💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
خانه داری شغل با ارزشیست - قسمت دوم
خوب این هم بخش دوم " خانه داری شغل با ارزشیست ... " که بخش اولش رو چند روز پیش اینجا براتون گفتم ... ( لطفا اگر دوستانی هستند که بخش اول رو نخوندن، اول اون رو مطالعه کنند، تا خالی الذهن وارد بحث نشن.)
دوباره یادآوری میکنم که من به هیچ وجه ادعا نمیکنم این مطالب که من میگم مو لای درزش نمیره و یا برکات شغل مقدس خانه داری فقط محدود به همین موارد هست ... اینها چیزهایی هستند که به ذهن محدود من رسیده، و من اونها رو مبنای عملم قرار داده ام ... شما دوستان نازنین میتونین درباره شون فکر کنید و هر طوری که صلاح میدونید درباره زندگیتون تصمیم بگیرید ...
با این مقدمه بحث رو ادامه میدیم ...
۲ - یکی دیگه از فواید اینکه آدم کارهای خونه ش رو خودش انجام بده، اینه که یه جورایی با نفسش جهاد کرده ... نفس من خیلی خوشش میاد که من فکر کنم برای خودم کسی هستم و شانم والاتر از این حرفهاست که بخوام کارهای پیش پا افتاده انجام بدم ... اینکه کسی بیاد و به کارهای خونه برسه و آدم بتونه بهش بگه این کار رو بکن و فلان چیز رو فلان جا بذار و ... حس خیلی خوبی داره، حتی اگه این دستور دادن در کمال ادب باشه و شان اون کارگر هم مراعات بشه ... این کار فی نفسه یه عامل خوب برای ارضای هوای نفسه ...
اما انجام کارهای خانه جلوی کبر و غرور رو میگیره، و به آدم یادآوری میکنه که اونقدر ها هم محور جهان هستی نیست که همه موظف باشن کمر بسته درخدمتش باشند ...
در کتاب آداب و رسوم فرهنگ جبهه این موضوع خیلی زیبا شرح داده شده که بچه ها - مخصوصاً فرماندهان – چطور شبها یواشکی لباسهای همه رو می شستند، کفشهای همدیگه رو واکس میزدن، یه جوری که کسی نفهمه چادرها و سنگرها رو مرتب میکردند، ظرفها رو میشستن و ... خلاصه هر کاری رو انجام میدادن تا منیتشون بشکنه، و یادشون نره که هرکی هستن و هر عنوانی که دارن، در واقع یک بنده ی ناچیز خدا بیشتر نیستن!
در صفحه ی ۹۴ این کتاب میخوانیم: " غالبا برگ برنده دست بچه هاست. هر سازی را که نفس سرکش کوک کند، و هر راهی را که هوای نفس جلوی پای آنها بگذارد، بچه ها حرف خودشان را می زنند و راه خودشان را می روند. گاهی با شستن توالتها و تمیز کردن مجاری فاضلاب غرور را سر جایش می نشانند، و گاهی در نیمه شب با رفتن به دور دست و تهیه آب برای دستشوییها و همینطور پر کردن تانکرها و آفتابه ها سر راه تن پروری سبز میشوند.
گاهی با جارو کردن سنگر و شستن ظروف غذای دیگران به نحوی که متوجه نشوند، واکس زدن پوتینهای بچه ها وقتی همه خوابیده اند، و شستن لباسهای جمع شده در تشت که اشخاص خیس کرده اند تا صبح آنها را بشویند، و یک وقت با نگهبانی به جای دوستان و در هوای سرد و ساعتهای نیمه شب .
خلاصه هر کس بنا بر شان خود راه و روشی دارد برای خرد کردن دنده های نفس شیطانی که که هزار رنگ دارد و همه راهها را هم بلد است ... "
خوب، حالا ما در خونه اینهمه کار حاضر آماده جلومون هست ... فقط کافیه یه نیت قربه الی الله کنیم، و بریم برای جهاد اکبر ... بریم برای شکستن بت منیّت ها و خودپسندیها ،و آسمان به آسمان روحمون رو تعالی بدیم ...
۳ - یک فایده دیگه این هست که زنی که مدام داره به زندگیش زسیدگی میکنه، ناخودآگاه در جریان امور اهل خانه قرار میگیره و از قرائن و نشانه هایی که اونها از خودشون بجا گذاشته اند، با روحیاتشون بیشتر آشنا میشه و چه بسا مشکلاتشون رو زودتر و بهتر متوجه میشه ...
من بارها شده موقع رسیدگی به اتاقها و مرتب کردنشون متوجه یه مشکلات یا عادتهای بدی که داشت در بچه ها شکل میگرفت، شده ام و موفق شدم به موقع اقدام کنم و جلوی نهادینه شدنش رو بگیرم.
مثلا یه بار دیدم هر بار میرم اتاق خانوم کوچولو رو مرتب میکنم میبینم یک عالمه دستمال کاغذی خورد شده پشت تختش ریخته ... اول گذاشتم به حساب بازی، اما وقتی تکرار شد یه بار این موضوع رو در قالب قصه مطرح کردم و قصه یه خرس کوچولویی رو براش گفتم که هی پشت تختش دستمال خورده ریخته بود. ازش پرسیدم به نظرت چرا خرس کوچولو این کار رو میکرد؟ و اون بدون معطلی گفت: من میدونم چرا ... حتماً "گرگ دستمال خور" اومده بوده سراغش! و بعد برام گفت که یکبار که داشته توی یه مهمونی با بچه ها بازی میکرده، شنیده اونا داشتن به همدیگه می گفتن یه گرگ بدجنسی هست که شبها میاد سراغ بچه ها. و فقط راهش اینه که براش پشت تخت دستمال خورده بریزی تا سرش گرم بشه و نیاد سراغت! ...
#پست_نود_و_سوم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_نود_و_سوم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
خوب این خیلی بد بود که بچه شبها چنین ترس عظیمی رو تجربه کنه ... با همدیگه درباره ش حرف زدیم و چند شب کشیک کشیدیم و دیدیم حتی اگه دستمال نریزیم هم گرگی نمیاد و خلاصه به لطف خدا مشکل حل شد.
این مثال رو میشه تعمیم داد به همه افراد خانواده ، و اینکه این دقت و این سوال فقط برای یه مادر ممکنه مطرح بشه ... در حالیکه خدمتکار اون دقت نظر رو نداره و صرفا از لحاظ فیزیکی کارها رو انجام میده. و چه بسا هم هی توی دلش غر بزنه که عجب بچه ای هست که هی دستمال میریزه و کار آدم رو زیاد میکنه!
۴ – خانه حریم مقدس یه خانواده ست، و بهتره زیر و بمش رو فقط خود افراد اون خونه بدونن و بشناسن. من به خاطر اینکه بین دوستان و خانواده مون اکثر خانمها شاغل هستند و معمولا کسی رو دارن که هفته ای چند بار میره و به امورات خونه میرسه، شنیده ام چندین بار تا حالا پیش اومده که اون خدمتکار مشکلاتی برای خانواده بوجود آورده، یا رابطه هایی با افراد خانواده برقرار کرده ... یا مثلا درحین کار متوجه اسراری از افراد اون خونه شده و همون رو بهانه اخّاذی قرار داده و ...
البته قبول دارم که توی هر شغلی خوب و بد هست، اما از قدیم گفته اند " اگه برات مهمه که کاری بی مشکل انجام بشه، خودت انجامش بده! " ... من فکر میکنم در زندگی یک خانواده ، خانه یه رکن مهم هست که به این سادگیها نمیشه درباره ش ریسک کرد ... خوب وقتی کار کردن زن توی خونه و رسیدگی و توجهش به امور تا این حد برکات داره، چرا آدم بیاد و نه تنها اونها رو از دست بده، بلکه هم هزینه ای به اقتصاد خانواده تحمیل کنه، و هم حریم امن خونه رو به مخاطره بندازه؟
۵ - تمام اینها رو گفتم ... اما این رو هم بگم که این به این معنا نیست که همه بار کارهای خونه باید به دوش زن باشه ... باید در حین انجام کارها حواسمون باشه که به ترفندهای مختلف روحیه تعاون رو در افراد خانواده زنده کنیم ... باید فرهنگ سازی کنیم تا افراد خانواده ( مخصوصا بچه ها ) در مقابل زحمتهای خانم خونه بی تفاوت نباشن و خدای نکرده اون رو با خدمتکار اشتباه نگیرند ...
اصلا یاد دادن مهارت انجام کارهای شخصی که برای گذران زندگی لازم هست ( مثل غذا درست کردن، ظرف شستن، مرتب کردن محل زندگی، اتو کردن لباس و ... ) یکی از وظایف مهم والدین هست و پسر و دختر هم نمیشناسه. همه باید بلد باشند از پس خودشون و زندگیشون بر بیان و بتونن یه حداقلهایی رو برای خودشون تامین کنند. این خیلی زشته که یه پسر یا یه دختر نوجوان بلد نباشه لباس خودش رو اتو کنه، یا اتاقش رو مرتب کنه و ...
اما آیا این روزها جوانها و نوجوانها اینطوری هستند؟ یا به طرز وحشتناکی در هر امر کوچکی به پدر و مادر وابسته هستند ؟... چطوری میشه این روحیه مشارکت رو در اونها ایجاد کرد؟ ...
مفتخرم که بگم باز هم کلید این امر دست مادر هست و نوع نگاهش به امر مهم خانه داری ...
چطوری؟ ... عرض میکنم خدمتتون :
دیدین بعضیها اینقدر با اشتها میخورند که حتی بذغذا ترین آدمها هم در کنارشون به اشتها می افتند؟ دقت کردین که میزان ذوق و شوق، و انرژی که آدمها برای کاری میگذارند، با تمایل سایرین به انجام اون کار نسبت مستقیم داره؟ ... اصلا این یک اصل در روانشناسیه که نوع رویکرد ما به یک موضوع، روی تاثیر گذاری حرفمون بر دیگران اثر مستقیم داره، و البته عکسش هم صادقه و اگه آدم کاری رو ازته دلش دوست داشته باشه، ولی دیگران رو ازش نهی کنه، اون نهی، بازدارندگی چندانی نخواهد داشت ... همون ضرب المثل " رطب خورده، منع رطب چون کند؟ " ...
بچه ها از کی باید یاد بگیرند که کار خونه لذتبخشه؟ از مادری که مدام نق میزنه و خودش رو کوزت میدونه و فکر میکنه با انجام کارهای خانه، داره " گوشه این خراب شده، حروم میشه" ؟ ... بچه ای که یک بار هم ندیده مادرش از انجام کارها خوشحال باشه و لذت ببره؟
خوب معلومه اون مادر همیشه دست تنها خواهد بود و هیچکدوم از افراد خانواده بهش کمک نخواهند کرد، مگر با اکراه و اجبار ... برای همینه حتی اگه کمک کنند هم، نتیجه کار دلخواه نیست و مرحله دوم غر زدنها شروع میشه که : "بدتر کار رو خراب کردین" و "شماها عرضه هیچ کاری رو ندارین" و "اگه من بمیرم اینجا رو کثیفی از جا برمیداره" و ... و تمام حرفهایی که باعث میشه خاطره بدی از انجام این کارها در ذهن بچه ها نقش ببنده.
قراره بچه ها از ما درس زندگی بگیرند ... قراره ما اولین و بهترین معلم برای اونها باشیم ... اما اگه خودمون زندگی کردن رو بلد نباشیم، چه توقعی میشه داشت؟ ...
باز هم مطلب طولانی شد و مجبورم به همین مقدار بسنده کنم و ازتون بخوام درباره اینها فکر کنید ... اگر خدا بخواد در قسمت بعد مطالب رو تکمیل میکنم، و با یک جمع بندی مهم به اتمام میرسونم ...
#پست_نود_و_سوم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
هدایت شده از ⚘خیریه مهر مادری⚘
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
#گزارش_فعالیت
با مدد خدای مهربان روز چهارشنبه پنجم آبان ۱۴۰۱ بازدید از بخش زایمان بیمارستان ولایت دامغان توسط سرکار خانم طاهریان مدیر خیریه مهر مادری به اتفاق یکی از اعضای خیریه با هماهنگی قبلی و زحماتی که به سرکار خانم کبیریان داده شد صورت گرفت . این دیدار به منظور تقدیر از مادران عزیزی بود که آن روز نوزادشان متولد شده بود. 👶 چهار نوزاد مبارک و دوست داشتنی. که ان شاء الله از یاران و سربازان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشند🙏
💌 در این دیدار صمیمانه، از جهاد فرزند آوری این چهار مادر تقدیر شده و علاوه بر شاخه ای گل🌷 هدایایی ناقابل🎁 از جمله یک جلد کتاب تربیت کودک و کارت هدیه از طرف خیریه و نماینده محترم دامغان در مجلس شورای اسلامی تقدیم شده و سلام ایشان هم به این مادران جهادگر ابلاغ شد.
گفتنی است یکی از این مادران فرزند پنجم خویش را به دنیا آورده و یکی دیگر از آنها تنها شانزده سال داشت😍
💠 در انتهای این دیدار در نشستی صمیمانه با مسئولین دلسوز و دغدغه مند بخش زایمان بیمارستان، مشکلات و مسائل این قسمت مورد بررسی قرار گرفت تا ان شاء الله به مرور با همکاری مسئولین مرتفع گردند.
#ماشاءاللهلاقوهالاباللهالعلیالعظیم
#فرزند_آوری #وقتی_نیست 🇮🇷
#ایرانم_برای_ظهور_جوان_بمان 🇮🇷
#جمعیت_مولفه_قدرت 🇮🇷
#نوبت_جهاد_ماست 🇮🇷
⚘خیریه مهر مادری⚘قدمی به سمت فرزندآوری و زمینه سازی ظهور
💕@mehremadarii
هدایت شده از ⚘خیریه مهر مادری⚘
بسم الله الرحمن الرحیم
✨امروز ۱۴ آبان ماه است✨
طرح ۱۴×۱۴ طرحی در زمینه تشویق فرزندآوری و افزایش جمعیت/ ۱۴ هر ماه ۱۴ هزارتومن به نیت چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین
شماره کارت #خیریه 💕مهر مادری💕
6037697647366746
جهت دریافت کمکهای مردمی
✅جهت درمان زوج های نابارور👌
✅تشویق به فرزند آوری👌
✅کمک هزینه به خانواده های جوان و پرفرزند👌
و مواردی در این راستا...
هر یک ازما به نیت افزایش نسل شیعه اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و لبیک گفتن به امر امام خامنهای درحد توان اقدام نماییم...
در حد توان در گروهها و کانالهامون این طرح را تبلیغ کنیم... لطفا رسیدهای این خیر کثیر را به این آیدی ارسال کنید:
@rahi313
#نوبت_جهاد_ماست #وقتی_نیست
#ما_میتوانیم #فرزند_آوری
⚘خیریه مهر مادری⚘قدمی به سمت فرزندآوری و زمینه سازی ظهور
💕@mehremadarii
هدایت شده از فرزندِ ما، من دیگر ما ست💗
📣دوستان بزرگوار این خیریه👆 صدردصد مورد اعتماد ماست... با هر توان مالی در این خیر کثیر شرکت کنید... در ساختن نسلی سالم و صالح و مقدمه ساز ظهور...
اللهم عجل لولیک الفرج🇮🇷
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
خانه داری شغل باارزشیست - قسمت سوم
این هم بخش سوم ... لطفا اگر بخش اول و دوم مطلب رو نخوانده اید، اول اونها رو بخونید و بعد اینجا رو ، تا توالی مطالب رو از دست ندین و خالی الذهن وارد موضوع نشید .
۶ – نکته بعدی این حدیث از امام صادق علیه السلام هست که میفرمایند
سَألَتْ اُمُّ سَلَمَةَ رسولَ اللّه صلى الله علیه و آله و سلّم عن فَضلِ النساءِ فی خِدمَهِ أزواجِهِنَّ ، فقال :
أیُّما امرَأةٍ رَفَعَتْ مِن بَیتِ زَوجِها شیئا مِن مَوضِعٍ إلى مَوضِعٍ تُرِیدُ بهِ صَلاحا إلاَّ نَظَرَ اللّه إلَیها ، ومَن نَظَرَ اللّه إلَیهِ لَم یُعَذِّبْهُ
اُمّ سلمه از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم درباره فضیلت خدمت كردن زنان به شوهرانشان پرسید ، آن حضرت فرمودند :
همانا زنى كه در خانه شوهر خود به قصد مرتب كردن و اصلاح آن ، چیزى را جابه جا كند خداوند به او نظر لطف می افكند، و هر كه خداوند به او نظر كند عذابش نمیكند . (بحار الأنوار :۱۰۳/ ۲۵۱ /۴۹ )
واقعا من چه شغلی پیشه کنم که خدا بهم وعده داده باشه از لحظه شروع تا لحظه پایانش داره بهم نظر لطف میکنه ... به نظر من پیامبر مهربانیها با گفتن این جمله، انجام کارهای خانه رو بر خانمهای مسلمان واجب کرده اند، اما نه واجب شرعی، که واجب قلبی ... شاید عقل سلیم حکم کنه که آدم خودش رو برای کاری که بهش واجب نشده، به زحمت نندازه، اما قلب سلیم حکم میکنه که من رسم عاشقی رو تمام کمال بجا بیارم و این فرصت گرانبها برای خودنمایی در مقابل اون معشوق ازلی و ابدی رو از دست ندم ...
این بی ادبیه که من بدونم اگر کاری رو انجام بدم، کسی که همه هستی من در اختیارشه به من نظر لطف خواهد کرد، اما باز هم بگم، خوب مجبور که نیستم، پس ولش کن! ...
نظر لطف اصلا چیز کمی نیست، نظر لطف میتونه زندگی ما رو زیر و رو کنه ... میتونه مس وجود ما رو به طلا تبدیل کنه ... به قول حافظ :
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند؟
نظر لطف چیزیه که کسی مثل امام سجاد علیه السلام، برای دریافتش به خدا التماس میکنن. و در فراز پایانی مناجات المحبین، بعد از یک راز و نیاز عاشقانه با خدا، ازش میخوان که حالا او هم به این عاشق دلسوخته نظر لطف بکنه :
" ... و امنُن عَلیَّ بالنظر الیک عَلیَّ، و انظر بعین الوُّد و العَطف الیَّ. و لا تصرف عَنّی وجهَک " ... خدایا بر من منت گذار و از جایگاه رفیعت به من نگاه کن ... و نظر پرمهر و عطوفتت را به من انداز ... و رویت را از من بر نگردان ...
و ما خانمها این فرصت رو داریم که نگاه پر مهر و عطوفت خدا رو در تمام رو در تمام روز بر خودمون احساس کنیم ... اونهم چه لطفی؟ لطفی که نتیجه ش رهایی از عذاب خداست ...
عذابی که معلوم نیست اعمال خیری که اینقدر بهشون مینازیم هم بتونه ما رو ازش نجات بده ... عذابی که اونقدر شدیده، که به تعبیر قران یوم یود المجرم لو یفتدی من عذاب یومئذ ببنیه، و صاحبته و اخیه، و فصیلته التی توویه، و من فی الارض جمیعا ثم ینجیه . کلا انها لظی نزاعه للشوی ... روزی که فرد گناهکار آرزو میکند ای کاش میشد فرزندش را، همسرش را، برادرش را، عزیزترین کسانی داشته و همیشه حمایتش کرده اند را، و بلکه هر که بر روی زمین است را در مقابل غذاب الهی سپر بلای خود کند ... اما ممکن نیست، و آتش شعله ور تمام اندام او را در خود خواهید بلعید ...
عذابی که این روزهای پایانی ماه مبارک هر شب داریم به خدا التماس میکنیم که مبادا فرصت بخشایش تمام بشه، و ما هنوز گناهی داشته باشیم و به خاطرش عذاب بشیم : اعوذ بجلال وجهک الکریم، ان ینقضی عنی شهر رمضان، او یطلع الفجر من لیلیتی هذه . ولی فیها تبعه او ذنب تعذبنی علیه ...
۷ – و آخرین نکته این که بالاخره بیشتر زنهای دنیا دارن چه به مهر و چه به قهر این کارها رو انجام میدن ... اینهمه خونه در دنیاست و بالاخره باید یه جوری اموراتش بچرخه، حالا یا فقط به دست زن، یا با همکاری شوهر و خدمتکار و ... اما نمیشه انکار کرد که خانه داری بخش مهمی از دغدغه های یک زن هست، و اینهمه سایتهای آموزش و تبادل نظر درباره خانه داری و آشپزی و مدیریت امور منزل که بیشتر هم خانمها مشتریشون هستند، گواهی بر این مدعاست ...
پس چه بهتره که حالا که باید این کار انجام بشه، با یک نیت قربه الی الله اون رو نردبانی برای تعالی وجودمون قرار بدیم ...
#پست_نود_و_چهارم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_نود_و_چهارم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
این نوع نگاه ماست که کارهامون رو ارزشمند میکنه ... مهم اینه که بدونیم خدا در زندگی از ما توقع شق القمر نداره. دین در متن زندگی جاریه و خدا دوست داره که ما همین زندگی که داریم میکنیم رو به خاطر او بکنیم. همین خوردن، همین خوابیدن، همین همسرداری، همین خانه داری، همین بچه داری ...
فرق بین ما و کسانی که خدا رو قبول ندارند اینه که ما هم مثل اونها داریم زندگی میکنیم و کارهای روزمره مون رو انجام میدیم، اما وقتی کیمیای نیت قربه الی الله پشت کارهای ما میاد، به کارمون ارزش میده و این مس رو تبدیل به طلا میکنه ... گرنه پوسته خارجی کارها یکسانه ...
باور کنیم که زندگی استفاده از همین فرصتهای به ظاهر پیش پا افتاده ست ... و خدا اصولا دنبال بهانه برای بخشیدن ما و محبت به ماست ... وگرنه کاری که به هر حال باید انجام بشه رو بهانه نظر لطف و رهایی انسان از عذاب قرار نمیداد ...
*
تا اینجا دلایلی که من بهشون رسیده بودم تمام شد.
تذکر این مطلب هم لازمه که من منکر ارزش عظیم همکاری آقایان در انجام کارهای خانه نیستم. و اینکه واقعا زیباست که مردها هم تا جایی که مشغله ی کاریشون اجازه میده، در قبال این کارها بی تفاوت نباشن و تا حدی که از دستشون برمیاد به خانم خونه کمک کنند و هم لذت، و هم ثوابش رو ببرند ...
حالا یه بحث اصلی این وسط مطرح میشه. الان اگر از یک خانم مذهبی بپرسیم که چرا میگی من کارهای خونه رو نباید انجام بدم، میگه آخه وظیفه ی من نیست و در اسلام گفته شده که زن میتونه دست به سیاه و سفید نزنه ... بسیار خوب، قبول! ... این لطفیه که اسلام به زن داشته و می تونه ازش استفاده کنه و هیچکس هم نمیتونه بهش ایرادی بگیره ...
اما همون خانم در نظر نمیگیره که اسلام یه لطف دیگه هم بهش کرده، و به او گفته که لازم نیست خودت رو برای کسب درآمد به سختی بندازی. میتونی راحت توی خونه باشی، و همسرت موظفه مطابق شانت تامینت کنه ...
چرا خانمها به همین سادگی از لطف دوم میگذرند و حتی بعضیها با وجود حقوق کم و شرایط بد کاری باز هم سرکار میرن ... اما درباره ی لطف اول اینقدر مته به خشخاش میذارن، و با وجود اینهمه برکات و فواید خانه داری، اون رو عار میدونن و بهش دل نمیدن و تا جایی که بتونن از زیرش در میرن؟ ... حاضرن خودشون رو برای رضایت فلان رئیس و اندکی اضافه حقوق، یا ترفیع و بالا رفتن رتبه و موقعیت شغلی به سختی بندازن، اما وقتی پای رضایت عزیزانشون میاد وسط، اینقدر من و تویی میکنند و زندگی رو به کام خودشون و بقیه تلخ میکنن؟
الان شما ممکنه بگید خانمها دنبال درآمد نیستند، بلکه دنبال احترام هستند ... اگر در زن در خانه احترام داشته باشه و قدر زحماتش دونسته بشه، خودش رو برای سر کار رفتن، توی سرما و گرما آواره خیابانها نمیکنه ... فرمایش شما کاملا متین هست و من هم قبول دارم که همیشه در طول تاریخ به زن ظلم شده و زن هیچوقت اون احترامی که در شانش هست رو دریافت نکرده : چه در خانواده و چه در جامعه ...
اما آیا راهی که در قرنهای اخیر پیش پای ما خانمها گذاشتند راه درستی بود و مشکل ما رو حل کرد؟ ... آیا مادران ما با رفتن به سر کار در این دهه های اخیر، دیگه همه مشکلاتشون حل شد و به اون احترامی که در شانشون هست رسیدند؟ ...یا اینکه بدتر مشکلی به مشکلاتشون اضافه شد و مجبور شدن با حفظ همه ی مسئولیتهای قبلی، مسئولیت دیگری رو هم به دوش بگیرند؟ ... و اینکه آیا الان خانمهای شاغل و با درآمد بالا و موقعیت شغلی خوب، میتونن ادعا کنند که دیگه دغدغه ی هیچ چیز رو ندارن ؟
من از شما می پرسم و خواهش میکنم خواهرانه و بدون پیش داوری به حرفم فکر کنید ... اون دستهایی که در قرنهای اخیر اومدن و به اسم خیرخواهی و جلوگیری از ظلم به خانمها اونها رو از خانه ها بیرون کشیدند، نمیتونستن اینهمه انرژی رو برای تغیییر خوی ظالمانه ی آقایان سرمایه گذاری کنند؟
اگر اونها واقعا خیرخواه زن بودند، میتونستن به جای اینکه قانون بذارن که مردم باید حتما با فلان لباس بیان توی خیابون، یا فلان کلاه رو سرشون بذارن، و هر کس اطاعت نکنه، جریمه میشه ... و به جای اینهمه بگیر و ببند و تلاش برای تغییر تفکر خانمها، بیان آقایون رو تحت فشار بذارن و بگن : از امروز به بعد هیچ مردی حق نداره دست روی زنش بلند کنه و به زنش توهین کنه ... یا مثلا بگن مردها موظفن به نسبت درآمدشون یه مقرری برای همسرشون که داره در خونه زحمت میکشه تعیین کنند، یا یه ملکی به نامش کنند تا دلخوش بشه و بیشتر به خونه و زندگیش برسه ...
#پست_نود_و_چهارم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_نود_و_چهارم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
اونها که زحمت تغییر فرهنگ رو کشیدند، چه اشکالی داشت به جای اینکه زنها رو از سر جاشون بلند کنند، مردها رو سر جایی که باید باشند، قرار میدادند؟ ... اگر دوتا میله داریم که توی زمین فرو رفته و یکیش صاف هست و یکیش کج، عاقلانه تر این هست که برای تنظیم اونها، میله ی کج رو صاف کنیم، نه اینکه میله صاف رو هم کج!
اگر واقعا اونها خیرخواه ما خانمها بودند، تلاششون رو روی مردها متمرکز میکردند و ضمانت اجرایی ایجاد میکردند که یک مرد نتونه به همین سادگی به زنش ظلم کنه. نه اینکه خود زن رو بندازن جلو، و خودشون بشینن از جنگ تن به تن این دوتا گلادیاتور با همدیگه لذت ببرن و منافعشون رو تامین کنند.
اما اسلام میگه ای خانم محترم ! تو به خودی خود اینقدر ارزشمندی که همسرت برای داشتنت و حضورت در این خانه باید بهایی در شانت بپردازه، میتونی مثل ملکه بنشینی و هیچ کاری نکنی، بجز اینکه تلاش کنی بر قلب همسرت حکومت کنی ... و در کنارش به کارهایی که علاقه داری بپردازی !
حالا اگر لطف کنی و در وقتهای فراغتت در خانه، به امور منزل برسی، نظر لطف خدا رو هم شامل حال خودت کرده ای و اون دنیات هم بهشته ... دیگه چی بهتر از این؟ ... ربنا آتنا فی الدنیا حسنه، و فی الاخره حسنه، و قنا عذاب النار همینه دیگه ...
ما خانمها هر چی که به سرمون میاد از خودمونه ... از اینکه دین رو جدی نگرفته ایم و از حقوقی که توی اون برامون در نظر گرفته شده استفاده نمیکنیم ... پس چطور توقع داریم آقایون ما رو جدی بگیرند؟
خدایی که ما خانمها رو خلق کرده و اینهمه توانایی دلبری در وجودمون قرار داده، به ما گفته بنشین و با تمام قدرت قلب همسرت رو در انحصار خودت بگیر و لذتش رو ببر و دیگه نگران چیزی نباش! ... اگه من خدا هستم همسرت رو طوری خلق کرده ام که اصلا از اینکه نیازهای تو رو برطرف کنه لذت می بره . اصلا دوست داره تو چیزی بخوای و برات فراهم کنه ...
حالا اگه زن بگه من میخوام روی پای خودم بایستم و کارهای مهم مهم بکنم، ممکنه همسرش چیزی نگه و ظاهرا اعتراضی نکنه، اما این عقده در وجودش می مونه و میشه همین که این روزها در جامعه می بینیم آقایون با داشتن همسر با کمالات و کارمند و حقوق خوب بگیر، میرن و یه با خانوم خونه دار که اونقدر زنانگی داشته باشه که بتونه اون حس مردانه شون رو راضی کنه، ازدواج مجدد میکنند و با کمال میل تامینش میکنند ...
من به هییییییچ وجه نمیگم کار اون اقایون درسته، و اونها هم باید بابت اینکه مسلما نمیتونن توجه و محبتشون رو عادلانه بین این دو زن تقسیم کنند به خدا حساب پس بدن ... اما متاسفانه باید بگم: خودکرده را تدبیر نیست ...
شاید بهتر باشه که با یک قلب سلیم، همه چیزهایی که تا الان توی ذهن و فکر ما فرو کرده اند رو یه بازبینی مجدد بکنیم ... بحث من، سر کار رفتن یا نرفتن نیست ... بحث من تحقق امر آرامش بخشی محیط خانه و شخص زن، برای همسر و کل خانواده ست که این روزها اینقدر کمرنگ شده ...
میشه خیلی زیباتر زندگی کرد ... میشه همین روزهای تکراری رو تبدیل به کلکسیون رنگارنگی از انواع و اقسام هنرنماییها و بندگیها برای خدا کرد ... راه بندگی خدا، تنها راهیه که هیچوقت بسته نیست، و همیشه و در هر نقشی و در هر حالی میشه انجامش داد ... اگر وسط اینهمه مشغله های حقیقی و مجازی این روزگار، یادمون نره که :
و ما خلقتُ الجن و الانس الا لیعبدون
-----------------------
پی نوشت : خانمهای محترم شاغل که اینجا رو میخونید و ممکنه بهتون بر بخوره و دلگیر بشید:
دوستان نازنین، پیشنهاد میکنم دوباره عنوان متن رو بخونین:
خانه داری شغل با ارزشیست ...
آیا من در هیچ کجای متن گفته ام سایر شغلها بی ارزش هستند؟ یا اینکه صرفا قصدم بیان مزایای خانه داری بود؟ ... آیا اگر ما ثابت کنیم کاری خوب است، یعنی کارهای غیر از آن بد هستند؟ اگر من مزایای شغل پزشکی را بیان کنم، یعنی به مهندسین توهین کرده ام؟ ... آیا اصلا من در این متن بحث سر کار رفتن یا نرفتن خانمها رو مطرح کردم ؟
حتی توجه کنین که در قسمتی از متن دقیقا گفته ام: " بحث من، سر کار رفتن یا نرفتن نیست ... بحث من تحقق امر آرامش بخشی محیط خانه و شخص زن، برای همسر و کل خانواده ست که این روزها اینقدر کمرنگ شده ..."
اگر یک خانم شاغل در بیرون از خانه، در کنار کارش می تونه این آرامش را هم محقق کنه، خوب از هر دو اینها لذت ببره ... گوارای وجودش.
و اینکه منظور من از زن خانه دار، یک زن فعال و هوشمند و آپدیت است. نه زنی منفعل که صرفا در خانه نشسته، و معلوم نیست همین خانه داری را هم درست انجام بده.
#پست_نود_و_چهارم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
هدایت شده از فرزندِ ما، من دیگر ما ست💗
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🥞 نان سالم با گندم کامل
👈پخت به روش اهلبیتعلیهمالسلام
👈توسط نانوایان متدین و با وضو
👈بدون مواد نگهدارنده
♨️بدون ۵۶ ماده شیمیایی موجود در نانها😥
👈صرف درآمد این نان برای اشتغالزایی
👈و توانمندسازی مستضعفین
🖌سفارش
@Nanemasjed_admin
📝پیامک
09918662884
گروه سفارش نانِ سالمِ مسجد(مشهد)
https://eitaa.com/joinchat/3703767252C151eb88b89
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا....
آن روز که آن متن را نوشتم و تقدیم امام رئوف کردم، رو به سمت شرق کردم و از وجود پر کرامتشان صله خواستم ... گفتم مرا هم به چشم دعبل نگاه کنید، و مرا هم قابل بدانید، به تنفس هوای بهشت ...
و حالا بعد از کش و قوسهای فراوان ، و امیدوار و ناامید شدنهای بسیار، وقتی دیگر امیدم کلاً ناامید شده بود، همین الان همسرجان خبر داد که به خواست و لطف خدا امشب مسافریم به سمت این مشرق اساطیری ... فقط چند ساعت فرصت دارم برای جمع کردن وسایل، و رفتن به سمت شهری که تمام قلبم در آن جا مانده و هر سال فقط چند روز فرصت هست که در کنارش باشم ...
گویا قسمت است که عید فطر پاداش یک ماه روزه داری را از دستان امام رئوف بگیرم ...
دستهایم می لرزد و قلبم از شدت شوق دیگر توان تپش ندارد ...
من، من ناقابل، دارم به دیدار یک امام می روم ... ذره ای دارد به دیدار آفتاب می رود ...
السلام علیک یا اباالحسن، یا علی بن موسی الرضا المرتضی ... الامام التقی النقی ... و حجت الله علی من فوق الارض و من تحت الثری ... الصدیق الشهید ...
چند روزی نیستم ... اما بیشتر از همیشه به یادتان هستم ...
بدی هایم را حلال کنید، و برایم دعا کنید که قابل باشم، به درک لذت یک زیارت با معرفت ...
-----------
بعداً نوشت : از صبح دارم می دوم. کلی کار باید انجام میشد، که شکر خدا انجام شد. چمدان خودمون و ساک خانوم کوچولو هم بسته شده. امیدوارم توی این بدو بدوها چیزی فراموش نشده باشه. الان منتظریم همسرجان بیاد و بریم سمت ایستگاه راه اهن.
کامنتهای پرمهرتون رو خوندم ولی شرمنده که فرصتی برای جواب دادن نیست. مطمئن باشین سلام همگیتون رو به امام رئوف میرسونم. حتی سلام اونهایی که خاموش بودن و چیزی نگفتن. و ازشون میخوام، به کرمشون و به حق آقازاده شون امام جواد علیه السلام ، عیدی همگیتون رو به بهترین نحو بهتون بدن. طوری که حلاوتش رو در وجودتون حس کنید ...
شما هم برام دعا کنید که مراحل سفرمون به خوبی بگذره، خودتون که دیگه میدونین نگرانیم از چیه؟ ... توی حرم که حتما خوش میگذره، اما از خدا بخواین در بقیه مراحل رفت و برگشت و اقماتمون در بهشت، همه چیز خوب پیش بره و همسرجان حرص و جوش نخوره ...
خلاصه که این چند روز، خودتون رو در حرم امام رئوف بدونید ... چون:
در راه عشق مرحلهی قرب وبُعد نیست
می بینمت عیان و دعا می فرستمت..
#پست_نود_و_پنجم
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt