eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
18.2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
یک زمانی دراقوامی مردان ده‌ هاهمسراختیارمیکردندوهنوزهم این رسم باقی است .درقوم و فرهنگی این تعدادتقلیل یافته است.درفرهنگی ماننداسلامی شیعی،روابط زناشویی حتی برای یک ساعت هم باشد،بایددرقالب ازدواج صورت پذیردتاآثارمترتبش نیزاعمال گردد،درفرهنگ دیگری مثل غرب یااغلب فرهنگهای غیردینی این معناوجودنداردوحتی باخانواده‌ ی اول همخوابی میکنند.درزمان قدیم مردان حرمسراداشتندوامروزبسیارگسترده ‌تروبدترازآن دوره است .درزمان جاهلیت فواحش باافتخارپرچم قرمزبرسردرخانه‌ هایشان میزدندوامروزبه مراتب بدترازآن است و سرمایه‌ های چندصدمیلیون دلاری هزینه‌ ی ساخت شهرکهاومراکزفاحشه گری یایاسایتهای مربوطه میشود.امروزدرفرهنگ اروپاو آمریکا،مقوله‌ ی ازدواج ازمقوله ‌ی روابط جنسی(سکس)جدا شده است.اغلب مردان متأهل زنان بسیاری دارند.بسیاری ازمردان آخرهرهفته که به دیسکو یا باری میروند،یک زن دیگری دارندو درطول سال بیش ازسی،۴۰ یاحتی ۵۰ زن متفاوت راتجربه میکنند. اماچون جو،قدرت،پول وتبلیغات دست آنهاست،این را«تمدن و آزادی» مینامندو اگر مرد عربی چند زن و حرم سرای کوچکی داشته باشد ، آن را عقب ‌افتادگی ، جهالت ، ظلم به زن ، مرد سالاری و ... مینامند. 2⃣پس اینکه یک شخصی در 1400 سال پیش ، در فرهنگ بومی خود و با شرایط و ایجابهای موقعیتش چند همسر اختیار کرده است ، هیچ دلیلی برای رد یا قبول اصول و فروع یک دین نمیشود . و این حرفها بهانه و جو‌سازی است. 3⃣راجع به جنگها نیز همینطور است . آیا اگر در زمان پیامبر اکرم (ص) اصلاً جنگی اتفاق نمی ‌افتاد و یا در نهایت یک یا دو جنگ اتفاق می ‌افتد ، همه‌ ی اصول و فروع دین اسلام عقلانی و علمی بود و حال که چند جنگ واقع شده است ، دیگر عقلانی و علمی نیست ؟! آیا عقل چنین منطقی را برای رد یا قبول کردن یک دین یا مکتب میپذیرد ؟! 4⃣بیاییم آنچه در سایتهای ضددین مطرح میگردد را به عنوان یک مجلس بحث بین یک مسلمان و یک کافر تجسم کنیم . فرد مسلمان یکی از اصول جهان بینی خود را به عنوان ریشه و مبدأ بقیه مطرح کند و مدعی میشود که به طور قطع عالم خلقت خدایی دارد ؛ فرد کافر این ادعا را قبول ندارد و از جهان ‌بینی ماتریالیسمی برخوردار است و در مقام رد عقلی طرف مسلمان مدعی میشود که چون در زمان پیامبر شما چندین جنگ رخ داده است ، پس مبحث توحید رد است و اصالت با ماده است (!) . آیا این استدلال حتی در نظر شخص گوینده غیر منطقی و حتی مسخره نیست ؟! 5⃣آری ، در زمان رسالت پیامبر اکرم (ص) در عرض ده سال حدود شصت جنگ بزرگ و کوچک بر ایشان تحمیل شد . بدیهی است که وقتی شخصی آمده و علیه طواغیت ، زورگویان ، زر اندوزان ، ظالمان و جاهلان قیام کرده است و مردم را به سرپیچی از آنها و گسستن زنجیرهای بندگی آنان دعوت میکند ، آنها نیز منافع خود را در خطر دیده و ساکت نخواهند نشست . کدام فرعونی در طول زمان مقابل مصلحی ساکت نشسته است و به انواع فتنه‌ ها ، از دشنام ، جوسازی ، تهمت ، زندان ، تحریم اقتصادی ، ترور گرفته تا جنگ سخت و مسلحانه متوسل نشده است ؟! 6⃣آن زمان هم مثل همین امروز بوده است . ملتی بنام ایران قیام کرده است . شعارش «الله اکبر» ، «لا إله الا الله» ، «استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی» ، مرگ بر طواغیت سلطه ‌گر مثل آمریکا و اسرائیل است . بدیهی است که دشمن در مقابل او آرام نمینشیند و انواع‌ جنگهای سخت و نرم ، جنگ‌ تبلیغاتی ، جنگ روانی ، جنگ اقتصادی ، جنگ سیاسی ... و در نهایت جنگهای تسلیحاتی به راه می ‌اندازد . مگر امروزه و طی این سه دهه ، در ایران ، عراق ، افغانستان ، بحرین ، مصر ، لیبی ، یمن و ... چه اتفاقی می‌ افتد ؟! آیا غیر از همین معناست ؟ 7⃣منتهی روش دشمن در جنگ نرم همین است که اگر خود انسانها را به استثمار کشید ، کشتارهای دسته‌ جمعی به راه‌ انداخت ، نسل ‌کشی کرد ، با بمبهای خوشه‌ ای ، نوترونی و حتی اتمی بمردم بی ‌دفاع حمله کرد ، زنان و کودکان را ربود و یا کشت ، نامش را «دفاع از دمکراسی» ، «دفاع از منافع» ، «جنگهای پیش ‌گیرانه» ، «جنگ اخلاقی ؛ دکترین اوباما» و ..میگذارد ، اما اگر یک فلسطینی که دستش به جایی بند نیست ، در دفاع از خود و خانه و ناموس و میهنش چاره‌ ای نداشت جز آنکه یک بمب ‌دست ساز را به کمرش ببندد و زیر تانک تجاوزگر برود ، نامش «تروریست» میشود . امروزه هیچ جنگی در دنیا نیست که باعث و بانی و عامل آن آمریکا و اروپا نباشد ، اما نامشان بشرهای مترقی و دموکراسی‌ خواه است ، و هیچ ملتی هم به مظلومیت ملت اسلام نیست ، اما نامشان شورشی و تروریست است ! آن موقع هم همینطور بوده است. @sh_alaviuon_1 http://www.x-shobhe.com/shobhe/935.html 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 🆔 @wiki_shobhe ☆○═════════┅ 📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:📲 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ‌ها و در شش روز بوده (السجده ، 4) یا هشت روز (9 تا 12 فصلت) ؟! و پاسخ این چیست؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️ابتدا باید تثبیت گردد که تناقضی وجود دارد و سپس در مورد چرایی یا پاسخ آن بحث شود ، هر چند که تناقض ؛ اگر وجود داشته باشد تناقض است و پاسخی ندارد. 1⃣در تحقیق و بررسی یک موضوع در قرآن کریم و یا هر موضوعی از هر منبع دیگری ، دقت کنیم که گاهی ذهن دچار کلی نگری میشود ، گاهی دچار سطحی نگری میگردد ، گاهی عجله دارد ، گاهی از پیش تصمیمش را گرفته است و به دنبال سند یا بهانه ‌ای برای اثبات نظر و تصمیم خود است ، گاهی ذهن تفکیک موضوع نمیکند و گاهی نیز ترکیب نموده و دچار خلط مبحث میگردد . مقوله‌ ی ایّام (دوره ‌های) خلقت آسمانها و زمین نیز در برخی اذهان دچار همین ابتلائات شده است. 2⃣شاید بهتر باشد که قبل از ذکر آیات کریمه در این خصوص و دقت در آیاتی که مورد مناقشه ذهن قرار گرفته است ، به یک مثال روشن توجه شود ؛ اگر کسی بگوید : «من این ساختمان را ظرف مدت یک سال ساختم . بعد توضیح دهد که زیر سازی دو ماه طول کشید ، اسکلت‌ سازی نیز سه ماه طول کشید ، تأسیسات دو ماه زمان برد ، نازک کاری هم دو ماه زمان برد ، قضای سبز و باغچه و درختکاری نیز در شش ماه انجام شد ، نقاشی و دکوراسیون هم سه ماه و ظرف یک ماه نیز آن را مبله کردم ، یک روز هم وقت گذاشتم و مواد غذایی را خریدم و ...» ، نباید جمع جبری نمود و معترض شد : «اینکه شد 19 ماه و یک روز ، در حالیکه گفته بودی ظرف یک سال ساختم .» مگر حتماً باید هر کاری ، پس از اتمام کار دیگر آغاز شود و مگر همه این موارد جزو ساخت و ساز میباشد ؟! ♦️حال به آیات کریمه توجه کنیم : 1⃣خلقت آسمان ‌ها و زمین : 🌼«إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ و َالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ» (یونس ، 3) ✏️ترجمه : همانا پروردگار شما خداى يكتاست كه آسمانها و زمين را در شش روز ، شش دوره ، بيافريد ، آنگاه بر عرش ؛ مقام فرماندهى بر جهان هستى بر آمد . كار [جهان‏] را تدبير میکند . هيچ ميانجى و شفيعى نيست مگر پس از خواست و فرمان او اين است خداى ، پروردگارتان پس او را بپرستيد ، آيا ياد نمیکنيد و پند نمیگيريد؟ 🔸در سور و آیاتی دیگری (مانند : السجده ، 4 / الاعراف ، 54 / الحدید ، 4 و ...) نیز به خلقت آسمانها و زمین «فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ» تصریح شده است. 2⃣خلقت زمین : 🌼«قُلْ أَئِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ و َتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ» (فصلت ، 9) ✏️ترجمه : بگو : آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و براى او همانندهایى قرار میدهید ؟ او پروردگار جهانیان است! 🔸در این آیه فقط به خلقت زمین اشاره شده که در دو دوره انجام گرفته است. 3⃣قرار دادن کوه ‌ها و برکات زمین : 🌼«وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِن فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا و َقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِینَ» (فصلت ، 10) ✏️ترجمه : او در زمین کوه ‏هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و موادّ غذایى آن را مقدّر فرمود ، درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان! ♦️نکته : چنانچه ملاحظه میشود ، در آیه ‌ی فوق دیگری هیچ بحثی از «خلقت» نیست ، بلکه اشاره دارد که زمین را با قرار دادن «وَ جَعَلَ» کوه‌ های بلند ، و برکت دادن به انواع قوت «أَقْوَاتَهَا» که مواد غذایی برای موجودات زنده است ، و آن هم بر اساس «قَدَّرَ» یعنی اندازه ‌های معین اشاره دارد . این تحولات در زمین ، طی چهار دوره تغییرات از شرایطی به شرایط دیگر انجام شده است ، پس آن را بخشی از شش روز خلقت محاسبه کردن درست نیست. 4⃣دسته‌ بندی آسمانها : 🌼«فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَ زَیَّنَّا السَّمَاء الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَ حِفْظًا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ» (فصلت ، 10) ✏️ترجمه : پس آنها را در دو روز [يا دوره‏] هفت آسمان كرد و در هر آسمانى كار [مربوط به‏] آن را وحى كرد ، و آسمان نزديك ‏تر را به چراغ‏ها آذين كرديم و حفاظت [نموديم‏]. اين تدبير آن نيرومند داناست. ♦️نکته :
اگر در آیه فوق نیز دقت شود ، معلوم میگردد که اصلاً بحث از خلقت آسمانها نیست ، بلکه بحث از طبقه ‌بندی آنها بر اساس «قضا» به هفت طبقه‌ ی جداگانه و زینت آسمان نزدیک به زمین است ، لذا نفرمود «خَلَقَ» ، بلکه فرمود «فَقَضَاهُنَّ» . و تصریح نمود که این دسته ‌بندی در دو روز انجام شد و سپس امور هر کدام به آنها وحی شد و ... ♦️نتیجه : ما در ترجمه عربی و آن هم با ادبیات وحی در قرآن کریم و احادیث ، خطاهایی انجام میدهیم که بخشی از آن به خاطر ناچاری از کمبود و نقص لغات معادل است و بخشی دیگر به تنبلی و زودگذری بر میگردد . مثلاً جاذبه ، وابستگی ، تعلق ، محبت و ...، همه را میگوییم «عشق» یا هر فعلی را ترجمه میکنیم (خدا خلق کرد) و بعد همین ترجمه تحت اللفظی برایمان ایجاد مشکل میکند ، اما به هنگام تحقیق ، مطالعه‌ ی عمیق ، تعمق و تدبر ، تفسیر و ... ، حتی با عزلیات حافظ یا اشعار سعدی نیز نمیتوان چنین نمود ، چه رسد به آیات قرآن کریم . در یک کلام و بیان عالمانه و حکیمانه و ادیبانه ، هر لفظ و کلامی با توجه به معنا و مفهومش ، جایگاه خود را دارد . «خلق / ایجاد کردن» ؛ «جعل / قرار دادن» ؛ «قدر / اندازه» و «قضا / حکم قطعی» هر کدام معنا و مفهوم خود را دارد. ♦️مثال : قضا وقتی است که «قدر» ، یعنی همه اندازه‌ ها برای پدید شدن چیزی فراهم شده باشد ، پس اگر علت تامه برای پیدایش چیزی به وجود آمد ، آن چیز «معلول» نیز حتماً (قضا) به وجود می ‌آید . پس ، زمین را در دو روز خلق کرد ، سپس تغییر و تحولاتی که در زمین ایجاد شد ، اندازه‌ های لازم را برای پدید آمدن چین‌خوردگی ‌ها و رویش گیاهان و ... فراهم آورد و این اتفاقات در چهار دوره (برای زمین نه مجموع خلقت) رخ داد . لذا این پیدایش ‌ها در زمین حتمیت «قضا» یافت . از این رو ، موضوعیتی ندارد که ایام امور مختلف در مجموع آسمان ‌ها و زمین با هم جمع زده شود و همه «خلق» محسوب گردد و در نتیجه جمع جبری گرفته صورت گیرد و گفته شود : این که شد هشت روز. @sh_alaviuon_1 http://www.x-shobhe.com/shobhe/3973.html بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ⛔️ سوال: ⛔️ آيا امام خميني(ره)، ترسو، بیسواد و بی اعتقاد به خون حضرت زهرا(س) بود؟! 💡 هشتگ کلیدی: ❇️ پاسخ شبهه: ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 🔹 باتوجه به اظهارات منتسب به یکی از مراجع و علمای شیعه (آیت الله خراسانی) در خصوص وحدت مسلمین، ممکن است سؤالاتی در خصوص مشی انقلاب و امام و رهبری در این خصص ایجاد گردد که پس از طرح این سوالات، پاسخ شان را بیان خواهم کرد: ⚫️ آيا نظر حضرت امام خميني(ره) و امام خامنه اي در خصوص وحدت مسلمين از بي سوادي و ترس است⁉️ آيا به معني عقب نشيني از خون حضرت زهرا سلام الله عليها است⁉️آیا امام خمینی (ره) هم ترسو، بی سواد و بی اعتقاد به خون حضرت زهرا بود⁉️ 1⃣ بحث وحدت بين شيعه و سني با دعوت حضرت امام خميني (ره) به صورت جدي و با نام گذاري هفته وحدت شكل گرفت، بعيد مي دانم كسي در دنيا باشد كه بتواند حضرت امام خميني (ره) را فردي بي سواد، ترسو و يا بي توجه به خون حضرت زهرا سلام الله عليها معرفي كند. 2⃣ اگر چه قبلاً عرف بود که از واژه «وفات» هم برای حضرت زهرا (س) استفاده می شد، ولی این اشتباه در دوره زعامت امام خامنه ای در سال 1371 تغییر کرد و رسماً از واژه «شهادت» برای ایشان در تقویم ها استفاده گردید که همین نشان می دهد انقلاب و رهبری روی مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها و پاس داشتن خون ایشان اصرار دارند و براین اساس، اتهام عقب نشینی از خون حضرت زهرا (س) واقعاً بدون مبنا و تهمت به نظر می رسد. 3⃣ نه ما به عنوان شيعه و نه اهل تسنن به عنوان سني نمي توانند از اصول اعتقادي مان بگذريم و در هر صورت در خصوص بحث خلافت، ما اعتقاد راسخ به غصب داريم و سراغ هم نداريم كسي اين غصب را تبرئه يا تطهير كرده باشد، اما اين به معني آن نيست كه به اهل تسنن يا مقدسات شان توهين كنيم، كه اگر چنين جوازي داشتيم بايد ائمه معصومين عليهم السلام، مدام با غير شيعياني كه در مجاورتشان بودند سر دعوا مي داشتند كه البته چنين چيزي در سيره اهل بيت ثبت نگرديده است. 4⃣ وقتي آمريكا و اسراييل اين همه براي ايجاد اختلاف بين شيعيان و اهل سن بودجه تعريف و تلاش مي كنند، چرا نبايد متوجه شويم كه اين مسئله در نهايت به نفع دشمنان اسلام است؟! وقتي رسانه هاي تند سني و يا شيعه به صورت همزمان از سوي دشمنان اسلام حمايت مي شوند تا درگيري و اختلاف بيشتري بين شان ايجاد كنند، چگونه مي توان در سناريوي ايشان بازي كرد و تازه ديگران را ساده و بي سواد دانست؟! 5⃣ البته شايد برخي مراجع و علماي شيعه، اظهارات تند و توهين آميز خود، عليه مقدسات اهل تسنن را شجاعانه معرفي كنند، ولي بايد بدانند كه شجاعت ايشان در شهر امن قم و در كنار محافظان زبده شان تاكنون به شهادت صدها نفر از شيعيان مرزي به دست وهابيت تكفيري ختم شده است. 6⃣ همانطوري كه ريگي در اعترافاتش گفت، اظهارات و مراسم تند عليه مقدسات اهل تسنن بهترين كمك به جذب اهل تسنن توسط وهابيت است تا حدي كه بهترين تشويق شان براي نيروهاي انتحاري قبل از ترور شيعيان، نمايش فيلم مراسم توهين به عايشه و خلفا بود. 7⃣ بحث ديگر در مورد فهم صحيح از مفهوم ولايت فقيه است، وقتي ولايت فقيه مسئله اي را به نفع اسلام و مسلمين تشخيص مي دهد و براساس آن حكومت را هدايت ميكند، ساير مراجع و فقها بايد بين احكام شخصي و احكام حكومتي تفاوت قائل باشند و اگر قرار باشد هر عالم و مرجعي، نظر فقهيش را به تمام مردم و حكومت تحميل كند، عملاً به فروپاشي جامعه و حكومت مسلمين كمك نموده است. http://yon.ir/G69h @nazokbin بازنشراز ◀️شبهه 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 📡 کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در ایتا📲 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام: https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg‌ 〰 🍁❁🍀❁🌸❁🍀❁🍁 〰
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe " [1] سلام من سید عشایر چادر نشین هستیم. گاو گوسفند داریم. حقیقت چند وقت پیش عموم با گوسفندا پاین تپه دوتا مجسمه 1812 تا سکه طلا قدیمی پیدا کر اگه میتوانی برایمان بفروش مادرم سید است شماره شما را به قران استخاره کردم خوب امد اگر در توان شما هست کمکم کن تورا به امام حسین با کسی صحبت نکن. بقران محمد حقیقت داره زن گبزن [2] سلام اقای مرادی خوبی من سید غباد نوزری هستم عشایر چادر نشین خوزستان که پارسال باماشین گوسفندامونه بردی به اییلاق قران مابین پهلو خودمان باشد عمویم درصحرا 991دونه طلا کوچک داخل ی کوزه پیدا کرد ابولفظلی اگر اشناداری بفروش نسب نسب منتظر زنگتم " ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1. این متن خیالی صحت ندارد و چند سالی است که از طریق پیامک و حتی شبکه های اجتماعی برای افراد ارسال می شود! 2. ارسال کننده پیام، خود را روستایی، عشایر، سید، بی سواد و... معرفی می کند تا اعتماد شما را جلب کند! او ادعا می کند گنج بزرگی را با مبلغ کمی به شما واگذار خواهد کرد! 3. این پیامهای ساختگی تنها با هدف کلاهبرداری و اخاذی از افراد ساده لوح و طمع کار طراحی شده و در این مدت چندین کلاهبردار نیز در همین رابطه در شهرهای مختلف دستگیر شده اند! http://yon.ir/ashayer1 http://yon.ir/ashayer2 4. هموطنان عزیز در صورت مواجهه با چنین پیامهایی از دادن پاسخ خودداری کرده و مراتب را سریعا به پلیس اطلاع رسانی کنند. http://shayeaat.ir/post/715 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در سال دهم هجرت محمد, علی و خالد بن وليد را هر كدام سرپرست سپاهی می‌كند و به يمن می‌فرستد. محمد دستور ميدهد كه هر وقت اين دو سپاه به هم رسيدند، علی فرمانده هر دو سپاه باشد. اولين اتفاقی كه می‌افتد چنين است كه: علی بر خلاف ميل خالد بن وليد، كنيزی را از غنائم انتخاب ميكند ، خالد نيز با ناراحتى ازين كار على، يكی از افراد سپاهش را برای شكايت از علی به نزد محمد می‌فرستد..(خلاصه) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ خالد بن ولید با گروهی "مسلمان" (و نه کفار حربی، چون حکم برداشتن کنیز و برده، در مورد جنگ با کفار حربی ست . احکام برده داری در اسلام نیز بسیار پیچیده ، و برده ها دارای حقوق انسانی مکفی هستند که در این مقال جای شرح و بسط آن نیست) جنگید و بعد از به شهادت رساندن برخی از آنان از جمله "مالک بن نویره" با زن وی به زور زنا کرد و این امر آنقدر زشت بوده که عمر خلیفه دوم به خالد می گوید: آيا ريا مي كني مرد مسلماني را كشتي و با همسرش همبستر شدي به خدا قسم تو را با سنگي كه خود درست كردي سنگسار خواهم كرد 📚(تاريخ الطبري ، ج 2 ، ص 503 – 504 و الكامل في التاريخ ، ج 2 ، ص 359 و إمتاع الأسماع ، المقريزي ، ج 14 ، ص 239 – 240) 2⃣و اما در مورد حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) : لازم است که اصل این ماجرا و روایتی که در آن وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد: "ابن ابی الحدید" در ضمن احادیثی در "فضایل و مناقب" امیرالمومنین علی(علیه السلام) با عنوان "الخبر الثالث عشر" چنین نقل می‌کند: پیامبر اسلام(صل الله علیه و اله) خالد بن ولید و امیرالمومنین علی (علیه السلام) را در سریه‌ای به سمت یمن فرستاد و فرمود: زمانی که با هم هستید همۀ لشکر تحت امر علی(علیه السلام) است و هر وقت از هم جدا شدید، هر کدام فرماندهی لشکر خود را دارد. دو گروه به هم رسیدند و با هم در مقابل دشمن جنگیدند، عده‌ای را کشتند برخی از زنان را به اسارت گرفتند امیرالمومنین (علیه السلام) کنیزی را برای خودش گرفت خالد چهار نفر از مسلمانان که "بریده اسلمی" جزو آنان بود را به سوی پیامبر(صل الله علیه و اله) فرستاد تا این موضوع و موضوعات دیگر را به آن حضرت گزارش دهند. 🔮در ضمن بیان چند نکته به بررسی صحت این حدیث می‌پردازیم. 1⃣ این حدیث در منابع دست اول شیعه نیامده است. مرحوم مجلسی نیز از "ابن ابی الحدید معتزلی" از شرح نهج البلاغه وی گزارش کرده است. 2⃣بر اساس نقل "ابن ابی الحدید" سندی برای این حدیث گزارش نشده است. 3⃣ شواهد بسیاری بر نادرستی این قضیه وجود دارد. 4⃣ در همین سفر می‌بینیم که امیرالمومنین علی (علیه السلام) در مقابل تقسیم غنایم، پیش از تحویل به پیامبر(صل الله علیه و اله) آنچنان "شدّت عمل" به خرج می‌دهد که موجبات نگرانی مسلمانان را فراهم می‌کند. وقتی مسلمانان به پیامبر (صل الله علیه و اله) در مورد شدت عمل حضرت علی علیه السلام پیرامون چند تکه پارچه ای که بدون اجازه پیامبر (صل الله علیه و اله) و سرخود تقسیم شده بود شکایت میکنند حضرت رسول (صل الله علیه و اله) می فرمایند : علی درباره خدا دقیق و سخت گیر است و درباره دین اهل سازش و کوتاه آمدن نیست . 🔮چند نکته در این قضیه قابل ملاحظه است. 1⃣ در این قضیه که مسلمانان حلّه‌ها را به عاریه گرفته بودند، چگونه با عتاب علی(ع) مواجه شدند و آن‌حضرت هرگز با آنان مدارا نکرد. 2⃣ پیامبر(ص) فرمود: على در باره خدا دقیق و سخت‌گیر است، و در مسائل دین، اهل مصالحه و سازش نیست. 3⃣در صورت درست بودن داستان کنیز، جا داشت مسلمانان به علی(ع) این قضیه را یادآوری می‌کردند و می‌گفتند: خودت که از غنایم تملک نمودی، چگونه ما را از عاریه آن منع می‌کنی. 4⃣جا داشت زمانی که پیامبر(ص) فرمود: على درباره خدا دقیق و سخت‌گیر است، مسلمانان به پیامبر(ص) این مسئله را یادآور می‌شدند و می‌گفتند چگونه سخت‌گیر است در حالی که خودش از غنایم کنیز می‌گیرد. 5⃣چگونه حدیثی که طبق قانون استفاده از کتب رجال، مبنی بر ذکر حتمی سند، سندش ذکر نشده پس فاقد ارزش است و سفری که اولش با آخرش تناقض آشکار دارد ، قابل قبول است؟!! این در حالی ست که گند کاری خالدبن ولید در اکثر کتب خود اهل سنت از جمله تاریخ طبری ذکر شده است. @GhararGahShayeat بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
عاشورای سال 88 زمان انتخابات که در تهران درگیری بین پلیس و مردم رخ داد. پاسخ در👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اگه بگم اینجا ایرانه باور میکنید؟😐 عاشورای سال 88 زمان انتخابات که در تهران درگیری بین پلیس و مردم رخ داد. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ این تصویر متعلق به ایران نیست. 2⃣ تصویر بالا متعلق به سال های گذشته و مربوط به انقلاب مصر و تظاهرات مردم علیه حسنی مبارک است ؛ که سربازان مصری در پایتخت این کشور پس از به دام انداختن یک زن محجبه او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده و هنگام کشیدن او روی زمین، او را برهنه کردند. 3⃣ روزنامه دیلی میل در تشریح خشونت سربازان مصری نسبت به این زن ادامه داد: «سربازان با میله های آهنی و باتوم به این زن حمله ور شدند و دائما به سر وی می زدند و سعی داشت با دستان خود از سرش محافظت کند اما بعد از گذشت دقایقی بی هوش شد و بدنش بی حرکت ماند، اما سربازان همچنان با میله های آهنی و باتوم بر بدن نیمه برهنه وی ضربه می زدند.» 4⃣ این روزنامه انگلیسی در پایان با نشان دادن تصویرخشونت سربازان مصری نسبت به این زن شجاع، افزود: «این تصویر یکی از صدها تصویر میدان التحریر مصر و نمونه ای خشونت سربازان مصری نسبت به زنان و مردان معترض است.» 5⃣ با جست و جوی عبارت « ضرب و شتم زنان توسط سربازان مصری » در موتورهای جست و جو میتوانید اخبار مربوط به این واقعه تاسف بار را مطالعه نمایید. 📚 منبع : yon.ir/Mesr001 yon.ir/Mesr002 yon.ir/EqlabMesr 🌐 لینک مطلب: http://the14.ir/fa/?p=3547 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا پیامبر اسلام (ص) شروع کننده جنگی بوده اند یا خیر ؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe اگربه خواهیم به این سوال جواب دهیم ناگزیریم تاریخ جنگهای پیامبرصلی الله علیه واله وسلم رامطالعه کرده تاعلل این جنگهامشخص شود جنگهای بزرگ زمان صدر اسلام عبارتندازبدر،احد،خندق,جنگ باقبایل مختلف یهودیان(بنی قینقاع-بنی نضیر-بنی قریظه-خیبر-فدک...) جنگ موته وجنگ تبوک اگربه تاریخ مراجعه کنیم می بینیم پیامبرصلی الله علیه وآله درهیچ جنگی آغازگرجنگ نبودودربرابرتوطئه مشرکان و یهودیان ناگزیربه دفاع بود.این توطئه های پنهان واشکاردشمنانش بودکه آتش جنگ رابرمی افروخت ورسول الله(ص) ناگزیربه دفاع وپیشگیری بود.آن حضرت پس ازخاتمه جنگ به هرصورت ممکن اسرای دشمن راازادمی ساخت بابررسی دلایل برخی ازجنگهای آن حضرت بادشمنان مشخص خواهدشدکه برخلاف تبلیغات مخالفین اسلام،دین اسلام نه تنهادین شمشیر وخشونت نیست،بلکه دین رحمت وصلح ودوستی می باشد.اندیشمندان بسیاری براین باورندکه اصولاً اساس گسترش و پیشرفت اسلام،برمبنای صلح ودعوت به آن بوده است که ازطریق پیامبراکرم(ص)صورت می گرفته است. پیامبر(ص)تنهاتحت شرایط و اهداف خاصی دستوربه جهادمیداد؛امّاهدف نهایی وی درنهایت،استقرارصلح وایجادزندگی مسالمت.آمیز بود.به طوری که ازجنگ بدرتاآخرین نبردپیامبر،هیچ کدام تهاجمی نبوده اند،بلکه هرکدام براساس اهداف خاصی به وقوع پیوسته اند. مرحوم علامة طباطبایی در تفسیر «المیزان» میگوید: «اگر پیامبر اسلام را به حال خود گذاشته بودند, هرگز فرمان (هیچ) جنگی را صادر نمیکرد و این همه جنگهایی که در اسلام واقع شد, همهاش تحمیل به اسلام بود و او را به این واداشتند» بنابراین،اگردشمنان جامعة اسلامی،به مسلمانان کاری نداشتند وبه عناوین وتمهیدات گوناگون،به تهدیدو ارعاب وتجاوزآنهامبادرت نمیکردند،جنگی صورت نمیگرفت وخونی ریخته نمیشد.درادامه,به علل بعضی ازجنگهای پیامبر(ص)اشاره ای کوتاه میکنیم: جنگ بدر اولین جنگ بزرگ پیامبر صلی الله علیه واله وسلم بیان چرائی وقوع جنگ بدر نیاز به یک مقدمه است پر واضح است که پیامبر صلی الله علیه واله وسلم پس از بعثت سال در مکه بودند و ایشان و پیروان ایشان تحت سخترین شرایط زندگی می کردند و امثال بلال ، یاسر ، سمیه ، ابن مسعود ، عمار و ....سخترین شکنجه ها را به جان خریدند وبعضی از این بزرگواران در این راه و استقامت در مسیری که انتخاب کرده بودند به شهادت رسیدند، پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و مسلمانان تصمیم بر هجرت به مدینه گرفتند ومقدمات آن آماده شد و خلاصه تمام اموال و دارائی های خود را در مکه گذاشته و از نقاط مختلف به سوی مدینه رفتند طوری که رفتنشان از دید مشرکین مکه پنهان بماند مشرکین مکه چون هجرت مسلمانان را دیدند تمام دارئی های آنان را در مکه مصادره کردند، علت اصلی جنگ بدر باز پس گیری اموال غارت شده مسلمانان از دست مشرکان بود مسلمین مهاجر در شهر مدینه در تنگدستی و فقر به سر می.بردند. از این رو وقتی رسول خدا خبر یافت کاروان تجاری قریش به سرپرستی ابوسفیان بن حرب از شام به مکه باز میگرددتصمیم گرفت با سپاه مسلمین به کاروان حمله ببرد (1)و به تلافی اموال مصادره.شدهی مسلمانان مهاجر، اموال و کالاهای بازرگانان قریش را مصادره کند. ابوسفیان زمانی که از خروج رسول الله (ص) برای مصادره کاروان با خبر شد از ادامه حرکت خودداری کرد و شخصی به نام "ضمضم بن عمرو غفاری" را به مکه فرستاد و به او گفت: بزرگان مکه و صاحبان کالا را با خبر کن تا برای نجات کاروان از حمله مسلمانان اقدام کنند(2)او نیز طبق سفارش ابوسفیان هنگام ورود به مکه گوشهای شتر خود را برید و بینی آن راشکافت و جهازش را برگرداند و پیراهن خود را از جلو و عقب چاک زد و روی شتر ایستاد و فریاد زد: «ای قریش خسارت خسارت اموال شما که همراه ابوسفیان است در معرض حمله محمد(ص) و یارانش می­باشد کمک کنید.»(3) از این عبارت مشخص می شود که مال التجاره موجود در این کاروان تنها مال شخصی ابوسفیان نبوده بلکه اموال قریش بوده که سرپرستی کاروان بر عهده ابوسفیان بوده است و مصادره آن اموال ، به تلافی مصادره اموال مسلمین درمکه بوده نه اینکه جنگ ابتدایی. منابع 1. ابن هشام ؛ السیره النبویه، محمد محی الدین عبدالحمید ( تحقیق و ضبط و تعلیق ) ، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده، 1383 ق، 2/440 و و طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، بیروت، موسسه اعلمی، 1403 ق، چاپ 2.یعقوبی، احمد بن اسحاق؛ تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بی تا، 2 / 45 3. السيرة النبوية، پیشین، 2 / 442 http://www.askdin.com/showthread.php?t=28425 @pasokhgoyan بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا آیه یا روایتی در منع لعن عمر و...وجود دارد؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ابتدا یه توضیح مختصر بدم. 🔺ببینید دین اسلام دین خشک و دست و پا بسته ای نیست، دین صفر و صد نیست. دین اسلام گفته باید هر حکمی رو در زمان خودش دید و تطبیق داد. اطاعت از مراجع تقلید طبق آیه اولی الام. و آیات دیگری در قرآن واجب هست. چرا؟! چون مراجع مطابق با شرایط زمان و بر اساس روایات و سنت اهل بیت و پیامبر فتوا میدن. 🔺لعن جز واجبات و یا حتی مستحبات دینی ما نیست و مراجع در حال حاضر حرام اعلام کردند. نمونه این حرمت ها هم در طول تاریخ بوده، مثلا مگر استعمال دخانیات حرام بود که میرزای شیرازی آن زمان حرام اعلام کردند؟!!! دخانیات حرام نبود اما طبق شرایط آن زمان حرمتش واجب بود. الان هم لعن واجب یا حتی مستحب نبوده، بنابراین سدی برای عدم حرمتش وجود نداره که طبق شرایط هر انسان عاقلی تشخیص میده نباید انجام بشه. به علاوه در اسلام لعن واجب نیست اما واجبه. 🔺مرحوم شیخ صدوق (قدس سره) در کتاب اعتقادات می‌فرماید: اعتقاد ما در آن است که تقیه واجب است و کسی که آن را ترک نماید به منزله ی کسی است که نماز را ترک نموده است. 🔺به امام صادق (علیه السلام) گفته شد: ای فرزند رسول خدا! ما می‌بینیم که در مسجد شخصی است که آشکارا به دشمنان شما دشنام می‌دهد و آنان را نام می‌برد. حضرت فرمودند: او را چه شده خدا او را لعنت کند که متعرض ما می‌شود، در حالی که خداوند می‌فرماید: (به معبود) كسانى كه غير خدا را مىی‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند. هر چند که سب و لعن متفاوت است و مورد روایت سب و دشنام علنی است؛ اما از آن جا که ملاک در سب و لعن از جهت عکس العمل مخالفین واحد است،‌ می‌توان گفت که شامل لعن نیز می‌گردد. 🔺 سه آیه در قرآن است که به جواز لعن از زبان غیر معصوم اشاره می کند. آیه 87آل عمران آیه 159 بقره آیه 161 سور ه بقره آیه اول مربوط به کسانی است که بعد از ایمان کفر ورزیدند در حالی که می دانستند که رسول وآیات بینه او حقند (مرتدین) آیه دوم مربوط به کسانی است که آیات الهی را کتمان می کنند البته این آیه صریح در جواز لعن برای مانیست چون ممکن است منظور از لاعنون فرشتگان ورسول او باشندآیه سوم هم مربوط به کفاری غیر کتابی است که در حال کفر از دنیا می روند 🔸هیچ یک از این آیات جواز لعن آن هم لعن سنی های مسلمان را جایز نکرده .بنابر این با جمع این آیات هیچ دلیلی بر جواز به دست نمی آید. 🔺توصیه شد. حتی «لعن ظالمان به صورت کلی» است،حالا اعتقادات سنی ها و سنی ها که ظالمانه هم نیست. البته در قدیم گاهی در شرایط خاصی ضرورتی پیش می آمد که امام معصوم(ع) فرد خاصی را با ذکر نام نیز لعن می فرمودند که این کار در واقع اعلام مواضع و روشنگری بود تا پیروانشان متوجه انحراف اون فرد بشن و از او پیروی نکنن. 🔺اما درباره شخص حضرات ابوبکر و عمر که ادعای نمایندگی امیرالمؤمنین(ع) را نداشتند، موضع منتقدانه و مخالفتهای ائمه(ع) معلوم بود و ائمه(ع) در روایات فراوانی به روشنگری و نقد این دو شخصیت می پرداختند. با این حال هیچ روایت معتبری نداریم که ائمه(ع) توصیه فرموده باشند که شیعیان این دو نفر را با ذکر نام لعنت کنند. آنچه در زیارتهای مشهور و معتبر داریم نیز «لعن کلی ظالمان» است و در هیچ زیارت معتبری با ذکر نام به لعن جضرات ابوبکر و عمر پرداخته نشده است. از مجموع شواهد به نظر می رسد ائمه(ع) با اینکه می خواستند شیعیان موضع منتقدانه و روشنگرانه درباره عملکرد حضرات ابوبکر و عمر داشته باشند، اما با اینکه «لعن این دو نفر با ذکر نام» به یکی از شعایر و آداب شیعی تبدیل شود موافق نبودند. لذا در دعاها و زیارتهایی که به شیعیان آموزش می دادند تنها «لعن کلی ظالمان» را یاد داده اند. 🔺در اینجا شاید برخی از فضلا چند روایت را به رخ ما بکشند و بگویند که روایتی وجود دارد که مثلا امام صادق(ع) بعد از نمازشان 4 مرد و 4 زن را نام می بردند و لعنت می کردند. در پاسخ این عزیزان می گوییم: این روایت که لعن حضرات ابوبکر و عمر و دیگران را به طور خاص یا با ذکر نام آنها مطرح یا توصیه می کند از نظر سند ضعیف است. چند روایت دیگری نیز که شبیه این هستند همگی جعلی یا ضعیف هستند و بعید است سخن معصومان(ع) باشند. اسناد همه این روایات، دچار ضعف و مشکل سندی یا متنی یا هر دو هستند. در سند این روایتها نام افراد مجهول الهویه، بدنام، متهم به غلو یا دروغگویی دیده می شود. شاید باورتان نشود که وقتی زیارتهای مورد توصیه ائمه(ع) را بررسی می کنیم می بینیم که حتی درباره شخص معاویه نیز فقط در زیارت عاشورا لعن صورت گرفته است و در سایر «زیارتهای مأثوره»، هیچگاه نامی از او برده نشده و هرگز با ذکر نام لعنت نمی شود.
🔺جناب ابوالقاسم حسین بن روح، سومین نایب خاص امام زمان(عج) حتی درباره تظاهر به لعن معاویه نیز بسیار سختگیر بود و احتیاط می کرد. شیخ طوسی در حالات جناب ابوالقاسم حسین بن روح آورده که وقتی مطلع شد شخصی که ایشان او را به کارِ دربانی گماشته بودند معاویه را لعن و دشنام گفته، او را اخراج کردند. از آن پس، آن شخص تا مدتها التماس می کرد که به سر کار خود برگردد، اما جناب حسین بن روح دیگر او را به خدمت قبول نفرمودند. 🔺لعن معاویه با ذکر نامش در میان زیارتهای مأثوره تنها در زیارت عاشورا وجود دارد. البته یک زیارت برای امام حسن(ع) نیز وجود دارد که در آن نیز معاویه با ذکر نام لعنت شده ولی این زیارت مأثور نیست یعنی از معصومان(ع) نقل نشده و در واقع توسط علما تألیف شده است. دعا یا زیارت مأثور، دعا یا زیارتی است که متن آن توسط معصومان(ع) إنشاء شده و علما آن را از معصوم(ع) نقل می کنند. اما دعاهایی که علما از پیش خود ابداع کرده اند و کلام معصومان(ع) نباشد غیرمأثور نامیده می شود. گفتنی است برخی از دعاها و زیارتهای رایج ، غیرمأثور هستند و توسط معصومان(ع) توصیه نشده اند مثل دعای عدیله و یکی از زیارتهای امام حسن مجتبی(ع). 🔸بنابراین با فرض معتبر بودن آن روایات شرایط زمانی گذشته ایجاب میکرد که امامان برای ثابت کردن به یاران لعن کنند اما شرایط کنونی لعن رو ملزوم نمیکند، چون الان روشنگری به اندازه کافی هست و با لعن چیزی پیش نخواهد رفت. منابع : لغیبة، شیخ طوسی، ص386 و بحار الأنوار، مجلسی، ج51، ص357 @shobahat بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
لئوتولستوی:شخص شخیص پیامبراسلام سزاوارهرگونه احترام واکرام می باشد... @Antishobheh 🇮🇷 کانال ویکی شبهه🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe اگه واقعا بین حضرت علی با حضرت ابوبکر وعمر وعثمان اختلافی بوده چرا علی نام بچه هاشو به اسم اونا قرار داده؟ ❇️ پاسخ ❇️ 🆔 @Wiki_Shobhe 1️⃣ بدون تردید شیعیان از یزید ومعاویه بیزارند اما در عین حال برخی از یاران امامان نامشان یزید بوده است مانند یزید بن حاتم از اصحاب امام سجاد،یزید بن عبدالملک، یزید صایغ،یزید کناسی از اصحاب امام باقر، یزید الشعر، یزید بن خلیفه، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحه، یزید بن فرقد ویزید بن مولی حکم از اصحاب امام صادق. حتی یکی از اصحاب امام صادق شمر بن یزید بوده است 📚جامع الرواه،ج1 ص402 آیا می‌توان گفت این ها به دلیل دوست داشتن یزید ویزیدیان بوده است 2️⃣اگر نامگذاری به دلیل ابراز محبت است چرا خلیفه دوم بخشنامه کرد کسی حق ندارد نام پیامبران از جمله پیامبر اکرم را برخود بگذارد. ابن بطال وابن حجر عسقلانی در شرحشان بر صحیح بخاری می‌آورند: "عمر به اهالی کوفه فرمان داد تا نام هیچ پیامبری را بر فرزندان خود نگذارند" 📚شرح صحیح بخاری،ابن بطال،ج9 ص334 📚فتح الباری،ابن حجر،ج10 ص572 3️⃣چرا خلفا نام فرزندان خودرا علی،حسن وحسین، فاطمه نگذاشتند؟اگر نامگذاری دلیل بر دوستی است ایا دوستی می‌تواند یک طرفه باشد؟ 4️⃣اگر نامگذاری دلیل بر ارادتمندی است باید ابوبکر را از ارادتمندان بت بزرگ مشرکین "عزی"بدانیم چرا که وی نام یکی از فرزندانش را عبدالعزی گذارده بود که پیامبر نامش را به عبدالرحمان تغییر داد 📚المستدرک،ج3 ص538 رقم 5999 5️⃣ بسیاری از عرب‌ها در دوره قبل از اسلام، نام فرزندانشان را ابوبکر، عمر و عثمان می‌گذاشتند. این اسم‌ها در زمره اسم‌های رایج آن زمان بود. تعدادی از صحابه پیامبر نام‌هایشان ابوبکر، عمر و یا عثمان است. همه این ها قبل از نامگذاری فرزندان امام علی بدین اسم‌ها است. مانند عثمان بن حنیف. ✔️ حضرت علی می‌گوید: "فرزندم( عثمان را) به نام برادرم عثمان بن مظعون نامیدم" ❗️مقاتل الطالبین،ج1 ص23 ✔️ ابن حجر از علمای شما در الاصابه از 21 تن از صحابه نام می‌برد که نامشان عمر بوده است 📚الاصابه،ج4 ص578 باب ذکر من اسمه عمر ✔️ واز 26 تن از صحابه نام می‌برد که نامشان عثمان بوده است 📚الاصابه،ج4 ص447 ❗️می‌بینیم که نامگذاری به این اسامی در آن زمان کاملا رایج بوده است وبه هیچ وجه این اسامی اختصاص به خلفا نداشته است 6️⃣ اگر علی علیه السلام با ابوبکر وعمر مشکل نداشته است چگونه مسلم نقل می کند که علی علیه السلام ابوبکر وعمر را دروغگو،گناهگار، مکار وحیله گر می‌دانست 📚صحیح مسلم،ج3 ص1378 ح1757 وچگونه حضرت علی در خطبه شقشقیه ( خطبه 3 نهج البلاغه) که علامه امینی در الغدیر جلد 7 ص82 به بعد آن خطبه را از 28 کتاب نام می برد از خلفا مذمت می کند 7️⃣در مبغوضیت خلفا در نزد اهل بیت جای هیچ شکی نیست. علامه مجلسی در بحار الانوار جلد 30 ص145 باب 20 ،173 روایت خاصه در مذمت خلفا از اهل بیت نقل می‌کند ومی گوید اخبار این قدر زیاد است که نمی توان همه آنها را دریک جلد یا چند جلد بحار جمع اوری کنم 📚بحار الانوار،ج30 ص398         ☆○═════════┅ 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
به راستی درآمد این آستان قدس رضوی خرج چه می شود؟ پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe با دستور رهبری انقلاب، «فرار مالیاتی آستان قدس رضوی» تمدید شد, به راستی درآمد این آستان قدس رضوی خرج چه می شود؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✅ مالیات آستان قدس صرف آموزش‌وپرورش می‌شود به گزارش تابناک یزد، وزیر آموزش و پرورش از پی گیری دریافت مالیات از نهادهای تجاری و اداری زیر مجموعه آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام خمینی و نیروهای مسلح خبر داد. مالیاتی که بر اساس مصوبه مجلس کنونی تنها باید صرف عدالت و توسعه آموزشی شود و آیین نامه آن نیز به وزارت آموزش و پرورش محول شده است. منبع: تابناک ۱۳۹۵/۰۲/۱۵ https://telegram.me/joinchat/CebIITwfbYhm2Vzkfrz5bg بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
پاسخ کوبنده امام خمینی به مزدوران امریکا و انگلیس در ایران پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
👆👆👆 ✅◀️پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe در اولین سال‌های دهه شصت و درست زمانی که امام خمینی (ره) تمام هم و غمشان شکل دادن به ساختارهای انقلاب و بنا نمودن ارکان نظام جمهوری اسلامی بود، بودند عده‌ای که با وارد کردن تهمت‌هایی مانند «انگلیسی بودن» و «آمریکایی بودن» به بهترین یاران امام خمینی، تلاش فراوانی کردند تا روحانیت انقلابی را از چشم مردم بیاندازند و با تخریب شخصیت آنان مسیر خویش را برای دستیابی به قدرت فراهم آورند. شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی نمونه بارز این شخصیت‌ها بود که در دهه شصت آماج تهمت‌ها و افتراها از قبیل وابستگی به بیگانگان شد و تقریباً هیچ اتهامی نماند که به ایشان زده نشود. [1] متن زیر بخشی از سخنرانی امام خمینی (ره) در تاریخ 20 مهر 1358 در سمینار دادگاه های انقلاب و حکام شرع سراسر کشور و با موضوع "تلاش دشمن در جهت حذف افراد لایق و تهمت وابستگی به روحانیت" است: "الآن هر کس که در دولت باشد، هرکس که در شورا باشد، هر کس که در دادگاه‌ها باشد، برایش می‌‌گویند. رایج شده است یک همچو مطلبی که بیخود برای اشخاص یک مطالبی می‌گویند. بیجا برای اشخاص یک چیزهایی می‌گویند، باید احتراز بکنند. من نمی‌دانم این مردم چه مردمی هستند. مع‌الأسف در بین جوان‌های ما هم اشخاصی هستند زودباور. به مجرد اینکه می‌گویند فلانی بله، امریکایی است، می‌بینیم که یک عده از جوان‌ها هم باورشان می‌آید که امریکایی است! فلانی انگلیسی است. برنامۀ خود امریکایی‌ها و انگلیسی‌ها این است که اشخاص صحیح را به اسم انگلیسی و به اسم امریکایی ضایعش کنند؛ چون می‌دانند خودشان ضایع هستند! می‌دانند ملت پیش آنها چه جور هست اسم انگلیسی. یک مطلبی بود که از سی‌سال، چهل سال، پیش از این من یادم است که آخوندها را وقتی می‌خواستند، روحانیون را می‌خواستند طرد کنند، می‌گفتند اینها انگلیسی‌اند! خود آنها تزریق می‌کردند که بگویند انگلیسی‌اند برای ضایع کردن. الآن هم امریکایی بیشتر هست در کار. الآن هم اشخاص صحیح را خود آنها تزریق می‌کنند یا عمال آنها تزریق می‌کنند که بگویید این امریکایی است. مع‌الأسف بعض از اشخاص هم که حسن نیت دارند، سوءنیت ندارند، باورشان می‌آید و آنها هم می‌گویند این مطلب را، بدون اینکه بررسی بکنند..."[2] پی نوشت ها: 1. روزنامه جمهوری اسلامی، 11 اسفند 94 2. صحیفه نور، ج 9، ص 289 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe چگونه ممکن است انسان مقدّرات و سرنوشت خود را به دست استخاره بسپارد و با تفّال به قرآن و یا دانه هاى تسبیح تکلیف خود را تعیین کند؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️اولا: «استخاره» در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است .خداوندى که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکیها رهبرى نماید. 🔷معناى این نوع استخاره این است: ❗️هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. ❗️خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد. 🗯این همان استخاره به معناى «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد. ❗️در روایات مى خوانیم:«هیچ بنده باایمانى از خداوند طلب خیر نکرد، مگر این که خداوند خیر را براى او فراهم ساخت» 📚وسائل الشیعه،ج8 ص81 ❗️نتیجه این گونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد و ناگفته پیداست هیچ موحّدى نمى تواند تأثیر خواست و کمک خداوند را در هیچ امرى انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این توجّه، به انسان باایمان نیرو و توان مى بخشد که در برابر مشکلات کارها ایستادگى کند و با تکیه کردن به نیروى لایزال الهى پیش رود. ❗️ثانیاً: درباره استخاره هایى که امروز مرسوم است هرگز مطلب آن طور نیست که در سؤال تصوّر شده است که انسان مقدّرات خود را به دست تسبیح بسپارد. 🗯 بلکه لازم است پیش از استخاره جهات زیر در نظر گرفته شود: 1⃣ استمداد از عقل و فکر: ❗️ خداوند بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروى عقل مجهّز ساخته است. عقل مى تواند در بسیارى از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است. در این موارد هرگز استخاره به تسبیح و قرآن مورد ندارد. 2⃣مشورت با افراد مطّلع: ❗️اسلام بقدرى به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. قرآن مجید مى فرماید «و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست. » 📓شوری38 ❗️ و نیز خداوند به پیامبر خود دستور مى دهد که در کارهاى مهم با یاران خود مشورت کند: «با آنان مشورت کن» 📓ال عمران159 ❗️در این صورت هرگاه نظر قاطعى از افراد با تجربه در کارى ابراز گردید، دیگر موردى براى استخاره باقى نمى ماند. 🗯امّا در صورتى که ابهام کار از طریق عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگى پیدا کرد، در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو مى رود و یک حال بلاتکلیفى، توأم با ناراحتى براى او پدید مى آید. ❗️نخستین فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را از بین مى برد و انسان را از تردید و دو دلى رنج دهنده اى راحت مى کند. 🔴دیگر این که، معناى استخاره در این هنگام این است که از خداوند مى خواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روى خود بسته دیده است از صمیم قلب و با خلوص تمام از پروردگار خود مى خواهد او را از این راه به آنچه صلاح در آن است ـ اعم از فعل و ترک ـ راهنمایى بفرماید. مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعى دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟ ⁉️فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند آیا مى تواند خود را از یکى از فعل و ترک باز دارد؟ بطور مسلّم نه، بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام مى دهد، یا انجام نمى دهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکى از دو طرف، توجّهى قلبى به خدا پیدا کند و از او بخواهد که آنچه مصلحت است براى او از طریق استخاره معیّن فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن از این راه با قاطعیّت و اطمینان بیشترى به راه خود ادامه مى دهد و آن نیز در پیروزى او مؤثر است. 🔷منابع: 📚وسائل الشیعه ج8 ص78 باب6 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ص651 @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe شنیده ام که نماز بدون ولایت قبول نیست آیا صحت دارد یا خیر.لطفا سند قرانی و حدیثی ان را اعلام بفرمایید. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe بله در این باره روایات متعددی در در مجامع روایی ما آمده است که عبادت پرودگار بدون ولایت اهل بیت نقش بر آب است 📚وسایل الشیعه،ج1 ص70 باب 12 📚الفصول المهمه،ج1 ص665 باب 67 📚مستدرک الوسایل،ج1 ص109 باب 12 📚بحار الانوار،ج27 ص166 باب 7 ❗️در روایتی امام صادق فرمود: "اول چیزی که خداوند از بنده روز قیامت می پرسد از نماز وزکات وروزه وحج واجب واز ولایت ما اهل بیت است اگر به ولایت ما اقرار بکند وبمیرد خداوند از او نماز وزکات وحجش را قبول میکند والا هیچ عملی از اورا قبول نمیکند" 📚امالی صدوق،ص256 ❗️حضرت علی فرمود: "اگر بنده ای از شدت سجده گردنش از تنش جدا شود اما ولایت مارا نداشته باشد از او قبول نمیشود " 📚بحار الانوار،ج27 ص167 ❗️امام صادق فرمود؛ "کسی که با اعتقاد شما (شیعیان) در پیشگاه خدا حاضر نشود خداوند از او هیچ حسنه ای را قبول نمیکند واز هیچ گناه او نمیگذرد" 📚الکافی،ج8 ص33 @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe اشتباه خداي محمد در قرآن قرآن در سوره واقعه مردم را سه دسته فرض كرده در صورتي كه در سوره بلد دو دسته !!! تناقض و اشتباه در قرآن ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ نويسنده شبهه به اين نكته توجه نداشته تقسيمات مختلف مي تواند به اعتبار مقسم متفاوت باشد. براي روشن شدن اين مسئله ابتدا مثالي مي زنيم و سپس به متن شبهه مي پردازيم. فرض كنيد بخواهند دانشجويان دانشگاهي را تقسيم بندي كنند. در يك حالت مي توان گفت: دانشجويان اين دانشگاه به گروه هاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا تقسيم مي شوند. و به اعتبار ديگري نيز مي توان چنین تقسیم بندی کرد: دانشجويان اين دانشگاه زن و مرد هستند. 🔶 اين موضوع به اين معنا نيست كه ما حواسمان به تقسيم قبلي نباشد!! تقسيم دوم ( زن و مرد) مورد قبلي را نيز در بر مي گيرد. 2⃣ شبهه فوق به آيات ٧ تا ١١ سوره واقعه و آيه ١٩ سوره بلد مربوط است. در سوره واقعه خداوند مي فرمايد : 💎 «وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً (7) فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ (8) وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ (9) وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (10) أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (11)» ترجمه: و شما خلایق بر سه دسته مختلف شوید (7) گروهى سعادتمندان، اصحاب یمین باشند که چقدر حالشان (در بهشت ابد) نیکوست! (8) و گروهى شقاوتمندان، اصحاب شومى و شقاوتند که چقدر روزگارشان (در دوزخ) سخت است. (9) و (طایفه سوم) آنان که (مشتاقانه در ایمان) بر همه پیشى گرفتند و (در اطاعت خدا و رسول) مقام تقدم یافتند. (10) آنان به حقیقت مقربان درگاهند (11) 💎 💢 كلمه «ميمنه» از ماده «يمن» است كه در مقابل شوم و شومي به كار مي رود. و معنايي مخالف آن دارد پس اصحاب ميمنه افرادي با سعادت و يمن و بركت هستند و در مقابل اين افراد، اصحاب مشئمه يعني صاحبان شومي و شقاوت قرار مي گيرد. ⚜ دسته سوم كه «السابقون السابقون» مي باشند انسان هاي مومني هستند كه دائما در كار خير از ديگران پيشي مي گيرند و حقيقتا مقربان درگاه الهي اند. البته بايد توجه داشت كه آنان نيز جزىي از اصحاب ميمنه هستند ولي با درجاتي والاتر از سايرين و با فضيلت تر. 3⃣ در آيه 18 و ١٩ سوره بلد خداوند مي فرمايد: 💠 «أُولئِكَ أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ (18) وَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ (19)» ترجمه: که آنها اهل یمین و سعادتند (و نامه عمل به دست راست گیرند). (18) و آنان که به آیات ما (قرآن و دیگر کتب آسمانى) کافر شدند آنها اهل شومى و شقاوتند (نامه عمل به دست چپ دارند) (19) 💠 🔳 آيه صرفا به بيان دو گروه كلي پرداخته و فارغ از درجاتي كه افراد تحت اين گروه ها دارند آن ها را معرفي نموده است. 💥 در حقيقت همانند همان مثال دانشگاه كه در ابتدا بيان كرديم هيچ تناقض و اشتباهي در اين آيات نيست. 🔰 با توجه به مطالب بالا بدست می آید که «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» در سوره واقعه در واقع جزء دسته اصحاب ميمنه هستند و قسم سومی در مقابل (قسیم) آنها نیست. ⬅️ کافيست كه بدون غرض ورزي و عناد بنگريم و بيانديشيم. @the14ir بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe اگه تو دنیا وجود نداشته باشه چه ضربه ‌ای به وارد میشه ؟ ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️بهتر است بگوییم : «چه ضربه‌ ای به مسلمانان وارد میشود ؟» ، چون "اسلام" دین خداست و هیچ ضربه‌ ای به آن وارد نمیشود ، خودش آن را حفظ میکند ، وگرنه تا کنون هیچ اسم و اثری از آن نمانده بود . در هر حال لازم است بیاندیشیم که: ✔️اسلام چیست؟ ✔️حکومت یعنی چه ؟ ✔️دین بدون حکومت (هر دینی ، چه حق و چه باطل) چقدر معنا دارد ؟ ✔️چقدر امکان تحقق دارد و خیر و ضرر دنیوی و اخروی مسلمین در چیست؟ 1⃣حکومت چنانچه از نامش پیداست "حاکمیت" است و حاکمیت به این معنا نیست که یک نفر به تاج و تختی برسد و یا یک حزب رأی بیاورد و منتخب آن وارد کاخی گردد ، بلکه حاکمیت بر تمامی شئون فردی و اجتماعی و سرنوشت مردم یک جامعه میباشد .حال این حاکمیت حق کیست و از آن کیست ❓ آیا جز اینست که از آنِ خالق حکیمِ عالَم و انسان میباشد ❓ آیا میشود که حاکم عالم هستی ، خالِق آن "الله جلّ جلاله" باشد ، حاکم نظام خلقت او باشد ، حاکم یوم ‌الدّین (روز جزا و معاد) نیز او باشد ، اما حاکم بر انسانها و جوامع انسانی ، غیر او باشد ❓ حکومت حق و مال کسی است که حُکم و حکمت از او و مال اوست ؛ (القصص،70) 2⃣پس حکومت ، حقِ مالک است و مالک تنها اوست ، حکومت حق هدایت کننده است که هادی اوست ، حکومت حق قادر ما یشاء است که اوست ، حکومت حق کسی است که خلقت به اراده ‌ی اوست و جان ‌ها در ید قدرت اوست و بازگشت نیز به سوی اوست. 3⃣پذیرش حکومت الله جلّ جلاله ، یعنی پذیرش حُکم خدا که توسط نبی و رسولش (ص) ابلاغ شده است و از این رو اطاعت خود را در اطاعت آنان تجلی داده و بر شمرده است ؛ پس حکومت خود را در حکومت انسان کامل و خلیفة ‌الله و مقام "ولایت" ، تکوین ، تشریع و ابلاغ نموده و فرموده است اگر به الله جلّ جلاله و معاد ایمان دارید ، حقیقت و عینت (تأویل) خیر (کمال) و سعادت دنیا و آخرت همین است ؛ (النساء،59) 4⃣بی ‌تردید نه هیچ جامعه کوچک یا بزرگی بدون حکومت میماند و نه جهان . پس اگر حکومت الهی محقق نگردد ، حاکم الهی حکومت نکند ، حتماً غیر او و به طریق خلافِ امر او حاکمیت می ‌یابد و یقیناً میشود حاکمیت "هوای نفس" و "حاکمیت ربّ النوع ‌ها" ، که همان حاکمیت ظلم و جور است. 5⃣اساساً "دین یعنی حاکمیت" . پس از معارف که برای شناخت انسان از حقایق عالم هستی میباشد ، احکام شخصی ، از عبادات گرفته تا مطهرات و اخلاقیات ، همه برای "حاکمیت" انسان بر مملکت وجود خویش است و تمامی احکام اجتماعی ، برای تحقق "حاکمیت" الهی و حاکمیت "حق" بر جامعه بشری میباشد . پس روشن است که اگر حاکمیت اسلام نباشد ، چه میشود / حاکمیت طاغوت‌ های درونی و برونی بر انسان و جامعه مسلط میگردد. و انسان (جامعه) به جای ولایت الله جلّ جلاله که در ولایت رسول الله و اهل عصمت صلوات الله علیه و آله و "ولایت فقه و احکام الهی" تسری یافته است ، ولایت ابلیس و شیطانهای زیر مجموعه از جنّ و انس را گردن مینهد و سلطنت شیطانی را خودش بر خودش مسلط میکند. 🔰چه زیبا و ژرف فرموده که شیاطن (از ابلیس گرفته تا سایر شیاطین) هیچ تسلط و سلطنتی بر مؤمن و متوکل ندارند و فقط بر کسانی تسلط دارند که خودشان ولایت آنها بپذیرند؛ (النّحل، 99 و 100) 6⃣پس اگر حکومت اسلامی بر مملکت وجود و بر جامعه انسانی حاکم نباشد ، اصلاً "اسلامیت" محقق نگردیده است و حتماً جایش را به حکومت طواغیت و مستکبران ظالم میدهد و همه گمراه میشوند و بالتبع در دنیا و آخرت به ضلالت و ذلت کشیده میشوند. 7⃣بی‌ تردید هر حکومتی مستلزم به "دعوت" از سوی حاکمیت و "پذیرش" از سوی مردم است . پس اگر حکومت اسلامی نباشد ، حاکم همه را به سوی خود دعوت میکند ، چه با تبلیغ و فریب و چه با اکراه و تحمیل و چه با زور . و هر دعوتی جز به سوی خدا ، شرک است و هر حرکتی جز در "صراط مستقیم" انحراف و انحطاط است. ♦️سکولاریسم: سکولاریسم یک اسم جدید است ، نه یک رسم جدید . از وقتی "دین" بوده ، دعوای "جدا کردن دین از حکومت و سیاست" هم بوده است . چرا که طواغیت و فراعنه و مستکبران و زورگویان ، حکومت بر مردم و به بندگی و بردگی کشیدن آنها را میخواهند و به اعتقادات نظری آنها کاری ندارند . اما دین حق نه اجازه حکومت به آنها را میدهد و نه اجازه تسلیم به بندگان خدا را میوهد ، لذا تمامی حکومت‌ های غیر خدایی ، با دین مخالف هستند ، اما چون نمیتوانند مردم را از خدا و دین خدا جدا کنند ، میگویند : "دین یک سری باور ها و رفتار های شخصی است و نباید در حکومت وارد شود" در واقع میگویند : حکومت را به ما مستکبران بسپارید ، خودتان آن قدر عبادت کنید که جان از بدنتان خارج شود.
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe آغاز پیدایش ی «جدایی دین از » از چه زمانی بوده است ؟ و چرا میگویند : سیاست بد است و به ویژه به ما طلبه ‌های جوان توصیه میکنند که وارد سیاست نشوید که آلوده میشوید؟! ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️تاریخچه‌ ی غیر مدون اندیشه‌ ی «جدایی دین از سیاست» از همان موقعی آغاز شد که جامعه و ضرورت اداره و تدبیر امور جامعه و تشکیل حکومت یا دولت (بزرگ یا کوچک) شکل گرفته است. چرا که از همان ابتدا دو گروه داعیه‌ ی هدایت ، اداره و حکومت بر جامعه را داشتند. 🔸گروه اول : انبیای الهی میباشند که فقط احکام و اوامر الهی را موجب رشد و کمال فرد و جامعه اعلام نمودند. 🔸گروه دوم : سلاطین ، حاکمان ، زورمداران و گردنکشان هستند که ملت را ملزم به اطاعت از قوانین دلخواه خودشان میدانستند و میدانند. ✔️چنانچه در قرآن کریم میخوانیم ، وقتی خداوند متعال به موسی و هارون (ع) مأموریت داد که به سوی فرعون بروند ، در اولین دستور فرمود که به فرعون بگویید که دست از این قوم بردارند و هدایت آنها را به نبی مرسل بسپارند ؛ (طه ، 47) و آنان نیز چنین کردند . وقتی به نزد فرعون رفتند، نگفتند : آمده ‌ایم تو را به یکتا پرستی دعوت کنیم ، [اگرچه در معنای رسول و دعوت آنها همین معنا نیز جاری است] ، بلکه ابتدا گفتند : آمده ‌ایم تا فرزندان اسرائیل را با ما بفرستی ؛ (الشعراء ، 16، 17) 💥با پیروزی ادیان الهی و طرفداری گسترده‌ ی مردم از انبیاء ، اوصیاء‌ و اولیای الهی ، زورمداران که نمیتوانستند دین را از مردم بگیرند ، سعی کردند با ترفندهای دیگری وارد عمل شوند ، لذا این ساز را نواختند که «بسیار خوب ، شما میتوانید متدین باقی بمانید . اما دین یک مسئله‌ ی شخصی است و نه اجتماعی و سیاسی ، پس دین از سیاست جداست . اهل دین ، امور دینی را اداره کنند و ما (قدرت طلبان) ، سیاست و حکومت را اداره میکنیم. 1⃣حتی در تاریخ اسلام شاهدیم که نه تنها بت پرستان حاکم بر شبه جزیره‌ ی حجاز به پیامبر (ص) وعده‌ ی ثروت و قدرت دادند تا از داعیه‌ی خود دست بردارد ، بلکه در ادامه نیز چنین شد . چنانچه شاهدیم در ماجرای سقیفه و پس از آن چنین شایع کردند که در دینداری ، ایمان ، علم ، تقوا ، درایت و جانشینی حضرت علی (ع) بر اساس ماجرای غدیر خم و ... شکی نیست ، اما دین یک مسئله است و «سیاست و حکومت» مسئله‌ ی دیگری است و اکنون که حضرت رسول اکرم (ص) رحلت نموده است ، مصلحت است که با توجه به مسائل متعددی ، چند صبایی ما حکومت را اداره کنیم. 2⃣پس از شهادت حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز ، معاویه جدایی دین از سیاست را اعلام نمود و پس از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) ، یزید ملعون پایان دین را اعلام نمود . از آن پس نیز خلفا که نه شیعه بودند و نه سنی ، اما باید بر جامعه‌ ی اسلامی حکومت میکردند ، از آن جهت که نمیتوانستند به دروغ ادعا کنند که ما شیعه هستیم ؛ چرا که در آن صورت باید حکومت را به امام عصرشان تسلیم میکردند ؛ ادعا کردند که ما سنی [پایبند به سنت شیخین] هستیم . و امامان یا علما باید به امور دینی بپردازند و ما به حکومت . لذا همه‌ ی ائمه (ع) را به خاطر نقش آنها در سیاست و ترس از سقوط حکومت به شهادت رساندند و نه به خاطر بیان احکام وضو ، طهارت ، غسل و ... 3⃣جدایی دین از سیاست به صورت مدون نیز پس از رنسانس و سقوط حکومت جبار و خرافاتی کلیسا بر جهان غرب شکل گرفت و رفته رفته با ارائه‌ ی نظریات متفاوت و تبلیغات گسترده تکمیل شد . اما برای روشن ‌تر شدن موضوع توجه به نکات ذیل ضروری است: 🔰«دین» به معنای «آیین و روش زندگی» و نیز «سیاست» به معنای «تدبیر امور اداره ‌ی جامعه»‌ اموری نیستند که به یک گروه خاص اختصاص داشته باشند و یا جدا کردن آنها از یکدیگر معنا و مفهومی داشته و یا اصلاً ممکن باشد . لذا «جدایی دین از سیاست» ، دروغی بیش نیست. 🔰با توجه به معانی فوق معلوم میشود که همه‌ ی انسانها «دین» دارند ، منتهی تفاوت یا حتی تضاد در نوع «دین» آنهاست و نه در دینداری و بی‌ دینی . بت پرستی ، و ایسمهای متفاوت امروزی چون : هگلیسم ، مارکسیسم ، کمونیسم ، امپریالیسم ، فمینیسم و ... نیز دین هستند . چرا که تعریفی از اول و آخر و مسیر جهان (جهان بینی) و باید و نباید‌های (ایدئولوژی) منطبق با آن جهان ‌بینی ارائه میدهند و مردم را به سوی آن دعوت میکنند . لذا آنانکه مخالف دین هستند ، در واقع میگویند : دین تو نه ! اما دین من آری! 🔰سیاست نیز امری نیست که کسی بخواهد مخالف آن باشد . همه چه بخواهند و چه نخواهند ، با سیاست (بمعنای عام یا خاص آن) زندگی میکنند . ♦️مثال:
در مسئله ‌ی سیاست به معنای خاص حکومت ، دولت ، قدرت حاکمه و ... ، انسان هر موضعی که بگیرد ، خود نوعی سیاست است . اگر کسی موافق و مدافع سیاستی باشد ، خود سیاست است ؛ اگر مخالف و معارض سیاستی باشد ، خود سیاست است ؛ اگر حرف بزند (بر له یا علیه) ، نوعی سیاست است ؛ و اگر سکوت کند و کنار بکشد نیز نوعی سیاست است . پس گریزی از سیاست نیست . لذا بیش از پیش مشهود است که شعار «جدایی دین از سیاست» ، دروغی بیش برای کنار گذاشتن مردم و تک تازی در حکومت و قدرت نیست. 🔰با توجه به نکات فوق معلوم میشود که پس هیچ دینی (اعم از ادیان الهی و یا مکاتب بشری) وجود ندارد که درباره‌ ی حکومت ، سیاست ، دولت ، قدرت و ... ، نظر و باید و نبایدی نداشته باشد . حتی سکولاریسم ، نیز نوعی سیاست را دیکته میکند . و امر و دعوت به «جدا دانستن دین از سیاست» نیز خود دیکته‌ ی نوعی سیاست است 🔰علت تبلیغ بر علیه ورود به مسائل یا امور سیاسی نیز ناشی از حیله‌ ی قدرت طلبان مستکبر و حماقت برخی به اصطلاح متدین است . میگویند : وارد سیاست نشوید که کثیف و آلوده میشوید ! غافل از آنکه کنار کشیدن به هنگامی که انسان متدین باید در صحنه باشد ، خود سیاستی بسیار کثیف و آلوده است . در واقع سیاست تسلیم ، شرک ، پذیرش تحقیر ، استعمار ، استثمار و استحمار (خر کردن) است که توسط مستکبرین شیطان پرست ترویج میگردد. 🔰البته باید توجه داشت که فرق است میان «سیاست» با «سیاسی کاری» به اصطلاح امروزی . سیاست یا شرکت در امور اداره‌ ی جامعه ، یا همان حکومت و دولت ، امری الهی ، عقلی و فطری است و چنانچه بیان شد ، احدی را امکان گریز از آن نیست ، اما «سیاسی کاری» ، به معنای دغل بازی ، زد و بند ، باند بازی و ... ، نتیجه ‌ی همان اندیشه ‌های ماکیاولی است . لذا شاهدیم که حضرت امام خمینی (ره) خطاب به حکومت ظالمانه‌ ی پهلوی که شایع مینمود سیاست کثیف است و علمای محترم و پاک و طاهر و مؤمن و ... ، نباید وارد آن شوند ، بدین مضمون فرمود که اگر منظورتان از سیاست ، همان «پدر سوخته بازی» است ، آن مال شما و ما دخالت نمیکنیم . اما سیاست به معنای اداره‌ ی امور حکومتی مردم ، چیزی نیست که دین در آنجا سکوت کرده و بگوید : بیان احکام وضو ، طهارت ، غسل ، نماز ... و سایر عبادات شخصی با خدا ، و بیان احکام و اجرای مابقی امور اجتماعی و سیاسی مانند : حکومت ، دولت ، ولایت ، جنگ ، صلح، اقتصاد ، قوانین اجتماعی و ... ، با گردنکشان خودتان . نماز خواندن و تلاوت قرآن کریم (بدون عمل) ، دعا و توبه و ... ، با آحاد مردم ، اما اداره‌ ی استعدادهای سیاسی ، حکومتی ، اقتصادی ، بهره ‌وری از منابع و انرژی‌ ها و ... با یک عده‌ ی خاص که با قدرت و زور به حکومت رسیده ‌اند ❗️ آخر این چه جور دینی است و یا اساساً چه گونه خدایی است ❓ لذا شاهدیم تمامی کسانی که شعار «جدایی دین از سیاست» سر میدهند ، اگر چه قیافه ‌ای مقدس مأب به خود بگیرند ، خواسته یا ناخواسته در راستای سیاستها ، اهداف و منافع آمریکا و سایر شیاطین بزرگ و کوچک حرکت میکنند. 🔍 @Sho1bahat 👥 http://www.x-shobhe.com/print/577.html بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe «تفکر سکولار» چیست؟ آیا در تضاد با «تفکر مهدوی» است؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe شایع ترین تعریف در مفهوم سکولاریسم، جدایی دین از سیاست است. اما تعریف دقیق سکولاریسم را می توان این گونه بیان کرد: «نوعی طرز تفکر نسبت به حقایق هستی براساس یافته های «مادی دنیوی» بدون تکیه یا مبنا قراردادن راهکارهای دینی و معنوی.»[1] چند کلیدواژه در تفکر سکولاریسم وجود دارد، از آن جمله است؛ علم باوری، عقل بسندگی، شکاکیت معرفتی. اساس سکولار بر این مبنا چیده شده است که در این عالم به عقل و علم بشر بسنده کن و ماوراء و فراماده را به فراموشی بسپار. چرا که قابل اثبات با ابزار تجربی نیستند و انسان را به مرحلۀ شکاکیت معرفتی می رسانند. از این رو در این عالم چیزی ارزش دارد که بتوانی آن را با ابزار تجربه درک و حس کنی و الّا وجود آن را نفی کن. در مورد گزاره های دینی نیز با این ادعا که این گزاره ها دست نایافتنی و فراتر از عقل هستند، و عقل انسان توانایی اثبات امور متافیزیکی را ندارد، در صدد نفی و رد گزاره های وحیانی می باشند. تکیه به علوم تجربی به عنوان ابزار معرفتی علی رغم این که آثاری در پیشرفت صنعت و تکنولوژی داشته است، ولی منحصر شدنِ به آن، سبب جدایی از نیازهای فرامادی و معنوی بشر گردیده است. این عملکرد چالش های عمیق نظری و عملی در نیمۀ دوم قرن بیستم به بعد را موجب شده است. تهدید جامعۀ بشری به وسیلۀ دو جنگ جهانی، افسارگسیختگی و ابتذال فرهنگی و جهت گیری به طرف حیوانیت مدرن با استفاده از تکنولوژیِ صرف، زنگ خطر نیاز به معنویت و تکیه بر نیازهای فرامادی را حتی در ذهن برخی دانشمندان غربی به صدا در آورده است. در حالی که مکتب اسلام به عنوان غنی ترین و کامل ترین مکتب در جهان، تکیۀ مشخصی بر امور غیرمادی دارد. خداوند در سورۀ بقره صراحتاً از ایمان به غیب سخن می گوید: «الذین یومنون بالغیب...»[2] کلمۀ غیب بیش از 40 بار در قرآن بکار رفته است. از مهمترین مرزهای تفکیک ایمان و کفر، مسئلۀ غیب می باشد. تجربه گرایان برای خود در دنیا دیواری کشیده اند و خود را در چهارچوبِ آن محصور کرده اند و به زندگی حیوانی بسنده کرده اند. در حالی که مومنین حصار ماده را کنار زده اند و با ایمان به غیب و فراماده درصدد درنوردیدن آن به سمت نور و تعالی هستند.[3] سکولار معتقد به فراماده نیست، و هر چیزی غیر از ماده را نفی می کند. دقیقاً نظر مقابل سکولار نظر اسلام است که معتقد به ماده و فراماده است. از مصادیق فراماده ایمان به غیب می باشد. ایمان به غیب موارد متعددی دارد. از مهمترین مصادیقِ آن، ایمان به امام غائب است. ایمان به امام غائب و ناظر دانستن ایشان بر اعمال و رفتار، وسیله ایست برای تعالی و رشد فرهنگی انسان. و این تفکر، متناقض تفکر سکولاریسم است که انسان را محصور به ماده کرده و نتیجۀ آن، به اذعان دانشمندان غربی به ابتذال فرهنگی و انحطاط بشریت تبدیل شده است. متن کامل: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=295307 منبع سایت تبیان https://tlgrm.me/pasokhgoyan/583 http://shayeaat.blogfa.com/post/300 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در عجبم، برهنگی زنان عریان را دیدیم و فریاد کشیدیم اما پاهای برهنه کودکان شهرمان را دیدیم و سکوت کردیم شاید هنوز راه درازی در پیش داریم تا بفهمیم که گناه برهنگان را به پای خودشان خواهند نوشت اما گناه پاهای برهنه را به پای ما ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🔵🔵پاسخ اجمالی: ✳️برهنگی زنان و فقیر دو مقوله ایست کاملا جدا. که نویسنده با زیرکی کامل خواسته از ی کودکان برای سرپوش گذاشتن بر استفاده کنند. ✳️برهنگی زنان حاصل ست و برهنگی کودکان حاصل پاهای برهنه ی کودکان حاصل ظلم کسانی ست که یا ندارند یا از دین استفاده میکنند. ✳️هر کجا فقری هست در پشت آن نهفته است که اگر باور بر خدا و آخرت وجود داشت بر بشر خشکیده میشد. ✳️اسلام بدور از دین و و و کمک به همه ی دنیا را بر خود لازم میداند. که این بزرگترین فریاد انساندوستی ست. ✳️اسلام برای حمایت از فقرا آموزه هایی دارد که برخیشان نه تنها مستحب بلکه واجبند. و ، صدقه، نذر و احسان و.... اینها همه نشان از آن دارد که مبارزه با فقر از برنامه های اصلی اسلام است. ✳️پس آنانکه دغدغه ی دین دارند قطعا فریاد مبارزه با فقرشان رساتر و بلندتر از بقیه ی فریادهاست. اما؛ مقوله ی برهنگی زنان، تنها عملی شخصی نیست، بلکه آن در جامعه دامنگیر سایرین نیز میشود. همچنانکه نتایج آن را در فرهنگ غرب و دامنه های آن را در داخل کشور بوضوح میبینیم. ✳️فرهنگی که با برهنه کردن زنان زمینه ی انواع را در درون جامعه فراهم میکند. ✅اگر هر کسی بر وظیفه ی خود کوتاهی نکند، گناه کس دیگری را بر گردن او ننویسند. خواه در برابر انحرافات باشد خواه در مقابل پاهای برهنه ی کودکان. @Forqanecybery بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg