فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷▪️🍃🌷
《هوالباقی》
▪️مراسم چهلمين روز درگذشت مادر عزیزمان . مرحومه مغفوره حاجیه نصرت پورحبیبی همسر شهید والامقام حاج اکبر شفیعی روز پنجشنبه ۹ فروردین از ساعت ۱۵ الی ۱۶:۳۰ در مسجد امام رضا علیه السلام واقع در بلوار جمهوری اسلامی برگزار می گردد.
#سپس جهت قرائت فاتحه بر مزارش گرد هم می آییم.
#حضور شما موجب شادی روح آن مرحومه و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد.
✍از طرف فرزندان و سایر بستگان》
https://eitaa.com/Yareanehamra─┅┄
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌹 #قسمت صد و بیست و چهارم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگینامه سردار شهید ماشاءا
🌷🌹
#قسمت صد و بیست و پنجم(کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگینامه سردار شهید ماشاءالله رشیدی طغرالجردی 🌷
( قسمت چهارم )
#راوی : مهندس حمیدسعیدی :
#کربلای چهار
عملیات کربلای چهار شروع شده بود و بچه های غواص، کار را شروع کرده بودند امّا وضعیت روحی اتاق فرماندهی گردان، نشان از خبرهای خوبی نداشت. بچهها هم رفته بودند درب اتاق و مکالمات را گوش میدادند که یکی از فرماندهان آنها را رد کرد اما ماشاءالله در حالی که نگران بودگفت: «کارشان نداشته باشید».
#آماده شدن برای کربلای پنج:
غروب چوبیده که از مقرهای لشکر ثارالله بود، در عین دلگیری، معنویت خاصی داشت. غروب یکی از روزها کنار شهید سید محمود اسدی خانوکی نشسته بودیم و محو فرو رفتن خورشید بودیم. سمت غرب تقریبا سمت منطقهی عملیاتی بود و این، داغمان را تازه میکرد. بالاخره فرمان حرکت آمد و با اتوبوس ها به طرف اهواز راه افتادیم.
در ایست بازرسی ارتش، لحظاتی اتوبوس ها را متوقف کردند. برگه ی عبور می خواستند. ماشاالله رشیدی پیاده شد و گفت: «این ها با من هستند بگذارید رد شوند من در خدمتم». با عبور آخرین اتوبوس او هم روی رکاب پرید و اتوبوس راه افتاد.
به جنگل اهواز که مقر گردان بود، رسیدیم. بچهها روحیهی خوبی نداشتند تا اینکه یک روز گردان را به خط کردند. سردار ماشاالله رشیدی کاغذی به دستش بود و روی آن نگاه کرد و گفت: « امام فرموده اند، نگران نباشید و با کمک و لطف خداوند باید عملیاتی را انجام دهید». با این جملات شور وشعف در چهره ها نمایان شد و بچهها جانی دوباره پیدا کردند. سر از پا نمی شناختند و برای عملیات بعد، لحظه شماری میکردند.
# شب وداع:
آن شب به یاد ماندنی، شب وداع، شب عملیات کربلای پنج، فرشتگان نیز به تماشای خضوع رزمندگان آمده بودند. حاج قاسم در کنار دریاچه ی ماهی، بچّه ها را همراهی میکرد. مهتاب همه جا را روشن کرده بود و تا پشت سیم خاردار دشمن، ستون غواص ها دیده میشد.
آرامش از دل ها رخت بر بسته بود. همه دست به دعا برداشتند. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را واسطه قرار دادند. به ناگاه گویا پرده ای مقابل مهتاب گسترده شد و همه جا را تاریک کرد.
عملیات شروع و ثاراللهیان که داغ کربلای 4 و مغفوری ها را بر جگر داشتند، برای رسیدن به هدف، بر ردای شهادت بوسه می زدند و کربلایی می شدند.
بچّه های لشکر ثارالله از کانال ماهی عبور کردند، کاری که تصورش برای کارشناسان نظامی غیر ممکن بود. آن شب، شول، هراتی، تاجیک و دیگران بی امان جنگیدند. ارتش دشمن سر در گم و ناتوان از هر گونه تصمیم گیری، زمین گیر شده بود.
عملیات با قوت و قدرت به پیش می رفت امّا خبر شهادت فرماندهان گردان یکی پس از دیگری، کمر حاج قاسم را خمیده میکرد. در دل دریایی فرمانده لشکر 41 ثارالله، غوغایی بر پا شد که تا زمان شهادتش و پس از سالها، فروکش نکرد.
«قاسم میرحسینی»، جانشین و میرلشکر، «یونس زنگی آبادی» و «مهدی زندی نیا»، فرماندهان تیپ، «حسین تاجیک»، «محمد رضا قربانزاده»، «علی ژاله»، «علی محمّدی»، «علی بینا»، «حسن هراتی اسکندری»، «کیومرث احسانی»، «ماشاالله رشیدی»، «علی عابدینی» و «علی یار شول» فرماندهان گردان، «ذبیح الله دریجانی»، «محمّدگرامی» و «مهدی تهامی» معاونین ستاد، «محمّدعلی ابراهیمی»، «محمّد مشایخی» و «رضا اتحادی» از مخابرات، مهندسی رزمی و بهداری ازجمله مسئولین و فرماندهان شهید لشکر ثارالله بودند که در هنگامه ی کربلای پنج، لبیک گویان پر کشیدند.
ادامه دارد...
#منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra─┅┄
May 11
🍃🌷🍃🌷
#درسهایی از جز 14 قرآن کریم
#ماه_مبارک_رمضان
اللهمعجللولیکالفرج
https://eitaa.com/Yareanehamra─┅┄