◀️شبهه #شماره_1730
⛔️ شبهه ⛔️
@Wiki_Shobhe
اسلام را به دو علت در #تبلیغات سایبری و برخی محیط دانشجویی نقد میکنند : یکی #ازدواج های #پیامبر اکرم (ص) و دیگری #جنگ های ایشان.
💡هشتگ کلیدی: #شبهات_پیامبر
❇️ پاسخ شبهه: ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
✳️ طراحان و مبلغان اینگونه شبهات علیه اسلام ، نه تنها هیچ اعتقادی ندارند، بلکه متأسفانه هیچ شناختی نیز نسبت به اسلام ندارند، بلکه فقط موظف هستند از هر راه و طریقی که شده شبهه ای در اذهان مخاطبین ایجاد کنند. وگرنه آنها نیز میدانند که اسلام هر چه باشد، از دو حال خارج نیست، یا یک دین الهی است و یا دست کم یک مکتب ؛پس اگر اعتقادی به خدا و دین ندارند، باید به اسلام به عنوان یک مکتبی که حدود دو میلیارد پیرو دارد و در این عصر تمدن و تکنولوژی و ارتباطات نیز هر روز به طرفدارانش اضافه میشود نگاه کنند و مورد نقد قرار دهند. یک دین یا یک مکتب اصولی دارد و فروعی که در راستا و منطبق با آن اصول است .
♦️مثال :
در مکتب فرویدیسم غریزه ی جنسی زیربنا است و ارضای غرایز هدف تکاملی انسان ؛ در مکتب مارکسیسم اقتصاد زیربناست و نظام خلقت بر اساس اصول دیالیک تیک تعریف میشود و انسان ابزار تولید است ؛ در مکتب لیبرالیسم سرمایه داری زیربنا است و نظام خلقت بر اساس اصول ماتریالیمسی تعریف میشود و انسانها به درجات متفاوت تقسیم میشوند و هر یک باید تابع قوانینی باشند ...و در دین یا مکتب اسلام «توحید» زیر بنا میباشد و نظام خلقت و هدایت بر اساس هدایت تکوینی و تشریعی (اصول دین) تعریف میشود و انسان باید رشد کرده و مراتب کمال را تا خلیفة الهی طی کند . هر یک از این نگاه ها به هستی و جهان خلقت و از جمله انسان و کمال او ، نوعی «جهان بینی» است و رسیدن به هر هدفی نیز مستلزم قوانین و ضوابطی در عرصه های متفاوت شخصی و اجتماعی میباشد که به آنها شرع ، قانون ، ایدئولوژی ، فقه یا گاهی مانیفست نیست اطلاق میگردد . پس ، رد یا قبول کردن هر نوع از جهان بینی ها ، مستلزم شناخت آن و ارائه استدلالها و براهین عقلی و منطقی است .
♦️مثال :
در جهان بینی ماتریالیسمی اصل اصالت ماده نقد و رد میگردد ؛ در جهان بینی مارکسیسمی با نقد عقلی اصول آن [مانند تضاد در شی واحد] نقد و رد صورت میپذیرد ... و اگر کسی میخواهد بر اسلام نقدی وارد نماید نیز باید به اصول پنج گانه ی آن را که همه از جهان بینی توحیدی اش نشأت میگیرد ایرادی وارد نماید . لذا اینکه پیامبر اکرم (ص) یک همسر داشته است یا چند همسر و یک جنگ کرده است یا چند جنگ ، نه دلیلی به اثبات توحید و سایر اصول جهان بینی اسلام است و نه دلیلی برای رد آن . کدام عقلی سلیمی میتواند مدعی شود که ما تاریخ اسلام را مطالعه میکنیم و میبینیم که اگر پیامبرش یک همسر داشت ، پس عالم خدایی دارد و به خودی خود خلق نشده است و خلقت حکیمانه و هدفدار است ، پس خالق علیم و حکیم خود باید هدایت خلقش را بر عهده گیرد ... و در نهایت معادی هم هست . اما اگر بیش از یک زن اختیار کرده بود ، پس ثابت میشود که خدایی نیست ، عالم بر اثر یک تصادف به وجود آمده است ... و به جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی خدشه وارد است ؟!
1⃣اما راجع به ازدواجهای ایشان [صرف نظر از تحلیل و حکمت آنها] نیز همینطور است . کافی است توجه کنیم که مقوله روابط بین زن و مرد که ازدواج تنها نوع سالم و مفید آن است ، از دیر باز تاکنون ، هر عصر و هر نسل و هر جغرافیا و قومی ، از فرهنگ و رسوم خاص خود برخوردار بوده و هست . و یکی از دلایلی که اسلام میفرماید ازدواج هر قومی مورد قبول است ، همین است . و به همین دلیل است که اسلام حتی برخی از انواع ازدواجهایی را که مغایر با احکام اسلام میباشد ، ولی قبل از اسلام صورت پذیرفته است میپذیرد.
♦️مثال :
👇ادامه پاسخ👇