9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خطابه خوانی زیبای دختر سه ساله !!!
بسیارزیبا وجذاب 🌷🌷🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘فضیلت صلوات☘
مقام پیامبر(ص) آنقدر والا است كه خدای سبحان و تمام فرشتگان بر او درود و سلام میفرستند و بهتر است، از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه، مؤمنان هم در این آهنگ كلّی همنوا و هماهنگ شوند.
☘اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل و عجل فرجهم ☘
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌸✨🌸
#گویش هایی از فرهنگ گویش محلی (طغرالجرد )" شماره (11)
بهار : شکوفه
به تاخ رفتن : به تاخت ، سریع رفتن
به سر غلطیدن : متضرر شدن،خسارت دیدن
بِیتال : شکسته بند، معنی واژه بیطار شکسته بندچهار پایان
بیخ : ریشه، غده محصول زیرزمینی
بی بی : مادربزرگ
بیکَند : بوکند ، دو دالان متصل به هم که در عمق سه تا چهار متری زمین برای نگهداری گوسفند و بز حفر میشد.
بی سری دار : بی سرپرست،آواره
بیلش گلی ورنداشتن : در خواستش قبول نشدن
بِیله : خرید و فروش یکجا و بدون وزن کردن ، چکی
"برگرفته از کتاب "تبارنامه "
"نویسنده " آقای جواد رشیدی طغرالجردی
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹❤️❤️سوره ی فوق نثار روح پاک شهدا،امام شهدا و درگذشتگان کاربران کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏫
#اموات مان هم احساس دارند.
یکی از آداب رفتن به قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده ها وجود شما را حس میکنند. و از بودن شما آرامش میگیرند.
#شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد : مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟
امام فرمودند : بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد.
و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد میشود.
📚 اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸
#پنجشنبه ای دیگر از راه رسید.
🕯یاد آنهایی که روزی شادی
زندگی بودند❤️
#با خواندن فاتحه ای
🕯 یادی کنیم
از غایبین زندگیمان 🌸
خدایا همه اموات و
🕯گذشتگان کاربران کانال همسفران را
ببخش و بیامرز.
🕯قرین رحمت خویش قرار بده...
ما هم در زمره ی اموات قرار گرفتیم.
بر ما ترحّم و تفضّل بفرما🙏
https://eitaa.com/Yareanehamra
❄️❄️❄️
#باران شدید بهاری در طغرالجرد
برگرفته از صدای طغرالجرد.
#رعد و برق،همراه با باران شدید هم اکنون شهر کرمان
https://eitaa.com/Yareanehamra
14.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️❄️❄️❄️
#رعد و برق،همراه با باران شدید هم اکنون شهر کرمان
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌸✨🌸✨
#این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه...
ته پیازو رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشمو چارم جاری بود.
در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهی تابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه
برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند.
پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.
بابام می گفت: نون خوب خیلی مهمه.
من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم می گیرم.
در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت.
هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله.
پدرم را خیلی دوست داشت.
کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود.
صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد.
ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم.
همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.
اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند و میامدند تو، روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند.
قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند.
برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد. آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم.
خونه نا مرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم. چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید.
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟
گفت: خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم: ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.
گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟
تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم. پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد. خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
پدر و مادرم هردو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
#راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهی تابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهی تابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
#چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه.چرا همش میخواستم همه چی کامل باشه بعد مهمون بیاد
همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست می گفت که:
نون خوب خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
اما دیگه چه اهمیتی دارد؟!!!
#چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی.
#صرفا_جهت_تلنگر
💐❤️💐❤️💐
https://eitaa.com/Yareanehamra
Ehaam Bezan Baran [ musicmedia.ir ] 128 (1).mp3
12.56M
بزن باران 💦💦💦
در این عصر بارانی ،همراه با هوای لطیف و مطبوع بهاری، تقدیم به شما خوبان و همراهان همیشگی کانال همسفران.. خدایا شکرت بخاطر این نعمت آسمانی که بر ما ارزانی داشتی 🙏
متن آهنگ بزن باران گروه ایهام
بزن باران ببار از چشم من بزن باران بزن باران بزن بزن باران که شاید گریه ام پنهان بماند ♪♯
بزن باران که من هم ابریم بزن باران پر از بی صبریم بزن باران که این دیوانه سرگردان بماند ♪♯
بهانه ای بده به ابر کوچک نگاه من بر اوج گریه ها فقط تو میشوی پناه من ♪♯
به داد من برس هوا هوای خاطرات اوست
دلم گرفته است به این دل شکسته جان بده تو راه خانه را به پای خسته ام نشان بده.
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌸✨🌸✨🌸
#چهار هورمون شادی و چگونگی دسترسی به آنها:
▫️۱-هورمون دوپامین:برای ترشح این هورمون: ورزش کنید، به موسیقی شاد گوش دهید، خواب کافی داشته باشید.
▫️۲-هورمون اندورفين: برای ترشح این هورمون: فعالیتهای ورزشی، خندیدن، دور شدن از افکار منفی.
▫️۳-هورمون أكسيتوسين: برای ترشح این هورمون: در آغوش گرفتن خانواده، محبت کردن به یکدیگر، تعریف کردن از ویژگیهای مثبت دیگران....
▫️۴. هورمون سروتونین: برای ترشح این هورمون: آفتاب گرفتن ، قدم زدن در طبیعت، تماشای طلوع و غروب آفتاب.
✨کانال همسفران زندگی سرشار از آرامش و شادکامی براتون آرزو می کند...همیشه زندگی تون غرق شادی🌸
https://eitaa.com/Yareanehamra