eitaa logo
💚مهدویت۳۱۳💚
216 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
192 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم کانال مهدویت پایگاه بسیج دانشجویی صاحب الزمان دانشگاه آزادمبارکه باحسین ویاحسین یک نقطه کم داردولی باحسین بودن کجاویاحسین گفتن کجا ارتباط باخادم المهدی @Ya_mahdi313MK اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از امام‌زمانی‌ها
📌 به‌خاطر یه استوری... ▫️ بهش گفتم: چته دختر؟ خیلی سرحالی؟ نکنه قرعه‌کشی‌ای چیزی برنده شدی! ها؟ لبخند زد و با انرژی گفت: امروز خیلی خوشحال شدم انگار تمام دنیا رو بهم داده بودند. گفتم: چرا؟ گفت: بالاخره به‌خاطر یه استوری که در دفاع از امام زمان گذاشتم کلی فحش از رفیقام خوردم و خیلیاشون برا همیشه قیدمو زدن و رفتن. با خودم گفتم اگه مدافعان حرم برا عمه سادات سر دادند، منم به‌عنوان یه دختر، به‌خاطر دفاع از امام زمانمون، فحش خوردم اما ذره‌ای اراده‌ام نلرزید. 📖 ✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @AbCDEhh
⁉️ چرا امام زمان را نمی‌بینیم؟ 💠 روزی از عارفی سؤال شد: «چرا ما امام زمان را نمی ‌بینیم؟» عارف گفت: «لطفا برگردید و پشت به من بنشینید... شاگرد این کار را انجام داد. آیا الان می‌توانید مرا ببینید؟» 🔸شاگرد عرض کرد «خیر! نمی‌توانم ببینم.» عارف فرمود: «چرا نمی‌توانی من را ببینی؟» شاگرد گفت: «چون پشت من به شماست.» عارف فرمود: «حالا متوجه شدید چرا نمی‌توانید امام زمان را بینید؟! چون شما پشتتان به امام زمان است.» 🔺با گناهان و نافرمانی‌ها به امام زمان پشت کرده‌ایم و در عین حال تقاضای دیدارشان را داریم... 📖
❗تقصیر شماست 🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم پیشنهاد می‌کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید. 🛑 تقصیر شماست....... در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید. در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند! آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!* دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.” این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !* 🟢 به عشق مولا نشر دهید 🟢 💦⛈💦⛈💦⛈ @bartaren
تازه عروسی کرده بودند🤵🏻 با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم گل و شیرینی بخریم و یه سری به خانه شان بزنیم خانه شان کوچک بود. یک پذیرایی دوازده متری داشتند.روی دیوار بالای پذیرایی یک قاب بزرگ🖼خالی بود! برای همه مان سوال شده بود. تا حالا ندیده بودیم کسی قاب خالی به دیوار پذیرایی خانه اش بچسباند! عاقبت من طاقت نیاوردم و به نمایندگی از همه پرسیدم:این قاب خالی چیه؟ نکنه به زودی در  این مکان عکس عروسیتون نصب میشه؟بچه ها خندیدند خودش هم لبخندی زد و گفت:نه...!این قاب جای خالی عکس امام زمان(عج)است.میخواییم وقتی حضرت ظهور کردند و چهرشون رو همه دیدند👀عکسشان را به دیوار خانه مان بچسبانیم... همه مان مات و مبهوت شدیم یکی پرسید:پس چرا از حالا قاب خالی به خانه ات زده ای؟هنوز که آقا ظهور نکرده اند! فوری جواب داد:همین دیگه...میخواییم همیشه یادمون باشه یه چیزی تو زندگیمون کم داریم.هر وقت این قاب خالی رو ببینیم یادمون می افته که منتظر ظهور باشیم...!! | 💚یا قائم آل محمد التماس دعا💚 عزیززهرا مهدی جان دوستت دارم💚 🌿کانون مهدویت ۳۱۳🌿 https://eitaa.com/Ya_Mahdi_313_MK 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
داشتم کمدم🗄 را مرتب می‌کردم که چشمم به چند تا کاغذ افتاد. کاغذها را یکی‌یکی چک کردم. لا‌به‌لای مدارک دانشگاه و دست‌نوشته‌های روزانه، یک پاکت نامه نظرم را جلب کرد. رویش نوشته بودم: فقط برای تو. شناختمش. عهدنامهٔ ترک گناهم با امام‌زمان بود. اشک‌هایم را پاک کردم و پاکت 📨را گذاشتم کنار عهدنامه‌های قبلی! با خودم گفتم: بی‌خود نیست که ظهورش انقدر عقب افتاده! یار پای کار کم دارد... ❤️| 🍂اَلْلَّٰھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّٖـڪَ.اَلْفَــࢪَج
یه روزی یه جوونی زمان امام‌صادق<ع> داشته تو کوچه ای میرفته ، دستش یه شیشه شراب بود‌. یهو تو راه با امام‌صادق <ع> روبرو میشه ، خلاصه خیلی خجالت میکشه پشت میکنه به امام پیش خودش هی میگفت آخ آخ دیگه کارم تمومه ، امام‌ دید‌ دیگه ... امام‌صادق <ع> لبخند میزنه و با مهربونی بهش میگه هرکاری هم کردی روتو از ما برنگردون🥺✨ :)) | 🍂اَلْلَّٰھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّٖـڪَ.اَلْفَــࢪَج (ع)💚 💚 🌿مهدویت313 🌿 💌https://eitaa.com/Ya_Mahdi_313_MK
دعواشده بود ... آقاامیرالمومنین‌(ع)رسید. گفت : آقای‌قصاب‌🔪ولش‌کن‌بزاربره _به‌توربطی‌نداره +ولش‌کن‌بزار‌‌بره _به‌توربطی‌نداره دستشوبردبالا،محکم‌گذاشت‌توصورت علی(ع)آقاسرشوانداخت‌پایین‌رفت👣🫀 ... مردم‌ریختن‌گفتن‌فهمیدی‌کیوزدی؟! گفت : نه‌فضولی‌میکردزدمش گفتن : زدی‌توگوش‌علی‌(ع)خلیفه‌مسلمین ساتوربرداشت ، دستشوقطع‌کرد! گفت : دستی‌که‌بخوره‌توصورت‌(ع) دیگه‌مال‌من‌نیست... دستی‌که‌بخوره‌توصورت‌امام‌زمانم‌ نباشه‌بهتره ... امام‌زمان(عج)فرمودند:هرموقع‌ یه‌سیلی‌تـوصورت‌من‌میزنی💔! 💚💚💚💚💚💚💚💚💚 ❤️ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ https://eitaa.com/Ya_Mahdi_313_MK ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━━⊰❀♥️❀⊱━━╯ 🍂اَلْلَّٰھُمـَّـ.؏َـجِّڸْ.لِوَلیِّٖـڪَ.اَلْفَــࢪَج