eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
16.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
14 فایل
. ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ 📲ارسال شبهات و شایعات👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . .
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ای ایرانیان, من برای دفاع از جان و مال و ناموس شما با تازیان مسلمان بیابانگرد وحشی که به ایرانتان حمله کرده بودند جنگیدمو کشتخ شدم. چرا از من یادی نمیکنید؟! من جان شیرینم را در راه دفاع از وطنتان ایران از دست دادم.چرا برایم اشکی نمیریزید؟؟! گناه من چه بود که در راه دفاع از ناموستان کشتخ شدم و شما برای قاتلان من 1400 سال است که هر سال مراسم عزاداری میگیرید؟!! چرا از من یادی نمیکنید؟؟ گناه من چه بود؟! من یک سرباز ساسانی هستم ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ای هم میهن درود✋ من روستایی زاده ای هستم، از نژاد کشاورزان [دهگانان].شاید شگفت زده شوی از گفتارم، چرا که در زمان تو کشاورزی یک پیشه است، نه یک نژاد، اما در دوران ما این گونه نبود.موبدان آتشکده، این اندیشه را گسترش می دادند که، آدمیان از چند طبقه ی نژادی هستند.شاهان باید همیشه شاهزاده باشند و دبیران همیشه دبیرزاده و دهقانان، دهقان زاده[واستریوشان].حتی روزی موزه فروشی [کفشگری] به کاخ انوشیروان بیدادگر رفت و گفت تمام دارایی ام را بگیر، اما بگذار تا پسرم نوشتن و خواندن بیاموزد. او گفت اگر چنین کنم روزی شاهزاده‌ای به کفش گر زاد ه ای نیازمند خواهد شد، از این روی نخواهم گذاشت[1]. موبدان هر روز خرافه ای جدید می ساختند،یک روز می گفتند👇 «به زن باردار، از ادرار گاو بخورانید»[2]. روز دیگر می گفتند👈«در ادرار گاو تن را شستشو نمایید»[3]. 👈«یک روز پیکری از اهورا مزدا شبیه به یک مرد در نقش رستم می ساختند و می گفتند این خداست، که دیهیم شاهی را به اردشیر می دهد»[4]. و خرافه های فراوان دیگر...🤔 👈«در لشگرکشی ها و کشور گشایی ها ،به سراغ ما می آمدند[5]،تا دوشادوش برده هایی که از جنگ های پیشین، به بند آورده بودند، برایشان آدم هایی را که نه می شناختیم کیستند و نه می دانستیم گناهشان چیست پاره پاره کنیم». در واپسین جنگ من در سپاه یزدگرد سوم بودم.و تازیان، بسیار پر توان و با انگیزه پیش روی ما.آنان همگی لباسی از کرباس به تن داشتند و فرماندهانشان از سپاهیانشان، تنها با یک پرچم شناخته می شدند.روزی پنج بار پرستش می کردند و با نظم فراوان، همگی در پیشگاه خدای یکتا به خاک می افتادند.ولی در سپاه ما افسران از سر تا پای پوشش های گران قیمت و گوهر نشان، به تن داشتند.سوار بر فیل بودند و ما را که زمین ها و خانواده هایمان را رها نموده و پیاده بودیم، با زنجیر به هم دوخته بودند که نکند بگریزیم[6]. از همه چیز شگفت آور تر،این بود که چندین هزار ایرانی در سپاه تازیان به جنگ ما و سپاه ساسانی آمده بودند[7]. با این همه نمی دانم چرا شاهنشاه یزدگرد، زودتر از آنچه کسی گمان می کرد گریخت و همراه خود هزار یوزبان و هزار رامشگر و هزار آشپز برد.شنیدم که شهر به شهر می گریخت و در پایان، آسیابانی در مرو او را کشت[8]. نمی دانم، پس از ما چه شد و بر ایران چه رفت؟ آیا شعر و ادب پارسی رشد کرد ؟ آیا کفشگر زاده ها توانستند درس بخوانند ؟ آیا ایران توانست بجای زور شمشیر، فرهی دانش و فرهنگش را به رخ جهانیان بکشد؟ آیا دانشمندان به نامی در ایران پیدا شدند؟ 🤔🤔✅ ❇️منابع❇️👇👇👇 ✅1⃣⏪(شاهنامه فردوسی ، فهرست لشگرکشی کسری به روم/همچنین کریستین سن تاریخ ساسانیان). ✅2⃣⏪(وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 128). ✅3⃣⏪( وندیداد، ترجمة دکتر موسی جوان، ص 240). ✅4⃣⏪(کتیبه نقش رستم، در نزدیکی تخت جمشید،). ✅5⃣⏪(تاریخ ویل دورانت، ج4،ص173-174). ✅⏪(از همین روی به نبرد قادسیه نبرد ذات السلاسل یا زنجیرها می گویند). ✅7⃣⏩( Elton L. Daniel, The history of Iran, p68, Greenwoo). ✅8⃣⏪(کریستین سن، تاریخ ایران در زمان ساسانیان، ص 528). ✅✅✅ 💠منبع: کانال آنتی شبهه💠 https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg