج سیاح
نسل روشنفکرهای پهلوی اول:
۱. کسروی
۲. تقیزاده
۳. کاظمزاده
۴. تقی ارانی
۵. حکمت
۶. دشتی
۷. پیرنیا
🚦@Westernstudies
2_144216344869037575.mp3
28.96M
جلسه ۶۹ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
روشنفکری در غرب و ایران
#گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری
🔹جلسه شصت و نهم
🔹روشنفکری در غرب و ایران
✍ تنظیم از: امین حسین مهدیان
🔸کتاب «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران» قبل از ورود به بحث روشنفکری درایران دو مسئله را بیان میکند
1/ویژگی های عصر مدرن
2/معنای روشنفکری در غرب
🔸سپس صفحه 13 خوانده شد:
روشنفکری یعنی داشتن فکر باز اما در تعریف اصطلاحی یعنی تجسم روح مدرنیته و اومانیسم در عصر روشنگری
عصر روشنگری دوره ای بود در اواخر قرن 17 و قرن 18
🔺در نیمه دوم قرن 18 عده ای روزنامه نگار و منتقد ادبی و رمان نویس و... درفرانسه دورهم جمع میشوند تا یک دایرة المعارفی از دانش های مدرنیته جمع آوری کنند. این افراد خودشان را اصحاب دایرة المعارف یا روشنفکر مینامیدند (به فرانسوی
اَن تلکتوئِل) این واژه به معنای پیروان عقل بود درمقابل پیروان وحی که مسیحیت آن زمان بود
🔺این افراد تابع عقل اومانیسمی بودند و معتقد بودند که انسان برای سعادت نیاز به وحی ندارد و دوره قرون وسطی را دوره ای تاریک میدانستند چون از عقل اومانیسمی پیروی نمیشد
🔺در دوره ی قاجار در ترجمه این واژه کامه ی منور الفکر را قرار دادند
درکل، روشنفکری درایران چون در پی نفوذ عصر مدرنیته درایران ایجاد شد، معنایی شبیه به روشنفکری غربی دارد لذا ابتدا سراغ روشنفکری غربی می رویم
اما روشنفکری ایران به معنای واقعی روشنفکری نیست چرا که ما درایران قبل از روشنفکری رنسانس نداشتیم چون مسیحیتی نبود که خفقان(قرون وسطی) باشد و بعد آن دوره نوزایی باشد
بلکه اوج تمدن ایرانی اسلامی دوره صفویه بود که یک پادشاهی دینی بود و خفقانی هم نبود
درواقع روشنفکران برای توجیه حضورشان اسلام را به مسیحیت تشبیه کردند
🔸روشنفکری در غرب
نطفه ی روشنفکری در رنسانس بسته شد و در اواخر قرن 17 و قرن 18 ظهور و بروز پیدا کرد تا مبیّن بینش و نگرش های مدرنیته باشد. اما پس از انحطاط عصر مدرن و جابه جایی یقین کانت با شک نیچه و بخاطر نهیلیسم و جنگ های جهانی روشنفکری هم رو به انحطاط رفت.
🔺چرا که دوره جنگ های صلیبی همه فکر میکردند دین عامل جنگ است اما جنگ های جهانی نشان داد این وحشی گری نتیجه ی گرفتن معنویت و اخلاق از انسان بود. لذا اینجا جریان هایی شکل گرفت تا معنویت های غیر دینی ایجاد کنند
و اینجاست که رئالیسم علامه و انقلاب اسلامی در مقابل سوبژکتیویسم قد علم میکند و میگوید من ایده اجتماعی دارم اما سوبژکتیویسم نیستم
🔸ویژگی های دوره ی مدرنیته
1⃣اومانیسم: اصل دادن به انسان درمقابل خدا
2⃣سوبژکتیویسم: انسان موجودی است که تمام عالم را ابژه برای خودش میداند تا به اهدافش برسد
🚦@Westernstudies
2_144216344881352177.mp3
33.66M
جلسه ۷۰ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
معرفی کتاب تاریخچه روشنفکری در ایران
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹 جلسه هفتادم
🔹 معرفی کتاب تاریخچه روشنفکری در ایران
✍تنظیم : محمدرضا زارع
استاد زرشناس نویسنده کتاب روشنفکری در ایران شاگرد استاد داوری اردکانی بود است.
اولین فردی که نظریه هایدگری را وارد ایران کرد دکتر فردی بود که شاگردان او شهید آوینی و داوری اردکانی نیز بودند.
شهید آوینی مخالف با فیلمسازی بود و هرگز دست به فیلم سازی نبرد و معتقد بود که مستندسازی رزق است و تا آخر عمر به مستندسازی پرداخت اگر شهید آوینی به رسانه نفوذ نمیکرد بچههای انقلابی این رسانه را هنوز رسانهای نجس میدانستند.
دولتهای غربی در حوزه راهکار ها لیبرالیسم هستند و مردم آنها منتقدشان میباشند و هیچ کاری نمیتوانند نسبت به راهکارها انجام بدهند برخلاف انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان.
یک سری استانداردهای جهانی وجود دارد به نامFATF که ایران حاضر نشد این استانداردها را قبول کند و اسناد بانکداری خود را به آنها بدهد چون مرحوم امام رحمت الله علیه قائل بود که کشورداری را تنها با استقلال میتوان اداره کرد و پذیرفتن این استاندارد نقض استقلال کشور بود.
صفحه ۱۶ از کتاب نگاهی کوتاه به روشنفکری در ایران خوانده شد.
🚦@Westernstudies
2_144216344881352454.mp3
29.58M
جلسه ۷۱ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
بررسی الگوی توسعه
🔹 گزارش درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹جلسه هفتاد و یکم
🔹بررسی الگوی توسعه
✍ امیر مهدی هیزجی
در جلسه گذشته اهمیت مساله توسعه در نگاه مدرن بیان شد.
✅نکته در پست مدرن به صورت خاص از مبنای اصلی سوبژکتیویسم جدا نمیشود بلکه تبعات آن مدرنیته کنار گذاشته میشود مثل تقدس زدایی.
✅نکته: پست مدرن امتداد سیاسی و اجتماعی نداشته علت اینکه بین روشنفکران و عوام و الگوهای حکمرانی تفاوت وجود دارد این است که مطالبه مردم پست مدرن است ولی حکومت با الگوهای پوزیتیویستی پیش میرود.
✅نکته: برای اداره کشور در امور مختلف الگوی توسعه آن کشور آن را میچیند.
✅ خلاصه متن کتاب : یکی از مفروضات اعتقادی مدرنیته اصل پیشرفت است.
که موتور محرک این پیشرفت یکی استیلاجویی و یکی سرمایه است.
هرچه قدرت متمرکزتر باشد حکومت میتواند فشار بیشتری بر مردم بیاورد مثل مالیات بستن. و اینجاست که دولت شکل میگیرد یه جهت تمرکز بیشتر.
بر اساس این نظریه انسان با عبور از اندیشههای دینی و عقلی رومی و با روش اومانیستی به پیشرفت بسزایی دست پیدا کرده است.
✅نکته : چرا باید پیشرفت صورت بگیرد ؟ مبنای مدرنیته بر استیلای حداکثری است.
نظر رهبری : تا جایی که ممکن است باید پیشرفت صورت بگیرد برای مثال اگر نفتی موجود است حتماً باید استخراج شود تا استفاده شود چرا که مبنای دین بر استکمال است. و این را خداوند اهدا کرده تا هزینه استکمال شود. ولی نه با استیلاجویی بلکه برای آن آرمان هایی که داریم. و با پیشرفتی که صورت دادیم باید وقت های اضافی را که میآوریم را صرف کارهای مهمتری کنیم.
✅نکته: ص ۱۸ : اعتقاد به اصل پیشرفت که در بحث صحبتهای کانت وجود داشت پساز ظهور نهیلیسم پسامدرن نیچه مورد انکار جدی قرار گرفت ولی به هر حال ازشاخص های مدرنیته حساب میشود.
✅نکته: تا صفحه ۲۲ خوانده شود(استاد نخواند)
✅نکته ص ۲۲: فیلسوفان رنسانس با بازنگری میراث ادبی و فرهنگی یونانی متافیزیک باستانی را مورد باز خوانی قرار دادند و عوض کردند و با تکیه بر عقل خود بنیاد و سوبژکتیویستی اساس ساختار فکری فعلی را قرار دادند (اومانیسم)
🚦@Westernstudies
2_144216344881352676.mp3
21.78M
جلسه ۷۲ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
نمود های نهیلیسم _ماکیاولی
#گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری
🔹جلسه هفتاد و دوم
🔹نمودهای نهیلیسم_ ماکیاولی
✍ تنظیم از: امین حسین مهدیان
صفحه 20 کتاب خوانده شد
🔸نهیلیسم در زمینه های مختلف نمود های متفاوتی دارد مثلا افراط در خراب کردن طبیعت برخواسته از این است که ما احترامی برای طبیعت قائل نیستیم و موجودی بی جان است.
درواقع هر معنایی که بتواند در رسیدن انسان به سعادت انسدادی ایجاد کند میتوان آن را انشعابی از نهیلیسم دانست مثلا شخصی بگوید معنویت دیگر تمام شد و برای اقای بهجت و علامه قاضی و... بود و دیگر نمیتوان معنویت و عرفان به آن شکل را تحصیل کرد. این میشود نمودی از نهیلیسم عرفانی
🔸عنوان دِئیسم: به معنای خدا انگاری بدون دین است یعنی خدارا قبول کنیم اما بگوییم دینی وجود ندارد و خدا کاری به ما ندارد صرفا خدا هست و عبادت میشود. این هم میشود نوعی نهیلیسم در اسلام
(یا برای مثال انجمن حجتیه که معتقد است قبل از امام زمان نباید حکومتی تشکیل شود و به شکل افراطی میگویند باید جهان را رو به فساد و نابودی ببریم تا ظهور شکل بگیرد)
🔸نیکولو ماکیاولی: کشیشی است که کتاب شهریار او معروف است و ایده او در آن کتاب ایده ی حفظ قدرت با دید اومانیسمی و درمقابل سیاست دینی مسیحیت است. همچنین جمله ی معروفی دارد که میگوید: هدف وسیله را توجیه میکند و برای حفظ قدرت میتوان هر کاری انجام داد
🔺ماکیاولی را پدر علم سیاست و مفاهیم دولت و قدرت مدرن مینامند. او معتقد بود برای آزادی باید استیلا جو بود و میگفت سیاست وسیله ای برای حفظ قدرت است.
🔺درواقع ماکیاولی و امثال او پدر علوم انسانی هستند که ما باید اسلامی آن را تولید کنیم.
🟣در پایان به یکی از ریز موضوعات علوم انسانی اشاره شد:
در قضیه حجاب یکی از ایده های مخالف این است که میگوید ما مفهومی داریم به نام اِستیت یا همان دولت مدرن. یکی از وظایف این دولت قانون گذاری است و قانون گذاری دولت مدرن یک پروسه ای دارد که ربطی با شریعت ندارد.
لذا ما باید مفهوم دولت اسلامی که درمقابل دولت مدرن است را معنا کنیم
🚦@Westernstudies
2_144216344881355059.mp3
27.49M
جلسه ۷۳ غرب شناسی
#غرب_شناسی
#امین_جواهری
فلسفه دکارت و عقل از منظر اسلام
🔹گزارش درس غرب شناسی
🔹استاد: سید امین مجتبی جواهری
🔹جلسه: هفتاد وسوم۷۳
🔹موضوع:
(فلسفه دکارت وعقل از منظر اسلام)
✍:سیدمحمد حسین نظاری
📗منبع فلسفه:کتاب روشنفکری درایران آقای زرشناس ج۱ ص۳۴
فلسفه دکارت
🔹فلسفه دکارت با اثبات نفس فردی وسوبژکتویسم آغاز می گرددوخدای که درفلسفه دکارت تعریف می شود برای رفع نواقص فلسفه ای است که دکارت نیز بخاطر این نواقص قائل به وجود خدا بود اما بازهم خدای مفهومی دکارت متکی به نفس آدمی است ودر بسط تفکر اومانیستی دوام نمی آورد وبه دست هیوم به ماتریالیسم می انجامد
🔺ریشه مادیگرایی (ماتریالیسم)
ازهیوم منشا گرفت هیومی که این را ازشخصیت عقل گرا به نام دکارت به ارث برده بود.وبعداز اودیگر خدا را انکار کردند.
نکته انتهایی:دکارت عقل را راه اصلی کشف واقعیت می دانست
🔸عقل از منظر اسلام
نکته قابل توجه این است که عقل از نظر اسلام یکی از مراتب وجودی انسان است که چون همه ی انسان ها داری او(عقل) هستند از آن دردنیای خود استفاده می کنن.
⭕مراتب سه گانه عالم:
۱)عقل
۲)مثال یا برزخ( فقط اندازه)
۳)طبیعت (جرم واندازه)
هرکدام ازمراتب بالایی علتی برای مرتبه پایین خود هستند.
اعمال ما درعالم طبیعت جسم مثالی مارا می سازند. ودر عالم برزخ اشیا اندازه ای دارند اما جرم ندارند.درعالم خواب درواقع انسان درعالم مثال سیر می کند وازوقایع عالم ماده درآینده باخبر می شود.
اما انسان باعالم عقل ارتباطی ندارد مگر پیامبران، می توان مرتبه عقل را که یک مخلوق و جبرئیل امین دانست
نکته: تصرفات وکرامات علما ازباب عالم مثال است وارتباط با عالم مثال صرفا ازراه اسلام نمی باشد ومرتاضان نیز تصرفاتشان ازهمین باب است لیکن با این تفاوت که مرتاضان سقفی دارند وجلوتر نمیروند برخلاف انسان فانی درانسان کامل زیرا که انسان کامل ازاین نگاه فلسفی که ما می گویم با آن عقل فلسفی وحدت دارد
♦️کلام ناب ازبزرگان:
علامه طباطبایی(رحمت الله علیه) می فرمایند: بهترینِ مراقبله غفلت است
وامام (رحمت الله علیه) می فرمایند:
عالم محضر خداست
⭕️مبحث ثواب وعقاب
مبحث ثواب وعقاب را بد متوجه شده ایم
مثلا پدری اگر به فرزندش بگوید اگر کنکور قبول شدی موتور برات می خرم برای ما طبیعی و به نظر ثواب خوبی مدنظر گرفته می شود این مثال اول واما مثال دوم می گوید اگر کنکو قبول شدی دانشگاه میری درمثال اول بین عمل ونتیجه(ثواب) آن هیچ ارتباطی نیست.ولی ما فکر می کنیم درست است ما ثواب و عقاب رااینگونه می دانیم که اشتباه است
اما برای واضح شدن واهمیت مثال دوم کافی است شما فرض کنید که نمی دانید چراباید کنکور بخوانید ویک نفرشلاق می زند ومی گوید درس بخوان ویک نبی می آید درجواب ندانستن ما می گوید اگرکنکور قبول شوی به دانشگاه می روی حالا متوجه می شویم که این واقعا نتیجه(ثواب) می باشد ومرتبط است حالا شخص اگربفهمد وبخواهد درس می خواند .
💠مثال قرآنی
آیه ۱۳سوره حدید:
يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿١٣﴾
و باز آن روز مردان و زنان منافق به اهل ایمان گویند: به ما فرصتی دهید تا ما هم از نور شما روشنایی برگیریم. در پاسخ به آنها گویند: واپس گردید (یعنی اگر میتوانید به دنیا بازگردید) و از آنجا نور طلبید. در این گفتگو باشند که بین آن دوزخیان با اهل بهشت حصاری حایل گردد و بر آن حصار دری باشد که باطن و درون آن در، بهشت رحمت است و از جانب ظاهر آن عذاب جهنم خواهد بود.
خلاصه خداوند می فرمایند:
من به تو رحمت می دهم ولی تو ازآن عذاب می بینی (باب باطنه فیه الرحمه وظاهره من قبله العذاب) یا به نقل از بزرگی که ایشان می فرمودند خداوند اصرار دارد که مار بهشتی کند دستمون را می گیرد که ببرد بهشت یه عده نیازمند به پافشاری بیشتردارن خب دستشون کشیده میشه چون خودشون زور میزنن دستت رابه خدا بده تادستت، دردنگیره والا دستت درد می گیره چون خداوند می خواهد همه بهشت برن واین خودتی که نشستی ومی گویی من نمیام ودستت هم درد می گیره.
⭕️آیا جهنم وبهشت مکان هستند⁉️
خیر وجالب است که بدانید
علامه طباطبایی(رحمت الله) درمورد بهشت وجهنم درفصل آخر«رساله انسان بعد دنیا» می خواهد ازجهنم بگوید نمی گوید جهنم می گوید نار یعنی مکان وزمان برای جهنم وبهشت معنی نمی هد.
📒منبع پیشنهادی برای مطالعه فلسفه غرب
کتاب تاریخ فلسفه«غرب»(اثر فردریک جالز کاپلستون)
🚦@Westernstudies
🔹درس غرب شناسی
🔹 استاد سید مجتبی امین جواهری
🔹 جلسه هفتاد و چهارم
🔹 کاست روشنفکری
✍تنظیم از محمدرضا زارع
صفحه ۴۰: کاست (طبقه) روشنفکری
کاست به معنای طبقه میباشد که کشور هند کاست به بدترین نوع خود ظهور دارد.
پاستا روشنفکری به عنوان مبلغ و مروج و مدافع جهان بینی مدرن که روح این تفکر را به زبانی ساده و اغلب در قالب ایدئولوژیهای مدرن در میان مردم نشر میدهد.
روشنفکری فرزند غربی و ناسیونالیست دکارتی میباشد.
صفحه ۴۱ اشارهای به ویژگیهای فیلسوفان روشنفکر در قرن ۱۸:
۱) اندیشههای نخستین جلوههای روح مدرن و تفکر اومانیستی را در اندیشههای سیاسی و خودآگاهی مدرن به زبان ساده و در قالب تجاری و ادبی بیان کردند.
۲) این گروه مبناییترین تفکرات اندیشه غربی را به ویژه در معرفت شناسی و دین شناسی تبیین کردند اما بنیانگذار مبنایی دقیق نبودند.
۳) آراء این گروه بیشتر وجه فلسفی و معرفت شناختی را داشته است اما با ظهور روشنفکران و برخی دیگران از روشنفکران تفکرات اجمالی بست یافته را بیان کردن و یک ایدئولوژی را بنا کردند.
۴) روشنفکران افرادی یدئولوژی زدهاند چه در ناحیه نظر و چه در ناحیه عمل.
🚦@Westernstudies