eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
21.1هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe تبری به چه معناست؟ و نسبت بین تبرّی و لعن چیست؟ ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe 💠 از حیث اعتقادی تولّی یعنی ما به ولایت اولیای الهی، پیامبران خدا و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام معتقد باشیم و همچنین علاقه نسبت به آنها و پیروانشان داشته باشیم. تولّی یک جنبه‌ی عملی نیز دارد که اطاعت از این اولیای الهی است. ⚠️ تبرّی نقطه‌ی مقابل تولّی است؛ یعنی دشمنی نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا. ✅ لزوماً این‌گونه نیست که کسی که می‌خواهد تبرّی بجوید با لعن و ناسزا و بدگویی همراه باشد. بسیاری از مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و حتی در عصر حاضر -نمونه‌اش حضرت امام رحمه‌الله و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای- اینها واقعاً اهل تولّی و تبرّی هستند، ولی اهل سب و لعن نیستند. ✅ بنابراین انسان می‌تواند تبرّی داشته باشد، اما توهین و فحاشی و لعن به مقدسات دیگران نکند. حضرت آقا توهین به مقدسات دیگر را جایز ندانسته، بلکه حرام می‌دانند. https://telegram.me/joinchat/BRMd_z8lCnZTy7hr5O_KJg بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
متاسفانه باید به بعضیا بگم زمین صاف نیست... پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe متاسفانه باید بگم زمین صاف نیست!!! و نمازگزارانی ک مکه و بتی را نشانه میگیرند در واقع به سوی فضای خالی ایستاده اند!!! ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe پاسخ: 1ـ در علوم عقلی مثل فلسفه ، اصل نانوشته ای وجود دارد که می گوید: « هر اعتباری در ظرف اعتبار خویش حقیقی می نماید.» یعنی برخی امور ، اگر چه اعتباری هستند ولی اعتبار آنها بی علّت نیست و عاملی سبب آن امر اعتباری بوده است. لذا چنان اعتباری ، اگرچه حقیقت نیست ولی بر مسند حقیقت تکیه کرده ، به گونه ای که گریزی از آن نیست. برای مثال ، اسکناس یک امر اعتباری است ؛ آنچه در اسکناس حقیقت دارد ، کاغذ و جوهری است که اسکناس از آنها درست شده است. لذا با نگاه حقیقی ، یک کیلو اسکناس هزار تومانی با یک کیلو اسکناس صد تومانی تفاوتی ندارد ، همینطور یک کیلو اسکناس با یک کیلو کاغذ خام اسکناس که آغشته به جوهر مخصوص اسکناس شده تفاوتی ندارد. امّا آیا مردم جامعه حاضرند یک کیلو اسکناس هزار تومانی را با یک کیلو اسکناس صد تومانی یا کیلو کاغذ خام اسکناس که آغشته به جوهر مخصوص اسکناس شده تعویض نمایند؟ روشن است که هیچ عاقلی دست به چنین کاری نمی زند ؛ امّا چرا؟ چون انسان گریزی از زندگی اجتماعی ندارد ؛ و داد و ستد در بین افراد جامعه ، یک حقیقت است نه یک قرارداد صرف ؛ و اقتصاد زاییده ی همین حقیقت اجتماعی می باشد ؛ و اسکناس امری اعتباری و قراردادی است که بر راستای همین امر حقیقی استوار گشته. از اینرو تا ما در اجتماع هستیم چاره ای جز به رسمیّت شناختن این اعتبار نداریم. مساله ی قبله نیز مثل مساله اسکناس می باشد ؛ با این تفاوت که حقیقت پشت اسکناس ، یک واقعیّت اجتماعی است ولی حقیقت پشت قبله ، چندین حقیقت ، در مراتب مختلف می باشد. خداوند متعال می فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ــــ و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزائن (حقایق) آن نزد ماست و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه ی معلوم و معیّن.» (الحجر:21) همچنین فرمود: « وَ کَذلِکَ نُری إِبْراهیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ ــــــ و این چنین ، ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم ؛تا از اهل یقین گردد.» (الأنعام:75) و فرمود: « أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فی‏ مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْض ... ــــ آیا به ملکوت آسمانها و زمین نظر نمی کنید؟ ... » ‏(الأعراف:185) و باز فرمود: « قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ ــــ بگو کیست که ملکوت هر چیزی به دست اوست؟» (المؤمنون:88) از این آیات بر می آید که دنیا و آسمان و زمین آن ، باطن و حقیقتی ملکوتی نیز دارند ؛ و این زمین و آسمان ، تنزّل یافته ی همان حقایق ملکوتی می باشند. همینطور موجودات روی زمین نیز باطن و ملکوتی دارند ؛ لذا فرمود: « وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس ــــ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است‏ » (الحدید:25) همچنین فرمود: « یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْر ــــ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما نازل نمودیم که اندام شما را مى‏پوشاند و مایه ی زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگارى بهتر است. » (الأعراف:26) کعبه نیز ظاهراً خانه ای ساخته شده از سنگ است امّا این خانه نیز باطن و حقیقتی ملکوتی دارد و نماینده ی حقیقتی مجرّد و غیر مادّی به نام ضرّاح یا بیت المعمور است که در هر آسمانی از آسمانهای ملکوت نمودی دارد . خود آن بیت المعمور نیز تنزّل یافته ی عرش خداست ؛ و عرش خدا ظهور چهار وصف اتمّ خداوندی است که عبارتند از: « سبحان الله و الحمد لله و لا اله الّا الله و الله اکبر» و عرش خدا را ظهوری است که آن را وجه الله گویند که کلّ هستی را پر نموده است ؛ لذا خداوند متعال فرمود: « وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلیمٌ ــــ مشرق و مغرب ، از آنِ خداست ؛ و به هر سو رو کنید، وجه الله آنجاست. همانا خدا گستراننده ی علیم است.» (البقرة:115) از طرف دیگر انسان نیز روحی و جسمی دارد ، که قبله ی جسم او کعبه و قبله ی روح او بسته به مرتبه ی آن ، یکی از مراتب ملکوتی کعبه می باشد ؛ و اگر کسی به مقام خلیفة اللهی برسد قبله ی روح او اسماء الهی است که مافوق عرش می باشند. همچنین نماز آدمی را هم ظاهر و باطنی است ، در ظاهر نماز ، روی بدن باید به سمت کعبه ی ظاهر باشد و امّا باطن نماز باید در مراتب هستی بالا رفته یک به یک ملکوت کعبه را ملاقات نماید تا به عرش خدا و مافوق آن راه یابد. از اینروست که فرمودند: « الصّلاة معراج المومن ». خلاصه ی سخن اینکه:
انسان بدنی دارد و روحی که بدنش جهتدار ولی روحش فارغ از هر جهتی است. همچنین نماز ، را مراتبی است که ظاهر آن باید به جهتی باشد ولی حقیقت آن به سمت وجه الله است که کلّ هستی را پر نموده است. کعبه نیز به همین نحو دارای ظاهر و باطنی است که ظاهرش مثل بدن انسان و ظاهر نماز ، مقیّد به جهت و سمت می باشد ولی باطنش از هر جهتی منزّه است. لذا بر ظاهر قبله و نماز و انسان حکم ظاهر بار می شود که حکمی اعتباری است و بر باطن آنها حکم حقیقت بار می شود که از هر جهتی آزاد است. و اهل زمین ، اگر چه می دانند زمین کروی است ولی آن را مسطّح اعتبار می کنند. همانگونه که می دانند زمین بر گرد خورشید می چرخد ولی چنین اعتبار می کنند که خورشید بر گرد زمین می چرخد. لذا حتّی یک منجّم نیز هنگام طلوع و غروب نمی گوید: زمین چرخید و خورشید دیده شد یا خورشید پنهان گشت ، بلکه می گوید خورشید طلوع کرد یا خورشید غروب نمود. یا هنگام ظهر نمی گوید زمین چرخید و سر ما به راستای خورشید رسید ، بلکه می گوید: خورشید به بالای سر ما رسیده است ؛ یا هنگامی که یک منجّم با هواپیما به سمت شهری در آن سوی کره ی زمین حرکت می کند ، نمی گوید من به سمت فضا می روم ، بلکه می گوید به سمت فلان شهر می روم. حتّی خلبان هم وقتی هواپیما را به سمت آن شهر هدایت می کند ، چنین نیست که مدام سر هواپیما را به سمت زمین کج کند تا هواپیما به سمت فضا نرود ؛ بلکه مسیر راست با سرعت زیر یازده هزار و دویست متر بر ثانیه ، در مجاورت جاذبه زمین ، مساوی است با مسیر منحی . لذا اگر موشکی بخواهد از حرکت منحی بر گرد زمین رها شود باید از این سرعت فراتر رود. پس ، تا ما بر روی زمین هستیم و با سرعتهای عادی سیر می کنیم ، جهتهای منحنی روی زمین برای ما مستقیم اعتبار می شوند ؛ چون در این گونه از امور ، بشر تابع حسّ خویش است نه تابع نگاه علمی و عقلی. لذا اگر از ما خواسته شود که بر روی زمین خطّی راست یا مثلثی رسم کنیم ، فوراً آن را رسم می کنیم و نمی گوییم که ترسیم خطّ راست یا مثلث بر سطح کره غیر ممکن می باشد. 2ـ حقیقت امر همان بود که پیشتر گفته شد ، امّا اگر آن استدلال ، شیفتگان علوم جدید را قانع نکرد ، پاسخی دیگر توان داد. و آن اینکه مفهوم خطّ و راستا ، از منظر هندسه ی اقلیدسی متفاوت با مفهوم خطّ از دیدگاه هندسه ی نااقلیدسی است ؛ و آنچه علم امروز در بُعد کلان عالم ، آن را به رسمیّت می شناسد ، هندسه ی نااقلیدسی مثل هندسه ریمانی یا هندسه ی لوباچفسکی است ؛ که هندسه های منحنی می باشند. در هندسه ی اقلیدسی اگر خطّی بر روی کره ترسیم شود تنها در یک نقطه با کره مماسّ خواهد بود ولی در هندسه ی نااقلیدسی خطّ راستی که روی کره کشیده می شود در تمام نقاط با سطح کره اشتراک خواهد داشت. و جالب این است که بدانیم بزرگترین نظریّات فیزیکی امروز ، مثل نسبیّت عامّ اینشتین نیز بر همین هندسه های نا اقلیدسی مبتنی می باشند. در جهان امروز ، هندسه ی اقلیدسی تنها در ابعاد کوچک کاربرد دارد که ما انسانها در چنین ابعادی ، زمین را مسطّح فرض می کنیم ؛ امّا در بُعد کلان عالم ، که گرانش نقش اساسی ایفا می کند ، هندسه ی مسطّح اقلیدسی فاقد کاربرد می باشد. همچنین بهتر است بدانیم که از نظر نسبیّت عامّ که مبتنی بر هندسه ی نا اقلیدسی است ، زمین با حرکتی دوری به گرد خورشید نمی چرخد ، بلکه زمین در خطّی کاملاً راست ، راه خود را می رود ؛ لکن جرم خورشید فضا ـ زمان را خمیده کرده است ، لذا حرکت مستقیم در فضای خمیده ی چهار بُعدی در نگاه سه بُعدی ما منحنی می نماید. @mobahesegroup بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe تولید علم برای ملتی که شکم خالی دارد، بیشترشبیه یک طنز است. زندگی با ارضاء نیازهای اولیه انسان آغاز می شود، با تولید ثروت ادامه پیدا می کند، با تولید علم توسعه پیدا می کند و با تکیه به معنویت، غنی می شود. این ترتیب را نمی شود به سادگی تغییر داد. اما امروز، بخش عمده ای از جامعه انسانی، از جمله ایران، قربانی تفکری است که می کوشد این مخروط را وارونه روی زمین قراردهد. یعنی با معنویت آغاز کند، با علم معنویت را تثبیت کند، با ثروت از علم و معنویت دفاع کند و در نهایت پس از مرگ، در بهشت به ارضاء نیازهای اولیه خود بپردازد!!! ✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ این سلسله مراتب بیان شده،برای نیازهامشابه نظریه مازلواست.درروان شناسی غرب مازلوسلسله مراتبی ازنیازهارابه صورت طبقات هرمی شکل،ترسیم کرده است،که ازنیازهای اساسی زیستی آغازشده ودرسطوح بالاتر،به انگیزه های روانی پیچیده تری می رسد،که تنهاپس ازبرآورده شدن نیازهای اولیه،نقش مهمی برعهده میگیرند.نیازهای هرسطح معیّن بایددست کم تاحدودی ارضاشوند،تانیازهای سطح بعدی بتوانندبه صورت عوامل تعیین کننده،به عمل درآیند. 2⃣ نقطه مشترک بین روان شناسان اسلامی و غربی،درنیازهای اساسی جلوه گر می شود؛زیرانیازاساسی نزدایشان هر دو👈« به گرسنگی،تشنگی ومیل جنسی»! تقسیم می شود،ولی آنهامعمولاًتحلیل هاوتفسیرهای گوناگونی را،برنحوه عملکرداین نوع غرایزارائه داده اند. yon.ir/C59e امام صادق (ع) ⬅️" پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى ‏اش كمبود دارد و دل نگران است👈✅ اول، تندرستى، ✅دوم امنيت،✅ سوم روزى فراوان،✅ چهارم همراهِ همرأى. راوى پرسيد: همراهِ همرأى كيست؟ امام فرمودند: همسر و فرزند و همنشين خوب و✅ پنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است". ⏪(خصال ص 284 ، ح 34). 3⃣توجه جامع نظريه‌هاي روان‌شناسي، در فهرست و طبقه‌بندي نيازها، كاهش دادن آن به نيازهاي زيستي ـ رواني (نيازهايي كه از حدود خواست‌هاي فيزيولوژيك نظير خوردن و آشاميدن و ارضاي غريزة جنسي و كمي در مرتبة بالاتر، نياز به ايمني و عشق و محبت فراتر نمي‌رود)است. درحالي‌كه يك بُعد مهم انسان بُعد معنوي اوست. دو بُعدي بودن انسان اقتضا مي‌كند كه وقتي راجع به نيازهاي او صحبت مي‌كنيم، اين دو بُعد را با هم در نظر داشته باشيم 4⃣ مهم‌ترين هدف زندگي ما، رسيدن به سعادت و خوشبختي است. چه انسان معتقد به اصول مذهبي باشد چه نباشد، در جستجوي رسيدن به چيز بهتري در زندگي‌مان هستيم. محققان آزمايشات جالبي انجام داده‌اند كه نشان مي‌دهد افراد علاوه بر نيازهاي زيستي و رواني صِرف كه مربوط به جنبه‌هاي فيزيولوژيك و امور پيش‌پا افتادة زندگي و عشق و ارتباط با ديگران است، از يكسري نيازهاي برتر مانند نياز به مذهب، عبادت و پرستش و ارتباط معنوي با خدا نيز برخوردار است. 5⃣يونگ نيازهاي معنوي را به عنوان جنبه‌هايي از سلامت انسان در نظر گرفته و مي‌گويد⬅️"در طول ۳۰ سال گذشته، افراد زيادي از مليت‌هاي مختلف جهان، با من مشورت كرده‌اند. من از ميان بيماراني كه در نيمه دوم عمر خود به‌سر مي‌برند، يعني از ۳۵ سالگي به بعد، حتي يك بيمار را نديده‌ام كه اساساً مشكل‌اش نياز به يك گرايش ديني، از زندگي نباشد. به اعتقاد من آنها به اين دليل گرفتار بيماري‌هاي رواني شده بودند كه، نيازهاي معنوي‌شان ارضا نشده بود، تنها وقتي كه به دين بازگشتند و نيازهاي معنوي‌‌شان ارضا شد، به طور كامل درمان شدند. ⏪(وست۱ ، ۱۳۸۳، ص۵). در طي دهه‌هاي گذشته، نظريه‌پردازان در زمينه‌هاي مختلف وجود، دامنه گسترده‌اي از نيازهاي معنوي انسان را مسلم مي‌دانسته‌اند. برخي از اين نيازها، مورد توجه پژوهشگران زيادي قرار گرفته است. yon.ir/dSn4 6⃣ازتفاوت هایی که مکتب اسلام باسایرمکاتب دارد،این است که⬇️ «انسان باقدرتی که دارد،میتواندباچشم پوشی ازنیازهای فانی،به نیازهای عالی برسد»؛درحالی که مازلو که ازسردمداران نیازهای سلسله مراتبی است،بااین نظریه،موافق نیست. 7⃣ و اما اینکه معنویت را در گام آخر قرار دهیم، بیراهه ایست که غرب دنبال کرده است . امروز باریک بینان جهان به این نکته توجه دارند که، بزرگ‌ترین بحرانی که الان بر جامعه بشریت، خصوصا بر جامعه‌های به اصطلاح پیشرفته و صنعتی حکومت می‌کنند، بحران معنوی است،‌ نه بحران سیاسی یا بحران اقتصادی. 8⃣بسیاری از مشکلات موجود در کشورهای مسلمان، نه تنها ناشی از معنویت نیست، که به علت عمل نکردن صحیح به احکام دین، که برنامه ای جامع برای زندگی را داراست می باشد. 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ، ، ، ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe امام جمعه تهران کاظم صدیقی: بی حجابی زنان مانع رشد علمی جوانان و باعث بوجود آمدن زلزله می شود. ریچارد داوکینز: افراد مذهبی در مقابل علم به سه دسته تقسیم می شوند: نفهم، عالم نما، بحث ناپذیر ✅◀️پاسخ دوم شبهه:◀️✅ 1⃣در مورد صحت انتساب این جمله، به آقای صدیقی باید گفت⬇️ این روزها جملات زیادی،به همراه تحریف و یا دروغ به امام جمعه‌ها، نسبت داده می‌شه؛ جملاتی خشن، غیرمنطقی و علم‌ستیز، بماند اینکه هدفشان چیست و این انتساب صحیح است یا خیر؟ 2⃣ماده‌گرایان می‌گویند👈« علت بلایای طبیعی، صرفاً عوامل مادی است»؛ اما هم در فلسفه و هم در ادیان آسمانی، برخی از حوادث با عوامل غیرطبیعی در ارتباط هستند ⏪(دقت کنید، در ارتباط نه ربط قطعی به اصطلاح فلسفی علتِ ناقصه نه علت تامّه). 3⃣از دیگر اهداف پنهان این عکس، تعمیمِ القاء تقابل علم و دین،در مسیحیت به اسلام است. القاء این نکته که امام جمعه تهران، با علم مخالف است! (در صورتی که ایشان بارها روایات لزوم دانش‌اندوزی را از پیامبر اسلام خوانده و می‌خواند مانند آنکه حضرت محمد ص فرمود: «دانش اندوزی بر هر مرد و زن مسلمان فریضه است»). 4⃣از دیگر القائات تصویری این متن، این است که همه زنان دانشمند، غیردیندار هستند و لازمه پیشرفت علم، دیندار نبودن است؛ در صورتی که با جستجوی ساده در اینترنت👈« به خانم دکتر مریم اسلامی برترین مخترع جهان و یا خانم دکتر بهناز حیدرچی، کاشف درمان ایدز و ده‌ها نفر از دانشمندان زن محجبه دست می‌یابیم که پوشش و متانت و دینداری رو مانعی برای تلاش علمی ندانستند». 5⃣بالاخره پوشش و حیا و متانت در رشد آموزشی مراکز آموزشی و علمی اثر دارد یا نه؟ متن به شما القاء می‌کند که هیچ اثری ندارد؛ اما با جستجوی ساده می‌بینید که خیلی از دانشگاه‌های غربی دنیا هم برای محیط‌های دانشگاهی خود ضوابطی در پوشش و حفظ محیط علمی درنظر گرفته‌اند. مثلا دانشگاه ایالتی آرکانزاس آمریکا می‌گوید⬇️ «لباس‌ها نباید کوتاه، سوراخ‌دار، خمره‌ای و بدن‌نما باشند»، یا دانشگاه جورجیا آمریکا می‌گوید⬅️«پوشیدن تی‌شرت و لباس‌های و سوسه‌انگیز ممنوع است». یا در دانشگاه گرین ویل شمالی آمریکا⬅️«آرایش‌کردن و پوشیدن لباس‌های اندام‌نما مجاز نیست».👇 http://yon.ir/Yk1m 6⃣حالا که مقرر است غرب‌زده باشیم، دقیقاً مثل آنها باشیم نه اینکه دختران ما لباس و آرایش در دانشگاه ا‌ش مثل آرایش مهمانی‌های خانوادگی و شب عروسی باشد وآن‌وقت بخواهد رشد علمی داشته باشد! 🌺✅در پایان👇👇👇 در مقابل اسلام (دین عقل و علم)، روشن‌فکرنماها چند دسته‌اند⬇️ ✅_اتهام‌زننده، ✅_همه‌چیز دان، ✅_بحث‌ناپذیر. 🍀🍀🍀 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA باز نشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اگر از پدر و مادر یک بچه 6 ماهه بپرسید فرزند شما اصولگراست یا اصلاح طلب؟ کمونیست است یا طرفدار سرمایه داری؟ و آیا طرفدار چ حزب خاصی است؟ به شما می خندند و می گویند او فقط شش ماهش است و باید بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد ... اما اگر بپرسید دین فرزند شما چیست ؟ سریعا و قاطع پاسخ می دهند و دین فرزندشان را همان دین خود معرفی می کنند!!! "بله" اعتقادات اکثریت انسانها تحمیلی و ارثی است و بدون آنکه خود متوجه شوند از همان اولین لحظه تولدشان در آنها فرو برده میشود. و می دانم ک مسلما به شما مسلمانان هم گفته اند بهترین و کامل ترین دین را دارید، همانند آنچه یهودیان ، مسیحیان ، هندوها ، بودائیان و... به فرزندان خود می گویند. ✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣این متن حاوی دو بخش است👇 ✅❗️در بخش اول، از عدم توانانی کودک در فهم دین و پذیرش و مقایسه ادیان سخن می‌گوید؛ ✅‼️در بخش دوم، تکثر ادیان و ادعای حقانیت هر دین را،نشانه عدم حقانیت هیچ یک معرفی ‌می‌کند. 2⃣مغالطه اصلی متن، این است که⬅️ «الحاق نوزادان به دین پدران» را به معنای «پذیرش تحقیقی و استدلالی دین» دانسته، (و فهم مخاطب را دست‌کم انگاشته)و گفته ⬅️«همانطور که طرفداری کودک شش ماهه، از حزب خاص، معنا ندارد؛ پس اینکه مسلمان‌زاده را مسلمان می‌دانیم؛ صحیح نیست و همه اعتقادت اکثر انسان‌ها تحمیلی و ارثی است! 3⃣ پاسخ این مغالطه این است که⬅️ «إلحاق به دین پدر، مثل ملیت و تابعیت است، که حقوق و تکالیفی را به همراه می‌آورد. مثل 👈ارث و دیه و ... (دستکم در اسلام اینگونه است)، کودک باید تابع قوانینی باشد! کودکی که پدرش ژاپنی و دارای ملیت و تابعیت ژاپنی است، تابع کیست؟ حقوق این کودک را کدام قانون، باید ضمانت نماید؟ آیا منطقی است که بگوییم چون این «الحاق» ارثی و تحمیلی است، پس باید بگذاریم کودک پس از بزرگ شدن خودش تصمیم بگیرد!؟ اگر مورد خسارت قرار گرفت، حقوقش چه می‌شود»؟! 4⃣ در اسلام، کودکان پس از تولد به والدین خودشان ملحق می‌شوند،تا حقوقِ مالی، عاطفی و شرعی کودکان توسط قانون اسلام،حمایت شود. در گام دوم اسلام می‌گوید⬅️ «هر کودکی پس از بلوغ، باید اصول دین خود را تحقیقی (و نه تقلیدی) فرا بگیرد و تقلید در اصول دین حرام و ممنوع است». ⏪(توضیح المسائل، امام خمینی، مساله 1). علاوه بر این، والدین و مربیان را موظف به زمینه‌سازی، برای باورمندسازی صحیح فرزندان نسبت به عقاید اسلامی می‌داند، ⏪(احکام تربیت فرزند، علیرضا اعرافی، مساله 55 به بعد). 5⃣راستی نویسنده، هم که در پایان می‌گوید همه ادیان به مخاطبان خود می‌گویند «جامع‌ترین هستند» [پس هیچ دین حقی وجود ندارد] قصد دارد القاء کند که،تفکر خودش هم جامع‌ترین و بهترین اندیشه است! 6⃣لطفا همان اشکالاتی که در " فلسفه دین" به باورهای خردستیز یا علم‌ستیز،مسیحیت تحریف‌شده، وارد است،به اسلام تعمیم ندهید! التماس تفکر و مطالعه✅🤔 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اگر از پدر و مادر یک بچه 6 ماهه بپرسید فرزند شما اصولگراست یا اصلاح طلب؟ کمونیست است یا طرفدار سرمایه داری؟ و آیا طرفدار چ حزب خاصی است؟ به شما می خندند و می گویند او فقط شش ماهش است و باید بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد ... اما اگر بپرسید دین فرزند شما چیست ؟ سریعا و قاطع پاسخ می دهند و دین فرزندشان را همان دین خود معرفی می کنند!!! "بله" اعتقادات اکثریت انسانها تحمیلی و ارثی است و بدون آنکه خود متوجه شوند از همان اولین لحظه تولدشان در آنها فرو برده میشود. و می دانم ک مسلما به شما مسلمانان هم گفته اند بهترین و کامل ترین دین را دارید، همانند آنچه یهودیان ، مسیحیان ، هندوها ، بودائیان و... به فرزندان خود می گویند. ✅◀️ پاسخ سوم شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣تولید کننده شبهه، با زیرکی یا کم اطلاعی، تبعیت از یک حزب، گروه سیاسی یا مکتب انسانی را در ردیف دین داری، قرار داده است . دین علاوه بر حوزه تفکر به حوزه رفتار فردی ، شخصی و اجتماعی اختصاص دارد و این یکی از دلایل آمیخته شدن از ابتدای ورود به این جهان هستی است . بطور مثال خوردن بعضی از نجاسات یا حیوانات که کم کم علم به حکمت و ضررهای آن پی می برد، در دین حرام است و این از لحظه ورود به دنیا مورد احتیاج بشر است،حال باید به نویسنده شبهه گفت👈«فرزند دو ساله ات را در خوردن بعضی از مواد مضر برای سلامتی اش مخیر کن تا فکر کند و انتخاب کند». !! 2⃣انسان سه مرحله را، در زندگی پشت سر می گذارد ⬇️ ✅❗️مرحله حس و دیدن بدون درک و فهم، که از دوران نوزادی تا حدود سه چهار سالگی ادامه دارد؛ ✅‼️درک خوب و بد، از چهارسالگی به بعد انسان، علاوه بر دیدن و حس کردن،خوب و بد را می تواند تشخیص دهد و بفهمد، اما قدرت قضاوت و داوری و استدلال و نقد را ندارد؛ ✅❗️‼️از حدود 14 سالگی و دوران بلوغ (با تفاوت هایی که در افراد وجود دارد)، انسان کم کم دارای تعقل و قدرت داوری می شود و می تواند مطالب را با عقل و فطرت و یافته های خویش مقایسه کند و درباره آنها قضاوت نماید و آنها را رد یا تثبیت و تقویت نماید. ( http://www.porseshkadeh.com/) 3⃣تمام مراجع ما،در اولین مسئله رساله ها نوشته اند که،مسلمان باید به اصول دین یقین داشته باشد و نمی تواند در آن مقلد پدر و مادر و حتی علما و بزرگان باشد، بلکه وظیفه دارد شخصا درباره اصول دین و (توحید، عدالت، نبوت، امامت، معاد) بررسی و تحقیق نماید و اگر مردم کوتاهی می کنند، در این زمینه تقصیر را نمی توان به گردن مذهب و یا بنیانگذاران آن گذاشت. مطمئنا این انتظار از فرد خرد سال نمی رود که، تحقیق کند و باید تبعیت کند، مثل خیلی از امور غیر دینی از والدینش 4⃣شاید کامل ترین پاسخ به این شبهه را ⬇️ 👈خدواند متعال در ⏪( آیات 172 و 173 سوره اعراف)داده باشد، ✅👈با بیان عالم ذر ، عالم عهد در نوشیدن جام الست، توسط همه انسانها قبل از ورودشان به این عالم هستی ...👉✅ دین چیزی جز ربوبیت و عبودیت خداوندی، که تعهدش قبل از ورود به عالم دنیا گرفته شده است، نیست. وبحث مفصلی است که، جویندگان می توانند به آیات و شرح آن مراجعه کنند. ✅✅✅ 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe یکی از منابع و ادله برگزاری مراسم عمرکشان، حدیث می باشد در این حدیث آماده است که در این روز گناهی برای بندگان ثبت نمیشود!! ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅در بخشي از اين حديث آمده كه خداوند در اين روز هيچ گناهي را براي بندگان ثبت نمي كند، و شيعيان براي انجام هر گناهي دستشان باز است. وقتي ما به بررسي منبع حديث و هم چنين راويان و اسناد روايت آن حديث پرداختيم، دريافتيم كه نام بسياري از راويان در كتب حديثي ذكر نشده است و افراد قابل اعتمادي نيستند. از طرفي متن خود روايت با آيات قرآن تناقض آشكاري دارد. مثلا در ابتداي حديث آمده است: « و أَمَرتُ الكِرامَ الكاتبين أن يَرفعوا القلمَ عن الخلقِ كلّهم ثلاثة أيامٍ من ذلك اليوم و لاأَكتبُ عليهم شيئاً من خطاياهم كرامة لك و لوصيك . { به فرشتگان نويسنده ي اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همه ي مردم بردارند و چيزي از گناهان آنان را ننويسند.. اشكالات وارد بر حديث: 1- مخالفت با قوانين و سنن الهي خداوند در سوره زلزال مي فرمايد: « فمن يعمل مثقال ذرة خيراً يره و من يعمل مثقال ذرة شراً يره { پس هركس به اندازه ي ذره اي خوبي كند آن را خواهد ديد و هركس به اندازه ي ذره اي شر انجام دهد آنرا مي بيند.} » 2- تناقض با ديگر سخنان أئمه در حاليكه آن بزرگواران در ديگر سخنانشان اين طور مي فرمايند: « ما من نكبةٍ تصيب العبد الا بذنب. { هيچ زشتي به بنده نمي رسد مگر به خاطر گناه.} » و يا اينكه مي فرمايند: « لاتنال ولايتنا الا بالعمل و الورع. { به ولايت ما نتوان رسيد جز با اعمال نيك و پرهيزكاري و دوري از گناه.} » 3- اختلاف هاي زيادي بين نقل هاي مختلف اين روايت وجود دارد از جمله اينكه اسحاق در كتاب « مختصر » به نقل روايت امام هادي (ع) مي پردازد ولي در كتاب « انوار نعمانيه » آن را از امام حسن عسكري (ع) روايت مي كند. اگر اين حرف هم روايت بود ... طي استفتايي كه از آيت ا... مكارم شيرازي شده است ايشان سند اين حديث را غير قابل قبول خواندند . در مورد حديث رفع القلم كه ذيلا به آن اشاره مي شود: «وَ اَمَرْتُ الْكِرامَ الْكاتِبينَ اَنْ يَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ كُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَيّام مِنْ ذلِكَ الْيَوْمِ، وَ لا اَكْتُبُ عَلَيْهِمْ شَيْئَاً مِنْ خَطا يا هُمْ كَرامَةً لَكَ وَ لِوَصِيِّكَ» شما در بخش گناهان اعلام كرده ايد كه از لحاظ سند مشكل دارد ميخواستم در خواست كنم در صورت امكان بيشتر و با مدارك توضيح بفرماييد چون متاسفانه بعضي از دوستان اينجانب به شدت درگير اين ماجرا هستند و معتقد به آن! اين مسأله از واضحات است كه هر حديثي بر خلاف قرآن باشد غير قابل قبول است بنابراين اگر حديثي اجازه ارتكاب گناهان را بدهد بايد آن را كنار انداخت خود امامان اين دستور را به ما داده اند @fatemieon بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe یکی از منابع و ادله برگزاری مراسم عمرکشان، حدیث می باشد در این حدیث آماده است که در این روز گناهی برای بندگان ثبت نمیشود!! ✅◀️ پاسخ دوم شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅اولا این حدیث در منابع اولیه نیامده، و با توجه به محتوای آن که در صدد ایجاد و تبیین یکی از اعیاد بزرگ شیعیان بوده، بسیار بعید است که در هیچ کدام از کتاب های روایی نیامده باشد و بزرگانی مانند شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی از آن غافل باشند. ✅ثانیا بنابر نقل علامه مجلسی؛ سید بن طاوس از شخصی به نام " ابْنُ أَبِی الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیُّ الْوَاسِطِیُّ" وَ " یَحْیَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُوَیْجٍ الْبَغْدَادِیُّ" این جریان را نقل می کند در حالی که همین جریان را شیخ حسن بن سلیمان از مُحَمَّدِ بْنِ الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیِّ الْوَاسِطِیِّ ( ونه ابن ابی العلاء) وَ یَحْیَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَرِیحٍ‏ ( ونه حویج) الْبَغْدَادِیِّ، نقل می کند که بنابراین در مشخصات هر دو راوی این حدیث در این دو کتاب اختلاف وجود دارد. ✅ثالثا عبارت "یوم رفع القلم"، اگر به معنای روزی است که گناهان در آن روز نوشته نمی شود و مردم در انجام هر گناهی آزادند؟! چنین مطلبی با اصول اعتقادات و مسلمات قرآنی و روایی در تعارض است علاوه بر این که چنین تفسیری از "یوم رفع القلم" با دیگر قسمت های این روایت طولانی ناساز گار است. در این روایت، روز نهم ربیع الاول را روز زهد، روز توبه، روز انابه و بازگشت به سوی خداوند، و روز تزکیۀ نفس خوانده است. چنین صفاتی چگونه با روزی به این عنوان که هر گناهی در آن آزاد است، قابل جمع است؟! ✅رابعا در کتاب عیون اخبار الرضا (ع) و در کتاب فضائل الشیعه شیخ صدوق، دو روایت به این مضمون آمده است که از شیعیان اهل بیت (ع) قلم برداشته شده است. این دو روایت به طور مطلق آمده و محدود به نهم ربیع الاول هم نشده است. بحار الأنوار، ج ‏31، ص 128. صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا ع، ترجمه غفارى و مستفید، ج‏2، ص 575 ☑️☑️مهم👇👇👇👇👇 ✅✅منبع شناسي روايت نهم ربيع مرحوم مجلسي اين روايت را به نقل از دو منبع در كتاب بحار آورده است: يكي زوائد الفوائد، نوشته فرزند سيد بن طاووس (قرن هفتم) و ديگر كتاب المحتضر نوشته حسن بن سليمان حلي (قرن هشتم). در پاورقي بحارالانوار دو منبع ديگر براي اين روايت ذكر شده است: يكي مصباح الانوار از هاشم بن محمد، عالم قرن ششم و ديگر دلائل الامامه طبري. اما در كتاب دلائل الامامه كه نوشته محمد بن جرير طبري شيعي، عالم قرن چهارم است چنين روايت يا اشاره اي به آن يافت نشد و معلوم نيست چگونه آن را به طبري نسبت داده اند. عجيب اينكه غروي در پاورقي المحتضر مي گويد: «طبري اين روايت را در بخش زندگي امير مؤمنان عليه السلام آورده است.» در حالي كه كتاب دلائل الامامه اصلاً چنين بخشي ندارد. البته طبري شيعي كتاب ديگري به نام المسترشد درباره امام علي عليه السلام دارد ليكن چنين مطلبي در آن كتاب هم نيست. از طرفي راويان خبر رفع القلم با اسناد دلائل الامامه تناسبي ندارد و طبري هيچ گاه از چنين افرادي نقل روايت نمي كند. بنابراين استناد اين خبر به كتاب دلائل درست نيست و به نظر مي رسد منشأ اين اشتباه، خلط كردن نام طبري نويسنده كامل بهائي با طبري صاحب دلائل است. عمادالدين ابوجعفر محمد بن ابي القاسم طبري نويسنده كامل بهائي كه از علماي شيعي قرن هفتم است، كتابي به نام «يوم وفات عمر» داشته و در آن قول نهم ربيع را صحيح دانسته است. منبع ديگر روايت يعني مصباح الانوار هم اكنون موجود نيست و در نسخه خطي باقي مانده از اين كتاب سخني از اين خبر يافت نشد؛ البته نسخه خطي مربوط به جلد اول است و احتمال دارد جزائري ـ صاحب انوار النعمانيه ـ روايت را در جلد دوم ديده كه در دست نيست. پس آنچه درباره مستند نظريه قتل خليفه دوم در روز نهم ربيع الاول وجود دارد تنها دو مصدر بحارالانوار است كه عبارتند از: كتاب زوائد الفوائد نوشته فرزند سيد بن طاووس و به نقلي نوشته خود سيد ـ كه اعمال و آداب مستحبي را بيان مي كند ـ اين كتاب چاپ نشده ولي نسخه اي از آن در كتابخانه دانشگاه تهران موجود است. كتاب محتضر نوشته حسن بن سليمان حلي، شاگرد شهيد اول است ـ كه در موضوع احتضار و روايات حضور ائمه بر بالين شخص محتضر سخن مي گويد ـ در مجموع روشن شد كه منابع روايت رفع القلم كه قتل خليفه دوم را در نهم ربيع مي داند از قرن ششم عقب تر نمي رود و آنچه امروزه موجود است مربوط به قرن هفتم و هشتم است. @fatemieon بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا الاغ پیامبر خودکشی کرد؟✅ امیر المؤمنين می فرماید: اولین چهارپایی که فوت کرد عفیر پیامبر بود لحظه ای که پیامبر از دنیا رحلت کرد، آن الاغ افسارش را پاره کرد و دوید تا به لب چاه بنی خطمه در منطقه ی قباء رسید و خودش را در آن چاه پرت کرد و چاه به قبرش تبدیل شد امیرالمؤمنین فرمود : آن الاغ با پیامبر حرف میزد و می گفت: همراه با پدر و مادرم به فدایت گردم پدرم از پدرش، او هم از پدربزرگش و او هم از پدر خود برایم نقل کرد که همراه با نوح در کشتی بوده که نوح برخاسته و دستش را بر پشت وی کشیده و فرموده: از نسل این الاغ الاغی به دنیا می آید که سرور و خاتم پیامبران بر وی سوار می شود عفیر می گفت: سپاس خدایی را که مرا چنین الاغی قرار داد اصول کافی، ج1 ، ص 184 ، کتاب الحجة ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ۱-این از احادیث مرسل به حساب می آید.در مورد رجال این حدیث در کتب رجالی تعابیر خوبی از ""سهل بن زیاد"" وجود ندارد. ر.ک.رجال نجاشی،ج۱،ص۱۸۵ ۲-هاشم از چشم پوشی از ضعف سندی حدیث باید به تبیین خود حدیث پرداخت.چه اشکالی دارد حیوانی با بر سبیل اعجاز سخن بگوید مثل گفتگوی هدهد و سلیمان نبی یا مورچه ها با ایشان و ... ۳-با دقت در این حدیث متوجه میشویم توهینی به رسول اکرم نشده است و تمام سخنان حیوان با حفظ احترام رسول خداست. ۴-در شبهه آمده است که نعوذبالله رسول اکرم با این حیوان مشورت میکردند!!که در هیچ جا چنین سخنی نیامده است. ۵-من به شخصه هر چه جستجو کردم چنین جایی در مکه را که در شبهه آمده بود،نیافتم. ۶-چه بسا کلام حضرت تعریضی به مردم عصر خود و آینده بوده که ای انسان هایی که ادعای علم و شعور و فهم دارید و ادعای تان گوش فلک را کر کرده است ، متوجه باشید که وقتی رسول خدا از دنیا رفت ، همه آن هایی که ادعای فهم و شعور و معنویت داشتند، به هوای دنیای پست و بی مقدار و حکومت دو روزه در آن ، جنازه پیامبر را در بستر رها کردند .دنبال دنیا و مقام و حکومت دو روزه آن رفتند اما الاغ پیامبر که از دید انسان ها یک حیوان بی شعور ،بلکه بی شعورترین حیوان بود ، فهمید که چه مصیبتی بر جهان و زمین و موجودات زمین با رحلت پیامبر زمین و آسمان نازل شده ؛ نتوانست این مصیبت و فرقت و جدایی را تاب بیاورد . به بیابان زد و رفت تا به چاه افتاد و مرد. باتشکر🌸 @Suspicion بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا میدانید اولین کسی که در اسلام مرتد شد و به محمد شک کرد نزدیک ترین یار و محرم محمد بود؟ عبدالله بن ابی سرح اولین کسی بود که مرتد شد. او کسی بود که محمد آیات را میگفت و او مینوشت ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️به دو نکته ‌ی مهم توجه شود : 1⃣چون "وحی" امر مقدسی از جانب خداوند قدوس میباشد ، برخی ناخودآگاه گمان میکنند که لابد کاتب وحی ، حافظ وحی ، قاری وحی و ... نیز الزاماً باید مقدس باشند ! در حالی که اصلاً چنین نیست ؛ کتابت وحی سواد میخواهد ، حفظ قرآن ، حافظه ‌ی قوی میخواهد و قرائت قرآن کریم نیز صوت خوش ، لحن و تخصص میخواهد و هیچ کدام اینها لازم و ملزوم یک دیگر نمیباشند . بنابراین ، هر کسی که در آن دوران سواد داشت و نیز علاقه ‌ای هم به این کار داشت و یا اهداف خاصی در نظر داشت ، میتوانست "وحی" را پس از استماع کتابت کند (بنویسد). هم چنان که امروزه نیز نشر قرآن کریم ، از جانب "وهابی"های انگلیسی ، به مراتب بیشتر از ناشرین مسلمان و مؤمن صورت میپذیرد. 2⃣اسلام ، ایمان و تقوای هیچ کسی تضمین شده نیست ؛ هر کسی ممکن است امروز مؤمن شود و فردا ، غیر مؤمن و یا حتی کافر ، مشرک و منافق گردد. یک امتحان کوچک ، سبب میشود تا بیماری‌ های بزرگ پنهانی ، بیرون بریزد ؛ چنان که "تکبر" در ابلیس لعین که فرد عابد و زاهدی بود ، با یک امتحان بیرون ریخت و اگر سجده میکرد ، بهبود می‌ یافت ، اما چنین نکرد و هلاک شد. ♦️کاتبان وحی : در زمان حیات رسول اعظم (ص) ، برخی افراد که از سواد خواندن و نوشتن ، در سطح کافی برخوردار بودند ، اقدام به نوشتن وحی مینمودند . برخی از آنها به علم ، ادبیات ، خط و ... مشهور بودند و برخی دیگر مشهور نبودند . برخی به ایمان و حکمت نیز مشهور بودند ، برخی صرفاً کاتب وحی بودند . برخی در ایمان پابرجا ماندند و برخی دیگر نماندند . از مشهورترین کاتبین وحی ، امیرالمؤمنین ، امام علی (ع) بودند و پس از ایشان ، به ترتیب ابی بن کعب و زید بن ثابت . مورخین ، به اشخاص دیگری چون : سعد بن عبید ، ابوالدرداء ، معاذبن جبل ، عبید بن معاویه بن یزید نیز اشاره نموده‌ اند. برخی ، کاتبان وحی در مکه و مدینه را تفکیک نموده ‌اند : ♦️مکه: خلفای چهارگانه ، شرحبیل بن حسنه ، عبدالله بن سعد ، خالد بن سعید بن عاص ، طلحه ، زبیر ، سعد بن ابی‌ وقاص ، عامر بن فهیره ، علاء بن الحضرمی ، معیقب، ارقم بن ابی ‌ارقم ، حاطب بن عمر ، حاطب بن ابی‌ بلتعه ، مصعب بن عمیر ، عبدالله بن جحش ، جهم بن قیس . سالم مولی ابی‌ حذیقه. ♦️مدینه : بی بن کعب ، زید بن ثابت ، عبدالله بن رواحه ، ثابت بن قیس ، حنظلة بن ربیع ، حذیفة بن یمان ، علاء بن عقبه ، جهم بن الصلت ، عبدالله بن زید ، محمد بن مسلمه ، حنظلة بن ابی‌ عامر ، عبدالله بن ابی ، ابوزید قیس بن السکن ، عقبة بن عامر ، معاذ بن جبل ، ابو ایوب انصاری ، مغیرة بن شعبه . و البته، حضرت امیرالمؤمنین ، امام علی (ع) ، چه در مکه و چه در مدینه ، نزدیکترین شخص به نبی اکرم (ص) و موثق‌ ترین کاتب وحی و البته مؤمن ، عالِم و عامِل به وحی بودند. ♦️عبد‌الله بن ابی سرح : نام عبدالله بن ابی سرح ، که برادر رضایی عثمان بود ، جزو کاتبان مشهور وحی نمیباشد ، چرا که هر چند که گاه کتابت میکرد و به خوش خطی نیز مشهور بود ، اما به سرعت مرتد شد و از مدینه به نزد کفار مکه بازگشت و در آنجا به کفار قریش گفت : «به خدا قسم ، محمد نمیداند چه میگوید ؛ من هم قادرم مثل او بگویم و به مانند او آیه نازل کنم» (تفسیر الصافی، ج 2، ص 140) ؛ او سپس مدعی شد که برخی از کلمات در آیات را من به ایشان دیکته میکردم و ایشان میفرمودند که مانعی ندارد ، همین طور که گفتی بنویس (!) و سپس مدعی شد که بر من نیز وحی نازل میشود ! گفته شده که شأن نزول آیه‌ ذیل ، در نکوهش او بوده است : 🌼«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کذِباً أَوْ قَالَ أُوحِی إِلَی وَلَمْ یوحَ إِلَیهِ شَی ءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنزِلُ مِثْلَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَی إِذْ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِکه بَاسِطُوا أَیدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَکمْ الْیوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا کنتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ وَکنتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکبِرُونَ» (الأنعام : 93) ✏️ترجمه: آیا ستمگرتر از آن کس که دروغی بر خدا بسته است کیست ؟ یا آن کس که گفته است به من وحی شده ، در صورتی که بر او وحی نشده ، یا که گفته است که من نیز مانند آنچه خدا نازل کرده نازل میکنم اگر ببینی که ستمکاران به سختیهای مرگ گرفتار آمده اند و فرشتگان دست‌های خود را گشوده اند که: جانهای خود برآرید، امروز، به گناه آنچه درباره خدا به ناحق میگفتید و از آیات وی گردنکشی میکردید، سزایتان عذابی خوارکننده است. ♦️سرانجام: