eitaa logo
حوزه های علمیه خواهران کشور
17هزار دنبال‌کننده
23.3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
172 فایل
کانال رسمی مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران پایگاه خبری و رسانه‌ای حوزه‌های علمیه خواهران: whc.ir" rel="nofollow" target="_blank">news.whc.ir پورتال مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران: whc.ir ارتباط با ادمین: @Maseiha110 @whc_pr
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻برای اسلام مدتی بود خانه ای مصادره ای را به طور موقت در اختیار ما گذاشته بودند و گفته بودند چون خانه ندارید، برای گرفتن یک قطعه زمین اقدام کنید. یک قطعه زمین در شمال منطقه تهرانپارس به ما تعلق گرفت. شاهرخ یک روز پیرمردی را دیده بود که نتوانسته بود زمین دریافت کند. آمد خانه، سند را برد و تحویل پیرمرد داد و گفت:این زمین هدیه ای از طرف حضرت امام است. مدتی بعد خانه مصادره ای را هم تحویل داد. گفته بودند برای یک مقر نظامی احتیاج داریم. دوباره برگشتیم به مستاجری، اما اصلا ناراحت نبود. گفتم: پس چرا قطعه زمین را بذل و بخشش کردی؟ گفت: ما که برای خانه و زمین انقلاب نکردیم، هدف ما اسلام بود. اگر خدا بخواهد، صاحب خانه هم می شویم. ✨ 🌷 . 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir
بعد از انقلاب حسن توی ستاد مبارزه با مواد مخدر همکار ما بود. یک روز که برای عملیات انهدام خانه ی فسادی رفته بودیم. یکی از زنان متهمی که آنجا بود، تا متوجه شد که ما مامور هستیم به سمت دستشویی دوید و یکی از ماموران هم به دنبالش رفت. حسن با عصبانیت گفت:کجا!؟ طرف گفت:او زیر لباسش مواد مخفی کرده، می خواهد آن را در چاه دستشویی بیندازد. حسن به کوهی از خشم مبدل شده بود و گفت:به فرض اینکه مواد همراهش باشد، تو می خواهی بدن نامحرم را ببینی که چی؟ که مواد همراهش دارد؟! خجالت بکش! بعد با مهربانی گفت:ما برای اصلاح و برگرداندن سلامت آمده ایم، نباید خودمان مرتکب خلاف شرع شویم و از متهم ها بدتر شویم. این اعمال و حرکت در شان ما نیست. 🌹 ✨راوی: علی محمد احمدوند 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔️ @kowsarnewz 🌐 news.whc.ir
💢روغن داغ ریخت رو دست مادرش ولی... 😱😲 داشتم تلویزیون نگاه می‌کردم که یک لحظه صدای مادرم از آشپزخانه بلند شد، روغن داغ روی دستش ریخته بود، کمی با تأخیر بلند شدم و به آشپزخانه رفتم، چیز خاصی نشده بود، وقتی برگشتم دیدم حمید خیلی ناراحت شده، خیلی زیاد! موقع رفتن به خانه چندین بار گفت: «تو چرا مادرت کمک خواست با تأخیر بلند شدی؟! این دیر رفتن تو کار بدی بود، کار زشتی بود! یه زن وقتی نیاز به کمک داره باید زود بری کمکش، تازه اون که مادره! باید بلافاصله می‌رفتی!». 🌹 شهید حمید سیاهکالی مرادی 📕 . 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔️ @kowsarnews 🌐 news.whc.ir
🌷 💢 ماجرای شهادت روز جمعه سال1369 بود، ناصر نماز جمعه را در مصلای دانشگاه تهران خواند، سپس به همراه دوستان بسیجی خود به خانه بازگشت، اما در میان راه در پارک لاله چیزی توجه اش را جلب نمود، تعدادی از جوانان مزاحم نوامیس مردم شده بودند، طاقت نیاورد، جلو رفت و از آنان خواست این کار را ادامه ندهند، ولی شیطان در روح آنان رسوخ کرده بود، و آنها را از صراط مستقیم دور ساخته بود، ناگهان یکی از آن جوانان با چاقو به طرف ناصر حمله نمود، مدتی بعد پیکر غرق به خون ابدام توسط امت حزب الله به بیمارستان منتقل شد اما او در میان راه به علت جراحت شدید از ناحیه پهلو و قلب به شهادت رسید. ✨ مادر شهید (ناصر ابدام) می گوید: پسرم با اینکه 15 ساله بود، خوب توانسته بود خودش را تربیت کند کارهایی می کرد که به سن و سالش نمی خورد؛ افرادی که از خودش بزرگتر بودند را امر به معروف و نهی از منکر می کرد و با کسی تعارف نداشت. 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir
نیمه های شب بود. دیدم وارد خانه شد. لباسهایش خونی بود. مادر با عصبانیت رفت جلو و گفت:معلوم هست کجائی؟ آخه تا کی می خوای با مامورها درگیر بشی، این کارها به تو چه ربطی داره. یک دفعه می گیرن و اعدامت می کنن پسر! نشست روی پله ورودی و گفت: اتفاقا خیلی ربط داره، ما از طرف خدا مسئولیم! ما با کسی درگیر شدیم که جلوی قرآن و اسلام ایستاده. بعد به ما گفت: شما ایمانتون ضعیفه، شما یا به خاطر بهشت، یا ترس از جهنم نماز می خونی، اما راه درست اینه که همه کارهات برای خدا باشه! ✨ 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir