eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
596 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
58 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
👥👥👥 #موضوع پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد : #آبله مرغان ، علائم، علل ابتلا، پیشگیری و
👥👥👥 پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد : مرغان ، علائم، علل ابتلا، پیشگیری و درمان : { قسمت آخر } آبله مرغان : ▫️دوره درمان را کامل کنید. برای درمان بیماری آبله مرغان، داروهای ویروسی موثری موجود هستند. در صورتیکه در اولین فرصت بعد از احساس علائم به پزشک مراجعه کنید، داروها تاثیر بیشتری را در کنترل بیماری دارند. معمولا برای درمان آبله مرغان، پزشک داروی آسیکلوویر را تجویز می کند. ▫️درمان بیماری اغلب معطوف به کنترل تظاهرات بیماری مانند استفاده از داروهای تب بر جهت کنترل تب و استفاده از داروهای آنتی هیستامین جهت کنترل خارش ضایعات می باشد و با توجه به اینکه شایعترین عارضه بیماری عفونی شدن ضایعات می باشد توصیه می شود کودکان مبتلا روزانه با استفاده از صابون های ضد عفونی کننده استحمام شده وتشویق گردند از خاراندن ضایعات خودداری نمایند. آخر پیشگیری بعد از تماس است. بدین معنی که در افرادی که نگران عوارض جدی و آسیب رسان این بیماری در آنها هستیم مانند خانم های باردار یا افراد دچار نقص ایمنی یا نوزادانی که از مادران مبتلا به علائم آبله مرغان (۵ روز قبل تا ۲ روز بعد از زایمان) متولد می شوند می توانند حداکثر تا ۹۶ ساعت یا ۳ روز بعد از تماس با فرد آلوده با استفاده از ایمونوگلوبین ضد ویروس واریسلا زوستر تحت درمان پیشگیری کننده قرار گرفته  تا از بروز بیماری در آنها جلوگیری شود. ♦️سلامتی تک تکِ شما خوبان و همراهان همیشگی کانال همسفران دیارطغرالجرد را آرزومندیم.هفته ای پرخیرو برکت در پیش رو داشته باشید....♦️ https://eitaa.com/Yareanehamra─┅⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
   🌷🌹 #قسمت صد و بیست و سوم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی‌نامه سردار شهید ماشاءالل
   🌷🌹 صد و بیست و چهارم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) سردار شهید ماشاءالله رشیدی طغرالجردی 🌷 ( قسمت سوم ) خاطره مهندس حمیدسعیدی: ▫️یک روز در حالیکه اطرافم را می پاییدم تا کسی من را نبیند به سمت محلی که معروف به باغ گودال بود، رفتم. خانه مرحوم حاج عباس، پدر ماشاالله، در حاشیه ی آنجا بود. با دلهره این دست و آن دست می‌کردم که اگردر بزنم چه کسی جواب می دهد و من چه حرفی بزنم؟ بالاخره دل را به دریا زدم و در زدم. یادم نیست چه کسی آمد امّا من را شناخت وخیلی اصرار کرد داخل بروم. تشکر کردم و سراغ ماشاءالله را گرفتم و فهمیدم خانه نیست. آن روز با نگرانی گذشت.  ▫️یک روز دیگر سید احمد هاشمی که از بچه های گردان بود و از نیّت من خبر داشت، مرا در محله «سرکمر» طغرالجرد دید و گفت: «ماشاءالله الان داخل دفتر مخابرات است». همراه سید داخل رفتم اوّل ابهت ایشان مرا گرفت، بعد از احوال پرسی از هدف من برای رفتن به جبهه سؤال کرد و این‌که آیا آموزش دیده ام؟ آیا سابقه جبهه دارم؟ پدر و مادرم راضی هستند؟ و سوالات دیگر. جواب همه مثبت بود، غیر از رضایت والدین که گفتند: « تا رضایت ندهند من کاری نمی توانم بکنم». ▫️ظاهرا کسی درآنجا متوجه صحبت ها شده بود و به مادرم گفته بود: « ماشاالله می‌خواهد بچه ات را به جبهه ببرد». مرحوم مادرم هم رفته بود خانه‌ی پدری ایشان و اعتراض کرده بود. یک روز ماشاالله به من گفت: « من از شماخواستم به جبهه بیایید که مادرتان از من ناراحت شده است؟» من قسم خوردم که چیزی نگفتم اما نتیجه کار این شد که راضی نشد مرا همراه خودش به منطقه ببرد. ▫️چند روزی گذشت و شور و حالی در روستا پیدا شد و فهمیدم بزودی اعزام بزرگی درراه است. ▫️تا یک روز قبل از اعزام چیزی نگفتم. آن روز برای خداحافظی به منزل پدر بزرگم، حاج قهار محسن بیگی، رفتم و گفتم: «پدر و مادرم راضی نمی شوند که به جبهه بروم». او که نوه اش شهیده بود و خودش هم در ۷۵ سالگی یک بار به جبهه رفته بود، با وجود این‌که به من بسیار علاقه داشت با حالتی خاص که نگرانی از آن هویدا بود، گفت: «تو برو وبه تکلیفت عمل کن».  ▫️حالش خوب نبود و در رختخواب خوابیده بود. داشتم بدون خداحافظی بیرون می آمدم که صدا زد: « بابا، نمی خواهی ببوسمت؟» برگشتم و مرا محکم در آغوش گرفت و گفت: « بابا، برو خدا به همراهت».  صبح روز اعزام، بعد از این‌که پدرم به محل کارش رفت، به مادرم گفتم: «من به جبهه می‌روم. او هم ساک برزنتی مرا که قبلا آماده کرده بود، آورد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود مرا در آغوش کشید وگفت: «برو از بابا هم خداحافظی کن» اما من از ترس ممانعت بابا، نرفتم. جثه ی کوچکی داشتم در سپاه هم مانع تراشی کردند امّا آن‌ها هم نتوانستند جلوی رفتنم را بگیرند. بالاخره با سپاه محمد (ص) اعزام شدم؛ و بعد از مراحلی به سد دز رسیدم و در گردان پشتیبانی سازمان‌دهی شدم. ▫️عصر که شد، در حال دسته بندی بودیم که ماشاالله با سید احمد ها شمی و بچه های دیگری آمدند که مثلاً سرکشی کنند امّا هدفشان چیز دیگری بود. با واسطه به من و چند نفر دیگر گفتند که ساک هایتان را به بچه‌ها بدهید و مخفیانه خود را به گردان 411 برسانید. به هر نحو که بود از داخل دره ای که همان نزدیکی بود، با سختی خودمان را به گردان رساندیم و نیروی آن گردان شدیم. ادامه دارد... نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🍃🌷🍃https://eitaa.com/Yareanehamra─┅┄🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹توی پایتخت روسیه دومین ابرقدرت دنیا، ۵ تا تروریست ۱۳۰ نفر رو کشتن و زخمی کردن، ساختمان رو منفجر کردن، همه چیز رو سوزوندن تازه نیروهای واکنش سریع!!! روسیه رسید! 🔹اونوقت تو شیراز، تروریست یه خشاب رو تموم نکرده بود از در و دیوار رو سرش نیروی امنیتی میریخت! تازه از حق و حقوقشون چیزی نگم! 🔺فقط میتونیم بگیم بچه های نظامی و انتظامی وامنیتی خیلی مردین، خدا قوت👏 🇮🇷https://eitaa.com/Yareanehamr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا